حسن اسماعیل زاده

حسن اسماعیل زاده

مدرک تحصیلی: استادیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهیدبهشتی تهران
پست الکترونیکی: Esmaeilzadeh_hassan@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۹ مورد.
۱.

فرسایش بادی و برآورد اقتصادی تاثیرات آن در مبداء (مطالعۀ موردی: تالاب هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش بادی مدل IRIFR مدل ریسک روش هزینه جایگزین تالاب هامون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 663 تعداد دانلود : 396
فرسایش خاک در میان فرایندهای مختلف تخریب زمین، به عنوان مشکل عمده محیط زیستی شناخته شده است که باعث از بین رفتن خاک سطحی و مواد مغذی، کاهش حاصلخیزی و درنتیجه کاهش عملکرد محصول می شود. ارزیابی و تهیه نقشه ریسک و برآورد ارزش اقتصادی از دست رفته ناشی از اتلاف عناصر غذایی خاک می تواند زمینه لازم برای برنامه ریزی منطقی برای پیشگیری و کنترل فرسایش بادی را فراهم سازد. هدف این پژوهش، برآورد اقتصادی پیامدهای فرسایش بادی در تالاب هامون است که یکی از کانون های تولید گردوغبار در دشت سیستان محسوب می شود. این پژوهش در دو مرحله انجام شده است؛ در مرحله اول با استفاده از مدل IRIFR که یک مدل تجربی برای برآورد شدت فرسایش بادی است، به بررسی شدت فرسایش و تهیه نقشه کلاس های فرسایش (خطر)، و همچنین تعیین میزان تولید رسوب سالانه در تالاب هامون اقدام شده است. در مرحله دوم و مبحث اقتصادی، در دو بخش و با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده از مرحله اول، با استفاده از دو روش ارزیابی ریسک و هزینه جایگزین، به تهیه نقشه ریسک، و ارزش اقتصادی ازدست رفته ناشی از اتلاف عناصر اصلی غذایی خاک در اثر فرسایش بادی در تالاب هامون اقدام شده است. یافته ها نشان می دهد که تالاب هامون دارای پنج کلاس خطر است که کلاس خطر کم با 41.15 درصد، بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده است. در مبحث اقتصادی، از منظر نقشه ریسک تالاب، بیشترین شدت ریسک با 59.93 درصد در کلاس خیلی کم، 32.68 درصد در کلاس خیلی زیاد و 7.36 درصد نیز در سایر کلاس ها واقع شده است. میزان ارزش اقتصادی ازدست رفته عناصر اصلی خاک ناشی از فرسایش بادی در تالاب یادشده، معادل 994 میلیارد ریال برآورد شده است.
۲.

واکاوی معنا شناختی در زمانی و هم زمانی دلالت های رمزی اسامی حیوانات در قرآن کریم

کلید واژه ها: معناشناختی رمز در زمانی هم زمانی دلالت اسامی حیوانات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 87 تعداد دانلود : 715
امروزه در مطالعات زبان شناسی در حوزه ی معنای واژه، دو نوع نگرش وجود دارد: نگرش اول، نگرش در زمانی است؛ یعنی بررسی معنای واژگان بصورت تاریخی و نگرش دوم: نگرش هم زمانی است؛ یعنی بررسی معنای واژگان بدون توجه به تاریخ و بررسی روابط معنایی میان آنها از جمله رابطه ی معنایی، شمول معنایی، تقابل، رابطه ی ترتیب خطی و رابطه ی علّی. در قرآن کریم برخی الفاظ از معنای فرهنگی و معجمی خود خارج شده و معنایی رمزگونه یافته اند و غالباً این نوع، در واژگانی است که برای ظواهر محسوس و موجودات طبیعی بکار رفته اند. جستار حاضر با رهیافتی توصیفی- تحلیلی و براساس دانش معناشناسی در زمانی و هم زمانی به بررسی دلالت رمزی اسامی حیوانات در قرآن کریم می پردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که غالباً این واژگان، دلالت رمزی خود را در متون پیش از نزول قرآن و متون دوره ی اسلام حفظ کرده و در قرآن کریم متناسب با ساختار آیات آمده اند و براساس دانش معناشناسی در زمانی، میان واژگان حاوی دلالت های رمزی، یک نوع رابطه ی شمول معنایی، رابطه ی علّی، رابطه ی ترتیب خطی و تقابل لفظی وجود دارد.
۳.

تحلیل مقایسه ای سنجش شاخص های حکمروایی خوب در شهر و شهرداری تهران از منظر شهروندان و نظام داده ای آمارنامه های شهرداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت پاسخگویی شفافیت بهره وری مشارکت شهرداری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 854 تعداد دانلود : 979
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی کیفیت عملکرد شهرداری تهران، از منظر حکمروایی خوب مورد انجام شده است. روش پژوهش از نوع روش توصیفی- تحلیلی- توسعه بوده است. گردآوری داده ها به روش اسنادی و پیمایشی، و تحلیل داده ها نیز به کمک آزمون های آماری مختلف؛ اعم از میانگین گیری، تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA)، آزمون T دونمونه ای مستقل و نظیر اینها انجام شده است. جوامع آماری شامل نظام داده ای آمارنامه های تهران و گروه خبرگان، و همچنین شهروندان شهر تهران بوده است. حجم نمونه برای شهروندان، برابر با 384 نفر بوده است. روش نمونه گیری چند مرحله ای بوده، به طوری که ابتدا بر اساس روش خوشه ای، سهم هر یک از مناطق 22گانه بر اساس تعداد جمعیت (مطابق روش P.P.S)، تعیین شد، سپس بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده، به پرسشگری از شهروندان اقدام گردید. نتایج نشان داد که بین میانگین جوامع آماری اختلاف معناداری وجود دارد. به طوری که نتایج تحلیلی نظام داده ای آمارنامه های شهرداری تهران، وضعیت متوسطی را برای کیفیت مدیریت شهرداری تهران نشان می دهد، اما نتایج پرسشگری های انجام شده نشان می دهد که از منظر مردم، کیفیت عملکرد مدیریت شهر تهران در شاخص های مختلف الگوی حکمروایی خوب، ضعیف بوده است. از منظر نظام داده ای آمارنامه های شهرداری تهران، ابعاد مشارکت و پاسخگویی، وضعیت مناسب تری نسبت به سایر ابعاد داشته اند. اما بقیه ابعاد، وضعیت نامناسب تری داشته اند. این موضوع از نظر شهروندان مناطق 22گانه شهر تهران نیز مورد بررسی قرار گرفته شد و نتایج نشان داد که ابعاد امنیت/ ایمنی و اثربخشی/ بهره وری، وضعیت قابل قبول تری داشته اند و سایر ابعاد، وضعیت بسیار ضعیفی داشته اند. یافته ها نشان داد که توزیع ناعادلانه خدمات در مناطق مختلف شهر تهران، حس تبعیض بین شهروندان در توزیع امکانات، فقدان تخصص سالاری، اثربخشی ضعیف طرح های توسعه، زیرساخت های ضعیف مدیریت الکترونیک، فقدان نظارت کافی بر عملکرد مدیران و کارکنان شهرداری، بالا بودن سطح آسیب ها و جرایم، اتکاء شهرداری بر تراکم فروشی و عوارض و نظیر اینها بر کیفیت حکمروایی در نظام شهرداری و شهر تهران تاثیر منفی داشته است.
۴.

نقش حکمروایی خوب در توسعه پایدار گردشگری (مطالعه موردی: شهرهای تبریز، بناب و کلیبر، استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آذربایجان شرقی اندازه شهر توسعه پایدار گردشگری حکمروایی خوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 141 تعداد دانلود : 555
پیشینه و هدف: در این پژوهش از رویکردهای حکمروایی خوب شهری و توسعه پایدار گردشگری استفاده شده است. در رابطه با رویکرد حکمروایی خوب شهری، متغیرهایی توسط سازمان های معتبر بین المللی ارائه شده که شامل متغیرهای اثربخشی، عدالت، پاسخگویی، مشارکت، امنیت و مدیریت الکترونیک/هوشمند است. رویکرد توسعه پایدار گردشگری نیز دارای ابعاد کالبدی-محیطی، جمعیت شناختی-اجتماعی و اقتصادی- نهادی است. در داخل و خارج از کشور تحقیقاتی در این زمینه انجام شده و هر کدام، جنبه خاصی از این موضوع را بررسی کرده اند و تاکنون هیچ کدام رابطه حکمروایی خوب و توسعه پایدار گردشگری را بطور تطبیقی بین شهرهای مختلف تحلیل نکرده اند که نوآوری این تحقیق محسوب می شود. هدف پژوهش تطبیقی حاضر، بررسی ارتباط بین کیفیت حکمروایی شهرها و پایداری توسعه گردشگری در شهرهای تبریز، بناب و کلیبر است. مواد و روش ها: برای محدوده مورد مطالعه، چند شهر کاملا متفاوت از استان آذربایجان شرقی با در نظر گرفتن معیارهای مختلف از جمله اندازه شهر، پراکندگی جغرافیایی در سطح استان و شرایط مدیریتی و اقتصادی انتخاب شده اند تا نتایج تحقیق قابل تعمیم شوند. این شهرها عبارتند از: تبریز، بناب و کلیبر. تحقیق حاضر از نوع نظری- کاربردی بوده و بررسی تطبیقی آن بر اساس روش های همبستگی و تحلیلی انجام شده است. جمع آوری داده ها بر اساس مصاحبه و پرسشنامه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با ضریب اطمینان 95 درصد، در هر یک از شهرهای تبریز، بناب و کلیبر به ترتیب برابر با 384، 382 و 369 نفر بود. پرسش‌نامه به صورت آنلاین و روش نمونه‌گیری به روش تصادفی ساده انجام شد. امتیازدهی گویه های پرسشنامه ها بر اساس طیف لیکرت (پنج طیفی) انجام شده و پایایی تحقیق بر اساس آلفای کرونباخ برابر با 80/0 و نشان دهنده پایایی قابل قبول است. روایی تحقیق نیز بر اساس روایی سازه است. نتایج و بحث: وضعیت شاخص های حکمروایی خوب در شهرهای تبریز و بناب در سطح متوسط ​​(به ترتیب با میانگین 16/2 و 53/2) و در شهر کلیبر در سطح مناسب (با میانگین 10/3) قرار دارد. شاخص‌های توسعه گردشگری پایدار نیز در شهرهای مورد بررسی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان می‌دهد که بیشترین پایداری توسعه گردشگری مربوط به شهر کلیبر (ضریب 3.3) و کمترین پایداری گردشگری مربوط به شهر تبریز (ضریب 2.9) و نشان دهنده بی توجهی بیشتر مدیریت شهری آن در این حوزه است. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد بین سطح حکمروایی خوب شهری و توسعه پایدار گردشگری رابطه معناداری وجود دارد، یعنی با بهبود کیفیت مدیریت شهری، پایداری توسعه گردشگری آنها نیز افزایش یافته است. نتایج پژوهش نشان داد که روابط اجتماعی در شهرهای کوچک، عمدتاً غیررسمی و بر پایه تعاون و صمیمیت، اما در شهرهای بزرگ، صرفاً بر روابط رسمی و تعیین کننده منافع اداری استوارست. در شهر کلیبر، با توجه به کم بودن تعداد جمعیت و وجود ارتباط خویشاوندی اکثر مدیران با شهروندان، ارتباطات چهره به چهره بین آنها زیاد است. از سوی دیگر، به دلیل کم بودن اعتبارات مالی شهرداری و نیاز به مشارکت شهروندان در اداره امور شهر، روحیه مشارکت جویی بین مدیران این شهر بیشتر و هر چه شهر بزرگ تر باشد (مانند شهرهای بناب و تبریز)، روحیه مشارکت طلبی مدیران شهری نیز کاهش می یابد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد، هر چه کیفیت مدیریت شهری یا تاکید بر اصول حکمروایی خوب شهری بیشتر شود، توسعه پایدار گردشگری نیز عینی و ملموس تر خواهد بود. به منظور بهبود وضعیت گردشگری شهری در شهرهای بزرگ (تبریز و تا حدودی بناب) تاکید بر اصول و ضوابط رویکرد حکمروایی خوب شهری در اداره شهرها پیشنهاد می شود. گام بعدی افزایش مکانیزم های نظارتی است که در حال حاضر بسیار کم و باعث افزایش رانت خواری و فساد در سیستم مدیریت شهری شده است. در نهایت حمایت از تحقق مدیریت یکپارچه شهری به منظور هماهنگی اقدامات و برنامه های توسعه گردشگری شهری و جلوگیری از هدر رفت منابع مالی از دیگر اقداماتی است که به ارتقای کیفیت حکمروایی شهری و توسعه پایدار گردشگری در این شهرها کمک می کند.
۵.

واکاوی بازتاب سیمای هفت شهر ایرانی در مقامات بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره عباسی مقامه بدیع الزمان همدانی شهرهای ایرانی تحلیل دلالت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 914 تعداد دانلود : 87
یکی از هنرهای نویسندگی که در دوره عباسی پا به عرصه ادب عربی گذاشت، هنر مقامه نویسی بود. این روش هنرنمایی ادبی، با بدیع الزمان همدانی آغاز شد و با ابوالقاسم حریری به اوج رسید. مقامه نویسی به بیان موضوعات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره در قالب های ادبی می پردازد که به صورت طنز گونه آغاز شده و با توصیف گری ماهرانه به پایان می رسد. 16 مقامه از 51 مقامه همدانی به نام شهرهای ایرانی نام گذاری شده و در متن آن ها از شهرهای ایران فرهنگی و جغرافیایی نام برده شده است. لذا پژوهش حاضر با توجه به بسامد بالای اسامی شهرهای ایرانی در مقامات همدانی علی الخصوص در عناوین آن ها، در صدد است تا به روش توصیفی- تحلیلی، بازتاب سیمای هفت شهر مهم از این شهرها را در مقامات بدیع الزمان بررسی کرده، یک تحلیل آماری از نسبت مقامات مسمّی با اسامی شهر ها در مقایسه با سایر مقامات ارائه نموده و وجه تسمیه و چرایی انتخاب این عناوین برای مقامات را تبیین کند. این امر با اتکا به تحلیل و واکاوی متن دربر گیرنده اسم شهر و بررسی بلاغی و معناشناختی عنوان مقامه صورت گرفته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که دلیل نام گذاری برخی از مقامات به اسم شهرهای ایرانی، علاوه بر توصیف شرایط آب و هوایی، فرهنگ، جامعه و همچنین توصیف برخی از آداب و رسوم رایج در این شهرها، تنوع بخشی به مقامات، ذکر نشانه های تمدنی و شهرنشینی این شهرها به عنوان عنصر مکانی حوادث درونی مقامات و مجهول الهویه ماندن قهرمان غالبا متکدی و متظاهر داستان در محیط پر هیاهوی شهر نیز مد نظر بوده است  
۶.

تحلیل روند تغییر خدمت تنظیمی ترسیب کربن شهر تهران، متأثر از فرایندهای فضایی موزاییک سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترسیب کربن تغییرات کاربری اراضی تهران فرایندهای فضایی سیمای سرزمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 160 تعداد دانلود : 562
مطالعه حاضر، با هدف تبیین راهبرد بوم شناختی جامعه شناختی شبکه کاربری/ پوشش اراضی شهر تهران، سعی در شناخت فرایندهای فضایی تغییر الگوی موزاییک سیمای سرزمین و چگونگی تأثیر آن بر عملکرد ترسیب کربن طی سه دهه بین 1990 2020 دارد. در این مطالعه، نقش سنجه های سیمای سرزمین در شناسایی تغییرات الگوی فضایی موزاییک سیمای سرزمین و تلفیق آن با داده های حاصل از مدل سازی خدمات اکوسیستمی اهمیت می یابد. در این زمینه، پس از بررسی روند تغییرات ساختاری عملکردی موزاییک سیمای سرزمین با استفاده از مدل الگوریتم درخت تصمیم گیری و مدل InVEST به تحلیل پیچیدگی ارتباط بین الگوی فضایی سیمای سرزمین و کمیت خدمت تنظیمی ترسیب کربن در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین با استفاده از سنجه ها و داده های حاصل از مدل InVEST پرداخته شد. یافته ها نشان می دهند میزان خدمت تنظیمی ترسیب کربن در همه دوره ها متأثر از فرایند فضایی «تجمع» در لکه های ساخت وساز روند کاهشی داشته است. همچنین در بازه زمانی 1990 2000 بیشترین میزان از دست رفتن ذخیره کربن، به مقدار 291656 تن (58/9%)، به واسطه تأثیر فرایندهای فضایی «حذف» در اراضی سبز و «قطعه قطعه شدگی» در اراضی بایر رخ داده است. در فاصله 2000 2010 و 2010 2020 نیز کاهش مقدار ذخیره کربن برابر با میزان 182209 (62/6%) و 159688 (22/6%) تن بوده است. در این زمینه، تأثیر تغییر شاخص تعداد لکه در اراضی سبز و بایر برای همه دوره ها با افزایش ریزدانگی همراه بوده است که بیانگر وجود رابطه ای معکوس با میزان ترسیب کربن است. از سوی دیگر، کاهش سایر سنجه ها در خصوص اراضی سبز و بایر از وجود رابطه ای مستقیم با از دست رفتن میزان ترسیب کربن در بازه زمانی یادشده نشان دارد. در سطح سیمای سرزمین نیز کاهش ناهمگنی و ساده سازی الگوی فضایی موزاییک سیمای سرزمین منجر به کاهش میزان ترسیب کربن شده است. از این منظر، لازم است شناخت فرایندهای فضایی مؤثر بر الگوی ساخت سیمای سرزمین در اولویت تکمیل فرایند ارزیابی تأثیرات توسعه شهری بر جریان خدمات تنظیمی ترسیب کربن قرار گیرد.
۷.

ارزیابی تغییرات فضایی - زمانی زیرساخت سبز شهری مبتنی بر الگوریتم درخت تصمیم گیری فرآیندهای فضایی، مطالعه موردی: سیمای سرزمین تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات کاربری اراضی زیرساخت سبز فرآیند فضایی الگوی ترکیب و توزیع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 926 تعداد دانلود : 979
گسترش سریع شهرنشینی به همراه تغییرات بی رویه در کاربری/پوشش اراضی سیستم سیمای سرزمین تهران باعث اختلال در الگوی ترکیب و توزیع زیرساخت سبز شهری شده است. هدف از تحقیق حاضر تحلیل تغییرات فضایی-زمانی الگوی زیرساخت سبز شهری تهران متأثر از فرآیندهای فضایی سیمای سرزمین در بازه زمانی 2030-1990 (4 دوره 10ساله) می باشد. رویکرد پژوهش حاضر، شناسایی: (1) تأثیر انواع فرآیندهای فضایی در تغییر الگوی ساخت سیمای سرزمین و (2) روابط فیمابین الگوی ساخت فضایی سیمای سرزمین و فرآیندهای بوم شناختی در شکل گیری ظرفیت ها و محدودیت های سرزمین شهری است. برای این مقصود از الگوریتم درخت تصمیم گیری در راستای شناسایی فرآیندهای فضایی و از سنجه های سیمای سرزمین در تحلیل تأثیر فرآیندهای فضایی بر تغییر الگوی ترکیب و توزیع سیمای سرزمین تهران بهره گرفته شد. داده های کاربری/پوشش اراضی مورد نیاز، از تصاویر ماهواره ای لندست (1990 تا 2020) به دست آمد. به منظور پیش بینی تغییرات کاربری/پوشش اراضی برای سال 2030 از مدل CA-Markov استفاده شد. کمّی کردن سنجه های سیمای سرزمین در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین در ۴ دوره زمانی مورد نظر انجام گرفت. یافته ها نشان می دهند در سطح کلاس و در بازه زمانی بین سال های1990 تا 2020، فرآیندهای فضایی " حذف " و " قطعه قطعه شدن " به ترتیب سبب کاهش تعداد و مساحت اراضی سبز و باز در الگوی ترکیب و هم چنین کاهش پیوستگی و پراکنش نامتعادل آن ها در الگوی توزیع زیرساخت سبز سیمای سرزمین تهران شده است. همین طور در تمامی دوره های زمانی، فرآیند فضایی " تجمع " در لکه های ساخت و ساز تکرار شده است. داده های پیش بینی برای سال 2030 نیز بیانگر تأثیر فرآیند فضایی " حذف " بر هر دو کاربری/پوشش اراضی سبز و باز زیرساخت سبز سیمای سرزمین تهران می باشد. در سطح سیمای سرزمین نیز در بازه زمانی مورد بررسی شاهد ساده تر شدن بستر سیمای سرزمین در نتیجه غلبه کاربری های ساخت و ساز هستیم. نتایج حاصل برای تعیین نقشه راه برنامه ریزی الگوی فضایی زیرساخت سبز شهری کاربرد دارند.
۸.

نشانه شناسی رنگ ها در شعر محمد آدم بر پایه نظریه پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 450 تعداد دانلود : 430
بررسی نشانه های زبانی و ساختار دلالتی یکی از شیوه های نسبتاً نوین در مطالعه متون ادبی است که کنش های درونی، پیام ها و اغراض پنهان در لایه های ثانویه متن را بیان می کند. یکی از الگوهای مناسب برای نقد نشانه شناسی آثار ادبی، نظریه پیرس است که نشانه را به سه جزء بازنمون، موضوع و تفسیر تقسیم می کند. بر اساس این نظریه، مفهوم نشانه از ارتباط معنایی میان این سه جزء پدید می آید و واژگان، دلالت های ضمنی بسیاری در خود نهفته دارند که بازنمایی آن ها، مدلول و پیام اصلی شاعر را نمایان می کند. محمد آدم از شاعران نوگرای مصری است که عنصر رنگ در اشعار او بازتاب گسترده ای دارد و هر کدام از این رنگ ها دارای دلالت های شعری و بار معنایی متنوعی هستند که علاوه بر معنای حقیقی خود، معانی مجازی و شاعرانه بسیاری در خود پنهان داشته اند. این پژوهش در تلاش است تا بر اساس نظریه پیرس، فرایند شکل گیری نشانه ها در شعر محمد آدم را بررسی و داده های پنهان در رنگ ها را بیان نماید. نتائج تحقیق حاکی از آن است که نشانه های مربوط به رنگ سفید، سیاه و آبی احساساتی همچون اندوه، افسردگی، حس بیهودگی، ترس، بدبینی و سرگردانی را بیان می کنند. رنگ قرمز دیدگاه متناقض آدم نسبت به مقوله مرگ را نشان می دهد که بیانگر تغییر احساسات و نگرش شاعر نسبت به زندگی در دوره های مختلف عمرش است. همچنین مفهوم نشانه در اشعار آدم، در نتیجه پیوستار معنایی میان بازنمون، موضوع و تفسیر به وجود می آید.
۹.

خوانش نشانه شناسی قصیده «ریتا أحبینی» محمود درویش بر اساس الگوی «مایکل ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی خوانش پس کنشانه مایکل ریفاتر محمود درویش ریتا أحبینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 119 تعداد دانلود : 985
الگوی نشانه شناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانه شناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونه ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکس العمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پس کنشانه انجام می گیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی می شود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرف ساخت متن و دلالت های زبانی، واکاوی می شوند. مقاومت و عشق، دو مضمون اصلی شعر محمود درویش است و او در این مضمون های شعری با استفاده از عناصر غیردستوری، دلالت های زبانی را پدید می آورد و مدلول و پیام اصلی خود را در ورای سطح ظاهری واژگان پنهان می سازد و آگاهانه ادراک مفهوم شعر را برای مخاطب به تأخیر می اندازد. پژوهش حاضر می کوشد با شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر مبانی نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر، به کشف انباشت ها و منظومه های توصیفی قصیده «ریتا أحبینی» بپردازد و با دریافت تداعی واژگان، ماتریس(قالب) ساختاری قصیده را برای خواننده بازگو کند. تبیین الگوی نشانه شناسی مایکل ریفاتر و تبیین بن مایه های ادبیات مقاومت در شعر محمود درویش و زوایای پنهان آن با به کارگیری الگوی نشانه شناسی، از اهداف این پژوهش است. ازجمله نتایج برآمده از خوانش پس کنشانه قصیده مذکور، بیانگر وجود دلالت های متعددی از واژه «ریتا» در نزد محمود درویش است که با مفهوم وطن در نزد وی درآمیخته و در نهایت به رمز فلسطین بدل گشته است و این گونه، مضمونی رمانتیک را در خدمت مفهوم مقاومت قرار داده است. تداعی های واژگانی این شعر در ماتریس ساختاری آن با ظرافت هر چه بیشتر، بازتاب یافته اند و تصویری از وضعیت فلسطین و دورنمای مقاومت را به نمایش گذاشته اند.
۱۰.

تبیین رابطه ی سواد تربیتی با هویت حرفه ای نومعلمان (مورد مطالعه: استان لرستان 1400- 1399)

کلید واژه ها: هویت حرفه ای سواد تربیتی نومعلمان استان لرستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 405 تعداد دانلود : 795
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد تربیتی با هویت حرفه ای نومعلمان استان لرستان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از نظر گردآوری داده ها از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه  نومعلمان استان لرستان بود، که با بهره گیری از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 255 نفر تعیین گردید، نمونه آماری به شیوه نمونه گیری سهمیه ای از مناطق مخلف آموزشی در استان، انتخاب شدند. برای گردآوری داده های آماری از پرسشنامه های محقق ساخته هویت حرفه ای و سواد تربیتی در دو بعد نگرش و روش تربیتی با روایی صوری و محتوایی قابل قبول و پایایی بالای 70/0 استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از نرم افزارSPSS  استفاده شد. یافته ها نشان داد؛ میانگین نمره نومعلمان در تمامی ابعاد متغیرهای هویت حرفه ای و سواد تربیتی در حد متوسط بود. در مولفه های برخورد با دانش آموزان خاطی و  استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات میانگین در حد زیاد و در ارتباط با ابعاد ایجاد روحیه همکاری، مسئولیت پذیری، هویت ملی-مذهبی، حقوق اجتماعی-مدنی، آشناسازی دانش مربوط به متغیر سواد تربیتی از میانگین در حد کمتر از متوسط برخوردار بودند و مولفه های در نظر گرفتن خود به عنوان یک معلم و اطمینان به معلم خوب بودن از هویت حرفه ای نو معلمان در حد پایین تر از متوسط قرار داشت. می توان نتیجه گرفت لزوم بازنگری در سیاست ها و برنامه ریزی های درسی مبتنی بر تغییر نگرش تربیتی و آموزش روش های تربیتی جهت افزایش سواد تربیتی معلمان و بازنگری در جذب نیروهای آموزشی بیشتر از گذشته نمایان می شود.
۱۱.

ارزیابی و تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی در مناطق تحت حفاظت (مطالعه موردی: پارک ملی لار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات کاربری اراضی مناطق تحت حفاظت پارک ملی لار تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 476 تعداد دانلود : 718
امروزه یکی از عواقب فعالیت های انسانی در قال ب تغیی ر ک اربری اراض ی، بی توج هی ب ه مح دودیت ه ای محیط زیستی است که در سیمای محیط تأثیرگذار است و آثار مخربی در اکوسیستم های طبیعی، ازجمله پارک های ملی و مناطق تحت حفاظت، به جای می گذارد. ازاین رو، شناس ایی روند تغییرات عوارض سطح زمین، برای درک ارتباط متقابل انسان و محیط زیست، امری ضروری است. هدف این پژوهش ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی ازطریق تصاویر ماهواره ای لندست TM سال 1989 و 1999، ETM سال 2009 و لندست OLI_TIRS در سال 2019، با استفاده از قابلیت داده ه ای چن دطیفی سنجش از دور و فرایند پردازش تصاویر رقومی است. کاربری اراضی منطقه در پنج طبقه اراضی ساخته شده (مسکونی، تجاری، صنعتی و معابر)، محدوده های آبی، اراضی زراعی و باغی، مراتع پرتراکم، و مراتع کم تراکم قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل، کاربری مراتع کم تراکم در سال 2019، در مقایسه با سال 1989، با روند افزایشی همراه بوده است. به این دلیل، نتایج حاکی از آن است که طی سال های مورد مطالعه، مراتع پرتراکم بیشترین روند تغییرات را به صورت کاهشی داشته اند و مراتع کم تراکم نیز، به دلیل تعدد بالای عشایر (تخریب پوشش گیاهی بر اثر چرای بیش ازحد و بی موقع دام)، دارای روند افزایشی بوده اند. علاوه براین، در این منطقه، به دلیل نبود سکونتگاه های دائمی و محدودیت های قانونی، کاربری اراضی زراعی و باغی نیز با روند کاهشی مواجه بوده است. شایان ذکر است که عملیات زراعی در این منطقه، در برخی موارد فقط به کشت یونجه در حاشیه رودخانه لار، به منظور تأمین علوفه دام عشایر، محدود می شود. در بین دیگر کاربری های موجود، محدوده های آبی در بین سال های مورد مطالعه، روند افزایشی داشته اند؛ اگرچه در سال 1999، به دلیل افزایش حضور عشایر در مراتع، تعداد بیش از ظرفیت دام ها و نیز وضعیت حفاظتی منطقه و فقدان محدودیت های حفاظتی (قبل از ارتقاء منطقه به پارک ملی در این بازه زمانی)، روند کاهشی در این کاربری مشاهده شده است. از دیگر کاربری های این منطقه به اراضی ساخته شده می توان اشاره داشت. این کاربری در سال 1989، به نسبت سال 2019، روندی افزایشی داشته و از دلایل این افزایش، توسعه جاده ها و افزایش راه های دسترسی به این منطقه طی سال های مورد مطالعه بوده است. با توجه به اینکه حیات جانوری و غیرجانوری در منطقه و بقای خاک در مقابل روند فرسایش به پوشش گیاهی وابسته است، روند رو به کاهش پوشش گیاهی و افزایش تخریب و فرسایش خاک می تواند هشداری برای توجه بیشتر به شرایط زیستی در این منطقه باشد. همچنین، با توجه به نتایج بررسی، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در روند تغییرات کاربری اراضی در منطقه، به ترتیب بعد کالبدی محیط زیستی با ضریب وزنی 0.465، اقتصادی نهادی با ضریب وزنی 0.315، و جمعیتی اجتماعی با ضریب وزنی 0.223 شمرده می شوند. 
۱۲.

مطالعه ای جامعه شناختی دربارۀ وضعیت آسیب های اجتماعی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اولویت بندی آسیب های اجتماعی محرومیت نسبی بی هنجاری بیگانگی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 524 تعداد دانلود : 948
هدف تحقیق حاضر مطالعه پیرامون آسیبهای اجتماعی شهرستان خرم آباد در سال 1399 می باشد. جهت دست یابی به اولویت بندی آسیبهای اجتماعی با استاد به دیدگاههای مرتن و نظریه ی برساختگرایی ،شیوع و اولویتهای آسیبها از منظر چهارگروه شهروندان،کارشناسان مذهبی، مسئولان ،اساتید دانشگاه مورد بررسی قرار گرفت بنابراین، در رهیافت بر ساخت گرایی تشخیص و اولویت بندی مسائل اجتماعی یا به وسیله تعداد قابل توجهی از مردم انجام می شود یا به وسیله تعدادی از افراد مهم.. . همچنین از میان عوامل موثر بر آسیبهای اجتماعی سه متغیر محرومیت نسبی،آنومی اجتماعی و احساس بیگانگی اجتماعی مورد بررسی قرار کرفت. روش تحقیق در سنت روش کمی و به شیوه پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان شهرستان خرم آباد می باشند که به شیوه نمونه گیری چند مرحله ای متوالی انتخاب شده اند و پرسشنامه محقق ساخته را پاسخ داده اند. نتایج نشان می دهد بیکاری و عدم اشتغال، فقر مالی، طلاق،سوء مصرف مواد مخدرصنعتی، دوستی های بدون مرز و ضابطه در شبکه های مجازی، تکدی گری(گدایی)، فایل های مبتذل و در دسترس عموم کاربران در شبکه های مجازی، اعتیاد اینترنتی و ... اولویتهای آسیبهای اجتماعی می باشند. درنظر گرفتن اولویتهای شهروندان می تواند سهم مشارکت آنان در مقابله با آسیبها را ارتقا دهد.
۱۳.

واکاوی وجوه معنایی دو حرف « لا » و « لَنْ » در قرآن کریم

کلید واژه ها: قرآن زبان شناختی دلالت معنایی لن لا نافیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 28 تعداد دانلود : 884
معانی حروف در قرآن، از محورهای اختلافی علمای نحو وتفسیر است واین دو فرقه آراء واحدی از اصالت ودلالت آنها ندارند. «لن» و«لا» ازحروف پربسامد درقرآن کریم اند. «لن» (106) مرتبه و«لا» (1809) بار درقرآن تکرار شده وهردو إفاده نفی می کنند، لکن در نفی به هریک انگیزه ای هست وفهم دقیق آیات مستلزم درک تفاوتهای معنایی این دوحرف است، از این رو به هنگام ترجمه و تفسیر آیات، توجه به دلالت های معنایی این دوحرف ضروری است. این پژوهش با تکیه برروش توصیفی تحلیلی وبا استناد به دیدگاه های نحوی وتفسیری به مقایسه معنایی ودلالت های این دوحرف پرداخته ورمزنفی به آنها در آیات را تبیین نموده است.ازجمله نتایج این پژوهش این است که عموما دیدگاههای مشترکی بین مفسران ونحویان نسبت به معنای «لن» و«لا» وجود ندارد. «لن» درآیات بنا به سیاق برای تأبید و آینده کوتاه وتاکید نفی و «لا» برای نفی در زمان حال وآینده و امور موقت و نفی بعضی از امور محقق و نفی عام به کار رفته است وهمین مفاهیم متعدد، باعث برداشت های مختلف واستنباط های ناهمگون ازآیات گشته است.
۱۴.

برنامه ریزی فضایی منطقه ای مبتنی بر عرضه و تقاضای خدمات اکوسیستمی

کلید واژه ها: توسعه پایدار برنامه ریزی فضایی منطقه ای عرضه وتقاضای خدمات اکوسیستمی توازن بهره - برداری از سرزمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 115 تعداد دانلود : 427
یکی از مسائل مهمی که در تدوین برنامه ریزی فضایی منطقه ای در برخی کشورها مغفول مانده، توجه به آستانه تحمل سرزمین در بارگذاری فعالیت ها و تراکم جمعیت است. از این رو تعیین ظرفیت برد محیطی می تواند در بهره برداری متوازن از سرزمین کمک شایانی نماید. امروزه بهره گیری از رویکردها و روش های مختلف ارزیابی سرزمین ازجمله ارزیابی خدمات اکوسیستمی (Ecosystem Services) به ویژه از بعد عرضه و تقاضا در تعیین توازن بهره برداری از سرزمین مورد توجه می باشد. بر اساس الگوی برنامه ریزی فضایی منطقه ای مبتنی بر عرضه و تقاضای خدمات اکوسیستمی پیشنهادی، میزان عرضه خدمات اکوسیستمی برمبنای کاربری /پوشش اراضی و میزان تقاضا خدمات اکوسیستمی بر اساس فعالیت ها و جمعیت منطقه تعیین و پهنه های مورد نیاز توسعه، تثبیت و بهبود از منظر کمبود یا مازاد خدمات اکوسیستمی مشخص می گردد. سپس پهنه ها مورد نظر با پهنه های مستعد توسعه حاصل از ارزیابی توان اکولوژیکی تطبیق داده شده و پهنه های مناسب توسعه هر کاربری اراضی در منطقه مشخص می شود. پهنه تعیین شده به عنوان بستر، به همراه سایر موارد از جمله روندها و کلان روندها در تدوین سناریو و ارزیابی اثرات هرکدام از سناریوها بر سازمان فضایی مورد استفاده قرار می گیرد تا الگوی استقرار مطلوب جمعیت و فعالیت در منطقه مورد نظر تعیین شود. وجود یک چارچوب تلفیقی مشخص از ارتباط بین روش های مختلف ارزیابی سرزمین باعث می شود که هم افزایی در جهت سنجش ارکان و اجزاء اصلی سیمای سرزمین به گونه ای حاصل گردد که متضمن تدوین مناسب برنامه ریزی فضایی منطقه ای در جهت تحقق توسعه پایدار باشد.
۱۵.

تأثیر تغییر اقلیم بر گردشگری در مناطق تحت حفاظت (مورد شناسی: منطقه شکارممنوع الوند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم گردشگری مناطق تحت حفاظت منطقه شکارممنوع الوند ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 880 تعداد دانلود : 410
گردشگری در مناطق تحت حفاظت، نسبت به تغییرات آب و هوایی بسیار حساس بوده است و هرگونه تغییر سبب کاهش در طول مدت و کیفیت فضاهای گردشگری می شود. در این مطالعه تأثیر پارامترهای اقلیمی، در منطقه الوند به عنوان یک اصل مهم در انتخاب مقصد گردشگری و ارتباط تغییر اقلیم بر گردشگران، مورد بررسی قرار گرفت. ضمن استفاده از شاخص اقلیم گردشگری (TCI)، برای تعیین ایام مناسب حضور گردشگران، به تعیین آستانه خشکسالی از شاخص (SPI)، در بررسی روند تغییر اقلیم بر تعداد گردشگران در طی سال های 1354-1397 پرداخته شد. نتایج حاصل از شاخص TCI، بیانگر وضعیت ایده آل (خرداد و شهریور)، وضعیت عالی (اردیبهشت، تیر، مرداد، مهر)، وضعیت بسیار خوب (فروردین)، وضعیت قابل قبول (آبان، آذر، بهمن، اسفند) و وضعیت حد مرزی (دی) در منطقه است. مقدار آماره t مربوط به تعداد گردشگران، گویای روند مثبت آمار گردشگران به این منطقه است (بهترین ماه ها: خرداد و شهریور). نتایج حاکی از آن است که روند تغییرات بارندگی و شاخص خشکی دارای مقادیری منفی، بیانگر کاهش میزان بارندگی و افزایش خشکسالی در منطقه است. به علاوه روند افزایش معنی دار دمای هوا با مقدار آماره 82/2=t در سطح 05/0، بدان معنا است که دمای هوا روند افزایشی داشته و باعث روند کاهشی در میزان گردشگران در سال های اخیر شده است. بیشترین مقدار آماره t به سرعت باد اختصاص دارد که روند تغییرات سرعت باد مثبت و در سطح اطمینان 95% معنی دار است و به معنای بالابودن نوسانات سرعت باد است. روند فزاینده دما، کمبود پوشش برفی در منطقه و امواج گرما در تابستان، همگی حاکی از این نکته هستند که در آینده با تغییر در شرایط آب و هوایی، باعث تخریب در ساختار طبیعی و درنهایت کاهش شاخص اقلیم را حتی به خصوص در فصول گرم تابستان (تیر و مرداد) برای گردشگران و فعالیت های گردشگری می شود.
۱۶.

مشترکات عرفانی در شعر محمد حسین شهریار و آثار جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محمدحسین شهریار جبران خلیل جبران عشق عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 437 تعداد دانلود : 162
محمدحسین شهریار، شاعر پرآوازه ایران زمین و جبران خلیل جبران، شاعر و نویسنده سرشناس لبنانی، در دنیای معاصر بیشتر به نحله ادبی رمانتیسم منتسب اند. اما با وجود این، در برهه ای از زندگی، گرایش عارفانه در آثارشان رنگ بیشتری به خود می گیرد. علی رغم این که شهریار، مسلمان و جبران معتقد به آیین مسیحیت بود اما در آثارشان مفاهیم، نمادها و اصطلاحات عرفانی مشترکِ درخورتأملی به چشم می خورد. این پژوهش بر آن است تا نگرش ها و تمایلات عارفانه این دو ادیب و شاعر فرهیخته را در به کاربردن برخی مفاهیم، اصطلاحات و تعابیر عرفانی مشترک، چون عشق حقیقی و مجازی، وحدت وجود، مناجات عارفانه، مقام تسلیم و رضا، محبت، شهود، تسبیح و ثنا و همچنین کاربست برخی نمادهای عرفانی مشترک نظیرِ شب و روز، آتش و پروانه، می و شراب، صبح و شب و نور به صورت تطبیقی موردبحث و بررسی قرار دهد.
۱۷.

تحلیل ارتباط هوشمندسازی و پایداری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر هوشمند پایداری شهری تهران منطقه 6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 813 تعداد دانلود : 682
با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالش های گسترده ای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساخت ها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداری ها می توان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر استدلال می کند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخص هایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب می گردد. روش تحقیق مبتنی بر روش همبستگی است، بدین معنی که ارتباط معناداری بین هوشمندسازی و پایداری شهری وجود دارد. گردآوری داده ها به روش های کتابخانه ای و میدانی (با ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) انجام شده است. در تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (شامل رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس، و ضریب بتا) استفاده شده است. جامعه آماری شامل محله های منطقه 6 کلانشهر تهران است که بنا به تقسیمات اداری شهرداری منطقه، از 18محله تشکیل شده است. پایایی شاخص ها به کمک آلفای کرونباخ و روایی آنها براساس روش صوری انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط مستقیم بین سطح هوشمندسازی و پایداری شهری است، به طوری که با افزایش سطح هوشمندی محله ها، بر میزان پایداری آن ها نیز افزوده می شود. محله های آرژانتین- ساعی و دانشگاه تهران که از بیشترین سطح هوشمندی برخوردار هستند، دارای بالاترین میزان پایداری نسبت به سایر محله ها می باشند و محله های قزل قلعه، گاندی و عباس آباد که از کمترین سطح هوشمندی برخوردارند، تقریباً دارای پایین ترین میزان پایداری نیز هستند. با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالش های گسترده ای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساخت ها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداری ها می توان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر استدلال می کند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخص هایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب می گردد. روش تحقیق مبتنی بر روش همبستگی است، بدین معنی که ارتباط معناداری بین هوشمندسازی و پایداری شهری وجود دارد. گردآوری داده ها به روش های کتابخانه ای و میدانی (با ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) انجام شده است. در تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (شامل رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس، و ضریب بتا) استفاده شده است. جامعه آماری شامل محله های منطقه 6 کلانشهر تهران است که بنا به تقسیمات اداری شهرداری منطقه، از 18محله تشکیل شده است. پایایی شاخص ها به کمک آلفای کرونباخ و روایی آنها براساس روش صوری انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط مستقیم بین سطح هوشمندسازی و پایداری شهری است، به طوری که با افزایش سطح هوشمندی محله ها، بر میزان پایداری آن ها نیز افزوده می شود. محله های آرژانتین- ساعی و دانشگاه تهران که از بیشترین سطح هوشمندی برخوردار هستند، دارای بالاترین میزان پایداری نسبت به سایر محله ها می باشند و محله های قزل قلعه، گاندی و عباس آباد که از کمترین سطح هوشمندی برخوردارند، تقریباً دارای پایین ترین میزان پایداری نیز هستند.
۱۸.

هوشمندسازی، رویکردی در تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتباطات و اطلاعات توسعه پایدار شهری پایداری شهر هوشمند منطقه 6 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 549 تعداد دانلود : 237
توسعه پایدار از مهم ترین دغدغه پژوهشگران در دهه های اخیر است؛ زیرا تمامی ابعاد و جنبه های زندگی بشر را دربرمی گیرد. براین اساس، اصطلاح توسعه، معطوف به ارتقای سطح و کیفیت زندگی افراد و بهبود رفاه عمومی جامعه و پایداری آن است و به استمرار این فرایند در طول نسل های بشر اشاره دارد. در این زمینه، شهر هوشمند نه واقعیت بلکه نوعی راهبرد محسوب می شود که در جهت چشم انداز توسعه آینده به آن توجه شده است. این شهر به چگونگی شکل دهی شهر توسط شهروندان و اینکه چگونه می توان به امر توسعه پایدار شهری کمک کرد و به آن سرعت بخشید، اشاره دارد. تراکم بالای زندگی و وابستگی به منابع مشترک، شهرها را در موقعیتی قرار می دهند که به مکان هایی برای توسعه پایدار تبدیل می شوند؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی نقش شهر هوشمند (محیط هوشمند، پویایی هوشمند، اقتصاد هوشمند، حکمرانی هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند) در تحقق توسعه پایدار شهری برای منطقه 6 کلان شهر تهران با بهره مندی از 14 محله است. پژوهش حاضر پیمایشی است و داده های آن به کمک پرسشنامه که اعتبار صوری دارد جمع آوری شد. برای دستیابی به میزان پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان می دهد هوشمندی و پایداری شهری رابطه هم بستگی مستقیمی دارند. همچنین براساس نتایج تحلیل رگرسیونی، سه عامل تحرک هوشمند، مردم هوشمند و زندگی هوشمند از مهم ترین عوامل مؤثر بر پایداری به شمار می آیند. زندگی هوشمند تأثیرگذارترین و مهم ترین عامل تبیین پایداری است و پس از آن به ترتیب تحرک هوشمند و مردم هوشمند قرار دارند.
۱۹.

برآورد ظرفیت برد گردشگری در مناطق تحت حفاظت (مطالعه موردی: منطقه شکار ممنوع الوند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مناطق تحت حفاظت منطقه شکار ممنوع الوند گردشگری ظرفیت برد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 52 تعداد دانلود : 336
مناطق تحت حفاظت یکی از مهم ترین مقصدهای گردشگری طبیعی هستند که نیاز به برنامه ریزی و مدیریت، به منظور اطمینان از پایداری خدمات آن ها در بلند مدت می باشد. یکی از راه های کاهش اثرات نامطلوب گردشگری بر محیط های طبیعی، برآورد ظرفیت برد این مناطق است. در این مطالعه به منظور برنامه ریزی و مدیریت مناسب از ظرفیت برد به عنوان ابزاری کمی، جهت رسیدن به این هدف استفاده گردید. ابتدا پهنه های گردشگری در دو سطح گسترده و متمرکز در طبقه 1 و 2 در این منطقه مشخص گردید که مساحت تفرج گسترده طبقه 1و 2 به ترتیب ؛ 700 و 1150 هکتار و تفرج متمرکز طبقه 1 و 2 با مساحت 23 و 177 هکتار حاصل شد. سپس ظرفیت برد در سه سطح فیزیکی، واقعی و موثر در پهنه گردشگری گسترده در دو طبقه 1و 2 محاسبه گردید. میزان ظرفیت برد فیزیکی به ترتیب در طبقه 1 و 2، 3065 و 5042 نفر در سال، ظرفیت برد واقعی، 137 و 225 نفر در سال و حدود 10 درصد از ظرفیت برد واقعی منطقه، 14 و 23 نفر در سال به دلیل شرایط حفاظتی و محدودیت های موجود در منطقه به ظرفیت برد موثر اختصاص یافت.
۲۰.

چالش های انعکاس معانی تنوین در ترجمه های فارسی قرآن (مطالعه موردی: ترجمه عبدالرحمن پیرانی و همکاران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن ترجمه تنوین عبدالرحمن پیرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 812 تعداد دانلود : 236
بحث و پژوهش در ابعاد مختلف لفظی و معنایی قرآن و بخصوص جنبه ها ی نحوی و بلاغی، حیرت و شگفتی قرآن پژوهان هر عصری را برانگیخته است. از جمله این مسائل نحوی بلاغی، بحث تنوین و مقاصد و اغراض پنهان در آن است. این پدیده منحصر به فرد زبان عربی که کاربرد گسترده ای در قرآن کریم دارد، علاوه بر معنای ظاهری و اصلی (نشانه نکره بودن)، معانی ثانوی دیگری هم دارد که به طور پراکنده در کتب نحو و بلاغت به آن ها اشاره شده است. با دقت و تأمل در آیات قرآنی چنین برمی آید که تنوین، دارای اغراض و دلالت های دیگری چون تفخیم، تقلیل، تکثیر، تنویع، تحقیر، تعمیم و... است . بررسی میدانی ترجمه های فارسی قرآن نشان می دهد که بیشتر مترجمان، توجه عمیقی نسبت به تنوین و دیگر دلالت های معنایی آن نداشته و به طور غالب معنای تنکیری آن را استنباط کرده اند. در این پژوهش، سعی شده است جنبه های دلالی تنوین در برخی از آیات قرآن با روش توصیفی و تحلیلِ انتقادی در ترجمه معاصر عبدالرحمن پیرانی و همکاران به عنوان یکی از جدیدترین ترجمه ها ی فارسی قرآن کریم به بوته نقد و تحلیل گذاشته شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که توجه به ابعاد معنایی و دلالی تنوین، می تواند گامی مؤثر در راستای ارتقای سطوح معناشناختی عبارات قرآنی و کشف لایه های بلاغی- معنایی این کتاب آسمانی باشد. اما با توجه به این که ترجمه مذکور ، حاصل کار یک تیم تخصصی است، در کنار ویژگی های ایجابی بسیاری که دارد، در حد انتظار به معانی ثانوی تنوین توجه نداشته، که این امر سبب شده است تا این ترجمه، از برخی معانی و مفاهیم والای نهفته در مفردات قرآنی، فاصله بگیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان