حمید عبدالهیان

حمید عبدالهیان

رتبه علمی: دانشیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

تحلیل انسان شناختی شخصیت کیخسرو در شاهنامه فردوسی برمبنای نظریه عمومی جادو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه کیخسرو انسان شناسی جادو مارسل موس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۳۰
شاهنامه فردوسی پر از داستان هایی است که در اساطیر ریشه دارند. شخصیت های داستان ها را می توان از چشم اندازهای گوناگون تحلیل کرد. کیخسرو از شخصیت های برجسته در داستان های اساطیری است. در پژوهش حاضر، با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بهره گیری از روش تحلیل محتوا و با تأکید بر رویکرد انسان شناختی مارسل موس و نظریات الیاده درباره جادودرمانگران، شخصیت کیخسرو و کنش های جادوانه او تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد که کیخسروِ تورانی ایرانی بالقوه جادوگر است و ویژگی های شخصیتی و کنش هایی دارد که در جادوگران یافت می شود. کیخسرو چون شاه کاهنی مسلط بر عناصر چهارگانه و رازآموخته در جادوگری، با روش های نامرسوم جادویی افراسیاب را شکست می دهد و جنگ بزرگ را به پایان می رساند.
۲.

بررسی تطبیقی توصیف فنون جنگی شاهنامه و معلقات سبع با تکیه بر فن مبالغه (موردپژوهی سروده «رستم و سهراب» و «معلقه عمر بن کلثوم»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فنون جنگی تصویرسازی شاهنامه معلقه عمرو بن کلثوم مبالغه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۴
جنگ و جنگاوری یکی از زمینه های مشترک میان متون حماسی است. حجم زیادی از این متون به توصیف جنگ و شیوه ها و فنون جنگی اختصاص دارد. بزرگ نمایی و زیاده روی در وصف، از ویژگی های اصلی این قسم از متون است. توصیف صحنه های رزم و پیکار در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی و معلقات عربی، مبتنی بر مبالغه، این سروده ها را به یکدیگر پیوند می زند. در مقاله حاضر، با نگاه تطبیقی به رزم «رستم و سهراب» در شاهنامه و معلقه «عمرو بن کلثوم» تلاش گردید با تحلیل ابیات، گونه های مبالغه و تصاویر حاصل از آن در ابیات رزمی مورد تحلیل قرار گیرد. این بررسی نشان می دهد که در توصیف های مبالغه آمیز هر دو شاعر، عناصر طبیعی در محور این ترفند بدیعی قرار دارد که به مدد ابزارهای بیانی، به ویژه تشبیه و استعاره، آفریده شده اند. در اغراق های پیکار «رستم و سهراب» علاوه بر بخش حسی، گاه بُعد روانی تصویر می شود؛ اما در معلقه عمرو بن کلثوم، اغراق های شاعر فراتر از امور حسی و بصری نمی رود و امور انتزاعی به دایره توصیفات او راه ندارد. از اقسام مبالغه نیز، غلو در شعر فردوسی نمود بارزی دارد؛ حال آن که در معلقه عمرو بن کلثوم دو گونه تبلیغ و اغراق، بیشتر خودنمایی می کند.
۳.

بررسی و تحلیل تطبیقی ساختار صرف و نحوی در قصاید ناصرخسرو و سنایی با تکیه بر وجه غالب با تمرکز بر یک قصیده معروف از هر شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصاید ناصرخسرو قصاید سنایی ساختار صرف و نحو وجه غالب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۵۳۹
تحلیل ساختار صرف و نحو متون نظم و نثر با بررسی آماری آسان تر می شود. این بررسی نشان می دهد دو شاعر برای بیان مقصود خود از چه شگردهای آشنایی زدایی در ساختار صرف و نحوی اشعارشان استفاده کرده اند. ناصرخسرو و سنایی از قصیده سرایان برجسته ادب فارسی اند. بررسی ساختار صرف و نحوی دو قصیده که در بحر هزج سروده شده، بیانگر بسامد بیشتر وجه خبری، انواع صفات، حروف ربطِ هم پایه ساز و جملات ساده در اشعار ناصرخسرو است؛ درحالی که میزان جابه جایی افعال، حروف اضافه و حروف ربطِ وابسته ساز بسامد بیشتری در شعر سنایی دارد که به فنی ترشدن زبان شعر سنایی انجامیده است. بررسی آرایش واژگانی اشعار نشان می دهد شعر ناصرخسرو به حالت بی نشان و معیار نزدیک تر است. بسامد بیشتر واژگان مرتبط با موضوع «خرد» در شعر ناصرخسرو و فراوانی بیشتر واژگان مرتبط با مضمون «عشق» در شعر سنایی تا حدّ بسیاری با وجه غالب اشعار هر شاعر ارتباط دارد. این پژوهش، با تمرکز بر یک قصیده از سنایی و ناصرخسرو، نشان می دهد وجه غالب رابطه مستقیم و معناداری در شکل دهی به ساختار صرف و نحوی و آرایش واژگانی قصاید داشته است؛ به گونه ای که یکی از دلایل تغییر محسوس ساختار صرف و نحوی اشعار ناصرخسرو با اشعار سنایی تغییر وجه غالب در اشعار هر شاعر است که سبب تشخّص سبکی در شعر این دو شاعر شده است. این پژوهش الگویی برای بررسی ویژگی های زبانی و ادبی شاعران به دست می دهد که نتایج شایان ذکر و مستندی را می تواند ارائه کند.
۴.

مؤلفه های معناباختگی در «ملکوت» بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معناباختگی داستان معاصر فارسی بهرام صادقی ملکوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۴۷۲
توجه داستان نویسان معاصر ایران به ادبیات غرب امری انکارناپذیر است. جریان تئاتر معناباخته (Absurd) یکی از جریان های پیش رو و شناخته شده در تئاتر است که تقریباً در دهه پنجاه قرن بیستم میلادی آغاز گردید و حوزه تأثیرش به سرعت به ادبیات داستانی انگلیسی و دیگر زبان ها نیز کشیده شد. در بین نویسندگان ایرانی، می توان بهرام صادقی را متأثر از جریان یادشده دانست. مقاله حاضر سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا مؤلفه های معناباختگی در «ملکوت» بهرام صادقی وجود دارد؟ براساس آن، می توان ملکوت را اثری معناباخته محسوب کرد؟ در این مقاله، ابتدا زمینه های اجتماعی، سیاسی و ادبی، آنگاه پیشینه و پیشتازان جریان معناباختگی در ادبیات اروپا معرفی شد ه است. در مرحله بعد، براساس پژوهش های معتبر صورت گرفته درباره ادبیات معناباخته به مؤلفه سازی معناباختگی در ادبیات پرداخته شد ه است. در سومین مرحله، برای مؤلفه های برشمرده نمونه های متعددی از متن اثر یافته ایم و ذیل هر مؤلفه به بحث و بررسی درباره رابطه آن ها پرداخته شد ه است. صادقی در داستان ملکوت از اغلب مؤلفه های مهم معناباختگی استفاده کرد ه است و در خلق وضعیت و جهانی پوچ که به اشکال مختلف با عمیق ترین لایه های وجودی شخصیت های داستان در ارتباط است، موفق می نماید. از این رو، ملکوت را می توان اثری خصیصه نما در ادبیات داستانی معناباخته فارسی در نظر گرفت.
۵.

تحلیل گفتمانی داستان «خانه روشنان» گلشیری با استفاده از نظریه راجر فالر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان متن راجر فالر گلشیری خانه روشنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۱ تعداد دانلود : ۴۸۰
یکی از رویکردهایی که در نقد داستان از منظر زبان شناختی بسیار متحول شده، نظریه راجر فالر است. این نظریه آمیزه ای از نظریات دستورزبان گشتاری چامسکی و زبان شناسی نقش گرای هالیدی است. ازآنجاکه داستان «خانه روشنان» گلشیری به شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده و فالر نیز معتقد است، در چنین داستان هایی، روساخت به فهم ژرف ساخت کمک می کند، در مقاله حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای و با رویکرد زبان شناختی برمبنای نظریه زبان شناختی فالر، داستان «خانه روشنان» تحلیل شده است. نتایج این تحقیق حاکی است نوع گشتار و شیوه جریان سیال در این اثر باعث به هم ریختگی ساختار نحوی جملات، عدم پیروی از قواعد دستوری، تکرار مرجع ضمایر، ایجاد ضرباهنگ و موسیقی در کلام، کاربرد تضادهای تداعی گر و تکرارهای مبتنی بر تأکید، سردرگمی مخاطبان، و ایجاد تعلیق و تعویق در کلام می شود. شخصیت اصلی این اثر، کنشگر و راویانِ جمع، همگی، منفعل و حسی ادراکی اند. گویی، نباید کلامی ضدایدئولوژی غالب متن بر زبان رانند که باعث برهم خوردن فضای تک صدای متن شود. گلشیری در این اثر نیز خواسته مانند بقیه آثارش به مشکلات جامعه نقب بزند و قضاوت های مداخله جویانه اش را در متن حاکم کند. از حیث نگاه به متن، نویسنده گاه از منظر بیرونی به متن پرداخته و خود را قادر به فهم ادراکات اشخاص داستان ندانسته و گاه از منظر درونی متن را کاویده و گرایش های شناختی خود را با متن همگام کرده است. از حیث بازنمود گفتار و اندیشه نیز این اثر هم از گفتار باواسطه (مستقیم آزاد) استفاده کرده است و هم از گفتار بدون واسطه و مستقیم. هردوی این شیوه ها توانسته تا حد امکان مکنونات درونی و کلامی شخصیت های اصلی و فرعی را بازنماید.
۶.

هویت جغرافیایی در شهنشاه نامه صبا، به مثابه مؤلفه کلان هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۷۰
عنصر اصلی احساس هویت ملی، سرزمین مشترک است. احساس تعلق به یک سرزمین همواره با ملاحظات جغرافیایی شروع می شود و همیشه میان دلبستگی به آن و احساسات جهانی نوعی تعارض و کشمکش وجود دارد که نقش هویت ملی را آشکارتر می کند. تعرض به مرزهای هویتی ایران، در پی جنگ های ایران و روس، در شمار مهم ترین حوادث تاریخ معاصر است. شهنشاه نامه صبا به عنوان اثری شاخص در این برهه حساس شکل می گیرد. در این پژوهش میزان توجه صبا به مرزهای ایران و حساسیت وی، نسبت به هویت جغرافیایی را با روش تحلیلی توصیفی و با رویکرد تحلیل محتوا، مورد بررسی قرار می دهیم. بسامد بالای واژه مرز در شهنشاه نامه و تأکید صبا روی شهرهای مرزی ایران همراه با تأسف وی نسبت به شکست ایرانیان در جبهه های مرزی یا تعصب نسبت به پیروزی های عباس میرزا نشان می دهد میزان بازتولید مؤلفه های هویت جغرافیای در این اثر به مراتب از سایر مؤلفه های هویت ملی بالاتر است.
۷.

بررسی راهبردهای ایدئولوژیکی شاهنامه در تولید گفتمان برتری ایرانیان پیکره مطالعه شده: داستان رستم و چنگش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک مربع ایدئولوژیک شاهنامه رستم و چنگش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۵۶۸
نقش و کارکرد ایدئولوژیک زبان در شاهنامه یکی از مباحثی است که تاکنون کمتر با رویکردی نظریه محور به آن توجه شده است. این پژوهش در پی بررسی این مسئله است که فردوسی در شاهنامه چگونه از زبان در جهت القای ایدئولوژی برتری ایرانیان بهره برده است و با استفاده از چه سازوکارهای کلامی ای، توانسته این مسئله را گفتمان سازی کند. برای نیل به این هدف، در پژوهش حاضر از چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی مبتنی بر رهیافت تئون ون دایک (2005 و 2000) استفاده شده است. نبرد "رستم و چنگش" در داستان "رستم و خاقان چین" پیکره تحقیق حاضر است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که فردوسی با استفاده از راهبردهای ایدئولوژیکی کلامی نظیر قطب بندی، بازنمایی مثبت گروه خودی، بازنمایی منفی گروه دیگری، واژگان گرایی، توصیف کنشگران و تعمیم بخشی، توانسته ایدئولوژی برتری ایرانیان را گفتمان سازی کند.
۸.

ساختار ساختارها در اشعار ناصرخسرو با تکیه بر وجه غالب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار ساختار ساختارها وجه غالب دیوان ناصرخسرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۶۸۵
ساختار ساختارها در دیوان ناصرخسرو بر وجه غالب «خردگرایی» استوار است و تمام مایگان ها و ساختارهای کوچک و بزرگ در اشعار ناصرخسرو حول آن سامانمند می شوند یا از طریق تقابل با یکدیگر آن را تقویت می کنند و کارکرد اثبات مدّعای شاعر حول محور یقین (و نه حدس و ظن) می گردد. ساختار اندیشه ای دیوان ناصرخسرو (در ساحت سیاسی، مذهبی و ...) بر مبنای تقابل و تضاد با دستگاه حاکمه خلفای عباسی و سلجوقیان بنا نهاده شده است و شاعر همیشه «خرد» را معیار قضاوت خود برای محاجه و غلبه بر مخالفان قرار می دهد و حتی اعتقادات اسماعیلی خود را با رویکردی خردگرایانه مطرح و اثبات می کند. «تمسک به دین (خاصه مذهب اسماعیلیه) حول محور خرد برای نجات از دنیا» درونمایه اصلی دیوان ناصرخسروست و خوشه های تصویری مرتبط با آن بیشتر تصاویر کانونی دیوان را تشکیل می دهد. بوطیقای هنری او بر محاکات استوار و جهان و قوانین آن در دیوان، ثابت و عقل پسند است. بسامد بسیار زیاد واژگان مرتبط با موتیف «خرد»، ساختار نحو استدلالی، استفاده متعادل از صور خیال، وجود مناظره ها و ... از مؤلفه های وجه غالب «خردگرایی» در ساختار ساختارهای دیوان است و سبب تفوّق قطب مجازی زبان بر قطب استعاری و زبان روشن، تک معنا و صریح اشعارش شده است. نتیجه نهایی اینکه عناصر، مایگان ها و ساختارهای گوناگون دیوان ناصرخسرو تابعی است از ساختار ساختارهای عصرش. این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی است و بر اساس آرا و رویکردهای ساختارگرایان و فرمالیست ها انجام شده است.
۹.

خرمیان و بازتاب باورهای خرمی در رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باور های خرمی اندیشۀ خوش باشی رباعیات خیام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۸ تعداد دانلود : ۲۰۱۸
خُرّمیان تداوم مزدکیان روزگار ساسانی بودند که در دورۀ اسلامی جنبش هایی را برضد خلافت عباسی بنیان نهادند. آیین خُرّمیان ماهیتی اَسرارآمیز، التقاطی و رمزآلود داشت. از مهم ترین باورهای آنان که در منابع اسلامی گزارش شده است، می توان به دعوت به شادی و خُرّمی، تکریم آیینی شراب، بیان رمزآلود و تناسخ اشاره کرد. به گزارش منابع تاریخی، حیات خُرّمیان در ایران تا دورۀ سلجوقی و چند دهه پس از وفات خیام تداوم یافته است. یافته های این پژوهش بیانگر مضامین مشترکی است که حاکی از بازتاب پاره ای از باورهای بنیادین خرمی در مضامین محوری رباعیات خیام است. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استناد به گزارش های معتبر تاریخی و منابع اصیل در زمینۀ رباعیات خیام، در پی آن است تا ضمن بررسی آیین خرمی و تداوم حیات آن، از بازتاب پاره ای از باورهای بنیادین آن در رباعیات خیام سخن گوید.
۱۰.

نقد کاربست ساختگرایی تکوینی گلدمن بر رمان های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعه انتقادی ساختگرایی تکوینی رمان ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۵۳۰
جامعه شناسی رمان به عنوان یکی از روش های تحلیل، در سال های اخیر مورد توجه جامعه ادبی قرارگرفته است؛ با این حال، کاستی ها و نارسایی هایی در کاربرد رویکردهای این روش برای نقد رمان های ایرانی وجود دارد که مطالعه انتقادی آن را ضروری می سازد. در این پژوهش انتقادی، ده مقاله علمی- پژوهشی که به نقد جامعه شناختی رمان های ایرانی براساس رویکرد ساختگرایی تکوینی گلدمن پرداخته اند مطالعه شده است. این مطالعات نشان می دهد که پژوهش های کامل و جامع در اقلیت قرار دارد؛ چراکه کاربست این رویکرد مستلزم رعایت شرایطی است که بی التفاتی پژوهشگر نسبت به آنها گاه منجر به ناکامی مطالعه شده است. برخی از نارسایی ها به درک نادرست پژوهشگر از مفاهیم نظری و درنتیجه عدم تبیین و کاربست آنها در متن، افتادن در دام تقلیل گرایی و اعمال اجزایی از نظریه بر متن به جای کل آن، عدم شناخت روش و اهداف نظریه، بی التفاتی پژوهشگر نسبت به بستر اجتماعی خلق نظریه، سهل انگاری در انتخابِ متنی همسو با نظریه و نیز ضعف تفکر انتقادی پژوهشگران در فرایند مطالعه منظرگرایانه اثر معطوف است. شناسایی، طبقه بندی و تحلیل این آسیب ها با روش فراتحلیل، هدف مطالعه حاضر بوده است.
۱۱.

روایت شناسی سفرنامه ها کلاویخو: بازسازی زندگی روزمره در قرن هشت و نه خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برد تشکل سیاسی هیجان نبرد ابژه جغرافیای ایدئولوژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۳۵۵
این مقاله به رابطه تحلیلی بین اصول آکادمیک و رشته های ارتباطات و مطالعات فرهنگی و نسبت آنها با مطالعات انسان شناختی از جمله سفرنامه ها و بازمانده های تولیدات تاریخی قرون گذشته ، از یک سو، و مسائل روش شناختی بازسازی شواهد تاریخی از سوی دیگر، می پردازد تا جنبه های بافتارشناسانه زندگی روزمره در گذشته را آشکار کند. لازم به توضیح است که منظور از بافتار، همان جزئیات زندگی روزمره است که اغلب در تاریخ نگاری، آن طور که «مکتب آنال»[1] می خواهد، مورد غفلت واقع شده است. این مقاله با روش تحلیل متن، به مطالعه زندگی روزمره مردم ایران در عصر ماقبل صفوی (قرن هشتم خورشیدی) یعنی عصر مغول و تیموریان و از منظر سفرنامه کلاویخو (نماینده پادشاه اسپانیا و جهانگرد اسپانیایی)، می پردازد. ضمناً این مقاله تفاوت بین دو تحلیل سفرنامه کلاویخو و تذکره الاولیاء عطار نیشابوری را نشان می دهد؛ به ویژه اینکه عطار نیشابوری مشاهداتش را با توجه به تجربه زیسته اش تنظیم کرده بود، در حالی که کلاویخو ایرانی نبود و تجربه زیسته ایرانی نداشته است و صرفاً مشاهده گر مشارکت کننده بوده است. در عین حال مشاهداتش برای فهم بافتار و بستر زندگی روزمره ایرانی در زمان ماقبل صفویه اهمیت فراوانی دارد. این مطالعه را با تأکید بر خوراک، پوشاک و مسکن از یک سو و فرهنگ سیاسی مردم و دولت از سوی دیگر انجام خواهم داد. در پایان مقاله، رابطه بین ساخت قدرت و زندگی روزمره را بحث می کنم تا روایتی جدید را از زندگی روزمره در عصر مغول و تیموریان ارائه کنم.
۱۲.

کنش های گفتاری پنج گانه در شعر «صدای پای آب» سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صدای پای آب سپهری نظریه کنش گفتار سرل جهان بینی آرمانی شاعر کنش های گفتاری پنج گانه آستن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۸۷
یکی از دیدگاه های تحلیل متن، که براساس آن می توان مفاهیم بلاغی و ادبی را در واحدهای کوچک زبانی (جمله) بررسی کرد، نظریه فلسفه زبانی «کنش گفتار» است. مقاله حاضر شعر «صدای پای آب» سهراب سپهری را براساس این نظریه تحلیل می کند. این شعر براساس الگوی اصلاح شده کنش های گفتاری پنج گانه جی. آر. سرل، و سه شیوه تأثیرگذاری نگارنده بررسی شده است. پس از تبیین اصطلاحات و اصول نظریه کنش گفتار و تبیین مفهوم سه شیوه تأثیرگذاری متناسب با این نظریه، ذیل هرکدام از کنش های پنج گانه (اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی)، جمله هایی از شعر جهت نمونه بررسی شده است. سپهری کنش های اظهاری و عاطفی را در همه بندهای شعر، و کنش ترغیبی را در بیش از نیمی از بندها انجام داده، اما کنش تعهدی و اعلامی را در هیچ کدام از بندها انجام نداده است. شاعر برای شدت بخشیدن به تأثیر سخنش، از قابلیت هایی نظیر تکرار کنش ها، تشدید کنش ها و پیوند کنش ها استفاده کرده است. سپهری ازطریق کنش های اظهاری، ترغیبی و عاطفی، گذشته و حال جهان را شرح و نقد می کند و نیز با ارائه نوعی بینش شاعرانه و تبیین جهان آرمانی اش، مخاطب را به سبک خاصی از زندگی ترغیب می کند و در این راه از سه شیوه تأثیرگذاری به صورت خلاقانه استفاده می کند. سپهری به دلیل ویژگی ها و کاربردهای خاص کنش تعهدی و اعلامی نتوانسته است از آنها در این شعر استفاده کند.
۱۳.

بررسی مؤلفه ها و ابعادِ شناختیِ «راوی همه چیزدان» در ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات داستانی راوی دانای کل راوی همه چیزدان راوی مداخله گر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸۸ تعداد دانلود : ۸۷۵
راوی (قصه گو) در ادبیات داستانی کسی است که داستان را نقل می کند و این بدان معناست که کلیه حوادثی که در داستان نقل می شود به نوعی به راوی مربوط است؛ به طوری که تمام اجزای تشکیل دهنده ساخت وساز یک داستان به طور غیرمستقیم تحت تأثیر راوی است. راوی در عناصری مثل زمان، توصیف، معرفی شخصیت ها، و پیش برد حوادث پیرنگ نقش مهمی ایفا می کند و به صراحت می توان ادعا کرد که بدون راوی هیچ روایتی وجود نخواهد داشت. راوی در ادبیات داستانی از لحاظ جایگاه در داستان و ویژگی های شخصیتی و خصوصیات فردی به انواع متفاوتی از قبیلِ «همه چیزدان»، «مداخله گر»، «اغفال گر»، «قابل اعتماد»، و «غیرقابل اعتماد» تقسیم می شود و هر یک از این انواع نشانه ها و ابعادی دارد که می توان از طریق این نشانه ها به شناخت راوی دست یافت. از نشانه های راوی «همه چیزدان» می توان به «توصیف مکان»، «شناسایی شخصیت ها»، «خلاصه های زمانی»، و «اظهارات شخصی» اشاره کرد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای به بررسی مؤلفه ها و ابعاد شناختی راوی «همه چیزدان» در ادبیات داستانی می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر راویِ «همه چیزدان» یک راوی «مداخله گر» است، ولی هر راوی «مداخله گر» یک راوی «همه چیزدان» نیست. از طرف دیگر، نمی توان حکم کرد که راوی سوم شخص (دانای کل) همیشه یک راویِ «همه چیزدان» است و گاه دیده می شود که راوی سوم شخص (دانای کل) «همه چیزدان» نیست.
۱۴.

نقد شالوده شکنانة دو داستان از بیژن نجدی (روز اسب ریزی و شب سهراب کشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شالوده شکنی نقدادبی داستان معاصر ایران بیژن نجدی ژاک دریدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹۲ تعداد دانلود : ۶۰۰۹
نجدی، داستان نویس صاحب سبک معاصر، ازجهات بسیار نویسندة قابل تأملی است. در داستان های او به دلیل رویکرد متفاوت به زندگی بشری و عناصر فرهنگ ایرانی نکات قابل بحث بسیاری می توان یافت. این مقاله سعی کرده است از دیدگاه نقد جدید شالوده شکنی به بررسی دو داستان از نجدی بپردازد. این دو داستان عبارت اند از: روز اسب ریزی و شب سهراب کشان. نقد شالوده شکنانه براساس نظریة دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقدادبی به کار رفت. پایة نقد شالوده شکنانه بر یافتن تقابل های دوتایی و بحث برسر آن ها برای یافتن موارد تناقض و درنهایت رد پیش فرض های پذیرفته شده است. نتیجة این جستجوها معمولاً تردید در مبانی فرهنگی و باورهای پذیرفته شده ای است که پیشاپیش بدیهی دانسته می شود. تقابل ها در داستان های نجدی معمولاً برپایة تضاد بین انسان و حیوان؛ انسان و طبیعت؛ و انسان و تمدن است. در داستان روز اسب ریزی تقابل بین انسان/حیوان و آزادی/اسارت در درون مایة اصلی تناقض هایی ایجاد کرده است که از متن استخراج می شود. در داستان شب سهراب کشان تضاد بین دنیای خشن مردسالار و دنیای معصومانة کودکانه (تجربه/ناپختگی یا نقص/کمال) باعث ایجاد تضاد و تناقض می شود و در درون مایة داستان تردید ایجاد می کند.
۱۵.

تحلیل روایتگری صمد، یکی از رموز پدیدارشناختی رزم ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پدیدارشناسی شهادت رزم ایرانی روایتگری صمد پهلوانی ایدئولوژی وحدت گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۷
این مقاله به تحلیل پدیدارشناسانه روایتگری صمد شفیعی می پردازد. او که یکی از رزمندگان اهل تبریز بود، در اینجا به عنوان یک شخصیت منحصربه فرد و رزمنده ایرانی مورد تحلیل قرار می گیرد. وی در سال های نخستین جنگ عراق علیه ایران توانست (در 15 اردیبهشت 1360) یکی از شبه ملودی ها و متون بی نظیر رسانه ای را در باب روایتگری تجربه جنگ انعکاس دهد. روایتگری او در نوع خود بی نظیر است، مقاله نشان می دهد که با تحلیل پدیدارشناسانه متن روایتگری او می توان به خصلت های خالص رزم ایرانی ـ که در گذر تاریخ ایران از چهار خصلت 1. موحد بودن؛ 2. تسامح و پهلوانی رزمندگان؛ 3. تمدنی بودن؛ 4. عشق به میهن بهره می برد ـ دست یافت. این مقاله در حوزه چندرشته ای علم ارتباطات و جامعه شناسی، به خصوص جامعه شناسی تاریخی، قرار می گیرد و مدعی است که با این گونه تحلیل ها می توان به برخی اصول زندگی و هویت ایرانی که برای بسیاری هنوز هم به شکل فرهنگ و تمدن و هویت معمایی مطرح است، پی برد. مقاله نشان می دهد چگونه رزم ایرانی به دنبال برجسته کردن افراد به عنوان قهرمان نیست، بلکه شکست ها و تجربه های تلخ گذشته سبب شده است تا رزم ایرانی، با تمسک به ایدئولوژی وحدت گرا و توسل به خصلت های پهلوانی و مهر وطن، هنوز در پی اثبات مشروعیت تمدن خویش باشد. عنصر شهادت، در این فرایند، ارزش فرافردی و فراقهرمانی دارد؛ چرا که درجه والایی از فداکاری را انعکاس می دهد که قهرمان زنده از قهرمانی کمتر دیده می شود و درست به همین جهت است که رزم ایرانی را باید رزم ایرانی نامیده و ما آن را درخور شناخت و ابزار بازسازی هویت و فلسفه ایرانی می دانیم.بنابراین، مقاله با بازسازی روش شناسانه رزم ایرانی در رویتگری صمد، روشی درخور توجه را برای شناخت جلو ه ناشناخته رفتار رزم کردن در جنگ هشت ساله معرفی می کند. در این بازسازی، بیشتر بر تحلیل خصلت توحیدی رزم ایرانی تاکید خواهد شد.
۱۶.

داستان بیت؛ یک قالب داستانی تازه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ایجاز شعر فارسی شخصیت پردازی داستان پیرنگ داستان بیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۳۷
ادبیات غنی فارسی هنوز زمینه های ناگفته بسیاری دارد که شایسته است با دقت و نگرشی تازه تر بحث و بررسی شود. داستان بیت یکی از قالب های داستانی به کار رفته در شعر فارسی او کهن ترین دوره ها تا دوره معاصر است. تا جایی که نویسنده اطلاع داد تا کنون به این مقوله پرداخته نشده است و شایسته است که به عنوان یک قالب داستانی که ویژگی های مستقل دارد، مورد عنایت محققان قرار گیرد. همان گونه که از نامش پیداست، داستان بیت داستان کاملی است که در یک بیت نقل شود و عناصر ضروری و بایسته داستان را داشته باشد. با توجه به این که در یک بیت مجال برای داستان پردازی مفصل نیست باید حداقل هایی که برای داستان شدن یک روایت ضرورت دارند، شناسایی شوند. با توجه به منابع عناصر پیرنگ، شخصیت، عمل، زمان و مکان از شرایط لازم برای پیدایش داستان هستند و هر بیتی که این عناصر را داشته باشد، می تواند داستان بیت به شمار آید. نویسنده 22 بیت که به تنهایی داستان مستقلی را نقل می کنند، به عنوان نمونه از نخستین دوره شعر فارسی تا شعر معاصر استخراج کرده تا هم شخصیت پردازی، عمل، زمان، مکان و فضاسازی در این قالب کوتاه بررسی شده است. داستان بیت از سویی در ایجاز و اختصار شبیه به هایکوهای ژاپنی است و از سوی دیگر از لحاظ مختصرنویسی، ایجاز و پرهیز از توصیف به مکتب مینیمالیسم آمریکایی ماننده است. قالب پیشنهادی این مقاله بیشتر بر اساس ویژگی شکل (form) مشخص و جدا شده است. داستان بیت نقطه اتصال شعر و داستان در کوتاهترین و موجزترین شکلی است که هر دو را برداشته باشد
۱۷.

عوامل شاعرانگی در داستان های بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: داستان نویسی داستان معاصر ایران بیژن نجدی داستان شاعرانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۲ تعداد دانلود : ۹۹۵
بیژن نجدی (1376-1320) از نویسندگانی است که از عناصر شاعرانه در داستان های خود استفاده می کرد، به حدی که داستان های او را می توان داستان های شاعرانه دانست. معمولا تلاش در زمینه در آمیختن شعر و داستان موفق نبوده ولی در این مورد بجا افتاده است. استفاده نجدی از عناصر شاعرانه سنجیده است و به خوبی توازن آن با عناصر داستان حفظ شده است. منقدان عناصر شعر را در چهار گروه عمده دسته بندی کرده اند که عبارتند از: 1- عاطفه 2- تخیل 3- زبان و اسلوب بیان 4- موسیقی. از بین این چهار عنصر موسیقی به دلیل این که جنبه شعری آن بیشتر است و نجدی هم چندان در پی استفاده از آن در داستان هایش نیست، کنار گذاشته شده و سه عنصر اولیه در داستان های نجدی مورد بررسی قرار گرفته است.
۱۹.

مضامین و اندیشه های مشترک در داستانهای جلال آل احمد و ابراهیم گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جلال آل احمد ابراهیم گلستان داستان نویسی مضامین مشترک تاثیر داستانی تقلید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۸۷
جلال آل احمد و ابراهیم گلستان هر دو از نسل دوم داستان نویسان ایران به شمار می آیند. رفت و آمد نزدیک و تجربه های مشترک این دو نویسنده در دوران جوانی باعث شده است که بین داستانهای آنان بویژه در دوره اولیه زندگیشان، همانندیهای بسیاری دیده شود. آل احمد اندیشه های خود را از نظر زمانی زودتر از گلستان در داستانهایش مطرح کرده، ولی ابراهیم گلستان همان اندیشه ها را دقیقتر و سنجیده تر در قالب داستان در آورده است. آثار دو نویسنده از دو جنبه 1- محتوا و2- فنون داستانی مورد بررسی قرار گرفته است. از حیث محتوا در آثار این دو نویسنده- بخصوص در دوره اولیه داستان نویسی- شباهتهای بسیاری می توان دید. این همانندیها در نخستین مجموعه داستان دو نویسنده به اندازه ای است که می توان احتمال داد تحت تأثیر اندیشه های حزبی نوشته شده اند. از نظر محتوا جامعه افراد داستانهای نویسنده، شغل و جنس آنان بررسی شده است. از نظر فنون داستانی، آل احمد در آغاز تحت تأثیر نویسندگان قرن نوزده فرانسه و گلستان بیشتر تحت تأثیر نویسندگان امریکایی- همینگوی و تواین و بک- که نویسندگانی تازه شناخته شده بودند، می نوشت. هرچه فاصله فیزیکی واعتقادی آل احمد و گلستان بیشتر شد، تفاوت در داستانهای آنها هم بیشتر شد.
۲۰.

تاریخچه ترجمه آثار همینگوی و در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سبک هندی مقایسه سبک باروک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ترجمه
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط ترجمه شناسی
تعداد بازدید : ۲۵۵۷
ارنست همینگوی (1961-1899) داستان نویسی است که در ایران از زمان حیات خود شناخته شده بود و داستانهایش خوانندگان بسیاری داشت: نخستین کسی که همینگوی را به جامعه ادبی ایران معرفی کرد ابراهیم گلستان بود.....

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان