بایزید مردوخی

بایزید مردوخی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

نقدی بر مقاله ارزشمند ارزیابی شیوه برنامه نویسی توسعه در ایران (88-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 687
(پاراگراف نخست مقاله) مقاله ارزیابی شیوه برنامه نویسی توسعه در ایران (88-1368)، شاید یکی از بهترین آثار درباره برنامه ریزی های توسعه پس از انقلاب اسلامی است که در آن به اندازه کتابی حجیم، در عین اختصار، محتوا و فرایند برنامه های مذکور ارزیابی شده است. در مقاله حاضر، نویسنده فقط به ذکر چند اطلاع درونی از فرایند برنامه ریزی کشور که احتمالاً نویسنده محترم در جریان آنها قرار نگرفته است، و بیان یک باور درباره ظرفیت ها، توانایی ها و محدودیت های برنامه های توسعه اقتصادی ـ اجتماعی می پردازد.
۴.

توسعه اقتصادی محصول دانایی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 821
یکی از جنبه های فراموش شده در نظریه های توسعه اقتصادی، شیوه کشف و یادگیری این حقیقت است که هر کشور در تولید چه چیزی برتری و صلاحیت دارد. نظریه نسبی برای پیش بینی ساختار مزیت مقایسه ای کشورهای در حال توسعه در سطحی گسترده و کلی مورد استفاده قرار می گیرد، ولی در سطح عملی، راهنمای مؤثری برای اقدام نیست. یافته های الگوی برخورداری از منابع نیز برای کارآفرینی که سعی دارند زمینه های سرمایه گذاری را انتخاب نمایند، کمکی به حساب نمی آیند. نیل به این دانایی و شناخت که هر کشور در تولید چه چیزی خوب است، تحت شرایط آزادی عمل (لسه فر) به اندازه کافی حاصل نمی آید.
۵.

خطابه و واقع گرایی در روش شناسی اقتصادی: ارزیابی نقادانه دستاوردهای اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده: مترجم:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 430 تعداد دانلود : 57
این مقاله به بررسی بحث نسبتاً جدیدی که دربارة خطابه و واقع‌گرایی در روش‌شناسی علم اقتصاد بین طرفداران اصلی آن یعنی دِردریو مک‌کلاسکی در طرف خطابه، تونی لاسـُن به عنوان جانبدار واقع‌گرایی انتقادی و اوسکالی ماکی به عنوان طرفدار ترکیبی از خطابه و واقع‌گرایی درگرفته است، می‌پردازد. حاصل این بررسی، اهمیت پیدا کردن زمینه‌ای است که در این بحث نادیده مانده و آن بازنگری نقادانة طرح و اندیشه شناخت‌شناسی است. در بحث‌های مربوط به روش‌شناسی علم اقتصاد، اینک ما با تغییری در علائق مواجه هستیم. جای مباحثاتی را که بر سر مزایا و معایب گزینه‌هایی از فلسفة علمی پوپر که از دهه 1970 تا اواخر دهه 1980 بر روش‌شناسی اقتصادی سایه انداخته بود، این سؤال ـ حداقل به طور ضمنی ـ اشغال کرده است: “خطابه یا واقعیت‌گرایی؟” فلسفه علمی پوپر با تأکیدی که بر قیاس‌گری و ابطال‌پذیر انگاری دارد، به درستی در سنت اثبات‌گرایی جای می‌گیرد. ویژگی اثبات‌گرایی در دل‌مشغولی آن نسبت به معیارهای شناخت‌شناسی ـ به عنوان نمونه، ابطال‌پذیرانگاری پوپر ـ است که معیار تشخیص اعتبار استدلال‌های علمی و از این طریق اعتبار دانایی به شمار می‌رود. خطابه و واقعیت‌گرایی به عنوان بدیل‌های اثبات‌گرایی به حساب آمده‌اند. این مقاله به ارائه یک بررسی تطبیقی از آثار و نوشته‌هایی می‌پردازد که اخیراً درباره خطابه و واقعیت‌گرایی به رشته تحریر درآمده‌اند. تمرکز اصلی مقاله بر شارحان اصلی خطابه یعنی دِر دریو مک‌کلاسکی در جناح خطابه و تونی لاسـُن و اوسکالی ماکی است که به شیوه‌های گوناگون به جانبداری از واقع‌گرایی علمی در اقتصاد داد سخن می‌دهند. خطابه در اواسط دهه 1980 هنگامی که مک‌کلاسکی مقاله “خطابه در علم اقتصاد” را نوشت و متعاقب آن کتابی با همین عنوان (McCloskey، 1983، 1985) منتشر کرد، به عنوان موضوعی در علم اقتصاد مطرح شد. همین طور در همان زمان، “مذاکره با اقتصاددان‌ها” اثر آرجو کلامر منتشر شد (Klamer،1984A). رویکرد خطابه، نقش اقناع جدلی را در گفتمان علمی برجسته می‌کند و میراث آن چیزی را که مک‌کلاسکی گاه‌ “نوگرایی” و یا “اثبات‌گرایی” در علم اقتصاد می‌نامد، مورد انتقاد قرار می‌دهد. این رویکرد، بین روش‌شناسی رسمی مبتنی بر معیارهای شناخت‌شناسی که معیارهای شناخت‌علمی را تشکیل می‌دهند، و روش‌شناسی غیررسمی، یعنی روش اقتصاددان‌ها در عمل، تفاوت ‌م
۶.

میزگرد: ساخت داخلی تأسیسات و تجهیزات نفت و گاز؛ ضعف های، قوت ها و راه کارها (1)

۷.

نقش‌ مراکز اطلاع‌ رسانی‌ در ارتقای‌ برنامه‌ریزی‌ و سیاستگذاری‌

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 61
راسل‌ ال‌. اکوف‌، برنامه‌ریزی‌ و سیاستگذاری‌ را توأما هنر و دانش‌ تبدیل‌ آنچه‌ که‌ محال‌می‌نماید به‌ ممکنات‌ می‌داند که‌ برای‌ موفقیت‌ آن‌ لازم‌ است‌ محدودیتهای‌ موجود از میان‌برداشته‌ شود. به‌ نظر او، این‌ محدودیتها غالبا از داخل‌ کشور تحمیل‌ شده‌ است‌ تا از خارج‌، ومحدودیتهای‌ وخیم‌ به‌ ندرت‌ جنبه‌ اقتصادی‌، محیطی‌ یا تکنولوژیک‌ دارد، بلکه‌ صفت‌ ممیزه‌آنها معمولا اجتماعی‌، اخلاقی‌ و سیاسی‌ است‌. به‌ محدودیتهای‌ وخیم‌ اجتماعی‌، اخلاقی‌ و سیاسی‌ که‌ برنامه‌ریزی‌ و سیاستگذاری‌ را دچاراشکال‌ و ناکامی‌ می‌نماید، محدودیت‌ اطلاعاتی‌ را نیز باید اضافه‌ کرد. محدودیتهای‌ اطلاعاتی‌موجب‌ می‌گردد تا برنامه‌ریزی‌ و سیاستگذاری‌، دقت‌ و درجه‌ اطمینان‌ علمی‌ خود را از دست‌بدهد و موفقیت‌ آن‌ در گرو تصادف‌ و احتمال‌ باشد. اطلاعات‌ باعث‌ کاهش‌ تردید و عدم‌اطمینان‌ می‌گردد. اطلاعات‌ وسیله‌ای‌ است‌ برای‌ تصمیمگیری‌، سیاستگذاری‌ و برنامه‌ریزی‌. برنامه‌ریزی‌ وسیاستگذاری‌ نیز وسایلی‌ هستند برای‌ بهبود زندگی‌ و ارتقای‌ سطح‌ رفاه‌ و بهره‌مندی‌ مردم‌ وجوامع‌، یعنی‌ آنچه‌ که‌ زیرعنوان‌ کلی‌ رشد و توسعه‌ اقتصادی‌ - اجتماعی‌ مطرح‌ می‌شود. باتوجه‌ به‌ این‌ نکات‌، رشد و توسعه‌ اقتصادی‌ - اجتماعی‌ در آغاز مورد بحث‌ قرار می‌گیرد وسپس‌ در قسمت‌ دوم‌، برنامه‌ریزی‌ رشد و توسعه‌ با توجه‌ به‌ نیازهای‌ اطلاعاتی‌ آن‌ در مراحل‌مختلف‌، تشریح‌ می‌گردد. در قسمت‌ سوم‌، اطلاعات‌ به‌ عنوان‌ سرچشمه‌ دانش‌ و آگاهی‌ یا به‌عنوان‌ نوعی‌ انرژی‌ مطرح‌ می‌شود، و در قسمت‌ چهارم‌، رابطه‌ بین‌ اطلاعات‌ و تصمیمگیری‌ بیان‌می‌گردد. در قسمت‌ پنجم‌، مراکز اطلاع‌ رسانی‌ و جایگاه‌ آنها در برنامه‌ریزی‌ تشریح‌ می‌شود. در تحلیل‌ نهایی‌، آنچه‌ که‌ از مجموعه‌ مباحث‌ فوق‌الذکر قابل‌ جمعبندی‌ است‌، این‌ است‌ که‌اطلاعات‌ به‌ عنوان‌ انرژی‌ یا به‌ زبانی‌ ساده‌تر، به‌ عنوان‌ ماده‌ حیاتی‌ و خونی‌ که‌ در مجاری‌تصمیمگیری‌، سیاستگذاری‌ و برنامه‌ریزی‌ جریان‌ پیدا می‌کند، کالایی‌ است‌ عرضه‌ شده‌ توسطمراکز اطلاع‌ رسانی‌ که‌ حتی‌ با بهترین‌ پردازش‌ و در مناسبترین‌ بسته‌بندی‌ هم‌، ارزش‌ آن‌ بستگی‌به‌ میزان‌ تقاضا و استقبال‌ متقاضی‌ دارد. مراکز اطلاع‌ رسانی‌ در ایجاد این‌ ارزش‌ برای‌مصرف‌کنندگان‌ اطلاعات‌، تا حدی‌ توانایی‌ و رسالت‌ دارند که‌ هر ع
۸.

راهبردی‌ که‌ انقلاب‌ است‌

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 423 تعداد دانلود : 121
بنگاهها در سرتاسر جهان‌ به‌ نهایت‌ سیاستهای‌ خرده‌ریز گرایی‌ رسیده‌اند. این‌خرده‌ریزگراییها در هر موردی‌ که‌ کارایی‌ داشته‌ به‌ کار گرفته‌ شده‌اند: یک‌ ریال‌ دیگر از هزینه‌هازدن‌، محصولی‌ را چند هفته‌ زودتر به‌ بازار روانه‌ کردن‌، چند لحظه‌ زودتر به‌ استعلامها وپرسشهای‌ مشتریان‌ پاسخ‌دادن‌، کیفیت‌ را یک‌ ذره‌ دیگر بالا بردن‌. اینهاست‌ مشغله‌ و دغدغه‌مدیران‌ امروز. ولی‌ به‌ دنبال‌ این‌گونه‌ بهبودهای‌ خرده‌ریز رفتن‌، در حالی‌ که‌ رقبا سرگرم‌ اختراع‌مجدد صنعت‌ هستند، شبیه‌ نوازندگی‌ به‌ هنگام‌ سوختن‌ رم‌ است‌. به‌ هر صنعتی‌ که‌ نگاه‌ کنید، سه‌ دسته‌ بنگاه‌ می‌بینید: 1. پیشگامان‌، یعنی‌ بنگاههایی‌ که‌ در صنعت‌، صاحب‌ آب‌ و گل‌ به‌ شمار می‌روند و پایه‌گذارآن‌ نیـز بوده‌انـد. اینهـا به‌ وجـود آورندگـان‌ و پشتیبانـان‌ محکمـات‌ صنعتی‌انـد، از جملــه‌:IBM، Coca-Cola، Sears، Merrill Lynch، United Airlines، CBS و بنگاههای‌ دیگری‌ مانند اینهاکه‌ الیگارشی‌ صنعت‌ و پایه‌گذار آن‌ هستند. 2. دنبـاله‌ روان‌، یعنی‌ بنگاههایی‌ کـه‌ بـا پاربابـان‌پ بیعت‌ می‌کنند. از قبیل‌:ABC، Fujitsu، US Air و شمار فراوانی‌ از شرکتها که‌ در واقع‌، رعایای‌ دسته‌ اول‌ هستند. گذران‌ آنها بسیار شاق‌است‌. Fujitsu را در نظر آورید که‌ 30 سال‌ آزگار جان‌ کند تا در صنعت‌ کامپیوتر (main frame) به‌ IBMبرسد، یا مک‌ دانل‌ داگلاس‌ که‌ می‌خواست‌ بوئینگ‌ بشود یا Avis که‌ می‌خواست‌ Hertzباشد. تلاش‌ این‌ دنباله‌ روان‌ بیهوده‌ به‌ نظر می‌رسد، زیرا آنها جان‌ می‌کنند برای‌ دنباله‌ روی‌ وپیروی‌ از اصول‌ دیگران‌، در حالی‌ که‌ خود آن‌ دیگران‌ دارند آن‌ اصول‌ را از نو می‌نویسند. 3. قانون‌شکنان‌، یعنی‌بنگاههایی‌ که‌ نه‌ از سنت‌پیروی‌ می‌کنندونه‌به‌میثاقهای‌صنعت‌پایبندند.اینهاقصد کرده‌اند که‌ نظم‌ صنعتی‌ را در هم‌ بشکنند. اینها ناراضیان‌، بنیادگراها و انقلابیون‌ صنعتی‌هستند. Airlines، Swatch، Dell Computer، Charles Schwab، Body Shop، Southwest IKEAوبسیاری‌ دیگر جزو این‌ گروه‌اند. جهان‌ هرگز تا این‌ اندازه‌ پذیرای‌ انقلابیون‌ و دشمن‌ جا افتادگان‌صنعتی‌ نبوده‌ است‌. استحکاماتی‌ که‌ تاکنون‌ از الیگارشی‌ صنعتی‌ نگهداری‌ و حمایت‌ می‌کرد، زیر فشارهای‌مقررات‌زدایی‌، تحول‌ تکنولوژیکی‌، جهانی‌ شدن‌ و تغییر اجتماعی‌، در حال‌ در

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان