تعامل عرفان و سیاست از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی با تأکید بر آرا بنیانگذار جمهوری اسلامی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
347 - 375
حوزه های تخصصی:
این مقاله، به روش تحلیلی- تاریخی، به بررسی تعامل بین عرفان و سیاست در بین دو انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی با تأکید بر اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی(ره) می پردازد.با شکل گیری رویه جدید سیاسی نهاد روحانیت شیعه در دهه40 شمسی و حضور امام خمینی در صحنه سیاسی، عرفان ماهیت دیگری به خود گرفت. از نظر امام خمینی(ره)، هم چنان که از دیدگاه تعالیم اسلام یک عارف باید به مسایل سیاسی و حکومتی و آن چه در اجتماعی می گذرد، نظر کند و آگاهی و بصیرت کسب نماید. یک سیاست مدار نیز باید به مسایل عرفانی و اخلاقی اسلام نظر کند و به کسب دانش و بینش های لازم بپردازد و به میزان قابل توجهی راه خودسازی و سیر و سلوک الی الله را طی نماید تا در مجموع، خود را شخصیتی جامع بیابد، بر اساس این پژوهش، ارتباط بین عرفان وسیاست در اندیشه امام خمینی، بدین گونه است که سیاست در نگاه عرفانی امام یک واقعیت یا عین یکدیگرند. یعنی سیاست همان راه بردن انسان در مسیر کمال است. دانش سیاست نیز همان دانش هدایت، کمال جویی، حذف موانع برای رسیدن انسان به معبود واقعی و در نتیجه خداگونه شدن است. بدین ترتیب، عرفان و سیاست در نگرش عرفانی امام (ره) نه رابطه نهادی که رابطه ماهوی پیدا می کنند.