سید علی قاسم زاده

سید علی قاسم زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۲ مورد.
۱.

طبقه بندی و تحلیل کارکرد اشیای مقدّس در شفابخشی (با تاکید بر مهم ترین متون منثور عرفانی تا قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشیاءمتبرک شفابخشی مکتوبات پوشاک خوراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۶
شفابخشی یکی از مهم ترین کرامت های مشایخ صوفیه است. برخی از این شفابخشی ها، از طریق اشیای مقدّس و متبرّکی صورت می گرفته که متعلق به مشایخ متصوفه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی و تبیین کارکرد این اشیا در بخشی از متون عرفانی فارسی پرداخته و آن را با پیشینه های اسطوره ای و دینی تحلیل کرده است. براساس پژوهش حاضر، اشیای شفابخش در سه گروه جای دارند: نخست مکتوبات؛ شامل دست نوشته های مشایخ، حرزها و تعویذه، شعرها و نامه ها، سپس جامه ها و انواع پوشش های مشایخ؛ از جمله خرقه، پیراهن، لباچه، کلاه و نعلین، و در آخر؛ خوراک ها، نیم خورده ها، آب دهان و اشیای متعلق به آن (همچون خلال ). تقدّس، تبرّک و شفابخشی در همه این موارد مشترک است و به واسطه پیوند با مشایخ متصوفه به این اشیا اعطا شده است.
۲.

بازخوانی سیر دگردیسی اسطوره اسب در گذر از حماسه به عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره حماسه عرفان دگردیسی اسب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۹۰
اسب به عنوان توتم ایرانیان، اسطوره ای است که در متون آیینی- ادبی ادوار مختلف، حضوری چشمگیر داشته، اسطوره ای پرتکرار محسوب می شود. اسب به دلیل بهره مندی از طبیعتی دوگانه، در اساطیر و همچنین آموزه های عرفانی، هم سمبل و نمادی از مضامین اهورایی و هم اهریمنی است که به دلیل محبوبیت آن در میان اقوام ایرانی، بیشتر به عنوان اسطوره ای نیک و مینوی شناخته می شود. این مقاله با روش تحلیل- محتوا در پی بررسی سیر دگردیسی اسطوره اسب در گذر از عصر حماسی به دوره عرفانی است که نتایج پژوهش نشان می دهد اسب در متون حماسی و پهلوانی، دارای نقش و جایگاه ویژه ای است که نیمه پنهان و تکمیل کننده پهلوانان محسوب می شود و یاریگر آنان در تمام مراحل زندگی است. پس از گذر از عصر حماسی، اسب همچنان در متون عرفانی، نمادی از مضامین عالی است؛ اما به دلیل داشتن طبیعت سرکش، به عنوان نمادی از نفس نیز به کار رفته است؛ اما همین نفس، چون اسبی تعلیم پذیر، قابلیت رام شدن دارد که می توان با ریاضت و تمرین، آن را مطیع و رام ساخت.
۳.

نظام معنایی حاکم بر تجربۀ شهودی عرفانی و روایت آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان عرفانی تجربه عرفانی نظام معنایی تصادف لاندوفسکی فرآیند تنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
تجربه عرفانی نوعی تجربه شهودی و غیبی و کاملاً خارج از دسترس عارف سوژه است؛ ازهمین رو، عارف توانش ادراک کامل آن را ندارد و در تکرار کیفیت آن نیز ناتوان است. علت این ناتوانی صرفاً ویژگی بیان ناپذیری و کیفیت فراعقلی تجربه شهودی نیست، بلکه علت آن، نظام معنایی حاکم بر رویداد شهودی و سپس روایت آن از زبان عارف سوژه است. نظام معنایی حاکم بر رخداد شهودی مبتنی بر تصادف است و بدون برنامه و پیش فرض، سوژه را با محیط و موقعیتی پرتنش روبه رو می کند. نظام معنایی تصادف یکی از چهار نظام معنایی لاندوفسکی است که با کیفیت تجربه عرفانی و شهودی و نیز با روایت این تجربه از زبان کلامی و غیرکلامی عارف سوژه هم خوانی دارد. مطابق نظام معنایی تصادف، عارف-سوژه در سیر پیوستار زندگی ناگهان با تجربه ای ناشناخته و فراحسی برخورد می کند که با قواعد برنامه مدار زندگی عادی تفاوت های اساسی دارد و او را در دو بعد فشاره ای و گسترده ای تحت تأثیر قرار می دهد. او نه تنها در مرحله رویارویی با تجربه شهودی دچار حیرت می شود، بلکه در بیان گزارش کیفیت آن نیز قواعد زبانی را نارسا می یابد. در نتیجه این فرآیند تصادفی و تنشی، سوژه با زبان کلامی و غیرکلامی خود فرم تازه ای از زبان و معنا تولید می کند.
۴.

پیکرگردانی و دگردیسی سنگ شدگی در قصه ها و افسانه های کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه اساطیر افسانه های کُردی پیکرگردانی سنگ شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۸۴
یکی از بن مایه های اساطیری و نمادین در قصه ها و افسانه های کُردی پیکرگردانی به صورت جماد است. در پیکرگردانی شکل و ماهیت موجودات با استفاده از نیروی ماورء الطبیعی شخص یا شیء از حالتی به حالت دیگر تغییر می یابد. در واقع این نوع پیکرگردانی نماد از دست دادن پویایی و حیات روانی است که فرد را برای مدتی از مسیر کمال باز می دارد. در قصه ها و افسانه های کُردی پیکرگردانی و دگردیسی به اشکال مختلف دیده می شود، که یکی از موارد پیکرگردانی انسان به جماد است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای و نیز تحقیقات میدانی انجام شده، به این صورت که با بررسی پنجاه قصه از قصه ها و افسانه های کُردی، پنج مورد دگردیسی و تبدیل پیکره انسان به سنگ یافت شد که با بهره گیری از نقد اسطوره ای به بررسی ریشه های سنگ شدگی در آن ها پرداخته، سپس نحوه مواجهه افراد و نیز علل و ابزارهای لازم جهت رهایی از این تغییر تبیین شده است. از آنجا که مطالعه این قصه ها ما را با بستر اسطوره ای آن ها آشنا می سازد، لذا تلاش بر آن است تا با شناخت ساختار قصه ها وجه مشترک این بن مایه را با اساطیر سایر ملل مقایسه کنیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که انعکاس باورهای اسطوره ای با گذر از تاریخ و رسیدن به عصر حاضر در قصه ها و افسانه های کُردی گویای نامیرایی و پویایی این باورهاست که با رمزگشایی و واکاوی می توان ریشه مشترک این دیدگاه اساطیری را کشف و تفسیر کرد.
۵.

تحلیل تأثیر ذهنیت عامه نسبت به اصالت نژادی در حکمرانی غزنویان و سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روح قومی تاریخ ذهنیت عامه شاهنامه اسطوره غزنویان سلجوقیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
در اندیشه های سیاسی اجتماعی ایرانیان از اعصار بسیار کهن این باور غلبه داشته است که شاه و خاندان پادشاهی صاحبان فرّه ایزدی اند. این باور بر اثر گذشت زمان در قرون متمادی، جنبه ای از روح قومی ایرانیان را به این صورت شکل داده است که برای کسب مقام فرمانروایی لایق ترین کس آن است که از خاندان شاهی و نژاده ایرانی باشد. در چنین فضای اندیشگانی، خاندان هایی که قصد حکومت در ایران، حتی در سطح غیرملی و محلی داشتند، باید از اهلیت و مشروعیت قومی بهره مند می بودند؛ در غیر این صورت مورد پذیرش اذهان عامه قرار نمی گرفتند. در این جستار با کمک نظریه تاریخ ذهنیت عامه، که به تأثیر پندارهای عامه بر کردارهای حکام می پردازد، به روش توصیفی تحلیلی، تأثیر جهان بینی ایرانی و نگرش آنان نسبت به نقش اصالت نسب در مشروعیت حکومت در ذهن و زبان سلاطین غزنوی و سلجوقی، که متقارن با ظهور شاهنامه و رواج حماسه های ملی است، نشان داده شد. از نتایج تحقیق بر می آید که این التباس و مماثلت و تشابه حکام انیرانی (ترک و عرب) به قهرمانان حماسه ملی ایران، متأثر و ملهم از ذهنیت عمومی و روح زمانه جعل شده است و سلاطین غزنوی و سلجوقی با مصادره به مطلوب داستان ها و قهرمانان اساطیری حماسی ایرانی از حافظه بومی و جمعی ایرانیان برای مقبولیت و مشروعیت حکمرانی خود بهره می بردند و در این میان محوریت شاهنامه و روایات آن کاملاً آشکار است.
۶.

بازخوانی نقش و کارکرد فراخوانی شخصیت های اسطوره ای در شعر پایداری افغانستان (مطالعه موردی اشعار واصف باختری بر اساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره ادبیات پایداری شعر معاصر افغانستان واصف باختری بینامتنیت ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۵۶
اسطوره مهم ترین تجلی تخیل در زبان و نمادی است روایت مند، تصویری و فرهنگی شده که بخشی از آن به واقعیت هستی شناختی و کیهان شناختی و بخش دیگر به باورهای ملّی مرتبط است. اسطوره ها با ویژگی های تکرارشوندگی، ماهیّتی بینامتنی دارند و به همین دلیل در طول تاریخ در آثار مختلف بازآفرینی می شوند. شاعرانِ پایداری افغانستان با آگاهی از این ظرفیت در بازتاب مسائل مرتبط با مقاومت از جلوه های نمادین اسطوره بهره برده اند. یکی از شاعران پایداری افغانستان که به صورت گسترده از تخیل پایدار و الگوی تکرارشوندگی اسطوره ها سود جسته، واصف باختری است. او با کاربرد زبانی سخته به صورت نمادین و چندسویه به بازآفرینی اسطوره پرداخته و به یاری اساطیر، صدای اعتراض خود را در برابر استبداد سیاسی حاکم و نیروهای متجاوز بلند کرده است. در این جستار به تحلیل اسطوره در اشعار پایداری واصف باختری با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد بینامتنی بر پایه آرای نظری ژرار ژنت پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اغلب اسطوره های بازتاب یافته در شعر پایداری باختری از گونه اساطیر ملّی است که حضور بینامتنی آنها بیشتر به گونه تلمیحی و با بینامتنیّت ضمنی مرتبط است و گاهی به صورت کنایی، نقل قول و ارجاع بینامنتیّت صریح نیز پیوسته است. اسطوره در نظر واصف، ابزاری برای بازاندیشی هویّتی در مخاطبان محسوب می شود. گویا وی می خواهد از ظرفیت های اقناعی اسطوره ها برای ایجاد حس اعتماد به نفس ملّی و تحریک به جنبش اجتماعی علیه استبداد داخلی و تجاوز خارجی بهره گیرد و با طرح اساطیر به تقویت مواضع حماسی و پایداری و تحریک احساسات جمعی بپردازد.  
۷.

نقدی بر تصحیح کتاب روح الارواح فی شرح اسماء الملک الفتاح(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۷۱
روح الارواح فی شرح اسماء الملک الفتاح نوشته شهاب الدین ابوالقاسم احمدبن منصور سمعانی(487 534ق) کهن ترین اثر مستقل در شرح اسماءالله به زبان فارسی است که بر روی برخی از آثار ادبی و عرفانی ازجمله کشف الاسرار میبدی تاثیر مستقیم گذاشته است. نثر این کتاب روان، سلیس، و در عین حال شاعرانه است و گاه برای بیان مفاهیم عرفانی از نثری آهنگین یا مسجع بهره برده است. این کتاب مشحون است از فواید ادبی، لغوی، زبانی و حکایات عرفانی. نجیب مایل هروی برای نخستین بار در سال 1368ش این کتاب را براساس پنج نسخه خطی در انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رساند که تا کنون چندین بار تجدید چاپ شده است. متاسفانه این تصحیح خالی از ایراد نیست و اشکالات عدیده ای در آن راه یافته است. جستار حاضر کوشیده است متن چاپ شده را با نسخ مورد استفاده مصحح به دقت مقابله کند و بخشی از ایرادهای اساسی این تصحیح، اعم از جاافتادگی ها، بدخوانی ها، تصحیف ها و رعایت نشدن اصل امانت داری در تصحیح متون، را نشان دهد. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که به سبب اشکالات متعددی که در متن روح الارواح راه یافته تصحیح مجدد آن ضروری است.
۸.

تحلیل بینامتنی مضامین و روایات اساطیری- حماسی در شعر پیشگامان رئالیسم سوسیالیستی افغانستان (با تکیه بر نظریه بینامتنیت ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر سوسیالیستی افغانستان مضامین اساطیری - حماسی بینامتنیت ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۵
شعر رئالیسم سوسیالیستی افغانستان، از نظر کمیت تولید هنری و توجه به مسائل ایدئولوژیک، نوگرایی و تعهد اجتماعی- سوسیالیستی، از پربارترین جریان های شعر فارسی معاصر افغانستان است که شاعران این جریان از گونه های مختلف عناصر تصویرساز، مفاهیم سوسیالیستی و نمادهای فرهنگی شده، با تفاوت بسامد، سود برده اند. نمادهای اساطیری- حماسی، بخشی از مضامین و تصویرهای شعر این جریان است که شاعران برگزیده رئالیسم سوسیالیستی افغانستان این نمادهای روایت دار را در تصویرپردازی و مضمون آفرینی به کار بسته اند. براین اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر آرای بینامتنی ژرار ژنت، روند بازآفرینی روایات و مضامین اساطیری- حماسی را در شعر رئالیسم سوسیالیستی افغانستان با تکیه بر اشعار «سلیمان لایق، بارق شفیعی، دستگیر پنجشیری، اسدالله حبیب و عظیم شهبال» بررسی و تحلیل می کند. یافته های این جستار نشان می دهد که شاعران شعر سوسیالیستی افغانستان، مضامین و روایات اساطیری- حماسی را اغلب به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک، به صورت تلمیحی، اشاری، کنایی و تشبیهی بینامتنیت ضمنی و ارجاعِ بینامتنیت صریح بازنویسی کرده و از ظرفیت محتوایی و زیبایی شناختی اساطیر در بازتاب اندیشه های سیاسی- اجتماعی خود بهره برده اند.
۹.

سیر بازتاب مضامین و روایات اساطیری حماسی در شعر معاصر افغانستان (از مشروطه تا 1380 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۶
اسطوره از سازه های فرهنگ بشری و راویتگر سرگذشتی حقیقی با سرشتی غیرعادی است که از کرده های شگفت آور در زمان نامشخصِ آغازین، همانند تجربیات ابرانسانی، بحث می کند. اسطوره فرایند ذهنی تخیلی است که به یاری آثار هنری، به ویژه شعر، بازتولید می شود که خود نیز فرایند ذهنی است و به حیات خود ادامه می دهد. آثار هنری ادبی به یاری این عنصر فرهنگیْ گسترده، ژرف و ماندگار می شوند و بُعد جهانی و جاودانگی می یابند. به همین دلیل عناصر اساطیری در ادوار مختلف شعر فارسی، همیشه با فراز و فرودهایی بازآفریی شده اند. در هیچ دوره ای، مضمون پردازی و تصویرآفرینی شاعران از اساطیر خالی نبوده؛ روح سیال اسطوره همواره در کالبد شعر فاخر فارسی جاری بوده است و شاعران این عنصر فرهنگی را با رویکردهای مختلف بازآفرینی کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی می کوشد تا سیر بازتولید مضامین و روایت های اساطیری حماسی را در شعر معاصر افغانستان (از مشروطه تا 1380 خورشیدی) بررسی کند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که بازتولید عناصر اساطیری در شعر امروز افغانستان، نه یک تقلید محض، بلکه آفرینشی هدفمند ا ست که شاعران معاصر با استفاده از استعدادهای ادبی خود، به هنرمندانه ترین شکل، روایت ها و شخصیت های اساطیری را با رویدادها و شخصیت های روزگار خود وفق داده و از این طریق، با پیونددادن زمان حال و گذشته، اندیشه های سیاسی و عواطف انسانی خود را مطرح کرده اند.
۱۰.

وجه نمادین رنگ ها در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر معاصر افغانستان جریان سوسیالیستی رنگ نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۶
نمادها در تصویرآفرینی و انتقال مفاهیم شعری نقشی ویژه دارند. رنگ ها نیز در شعر گاه برای بیان احساسات و عواطفی همچون خشم، ترس، عشق و... وجهی نمادین می یابند. شاعران، در معناآفرینی گاه رنگ ها را در معنای واقعی و برای بیان زیبایی های حسی به کار می گیرند و گاه، نظر به وجه نمادین آنها، مفاهیم انتزاعی را ترسیم می کنند. در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان نیز شاعران، با نگاهی عمیق به پدیده های هستی و آگاهی از مفاهیم متنوع و نمادین رنگ ها، در بیان آرمان ها و خواسته های خویش از رنگ های مختلف بهره برده اند. در پژوهش حاضر، تلاش شده تا به روش توصیفی تحلیلی جایگاه نمادین رنگ در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان واکاوی شود. نتایج نشان می دهد کاربرد نمادین رنگ ها در این جریان شعری برجسته است؛ چنانکه رنگ سرخ نماد بارز آزادی و اندیشه کمونیستی و سیاه نماد خفقان و استبداد حاکم بر جامعه است و شاعران این جریان راه برون رفت از نماد سیاه را در رنگ سرخ جسته اند. رنگ سفید نیز در این جریان شعری نماد بارز صلح و پیروزی است. رنگ های دیگر همچون سبز، آبی و زرد نیز که در زمره رنگ های اصلی بیشترین بسامد را دارند در کنار سایر رنگ ها، از عناصر مهم نمادآفرینی در جریان شعر سوسیالیستی به شمار می روند.
۱۱.

مؤلفه های رمان اعترافی در «دکتر نون زنش را بیش از مصدق دوست دارد» نوشته شهرام رحیمیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جریان شناسی رمان ادبیات اعترافی دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد شهرام رحیمیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۸۹
این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش کرده است به مؤلفه های اعترافی در «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد»، نوشته شهرام رحیمیان بپردازد. از نتایج تحقیق برمی آید که این رمان مدرنیستی با محوریت پنج مؤلفه اساسی ادب اعترافی یعنی برگشت درونی، تغییرو احساس گناه، رنج درونی و عذاب وجدان، تأکید بر مسائل جنسی و مرگ اندیشی، بازگو کننده زندگی نسلی از روشنفکران است که به سبب اعتزال سیاسی و احساس حقارت ناشی از شکست با اعتراف به انحرافات اخلاقی و انزوا و بی اعتنایی فردی و اجتماعی به نظاره مرگ درونی و تدریجی خویشتن خویش (ملکتاج) و تباهی آرمانها و امیدهای اجتماعی نشسته اند و در سرانجام حیات خویش، چاره ای جز اعتراف به این واپس زدگی و پذیرش نقش منفی و زیانبار خویش ندارند.
۱۲.

تاریخ ذهنیت و مطالعات شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ ذهنیت ذهنیت ایرانی هویت ملی شاهنامه حماسه ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۷۴
تاریخ ذهنیت از روش های نو در تاریخ نگاری است که برای شناخت ذهنیت عامه و کشف روح زمانه برای رسیدن به آن چه «تاریخ کامل» می نامد، تلاش می کند. منابع زبانی، ادبی و هنری سرشار از اطلاعاتی است که ذهنیت ملت ها را می توان از میان آن ها شناخت. در این میان شاه کارهای ادبی، با سطح نفوذ و گستردگی زیاد در ذهنیت ملت ها از اهمیتی ویژه برخوردارند. نقش شاهنامه در تاریخ ذهنیت ایرانی و شکل گیری و استمرار هویت ملی، در میان آثار ادبی فارسی و هنرهای وابسته به آن کم نظیر است. واکاوی نشانه های تاریخی و فرهنگی آن موضوعی مغفول در پژوهش های مشترک ادبی و تاریخی است و این جستار برای دست یابی به هدف یادشده با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین و تحلیل نشانه های تأثیر شاهنامه بر ذهنیت ایرانی پرداخته است. از نتایج تحقیق برمی آید که با توجه به استمرار تأثیر شاهنامه بر ذهنیت ایرانی که در تاریخ ادبیات و هنر و مشرب های فکری قشرهای مختلف اجتماع ایرانی آشکار است، نظریه تاریخ ذهنیت می تواند در شناخت و معرفی الگوهای فکری ایرانی متأثر از شاهنامه راه گشا باشد.
۱۳.

بررسی و تحلیل تعامل تنشی- شوشی در گفتمان نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان تنشی تقابل دوسویه طرح واره پیش رونده نفثه المصدور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۷۷
هدف پژوهش حاضر تحلیل تعامل دوسویه تنش و شوش در گفتمان نفثه المصدور است. نفثه المصدور به معنای «آه های سینه دردناک»، اثری شکوه آمیز و گله نامه ای دردناک به سال 632 ق به قلم محمد منشی نسوی متأثر از فجایع فجیع مغولان است که با لحن و ضرباهنگی تند آغاز می شود. گفتمان این اثر به دلیل تعامل دوسویه تنش بیرونی (تعدد زخم های ناشی از حمله مغول) و شوش درونی (سوز و حسرت نویسنده) و ارتباط آن ها با یکدیگر به دلیل اینکه وضعیت درونی صرفاً دنباله و انعکاس وضعیت بیرونی است، تبدیل به گفتمانی با دو صبغه تنشی شوشی شده است. بنابراین، نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اگرچه در آغاز گفتمان این اثر، شاهد افزایش تدریجی تنش محتوایی و شوش زبانی هستیم، ولی به تدریج انرژی و هیجان آغازین به آرامش می گراید و ساختار کتاب مطابق با الگویی نزولی و در جهت گسست گفتمانی پیش رفته و به ایجاد پادگفتمان توزیعی منجر شده است.
۱۴.

بازخوانی کارکرد اسطوره در اشعار فارسی و عربی با تکیه بر اشعار شاملو و البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره شعر معاصر فارسی شعر معاصر عربی شاملو البیاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۳۱۲
اسطوره و ادبیات به سبب دارا بودن خاستگاه مشترک؛ یعنی نشأت گرفتن از ناخودآگاه آدمی، با یکدیگر پیوندی ناگسستنی دارند. همانگونه که اسطوره از ظرفیت ادبیات به ویژه شعر برای استمرار حیات خود استفاده می کند، شاعران نیز از ظرفیت اسطوره اغلب برای غنا و زیبایی اشعار خویش بهره می گیرند؛ اما کارکرد اسطوره در ادبیات تنها معطوف به عنصر زیبایی شناختی نیست. شاملو در شعر فارسی و البیاتی در شعر عرب نمونه دو شاعری هستند که با آگاهی از ظرفیت اسطوره ها، با تکیه بر تجربه های زیستی مشترک به کارکرد سیاسی و اجتماعی اسطوره ها، در کنار کارکرد زیبایی و ساختاری در شعر نیز توجه کردند. این مقاله به شیوه توصیفی – تحلیلی به کارکرد اساطیر در شعر این دو شاعر می پردازد. از نتایج این پژوهش تطبیقی برمی آید که اگرچه این دو شاعر معاصر در کاربرد اساطیر همانندی هایی دارند، اساطیر در اشعار شاملو از کمیت و کارکرد متنوع تری در قیاس با اشعار البیاتی برخوردار است. نوآوری های شاملو در بازآفرینی اسطوره ها در مقایسه با اشعار البیاتی آشکار است؛ درحالی که البیاتی بیشتر از اسطوره برای بازنمایی جامعه عرب و موقعیت خود در آن جامعه استفاده کرده است؛ شاملو با بازخوانی اسطوره ها، به ماهیت یا کارکرد معرفت شناسانه اساطیر توجه کرده و تلاش کرده از رهگذر آن، جهان بینی ایرانی و انسان معاصر را بازنمایی کند.
۱۵.

نقدی بر تأثیر ادبیات کلاسیک فارسی در داستان نویسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۱۷۱
یکی از پرسش های بنیادین در عرصه ادبیات داستانی جدید در ایران، میزان پیوند این حوزه با ادبیات کلاسیک فارسی است. اهمیت این پرسش زمانی آشکار می شود که درنظر داشته باشیم قاطبه منتقدان و محققان حوزه ادبیات داستانی، رمان و داستان کوتاه را محصول هنری وارداتی (غربی) می دانند و بر این باورند که ورود و گسترش داستان نویسی جدید به ایران را بایست معطوف به همان نگرش هنری غرب و پدیده ای غیربومی دانست. روشن است در پرتو چنین نگرشی، انتظار بهره مندی و ارتباط داستان نویس ایرانی با گذشته ادبی خود انتظاری شگفت و نابجا می نماید. تألیف کتاب «تأثیر ادبیات کلاسیک فارسی در داستان نویسی معاصر» نوشته معصومه صادقی پاسخی است در رد یا ایجاد تردید جدی در باب غربی بودن رمان و داستان جدید ایرانی که با تکیه بر سه رمان «سووشون»، «جای خالی سلوچ» و «آتش بدون دود» می کوشد ضمن رد نگاه غالب یادشده، اثرپذیری نویسندگان ایرانی را از سبک و زبان ادب کلاسیک فارسی آشکار سازد. جستار حاضر با بازخوانی اثر یادشده به شیوه توصیفی- تحلیلی به این نتیجه دست یافته است که علی رغم تلاش ستودنی نویسنده در مقدمات و گردآوری اطلاعات قابل تأمل و بازنمایی بینامتنی رمان های برگزیده با برخی ایرادات اساسی و گزاره های موضوعی نامتوازن در تحلیل داده ها و تفسیر نهایی رمان ها مواجه است. رویکرد مغالطه آمیز جزء و کل و غث وسمین ناشی از این نگرش بازنگری جدی در کتاب را ضروری می کند.
۱۶.

بررسی و تحلیل مبانی تأویل گرایی در میراث نقد ادبی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پورنامداریان دریدا ساخت شکنی گادامر هایدگر هرمنوتیک فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳
در این مقاله، آثار نقدی پورنامداریان با رویکرد هرمنوتیک فلسفی تحلیل و بازخوانی می شود. مسئله این است که آیا فلسفه هرمنوتیکی در آثار نقدی نویسنده مورد نظر مبنای تفسیر آثار ادبی قرار گرفته است و اگر چنین است، چه مفاهیم و موضوعات هرمنوتیکی مبانی کار او را تشکیل می دهد. فلسفه هرمنوتیکی با بسیاری از موضوعات و مفاهیم خود در نقد ادبی نفوذ کرده است. به نظر می رسد پورنامداریان نیز در آثار خود از بسیاری از این مفاهیم بهره برده و بسیاری از جلوه ها و اندیشه های برآمده از این فلسفه مبنای کار وی در نقد و تحلیل آثار ادبی قرار گرفته است. اما او در بهره گیری از این مفاهیم، صرفاً خود را در محدوده منتقد مقلد قرار نداده است که تحت تأثیر یکی از رویکردهای اندیشگانی مرتبط با هرمنوتیک فلسفی قرار گرفته باشد؛ بلکه وی علاوه بر آگاهی از دانش جهانی نقد در زمینه هرمنوتیک (علم تأویل جدید)، با تکیه بر میراث تأویل، مخاطب را با چشم انداز جدیدی در زمینه نقد ادبی روشمند آشنا می کند. عنوان ها و لایه های این مقاله که متأثر از این مفاهیم است، عبارت اند از: تأویل، تکثر معنایی، رمز و تمثیل، اسطوره زدایی در متن های رمزی، ساخت شکنی، گراماتولوژی، نظریه مرگ مؤلف، بینامتنیت، ابهام و بی معنایی (چندمعنایی)، التفات و چندمعنایی، ارتباط ساخت شکنی و چندمعنایی با شعر تعلیمی و حکمی، چندمعنایی و تعهد اجتماعی در شعر و ادب. وی در آثار نقدی خود گاه این موضوعات را به طور مستقیم تحلیل و بررسی کرده و گاهی نیز در مقام رویکردی مخصوص چنان در آثارش حلّ و هضم و جذب نموده که آن ها را چون گفتمانی ازآنِ خود کرده است.
۱۷.

فرایند سه مرحله ای روایت در ادبیات کودکان و نوجوانان (بر اساس نظریه ی ماریا نیکولایوا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک و نوجوان روان شناسی مخاطب روایت شناسی ساختار نیکولایوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۵۳۶
اگرچه گرایش به داستان پردازی به سبک جدید برای کودک و نوجوان روندی فزاینده دارد، بازشناسی مرزهای روایت پردازی در این حوزه ی داستان پردازی براساس رده های سنی مخاطبان ضرورتی انکارناپذیر است. این پژوهش به شیوه ی توصیفی تحلیلی متکی بر مبانی نظری روایت شناسی و آرای ماریا نیکولایوا درباره ی جهان داستان و فرایند سه مرحله ای «پیشاهبوطی، کارناوالی و پساهبوطی» تلاش کرده است به بازنمایی و واکاوی مشخصه های روایی و روانی داستان های کودکانه معاصر برای ترسیم بوطیقای روایت گری آن ها بپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دستیابی به مخاطبان فعال و پویا در حوزه ی ادبیات داستانی به ویژه در دوره ی بزرگسالی، بدون تربیت ذهنی و عاطفی کودک و نوجوان از رهگذر داستان های پیشاهبوطی و سپس دوره ی کارناوالی میسر نیست؛ زیراکه مراحل سه گانه داستان پردازی ماریا نیکولایوا آشکار می سازد که داستان نویسی برای کودکان مخاطب (از آغاز تا رسیدن به مرحله ی نوجوانی دوم) فرایندی تکاملی دارد. تربیت مخاطبان با ویژگی های مراحل سه گانه ی گفته شده می تواند به گسترش دانش و شناخت مخاطبان داستان منجرگردد.
۱۸.

بازخوانی واژه «لو» در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی تصحیح گویش سرخه ای گویش طبری واژه «لو»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
بازنگری در متون گذشته و تطبیق واژه های مبهم یا ناآشنای آن ها با واژه های رایج و زنده در برخی گویش ها-البته پس از اطمینان از اینکه، از رهگذر خطای محرِّران و نسخه نویسان نیست- می تواند رافع ابهامات ناخواسته متونی باشد که به سبب ناآشنایی مصحِّحان و فرهنگ نویسان با گویش ها یا غفلت از آن ها، به نادرست ثبت شده یا به جرح و تعدیل ذوقی انجامیده و گاه در فرهنگ ها به اشتباه معنا شده است. در میان متون کلاسیک فارسی، شاهنامه فردوسی به سبب گرایش ذاتی آن به احیای زبان فارسی و دقت در کاربست واژه های سره فارسی، زمینه ای مناسب برای بازنمایی مشکل ضبط و ثبت صحیح بیت ها و واژه های در فرایند تصحیح و فرهنگ نویسی است.  بنا بر همین ضرورت، این جستار به شیوه استقرایی و با بررسی مفهوم واژه «لو» از خلال گویش های رایج و زنده مانند گویش سرخه ای و طبری، ضمن بیان معنای صحیح و دقیق آن در شاهنامه و اثبات نادرستی درج معنای «پشته یا بلندی» در مصراع «رهی تازه پیش آیدت پر ز لو» به این نتیجه رسیده است که تمامی نسخه های موجود شاهنامه به دلایلی مانند در اختیار نداشتن نسخه ای که واژه «لو» در آن به کار رفته باشد با بی اعتنایی به ضبط این بیت در برخی فرهنگ های فارسی ازجمله فرهنگ جهانگیری و فرهنگ دهخدا از ضبط درست واژه «لو» و بیت مربوط با آن غافل مانده اند.
۱۹.

نقش جنگنامه سرایی در بازنمایی استقلال سیاسی افغانستان معاصر

تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۵۷
جنبش جنگنامه سرایی در ادبیات معاصر افغانستان هم زمان با قیام های مردمی در برابر انگلیسی ها آغاز شد که به جنگ اوّل افغانستان و انگلیس(1217- 1220ه .ش/ 1839- 1842م) معروف است. با تجاوز استعمار انگلیس به افغانستان روح حماسی و رزمی در مردم این سرزمین برانگیخته شد و منجر به جهاد مسلحانه و خلق منظومه های حماسی متعدد شد. این منظومه ها در وزن و سبک به تبعیت از شاهنامه فردوسی به نظم درآمده اند. موضوع اصلی این جنگنامه ها، وصف دلاوری ها و کیفیت مبارزه مردم افغانستان در برابر بیگانگان، مخصوصاً انگلیسی ها و منازعات خانوادگی امرا و حکام محلی است. این جستار به شیوه توصیفی– تحلیلی در پی آن است که نقش جنگنامه سرایی را در انعکاس واقعیت های تاریخ سیاسی معاصر افغانستان بررسی کند. از نتایج تحقیق برمی آید که اساسا تعدد این جنگ نامه ها گواه احساس ضرورت تاریخی در شاعران برای حفظ هویت ملی و تلاش آنان برای ثبت و ماندگاری دلاوری ها و دستاوردهای اتحاد ملی در پیکره ژانر حماسه است. مقبولیت و معیارمندی شاهنامه فردوسی در افغانستان عامل اساسی گرایش مقلدانه این شاعران برای سرایش جنگ نامه های حماسی است؛ اگرچه هیچ یک را نمی توان در سبک و زبان و حتی موضوع همپایه نقش و کارکرد شاهنامه در ادبیات حماسی دانست، لیک برخی از این جنگ نامه ها آثار عاطفی عمیق در میان مردم افغانستان و برانگیختگی حس وطن دوستی و تمایل به وحدت و استقلال ملی در تاریخ معاصر افغانستان داشته و دارند.
۲۰.

تحلیل کیفیت معنابخشی به پدیدار ها در زبان گفتمان عرفان بر مبنای آرای لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی گفتمان عرفان وحدت شهود وحدت وجود نظام معنایی لاندوفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۸ تعداد دانلود : ۴۵۷
یکی از دشواری های مخاطب در مواجهه با متون عرفانی، ناتوانی در درک تجربه زیسته عارف است. کشف چگونگی معنابخشی به جهان پدیدارها در گفتمان عرفانی بدون توجه به زبان و فهم علمی نشانه های زبانی ممکن نیست. اگر چونان هایدگر زبان را خانه وجود بدانیم، حقیقت عرفان نیز در زبان متجلی است، اما به دلایلی چون نقضان زبان عادی در بیان تجارب، موانع فهم مخاطب در درک حقیقت و تجارب عرفانی، دشواری موضوع و غیرعادی بودن تجارب عارف و... زبان عرفان دشواریاب و پیچیده می نماید؛ به ویژه اینکه در گفتمان عرفانی، عارف سوژه به عنوان کنشگر و روایتگر عرفان با ابژه هایی متفاوت روبه روست. در یک سو، جهان حسی پدیدارها و تجربه حسی او قرار دارد و در سوی دیگر با تجربه ذهنی عرفانی او مواجه ایم که بخش بی واسطه و غیرقابل انتقال از تجربه زیسته اوست. جستار حاضر تلاش می کند به کمک آرای پدیدارشناسانه و مبانی زبان شناختی فلسفی لاندوفسکی چگونگی فرایند معنابخشی به جهان پدیدارها را در دو نظام نگرشی وحدت شهودی و وحدت وجودی در گفتمان عرفانی رمزگشایی کند. عارف سوژه با توجه به رویکرد وجود شناسی عرفان نظری از دریچه دو نگرش وجودی و شهودی، ارتباط خود با جهان متن را به تصویر می کشد. او به عنوان سوژه به گونه ای تازه به جهان پدیدارها معنا می بخشد و درنتیجه، فرایند متفاوتی برای زایش و یا دریافت معنا پیش رو خواهد داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان