دیالکتیک وجود و حضور در ساحت فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
173 - 188
حوزه های تخصصی:
وجود و حضور دو اصل و مبنا در عرصه هستی شناسی و معرفت شناسی حکمت صدرایی است. ملاصدرا در بُعد هستی شناسی بر اساس اصالت وجود، حقیقت وجود را موضوع فلسفه قرار می دهد. گرچه وی در برخی مواضع مانند ابن سینا از موجود بماهوموجود به عنوان موضوع فلسفه نام می برد، اما در نهایت مسیر خود را جدا کرده و حقیقت وجود را به عنوان موضوع فلسفه برمی گزیند. وی در اثبات موضوع فلسفه همچون فلاسفه پیشین، دو ملاک بداهت و کلیت را مد نظر داشته است. بداهت و کلیت وجود در فلسفه صدرا ناظر به حقیقتی است که عین خارجیت و مبدئیت اثر است، اما بداهت و کلیت موجود در فلسفه ابن سینا ناظر به مفهومی است که با وسعت خود، تمامی موجودات عالم را به صورت تشکیک وار در برمی گیرد. موضوعیت حقیقت وجود در حکمت صدرایی و محوریت آن در مباحث و مسائل فلسفی مستلزم محوریت حضور در عرصه معرفت شناسی این حکمت است؛ چرا که معرفت به حقیقت وجود جز از طریق فهم حضوری و شهودی امکان پذیر نیست و آنچه از حقیقت وجود در محدوده ذهن و از طریق معرفت حصولی برای آدمی به دست می آید، نمایی ضعیف از آن است. وجود مجلای حقیقت و حضور است و این تنیدگی وجود و حقیقت و حضور شاکله هستی شناسی و معرفت شناسی فلسفه ملاصدرا را تشکیل می دهد.