بررﺳﯽ ﺗأﺛﯿﺮ رواﺑﻂ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اروﭘﺎ ﺑﺮ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻣﮑﺘﺐ اﺻﻔﻬﺎن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران پس از اسلام شاید عصر صفوی بخصوص عصر شاه عباس کبیر مهمترین و باشکوه ترین دوران و بعبارتی عصر طلایی تحولات در تمام زمینه ها به ویژه هنر نقاشی ایرانی می باشد. در این دوره با گسترش روابط اقتصادی و اجتماعی با اروپاییان، که باعث ایجاد روابط فرهنگی گردید و در نتیجه موجب تحول در فرهنگ و شیوه زندگی مردم شد، تحولاتی را در زمینه های هنری نیز ایجاد کرد. مسئله پژوهش حاضر این است که، روابط فرهنگی با اروپاییان در روند تحولات نقاشی ایرانی و ایجاد سبک اصفهان چه تاثیراتی داشته است؟ این پژوهش به روش توصیفی– تحلیلی انجام شده و با مطالعه اسناد موجود و بهره گیری از نقاشی های دوره مکتب اصفهان مرتبط با موضوع، مورد استفاده قرار گرفته. اطلاعات لازم از منابع کتابخانه ای و مشاهده آثار بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، تاثیر روابط فرهنگی در شیوه زندگی و نوع پوشش مردم، همراه با ورود آثار نقاشی و هنرمندان غربی به ایران، و توجه و تشویق شاه عباس و ثروتمندان به این نوع هنر، و همچنین تقلید هنرمندان ایرانی از نقاشی اروپایی، همگی تاثیر بسزایی در دگرگونی و شکل گیری سبک جدید نقاشی ایرانی داشته است. از یک طرف، موجب مستقل شدن نگارگری از کتاب آرایی بعنوان مرقع و نقاشی تک برگی و تک پیکره نگاری -که از دوران سلطان حسین بایقرا(مکتب تیموری) اشاعه یافت- گردید. از طرفی هم این تحول در بین نقاشان ایرانی آن زمان، با تلاش رضاعباسی -به عنوان بنیانگذار مکتب اصفهان- که با سنت نقاشی ایرانی بار آمده بود، در بستر نگارگری سنتی، ابتکار و تجدد از خود نشان داد و با همراهی شاگردان و پیروانش، موجب نوآوری در نگارگری این دوره شده، و شیوه جدید مکتب اصفهان را بنیان نهاد. اما در نهایت، نفوذ فرهنگ و هنر اروپایی به تغییر در فرم و محتوا و کم رنگ شدن سنت ایرانی و ایجاد جریان فرنگی سازی در نقاشی ایرانی مبدل گردید.