فرزانه فرخ فر

فرزانه فرخ فر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

رویکردهای عکاسی خیابانی در ثبت وقایع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی خیابانی رویکردهای عکاسی انقلاب اسلامی ایران جنگ تحمیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
یکی از ژانرهای عکاسی که وابسته به زندگی مردم است، عکاسی خیابانی است. این ژانر، شکلی از عکاسی مستند است، اما قطعاً گزارش نیست و به ندرت داستانی را بیان می کند. تحقیق حاضر بر آن است تا رویکردهای عکاسی خیابانی را در رویدادهای ثبت شده انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایران شناسایی و موردبررسی قرار دهد؛ رویدادهایی که مهم ترین مقاطع سیاسی و اجتماعی ایران را در سال های 1357 و 1360ه.ش در برمی گیرند و مجموعه ای از سوژه های ناب را فراهم می سازند. عکاسانی که از جوامع مختلف در این وقایع حضور داشتند؛ توانستند از ژانر عکاسی خیابانی به خوبی استفاده کنند و رویکردهای متنوعی را به نمایش بگذارند. به همین دلیل و با توجه به اینکه تاکنون، چه در نمایشگاه های عکاسی و چه در تحقیقات کاربردی، توجه بسیار کمی به این ژانر عکاسی در این مقطع زمانی خاص شده، مطالعه این آثار اهمیت می یابد. پرسش اصلی این است که: چه رویکردهایی در عکاسی خیابانی وقایع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایران به کار گرفته شده است؟ این تحقیق در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی، مطالعات کتابخانه ای و الکترونیکی تنظیم شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که از میان رویکردهای شش گانه، رویکرد تهاجمی در هر دو واقعه بیشتر مورداستفاده قرار گرفته و رویکرد کلاسیک و مستند اجتماعی در واقعه جنگ تحمیلی کمتر مدنظر بوده است. علت این امر را می توان در ماهیت و جز جدانشدنی این قبیل واقعه ها که درگیری و تهاجم است، جستجو کرد.
۲.

کابوس نمایی یک واقعیت یا واقع نمایی یک کابوس؛ بررسی نشانه شناختی عناصر گروتسک در پیکره انسان؛ مورد پژوهش: آثار نقاشی مهرنوش بادپر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی گروتسک نقاشی معاصر ایران دگردیسی تصویر کابوس بازنمایی واقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۲۲۶
هنر معاصر ایران با تأثیر پذیری از بافتار و سنت های موجود در جامعه، رویکردی انتقادی در برابر پدیده ها به خود گرفته است. یکی از قالب هایی که برای بیان بهتر درد و رنج انسان معاصر در هنر امروز مورد استفاده قرار می گیرد، گروتسک است. گروتسک درواقع سبک تزیینی و خارق العاده ای است، که از روم باستان برجای مانده و دوباره احیا شده است. پژوهش حاضر با بررسی آثار مهرنوش بادپر سعی در واکاوی عناصر گروتسک در این آثار را داشته تا با مطالعه بر روی این عناصر به این پرسش پاسخ دهد که بیان گروتسک در این آثار به دنبال واقع نمایی تصویر کابوس بوده و یا قصد ناهمگون جلوه دادن یک لحظه از واقعیت را دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، پژوهش حاضر با بهره مندی از رویکرد نشانه شناسی به واکاوی عناصر گروتسک در این آثار پرداخته و به تحلیل نمونه های مطالعاتی می پردازد. در این آثار عناصری غیرانسانی به پیکره انسان اضافه و تمامیت بدن از حالت طبیعی خود خارج شده و دچار دگردیسی می شود. اعضای غیرمعمول در پیکره انسانی امری است که در این آثار از لحظات واقعی، بیانی گروتسک وار را پدید می آورد. محتوای این پژوهش به صورت کمی، گردآوری اطلاعات به روش اسنادی (مطالعات کتابخانه ای) و به شیوه ی توصیفی   -    تحلیلی و در مواردی نیز تاریخی است.
۳.

پیوند و گسست شاهنامه نگاری در مکاتب شیراز آل اینجو و آل مظفر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکاتب نگارگری هنر شیراز آل اینجو آل مظفر شاهنامه نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۹۹
بیان مسئله: در میان شاهکارهای ادب پارسی، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی از جایگاه ویژه ای در حوزه هنرهای تصویری برخوردار است؛ چرا که این اثر حماسی و ملی در طول اعصار بارها به دست نگارگران توانمند و چیره دست این مرز و بوم مصور گردیده و هر کدام از این آثار، به مثابه یکی از مهمترین اسناد شناخت ویژگی های هنری آن دوره به حساب می آید. در میان مکاتب نگارگری ایران، آثار به جا مانده از مکاتب شیراز قرن هشتم هجری در دوران حکومت های آل اینجو و آل مظفر، هم به دلیل نقطه آغازین مصورسازی شاهنامه و هم به دلیل تنوع آثار موجود، حائز اهمیت بسیار هستند. بر این اساس، مسأله پژوهش حاضر بر این پرسش استوار است: در شاهنامه های مصور دو مکتب آل اینجو و آل مظفر، علی رغم وجود نسخ مصور گوناگون و مقارن بودن زمان و مکانی مشترک در خلق آثار، چه تشابه و تفاوت بارزی در شیوه تصویرسازی آثار دو مکتب مشهود است؟هدف: مطالعه تطبیقی ساختار بصری مجالس مشترک در شاهنامه های مصور دو دوره آل اینجو و آل مظفر، از اهداف اصلی این پژوهش است.روش پژوهش: پژوهش حاضر، که ماهیتی تطبیقی دارد به شیوه توصیفی-تحلیلی ارائه شده و اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای است.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که شباهت های آشکاری در صفحه آرایی، ترکیب بندی و جزئیات تصاویر این دو شاهنامه دیده می شود؛ لیکن ارتقای سطح کیفی نگارگری همچون افزایش جزئیات، ظرافت و دقت در طراحی و تنوع در حرکات در دوره آل مظفر بیشتر به چشم می خورد.
۴.

همگامی متن و تصویر در نگاره های عاشقانه منقوش بر سفال سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Seljuk Pottery Romantic Narration Illustrated Pottery minaie pottery Pottery Design سفال سلجوقی ادبیات عاشقانه سفال زرین فام سفال مینایی نقاشی سفال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۴
عصر سلجوقی، از درخشان ترین دوره های هنر سفالگری در جهان اسلام است و یکی از عوامل مهم این درخشش، همگامی تصاویر منقوش بر سفالینه های این دوران با ادبیات است. کتیبه ها و نقوش سفالینه های این عصر، تجّلی گاه فرهنگ و باورهای مردم زمانه خود بوده؛ به طوری که محمل مناسبی برای بازنمایی تاریخ، اساطیر، ادبیات و به ویژه روایت های ادبی همچون مضامین عاشقانه به شمار می آمده است. در این پژوهش درنظر داریم به شناسایی و تحلیل مضامین عاشقانه منقوش بر سفالینه های سلجوقی بپردازیم و برحسب نوع مضمون، پیوند و گسست متن و تصویر را در نمونه های منتخب، مورد ارزیابی قرار دهیم. پرسش این است: همگامی متن و تصویر در نگاره های عاشقانه منقوش بر سفال سلجوقی، با چه کیفیتی صورت گرفته است؟ هدف، شناسایی ارتباط مضامین عاشقانه با نقوش همان روایات بر سفالینه های سلجوقی است تا از این طریق تنوع مضامین عاشقانه ی مورد اقتباس در تصویرگری نقوش سفالینه های عصر سلجوقی شناسایی و ارتباط آنها با تصویر مشخص شود. این پژوهش با بهره گیری از روش تطبیقی- تحلیلی انجام گرفته و شیوه گردآوری مطالب کتابخانه ای_اسنادی است. جامعه آماری مبتنی بر 8 نمونه ممتاز از سفالینه های مینایی و زرین فام سلجوقی با مضامین عاشقانه پرتکرار ازجمله: بهرام و آزاده، لیلی ومجنون، خسرووشیرین، ورقه وگلشاه و بیژن ومنیژه است که براساس ویژگی های بصری و نوشتاری نمونه ها، دسته بندی و تحلیل شده اند. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که در اکثر نمونه های منتخب، همگامی متن و تصویر وجود دارد و بیشترین اقتباس در تصویرگری نقوش سفالینه های سلجوقی از متون داستانی پیش از اسلام بوده است.
۵.

بازتاب باورهای دینی و فرهنگی عصر صفوی در نمادپردازی نگاره های نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا (با تأکید بر دو داستان «یوسف و زلیخا» و «لیلی و مجنون»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر صفوی مکتب نگارگری مشهد هفت اورنگ ابراهیم میرزا نمادپردازی باورهای دینی و فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۹
نمادپردازی شیوه بیانی رمزآمیز و موثر در انتقال معناست که در ادوار مختلف، مورد توجه نگارگران ایرانی بوده است. به ویژه عصر صفوی که در آن با رسمیت بخشیدن مذهب شیعی و گرایش دربار و کارگاه های هنری به مصورسازی مضامین عرفانی، کاربرد عناصر نمادین بیش از پیش مطرح گردید. از جمله این کارگاه ها، کارگاه شاهزاده ابراهیم میرزا در مشهد بود که هم به دلیل اهمیت مذهبی و فرهنگی خراسان و هم مصورسازی نسخ فاخری چون هفت اورنگ جامی در آن، مورد توجه بوده است. نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا برگرفته از داستان های جامی است مانند داستان یوسف وزلیخا، که در قرآن کریم و کتب دیگر ادیان آمده و یا داستان لیلی و مجنون که مکرر در ادبیات و فرهنگ ایران بازتاب یافته است. هدف از پژوهش حاضر این است که ضمن بررسی تطبیقی نمادپردازی در نگاره های این دو داستان، رابطه آن با مضامین مختلفی چون باورهای دینی و فرهنگی این دوره را مشخص کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم: 1- فرهنگ و باورهای دینی عصر صفوی چگونه در نمادپردازی دو داستان بازتاب یافته است؟ 2- چه ارتباطی بین نمادپردازی در نگاره های داستان «یوسف و زلیخا» و «لیلی و مجنون» موجود در نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا با فرهنگ و باورهای دینی ایرانیان در عصر صفوی وجود دارد؟ روش پژوهش تطبیقی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگارگران هفت اورنگ از انواع نمادهای فرارونده دینی، فرهنگی و هنری در انتقال باورهای دینی و فرهنگی عصر خود سود جسته اند که کاربرد برخی چون نیلوفر و اسلیمی به تبع از سنت نگارگری دوره صفوی و برخی چون ققنوس و اژدها بر مبنای اساطیر و فرهنگ و نمادی چون کلاه قزلباش منطبق با باورهای مذهبی عصر صفویست. بعلاوه با وجود شباهت های بسیار در استفاده از نمادهای فرارونده هنری، نمادپردازی دو داستان متاثر از محتوای دینی و فرهنگی نگاره ها، متفاوت است.
۶.

همگامی ویژگی های کیفی فلزکاری در آثار مکتب خراسان عصر سلجوقیان با همتای آن در مکتب قاهرۀ عصر مملوکیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلزکاری سلجوقیان مکتب خراسان فلزکاری مملوکیان مکتب قاهره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۰
عصر سلجوقیان یکی از ادوار خلاقانه جهان اسلام و ایران در هنرهاست. از میان هنرهایی که توانست شکوفایی اش را در این عصر رقم بزند، فلزکاری است که با نام مکتب خراسان پیوند خورده است. قلمرو وسیع سلجوقیان و مبادلات سیاسی-فرهنگی آن با دیگر سرزمین ها، سبب شد سنت فلزکاری این مکتب به سایر مناطق از جمله عصر مملوکیان تسری یابد. مطالعات اجمالی نشان می دهد آثار فلزکاری قاهره در دوره مملوکیان ضمن حفظ هویت خاص خود، با آثار تولیدشده در مکتب فلزکاری خراسان عصر سلجوقیان دارای شباهت و ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ در شیوه تزئین است. هدف این تحقیق که با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی انجام شده، شناسایی ارتباط ویژگی های مضمونی و بصری آثار فلزکاری مکتب خراسان عصر سلجوقی با همتای آن در عصر مملوکیان است. مسئله این است که چه ویژگی های مضمونی و بصری مشابهی در آثار فلزی مکاتب خراسان عصر سلجوقی و مملوکی وجود دارد و وجوه تمایز آنها چیست؟ روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است که با شناسایی و بررسی آثار فلزی محفوظ در موزه های معتبر جهان انجام پذیرفته و روش تجزیه و تحلیل، کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد اگر چه تشابهات فراوانی در ویژگی های مضمونی و بصری در آثار این دو مکتب به چشم می خورد، مهم ترین تفاوت، استفاده بیشتر از دعا برای صاحب شیء و کاربرد نقوش انسانی و حیوانی در مکتب خراسان و در مکتب قاهره، کاربرد نام سلاطین و کاربرد نقوش هندسی و کتیبه ای است که مفهوم نمادین این ویژگی ها تلقین انرژی های مثبت ماورایی در زندگی انسان را در برداشته است.
۷.

تحلیل بصری نقش سریر پادشاهی در نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصر صفوی مکتب نگارگری تبریز شاهنامه ی تهماسبی سریر پادشاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
موضوع جلوس پادشاهان، به دلیل جذابیت های روایی و بصری خاص اش، در اغلب شاهنامه های مصور مورد توجه نگارگران بوده و با کیفیت های متنوع به تصویر کشیده شده است. شاهنامه تهماسبی، یکی از مهمترین نسخی است که به تصویرسازی این مجلس توجه ویژه داشته و از سریرهای پادشاهی به عنوان نمادی از فرّ و عنصر بصری خاص در تبیین جایگاه پادشاه به خوبی بهره گرفته است. هدف از این پژوهش در گام نخست شناسایی ویژگی های بصری نقوش سریر پادشاهی در شاهنامه تهماسبی و پس از آن تبیین میزان همگامی تصویر با متن است. پرسش این است: در تحلیل وجوه بصری نقش سریر پادشاهی در شاهنامه شاه تهماسبی چه ویژگی هایی مشهود است؟ ماهیت این تحقیق توسعه ای می باشد و از روش تاریخی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که گوناگونی فرم و ترکیب بندی قرینه، با غلبه ی نقشمایه های تزئینی، از ویژگی های عمده نقوش سریر پادشاهی در شاهنامه تهماسبی است. در شیوه بازنمایی نقوش سریر تنوع قابل ملاحظه ای وجود دارد که این امر بر مبنای شواهد موجود از تفاوت در شرح و توصیف پادشاهان در متن ادبی شاهنامه نشأت می گیرد، هر چند که در برخی موارد توصیفی از سریر در متن نیآمده و هنرمند با تخیل خود آن را ترسیم کرده است.
۸.

تبیین جایگاه زن در روایت های ازدواج شاهنامه تهماسبی با تکیه بر تحلیل بینامتنیت متن و نگاره

کلید واژه ها: زن در شاهنامه روایت های ازدواج شاهنامه تهماسبی تحلیل بینامتنیت متن و نگاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۲۰۵
هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه زن در روایت های ازدواج شاهنامه تهماسبی با تکیه بر تحلیل بینامتنیت متن و نگاره در ایران زمین بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمام نگاره های شاهنامه تهماسبی می باشند. نمونه پژوهش را 29 نگاره تشکیل می دهند که در تمام آن ها زنان نقش مهم و کلیدی بر عهده دارند. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای اسنادی، مشاهده و خوانش بینامتنیت نگاره ها و تحلیل عناصر بصری موجود در آثار منتخب بود. داده ها با استفاده از مطالعات بینارشته ای و روش تحلیل محتوا ارزیابی شدند. نتایج یافته ها نشانگر این است که جایگاه زن در روایت های ازدواج شاهنامه، ریشه در باورهای اسطوره ای ایرانیان دارد و از این حیث، دارای اعتبار ویژه ای است؛ چرا که در ساختار اسطوره ای شاهنامه فردوسی امانت داری و پای بندی به اصول متون اولیه کاملا واضح و هویداست؛ لیکن در تصویرسازی نگاره های شاهنامه تهماسبی به طور آشکار، اختلافاتی با متن دیده می شود که منشا این اختلافات، فرهنگ حاکم بر جامعه صفوی و اعتقادات جامعه مردسالار آن دوره است.
۹.

گونه شناسی آثار زمودگری نصب شده بر درهای ورودی ابنیه قاجاری کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۴
زمودگری ازجمله هنرهای صناعی برجسته در تاریخ فلزکاری ایران به شمار می آید که ساخت هر نوع الصاقات فلزی روی در و پنجره های سنتی و قدیمی را شامل می شود. یکی از مراکز زمودگری عصر قاجار، شهر کاشان بوده که آثار آن روی سطح در های چوبی در بافت قدیم شهر با تنوعی از یراق آلات فلزی نمایان است. با توجه به کیفیت ممتاز آثار زمودگری عصر قاجار در شهر کاشان و فقدان مطالعات کافی در جهت شناسایی و مطالعه شاخصه های کیفی آن ها، این پژوهش قصد دارد تا به گونه شناسی آثار زمودگری نصب شده بر درهای ورودی ابنیه تاریخی کاشان در عصر قاجار بپردازد. بازگشت به گسترش صنعت گردشگری و ضرورت احیای بافت های تاریخی و مرمت بناهای گذشته که میراثی از فرهنگ خانه ایرانی است، ضروری است تا با شناسایی این آثار گامی هرچند کوچک در جهت حفظ و احیای هنرهای صناعی کم تر شناخته شده هم چون زمودگری برداشته شود. ماهیت پژوهش حاضر کاربردی، روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. آن چه در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته، شامل آثار زمودگری متعلق به درهای ابنیه قاجاری کاشان نظیر منازل مسکونی، تیمچه ها و سراها، مساجد و حمام ها است. نتایج کلی نشان می دهد که در دوره قاجار، از میان یراق آلاتی که روی در های ابنیه کاشان نصب شده اند، کوبه و پولک زیر کوبه از لحاظ ساختار فلزی تنوع بیش تری نسبت به سایر یراق ها دارند. در این میان، ابنیه ای که دارای یراق فولادی هستند شامل بناهای مسکونی، کاروانسراها، سرا ها، تیمچه ها و حمام ها می باشند. اماکن دیگر با کاربرد مذهبی مانند مساجد، هم چنان که دارای میخ ها و گل میخ های فولادی هستند، کوبه و پولک زیر کوبه ساخته شده از فلز برنج یا برنز را نیز دارا هستند. بیش ترین تنوع از لحاظ فرمی مربوط به پولک زیر کوبه ها و پولک زیر گل میخ ها است اما در این بین، گوناگونی فرم کلی کوبه های مردانه و زنانه نیز مشهود است.
۱۰.

سفالینه زرین فام عصر صفوی: بازشناخت فرم، طرح و مراکز ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر سفالگری فن زرین فام فرم و تزیین عصر صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴
سفالینه زرین فام از جمله زیباترین انواع سفالینه در تاریخ هنر سفالگری اسلامی محسوب می شود که دوره اوج رواج آن در ایران مربوط به عصر سلجوقی است. بر خلاف نمونه های قرون میانی اسلامی، از زرین فام صفوی در حوزه های کیفیت نقوش تزیینی و نیز مراکز ساخت ظروف، اطلاعات ناچیزی موجود است که همین نکته ضرورت انجام تحقیقات علمی را در این زمینه مطرح می سازد. هدف تحقیق کنونی آن است که مهمترین ویژگی های فرمی و نقوش تزیینی ظروف زرین فام مزبور را در انطباق با نظرات محققین سفال اسلامی، شناسایی، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار دهد و با توجه به این ویژگی ها، مناطقی را به عنوان مراکز ساخت آنها پیشنهاد نماید. پرسش محوری تحقیق بدین شکل قابل طرح است که: سفالینه زرین فام صفوی دارای چه ویژگیهای فرمی و تزیینی مغفول مانده ای بوده و باتوجه به این ویژگیها در چه مراکزی تولید می شده است؟ در همین راستا جامعه آماری متشکل از بیست و یک نمونه سفالینه زرین فام این دوره انتخاب و در ابعاد فرمی و تزیینی، به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابر مهمترین یافته های تحقیق، سفالینه ها به لحاظ کیفیت رنگی، به سه دسته نقوش زرین بر زمینه سفید، نقوش زرین بر زمینه لاجوردی و دسته ترکیبی با نقوش زرین بر روی لعاب های مجزای سفید و لاجوردی تقسیم می شوند و به لحاظ مضمون نقوش، علیرغم تاثیرپذیری از منظره پردازی چینی، در نوع و جزئیات نقوش و اسلوب اجرا شیوه ای مستقل را نشان می دهند. همچنین تاثیر سبک های هنری عثمانی و گورکانی در زمینه برخی نقوش تزیینی نیز نشانگر تبادلات هنری بین ایران صفوی و این همسایگان است. در رابطه با مراکز تولید این گونه سفالینه هم باتوجه به شباهتهای فرمی و نقشی با سایر گونه های تولیدی یک مرکز، شهرهای تبریز و مشهد در قرن دهم و شهرهای اصفهان و کرمان در قرن یازدهم هجری، به عنوان مهمترین مرکز تولید سفال زرین فام در عصر صفوی پیشنهاد می شود.
۱۱.

تحلیل تطبیقی نقوش گچ بری های عصر ساسانی و سلجوقی در خراسان (مطالعه موردی: بناهای بندیان درگز و رباط شرف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گچ بری ساسانیان سلجوقیان بندیان درگز رباط شرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۸۸
هنر گچ بری یکی از مهمترین آرایه های معماری ایرانی است که در منطقه خراسان بزرگ در ادوار مختلف پیش از اسلام و دوران اسلامی کاربرد داشته و با تنوع نقوش و کیفیت ممتازش شناخته می شود. تمرکز این پژوهش بر دو بنای ممتاز و باشکوه بندیان درگز از عصر ساسانی و رباط شرف از عصر سلجوقی است که نزدیک ترین بناهای شاخص خراسان از حیث زمان در دو دوره پیش از اسلام و اسلامی هستند و هنر گچ بری یکی از مهمترین آرایه های آنهاست. محوطه باستانی بندیان درگز در منطقه شمالی خراسان، بیشترین سازه های گچ بری دوران ساسانی را در خود جای داده و نمایان گر شکوه، عظمت و زیبایی این هنر در آن روزگار است. رباط شرف نیز دارای جایگاهی ویژه در تاریخ معماری خراسان در دوره اسلامی است که با آرایه های گچی زیبا و آمیختگی آن با آجرکاری شهرت جهانی دارد و یادآور تداوم هنر گچ بری از اعصار پیشین است. از آنجایی که در باب تاثیر هنر گچ بری ساسانیان و کاربرد نقشمایه های آن بر بناهای دوره اسلامی در منطقه خراسان کمتر مطالعه ای صورت گرفته، ضرورت انجام پژوهش هایی از این دست مطرح می گردد. بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع در هنر و معماری ایران، مساله پژوهش بدین شکل مطرح می شود: چه ویژگی هایی در شیوه بازنمایی نقوش گچ بری های عصر ساسانی و سلجوقی در منطقه خراسان با تاکید بر بناهای بندیان درگز و رباط شرف وجود دارد؟ وجوه اشتراک و افتراق آنها در چیست؟ این پژوهش به روش تحلیلی-تطبیقی انجام گرفته است و نتایج آن نشان از تداوم هنر گچ بری ساسانی در عصر سلجوقی منطقه خراسان دارد. بسیاری از تزیینات داخلی گچ بری های بنای رباط شرف بالاخص در نقوش گیاهی و هندسی مشابه بنای بندیان درگز است که خود نشانگر پایداری این هنر در گذر بیش از پنج سده است.
۱۳.

بازشناسی فولکلور مادی (پوشاک) در ترسیم سیمای اشخاص داستانی در نسخه مصور خاوران نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکتب نگارگری شیراز ترکمان خاوران نامه مطالعات تطبیقی ادبیات فولکلور مادی پوشاک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۳۷۰
منظومه خاوران نامه اثری بی بدیل در حوزه ادبیات و نگارگری است که از هم آمیزی دو وجه حماسی و مذهبی شکل گرفته و بدعتی در تاریخ ادب و هنر ایران نهاده است. روایت های این منظومه، جدال بین خوبی و بدی است و نگارگر نیز، سعی کرده هم پای با مضمون، به بازنمایی خیر و شر و طبقات اجتماعی مختلف، از والاترین طبقه که خاص پیامبران الهی و امامان است، تا طبقات درباری، مردمان عادی و انسان های دون مرتبه و گناهکاران بپردازد. از این روی، این اثر ضمن مصورسازیِ متن ادبی این روایت بی همتا، منبعی ارزشمند در خوانش فرهنگ و ادبیات عامه در عصر ترکمانان است که تلاقی دیدگاه شاعر و نگارگر را در دو وجه حماسی و مذهبی و حساسیت های آن ها را در نمایش طبقات اجتماعی مختلف نشان می دهد. هدف این پژوهش، ضمن خوانش طبقات اجتماعی و انواع شخصیت پردازی ها در متن و تصویرِ نسخه مصور خاوران نامه موجود در کاخ گلستان، شناسایی و تطبیق نوع پوشاک آن ها در تصاویر است تا لایه های پنهان فرهنگ آن روزگار را شناسایی کند. پرسش این است که چه شخصیت هایی در متن و تصویر نسخه خاوران نامه نقش بسته است؟ و چه ارتباطی بین انواع پوشاک در توصیف و بازنمایی شخصیت ها در نگاره های نسخه خاوران نامه وجود دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهند که شخصیت های نسخه خاوران نامه برحسب وجوه ادبی و طبقات اجتماعی ، در دو حوزه متن و تصویر دارای گونه های متنوع و مشابهی هستند؛ لیکن در ترسیم پوشاک، به دلیل فقدان اطلاعات لازم در متن ادبی، نگارگر از رسم زمانه و فرهنگ عامه آن روزگار بهره برده است. این تحقیق از حیث هدف بنیادین کاربردی و از نظر روش، استقرایی با رویکرد تطبیقی است.
۱۴.

واکاوی کارکردهای توصیف بنا در ساختار رمان سال بلوا نوشته عباس معروفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری ادبیات عناصر داستان عباس معروفی سال بلوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۲۴
این مقاله برآن است تا با استخراج، طبقه بندی و تحلیل کارکردهای توصیف بناهای موجود در رمان سال بلوا از عباس معروفی به واکاوی این کارکردها در شکل گیری ساختار، و بنابراین تأثیرات آن بر متن و رابطه آن با مخاطب بپردازد. نتایج پژوهش نقش معماری و حضور ابنیه را به عنوان عناصری فعال در ابعاد مختلف این رمان نشان می دهد. این کارکردها را می توان بدین شکل دسته بندی کرد: 1. کارکرد حقیقت نمایانه ابنیه در داستان؛ 2. تأثیر ابنیه بر پی رنگ داستان؛ 3. نقش ابنیه در فضاسازی و صحنه پردازی؛ 4. تأثیر سمپاتیک و نوستالوژیک توصیف بنا؛ 5. تأثیر در پرورش شخصیت ها و شخصیت پردازی؛ 6. معماری عنصر نظام بخش رویداد و رویداد عنصر هویت بخش معماری. این مطالعه موردی درعین حال که به استنطاق شیوه روایتگری نویسنده ای چون معروفی و نقش معماری در آثار او می پردازد، واگشاینده پیوند معماری با ادبیات خواهد بود که در اثر داستانی فارسی به شکل گسترده ای نمود یافته است.
۱۵.

بس گانگیِ رنگ در آثار نقاشی پساامپرسیونیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژیل دلوز نقاشی قرن 19م پساامپرسیونیسم بس گانگیِ رنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۷
پساامپرسیونیسم در نقاشی، مجموعه آثاری است که در دو دهه ی پایانی قرن نوزدهم در اروپا پدید آمدند و با اینکه هیچ گاه هنرمندان آن یک گروه رسمی را تشکیل ندادند، آثار ایشان در پی جبران ضعف ها و کاستی های امپرسیونیسم بود. مسأله تحقیق حاضر بر بس گانگی یا بیشینگیِ تنوع رنگ از تمامی طیف ها و گردآمدن همه ی آنها در یک تابلو نقاشیِ پساامپرسیونیسم تأکید دارد. بس گانگی در این تحقیق، از مفاهیمی است که از فیلسوف فرانسوی ژیل دلوز وام گرفته شده و روشی است برای توضیح تکثرات پدیدآمده در موجودات جهان به طوری که این گردهم آیی، راه های نوینی را در برابر طبیعت می گشاید. هدف این تحقیق توصیف چگونگی پدیدآمدن بس گانگی رنگ در پساامپرسیونیسم می باشد و به این پرسش پاسخ می دهد که بس گانگی رنگ بر کدام بخش ها و حوزه های نقاشی اثر می گذارد و نتایج آن چیست؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، شیوه تجزیه وتحلیل آثار کیفی و روش گردآوردی داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای می باشد. نتیجه این که بس گانگی رنگ، علاوه بر تأثیر در حوزه ی بیان، پاسخی وحدت گرایانه به تقابل های دوگانه ی تاریخی هنر نقاشی غرب است و پساامپرسیونیسم، به مدد نیروی بس گانه ی رنگ این تقابلات را به وحدت می رساند. بس گانگیِ رنگ حاصل به کارگیری ماشین های بیانی ای می باشد که با نقطه، خط، لکه و سطح کار می کنند.
۱۶.

خوانش تاریخی – تطبیقی پوشاک و آرایۀ نقوش انسانی سفال گلابه ای نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال گلابه ای نیشابور نقوش انسانی فیگور زنانه فیگور مردانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۱۵۵
نقوش انسانی یکی از انواع آرایه های به کاررفته در سفال گلابه ای نیشابور در سده های نخست اسلامی است که به روش پدیدارشناسانه، به الگوهای "زنانه" و "مردانه" نام گذاری شده است. پژوهش حاضر پدیدارشناسی صرف را برای الگوبندی جنسی نقوش بسنده نمی داند و با هدف بازخوانی جنسیّت فیگورها، در صدد پاسخگویی به این مسائل است: بازخوانی تطبیقی- تاریخی اسلوب پوشاک نقوش انسانی سفال نیشابور، چگونه به تشخیص جنسیّت فیگورها کمک می کند؟ کارکرد غالب نقش مایه های ساسانی در سفال نیشابور تزئینی است یا نمادین؟ جامعه آماری پژوهش حاضر، 14 نقش است که از میان 50 نمونه، با تأکید بر الگوهای "مردانه" و "زنانه"، یا تحلیل شده در پژوهش های پیشین انتخاب شده است تا با منابع کتابخانه ای– اسنادی، در مطالعه ای تطبیقی- تاریخی، به ارزیابی دوباره جنسیّت الگوها بپردازد. بر اساس یافته های این پژوهش: اسلوب پوشاک نقوش انسانی سفال نیشابور با پوشاک درباریان وراء رود (ماوراءَالنّهر) و خراسان در دوره های نخست اسلامی همانند است. کارکرد غالب آرایه های ساسانی در سفال سامانی، تزئینی است. درنهایت، این مقاله برخی نقوش موسوم به "زنانه" را متعلق به جوانان پیراسته یا نوجوانان نابالغ درباری می داند.
۱۷.

تحلیل ویژگی های شخصیت پردازی در نگاره های شاهنامه تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر عصر صفوی مکتب نگارگری تبریز شاهنامه نگاری شاهنامه تهماسبی شخصیت پردازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۴ تعداد دانلود : ۳۵۴
نیمه نخست قرن دهم ه.ق، از مهمترین ادوار فرهنگی هنری ایران به شمار می رود که نگارگری در آن رشد بی سابقه ای یافت. شاه تهماسب اول صفوی که شیفته ی هنر نگارگری بود، پس از رسیدن به سلطنت به حمایت نگارگران پرداخت و هنرمندان زیادی را از مکاتب هرات تیموری و تبریز و شیراز ترکمان به خدمت گرفت؛ این گونه بود که یکی از درخشان ترین مکاتب نگارگری ایران در تبریز رونق یافت. شاهنامه تهماسبی از آثار ممتاز این دوره است که تکمیل آن ده ها سال به طول انجامید. از ویژگی های قابل توجه این نسخه، تنوع در شخصیت پردازی است که ناشی از رویکردهای متنی، تحولات هنری، نوآوری و خلاقیت هنرمندان و حمایت شدید دربار بوده و در به تصویر کشیدن شخصیت های شاهنامه تاثیرگذار بوده است . هدف از این پژوهش، شناسایی ویژگی های کیفی و تنوع گونه های مختلف شخصیت پردازی در نگاره های شاهنامه تهماسبی است. پرسش این است: چه ویژگی های کیفی در شخصیت پردازی نگاره های شاهنامه تهماسبی به کار رفته است؟این پژوهش، به روش تاریخی-تحلیلی انجام پذیرفته و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای-اسنادی و تجزیه و تحلیلِ آن بر پایه مطالعات کیفی است. بدین سان جامعه پژوهش شامل 9 نگاره از شاخص ترین نگاره های شاهنامه تهماسبی می شود که با توجه به قابلیت های تصویری، وفور پیکرنگاری و تنوع شخصیت پردازی ، از بخش های مختلف این نسخه انتخاب گردیده اند. نتایج، حاکی از آن است که نگارگران شاهنامه تهماسبی، در بازنمایی شخصیت ها، بر شدت و اغراق ویژگی ها افزوده و به ساختارشکنی و نوآوری توجه داشته اند. می توان اذعان داشت ظهور برخی ویژگی های متمایز در شخصیت پردازی همچون تغییر در تناسبات انسانی، عریانی، اغراق در بازنمایی، کاربست رنگ، نوع جامگان، زاویه دید و جلوه های متافیزیکی، نتیجه جسارتی است که شاه تهماسب با حمایت های بی دریغش از هنرمندان، به ایشان منتقل نموده است. در نتیجه هنرمندان، ویژگی های بصری متفاوت و سلیقه ی شخصی خود را در آثار به کار بسته اند.
۱۸.

تحلیلی بر نقوش جانوران ترکیبی در آثار زرین سکاها، موجود در گنجینه طلایی موزه ارمیتاژ روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر ایران سکاها گنجینه آثار زرین موزه آرمیتاژ جانوران ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۷۰
سکاها اقوامی کوچ نشین و جنگجو بودند که در سده های ابتدایی هزاره اول ق.م در بخش غربی و شرقی دریای کاسپین سکنی گزیدند. اینان به زبان ایرانیان آن دوره سخن می گفتند و در منابع و متون کهن به سکاهای ایرانی معروف شدند. فرهنگ و هنر این قوم متناسب با نوع زندگی آنان، بیشتر در حوزه فلزکاری، به ویژه ساخت گنجینه آثار زرین بوده است. نوع تزیینات، تکنیک ساخت و فرم این آثار در مقایسه با سایر تمدن های هم عصر، دارای شاخصه های خاص است. یکی از این ویژگی ها، به کارگیری نقوش جانوران ترکیبی است که بر هنر دیگر جوامع تأثیر گذار بوده است. موزه ارمیتاژ روسیه، مجموعه آثار زرین چشمگیری از سکاها در اختیار دارد که در سال های اخیر رونمایی شده و فاقد مطالعات تخصصی برای شناسایی نقوش و کیفیت تصویری آثار است. این مجموعه تنوعی از گنجینه آثار زرین باکیفیت و با قابلیت های کاربردی متفاوت را نمایش می دهد که با نقوش جانوران ترکیبی مزین شده است. در این پژوهش به دنبال آن بودیم تا بدانیم ویژگی های بصری این آثار چگونه بوده است و نقوش جانوران ترکیبی با چه کیفیتی طراحی و اجرا شده اند؟ جامعه بررسی این پژوهش را ۲۲ اثر زرین مربوط به سکاها موجود در موزه ارمیتاژ تشکیل می دهد. نتایج به دست آمده نشان از به کارگیری فرم، تکنیک های دقیق و رویکردهای متنوع در طراحی و اجرای نقوش جانوران ترکیبی دارد که این آثار را دارای ارزش بصری ممتازی می کند. جانوران ترکیبی ۳۱ درصد از مجموع نقوش جانوری این مجموعه را به خود اختصاص داده اند که شامل نقوش ترکیبی حیوان-حیوان، حیوان-انسان و انسان-حیوان است. شناخت آثار این قوم، به عنوان قومی ایرانی و به ویژه تأثیر نقوش جانوران ترکیبی آنان در دوره های مهم هنر ایران می تواند ما را در یافتن و کشف بسیاری از راز و رمزهای آثار گذشتگان مانند هخامنشیان و اشکانیان یاری کند. این پژوهش به روش تاریخی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای- اسنادی انجام شده است.
۲۰.

مطالعۀ تطبیقی ساختار خط شکسته در آثار درویش عبدالمجید طالقانی و یدالله کابلی خوانساری؛ منتخب شکسته نویسان قدما و معاصران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوش نویسی خط شکسته سبک قدما سبک معاصران درویش عبدالمجید طالقانی یدالله کابلی خوانساری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
خط شکسته، از خطوط زیبای جهان اسلام، سومین گونه از خطوط خوش نویسی ایرانی است که در اوایل قرن یازدهم هجری ابداع شد و در سیر تکامل، توسط درویش عبدالمجید طالقانی به کمال رسید. از شیوۀ درویش و پیروان او امروز با عنوان سبک و شیوۀ قدیم قلم شکسته یاد می شود. با گذشت چند قرن و پس از رخوت صد سالۀ اخیر، یدالله کابلی خوانساری به این قلم جان تازه ای بخشید. در شیوۀ او هر اثر، فرم، فضا و ترکیب خاص خود را پیدا کرد و همین تنوع و تازگی باعث نام گذاری سبک جدید (معاصر) قلم شکسته شده است. هدف اصلی این مقاله، مطالعۀ تطبیقی ساختار خط شکسته در آثار درویش عبدالمجید طالقانی، یدالله کابلی خوانساری؛ منتخب هنرمندان دو سبک قدیم و معاصر است. در جهت نیل به این هدف سعی بر آن است که به این سؤال پاسخ داده شود که چه وجوه تشابه و تمایزی در ساختار خط شکستۀ درویش عبدالمجید و یدالله کابلی وجود دارد؟ جامعۀ آماری این پژوهش مجموعۀ آثار این دو خوش نویس است که به صورت تصادفی و بر اساس نمونه های منتشرشدۀ در دسترس انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار خط شکسته در آثار این دو هنرمند، ضمن دارا بودن وجوه مشترکی مانند تنوع شکل حروف و کلمات، جویده نویسی در فضای کشیده ها و استفاده از مرکب های رنگی، تفاوت هایی با یکدیگر دارند که قانون مندی بیش تر حروف و کلمات، ترکیب بندی های خوانا و به دور از پیچش های نامتعارف در آثار درویش و اعمال سلیقه بیش تر و نقاشی گونه تر کردن قطعه در آثار کابلی از جملۀ آن هاست.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان