مقصود فراستخواه

مقصود فراستخواه

مدرک تحصیلی: دکترای تخصصی، برنامه‌ریزی توسعه آموزش‌عالی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید بهشتی.
رتبه علمی: استاد تمام
پست الکترونیکی: m_farasatkhah@yahoo.com
لینک رزومه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۳ مورد.
۱.

مجازی شدن کلاس درس و فرهنگ دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجازی شدن ارتباطات فرهنگ سازمانی سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 102 تعداد دانلود : 103
مصرف رسانه های نوین یکی از مهم ترین عرصه های فرهنگی در زندگی روزمره است. گسترش و رواج ارتباطات آنی و پیوسته به سرعت عرصه های مختلف زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار داده است. امروزه حضور دائم فناوری های مجازی در محیط های دانشگاهی به سختی قابل انکار است. در این میان، دانشگاه نیز ماهیت و معنای پیشین خود را از دست داده است و همین امر به ویژه سبب تغییر در کارکرد و نسبت دانشگاه شده است. هدف این مقاله، بررسی رابطه بین مجازی شدن کلاس درس و فرهنگ دانشگاهی در دوران کروناست. پارادایم پژوهش کمی و روش تحقیق، پیمایش بوده است. جامعه آماری تحقیق، دانشگاه های دولتی شهر تهران در سه دسته دانشگاه حضوری، نیمه حضوری و غیرحضوری است. حجم نمونه تحقیق برابر با 385 نفر می باشد. در این پژوهش ابتدا از نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سپس از نمونه گیری احتمالی متناسب با حجم استفاده شده است. مدل پژوهش با استفاده از نرم افزار لیزرل آزمون شد. نتایج بیانگر آن است که فرایند مجازی شدن از طریق تأثیر بر متغیر ارتباطات به عنوان متغیر میانی بر فرهنگ دانشگاهی و ابعاد آن همچون سبک زندگی، فرهنگ سازمانی و ... تأثیر معناداری دارد. باید گفت، ارتباطات واسطه ای است که بین مجازی شدن و ابعاد مختلف فرهنگ دانشگاهی میانجی گری می کند. آنچه از یافته ها برداشت می شود این است که این فرایند، دگرگونی بنیادینی را در تعاملات و ارتباطات انسانی ایجاد کرده است و این دگرگونی در تعاملات به سایر ابعاد زندگی و فرهنگ دانشگاهی نیز سرایت کرده است.
۲.

بررسی مدل مفهومی مصرف مجازی دیجیتال در کاربران تهرانی شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای مجازی شبکه های اجتماعی پدیدار شناسی مصرف مجازی دیجیتال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 275 تعداد دانلود : 443
امروزه فضای مجازی در بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها نقشی گسترده و مهم یافته است. بسیاری از انسان ها وقت، انرژی و پول بسیاری را در فضای مجازی صرف می-کنند تا محصولات دیجیتال بسیاری را تولید و در عین حال محصولات دیگران را مصرف -کنند. این شیوه از مصرف، مصرف مجازی دیجیتال نام گرفته است. شبکه های اجتماعی در این فرایند مصرف از اهمیت بسیاری برخوردار هستند زیرا افراد بسیاری را در فضای خود گردآورده اند و اغلب محصولات فضای وب در قالب لینک ها و محصولات چند رسانه ای در آن ها بازنشر می شود. این پژوهش می کوشد تا تفاسیر و معناهای کاربران تهرانی را از تجربه ی مصرف در شبکه های اجتماعی واکاوی کند. روش پژوهش، کیفی و به شیوه ی پدیدارشناسی تفسیری است. دو شبکه ی اجتماعی تلگرام و اینستاگرام که در ایران بسیار پرکاربرد هستند و قابلیت کنش های متنوع مجازی را فراهم می کنند، برای مطالعه ی میدانی انتخاب شدند. داده ها از سه منبع اخبار و گزارش ها پیرامون شبکه های اجتماعی، محتوای شبکه های اجتماعی و همچنین مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با مصرف کنندگان این شبکه ها به دست آمده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که چهار پدیده ی فرعی «شبکه ی دانش»، «بازنمایی و هویت»، «ابربازار» و «چالش هنجارها» نقش بسیار مهمی در تجربه ی زیسته ی کاربران در مصرف مجازی دیجیتال دارند. این چهار پدیده، در نهایت پدیده ی محوری پژوهش را می سازند که «لذت آزادی» نام گرفته است.
۳.

خانواده بزرگ در مقابل رقابت و تناقض: بررسی موردی سکونتگاه غیر رسمی مرتضی گرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم سکونت سکونتگاه غیر رسمی بررسی موردی مرتضی گرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 131 تعداد دانلود : 75
مفهوم سکونت پیچیده و پویاست. از این رو نظریات و دیدگاه های موجود در زمینه مفهوم سکونت که اغلب در شرایط و ساختارهای سکونتگاه های رسمی ارائه شده اند، در سایر سکونتگاه ها اثربخشی لازم را ندارند. با توجه به گسترش سکونتگاه های غیر رسمی، مطالعه و شناخت دقیق آنها می تواند تأمل برانگیز باشد. هدف از این پژوهش، شناخت ادراک و تجربه ساکنان از سکونت و چگونگی معنا و مفهوم بخشی به آن در زمینه سکونتگاه غیر رسمی مرتضی گرد واقع در منطقه کلانشهری تهران است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد و از جنبه شناخت شناسی، تأکید بر کنش و تعامل پژوهشگر با مورد پژوهش و حداقل فاصله عینی با مشارکت کنندگان پژوهش دارد. در این پژوهش از موردکاوی به عنوان روش پژوهش و از تحلیل محتوای کیفی استقرایی آشکار به عنوان شیوه تحلیل و به منظور تفسیر داده های متنی به دست آمده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته و مشاهده های میدانی، استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در سکونتگاه غیر رسمی مرتضی گرد، مفهوم سکونتِ پویا و مؤلفه های تعریف گر آن همچون آرامش، سکون و امنیت در مراحل گوناگون از سکونت دیگرگونه معنا یافته و دگردیسی آن مشاهده می شود.  یکبار از رهگذر زندگی در چارچوب خانواده ای بزرگ و احساس تعلق جمعی و بار دیگر، از طریق رقابت و تنازع درون گروهی، ارتقاء سرمایه ها و تصرف فضا. وجه بداعت نوشتار نمایش تفاوت معنایابی سکونت در سکونتگاه غیر رسمی و تدقیق مفهوم و مؤلفه های تعریف گر آن در مراحل مختلف اسکان غیر رسمی است.
۴.

مفهوم سرمایه علمی در میدان دانشگاهی: دیدگاه کنشگران دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 241 تعداد دانلود : 468
در یک میدان علمی همچون دانشگاه، همواره  تلاش برای کسب جایگاه، موقعیت، به رسمیت شناخته شدن، احترام و منزلت اجتماعی، اعتبار و پرستیژ، شهرت و نام و آوازه و برنده شدن ، میان عوامل و نیروهای مختلف وجود دارد؛ به طوری که حضور در میدان دانشگاهی می تواند منجر به انباشت سرمایه های مختلف شود. در این مقاله سعی شده با تکیه بر نظریه جامعه شناختی بوردیو، مفهوم سرمایه علمی از دیدگاه کنشگران دانشگاهی مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که کنشگران دانشگاهی چه تعریفی از سرمایه علمی دارند؟ از دیدگاه آنان سرمایه علمی در محیط دانشگاهی دارای چه ویژگی هایی است؟ و در نهایت پیامدهای سرمایه علمی از دیدگاه کنشگران دانشگاهی کدامند؟ بدین منظور، با به کارگیری روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، با 56 نفر از کنشگرانی که دارای تجربه زیسته در دانشگاه شهید بهشتی بوده و اطلاعات موثقی در خصوص موضوع پژوهش داشته اند مصاحبه شد؛ همچنین با توجه به کیفی بودن رویکرد این پژوهش، از روش ارزیابی لینکلن و گوبا برای سنجش دقت و اعتباریابی یافته های پژوهشی و از روش کدگذاری مجدد توسط پژوهشگر و پایایی بازآزمون با استفاده از فرمول کووال، برای سنجش پایایی مصاحبه ها استفاده شده است. در نهایت، بازبینی و بررسی مفاهیم و مقوله های استخراج شده توسط متخصصان و بازخورد مشارکت کنندگان از یکسو و ضریب پایایی 84 درصد از سوی دیگر، بیانگر مورد تأیید قرار گرفتن قابلیت اعتماد کدگذاری های انجام گرفته در خصوص مصاحبه های این پژوهش بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که طبق دیدگاه کنشگران دانشگاه شهید بهشتی، سرمایه های علمی یک میدان دانشگاهی در دو حالت ملموس و ناملموس قرار می گیرند و صلاحیت های علمی، نگرشی و اجتماعی از ویژگی های سرمایه های علمی، محسوب می شوند؛ همچنین، شکل گیری و شکوفایی سرمایه علمی در یک دانشگاه دارای پیامدهای فردی(منزلت اجتماعی و شغلی، ایجاد معرفت علمی و هویت یابی علمی) و پیامدهای سازمانی (افزایش اعتبار علمی، ارتقاء مرجعیت علمی، تحرک و پویایی علمی، توسعه اقتصادی و فرهنگی و پاسخگویی به ذی نفعان بیرونی و درونی) است.  
۵.

دامنه و تنوع نوآوری ها در راهبردهای پژوهشیِ محققان مؤسسات سیاست پژوهیِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 92 تعداد دانلود : 739
مطالعات سیاست پژوهی و تصمیم سازی می تواند سهم مهمی در توسعه سیاست های نظام ملی نوآوری با هدف افزایش کارایی واثربخشی این نظام خصوصا در کشورهای در حال توسعه داشته باشند. پرسش این است که سطح و دامنه راهبردهای نوآورانه اعمال پژوهشی و تحقیقات محققان در مؤسسات سیاست پژوهشی علمی، فناوری و آموزشی ایران چگونه است و چرا چنین نوآوری هایی میسر می شود و یا نمی شود. بر این اساس در پژوهش حاضر تحقیقی کیفی از نوع داده بنیاد با مشارکت محققان چند مؤسسه برای کشف تجربه های زیسته مشترک آنها انجام پذیرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کانون اکتشاف «وضعیتی قطبی» است که محققان را بر سر دو راهی قرار می دهد. از یکسو ساختارها و نهادها وزمینه ها مانع می شوند و از سوی دیگر در نحو ه عاملیت خود محققان و ابتکارات پژوهشی آن ها نیز نارسایی هایی وجود دارد که سطح ودامنه نوآوری را پایین می آورد اما متغیرهای مداخله کننده و تعدیل کننده ای نیز هستند که می توانند این بن بست ها را باز کرده وانواع راهبردهای نوآوری را میسر بسازند. این فرایند به صورت علّی توضیح داده شده و فهرستی از نوآوری ها شناخته شده است. ساختارها عمل محققان را محدود می کنند ولی نمی توانند ابتکارات علمی خلاق آنها را بکلی از محاسبه ومعادله بیرون سازند. محققان حسب دامنه و تنوع راهبردهای نوآورانه پژوهشی خود در مؤسسات می توانند به اعمال انتقادی مهم و تغییرات نهادی وساختاری توفیق پیدا کنند.
۶.

الگو اثرگذاری فرهنگ بر فرایندهای آغازین مدیریت پروژه: (مطالعه موردی صنعت ساخت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 649 تعداد دانلود : 851
فرهنگ تأثیر مستقیمی بر فرایندهای پروژه به خصوص فرایند آغازین پروژه دارد، این مسئله در پروژه های چند ملیتی یا محیط هایی با پیچیدگی فرهنگی بالا بیشتر نمود پیدا می کند. باتوجه به مرور ادبیات به نظر می رسد، نظریه ها و الگو های موجود از تأثیرگذاری عوامل فرهنگی برعملکرد فرآیندهای آغازین مدیریت پروژه غفلت کرده اند و نبود یک چارچوب نظری روشن برای تبیین عملکرد فرایندهای آغازین مدیریت پروژه که مستلزم توجه به عوامل فرهنگی است، در ادبیات مشهود است. در این پژوهش باتوجه به رخنه موجود در ادبیات در زمینه بررسی نقش فرهنگ در فرایندهای آغازین و اقدام های زودهنگام پروژه ها، بررسی مؤلفه های فرهنگی اثرگذار بر عملکرد فرایندهای آغازین مدیریت پروژه مدنظر قرار گرفته است. باتوجه به اینکه برای تحلیل مسئله بالا، یک چارچوب نظری روشن در ادبیات وجود ندارد، در این پژوهش از روش پژوهش کیفی و از روش شناسی برپایه (GT) با رویکرد استراوس و کربین استفاده شده است. باتوجه به تحلیل یافته ها، به نظر می رسد عوامل فرهنگی ملی مانند «کوتاه نظری»، «جزئی نگری»، «بی برنامگی»، «شتاب زدگی»، «منفعت جویی راحت طلبانه» و نیز عوامل فرهنگی حرفه مانند «فقدان زبان مشترک بین ارکان پروژه»، «ناهمسویی ارکان پروژه»، «ترجیح خوشایند کارفرما به واقعیت»، «عدم اعتقاد به استانداردهای مدیریت پروژه»، «عدم اعتقاد به مستندسازی» و «غلبه نگاه فنی بر مدیریت پروژه»، زمینه ساز «شروع شتاب زده پروژه ها» در کشور است.
۷.

الگوی تضمین کیفیت آماده سازی دانشجو- معلمان در نظام تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 402 تعداد دانلود : 969
هدف این پژوهش، ارائه الگوی تضمین کیفیت آماده سازی دانشجو- معلمان در نظام تربیت معلم بود. برای این منظور، از روش پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی از رویکرد نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. با کاربرد روش نمونه گیری هدفمند، 28 نفر از افرادی که با هدف پژوهش همخوانی بیشتری داشتند انتخاب شدند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با آنان صورت گرفت. با کاربرد شیوه تحلیل مضمون، در بخش اول 20 مؤلفه اصلی تضمین کیفیت استخراج شدند که عبارت بودند از: سیمای معلمی، جذب دانشجو، سیستم تربیت، مدیران، اعضای هیئت علمی، کارکنان، ساختار، فرهنگ سازمانی، نظارت و ارزیابی سیستم، قوانین و مقررات، برنامه رسمی، برنامه غیررسمی، برنامه کارورزی، فرایند مربیگری، فرایند آموزش، فرایند ارزشیابی، تسهیل گرهای یادگیری، مربیگری نومعلمی، سنجش پیامدهای یادگیری و حمایت حرفه ای نومعلمان. به منظور اعتباربخشی به الگوی تضمین کیفیت، از دو روش کمی (پرسشنامه) و کیفی (تشکیل گروه کانونی) بهره گرفته شد و الگو به صورت مفروض ارائه شد. در بخش کمی، با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 745 نفر از اعضای هیئت علمی، مدیران عالی و میانی و دانشجویان انتخاب شدند. با توجه به مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها، پرسشنام ه ای مشتمل بر 159 گویه تدوین شد که پایایی آن با اجرای مقدماتی و به روش آلفای کرونباخ 0/94 به دست آمد. تحلیل عاملی مرتبه دوم حاکی از آن بود که زیرمؤلفه های هر یک از مؤلفه ها به طور معناداری مؤلفه ها را پیش بینی می کنند و الگوی ارائه شده از اعتبار لازم برای هدف پژوهش برخوردار است.
۸.

تاریخ طبیعی، تصویر عینی و شباهت مراحل ترقی: علوم طبیعی جدید و ظهور مفهوم تکاملی از تاریخ و تاریخ نگاری در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ و تاریخ نگاری دوره قاجار صفت ترقی پذیری به عنوان قانون طبیعت علوم طبیعی جدید فیزیولوژی چشم فیزیک نور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 567 تعداد دانلود : 830
مقاله حاضر پژوهشی تاریخی در باره نسبت علوم طبیعی جدید و مفهوم ترقی در دوره قاجار است. با بررسی کتاب های تاریخ طبیعی (معرفت الارض، معرفت الحیوان) و کتاب های «تاریخ عالمِ» نوشته شده در این دوره نشان می دهیم که نخست این علوم از لحاظ نظری و روشی در دنباله یکدیگر هستند که مفهوم زمان در تاریخ را به زمانِ پیش رونده، انباشتی، بهبودیابنده و تکاملی تبدیل کردند که اجتناب ناپذیر و بدون مداخله انسانی در طبیعت درحالِ عمل است. قانونی که به عنوان «قانون طبیعیِ ترقی پذیری» از آن یاد می شد و ناظر بر تکامل و شکوفایی همه جانبه عقل، ادراکات، حواس، قانون ها، سازمان ها و نهادهای جمعی مانند خانواده، خویشاوندی، اقتصاد و دولت است. دوم اینکه اصول نظری این علوم در گزارش «تاریخ واقعی» جوامع به کار بسته شد و جوامع در یک طیف تکاملی با گذر تدریجی از «وحشی گری» به «تمدن» طبقه بندی شدند. سوم اینکه علوم طبیعی جدید، زیست شناسی با تشریح آناتومیکِ چشم انسان و فیزیک با توضیح نور و نحوه رؤیت اجسام، دیدن انسان را با تشبیه به تکنولوژی عکاسی به مثابه عمل عکس برداری و گرفتن تصاویر عینی توضیح دادند. دیدن انسان عینیّتی به دست آورد که مورخ را در جایگاهِ ناظرِ عینی بی طرفی می گذاشت که ضمن انکار «موضع مورخ»، به ثبت عینیِ تمامی چیزهایی می پردازد که بر حسب ضرورت رخ می دهند و یا باید رخ دهند. تاریخ به مثابه آئینه، دفتر، لوح، فونوگراف، صفحه، عکس، سینما و پرده نقاشی فهم شد که آنچه را در طبیعت رخ می دهد به صورت تصاویر عینی بازنمایی می کند. عینیت، شباهت و تکرار رخدادهای جوامع انسانی در مسیر ترقی، شیوه غالب نگریستن به تاریخ در این دوره بود که با علوم طبیعی جدید ممکن شده است.
۹.

تجربه مجازی شدن و فرهنگ دانشگاهی؛ مطالعه کیفی دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 627 تعداد دانلود : 645
دگرگونی های شگرف عرصه اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر، سبب دگرگونی های بنیادینی در بخش های گوناگون زندگی بشر شده اند. نکته مهم این است که ظهور فناوری های مجازی، تنها یک دگرگونی متعارف فنی نیست، بلکه دارای سرشت فرهنگی است. دانشگاه نیز ازجمله نهادهایی است که به گونه ای خاص از این دگرگونی ها تأثیر پذیرفته است. چنین شرایطی، ارتباط بین دانشجویان و استادان، شیوه دسترسی به اطلاعات، و خلق و اشتراک محتوا را دگرگون کرده است. هدف مقاله حاضر، بررسی تجربه مجازی شدن و فرهنگ دانشگاهی است. شیوه انجام پژوهش، کیفی و روش به کار رفته برای انجام آن، روش پدیدارشناسی بوده است. دراین راستا، مصاحبه های نیمه ساختمندی انجام شده است. مشارکت کنندگان به گونه ای هدفمند از میان دانشجویان، دانش آموختگان، اعضای هیئت علمی و مدیران دانشگاه برگزیده شده اند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شده اند که برآیند آن، 10 خوشه معنایی بوده است. نتایج پژوهش، دوگانگی در پاسخ ها را نشان می دهد؛ دسته ای از مصاحبه شوندگان بر کارکردهای مجازی شدن در فرهنگ دانشگاهی در ابعاد ارتباطی، آموزشی، و سبک زندگی تأکید داشته و بر این نظر بوده اند که این فضا، درهایی را به روی دانشگاه ها گشوده است؛ اما دسته دیگر، به پیامدهای منفی مجازی شدن در فرهنگ دانشگاهی و ابعاد گوناگون آن اشاره کرده اند. یافته های پژوهش، گویای این است که با مجازی شدن، تغییرات مهمی در ابعاد گوناگون فرهنگ دانشگاهی رخ داده است که باید در سطوح خرد و کلان به آن ها توجه شود.
۱۰.

تکنولوژی های جدید و دگرگونی معنایی «علم» و «صنعت» در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 768 تعداد دانلود : 515
مقاله حاضر به بررسی دگرگونی های معنایی «علم» و «صنعت» در دوره قاجار می پردازد. فرض مقاله این است که دگرگونی رادیکال و بنیادی که در دوره قاجار در تعریف علم و طبقه بندی آن رخ داده است به واسطه ظهور تکنولوژی های جدید بوده است. تکنولوژی های جدید با طبقه بندی شدن در ذیل علوم طبیعی، مسأله علوم نظری را که با تصرف در طبیعت می توانند به منظور اختراع ابزارها و از این رو در خدمت اهداف عملی قرار بگیرند، به وجود آوردند. این مسأله از آنجا ناشی می شود که «علوم طبیعی» در طبقه بندی فارابی- ابن سینایی، علوم نظری هستند که اهداف و کاربرد عَملی ندارند و چیزی مربوط به «نیکبختی آن جهانی» هستند. طبقه بندی که بر مبنای تمایز ارسطویی بین اِپیستِمِه و تِخْنِه، علوم نظری را از آن رو که مرتبط به چیزی است که نمی تواند طور دیگر باشد، غیرعملی و غیرکاربردی معرفی می کند. تکنولوژی های جدید سامان این طبقه بندی را برهم زدند زیرا علوم نظری انگاشته می شدند که به کاربردهای عملی می رسیدند. پیامد این دگرگونی اولاً ظهور مفهومی تکاملی از علم و فهمی از جوامع با سلسله مراتب «متمدن» و «وحشی» است که در نسبتِ زمانی با علم و استفاده کاربردی از آن قرار دارند. ثانیاً طبقه بندی «صنعت» ذیل علم جدید «ثروت» و تعریف آن به عنوان «اعمال مولد ثروت» است. در تعریف جدیدِ صنعت، همه فعالیت هایی که به تولید ثروت منجر می شوند و امروزه در اقتصاد آنها را «زمین، نیروی کار و سرمایه» می خوانیم، از لحاظ جایگاهی که در تولید ثروت دارند، مورد بازنگری و بازسازماندهی قرار گرفتند.
۱۱.

واکاوی مولفه های فرهنگ سازمانی مدارس دولتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: فرهنگ سازمانی مدرسه آموزش و پرورش فرهنگ مدرسه مدارس دولتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 148 تعداد دانلود : 39
این تحقیق به منظور شناخت الگو و مولفه های فرهنگ سازمانی مدارس دولتی بود. تحقیق از نوع پدیدار شناختی بود. مصاحبه نیمه ساختار یافته با 30 نفر از مدیران مدارس از 5 منطقه شهر تهران انجام شد. بعد از کدگذاری ها و تقلیل داده ها 43 گویه در 7 مولفه شناسایی شد. با پرسشنامه محقق ساخته از عناصر مدل در نمونه 381 نفری از کارکنان مدارس، پیمایش شد. نتایج ساختار عاملی لیزرل نشان داد که تمامی مولفه های مورد مطالعه در تحقیق از عناصر تشکیل دهنده و اثرگذار در فرهنگ سازمانی مدرسه می باشند. هفت مولفه در فرهنگ سازمانی مدرسه شامل: 1) فرهنگ تحصیلی و علم آموزی دانش آموزی؛ 2) فرهنگ عمومی جامعه- خانواده- رسانه؛ 3) محتوای درسی و فرصت های آموزشی؛ 4) سبک رهبری مدیر مدرسه؛ 5) فرهیختگی، رشد حرفه ای و تعهد حرفه ای معلمان؛ 6) نظام آموزشی و ایدئولوژی حاکم؛ 7) امکانات پشتیبانی و فضای مدرسه اثرگذار هستند و مدرسه در 4 دسته فرهنگی شامل1) فرهنگ سازمانی مدارس سرآمد (فرهنگ ساز)؛ 2) فرهنگ سازمانی مدارس پیشرو (فرهنگ پذیر)؛ 3) فرهنگ سازمانی مدارس بی ثبات (فرهنگ اقتضایی)؛ 4) فرهنگ سازمانی مدارس سمی (فرهنگ ستیز) قرار دارند.
۱۲.

اخلاق امکان ساز به جای اخلاق قضاوتگر؛ گفتگو با مقصود فراستخواه جامعه شناس و استاد برنامه ریزی توسعه آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 47 تعداد دانلود : 484
جامعه ایدئولوژیک جامعه ای است که تحت حاکمیت یک ایدئولوژی حکومتی مستقر حاکم است که هم بر ایدئولوژی های دیگر و هم بر زندگی جامعه سیطره دارد. چون اگر ما وارد بحث ایدئولوژی شویم، موضوعات دیگر از منظر معرفت شناسی و همین طور جامعه شناسی معرفت، بحث جداگانه ای است. تصور من بر این است که مسئله ما آن نیست که در جامعه، ایدئولوژی هایی وجود دارد، چه بسا در جامعه ایدئولوژی هایی وجود داشته باشد اما جامعه اخلاقی باشد.یک مدل از اخلاق، نصیحت است ethics of advice. بر اساس این مدل، جامعه از افراد تشکیل شده است و اگر تک تک افراد را اندرز بدهیم، جامعه اخلاقی می شود. هرچه افراد اخلاقی شوند و تعداد افراد اخلاقی افزایش پیدا کند از مجموع جمع جبری افراد، جامعه اخلاقی به وجود می آید. مدل دوم، مدل محتسبی یا «ethics of inspector» است. مدل محتسبی یعنی اخلاق محتسبانه، یعنی محتسبی باشد. مدل محتسبی شیوه ای است که در آن حکومت متولی اخلاق می شود و در پی تغییر اخلاق مردم طبق معیارهای مورد نظر خود است.در مقابل مدل محتسبان و نصیحت، مدل رضایت بخشی که وجود دارد، شیوه اخلاق امکان ساز و توانمندساز است. این شیوه اخلاق تسهیلگر است به جای مدل اخلاق قضاوتگر. در این مدل به جای قضاوت کردن، برای اخلاقی شدن جامعه باید تسهیلگری، امکان سازی و توانمندسازی کنیم؛ یعنی امکان هایی را برای جامعه به وجود آوریم تا جامعه اخلاقی شود.بخت اخلاقی مفهوم جدیدی است که سال های گذشته و اخیر در حوزه مباحث اخلاقی مطرح شده است. یعنی یک انسان نوعی تا چه میزان بخت برای اخلاقی بودن دارد. بر اساس این مفهوم در برخی جوامع و شرایط مردم بخت اخلاقی شان بیشتر است و در برخی شرایط مردم بخت اخلاقی شان کمتر. این مدل بر گزاره های روشن و آزموده شده ای استوار است. این مدل می گوید کاری کنید تا شرایط و امکان اخلاقی بودن بالا برود، تسهیلگر و حمایتگر باشید تا امید اخلاقی بودن و بخت اخلاقی بودن مردم بالا برود.در جامعه اخلاقی مدنظر من دو نیرو وجود دارد: یکی بازدارنده ها یعنی عواملی که اجازه نمی دهند جامعه اخلاقی شود، مانند شکاف بین دولت و ملت، اختلاف طبقاتی، دولت سالاری و...؛ نیروی دیگر، مشوق ها و عوامل پیش برنده است، یعنی عواملی که می تواند جامعه را به سمت اخلاقی بودن پیش ببرد، مانند عدالت اجتماعی، شفافیت، فعالیت جامعه مدنی، افزایش سرمایه های انسانی و مشروعیت دولت.اولین قدمی که می تواند دومینوی غیراخلاقی ما را تا حدی تعدیل کند رفع شکاف بین دولت و ملت است. دولت باید قبل از اینکه همه چیز فرو بریزد، نوعی آشتی ملی و نوعی رفراندوم برگزار کند. این اقدام یک نوع امید و مشارکت جاری می کند و امکان های بعدی را به وجود می آورد که مشارکت اجتماعی، حقوق اجتماعی و نهادهای مدنی بالا برود.
۱۳.

ظهور سوژه کودک در دوره قاجار: مقدمه ای در باب مادیت تاریخ اندیشه ها در ایرانِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 399 تعداد دانلود : 73
مقاله حاضر به مطالعه ظهور سوژه کودک در دوره قاجار می پردازد و از لحاظ نظری، مبتنی بر رویکرد میان رشته ایِ مطالعات تکنولوژی است. در مواجه با گردآوری داده های دست اول، از تکنیک «پارادایم نمایه» یا «اندیشیدن با موردها» (موشکافی جزئیات برون متنی) و در تحلیل داده ها از تکنیک «اندیشیدن به نحوه اندیشیدن» (تحلیل استعاره ها) استفاده شده است. پیش نهاده (تز) مقاله آن است که در دوره قاجار، تکنولوژی عکاسی به عنوان مدلی شناختی برای توصیف طفل و نحوه اکتساب دانش او قرار گرفته است. طفل به عنوان مقوله ای منعطف و پذیرنده فهم شده است که دیده ها (محسوسات) و شنیده های (منقولات) خود را ضبط و یا از آنها تصویربرداری می کند. دیدنِ کودک منفعل و از این رو ابژه نظارت شده است و قدرت (در معنای باروَر و تولیدکننده سوژه ها) از طریق معرفت شناسی عکاسانه اِعمال می شود. نظارت به معنی مراقبت و کنترل بر تمامی چیزهایی است که طفل در حضور آنها است؛ زیرا حضور و یا «بودن در پیش چیزی» برای اطفال معنای نظری یعنی «تأثیرپذیری» و یا تصویر برداشتن پیدا کرده است. طفل هرچیزی را که در برابرش قرار دارد، چون ماشینِ خودکارِ عکس برداری، ثبت و ضبط می کند. مقاله ردپایِ  اِعمال قدرت از طریق معرفت شناسی عکاسانه را  در مکان هایی که کودک در آنجا حضور داشته است (خانه، کوچه ها، مکتب خانه ها و مدارس جدید) پیگیری می کند.
۱۴.

بررسی عوامل موثر بر شکل گیری و تحول دانشگاه در ایران از تأسیس دانشگاه تهران تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش عالی ایران تاریخچه آموزش عالی تحول آموزش عالی عوامل مؤثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 271 تعداد دانلود : 859
بسیاری از متفکران و متخصصان تعلیم و تربیت بر این باورند که سیاست گذاری و برنامه ریزی به منظور تجدیدنظر اساسی در عملکرد گذشته و کنونی نظام های تربیتی هر کشور، باید در پرتو بررسی پیشینه ی تاریخی تحولات آموزشی و تحلیل وضعیت کنونی نظام آموزشی صورت پذیرد؛ تا با دیدی باز و جامع عواملی را که موجب رکود فعالیت های فرهنگی و علمی و شکل گیری روش های کنونی آموزشی است، شناسایی کرد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری و تحول دانشگاه در ایران از زمان تاسیس دانشگاه تهران تا کنون انجام شده است. در راستای تحقق اهداف پژوهش 14 مصاحبه با افراد متخصص و دارای تجربه زیسته در آموزش عالی کشور ترتیب داده شده و مصاحبه ها تا مرحله ی اشباع نظری ادامه پیدا کرد. در تحلیل مصاحبه های پژوهش از استراتژی تحلیل تماتیک (مضمون) استفاده شده است. از دیدگاه مصاحبه شوندگان، سیر تاریخی دانشگاه در ایران را می توان به شش دوره مجزا تقسیم کرد. در تمام این دوره ها، عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ایدئولوژیک و علمی تغییرات و تحولات در دانشگاه را تحت تاثیر قرار داده اند. عدم خلاقیت در مدیریت سیستم آموزش عالی از یک طرف و تمرکزگرایی از سوی دیگر سبب شده است که بین دانشگاه های ایران اختلاف معناداری وجود نداشته باشد. ایجاد تغییرات ساختاری، کمی و کیفی در نظام آموزش عالی کشور باید بر اساس مطالعات جامع فرهنگی، جامعه شناختی، اقتصادی، سیاسی بوده و با اتخاذ سازوکارهای قانونی و فرهنگ مناسب، مانع از تأثیرگذاری مخرب عوامل سیاسی و اقتصادی بر نظام آموزش عالی شد.
۱۵.

در جست وجوی مدلی برای ارتقای مفهوم «دلبندی به مکان » (نمونه موردی: دانشگاه هنر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان دلبندی به مکان مؤلفه های دلبندی به مکان فضاهای آموزشی دانشگاه هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 299 تعداد دانلود : 764
بیان مسئله: دلبندی به مکان از مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است و یک مکان دلبند مکانی است که از توانایی های ایجاد ارتباط و برقراری پیوند بین خود و انسان بهره مند باشد. دلبندی به مکان در رویکردها و تئوری های متعددی وارد شده و تعاریف بسیاری نیز ذکر شده است، ولی نبود تعریف دقیق و محض از کیفیت معنامندی مکان در رشته های طراحی موجب سردرگمی و بلاتکلیفی طراحان در شناخت و استفاده از عوامل ایجاد این سطح معنایی شده است. در این پژوهش، با مرور ادبیات مربوطه، ضمن تعریف این کیفیت معنامند مکانی، رابطه هم بستگى مشخصه هاى مکان و معناى دلبندی به مکان را، که در مطالعات پیشین تبیین شده است، تفسیر و با تکیه بر یافته هاى این تحقیقات، به مطالعه در این حوزه برای یافتن وجوه و عوامل مداخله گر و همچنین ابزار اندازه گیری آن و درنهایت مدلی براى ارتقاى این کیفیت درمکان پرداخته شده است.هدف پژوهش: این پژوهش، در پی پاسخ به این سؤال که «مؤلفه های سازنده دلبندی به مکان در دانشگاه هنر کدام اند؟»، بر آن است که با تکیه بر یافته های تحقیقات پیشین، مدلی برای تبیین و ارتقای کیفیت دلبندی به مکان و شناسایی خلأ موجود در آنها ارائه کند و نیز راهکارهایی برای رهایی طراحان از سردرگمی و بلاتکلیفی در شناخت مفهوم دلبندی به مکان بیابد.روش پژوهش: این پژوهش با اتکا به رویکرد کیفی از روش نظریه داده مبنا استفاده کرده است.نتیجه گیری: پژوهش حاضر مدلی ارائه می کند که در آن سه محرک پس زمینه، زمینه و پیش زمینه مؤلفه های دلبندی به مکان در فضاهای آموزشی محسوب می شوند. در تمام پاسخ های دریافت شده از مشارکت کنندگان، چه در سؤالات مربوط به تجربه شخصی فرد از مکان دانشگاه هنر و چه در سؤالات کلی مربوط به تجربه شخصی فرد از زندگی، علی رغم تفاوت های موجود، همگی به هر سه محرک اشاره کرده اند که در آن محرک های «پس زمینه» به عنوان پیوند درون ذهنی و «زمینه» به عنوان واقعیت یا همان لحظه حضور انسان در مکان حضور دارند و از هم پوشانی آن دو، به همراه آرزوها و درخواست های شخصی در آن زمان محرک سوم یعنی «پیش زمینه» پدید می آید و در مجموع اکوسیستمی را ایجاد میک ند که کلیه اجزا در آن نقش داشته و عامل اصلی قضاوت انسان از مکان است. اگرچه امکان مطالعه جداگانه عوامل هر یک از محرک ها (چنانچه محققان سابق این گونه به مطالعه عوامل دلبندی به مکان پرداخته اند) امکان پذیر است، با این حال در انتها و پس از ادغام آنها با یکدیگر، امکان تجزیه آنها در قالب مجموعه های ساده و تمییزشان به عناصر منفرد، وجود نداشته و هم پیوندی نهانی را در بر دارد که مبنای مفهوم دلبندی به مکان است.
۱۶.

شناسایی عوامل و چالش های تولید علم در میدان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میدان دانشگاهی تولید علم عوامل مؤثر و تسهیل کننده چالش ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 893 تعداد دانلود : 745
امروزه میدان های دانشگاهی به ابزاری قدرتمند برای شکل دادن به جامعه تبدیل شده و نقش مهمی در تولید علم و ایجاد اجتماعات علمی ایفا می کنند. از طرفی ماهیت علم و تولید آن در محیط های دانشگاهی دچار تغییرات و تحولات شده و با چالش هایی مواجه است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه جامعه شناختی پیر بوردیو عوامل و چالش هایی که محیط های دانشگاهی برای تولید علم خود با آن روبرو هستند، مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که عوامل و چالش های تولید علم در میدان دانشگاهی کدامند؟ بدین منظور، با به کارگیری روش فراترکیب، تعداد 62 مقاله موردبررسی قرار گرفت که مقوله ها و کدهای مرتبط آن ها با استفاده از تحلیل محتوا استخراج و شناسایی شدند. بر اساس یافته ها مشخص شد که عوامل مؤثر بر تولید علم در میدان دانشگاهی شامل مقولات «سرمایه اجتماعی»، «عوامل ساختاری-مدیریتی»، «زیرساخت ها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم»، «سرمایه نمادین» و «سرمایه علمی» و همچنین چالش های تولید علم در میدان دانشگاهی در چهار مقوله «مسائل اجتماعی و ارتباطی»، «مسائل ساختاری و مدیریتی»، «مسائل مربوط به زیرساخت ها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم» و «مسائل فرهنگی»، تقسیم بندی شدند.
۱۷.

تبیین عناصر برنامه درسی تربیت اخلاقی با توجه به سیره رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیره رضوی سیره تربیتی تربیت اخلاقی برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 476 تعداد دانلود : 649
تربیت اخلاقی متربّیان از مهم ترین بخش های هر نظام آموزشی است.  هدف پژوهش حاضر، تبیین عناصر برنامه درسی تربیت اخلاقی با توجه به سیره تربیتی امام رضا(ع) است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند(30 مقاله) که از سال 1387 تا 1399 درباره سیره تربیتی امام رضا(ع) ارائه شده اند. نمونه پژوهش 19 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه و تحلیل داده ها، ویژگی عناصر برنامه درسی با توجه به نظریه میلر در 6 بُعد، 25 عامل و 48 مؤلفه سازمان یافت. براساس یافته ها اهداف برنامه درسی تربیت اخلاقی باید کثرت گرا، انعطاف پذیر، غایت گرا و دموکراتیک باشد، روش های تربیت اخلاقی ایجابی، اصلاحی، روش های فعال، روش های مستقیم و روش های غیرمستقیم است. یادگیرنده، خودانگیخته، تعامل گرا، مستقل و مسئولیت پذیر است و معلم دارای مهارت های حرفه ای، مهارت های ارتباطی، آراسته به فضایل اخلاقی و آراستگی ظاهری است؛ ارزیابی فرایند تربیت اخلاقی فرایندی مستمر، جامع بوده و در آن به خودسنجی و اصل اعتدال توجه می شود و محیط یادگیری، دارای جوی اخلاقی و دینی است.
۱۸.

طراحی مدل رتبه بندی گروه های آموزشی (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشگاه گروه آموزشی رتبه بندی سیستم روش تحلیل سلسه مراتبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 283 تعداد دانلود : 923
گروه های آموزشی بارزترین بخش در ساختار تشکیلاتی دانشگاه ها هستند که موفقیت، پیشرفت و کارایی دانشگاه ها به عملکرد آنها وابسته است و لذا ضروری است که رتبه بندی دانشگاه ها از گروه های آموزشی دانشگاه ها آغاز شود. در این پژوهش براساس یک رویکرد آمیخته و در بخش کیفی از طریق مطالعات کتابخانه ای، تحلیل محتوای اسناد، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، متخصصان، مدیران نظام آموزش عالی و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ابتدا مدل مفهومی رتبه بندی تدوین و سپس به روش گروه کانونی مدل طراحی شده مورد اعتباریابی قرار گرفت. گروه آموزشی در این پژوهش به مثابه یک سیستم در نظر گرفته شده که عناصر آن عبارت است از: درونداد، فرآیند، برونداد و پیامد. بدین ترتیب، با بررسی و جمع بندی نتایج، چهار عامل درونداد با چهار ملاک اعضای هیئت علمی، پذیرفته شدگان، فضا های کالبدی، امکانات و تجهیزات و مدیریت و راهبری با مجموعاً 29 نشانگر، عامل فرآیند با سه ملاک یاددهی یادگیری، به کارگیری فنّاوری اطلاعات و ارتباطات و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مجموعاً با 16 نشانگر، عنصر برونداد با چهار مؤلفه انتشار مقاله و کتاب، انجام طرح های پژوهشی، ثبت اختراع، کسب جوایز و عضویت در مجامع علمی و زمان تحصیل و معدل دانش آموختگان با مجموعاً 21 نشانگر و عامل پیامد با سه ملاک ادامه تحصیل دانش آموختگان، اشتغال و کارآفرینی دانش آموختگان و اثرگذاری علمی و تخصصی با 8 نشانگر برای رتبه بندی گروه های آموزشی حاصل و مدل مفهومی رتبه بندی گروه های آموزشی مشخص گردید. در انتهای این پژوهش با استفاده از جدول مقایسات زوجی، میزان اهمیت هر یک از عامل ها، ملاک ها و نشانگر ها به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین و مدل عملیاتی رتبه بندی گروه های آموزشی حاصل شد.
۱۹.

شایستگیهای معلمی از نگاه کنشگران عرصه تربیت: نقاط اشتراک و تمایز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تربیت معلم شایستگیهای معلمی کنشگران عرصه تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 190 تعداد دانلود : 641
معلمان عنصر کلیدی موفقیت نظام آموزش و پرورش به شمار می آیند و دانشگاه فرهنگیان متولی تربیت معلمان است. توصیفی روشن از شایستگیهای معلمی و تأمل بر آن می تواند مقدمه ای برای ورود به مدیریت و رهبری سازمانی، برنامه های درسی تربیت معلم و خلق فرهنگ سازمانی متناسب با آن در دانشگاه فرهنگیان باشد. این مقاله به توصیف شایستگیهای معلمی از نگاه کنشگران در آموزش و پرورش و آموزش عالی پرداخته و در تکمیل آن، نقاط اشتراک و تمایز دیدگاه کنشگران را بررسی کرده است. داده های پژوهش بر اساس طرح پژوهشی کیفی با رویکرد پدیدارشناسی و به کمک مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند گردآوری شده اند. انتخاب مشارکت کنندگان در پژوهش مبتنی بر شیوه نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع گروهها انجام گرفته است. مشارکت کنندگان 49 نفر از پنج گروه بودند که عبارت اند از: اعضای هیأت رئیسه، مدرسان، کارشناسان و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، همچنین اساتید دیگر دانشگاهها در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی. از تحلیل داده ها شش سازه شایستگیهای معلمی در حوزه های دانش نظری، دانش عملی، نگاه توحیدی و زیباشناختی، باورهای حرفه ای، فردی و فراشایستگیها با 15 مؤلفه اصلی و 62 خرده مؤلفه استنباط شده است. تحلیل داده ها به تفکیک گروهها نشان داد که مدرسان، اعضای هیأت رئیسه و کارشناسان دانشگاه فرهنگیان درباره شش سازه شایستگیهای معلمی دیدگاه مشترک داشتند. گروه اساتید دیگر دانشگاهها و دانشجویان در پنج سازه شایستگیهای معلمی با سه گروه قبلی مشترک اما در سازه شایستگیهای فردی متفاوت بودند.
۲۰.

مرگ از منظر زندگی

مصاحبه شونده: مصاحبه کننده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 883 تعداد دانلود : 572
مرگ، ضربه یا ضایعه ای است که به ارگانیسم زنده انسان وارد، یا نوعی آنتروپی است که منجر به پایان زندگی بدن و ارگانیسم زنده می شود. انسان با همان غریزه بقا و نیروی زایش خویش، همیشه با مرگ خود دوئل داشته؛ یعنی به نوعی سعی کرده با مرگ درگیر شود: با مرگ خود یا مرگ عزیزان و اطرافیانش. نحوه مواجهه انسان با مرگ و نسبتش را با آن در دو سطح بیان می کنم: در سطح اول، انسان سعی کرده به مرگ خودش معنا ببخشد؛ یعنی با مرگ روبه رو شده و آن را احساس کرده و همچون بخشی از داستان خود پذیرفته و معنا بخشیده است. من می کوشم تجربه های زیسته شخصی ام را در این سطح بیان کنم. بعد از آن به آن نوع دوم مواجهه انسان با مرگ خواهم پرداخت که کوشش دراز آدمی برای از میان برداشتن مرگ و غلبه بر مرگ است. مواجهه اول، هرمنوتیک مرگ و تشرّف ِبه مردن است ومواجهه دوم، تصرف علمی وتکنولوژیکِ مرگ است. روی آورد نخست اگزیستانسیل است؛ اما روی آورد دوم، سابجکتیو.انسان توانسته است امنیت حیاتی را از طریق توسعه علم و فناوری، گسترش دهد و به واسطه آن بر ترس خود غلبه و آن را مهار کند؛ همچنین جرئت دانایی و فنی پیدا کند و با مشکلاتش به شکل اکتیو، پرواکتیو، سوبجکتیو و تکنولوژیک درگیر شود. شما اگر امید به زندگی را در حال حاضر حتی با چند دهه پیش مقایسه کنید، درمی یابید که الان میزان امید به زندگی 80 و چند سال شده؛ اما در گذشته چنین چیزی نبوده است؛ یعنی انسان ها به طور متوسط پس از عمر کوتاهی از دنیا می رفتند.از منظر فوکویی نگاه کنیم، گفتمان هایی که انسان ها توسعه دادند، یعنی کردارهای گفتمانی بسیار نیرومند صورت می گیرد تا مرگ مهار شود؛ گفتمان ضد اعدام، گفتمان حقوق بشر، گفتمان صلح، گفتمان مبارزه با نسل کشی. البته این گفتمان ها همیشه موفق عمل نکرده اند. ما همچنان با نسل کشی و جنگ های جهانی روبه روییم، زرّادخانه های بزرگ دنیا، بودجه های هنگفتی صرف تکنولوژی مرگ می کنند؛ درواقع دنیا با شتاب به سمت گسترش تکنولوژی شیمیایی و افزایش تکنولوژی هسته ای حرکت می کند.پارادوکس عجیبی حاکم است: از یک سو احساس می کنیم که انسان با نیمه روشن خود برای زندگی، بقا، اهمیت انسان و اهمیت حیات آدمی می کوشد و «مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیرِ نَفْسٍ... فَکأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ» تلاش می کند؛ چون می داند مرگ یک نفر برابر مرگ بشریت است و به این اصل مهم در آیین ها، ادیان و حکمت های مختلف هم اشاره شده است؛ ولی آدمی با نیمه تاریک خود مرتب خون به پا می کند و مرتکب قتل می شود. اما تکنولوژی که بشر مغرور می خواست با آن تدبیری برای مرگ بکند، خود منشأ مرگ شده است وبا الگوهای مصرف که از طریق توسعه به وجود آورده، ویرانگر ومرگ آور شده، لایه ازون را خراب کرده، آلودگی های گسترده ای به وجود آورده و بخشی از مرگ ومیرهایی که هر روز اتفاق می افتد براثر آلودگی بیش ازحد هواست. درواقع با هر ترمزی که می زنیم، در مردن انسان های اطرافمان مشارکت می کنیم و این پارادوکس زندگی و مرگ ما را تشکیل می دهد. وق ت ی مرگ ف راگی ری ات ف اق می افتد، داینامیزم جدیدی هم در جامعه به وجود می آید؛ به عنوان مثال، قحطی بزرگ دوره قاجار در دهه 1250 در ادامه، به اصلاحات میرزا مشیرالدوله و امین الدوله منجر شد: روزنامه ها بیشتر و فعال تر و متنوع تر شدند، جنبش رشدیه در دهه 1260 شکل گرفت و سپس امین الدوله اصلاحات آموزشی ایجاد و از آن حمایت کرد. انرژی های نوگرایی، علم گرایی، آموزش مدرن، اصلاحات اجتماعی، اصلاحات حقوقی و اصلاحات مدنی که به برپایی مدرسه سیاسی در یک دهه قبل از مشروطه انجامید از رهگذر گفتمان قانون به وجود آمد و گروه های اجتماعی مثل زنان، آهسته آهسته به صحن اجتماع آمدند، انجمن ها ایجاد و درنهایت به انقلاب مشروطه در دهه 1280 منجر شدند. ایران مستعد منابع هیجانی است. در ایران منابع هیجانی بسیار بالاست و این بخشی از تاریخ ماست. ما دارای خرد شاد و عقل شادمان هستیم. ما عقل ابن سینایمان، عقل فلسفی مان، حکمت شادان و به نوعی عاطفی است و منابع هیجانی در آن وجود دارد. عقل ایرانی سرد نیست؛ به همین دلیل واژه های عاطفی و انرژی های هیجانی در زبان ایرانی خیلی فراوان است. تجربه مرگ و مواجه شدن با مرگ همسایه، همشهری، هم صنفی و هم محله ای شوک بزرگی است که بخشی از انرژی های هیجانی جامعه را آزاد می کند؛ اما تنها جوامعی که این انرژی ها را صورت بندی و نهادینه کنند و بگذارند در سطح اجتماعی و مدنی و محلی با همان خلاقیت ها و ابتکارهای سرزنده خودش تداوم پیدا کنند، از این هیجان ها برای بسط زندگی وتمدن بهره می گیرند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان