یکی از خصوصیات روح آدمی اندیشیدن درباره مرگ است. انسان از مرگ می ترسد و در جستجوی راه های غلبه بر آن است. حتی گفته شده است که پیدا آمدن جاودانان اساطیر ـ ایرانی و غیر ایرانی ـ نتیجه ترس از مرگ است. ظهور جادوگران و کاهنان و غیب گویان و فال بینان در پاسخ به این نیاز بوده است. و نیز می توان گفت که ساده ترین واکنش در برابر مرگ توسل به تعویذ و حرز و تمیمه است. این مقاله بر آن است که از انواع تعویذها در شعر خاقانی، به ویژه در اشعاری که خاقانی در رثای فرزند بیست ساله اش سروده است، سخن بگوید و چندی و چونی تعویذها را مطرح کند.
واژه تنگلوشا، تنها در سه بیت از اشعار خاقانی شروانی (ف 582 یا 595 ه.ق) و نظامی گنجوی (ف 614 ه.ق) در معنی تصویر و نقش زیبا، یا نگارخانه آمده است، این واژه در تاریخ علم، صورتها و معانی متفاوت و پیشینه ای بسیار کهن دارد. در این مقاله، سابقه تاریخی، صورتها و معانی مختلف واژه تنگلوشا بررسی شده است.
عطیه در اصطلاح فن تنجیم بخششی است که منجمان احکامی برای تعیین عمر مولود به یکی از سیارات نسبت می دهند. اختر شناسان این بخشنده را «کدخدا» خوانند. از تاثیر کدخدا درهیلاج بر کمیت سالهای عمر مولود و کیفیت سعادت و نحوست آن استدلال می کنند. هیلاج یکی از امور پنجگانه است که با محاسبات ویژه ای به دست می آید و به ترتیب عبارتند از: شمس و قمر و سهم السعاده و جزو اجتماع مقدم یا جزو استقبال مقدم و طالع چنانچه اولی موقعیت هیلاج نداشت سراغ دومی ووو را می گیرند. کدخدا شدن سیاره تابع شرایطی است از آن جمله: کوکب باید موقعیت بهره مندی از یکی از حظوظ پنجگانه (خانه و شرف و وجد و حد و ارباب مثلثه) را داشته باشد. پس ازحصول شرایط، کدخدا یکی از سه عطیه کبری و وسطی و صغری را به مولود می بخشد. کدخدا اگر در وتد باشد عطیه کبری و اگر در خانه مایل وتد باشد عطیه وسطی و اگر در زایل وتد باشد عطیه صغری می بخشد. با مراجعه به جدولهای ویژه عطیه ها در می یابیم که بیشترین آنها یکصد و بیست سال و کمترین آنها هشت سال است. در این مقاله پس از توضیح مطالب مذکور به تبیین و توضیح مثالهایی از اصلاح «عطیه» در ادب فارسی پرداخته ایم.