ارزیابی مجدد از دیدگاه میلتون فریدمن در رابطه با مفهوم ابزارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
141 - 162
حوزه های تخصصی:
تأثیرات مفاهیم فلسفی را در ساحت های مختلفی از علوم می توان مشاهده کرد. یکی از حوزه های تأثیرگذاری فلسفه بر علم اقتصاد، حول مفاهیم متدلوژیکی و معرفت شناسی بوده است. به نظر می رسد که اقتصاددان برجسته ی قرن بیستم نیز، از این تأثیرپذیری بی نصیب نبوده اند. یکی از مفاهیم فلسفی مؤثر بر روش شناسی فریدمن، مفهوم ابزارگرایی بوده است. این مفهوم، از مباحث چالشی و مهمی است که در مقاله ی اقتصاد اثباتی فریدمن[1] موردتوجه قرار گرفته است. به کارگیری این لفظ و مفهوم در مورد مقاله ی فریدمن، امری بحث برانگیز بوده و موجب پیدایش بحث های چالشی در این رابطه شده است. در این مقاله درستی انتساب این لفظ در مورد روش شناسی فریدمن مورد مداقه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصری از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن وجود داشته است و وجود همین عناصر از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن سبب شده است که بسیاری، این لفظ را در مورد روش شناسی فریدمن بکار ببرند. علی رغم وجود برخی اشتراکات در این بین، ابزارگرایی فریدمن با ابزارگرایی فلسفی مصطلح، تفاوت های معناداری هم دارد. ابزارگرایی فلسفی به معنای رویکردی فلسفی است که در برابر جریان رئالیسم مطرح شده است ولی ابزارگرایی فریدمن به شکل مبنایی با رئالیسم تقابل ندارد و بیشتر در حوزه ی متدلوژیکی متوقف شده است. اگر منظور از ابزارگرایی، بهره برداری فریدمن از نظریات به منظور ابزاری برای رسیدن به هدف پیش بینی باشد، فریدمن را می توان یک ابزارگرا توصیف کرد؛ ولی اگر این لفظ را به معنای مصطلح فلسفی آن بکار ببریم، فریدمن با این نوع از ابزارگرایی فاصله ی معناداری دارد. توجه به این تمایز ظریف دراین باره می تواند از بسیاری از سوء تفاهمات نسبت به روش شناسی فریدمن جلوگیری کند.