لزوم بازآفرینی افسانه های کهن ایرانی برای کودکان
افسانه ها از دیرباز به همراه بشر بوده اند. برای طول عمر این گونه داستانی دلائل متعددی بیان شده است از جمله نیاز انسان ها به نقل و شنیدن روایت؛ یکی از مهم ترین ویژگی های این قالب کهن داستانی، که باعث مانایی و پویایی آن شده است، انتقال سینه به سینه است که باعث می شود هرکس از هر منطقه جغرافیایی و از هر دوره زمانی، داستان را به نحوی روایت کند. درواقع افسانه ها همراه با زمانه راوی و مخاطب خود تغییر و خود را با آن سازگار می کنند. بسیاری از افسانه ها از سوی نویسندگان امروزی بازنویسی یا بازآفرینی می شوند و به عنوان داستان کودک به مخاطب عرضه می شوند؛ درحالی که درباره عرضه قصه ها به کودکان با سؤالی مهمی مواجهیم: آیا آموزه های قصه ها برای کودک مناسب است؟ به همین دلیل یکی از معروف ترین افسانه های ایرانی (قصه خاله سوسکه) که بارها چاپ شده است، انتخاب و آموزه های آن را با ویژگی های دریافتی گروه سنی مخاطب (4 تا 7 سال) بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که بیشتر آموزه های این افسانه برای کودک امروزی مناسب نیست؛ مگر اینکه همچون روند طبیعی تطور افسانه ها (تغییر همزمان با جامعه) بازآفرینی و مناسب سازی شوند.