مجتبی رفیعیان

مجتبی رفیعیان

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.(نویسنده مسئول)*
پست الکترونیکی: Rafiei_m@modares.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲۷ مورد.
۱.

سنجش و ارزیابی ائتلاف های منطقه ای محرک رشد و گسترش فضایی منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رژیم ائتلاف منطقه کلانشهری تهران ذی نفعان تصرف اراضی فرایندهای غیررسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۵
درحال حاضر، برنامه ریزان شهری و منطقه ای کشورهای درحال توسعه درکنترل پراکنده رویی با چالش های عدیده ای مواجه هستند. کلانشهرها و مناطق کلانشهری، محیط هایی پیچیده، متنوع و محل انباشت ثروت و سرمایه در مقیاس ملی هستند، و همین ویژگی امکان شکل گیری شبکه های فساد با هدف دستیابی به سود و منفعت بیشتر در این مناطق را افزایش می دهد. درچنین شرایطی، فهم فرایند شکل گیری این شبکه ها و سنجش و ارزیابی ساختارهای محرک فرایندهای غیررسمی امری ضروری است. این پژوهش به دنبال سنجش و ارزیابی ائتلاف های منطقه ای محرک رشد و گسترش فضایی فزاینده منطقه کلانشهری تهران و شناسایی عاملین کلیدی آن است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری داده های میدانی از پرسش نامه ای با امتیازدهی طیف لیکرت استفاده شده که شامل 252 نفر در ساختارهای ائتلافی منطقه است. نتایج نشان می دهد بخش خصوصی در مقایسه با 2 بخش دیگر رژیم ائتلاف، نقش تأثیرگذارتری در شبکه تصرف اراضی منطقه کلانشهری تهران دارد. کم ترین سهم نیز در هر سه حوزه قدرت، اعمال نفوذ و منفعت مربوط به مردم به ترتیب با نمره میانگین وزنی 2.09، 1.92 و 2.58 است. سنجش و ارزیابی اثرات ساختارهای سازمانی-نهادی، نشان از نقش بی بدیل نهادهای کمیسیونی در فرایند تصرفات اراضی منطقه دارد. درنهایت شناسایی ذی نفعان، بیانگر ترکیبی از حضور هر 3 دسته ساختارهای سازمانی-نهادی در بین ذی نفعان اصلی و ثانویه است.
۲.

واکاوی ساختارها و سازوکارهای اثرگذار بر فرایندهای غیررسمی موجد پراکنده رویی در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیندهای غیررسمی پراکنده رویی منطقه کلانشهری تهران کاربری زمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۷
رشد و گسترش مناطق کلان شهری به عنوان یک پدیده جهانی در حال تبدیل به فرم غالب شهرنشینی به ویژه در کشورهای درحال توسعه است. علیرغم اهمیت فزاینده این فرم رشد شهری، مطالعه چندانی در خصوص پویایی های چندبعدی عوامل و سازوکارهای محرک پراکنده رویی شهری-منطقه ای مشاهده نمی شود. در پژوهش حاضر، ساختارها و سازوکارهای اثرگذار بر فرایندهای غیررسمی موجد رشد و گسترش فضایی فزاینده منطقه کلان شهری تهران مورد واکاوی قرار گرفته است. این پژوهش، کیفی بوده و برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات براساس رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد ساخت گرا صورت گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل فن سالاران علمی و دولتی ( اعم از استادان دانشگاه، مدیران شهری و کارشناسان شهرداری، استانداری، اداره راه و شهرسازی، سازمان ملی زمین و مسکن، جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و ... ) بوده و روش نمونه گیری آن به صورت غیرتصادفی هدفمند و بر مبنای روش نمونه گیری گلوله برفی است. مطابق نتایج، در کدگذاری اولیه 289 عبارت کلیدی، در کدگذاری متمرکز 130مفهوم، در کدگذاری محوری 64 مقوله فرعی و نهایتاً درکدگذاری نظری 34 مقوله اصلی گسترده شناسایی شد. در مجموع، با توجه خروجی کدگذاری نظری، تمامی مقولات اصلی گسترده در قالب 7 مقوله اصلی کلان یکپارچه و الگوی نظری پژوهش را شکل دادند. با توجه به تحلیل داده ها، 4 ساختار اقتصادی و اقتصاد سیاسی ، ساختارها و دلایل بنیادین، ساختارهای قانونی و ساختارهای قضایی-حقوقی در سطح کلان و ساختارهای سازمانی-نهادی، بخش خصوصی و اجتماعی در سطح میانی بر فرایندهای غیررسمی زمینه ساز تصرف زمین و رشد و گسترش فضایی منطقه کلان شهری تهران اثرگذارند
۳.

سیر تحول ماهیت و مدیریت تعارضات در برنامه ریزی شهری: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماهیت تعارضات تعارض منافع مدیریت تعارضات نظریه برنامه ریزی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
توجه به موضوع مدیریت تعارضات در پیشینه مطالعات حوزه شهرسازی، تقریباً سابقه ای به قدمت این رشته دارد و در دهه های اخیر مکاتب مختلف شهرسازی به این موضوع توجه نشان داده اند. نگاه جدی به این موضوع مشخصاً از دهه 70 شروع می شود و به تدریج  با گسترش اندیشه برنامه ریزی مشارکتی در دهه 80 رشد چشمگیری پیدا می کند. این درحالی است که تفکرات ارائه شده در خصوص درک تعارضات در برنامه ریزی تاکنون، به طور عموم مجموعه ای نامنسجم و گاه متضاد بر اساس مبانی فکری فلسفی متنوع و متشتی است. با توجه به تحول تاریخی تعامل نظریه برنامه ریزی با موضوع تعارض، هدف این پژوهش، توصیف و فهم  ماهیت تعارض و در ادامه مدیریت تعارضات در بستر اندیشه وتفکر برنامه ریزی شهری و تلاش درجهت طبقه بندی دیدگاه ها بر اساس رویکردهای نظری فلسفی و زمینه ای غالب است. روش شناسی، مبتنی بر شیوه فراتحلیل و تحلیل محتوای کیفی است و از مرور سیستماتیک منابع چاپ شده در پایگاه داده اسکوپوس و گوگل اسکالر، در قالب چارچوب پریزما برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. مطابق این چارچوب، به تحلیل محتوای 183 منبع به زبان انگلیسی پرداخته شد. بر این اساس رویکردهای پیرامون ماهیت و مفهوم تعارضات در برنامه ریزی شهری را می توان طبق هدف مطالعات و پاسخگویی به سه سئوال چیستی و چرایی تعارضات و چگونگی مدیریت آن، شامل رهیافت های «موقعیت مند» ، «مدیریتی» ، «نظریه ای» دانست. رهیافت موقعیت مند شامل تعارضات در حوزه های «الگوهای فضایی مکانی شهر» ، «کاربری و مالکیت اراضی» ، «فضاهای شهری» ، «توسعه و حفاظت» و «پروژه های بزرگ مقیاس»، رهیافت مدیریتی شامل «فرایند تصمیم گیری» ، «تکنیک های مدیریت تعارض» ، «ارزیابی تأثیرها» و «تحلیل و طراحی نهادی» و رهیافت نظریه ای شامل «نقش نظریه برنامه ریزی» ، «نقش نهادهای قدرت» و «نقش برنامه ریز» در فهم مسئله تعارض است. رهیافت های مدیریتی و نظریه ای بر اساس سیر تاریخی ماهیت تعارضات در حوزه نظریه های برنامه ریزی شهری در سه پارادایم تحول یافته است. نتایج نشان می دهد، نگاه به مفهوم ماهیت و مدیریت تعارضات، در قالب سه پارادایم «اثبات گرا» با اعتقاد به اجماع هدایت شده، «پسااثبات گرا» با اعتقاد به پایان تعارضات ازطریق اجماع مبتنی بر اخلاق گفتمان و «انتقادی» با تأکید بر هژمونی حاصل از اجماع سازی و بازتولید همیشگی تعارضات در برنامه ریزی قابل شناسایی و ساختاربندی است. بدین ترتیب باوجود پیشینه های ایدئولوژیک و رویکردهای مختلف به موضوع تعارض، یک چرخش سیاسی در این حوزه در نظریه و عمل برنامه ریزی شهری شناسایی می شود. درنتیجه برنامه ریزان باید از تنزل اقداماتشان به طور سنتی به یک بعد تنظیمی، فراتر رفته و به مفهوم سازی مجدد سیاست شهری و دگرگونی بعد فیزیکی و نمادین فضا کمک نمایند.
۴.

بازشناسی مفهوم پایداری اجتماعی در مطالعات شهری در جستجوی یک چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری اجتماعی محیط ساخته شده دموکراسی ایدئولوژی مشارکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۷۶
پایداری اجتماعی جهت پاسخ به مشکلات و معضلات اجتماعی شهرها و به عنوان بعدی کارا در رسیدن به توسعه پایدار شهری، گفتمانی است که در دو دهه اخیر بسیار موردتوجه و استقبال محققین شهری قرارگرفته و پژوهشگران با ابعاد مختلف محیط ساخته شده شهری به آن نگریسته اند. مسئله پایداری اجتماعی، محیط ساخته شده، دموکراسی، ایدئولوژی، مشارکت. ای که حائز اهمیت است فقدان یک پژوهش جامع و نظام اند در حوزه محیط های ساخته شده شهر، سیاست ها و برنامه های شهری است. ازاین رو، هدف از این پژوهش یک مرور فراترکیب از منابع منتخب جهت روشن شدن ابعاد پایداری اجتماعی در این حوزه ها است. جهت رسیدن به این هدف، با کدگذاری داده ها و استفاده از نرم افزار MAXQDA، چهار مقوله شکل شهر، سیاست ها و برنامه ها، ابعاد و ویژگی ها و زمینه های اصلی پایداری اجتماعی را شناسایی کرده است. با درک و تبیین مقوله های بیان شده، نتیجه مطالعات در یک چارچوب پایداری اجتماعی، شامل مفهوم سازی، سیاست گذاری و اقدام در محیط ساخته شده شهری ارائه می گردد. این ابعاد هرکدام در ترکیبی فراتر با یکدیگر، وارد گفتمان های دموکراسی محور، مشارکت محور و ایدئولوژی محور می شوند. با درک عمیق از نتایج، زمینه ای برای مطالعات آینده فراهم می شود تا بتوانند مطالعات بیشتری در هریک از گفتمان های مطرح شده و تلاش برای پیوند مؤثرتر آن ها با پایداری اجتماعی انجام دهند.
۵.

تدوین مدل نظری تولید فضای شهری اراضی عباس آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید فضا اراضی عباس آباد روابط قدرت کنشگران گراندد تئوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۶
نحوه تولید فضا و کنکاش و کشف آنچه در این فرایند در طول زمان رخ داده است نوع تولیدفضا را شفاف نموده و امکان برنامه ریزی و مدیریت بهینه تر و پرکردن گپ ها را از طریق پتانسیل های موجود فراهم می نماید. هدف این پژوهش ارائه مدل تولید فضای شهری اراضی عباس آباد کلان شهر تهران با ذره بین کنشگران و روابط قدرت جاری بین آن ها بوده است. رویکرد روش شناسی این پژوهش، کیفی بوده، داده ها از مصاحبه ها، مشاهده و اسناد گردآوری شده است. شیوه نمونه گیری، مبتنی بر روش زنجیره ای است. به منظور افزایش اعتمادپذیری نسبت به داده های کیفی، محدوده زمانی دوازده ماهه و افراد در سه حوزه مختلف اجرایی، علمی و علمی- اجرایی مرتبط با تولیدفضای عباس آباد جمع آوری گردید. برای افزایش اطمینان پذیری داده های کیفی نیز از فن اعتبار پاسخگو استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های کیفی نیز از طریق نظریه زمینه ای(گراندد تئوری) و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل کیفی Atlasti8 انجام شده است. فضای شهری منحصربه فرد و باارزش اراضی عباس آباد به وسعت حدود 550 هکتار در مرکز کلان شهر تهران به عنوان محدوده پژوهش انتخاب شده است. یافته ها نشان داد که محدوده بکر عباس آباد در دوره قاجار، تحت تأثیر 7عامل اصلی (شرایط زمینه ای) و سپس 6عامل مداخله گر، به اراضی ارزشمند دهه 50 دوره پهلوی تبدیل شده است که در یک فرایند دگرگونی شهری تحت تاثیر 8عامل علّی به وضعیت فعلی تغییر یافته است. یافته های حاصل از مصاحبه ها و مشاهده های میدانی نشان می دهد که مدل حضور، جایگاه و روابط کنشگران تولید فضای شهری در اراضی عباس آباد، به حالت خطی- سلسله مراتبی تحت تسلط نهاد حکومتی (شامل نهادهای دولتی و حکومتی و مدیریت شهری) و بخش خصوصی (خصولتی- تحت لوای بخش دولتی) است. مواردی برای اقدام توسط کنشگران عباس آباد، در جهت حرکت به سمت بازتولید فضای شهری معطوف به شهروندان پیشنهاد گردید. نوآوری این پژوهش، تدوین مدل نظری تولید یک فضای شهری منحصربه فرد با روش گرانددتئوری و تحلیل کیفی با نرم افزار Atlasti می باشد.در تولید این فضا، هیچ مکانیسمی برای مشارکت شهروندان وجود نداشته و تحت تأثیراساسی نظام حاکمیت بودنِ مدیریت شهری، تعدد نهادهای متولی و تصمیم گیر و تاخت زنی منافع توسط گروه های مختلف در دولت و حاکمیت منجر به جلوگیری از تحقق حق برشهر شهروندان شده است که تنها با ایجاد مدیریت یکپارچه و مالکیت واحد قابل حل است.
۶.

تحلیل تولید فضاهای شهری از منظر امر سیاسی با رویکرد نظریه شبکه کنشگر (نمونه مطالعاتی اراضی عباس آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران روابط قدرت تولید فضا شبکه کنشگران اراضی عباس آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۵
تولید فضای شهری، یک مسئله پیچیده و چندبعدی است که در آن فضا به عنوان یک محصول اجتماعی و یک عامل سیاسی به حساب می آید. در این پژوهش، با استفاده از نظریه کنشگر-شبکه (ANT) که یک رویکرد جامعه شناختی برای تحلیل روابط میان کنشگران انسانی و غیرانسانی است، رابطه بین فضا و قدرت در شهر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل شبکه های قدرتی (کنشگران) که در تولید فضاهای شهری نقش دارند، است. روش پژوهش، مطالعه موردی است و مورد مطالعاتی آن، اراضی عباس آباد تهران است که یکی از بزرگ ترین پروژه های توسعه شهری در ایران به شمار می آید. داده های پژوهش از طریق روش های مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده میدانی جمع آوری شده و با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که در اراضی عباس آباد، دولت و سازمان های وابسته به آن، با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی خود، شبکه های قدرت را تشکیل داده و سایر کنشگران را از مشارکت در تولید فضا محروم کرده اند. همچنین مشخص شده است که شبکه کنشگران و قدرت در این منطقه، به هیچ وجه متناسب با نیازها و خواسته های شهروندان نبوده و حتی نقش متخصصان و بخش خصوصی در تولید فضا نیز تحت تأثیر امر سیاسی قرار گرفته است.
۷.

خوانشی بر گردشگری میراثی در الگوی بازآفرینی بافت تاریخی با بهره گیری از نظریه داده بنیاد (مورد پژوهی: شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: گردشگری میراثی نظریه داده بنیاد شیراز بازآفرینی بافت تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۲
بارزترین شاخصه بافت های تاریخی شهرها، میراث شهری ملموس و ناملموس ارزشمند و ظرفیت های قابل عرضه و واجد اهمیت است که مورد کم توجهی تصمیم سازان و تصمیم گیران قرار می گیرد. گردشگری میراثی به دلیل نقشی که در ایجاد مزیت های رقابتی در مقیاس ملی و محلی دارد یکی از ابزارهای مهم بازآفرینی بافت های تاریخی شهرها محسوب می شود، این نقش توجه توأمان به حفاظت و توسعه بافت های تاریخی را مدنظر قرار می دهد. استفاده از گردشگری میراثی در مناطق تاریخی می تواند به بازآفرینی شهری موفق این بافت ها کمک نماید. پژوهش حاضر درصدد آن است تا دارایی ها و ظرفیت های موجود در حوزه گردشگری میراثی را شناسایی نماید و خوانشی بر الگوی گردشگری میراثی در بازآفرین بافت تاریخی شیراز داشته باشد. این پژوهش برگرفته از پارادایم تفسیرگرایی است، رویکرد آن استقرایی، نوع پژوهش کاربردی - توسعه ای و ماهیت آن توصیفی - تحلیلی است و در زمره رویکردهای کیفی قرار می گیرد، روش گردآوری داده ها اسنادی، پیمایشی و روش نمونه گیری هدفمند است و تجزیه و تحلیل داده های آن نیز بر اساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی است برای تبیین الگو از راهبردهای نظریه داده بنیاد استفاده گردیده است. در این پژوهش جهت دستیابی به اهداف آن با 12 نفر از افراد متخصص که شامل بهره وران و استفاده کنندگان، ذی نفوذان و ذی مدخلان بافت بودند مصاحبه های عمیق نیمه ساختار انجام گردید. بر اساس نظریه داده بنیاد، اسناد گردآوری شده در 175 کد باز، 131 مفهوم، 49 مقوله فرعی و 15 مقوله اصلی تحلیل شدند. نتیجه خوانش بیانگر این است که الگوی گردشگری میراثی در بازآفرینی بافت تاریخی شیراز، باید آموزش و پرورش، گردشگری فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، گردشگری کالبدی، رویدادمحوری، ارزش های سنتی، میراث معنوی و انسجام اجتماعی را مدنظر قرار دهد، همزمان با آن ظرفیت سازی، الگوسازی، ترویج و تشویق، تعامل، همکاری و کنش گری در بستر تدوین و بازبینی قوانین ملی و محلی، تسهیلگری و میانجیگری، تسهیل کردن و اختیار دادن زمینه بروز خلاقیت کالبدی، مشارکت مردمی و سرزندگی اجتماعی فراهم شود و منتج به تقویت هویت کالبدی، فرهنگی و اجتماعی گردد.
۸.

ارائه الگوی ارزیابی تصمیم سازی در بازآفرینی شهری (نمونه موردی مناطق ناکارآمد شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی شهری سیستم استنتاج فازی ناکارآمدی شهری قم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۵۹
ارزیابی تصمیمات در فرایند بازآفرینی شهری، باتوجه به ویژگی پیچیدگی، ابهام و عدم قطعیت آن، یک امری حیاتی است که مستلزم شناسایی معیارهای مؤثر بر تحقق آن و استفاده از روش های تصمیم گیری فازی است. هدف از انجام پژوهش معرفی یک روش دلفی فازی بر اساس استدلال کیفی، برای شناسایی و بومی سازی معیارهای مؤثر بر بازآفرینی شهری است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. پژوهش حاضر برحسب هدف توسعه - کاربردی و برحسب اقدام محقق توصیفی - تحلیل است دیدمان (پارادایم) غالب در تدوین چارچوب نظری تحقیق، بازآفرینی شهری را سازه ای چندوجهی (محتوایی و فرایندی) تلقی می کند که یک راهبرد یکپارچه از فرایند تصمیم سازی ارائه می دهد. برای تدوین مدل مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوا و برای تحلیل مؤلفه ها و معیارهای بازآفرینی شهری، از سیستم استنتاج فازی (FIS) و نرم افزارهای Matlab و SPSS استفاده شده است. برای دستیابی به داده های موردنیاز پژوهش، پرسش نامه های باز و بسته، در بین خبرگان و گروه کارشناسی توزیع گردید. سپس داده های به دست آمده وارد سیستم استنتاج فازی شده و خروجی آنها به عنوان یافته های پژوهش تلقی گردید. طبق نتایج حاصل از مطالعه، تعداد 18 معیار جهت ارزیابی سیاست بازآفرینی شناسایی شدند. این معیارها، در مرحله انتخاب نهایی که با روش مصاحبه دلفی انجام شد، به 12 معیار کاهش داده شدند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مهم ترین و بی اهمیت ترین مؤلفه های بازآفرینی شهری در شهر قم به ترتیب عبارت اند از مؤلفه اقتصادی، عملکردی، کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست محیطی، همچنین مهم ترین و بی اهمیت ترین معیارهای ارزیابی بازآفرینی شهری به ترتیب عبارت اند از: اشتغال و درآمد، خدمات عمومی حمل ونقل و دسترسی مدیریت شهری ایمنی و امنیت سلامتی، مسکن و زیرساخت ها.
۹.

ارائه الگوی برنامه ریزی و سیاست گذاری نواحی نوآوری شهری و چگونگی هدایت اثرات احتمالی آن ها (موردپژوهشی ناحیۀ نوآوری مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد دانش محور توسعه محلی شهر تهران کارآفرینی شهری ناحیه نوآوری مدرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۸۳
مقدمه امروزه تحولات سریع فضاهای کار و زندگی از یک سو و نیاز به زیرساخت های سرمایه ای از سوی دیگر، شهرها را در مسیر توسعه یک محیط اقتصادی مطلوب به عنوان جریانی چندبعدی قرار داده است. از طرفی، محور اصلی پیشرفت اقتصادی و در پی آن، قرارگیری در جریان توسعه ای پایدار نیز، مبتنی بر خلق نوآوری ها است؛ نوآوری به عنوان یک سرمایه شهرمحور و محرک توسعه اقتصادی. «ناحیه نوآوری» با ایجاد بستر مناسب برای هسته های نوآور در جامعه، باعث پویا تر شدن جامعه در دل توسعه ای پایدار و اقتصادی دانش محور و نوآور شده است؛ بستری با هدف خلق ارزش به منظور رشد استانداردها، کیفیت زندگی و کارآفرینی که توسعه اقتصاد محلات را نیز به دنبال داشته باشد. ناحیه نوآوری مدرس نیز با هدف ایجاد نوعی حلقه ارتباطی میان جهان کسب و کار و جهان دانشگاهی، به منظور تسریع و تسهیل در دانشی شدن اقتصاد، شکوفایی نوآوری ها، پرورش مهارت ها و در نهایت ارتقای کیفیت محیط زندگی ساکنان یا همان محلات، برنامه ریزی شده و در حال توسعه است. به بیانی دیگر یکی از ویژگی های مهم ناحیه نوآوری مدرس، پیوند میان مؤسسه های پیشرو مرجع (لنگر)، در قالب خوشه با استارت آپ ها، مراکز رشد، کسب و کار و شتاب دهنده ها است که در کنار قطب نوآوری، به نقش آفرینی می پردازند. می توان گفت که نواحی نوآوری، سعی بر ایجاد شبکه های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در بستری هم افزا داشته که در آن کسب وکارهای نوپا و بنگاه های اقتصادی مختلف، در سایه قطب دانش، فناوری و نوآوری (دانشگاه تربیت مدرس) به فعالیت پرداخته اند. همچنین، این ناحیه با اقتصادی دانش محور، به کمک نوآوری اجتماعی به دو چالش مهم توسعه پایدار یعنی احیای (توسعه مجدد) اجتماعی کالبدی و ایجاد هماهنگی میان شغل و مسکن می پردازد.  مواد و روش هابه منظور پاسخ گویی این پژوهش به چالش ها و اهداف نواحی نوآوری، به گزینش روش هایی بر مبنای اطلاعات حاصل از نمونه های مطالعاتی و همچنین، مفاهیم و چارچوب نظری بررسی شده برای نواحی نوآوری، پرداخته شده است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی بوده و به منظور شناخت و تحلیل ناحیه نوآوری نیز علاوه بر استفاده از روش های آمار فضایی نظیر تحلیل خوشه ها، از ابزار پرسشنامه (متخصصان حوزه های شهرسازی، اقتصادی و اجتماعی) نیز استفاده شده است. همچنین به منظور ارزیابی ناحیه نوآوری با استفاده از ضرایب حاصل از ارزیابی کارشناسان، لایه های حاصل از شناخت و همپوشانی لایه های اطلاعاتی حاصل، تکنیک AHP و تلفیق آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS، با استفاده از برنامه الحاقی مارینونی در GIS بوده است.یافته هایکی از گام های مهم این پژوهش، دستیابی به مفاهیم مربوط به نواحی نوآوری، تجارب حاصل در سال های اخیر و چگونگی پاسخ دهی نواحی نوآوری به نیازهای مردم به ویژه نیازهای اجتماعی آن ها است. در این پژوهش سعی شده علاوه بر شناخت عمیق چارچوب نظری نواحی نوآوری و شناسایی اجزای اصلی آن ها، چگونگی عملکرد این نواحی نیز بررسی شود تا بتوان با استفاده از الگوهای سیاست گذاری نواحی پیشین، به هدایت اثرات توسعه این نواحی نیز پرداخته شود. در این راستا بررسی های این پژوهش در سه گام 1- شاخص سازی؛ 2-معرفی سازمان کالبدی فضایی و شبکه سازی و 3- بررسی اثرات احتمالی عناصر ناحیه نوآوری صورت گرفته است. در گام نخست به شناسایی و ارزیابی ناحیه نوآوری مدرس بر اساس لایه های شناختی نواحی نوآوری پرداخته شده، در گام دوم شبکه های بالقوه و بالفعل، عناصر اثرگذار و اثرپذیر به عنوان سازمان کالبدی فضایی و در گام سوم چگونگی اثرگذاری عناصر ناحیه نوآوری مدرس مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه گیریاین پژوهش سعی بر شناسایی اثرات مختلف توسعه ناحیه نوآوری مدرس دارد تا بتواند الگوی مشخصی را برای کنترل، هدایت و ایجاد تعادل میان بازیگران ارائه دهد. نتایج حاصل از ارزیابی ها، نیاز ناحیه نوآوری مدرس را به یک نظام سیاست گذاری محلی آشکار می سازد. در نهایت نتایج این پژوهش در سه بخش ارائه شده است؛ ابتدا اثرات توسعه بر دارایی های ناحیه نوآوری بررسی شده، سپس به معرفی اهرم های کنترل اثرات یادشده و چگونگی عملکرد آن ها پرداخته شده و در پایان الگوی سیاست گذاری، راهکارهای کنترل و هدایت اثرات توسعه ناحیه نوآوری به صورت نقشه عملیاتی به نمایش درآمده است. در نهایت، ایجاد شبکه ای کارآفرین، در راستای گسترش کسب وکارها در بستر اقتصادی دانش محور و نوآور در ناحیه نوآوری مدرس مهم ترین هدف این پژوهش است. برای نیل به موفقیت این ناحیه، در نظر گرفتن سیاست های کاربرمحور با استفاده از رهبری مشارکتی نیز از عوامل اساسی نتایج این پژوهش بوده است. شناسایی و معرفی کاتالیزورهایی برای ایجاد و هدایت بستری هم افزا از یک طرف و در نظر گرفتن اهرم های کنترل کننده اثرات توسعه از طرفی دیگر نیز در دستور کار سیاست گذاری ناحیه نوآوری مدرس خواهد بود. راهبردهای کارآفرینانه (راهبردهایی به عنوان ابزار سیاست مشارکت عمومی و خصوصی) نیز برای کنترل اثرات یادشده در نظر گرفته شده اند. نتایج نشان می دهد مهم ترین و اثرگذارترین معیار ناحیه نوآوری مدرس کارآفرینی و مهم ترین نقش در این راستا بر گردن دانشگاه و پارک نوآوری مدرس به عنوان قطب و لنگر ناحیه نوآوری است.
۱۰.

سنجش اثرگذاری ساختارهای سازمانی- نهادی و ساز و کار عمل آن ها در گسترش منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکنده رویی تصرف اراضی ساختارهای سازمانی نهادی منطقه کلان شهری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۵
مقدمه در دهه های اخیر رشد مناطق شهری در سراسر جهان به موضوعی چالش برانگیز بدل شده و درک نیروها و سازوکارهای محرک پراکنده رویی شهری به منظور ارائه راهبردهای مؤثر مهار رشد شهری، دارای اهمیت ویژه ای است. پدیده پراکنده ر ویی شهری منطقه ای به عنوان یکی از تغییرات فضایی با الگوی پراکنده رویی شهرها در مناطق کلان شهری مرتبط است. بنابراین، درک پویایی های پراکنده رویی شهری - منطقه ای، امری حیاتی و مهم است، زیرا رشد و گسترش فضایی شهرها و مناطق کلان شهری، نه تنها باعث تبدیل فزاینده زمین های کشاورزی به شهرها شده، بلکه تقاضا برای منابع طبیعی جدید را که برای محیط زیست جهانی بسیار حیاتی هستند نیز افزایش داده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در خصوص رشد فضایی منطقه کلان شهری، شاهد رشد نامتعارف منطقه مادرشهری و رشد فضایی گسسته آن هستیم. رشدی که در دوره 50 ساله اخیر مراحل گوناگونی را طی کرده و پیامدهای آن در قالب شکل گیری منطقه شهری، گسیختگی حومه ای و زوال مادرشهر اصلی نمود فضایی یافته است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، ساختارها و سازوکارهای سازمانی نهادی محرک رشد فضایی فزاینده منطقه کلان شهری تهران به عنوان یکی از عوامل مهم شکل دهنده فرایندهای رشد شهری مورد سنجش قرار گرفته اند. مواد و روش بر پایه پیشینه مطالعاتی و همچنین ماهیت موضوع، تلاش شد از روش های ترکیبی (تلفیقی از داده های کمی و کیفی) برای درک میزان اثرگذاری سازوکارها و درک علل به وجودآمده بر شکل گیری ساختارهای فضایی توسعه این منطقه استفاده شود. کدگذاری کیفی داده های حاصل از مصاحبه با 18 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران شهری و کارشناسان سازمان ها و نهادهای ذی ربط، امکان شناسایی مقولات کلیدی اصلی، محوری و مؤلفه های تشکیل دهنده مقولات محوری سازمانی نهادی اثرگذار بر رشد منطقه کلان شهری تهران را فراهم آورد. سپس، بر مبنای نتایج این کدگذاری ها پرسشنامه ای مشتمل بر 52 سؤال محوری تنظیم شد. سنجش نحوه اثرگذاری سازوکار عمل ساختارهای سازمانی نهادی (به تفکیک 3 بخش سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی، نهادها و ادارات محلی و نهادهای نیمه رسمی) با کمک محاسبه میانگین وزنی مقولات محوری و مؤلفه های شکل دهنده سازوکار ها و رتبه بندی این مقولات و مؤلفه ها صورت گرفته است. سنجش میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در قالب طیف لیکرت انجام پذیرفت. با بررسی نتایج پرسشنامه ها و محاسبه ارزش میانگین وزنی، سازوکار اثرگذاری هر یک از مقولات محوری و مفاهیم شکل دهنده آن ها مشخص شد که در مجموع، رتبه بندی میانگین وزنی امتیازهای تخصیص داده شده، مشخص کرد کدام مقوله های محوری و مؤلفه های شکل دهنده آن ها بیشترین میزان امتیاز را کسب کرده و بالاترین سهم را در رشد بیرونی فزاینده منطقه کلان شهری تهران داراست. یافته ها نتایج نشان می دهند تأثیرگذاری نهادها و ادارات محلی با ارزش میانگین 4/25 بین ساختارهای کلان سازمانی نهادی، بیشترین میزان اثرگذاری بر رشد بیرونی تصاعدی منطقه کلان شهری تهران را داشته و سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با نمره میانگین 4/17، 3/96 در رتبه دوم و سوم قرار دارند. بین سازوکارهای اثرگذار، مؤلفه خلأ نظارتی نهادها و ادارات محلی با میانگین وزنی 4/46 بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و مؤلفه های خلأ نظارتی منتج از ضعف تقسیمات سیاسی، از بین سازوکار های نهادها و ادارات محلی و همچنین، فقدان ابزارهای نظارتی مؤثر و نبود مرجع نظارتی واحد در برخورد با فرایندهای غیررسمی در میان سازوکار های سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با میانگین وزنی 4/50 و 4/42 بیشترین میزان اثرگذاری را بر تصرف اراضی و رشد منطقه کلان شهری تهران گذاشته اند. نتیجه گیری مطابق نتایج به دست آمده، نهادها و ادارات محلی در مجموع از طریق سازوکار های ضعف عملکرد مدیریتی، خلأ نظارتی و تخلفات و فرایندهای غیررسمی، بیشترین تأثیر را در تصرف اراضی منطقه دار ند. در حالی که سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی منطقه به ترتیب با نمره میانگین 4/17 و 3/96 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. درواقع، با حرکت به سمت حریم و پیرامون کلان شهر تهران و سایر شهرها و روستاهای استان به دلیل ساختارها و دلایل بنیادینی نظیر فقدان رویکرد منطقه گرایی در ساختارهای فاقد جامع نگری و ماهیت غالب سیاستگذاری مناطق کلان شهری و ساختارهای قانونی نظیر مکفی نبودن قوانین در حریم و خارج از حریم، فعل و انفعالات موجود در این محدوده ها، آن چنان که باید مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین خلأ شکل گرفته منتج از حفره های قدرت در این محدوده ها، بستر مناسبی را برای رخنه کردن و تشدید فساد اداری رایج بین برخی کارکنان و مسئولان نهادها و ادارات محلی واقع در این حوزه ها فراهم آورده است. بدیهی است با فاصله گرفتن هر چه بیشتر از نواحی مرکزی و حرکت به سمت سطوح خردتر تقسیمات سیاسی منطقه، این خلأ نظارتی افزایش می یابد.
۱۱.

شناسایی عوامل مؤثر بر بروز تعارض منافع در روند بازآفرینی بافت تاریخی، مطالعه موردی: محله نفر آباد شهر ری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محله نفر آباد تعارض منافع ذینفعان بازآفرینی شهری سرمایه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۵
بازآفرینی بافت های تاریخی به منظور انطباق این بافت ها با نیازهای نوین شهرنشینی و حفظ هویت آن ها امری مهم است که با توجه به چند ذینفعی بودن فرآیندهای بازآفرینی و درگیری منافع مختلف ذینفعان در فرآیندها، بروز تعارض منافع امری گریزناپذیر است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر بروز تعارض منافع و همچنین تأثیرات تعارضات در فرآیند بازآفرینی بافت های تاریخی است. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل ذینفعان بازآفرینی محله نفر آباد است که بامطالعه اسناد فرادست در قالب 18 گروه شناسایی شدند. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی که تا اشباع نظری پیش رفت 31 نفر به عنوان نمایندگان گروه های ذینفع به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های موردنیاز پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. تحلیل داده ها نیز از طریق تحلیل تماتیک و استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل متعددی در ابعاد مدیریتی، اقتصادی، حقوقی، اجرایی و اجتماعی سبب بروز تعارض منافع در بازآفرینی بافت های تاریخی می شود که عوامل مدیریت شهری، تعدد ذینفعان کلیدی، ضوابط و مقررات شهری از مهم ترین عوامل هستند. بروز تعارض منافع تأثیراتی همچون کندی و رکود در فرآیند بازآفرینی، کاهش و یا عدم تحقق پذیری طرح، تغییر در اهداف طرح، تحمیل هزینه بر ذینفعان و تنزل سرمایه اجتماعی در روند بازآفرینی بافت های تاریخی را سبب می شود. تعارض منافع به صورت تأثیر و تأثر متقابل با روند بازآفرینی عمل می کند به نحوی که تعارض منافع تحت تأثیر فرآیند بازآفرینی تعریف شده بروز پیدا می کند و پس از بروز، تعارضات شروع به تأثیرگذاری بر روند بازآفرینی می کنند.
۱۲.

بازخوانی دگرگونی فضا و مکان شهری در ساحت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فن آوری اطلاعات و ارتباطات شهر فضای شهری مکان شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۴
توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در قرن 20 و ورود به عصر اطلاعات در ساحت تغییر در فضای سیاسی و اقتصادی جهانی تحولات بسیاری را پدیدار شده است. ورود به عصر اطلاعات بنیان و ریشه ساخت دولت نئولیبرال از دهه 1970 را فراهم ساخته است و ایجاد تغییر در ساختارهای کنونی را در پروژه خود قرار داده است. تحت لوای این تغییرات، بازسازماندهی سرمایه داری با توصیف تغییرات توسط اطلاع گراها، قابل وقوع است. اقتصاد اطلاع گرایی ترسیم اجمالی مؤلفه های اقتصاد و تغییرات جدید را، با ملاحظه باور کاستلز نسبت به اتصال آن مؤلفه ها به هم در مفهوم «فضای جریان ها» در تضاد با «فضای مکان ها»، ارائه می دهد. بدین سبب شهر با ماهیت جدیدی از فضا روبه رو می شود. از این رو هدف این مقاله بر بازخوانی مفهوم فضا و فضای شهری و تغییرات آن تحت تأثیر توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات متمرکز شده است. بدین منظور با استفاده از روش مرور سیستماتیک، مقاله های مرتبط با تأثیرات توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شهر و فضا و مکان شهری، استخراج، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این امر با جستجوی مقالات معتبر آغاز شد و با مطالعه چکیده و نتایج تحقیق بیش از 100 مقاله و پایش آن ها، و در نهایت انتخاب 42 مقاله پس از ورود در محیط نرم افزار اکسل، انجام پذیرفت. مقاله های انتشار یافته به زبان انگلیسی و بین فاصله زمانی 30 ساله 1990-2020 هستند. بررسی و تجزیه و تحلیل مقالات، زیرشاخه های مرتبط با تغییر فضا و مکان شهری بواسطه توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات را در 4 حوزه اصلی طراحی شهری، برنامه ریزی شهری، مشارکت شهری، الگوی سفر، قابل تفکیک نموده است. مطابق با نتایج حاصل از تحلیل های به عمل آمده، حوزه ها و زیرحوزه های موثر در ایجاد تغییرات در فضا و مکان شهری استخراج شدند و فضاهای اشتراکی و فضاهای اختصاصی مرتبط با 4 حوزه اصلی ارائه گردیدند.
۱۳.

تدوین مدل نظری محله ی دوستدار سالمند با تأکید بر سالمندی ماندگار در مکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمند نظریه زمینه ای سالمندی ماندگار در مکان محله دوستدار سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۶
عوامل افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ باروری که باعث سالخوردگی جمعیت می گردند از اواسط قرن بیستم در کشورهای توسعه یافته آغاز گردیده و اکنون در کشورهای درحال توسعه هم پدیدار شده اند. با توجه به پیامدهای بحران سالمندی پیش رو در کشورمان قطعاً مطالعات حوزه ی سالمندی اهمیت ویژه ای می یابد. در این میان پیوند بین حضورپذیری سالمندان در شهرها و جایگاه محله های دوستدار سالمند از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. هدف اصلی مقاله ی حاضر شناسایی ابعاد مؤثر بر محله های دوستدار سالمند و تبیین نظریه ای مبتنی بر حضورپذیری سالمندان در محلات با تأکید بر موضوع سالمندی ماندگار در مکان است. در این پژوهش با تأکید بر رویکرد کیفی، از روش نظریه زمینه ای در قالب روش اشتراوس و کوربین استفاده شده است. داده های تحقیق بر اساس مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 31 نفر (تا اشباع نظری) از سالمندان سه مرکز توانبخشی روزانه سالمندان رنگین کمان سپید، بزرگان صاحبدل و کلبه نور در شهر اصفهان برای مشارکت کنندگان دارای سن 60 سال و بالاتر صورت گرفته است. این مطالعه نشان می دهد که زمینه ی ایجاد محله ی دوستدار سالمند، سکونت سالمندان در محلات خود می باشد چراکه به آن تعلق دارند. به استناد این پژوهش خلق محله ی دوستدار سالمند، تحت شرایط علی با بستر نظری پیوند سالمند و محله ی خود ایجاد می شود و با انطباق بر نیازهای سالمندان، پدیده ی سالمندی ماندگار در مکان را به همراه دارد. این پدیده شامل زمینه های تعاملی رویدادمداری، گذران فراغت، معاشرت پذیری و دستر س پذیری محله برای سالمند است و پیامدهایی چون افزایش مشارکت، فرصت بیان خویشتن و حمایت اجتماعی سالمند را به دنبال دارد.
۱۴.

Urban Acupuncture as an Alternative Approach to Identification and Prioritization Public Spaces (Case S tudy: Pamenar Neighborhood in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: urban acupuncture public spaces deteriorated urban neighborhoods participative planning Pamenar neighborhood of Tehran

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۲
Urban spaces are the heart of any city. These spaces play a crucial role in improving citizens' quality of life, welfare, and mental health. In recent decades, there have been growing concerns among urban experts over the widespread disregard for public spaces due to the dominance of capitalism and changes in citizens' lifes tyles due to their crucial needs being ignored. Despite the considerable efforts to develop urban spaces in Iranian cities, there are s till huge gaps between proposed plans and implementation processes. Due to limited resources and execution mechanisms, it is necessary to identify such spaces based on real-world needs and prioritize them in the implementation phase. In line with this, the present s tudy seeks to develop an efficient method for identifying potential public spaces in deteriorated urban neighborhoods through participative processes, reducing the cos ts and time of projects, and increasing the effectiveness of projects employing the urban acupuncture approach. The data collection and analysis tools used in this s tudy include semi-s tructured interviews, focus group discussions, analysis of documents related to the development of the neighborhood under s tudy, space syntax analysis using Depth Map software, prioritization of indicators using AHP ques tionnaire and analyzing them in Expert Choice software, and analysis and overlaying information in ArcGIS software. The findings related to the Pamenar neighborhood in Tehran sugges t that it is practically possible to identify and prioritize the public spaces through the urban acupuncture approach by s tudying and analyzing motion flows. Finally, 13 urban spaces have been identified and prioritized in the neighborhood. 
۱۵.

امکان سنجی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی (TOD) با مرکزیت ایستگاه مترو گلشهر کرج

کلید واژه ها: ایستگاه حمل ونقل عمومی توسعه پایدار رشد هوشمند پیاده مداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۸۶
رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی یکی از راهکارهای نوین برنامه ریزی حمل ونقل شهری در راستای دستیابی به اهداف توسعه پایدار می باشد. جهت ظرفیت سنجی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در شهر کرج، ایستگاه متروی گلشهر از میان سه ایستگاه مترو شهر کرج به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و شناخت میدانی دقیق از محدوده مطالعه و همچنین از روش های مصاحبه، سندخوانی، روش پرسشنامه ای محدود و روش مشاهده مشارکتی به عنوان روش های جمع آوری داده ها استفاده خواهد شد. رابطه همبستگی بین شاخص های توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در محدوده ایستگاه برای تحلیل داده ها به کار می رود. جهت اجرای TOD، لازم است در سایت متروی گلشهر، اصول برنامه ریزی دچار تغییر شده و سیاست های مربوط به حمل ونقل بر اساس کاهش الگوی استفاده از خودروی شخصی و همچنین ترویج پیاده مداری در بهره گیری از حمل ونقل عمومی بازتعریف شود. می توان گفت با توجه به وضعیت مطلوب سایت مترو گلشهر جهت پذیرش اصول مکمل TOD، با اجرای سیاست های مؤثری نظیر تقویت جذابیت های فیزیکی و محیطی در جهت افزایش مصرف کننده ایستگاه، توسعه فعالیت های اجتماعی مکمل ایستگاه و درنتیجه افزایش فعالیت های اقتصادی و محیط اطراف آن، امکان اجرای رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در محدوده اطراف ایستگاه تا میزان مناسبی وجود دارد.
۱۶.

بسوی موازنه توزیع قدرت کنشگران تولید فضای شهری تدوین نظریه ی PIUS (مدل مشارکت مردم –فضا- دولت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید فضا» موازنه قدرت» کنشگران» مدل مشارکت» « نظریه پردازی»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
مقدمه: توسعه شهر به تولید فضاهای شهری و هردو در هم تنیده با مساله قدرت هستند. ساختارها و فرایندهای قدرت در اغلب مواقع باعث حذف تدریجی گروهها و منافع غیرمتشکل به نفع گروهها و منافع متشکل و مسلط بر منابع می شود. فشار قدرت هایی که هستند مساله زا و خلاء قدرت هایی که نیستند باعث بروز عدم تعادل هایی درجامعه می گردد. تجزیه وتحلیل این روابط قدرت به تصمیم سازان و تصمیم گیران شهری کمک می کند تا راه حل بهتری برای مسائل شهری پیدا کنند. این پژوهش به دنبال تحلیل و سنجش روابط قدرت کنشگران تولید فضای شهری و ارائه راهکار برای حل معادله توزیع قدرت کنشگران و به عبارتی تعادل سازی در سهم های قدرت کنشگران (نظریه سازی برگرفته از تجربه) است. روش شناسی تحقیق: کنشگران تولیدفضای شهری موردنظر با مصاحبه نیمه ساخت یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی برای دستیابی به خبرگان جامعه هدف و مشاهدات مکرر میدانی و بررسی اسنادی جهت تکمیل و تدقیق شناسایی شده اند. روابط قدرت بین این کنشگران از طریق روش تحلیل جریان با بهره گیری از نرم افزار یوسینت (UCINET) و میزان قدرت کنشگران از طریق روش تحلیل اثرات متقابل با بهره گیری از نرم افزار میک مک (MICMAC) سنجش و تحلیل گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد پژوهش، فضای شهری منحصربه فرد و بسیار باارش اراضی عباس آباد به وسعت 554 هکتار واقع در بخش مرکزی کلانشهر تهران است. یافته ها: خروجی تحلیل نرم افزارها و تدقیق نتایج، یک سطح بندی از میزان ارتباطات و میزان قدرت کنشگران تولید فضای شهری عباس آباد بدست داد که مشخص نمود تعادل در قدرت کنشگران وجود ندارد و شهروندان در پایین ترین سطح تأثیرگذاری قرار داشته و  نقش و تأثیرگذاری در هیچ یک از مراحل تهیه و تصویب و اجرای طرح نداشتند و نیز  بخش خصوصی مستقل نیز در این فرایند حضور ندارد.  نتایج: از نتایج و نوآوری های این پژوهش 1. استفاده از دو نرم افزار میک مک و یوسینت برای شناسایی و تحلیل قدرت کنشگران تولید فضای شهری در یک نمونه مطالعاتی. 2. در حوزه توسعه دانش موجود در برنامه ریزی شهری، در راستای شهروندمدارتر شدن تولید فضاهای شهری، با بهره گیری از جدیدترین اندیشه های اندیشمندان حوزه برنامه ریزی شهری و قدرت، پیشنهاد مدل "دولت- فضا- مردم" وتشکیل "نهاد عمومی فضاداران شهری" (اجرایی-عملیاتی) و ارائه نظریه PIUS پیشنهاد است.
۱۷.

اثرات فن آوری اطلاعات و ارتباطات و پاندمی کووید 19 بر مطالعات شهری : مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فن آوری اطلاعات و ارتباطات شهر مطالعات شهری کرونا ویروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۸۸
ظهور عصر اطلاعات در قرن 20 به واسطه تحولات عظیم حوزه فن آوری اطلاعات و ارتباطات، رویکرد غالب حل حداکثری مسائل شهری و نجات بخشی این فن آوری ها را پیشِ روی برنامه ریزان، طراحان و سیاست گذاران شهری قرار داده است. باوجود جدیدبودن این تحولات، سرعت رشد و توسعه گسترده آن، میان کنش گسترده ای را در بین بخش های مختلف مطالعات شهری فراهم ساخته است. همزمان با روند رو به افزایشی آن، سرتاسر دنیا با شیوع ویروس کرونا از دسامبر  2019، مواجه شد و نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات را مورد بازخوانی مجدد قرار داد. با توجه به پژوهش های داخلی کم (در حدود 17 عنوان مقاله) در ارتباط با فن آوری اطلاعات و ارتباطات و شهر و وجود خلأ در این ارتباط و اهمیّت توجه به این حوزه در مطالعات شهری، هدف این مقاله، شناسایی، استخراج و ارائه فضای تعاملی و پژوهشی بین توسعه فن آوری های اطلاعات و ارتباطات بر زیر حوزه های مطالعات شهری، به منظور معرفی، طبقه بندی موضوعات، رهیافت ها و روش ها و همچنین بهره گیری از نتایج پژوهش ها است. در این راستا با استفاده از روش تحقیق مرور سیستماتیک، محتوای پژوهش های علمی خارجی انتشاریافته مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این امر با جست و جوی مقالات معتبر آغاز شد و با مطالعه چکیده و نتایج تحقیق بیش از 150 مقاله و پایش آنها و در نهایت انتخاب 93 مقاله پس از ورود در محیط نرم افزار اکسل، انجام پذیرفت. مقاله های انتشار یافته به زبان انگلیسی و بین فاصله زمانی 30 ساله 1990-2020 هستند. پایش، بررسی و استخراج محورهای کلیدی و اصلی مقالات در نهایت ما را به طبقه بندی هشت گانه مندرج در ذیل شامل 1) سیاست گذاری شهری، 2) مشارکت الکترونیک، 3) شهر هوشمند، 4) ساختار و سازمان فضایی شهر، 5) رفتار سفر، 6) شکاف دیجیتال، 7) فضای عمومی و 8) رقابت پذیری و 30 زیرمحور هدایت نمود که به تفکیک هر یک، نویسندگان مطرح، روش انجام کار و یافته های تحقیقات ارائه گردید. مطالعات اخیر گویای این موضوع هستند که شیوع کرونا ویروس میزان بهره مندی از فن آوری های اطلاعات و ارتباطات را چندین برابر کرده و این امر به طور قطع شدت اثرگذاری آن بر شهر و برنامه ریزی و طراحی شهری را با سرعت بیشتری دچار تحول و دگردیسی خواهد کرد. از این رو این مقاله در راستای تبیین ابعاد گوناگون این موضوع ارائه می شود.
۱۸.

تعیین شاخص های برندسازی منظر در دو سطح ابعاد و مؤلفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برند منظر برندسازی شهری برندسازی مکان روش دلفی فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۹۵
منظر با وجود تأثیرگذاری بر تصویر و هویت شهر، جایگاه درخوری در پژوهش های برندسازی مکان ندارد. تحقیق در برندینگ منظر در گرو شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. مشکلات ناشی از پراکندگی آرا در ادبیات برندسازی مکان و نبود اجماع پیرامون شاخص های اصلی، با ورود به حیطه برندسازی منظر دوچندان می نماید. هدف کلان پژوهش پیشرو تعیین شاخص های برندسازی منظر می باشد. در راستای دستیابی به هدف یادشده و باتوجه به ماهیت چندوجهی برندسازی منظر، ترکیبی از روش های تحقیق کیفی و کمی مورداستفاده قرار گرفته است. تحلیل محتوای نوشتاری و بررسی عمیق مطالعات پیشین به منظور شناسایی و دسته بندی اولیه ابعاد برندسازی منظر، انتخاب خبرگان، تنظیم پرسش نامه و در پایان غربالگری مؤلفه ها به کمک همپوشانی نتایج دلفی فازی و آزمون ناپارامتری فریدمن، روش ها و ابزارهای اصلی تحقیق حاضر را تشکیل می دهد. یافته های استخراج شده در مرحله تحلیل محتوا، مجموعاً 8 بعد و 41 مؤلفه مؤثر در برندسازی منظر را مشخص نمود. پس از غربالگری مؤلفه ها از طریق دلفی فازی، بر اساس نظر خبرگان 8 بعد کالبدی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، زیست محیطی و رسانه ای به عنوان ابعاد شکل دهنده برندسازی منظر تأیید شدند، اما تعداد مؤلفه ها به 26 مورد کاهش یافت. در مرحله آخر، محاسبات آزمون فریدمن همپوشانی مطلوبی با نتایج فازی سازی و فازی زدایی داشته و غربال مؤلفه ها را تأیید نمود. تفسیر یافته ها همچنین، بعد کالبدی را به عنوان مهم ترین بعد فرآیند برندسازی منظر مشخص نمود.
۱۹.

تبیین عوامل و موانع توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دگردیسی فضا و مکان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری اطلاعات و ارتباطات فضا و مکان شهری مؤلفه سیاست بازدارنده سیاست پیشران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۹
بیان مسئله: بنیان های نظری توسعه ICT، با تمرکز بر مفهوم نامکانی و نازمانی دنبال می شوند. با این حال نتایج ایت نظریه ها، شواهد بسیاری در خصوص بروز تأثیرات متفاوت و متناقض ICTs بر فضا و مکان شهری در بستر شهرها را بیان می کند. ازاین رو به منظور یافتن ماهیت و جهت گیری تغییرات ناشی از توسعه ICT در شهر، سؤال اصلی مقاله حاضر، یافتن مؤلفه های اثرگذار بر توسعه این نوع فناوری ها است. بنابراین سؤال های تحقیق به منظور یافتن موارد ذیل تنظیم شده اند: 1) مقوله های اصلی توسعه ICT موثر بر شهر و فضا و مکان شهری؛ 2) مؤلفه های تقویت کننده توسعه ICT 3) مؤلفه های محدودکننده توسعه ICT 4) چگونگی ارتباط مؤلفه ها با مقوله ها. هدف: شناسایی عوامل و مؤلفه های اثرگذاری ICT بر شهر و فضا و مکان شهری و چگونگی این اثرگذاری و یافتن رابطه آن ها با مقوله ها، به منظور سیاست گذاری شهری تعیین شده است. روش: این پژوهش با روش کیفی مصاحبه از نخبگان به تعداد 15 نفر از متخصصان رشته های شهرسازی، جامعه شناسی و جغرافیای شهری تا حصول اشباع نظری، به صورت نیمه ساختاریافته، بر اساس پرسشنامه باز، انجام شده است. یافته ها: حاکی از وجود 6 مقوله اصلی (ارزشمندی مکان فیزیکی، مفهوم جدید زمان و مسافت، توسعه شهری مطلوب فناوری محور، آزادی فعالیت ها از مؤلفه مکانی، جایگزینی فعالیت های حضوری، ترافیک مطلوب شهری) مستخرج از ادبیات نظری، و 4 بعد (اجتماعی، سیاسی-اقتصادی، کالبدی و زیرساختی)، 36 مؤلفه اصلی و 121 زیرمؤلفه در قالب دو ویژگی تقویت کنندگی (64 مؤلفه) و محدودکنندگی (57 مؤلفه) توسعه ICT است. بر این اساس، سیاست گذاری منتج از این دو رویکرد، بر نظام شهرسازی شهرها تأثیرگذار است، و به طورقطع نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری شهرهای ایران را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر تلاش می کند عوامل، مؤلفه ها و سیاست های اثرگذار ICT بر فضا و مکان شهری را در دو راستای بازدارندگی و پیشران در قالب ماتریس های مفهومی چندگانه که گویای دسته بندی آن ها است، ارائه دهد.
۲۰.

شناسایی و تحلیل جزءبازارهای مسکن در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جزءبازار مسکن تهران تحلیل عاملی تحلیل خوشه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
مطالعه بازار مسکن در سطح ملی، لزوماً نشان دهنده ویژگی های این بازار در سطح مناطق نیست. ازاین رو مفهوم بازارهای فرعی یا جزءبازارهای مسکن1 توسط محققان حوزه مسکن مطرح شد. جزءبازارهای مسکن، مجموعه ای از واحدهای مسکونی هستند که به شکلی منطقی، از ویژگی های مشابهی برخوردارند و درعین حال مشابهت کمتری با واحدهای مسکونی در سایر جزءبازارها دارند. شناخت بازار مسکن در قالب بازارهای فرعی، امکان درک و تحلیل بهتر، پیش بینی و تخمین دقیق تر قیمت مسکن و سیاست گذاری مطلوب تر را ممکن می سازد. در این مقاله شناسایی و تحلیل فضایی جزءبازارهای مسکن در مناطق 22گانه کلان شهر تهران با استفاده از 22 متغیر موردتوجه قرار گرفته است. نتایج دو مرحله تحلیل عاملی روی متغیرهای تعیین کننده جزءبازارهای مسکن، متشکل از 11 متغیر ساختار مسکن و 11 متغیر ویژگی های طرف عرضه و تقاضای مسکن، ارتباط معنادار 21 متغیر را نشان می دهد. این متغیرها به 6 عامل قیمت و مالکیت مسکن، توانایی تأمین مسکن، عرضه زمین و مسکن، ویژگی فضایی - مکانی، ویژگی زیست محیطی و وضعیت رفاهی خانوارها تبدیل شده اند. سپس با تحلیل خوشه ای و بر اساس عوامل استخراج شده، مناطق تهران به 5 جزءبازار مسکن تقسیم شده اند. مقایسه میانگین متغیرها در جزءبازارهای مختلف، تفاوت فاحش بین آن ها را روشن می کند. به طوری که میانگین قیمت هر مترمربع زمین مسکونی و هر مترمربع زیربنای مسکونی در جزءبازار 1، به ترتیب 7/5 و 3/4 برابر جزءبازار 5 است. شاخص های مکانی نیز تفاوت های قابل ملاحظه ای را بین بازارهای فرعی نشان می دهند. به نظر می رسد تفاوت در سطح امکانات و خدمات از عوامل تعیین کننده قیمت مسکن در مناطق شهر تهران است. جزءبازارهایی که از قیمت مسکن بالاتری برخوردارند، امکانات و خدمات بالاتری به خود اختصاص داده اند. بنابراین با یک سیاست یکسان نمی توان برای همه مناطق برنامه ریزی نمود و باید تفاوت ویژگی های مسکن در جزءبازارها را موردتوجه قرار داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان