سید محمدرضا حسینی بهشتی

سید محمدرضا حسینی بهشتی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

تأثیرات فلسفه کلاسیک آلمان و انقلاب فرانسه بر یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودآگاهی روشنگری بورژوازی فلسفة کلاسیک آلمان انقلاب فرانسه تصویر جهان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
تعداد بازدید : 700
وقایعی که هم­زمان رخ می‎دهند، می‎توانند از منشأ و عاملی واحد برخوردار باشند. انقلاب عینی فرانسه و انقلاب ذهنی فلسفة کلاسیک آلمان, که دو رویداد مهم سیاسی و فلسفی غرب محسوب می‎شوند، با یکدیگر تداخل زمانی داشته‎اند. این مقاله, اصل قانون­گذاری را که محصول جنبش روشنگری در فرانسه و آلمان بوده است، منشأ ظهور دو رویداد فوق می‎داند. سپس به تأثیرات آن­دو بر یکدیگر می‎پردازد و در نهایت, سبب رخ ندادن انقلاب واقعی و عینی در آلمان را بررسی می­کند.
۳.

زیباترین مثلث ها در تیمایوس افلاطون کوششی نافرجام برای یک تبیین ریاضی کامیاب از طبیعت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ریاضیات
تعداد بازدید : 181
از زمان نگارش رساله تیمایوس افلاطون تاکنون این اثر از جهات گوناگون همواره مورد توجه مفسران و عالمان قرار گرفته تحلیل های فراونی را بر انگیخته است یکی از جالب ترین مباحث این رساله چگونگی تبیین پیدایش عناصر چهار گانه و اجسام پنجگانه از جانب افلاطون و تلاش او برای نشان دادن نحوه تبدیل این عناصر به یکدیگر است افلاطون با طرح مثلث های بنیادین اولیه که آنها را زیباترین مثلث ها نامیده است می کوشد تا نظریه ای ارائه دهد که هم به پرسش های طبیعت شناسان پیش از خود پاسخ دهد و هم از کاستی های آرای آنان دور باشد اما خود پاسخ افلاطون نیز به عنوان یکی تبیین ریاضی هندسی از طبیعت با مشکلاتی روبرو است مقاله حاضر در بیان پیوند میان مثل و طبیعت شناسی افلاطون مطرح گردیده است.
۵.

تحول تاریخی مفاهیم

کلید واژه ها: مصداق لفظ و معنا ریشه شناسی دوره های تاریخی مطالعة هم زمانی و درزمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 222 تعداد دانلود : 981
برای معناپژوهیِ واژة «ارشاد» می توان یک فرهنگ فارسی ـ عربی را گشود و معنای آن را استخراج کرد. اگر بخواهیم بیشتر بررسی کنیم، می توانیم در فرهنگ های دیگر فارسی ـ عربی، معنای این واژه را جست وجو کنیم. این راهی ساده و البته غیرمحققانه است که نتیجة آن را نمی توان مهملی برای ابتنای یک فعالیت پژوهشی قرار داد. این فعالیت نه مورد تأیید علم زبان شناسی و معناشناسی است و نه، همان گونه که خواهیم دید، در بستر جریان های تاریخی ـ اجتماعی که تغییراتی را در معانی و مفاهیم سبب می شوند، قابل توجیه است. «تحول تاریخی مفاهیم» بیانگر این واقعیت مهم است که معانی و مفاهیم زبان در طول تاریخ دچار تحول می شوند و چنین نیست که ما می پنداریم یک واژه، همواره و در همة زمان ها به یک معنا به کار برده شده است. در این نوشتار، برای نحوة مطالعة تحول تاریخی مفاهیم، مقدماتی در اختیار پژوهش گران و علاقه مندان به این مسئله قرار گرفته است.
۷.

فلسفه مجازات افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون مجازات دیالکتیک جرم و مجرم اصلاح گرایی کین خواهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 324 تعداد دانلود : 662
مفهوم مجازات یکی از مفاهیم مورد توجه فلسفه افلاطون است که در دیالکتیک با مفهوم عرفی مجازات به دست می آید. افلاطون با رد مبنای کین خواهی رایج در مورد مجازات در زمان خود، فلسفه مجازات را اصلاح مجرم می داند. به تعبیر او مجرم پیش از آنکه خطاکار باشد، فردی جاهل به خیر و شر و بیماری دچار عدم تعادل در قوای نفسانی خود است که توان مهار خشم و شهوت خود را توسط عقل خود ندارد. از همین رو مجازات می بایست مجرم را متوجه خیر و شر حقیقی کند و چون دارویی تلخ توان مهار خشم و شهوت را به او ارزانی دارد. برای این منظور از لحاظ منطقی دو حالت وجود دارد؛ یا اینکه قدرت جزء عالی بیشتر گردد یا اینکه قدرت جزء دانی کمتر گردد. بنابراین مجازات افلاطونی به دو شیوه می تواند عمل کند: اول آنکه با آموزش بر قدرت عقل بیفزاید و دیگری آن که از قدرت امیال دانی کم کند. حالت اول گستره وسیع آموزش را در بر می گیرد و حالت دوم گستره وسیع کم توانی را. در نهایت افلاطون با مقوله بندی و شخصیت شناسی مجرمین شیوه و غایت اصلاحی مجازات را تعیین می کند. از نظر او مجرمان در پنج طبقه سوفیست، فرد جاه طلب و جنگجو یا تیموکرات، فرد مال دوست و حریص یا آریستوکرات، فرد بی بند و بار یا دموکرات و در نهایت فرد مستبد طبقه بندی می شوند که هر یک مجازات مخصوص خود را می طلبند.
۸.

نسبت الهیات سلبی با رویکردهای گوناگون درباره مفهوم خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشبیه الهیات سلبی مفهوم خدا دوره جدید (تجدد)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 25 تعداد دانلود : 514
تصورات و رویکردهای گوناگون به مسئله «خدا» در الهیات و فلسفه غرب از یونان تا دوره جدید از چشم انداز الهیات سلبی قابل بررسی است. این مفاهیم و رویکردها با وجود اشتراک در اینکه از دیدگاه الهیات سلبی امکان بازخوانی دارند، در دوره جدید از چشم اندازی تازه قابل بررسی اند. بنابراین اندیشه جدید غرب از دیدگاه الهیات سلبی نیازمند بررسی است تا نشان دهد در دوره جدید، نوعی الهیات سلبی به معنای نفی شباهت خداوند با انسان و در نتیجه، برتری و فاصله خدا از جهان و انسان وجود دارد. طبق این دیدگاه خداوند دخالتی در تاریخ و طبیعت نمیکند. از نتایج این نگرش جدید، سستی در اعتقاد به وحی و معجزه و نوعی برداشت خداگونه از انسان بوده است.
۱۱.

اصل های برهان و ملکه نوس تأملی در باب ادراک کلیات نزد ارسطو با نظر به کتاب تحلیلات ثانوی 2.19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو نوس تفسیر شهودگرایانه تفسیر تبیین گرایانه تفسیر سقراطی عقل فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 675 تعداد دانلود : 447
ارسطو پس از سامان یک نظام برهانی در تحلیلات ثانوی، کتاب را با پرسش از مبادی برهان به پایان می برد که سلسله وار به اصل هایی می رسند که نخستین و ضروری اند و نمی توان آنها را دیگر از راه استدلال برهانی شناخت. آنها گزاره هایی هستند که بر محور یک مفهوم کلی استوار شده اند و ضرورتشان از آن روست که محمول از دل خود این مفهوم برآمده است. از این رو، ادراک مبادی برهان روی دیگر ادراک کلی هاست. اما این اصل ها چگونه شناخته می شوند و کدام ملکه شناخت آنها را به ما می شناساند؟ به عبارتی، کل دستگاه برهانی ما بر چه بنیانی استوار است؟ ارسطو مسیر قوام کلی ها در نفس را روایت می کند و بالاترین مرتبه آن را «نوس» می خواند که همان ملکه شناخت اصل ها است. اما پیچیدگی سخن او به تفسیرهای متعارضی از نوس دامن زده است. این مقاله ضمن ترسیم زمینه طرح پرسش از نوس در کتاب تحلیلات ثانوی می کوشد به شرح و نقد این تفاسیر بپردازد تا جایی که روشن می شود اعتبار این تفسیرها با مسئله «نوس پوئتیکوس» یا اصطلاحاً «عقل فعال» گره خورده است و تأمل در روایت ارسطو از عقل فعال زمینه ای فراهم می کند که مشابهت جدی این تفاسیر و نه اختلاف بنیادین آنها برجسته گردد
۱۲.

مبانی معرفت شناختی عشق ازدیدگاه افلاطون و مولوی با تکیه بر محاورات ضیافت، فایدروس، ثئای تتوس و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون مولوی عشق معرفت دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 678 تعداد دانلود : 210
عشق از مباحث مشترک میان عرفان و فلسفه است. طبق دیدگاه افلاطون و ملاحظات عاشقانه مولوی ، عشق به عنوان یک منبع عقل االهی، مدرِک کل شمرده می شود. در مقاله پیش رو به شباهت های این دو دیدگاه فلسفی و عرفانی در باب عشق می پردازیم. درتبارشناسی اندیشه و تجربه زیسته مولوی در ساحت عشق و نوع  فهم کلی حاکم بر صورت بندی او از مفاهیم عاشقانه، نقب به بنیاد تاریخی، فلسفی  این نوع نگرش، ضروری می نماید. در این مسیر، سایه اندیشه افلاطونی به عنوان خاستگاه و مرجعیت ارزش گذار فضیلت محور در عرصه عشق، مطرح می شود. در این رویکرد تطبیقی فلسفه و عرفان در پدیده عشق، جهت تعیین نقش معرفت حسی، عقلی و شهودی، با روش دیالکتیک افلاطون مواجه هستیم که در نُه محاوره مختلف از جمله فایدروس، ضیافت، جمهوری و ثئای تتوس  بدان پرداخته است. با تکیه براین مباحث، ما درآثار مولوی به ویژه دیوان شمس، ضمن طرحواره هایی در غزل،  با لایه های برهانی معرفت شناسانه ای روبرو می شویم که با نگاه افلاطون در باب معرفت و عشق هم پوشانی دارد و نشانگر تأثیر پذیری مولوی از نوع نگرش هستی شناسانه و فضیلت محور افلاطون است.
۱۳.

انرگیا و انتلخیا: نقدی بر ارسطو از منظر رویکرد منادولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتلخیا دونامیس فوسیس انرگیا ارسطو لایب نیتس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 308 تعداد دانلود : 422
مقاله ی حاضر کوششی است برای ارزیابی و نقادی نظریه ی حرکت ارسطویی از منظر رویکرد منادولوژیک - رویکردی که می کوشد همه چیز را بدون دخالت معجزه آسای غیر، و صرفا با اتکا به درون زایی جوهر توضیح دهد. این رویکرد میراثی لایب نیتسی است و در این نوشته نیز چیستی آن با رجوع به منادولوژی لایب نیتس توضیح داده خواهد شد. اتخاذ رویکرد منادولوژیک در فهم نقادانه ی ارسطو موجب پدید آمدن تعبیری متفاوت با تعبیر رایج از فلسفه ی او خواهد شد که این تعبیر را تعبیر طبیعت شناسانه نام نهاده ایم. در این پژوهش به مفاهیم انتلخیا، دونامیس/فوسیس و انرگیا پرداخته شده است. بخش اصلی این نوشتار با تکیه بر تعبیر طبیعت شناسانه به سراغ تمایز موجودات طبیعی و مصنوعی و جدایی متحرک و محرک می رود تا نشان دهد نظرات ارسطو در این حوزه ها نه با رویکرد طبیعت شناسانه سازگارند و نه خود قدرت مقاومت در برابر انتقادات و پرسش ها را دارند. این مقاله تلاشی است بران آشکار کردن این نکته که ارسطویی ماندن مستلزم گذر از ارسطو است. مقاله ی حاضر رویکردی تاریخی و تبارشناسانه ندارد و صرفا تحلیلی است فلسفی درباره ی مفهوم خودمتحرک بودن، در موجودات غیرمجرد، از طریق خوانش ارسطو به اتکای منادولوژی.
۱۴.

جایگاه حدیث در تاریخ نگاری هنر دوره اسلامی؛ موانع و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبارسنجی احادیث تاریخ نگاری هنر حدیث هنر اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 327 تعداد دانلود : 65
حدیث، پس از قرآن، مهمترین منبع شناخت دین اسلام شمرده می شود. از این رو مطالعه احادیث برای شناخت آموزه های اسلام در مقوله زیبایی، هنر و بازشناسی وضعیت هنر در روزگار نخستین اسلامی ضروری است. با این همه، در پژوهش های حوزه هنر کمتر به حدیث توجه می شود. برای استفاده مطلوب از احادیث ابتدا باید به محدودیت ها و موانعی که پیشِ روی پژوهشگر هنر است توجه کرد. پرسش اصلی مقاله این است که پژوهشگر تاریخ هنر دوره اسلامی برای استفاده از احادیث با چه موانع و محدویت هایی روبرو است؟ در این بررسی نشان داده شد که تاریخ نگار هنر دوره اسلامی به سبب تفاوت افق معاصر با افق بیان و تدوین احادیث و اقتضائات متفاوت این دو جهان، مسئله تاریخ گذاری و اعتبارسنجی احادیث مرتبط با هنر، مسئله فهم واژگان مرتبط با هنر در زمینه سده های نخستین اسلامی و تفاوت زبان تصویر با زبان نوشتار و تأثیر آن بر استفاده از احادیث در بازسازی جهان هنریِ سده های نخستین اسلامی با مشکلات و موانع جدی روبرو است. از این رو پژوهشگر هنر دوره اسلامی بایستی با آگاهی از محدویت های پیش رو به سراغ احادیث برود تا به برداشت ها و تحلیل های اشتباه و سطحی دچار نشود.
۱۵.

مفهوم علم و روش علمی در اندیشه فرانسیس بیکن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 510 تعداد دانلود : 322
با بنیانگذاری نوین فلسفه و علم، مفهوم روش جایگاهی محوری در اندیشه عصر جدید پیدا کرد. آغازگران فلسفه و علم جدید برآن بودند که راه خروج از شکاکیت برآمده از مناقشات پایان ناپذیر بر سر کلی ها و امکان شناخت عقلی فلسفی از طبیعت در تفکر مدرسی، یافتن روشی است برای کشف، تبیین و پیش بینی ساختارها، پدیده ها و جریان های پیچیده طبیعت. بیکن به عنوان یکی از بانیان این اندیشه در تلاش برای به دست آوردن فهم جدیدی از روش، گذشته از جستجوی تعاریف دقیق برای روش تجربی در علم طبیعت از استعاره هایی برای فهم و تبین روش بهره گرفته است که نقشی مهم در روشن ساختن ابعاد تفکر او در باب علم جدید و روش دارند. به کارگیری استعاره ها در دوره های گذار از مفهوم تعریف شده ای که به نظر می رسد دیگر تکافوی دلالت های جدید را نمی کند، به مفهوم آینده ای که هنوز به تثبیت نرسیده است، نقشی تعیین کننده در شناسایی دلالت های مفاهیم در حال تطور دارند که استعاره های مربوط به روش نزد بیکن به وجه بارزی نمایانگر آنند. مقاله حاضر برآن است تا با تحلیل استعاره کشتی، سرنخ و محکمه که بیکن آنها را در خصوص روش به کار برده است، این دلالت ها را شناسایی و به مدد آنها مفهوم روش در اندیشه علمی آغاز عصر جدید را بازیابی کند.
۱۶.

معنای «علقه» و نسبت آن با امر زیبا نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت زیباشناسی امر زیبا کیفیت علقه قوۀ میل حکم ذوقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 41 تعداد دانلود : 16
ایمانوئل کانت در نقد نیروی حکم عملکرد منطقی حکم ذوقی را بر حسب مؤلفه های کیفیّت، کمیّت، نسبت و جهت صورت بندی کرده است. وی در تبیین کیفیّت حکم ذوقی، خرسندی و ناخرسندیِ بی علقه را متعلق قوۀ ذوق معرفی می کند و از این حیث امر زیبا و حکم مربوط به آن را از خوشایندی علقه مند حاصل از مطبوع و خیر متمایز می سازد. با وجود اینکه کانت معنای علقه را در حوزۀ نقد عملی تبیین کرده است، لیکن در نقد سوم، علقه را «خرسندی از وجود متعلق» تعریف می نماید. چنین تعریفی هرگونه امکان ارتباط خرسندی حاصل از امر زیبا با قوۀ میل را نفی می کند. با این حال، وی در بندهای 41 و 42 نقد سوم، امکان «علقۀ تجربی و ذهنی به امر زیبا» را مطرح می سازد. تمایل به تکرار مواجهه با امر هنری و نیز زیبایی طبیعت از سویی، و احساس خرسندی بی علقه نسبت به وجود متعلق از سوی دیگر، تناقضی ظاهری در نسبت علقه با امر زیبا پدید می آورد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با تشریح معنای علقه و توجه به فرآیند داوری حکم ذوقی، پیچیدگی احتمالی در قرائت تعریف کانت از «علقه» و امکان پیوند آن با امر زیبا در زیباشناسی وی را رفع کند یا دست کم روشن تر سازد.
۱۷.

امکان پرسش از امر زشت در افق استتیک کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت استتیک زشتی نقد نیروی حکم حکم تأملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 521 تعداد دانلود : 430
استتیک ایمانوئل کانت در نقد نیروی حکم همواره محل بحث ها و کشف نکات بسیاری در باب کالبدشناسی قوه ذوق و احکام مربوط به آن بوده است. مسائل استتیکی زمانه معاصر، پژوهش در امکان ادراک تأملی ناخرسندی و به تبع آن جایگاه زشتی را در اندیشه استتیک کانتی موردتوجه مفسران قرار داده است. زشتی و احکام مربوط به آن در ملاحظات پیشانقادی کانت در قیاس با اندیشه های وی در چهارچوب دستگاه نقادی جایگاه متفاوتی داشته اند. او پیش از نگارش نقدهای سه گانه، زشتی را در قالب ادراکات حسی و مفاهیم انسان شناسانه به عنوان متعلق ادراک ناخوشایندی ایجابیِ صرفاً تجربی موردتوجه قرار داده است. لیکن پرسش از زشتی به مثابه حکم تأملی در افق استتیک نقادانه او ممکن نیست، چراکه امکان صدور چنین حکمی با غایت های سیستماتیک و روش شناسی نقد سوم در تناقض خواهد بود. نوشتار حاضر جهت روشن شدن جایگاه زشتی در افق استتیک کانت، ضمن بررسیِ نگاه وی به زشتی در افق پیشانقدی، به تبیین دلایل فقدان امر زشت به عنوان حکمی تأملی در ملاحظات انتقادی کانت و اثبات عدم امکان تحقق حکم تأملی درباره زشتی در فلسفه استعلایی می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان