حسن اسدزاده

حسن اسدزاده

مدرک تحصیلی: دانشیار روان شناسی تربیتی ، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۲۱ مورد.
۲۲.

ارزشیابی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تحلیل رفتار کاربردی بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار کاربردی مهارت های اجتماعی کودکان طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۲۰۶
هدف :هدف از انجام این پژوهش ارزشیابی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تحلیل رفتار کاربردی بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 24 دانش آموز پسر دچار اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا از بین دانش آموزان استثنایی مدرسه ابتدایی پسرانه ضیافت در محدوده شهریار که در سال تحصیلی 97-1398 مشغول به تحصیل بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، طی 60 جلسه در معرض آموزش تحلیل رفتارکاربردی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مهارت های اجتماعی اوتیسم بلینی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیره نیز نشان داد که برنامه تحلیل رفتار کاربردی در سطح معناداری 001/0 موجب بهبود مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم شده است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر، این نتیجه به دست آمد که برنامه ABA بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا اثربخش بوده است. بنابراین پیشنهاد می شود که معلمان اوتیسم از این برنامه برای این گروه کودکان استفاده کنند.
۲۳.

تاثیر مداخله آموزشی هوش مثبت بر توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش مثبت توانمندی های منش معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر بسته آموزشی هوش مثبت در ارتقای توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با دو گروه آموزش هوش مثبت و کنترل است که بر اساس هدف کاربردی است. حجم نمونه شامل شامل 44 معلم دوره ابتدایی بود که به شیوه نمونه گیری ملاکی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آموزش هوش مثبت (22 نفر) و کنترل (22 نفر) گمارده شدند. تمام شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه توانمندی و ارزش ها در عمل سلیگمن و پرسشنامه معنا در زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه مورد سنجش قرارگرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل ورایانس آمبخته طرح اندزه گیری تکراری، تحلیل شدند. در گروه آموزشی هوش مثبت، زیرمولفه های توانمندی منش شامل خلاقیت، کنجکاوی، هوش اجتماعی، معنویت و امید بطورمعناداری نسبت به خط پایه ارتقا یافتند (0001/0=p). در مولفه معنای زندگی نیز افزایش معناداری در گروه آموزش هوش مثبت مشاهده شد (0001/0=p). با توجه به نتایج مطالعه حاضر، می توان گفت که آموزش هوش مثبت باعث بهبود توانمندی های شخصیتی و معنای زندگی در معلمان مدارس ابتدایی می شود. از این رو کاربرد آن برای سایر معلمان و مربیان توصیه می گردد.
۲۴.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش ذهن آگاهی تاب آوری تحصیلی احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۹۳
زمینه: با وجود این که پژوهش های بسیاری در ارتباط با تاب آوری عمومی یا روانشناختی تمرکز دارند اما پژوهش های اندکی در ایران به مسئله ی تاب آوری تحصیلی توجه کرده اند، همچنین مداخله ای که به صورت کاربردی تعلق به مدرسه دانش آموزان را افزایش دهد در پژوهش مورد توجه قرار نگرفته است، بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که آیا آموزش ذهن آگاهی می تواند بر بهبود تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان اثرگذار باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزانِ دختر دوره اول متوسطه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه و همراه با دوره پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزانِ دختردوره اول متوسطه شهر تهران در سال 1397-1396 بودند. تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004)، پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004) و جلسات درمان آموزش ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2002) بودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مختلط تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش معنادار تاب آوری تحصیلی (0/01 p<) و احساس تعلق به مدرسه (0/01 p<) دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است. همچنین این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: از یافته های بالا می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی به واسطه بالا بردن آگاهی دانش آموزان نسبت به زمان حال، منجر به افزایش تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان گردید. تکرار تحقیقات با نمونه های بیشتر در مناطق مختلف مورد نیاز است.
۲۵.

راهبردهای تعلیم و تربیت برآمده از انسان شناختی قرآنی با تاکید بر نقش گرایش ها در وجود انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرایش آگاهی عمل راهبرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۲۲۹
هدف این تحقیق استنباط راهبردهای تعلیم و تربیت مبتنی بر انسان شناسی قرآنی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف خود بنیادی-کاربردی، با رویکرد کیفی و روش آن استنتاجی است. یافته های این پژوهش عبارتند از: انسان دارای شناخت، گرایش و توانایی عمل است، تاثیرات متقابل این ابعاد سه گانه عبارتند: گرایش ها گوهره وجودآدمی است که با آگاهی و عمل تقویت و تضعیف می شوند. گرایش ها به دو دسته عمیق – پایدار و سطحی – زودگذر تقسیم می شود.گرایش ها می توانند همدیگر را تقویت یا تضعیف کنند. آگاهی در صورت فعال بودن گرایش ها متناسبِ با آن، بر گرایش دیگری تاثیر می گذارد. هرچقدر آگاهی روشن تر باشد به همان میزان به باور نزدیک تر و توجه بیشتر به شناخت و رجوع مکرر به آن باعث تقویت و تضعیف بیشتر گرایش خواهد شد. انجام عمل خاص، هم گرایش پشتوانه خود و هم، همه گرایش های متناسب با آن را تقویت و گرایش های متضادش را تضعیف می کند.راهبردهای تربیتی عبارتنداز: توجه به عمل و بهره گیری مستمر از آن، بستر سازی و تسهیل گری و استفاده از محیط به عنوان ابزار هدایت، ارایه شناخت به صورت تدریجی و متناسب با تمایلات و نیازها، عرضه خوب ها و خوبی ها جهت شکوفایی و تقویت امیال فطری، بهره گیری ازهادیان اهل رشدوتزکیه، بهره گیری از قالب های متنوع ارائه محتوا و زمینه سازی جهت گذر کردن از علایق چگونگی انسان، گرایش، آگاهی، عمل، راهبرد. سطحی و ناپایدار به علایق عمیق و پایدار
۲۶.

اثربخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانی بر افزایش سرمایه روانشناختی و بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری معلم سرمایه روانشناختی بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۰۹
زمینه: نتایج مطالعات اخیر بر روند فزآینده تمایل معلمان به کناره گیری زود هنگام از حرفه خود و یا توجه کمتر به حفظ سبک زندگی شغلی سالم اشاره دارد، این امر ضرورت توسعه مداخلات روانی - آموزشی با هدف تقویت سرمایه روانشناختی در معلمان را پررنگ می سازد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانی بر افزایش سرمایه روانشناختی و بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل گروهی از معلمان زن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه غیرمعادل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان زن مقطع متوسطه اول و دومِ منطقه 4 آموزش و پرورش شهر تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 99-98 بودند. از این میان،60 معلم زن در 2 گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (30 نفر) که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، آولیو، آوی و نورمن، 2007) و مقیاس بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل (وتکاتویک، فاکس، اسپکتور وکیلووای، 2000) پاسخ دادند. بسته آموزش توانمندسازی روانی معلمان (بوام و همکاران، 2018) در 10 جلسه و هر جلسه 2 ساعت، به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد و برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس مختلط ساده استفاده گردید.. یافته ها: نتایج نشان داد که در کوتاه مدت و بلندمدت، بسته آموزشی توانمندسازی روانی معلم در افزایش سرمایه روانشناختی، بُعد مثبت بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل و در مقابل کاهش هیجانات منفی معلم، وجه منفی بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل به طور تجربی، اثرگذار بود (0/001 P< ). نتیجه گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تحقق دغدغه توانمندسازی روانی معلمان و تأمین پیشنیاز های لازم جهت تحول و بالندگی حرفه ای در آنها بر ارتقای سرمایه روانی معلمان، تقویت منابع مقابله ای و بهبود پرطاقتی روانی در آنها مبتنی است.
۲۷.

اثربخشی آموزش متمرکز بر تنظیم هیجان پکران بر هیجان های پیشرفت و خودنظم جویی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش متمرکز بر تنظیم هیجان پکران هیجان های پیشرفت خود نظم جویی تحصیلی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۹
زمینه: پژوهش های متعددی نشان داده اندکه آموزش تنظیم هیجان بر متغیرهای مختلفی از جمله تاب آوری، مشکلات عاطفی و رفتارهای پر خطر مؤثر بوده است. اما در زمینه تأثیر آموزش متمرکز برتنظیم هیجان پکران بر هیجان های پیشرفت و خودنظم جویی تحصیلی دانش آموزان تحقیقاتی صورت نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش متمرکز بر تنظیم هیجان پکران بر هیجان های پیشرفت و خود نظم جویی تحصیلی دانش آموزان بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بودکه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 30 نفر از دانش آموزان دبیرستان بیت الزهرا انتخاب و به صورت تصادفی، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. سپس برنامه آموزشی متمرکز بر تنظیم هیجان پکران (ستاری، پورشهریاری و شکری، 1395) برای گروه آزمایش 6 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده ها بوسیله دو پرسشنامه هیجانات پیشرفت پکران (2005) و راهبردهای خودنظم جویی تحصیلی پینتریچ و دیگروت (1990) جمع آوری شد و با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری به وسیله نرم افزار 25- SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایشی و همچنین تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایشی و گواه در تنظیم هیجان های پیشرفت و خودنظم جویی تحصیلی وجود داشت (0/05 ˂ p ) . میزان تأثیر آموزش متمرکز بر تنظیم هیجان پکران بر هیجان های پیشرفت دانش آموزان 0/22 و بر خودنظم جویی تحصیلی دانش آموزان 0/27 بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانش آموزان شرکت کننده در جلسات آموزشی در مقایسه با گروه گواه و در مقایسه با قبل از آموزش در مؤلفه های راهبردهای شناختی، راهبردهای فرا شناختی، مدیریت منابع، راهبردهای انگیزشی و هیجان های پیشرفت نمرات بالایی کسب کرده و در مجموع هیجان های پیشرفت و خود نظم جویی تحصیلی بهتری را تجربه کردند
۲۸.

طراحی الگوی جامع برنامه درسی مبتنی بر نظریه یادگیری مغزمحوردر آموزشهای سازمانی (آندروگوژی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: الگوی جامع برنامه درسی نظریه یادگیری مغز محور آموزش های سازمانی علوم اعصاب تربیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۸
مقدمه : از دهه1990 مطالعات مرتبط با طراحی برنامه درسی براساس توانمندیهای مغزآغازشد. توسعه مطالعات صورت گرفته در سالهای اخیر نشان از اثربخشی طراحی برنامه درسی مبتنی برنظریه های یادگیری مغز محور در آموزش ها به ویژه سازمانی دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بهبود فرآیندهای آموزش سازمانی با طرا حی الگوی جامع برنامه درسی مبتنی بر نظریه یادگیری مغز محور تدوین شده است. روش ها: روش پژوهش در این تحقیق، توسعه ای مبتنی بر روش نظریه ای(مولفه ها و ساختار) است که یکی ازروش های 17 گانه پژوهش در حوزه برنامه درسی می باشد، نوع پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری و تحلیل اطلاعات ترکیبی(کیفی و کمی) است. جامعه تحقیق، کلیه کارشناسان موضوعی- تخصصی(برنامه ریزان درسی) و مربیان، اساتید دانشگاه امام حسین(ع)، دانشکده های وابسته و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان(دانشکده علوم انسانی)می باشند. در بخش کیفی از نظرات 50 نفر از صاحبنظران و کارشناسان برنامه درسی و روان شناسان آشنا به نظریه های یادگیری مغز محور(تااشباع کامل) براساس نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. در بخش کمی، جهت ساخت و تدوین عناصر برنامه درسی پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 96/0طراحی و در نمونه 120 نفری از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری روان شناسی با گرایش ها ی تربیتی، عمومی و بالینی(60نفر) ومدیریت با گرایش های برنامه ریزی درسی، بازرگانی وکسب و کار(60نفر)با روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شد. تحقیق در در نیسمال دوم تحصیلی 97-96 انجام شده است. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی(مدل یابی معادلات ساختاری) نشان داده است که الگوی جامع برنامه درسی مغز محور در آموزش های سازمانی دارای 5پایه(ارکان اعم از مبانی، نظریه ها، رویکردها، فرادیدگاهها، الگوی سازنده گرایی) ، ده عنصراساسی(تعیین ویژگی های فراگیران،محتوی، فعالیت های یادگیری ،اهداف آموزشی، راهبردهای تدریس،منابع و ابزار یادگیری، فضا و مکان، گروه بندی،زمان و روش های ارزشیابی آموزشی) و 88 ویژگی است. ویژگی های الگوی برنامه درسی با عناصر مرتبط ؛ تدوین، پیاده سازی و استقرار آن را در نظام آموزش سازمانی امکان پذیر نموده است. همچنین، یافته ها نشان می دهد که همه ضرایب مدل با سطح اطمینان بیش از 99 درصد به معناداری آماری رسیده اند. راهبردهای تدریس با ضریب مسیر0.85بیشترین تبیین را نسبت به برنامه درسی دارد. نتیجه گیری : براساس یافته های حاصل از تحلیل کیفی و کمی ، برنامه درسی مبتنی برنظریه یادگیری مغز محوردرآموزش های سازمانی با ده عنصر قابل طراحی و تدوین است که جهت اثربخش نمودن آن در آموزش های سازمانی لحاظ نمودن 88 ویژگی در طراحی، تولید، اجرا وارزشیابی از ضرورت های اساسی است.
۲۹.

ساختار عاملی و اعتباریابی نسخه ی فارسی پرسشنامه بار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ی بار شناختی اندازه گیری انواع بار شناختی ساختار عاملی اعتبار پایایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۲۵۶
نظریه ی بار شناختی یکی از قویترین چارچوب های پژوهشی در مطالعات تربیتی است. مسئله ی عمده در این چارچوب توسعه ی ابزاری مناسب برای اندازه گیری بار شناختی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی پایایی و اعتبار پرسشنامه ی بار شناختی بود که توسط کلپش، اشمیتز و سیوفرت (2017) طراحی شده است. به همین منظور، پرسشنامه ی مذکور بر روی 206 دانش آموز دختر پایه ی هفتم و هشتم، اجراء شد، که در آن دانش آموزان میزان بار درونزاد، برونزاد و مطلوبِ تکالیف یادگیری مختلف را بر روی مقیاس 7 درجه ای، درجه بندی کردند. جهت بررسی پایایی ابزار، از آلفای کرونباخ و برای بررسی اعتبار از آزمون t استفاده و کیفیت پاسخ های افراد در تکالیف مختلف با یکدیگر مقایسه گردید. تحلیل عاملی تأییدی نیز با استفاده از نرم افزار لیزرل80/8 به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه انجام شد. یافته ها نشان داد که پرسشنامه ی مذکور، از پایایی و اعتبار مناسبی برای سنجش انواع مختلف بار شناختی برخوردار است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز یک مدل ساختاری سه عاملی را نشان داد که شاخص های تناسب آن مطابقت مطلوبی با داده ها داشته و ساختار سه عاملی پرسشنامه بار شناختی را تأیید می کند. از این رو، این پرسشنامه می تواند ابزار مناسبی جهت اندازه گیری انواع مختلف بار شناختی در دانش آموزان پایه ی هفتم و هشتم به شمار آید.
۳۰.

مدل یابی باورهای انگیزشی بر اساس سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای انگیزشی سیستم فعال سازی رفتاری سیستم بازداری رفتاری شخصیت تاریک دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۳۱۱
زمینه : باورهای انگیزشی، دسته ای از معیارهای شخصی و اجتماعی است که افراد برای انجام دادن یا پرهیز از کاری به آن مراجعه می کنند. از دید روانشناسان و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت، باورهای انگیزشی یک مفهوم کلیدی است و برای توضیح مفهوم سطوح مختلف عملکرد به کار می رود. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی باورهای انگیزشی بر اساس سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک صورت گرفت. روش: این پژوهش به روش توصیفی-همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان رشته علوم انسانی مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 1621 نفر بود که از بین آن ها تعداد 770 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران (1991)، سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری کارور و وایت (1994) و شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری در سطح معناداری 05/0 و از طریق نرم افزارهای Spss 22 و Pls 3 تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد سیستم بازداری رفتاری با نقش میانجی شخصیت تاریک دارای اثر منفی و معنی داری بر باورهای انگیزشی داشت (754/6 = P ،100/0-= β ). همچنین سیستم فعال سازی رفتاری با نقش میانجی شخصیت تاریک دارای اثر مثبت و معنی داری بر باورهای انگیزشی داشت (060/6 = P ،122/0= β ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت برای مدل یابی باورهای انگیزشی می توان سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک در دانشجویان را مورد مطالعه قرار داد.
۳۱.

تأثیر محرک های نشانه ای فراشناختی و هیجانی بر صحت نظارت، صحت تنظیم و انواع بار شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انواع بار شناختی صحت تنظیم صحت نظارت محرک نشانه ای فراشناختی و هیجانی یادگیری خودتنظیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۴۴۴
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محرک های نشانه ای فراشناختی و هیجانی بر صحت نظارت، صحت تنظیم و انواع بار شناختی دانش آموزان بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور 64 دانش آموز دختر پایه ی هفتم با انتساب تصادفی به سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. در پیش آزمون، تمام شرکت کنندگان پس از مطالعه ی متن امتحانی، نمره ی خود را در امتحان پیش بینی کرده، پاراگراف هایی که نیازمند مطالعه ی مجدد بودند را مشخص کرده، و به پرسشنامه ی بار شناختی پاسخ دادند. سپس آزمونی از محتوای متن مطالعه شده گرفته شد تا صحت پیش بینی های شرکت کنندگان مشخص شود. در پس آزمون نیز روند کار به همین ترتیب بود با این تفاوت که پس از مطالعه ی متن امتحانی، گروه های آزمایش، نشانه های نظارتی تشخیصی اعم از فراشناختی و هیجانی را دریافت کردند. به این صورت که گروه آزمایش اول، نشانه های نظارتی فراشناختی را در قالب سؤالات تحریک کننده دریافت کرد (محرک های نشانه ای فراشناختی)، گروه آزمایش دوم به تفکر درباره ی هیجانات معرفتی خود برانگیخته شد (محرک های نشانه ای هیجانی) و گروه آزمایش سوم نیز هر دو نوع محرک نشانه ای را دریافت کرد. اما گروه کنترل هیچ محرک نشانه ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد نمرات صحت نظارت، صحت تنظیم و بار مطلوب گروه های آزمایش، نسبت به گروه کنترل در پس آزمون، به طور معنی داری بالاتر بود. اما به لحاظ بار شناختی درون زاد تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد. همچنین نمره ی بار برون زاد در گروه محرک های نشانه ای فراشناختی به طور معنی داری با گروه کنترل و گروه محرک های نشانه ای هیجانی تفاوت داشت. به نظر می رسد ارائه ی محرک های نشانه ای، با فراهم کردن نشانه های مقتضی به دانش آموزان، ظرفیت حافظه ی کاری آن ها را به یادگیری اختصاص داده و ارزیابی شان را از یادگیری خود واقعیت می بخشد.
۳۲.

الگوی ساختاری رضایت از زندگی بر اساس نظمجویی هیجانی، مهارت حل ﻣﺴئله و تحمل ابهام با میانجی گری ویژگی های شخصیتی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت از زندگی نظم جویی هیجانی مهارت حل مسئله تحمل ابهام ویژگی های شخصیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۲۱۲
پژوهش با هدف تدوین الگوی ساختاری رضایت از زندگی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارت حل مسئله و تحمل ابهام با میانجی گری ویژگی های شخصیتی زوجین انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره 2 و 5 شهر تهران در سال 1397 بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 380 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)، نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، حل مسئله هپنر (1982)، تحمل ابهام مک لین (1993) و پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئو مک کری و کوستا (1985) استفاده شد. داده ها از طریق معادلات ساختاری و به وسیله نرم افزارهای Spss22 و Amos24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مسیر مستقیم نظم جویی هیجانی (40/0=β، 01/0=P)، مهارت حل مسئله (32/0=β، 01/0=P)، تحمل ابهام (22/0=β، 01/0=P) و ویژگی های شخصیتی روان رنجوری (22/0-=β، 01/0=P)، برون گرایی (23/0=β، 01/0=P)، گشودگی به تجربه (19/0=β، 01/0=P)، سازگاری (22/0=β، 01/0=P) و وجدانی بودن (27/0=β، 01/0=P) بر رضایت از زندگی معنادار است. همچنین بین نظم جویی هیجانی، مهارت حل مسئله و تحمل ابهام با رضایت از زندگی با میانجی گری ویژگی های شخصیتی رابطه معناداری وجود دارد (01/0=P). نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی در رابطه بین نظم جویی هیجانی، مهارت حل مسئله و افزایش تحمل ابهام نقش میانجی دارند و می توان برای افزایش رضایت زندگی، نظم جویی هیجانی، مهارت حل مسئله را آموزش داد.
۳۳.

غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزه های اسلامی: یک تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غنی سازی زندگی زناشویی آموزه های اسلامی زوجین اسلام تحلیل محتوای کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۳۰۸
هدف: برنامه غنی سازی زندگی زناشویی یک برنامه پیشگیرانه است و پیشگیری بسیار موثرتر از درمان است. این برنامه یک برنامه کلی جهت تقویت سلامت رابطه زوجهای متاهل است. این برنامه زمانی از اعتبار لازم برخوردار است که مبتنی بر داده های فرهنگی آن جامعه باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی بخشهای مؤثر در غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزههای اسلامی انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک تحلیل محتوای کیفیِ قراردادی است. محتوای مورد پژوهش از طریق جستجوی الکترونیکی در پایگاه های منتخب و تائید کارگروه تحقیق انتخاب شدند. مرور متون، انتخاب واحدها، استخراج کدهای ، زیرطبقات، طبقات و رسیدن به درون مایه های اصلی و نامگذاری آنها از گامهای متداول این روش است. جهت ارتقاء دقت علمی مطالعه نیز از روشهای مختلفی مانند استفاده از تجارب پنل 15 نفره متخصصان استفاده شد. یافته ها: فرآیند کدگذاری نشان داد که مولفه های مؤثر در غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزه های اسلامی را می توان در چهار بخش اصلی ارائه کرد که عبارتند از غنی سازی: 1-غنی سازی زیرساختها، 2-غنی سازی ابزارها و قوا، 3-غنی سازی قالبها و 4-غنی سازی عملکردها. توافق بین اعضای پانل برای چهار بخش اصلی ذکر شده نشان داد که ضریب نسبی روایی محتوا(CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) به ترتیب برابر با 81/0 و 92/. بوده و تمامی بخشها حداقل مقدار قابل قبول را دارا هستند. نتیجه گیری: بخشهای اصلی حاصل از تحقیق حاضر می تواند در سطوح مختلف پیشگیری، آموزش و درمان مورد توجه برنامه ریزان حوزه ازدواج و خانواده قرار گیرد.
۳۴.

تأثیر برنامه توانمندسازی روان شناختی معلم بر تعامل معلم دانش آموز، هیجانات و خوش بینی تحصیلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی روان شناختی معلم خوش بینی تحصیلی معلم هیجانات معلم تعامل معلم دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۲۴۰
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه توانمندسازی روان شناختی معلم بر تعامل معلم دانش آموز، هیجانات و خوش بینی تحصیلی گروهی از معلمان زن انجام شد. در یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل غیرمعادل و همراه با پیگیری دو ماهه، 60 معلم زن در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه تعامل معلم (QTI؛ لارداسمی  و کنی، 2001)، سیاهه هیجان معلم (TEI، چن، 2016)، و مقیاس خوش بینی تحصیلی معلمان (TAOS، وولفولک هوی، هوی و کارز، 2008)  پاسخ دادند. از طریق 10 جلسه و هر جلسه دو ساعت، بسته جامع توانمندسازی روانی به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج روش آماری تحلیل واریانس مختلط ساده نشان داد که در کوتاه مدت و بلندمدت، برنامه توانمندسازی روان شناختی معلم در افزایش هیجانات مثبت معلم، خوش بینی تحصیلی معلمان، وجوه انطباقی مدل رفتار رابطه بین فردی معلم دانش آموزان و در نهایت، در کاهش هیجانات منفی معلم و وجوه غیرانطباقی مدل رفتار رابطه بین فردی معلم دانش آموز، به طور تجربی، مؤثر بود. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر همسو با دغدغه محققان تربیتی علاقه مند به قلمرو مطالعاتی روان شناسی سلامت حرفه ای در معلمان نشان می دهد که تحقق ایده توانمندسازی روانی معلمان به منظورت بقاء روانی و بالندگی حرفه ای آنها به تأمین بیش از پیش خصیصه سرمایه روان شناختی در معلمان مربوط می شود. 
۳۵.

اثربخشی آموزش عمل اخلاقی مبتنی بر نظریه بلازی بر مسؤلیت پذیری و رفتار مدنی - تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش عمل اخلاقی مبتنی بر نظریه بلازی مسؤلیت پذیری رفتار مدنی - تحصیلی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
زمینه: مسؤلیت پذیر بودن و رعایت رفتار مدنی - تحصیلی در ارتقاء جایگاه سازمانی نظام های آموزشی نقش تعیین کننده ای دارد. علی رغم اهمیت این مسأله، ضعف های متعددی در این زمینه مشاهده می شود. بنابراین تربیت دانشجویانی متعهد، اخلاقی و دارای رفتار ایثارگرانه ضرورت پیدا می کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش عمل اخلاقی مبتنی بر نظریه بلازی بر مسؤلیت پذیری و رفتار مدنی - تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 12008 دانشجوی دانشگاه جامعه المصطفی شهر قم در سال تحصیلی 99-1398 بود. برای نمونه گیری، تعداد 30 نفر دانشجوی در دسترس مشخص و سپس به صورت تصادفی در 2 گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جای دهی شدند. بسته آموزشی عمل اخلاقی مبتنی بر نظریه بلازی (1993) برای گروه آزمایش اجرا شد. زمان این برنامه آموزشی 13 جلسه 90 دقیقه ای و زمان آموزش نیز 5 هفته به صورت گروهی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مسؤلیت پذیری کالیفرنیا گاف، مک گوسکی و مهل (1952) و رفتار مدنی - تحصیلی گل پرور (1389) استفاده شد. داده ها از طریق آزمون های آماری توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی و بوسیله نرم افزار SPSS24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد برای هر دو متغیر مسؤلیت پذیری و رفتار مدنی - تحصیلی، اثر گروه، اثر زمان و اثر متقابل گروه × زمان معنادار بود (0/001P˂). از طرفی نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از پایداری تأثیر مداخله آموزشی در مرحله پیگیری بود (0/001 P˂). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که چنانچه دانشجویان در معرض آموزش عمل اخلاقی مبتنی بر نظریه بلازی قرار گیرند، میزان مسؤلیت پذیری و رفتار مدنی - تحصیلی در آنان افزایش می یابد.
۳۶.

اثربخشی آموزش مبتنی بر تئوری انتخاب بر تاب آوری تحصیلی و نشاط ذهنی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آموزش مبتنی بر تئوری انتخاب تاب آوری تحصیلی نشاط ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر تئوری انتخاب بر تاب آوری تحصیلی و نشاط ذهنی دانش آموزان دوره متوسطه انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود. در این پژوهش تعداد 40 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 20 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش مبتنی بر تئوری انتخاب (گلاسر، 2013) را طی یک ماه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) و نشاط ذهنی (رایان و فردریک، 1997) بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر تئوری انتخاب بر تاب آوری تحصیلی (0001≥P؛ 47/0=Eta؛ 64/33=F) و نشاط ذهنی (0001≥P؛ 56/0=Eta؛ 43/47=F) دانش آموزان دوره متوسطه تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بدین صورت که این مداخله توانسته منجر به افزایش تاب آوری تحصیلی و نشاط ذهنی شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که آموزش مبتنی بر تئوری انتخاب با بهره گیری از فنونی همانند مسئولیت پذیری و زندگی تحصیلی مسئولانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش تاب آوری تحصیلی و نشاط ذهنی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد
۳۷.

اثر تدریس الگومدار بر عملکرد انتظاری و عینی دانشجویان و ارزیابی آنان از استاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: الگوی تدریس عملکرد انتظاری عملکرد عینی ارزیابی استاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۰۹
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر تدریس الگومدار بر عملکرد انتظاری و عملکرد عینی دانشجویان و ارزیابی آنان از استاد درس انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی در نیمسال اول سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 995 نفر بود. ابتدا از بین جامعه آماری، تعداد 4 چهار کلاس به صورت تصادفی انتخاب و سپس تعداد 40 نفر داوطلب واجد شرایط که کمترین نمره را در عملکرد عینی کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه (گروه آزمایش 20 نفر و گروه کنترل 20 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت مداخله تدریس الگومدار لومن قرار گرفتند درحالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و به وسیله نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد. سطح معنی داری برای همه آزمون ها 05/0 لحاظ گردید. یافته ها: نتایج نشان داد روش تدریس الگومدار لومن موجب افزایش نمره عملکرد عینی (005/0P˂ ،03/11 F=) و چک لیست ارزیابی از استاد در دانشجویان گروه آزمایش شد (010/0P˂ ،73/8 F=)؛ ولی، در افزایش نمره عملکرد انتظاری دانشجویان تأثیر نداشت (605/0P> ،61/2 F=). نتیجه گیری: تدریس الگومدار می تواند عملکرد درسی دانشجویان را بهبود ببخشد و بر کیفیت ارزیابی آنان از استاد تأثیر مثبت داشته باشد.
۳۸.

مدل یابی روابط ساختاری اشتیاق تحصیلی دانشجویان بر اساس کمک طلبی تحصیلی، تدریس تحول آفرین، حمایت اجتماعی با میانجیگری نقش سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتیاق تحصیلی سرزندگی تحصیلی تدریس تحول آفرین کمک طلبی تحصیلی حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۴۹۴
مقدمه: اشتیاق تحصیلی یکی از شاخص های مهم کیفیت دانشگاهی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط ساختاری اشتیاق تحصیلی دانشجویان بر اساس کمک طلبی، تدریس تحول آفرین، حمایت اجتماعی با میانجیگری نقش سرزندگی تحصیلی انجام شد. روش:  جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کارشناسی مجتمع آموزش عالی اسفراین در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 304 دانشجو (253 پسر، 51 دختر) بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391)، کمک طلبی (ریان و پنتریچ، 1997)، حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت وهمکاران، 1988) و تدریس تحول آفرین (بوچامپ و همکاران، 2010) استفاده شد. یافته ها: حمایت اجتماعی ادراک شده، کمک طلبی و تدریس تحول آفرین مستقیماً بر اشتیاق تحصیلی اثر داشتند. همچنین حمایت اجتماعی، کمک طلبی و تدریس تحول آفرین به شکل غیرمستقیم و از طریق سرزندگی تحصیلی با اشتیاق تحصیلی ارتباط داشتند. سرزندگی تحصیلی نقش میانجیگری  بین کمک طلبی تحصیلی، تدریس تحول آفرین، حمایت اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان داشت. در مجموع متغیرهای پژوهش توانستند، حدود 31 درصد از واریانس اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: با تقویت کمک طلبی تحصیلی دانشجویان، حمایت اجتماعی و استفاده استادان از روش تدریس تحول آفرین می توان به دانشجویان کمک کرد تا بر مسائل و مشکلات تحصیلی خود غلبه کنند و  سرزندگی تحصیلی خود را افزایش دهند. این عوامل می تواند در تعامل با یکدیگر، اشتیاق تحصیلی دانشجویان را ارتقاء بخشند.
۳۹.

مدل یابی روابط ساختاری اعتیاد به اینترنت براساس کارکردهای اجرایی و مشکلات بین فردی: نقش واسطه ای ناگویی هیجانی

کلید واژه ها: کارکردهای اجرایی مشکلات بین فردی ناگویی هیجانی اعتیاد به اینترنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۳۵۶
مقدمه:اعتیاد به اینترنت نوعی اختلال کنترل تکانه است که به استفاده بیش از حد از اینترنت اطلاق می شود و می تواند سایر فعالیت های اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین روابط ساختاری کارکردهای اجرایی، مشکلات بین فردی با اعتیاد به اینترنت با میانجی گری ناگویی هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری رگرسیونی بود. به منظور دستیابی به این هدف از بین تمامی دانش آموزان دختر پایه هفتم مناطق ۱، ۷ و ۸ شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷، تعداد ۲۶۰ نفر به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (۱۳۹۲)، مشکلات بین فردی بارخام، هاردی و استارتاپ (۱۹۸۸)، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور (۱۹۹۴) و مقیاس اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ (۱۹۹۶) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین تمامی تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای ۲۴ spss و ۲۳ amos انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مشکلات بین فردی با اعتیاد به اینترنت اثر مستقیم و منفی معنادار و بین کارکردهای اجرایی با اعتیاد به اینترنت اثر مستقیم و مثبت معناداری وجود داشت (P<۰/۰۰۱). ناگویی هیجانی بر اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان اثر مستقیم و مثبت معناداری داشت (P<۰/۰۰۱) و همچنین ناگویی هیجانی در رابطه بین کارکردهای اجرایی و مشکلات بین فردی با اعتیاد به اینترنت نقش میانجی داشت (P<۰/۰۰۱). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که مدل پژوهش حاضر از نظر آماری شاخص های برازش قابل قبولی داشت.
۴۰.

اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کاهش اضطراب دانشجویان دختر دانشگاه آزاداسلامی واحد سبزوار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مهارت های مثبت اندیشی اضطراب دانشجویان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۴۴
اهداف: هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر  کاهش اضطراب دانشجویان دختر دانشگاه آزاداسلامی واحد سبزاوربود. روش: این پژوهش از نظر هدف بنیادی واز لحاظ روش نیمه ازمایشی باطرح پیش ازمون وپس ازمون با گروه کنترل نابرابر ودوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد واحد سبزوار در سال تحصیلی 97-96 با امارتقریبی 1800 نفر بود ند که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس30 نفربرای نمونه انتخاب شدند و با روش همتاسازی در دوگروه آزمایش(15 نفر) وکنترل(15 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه  اضطراب بک و برای بررسی اثربخشی نیز از بسته آموزش مهارت های مثبت اندیشی که در 9 جلسه یک و نیم ساعته تنظیم شده بود استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل های آماری با استفاده از تحلیل کواریانس صورت گرفت ونشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی با اندازه اثر 0/331 درصد میزان اضطراب دانشجویان دختر را کاهش می دهد. بنابراین وجود تاثیرآموزش مهارت های مثبت اندیشی برکاهش میزان اضطراب در گروه ازمایش در سطح معناداری (p0/05 <) تایید گردید. نتیجه گیری: در پایان جلسات درمان، دانشجویان در هر دو گروه یاد گرفتند برای دستیابی به خواسته های خود، هر یک از آن ها باید رفتارهای مسئولانه ای را انتخاب کنند که ضمن حفظ اصول اخلاقی و با به کارگیری اقدامات خوش بینانه ، صحیح و مسئولانه به خواسته های خود نیز برسند. آموزش مهارت های مثبت اندیشی باعث بوجود آمدن جو حمایتی و ایمن می شود که دانشجویان احساس پذیرفته شدن و امنیت روانی-عاطفی را می توانند تجربه نمایند که این امر سازگاری بیشتر و تعارض های کمتر را به ارمغان می آورد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان