ولی گلمحمدی

ولی گلمحمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

بحران در روابط فراآتلانتیکی و ظهور اورآسیاگرایی در سیاست خارجی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۴۹
این مقاله به دنبال فهم نظام مند سازوکارهای چرخش ژئوپلیتیکی سیاست خارجی ترکیه به اورآسیاست. برخلاف دیدگاه های غالب که اورآسیاگرایی یا چرخش به شرق را نمودی از تغییر ساختاری در سیاست خارجی ترکیه و خروج آن از اتحاد فراآتلانتیکی تئوریزه می کنند، این مقاله ظهور اورآسیاگرایی را نه به عنوان یک تحول پارادایمی در نگرش ژئوپلیتیکی آنکارا بلکه واکنشی عمل گرایانه به شرایط در حال تغییر ساختاری، منطقه ای و سیاست داخلی ترکیه طرح می کند. بر این اساس، مقاله با مفهوم بندی ژئوپلیتیکی اورآسیاگرایی در سیاست خارجی ترکیه، این ایده اصلی را مطرح می کند که بازتوزیع قدرت و ثروت بین المللی با ظهور قدرت ها و نهادهای شرقی در ساختار حکمرانی جهانی، بحران در روابط فراآتلانتیکی، الزامات راهبردی ژئوپلیتیک در حال تغییر منطقه ای به ویژه محیط پیرامونی ترکیه، و پویایی های سیاست داخلی به ویژه بعد از کودتای نافرجام 2016، آنکارا را به سمت چندجانبه گرایی و تنوع بخشی به ایده های ژئوپلیتیکی سوق داده است. در چنین بستری، اورآسیاگرایی در سیاست خارجی ترکیه به معنای طرح جایگزینی در مقابل غرب گرایی سنتی این کشور نیست. .
۲.

سیاست فشار حداکثری آمریکا و راهبرد مهارگریزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۴۳
به موازات تحول در موازنه قدرت جهانی، نظم ژئوپلیتیکی خاورمیانه با گذار از عصر آمریکایی به  سمت یک وضعیت چندقطبی در حال تغییر است. وضعیتی که ناظر بر افول هژمونی ایالات متحده و ظهور قدرت های منطقه ای به منظور شکل دهی به نظم در حال ظهور خاورمیانه است. در این میان، ایران به عنوان یک دولت انقلابی و یک قدرت تجدیدنظر طلب، با اتخاذ راهبردهای نامتقارن سعی در به چالش کشیدن نظم بین المللی لیبرال و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک قدرت منطقه ای نظم ساز است. در نقطه مقابل، ایالات متحده با همراه ساختن متحدان بین المللی و منطقه ای خود و در قالب سیاست فشار حداکثری به دنبال تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، تغییر رژیم و تغییر موازنه قدرت منطقه ای علیه ایران بوده است. با وجود این، راهبرد مهار آمریکا قادر به تضعیف ظرفیت های کنشگری ایران در ژئوپلیتیک در حال تغییر منطقه ای نبوده است. سوال اصلی این است که ایران با بهره گیری از چه استراتژی توانسته در مقابل فشار حداکثری ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن به منظور تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، موقعیت و قدرت خود را حفظ کند؟ فرضیه این نوشتار این است که در مقابل فشارحداکثری ایالات متحده، جمهموری اسلامی ایران سیاست مهارگریزی را به عنوان راهبرد اصلی خود برگزیده است. این سیاست که از طریق "بازدارندگی نامتقارن" اعمال می شود در سه قالب بهره گیری از گروه های پروکسی، ارتقای توانمندی موشکی و بازدارندگی دریایی اعمال شده است. ذکر این نکته ضروری است که این پژوهش در قالب روش توصیفی-تحلیلی به بررسی فرضیه تحقیق خواهد پرداخت .
۳.

تحول در فرهنگ راهبردی و دکترین امنیت ملی ترکیه؛ چرخش یا توازن در سیاست خارجی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۱۷۴
تمایلات فزآینده ترکیه در پیگیری راهبردهای مستقل از متحدان غربی و نزدیکی آن به قدرت های شرقی در تأمین اهداف امنیتی- دفاعی و همچنین، کنش گری فعال منطقه ای آن در به چالش کشیدن ترجیحات امنیتی قدرت های غربی، این سؤال را ایجاد کرده که آیا جهت گیری های بین المللی ترکیه در مسیر چرخشی محوری قرار گرفته یا صرفاً ناظر بر بازسازی سیاست خارجی این کشور در محیط نوین بین المللی و منطقه ای است؟ این مقاله با مفهوم بندی نگرش های راهبردی ترکیه و ارائه تصویری چارچوب مند از تحولات نوین فرهنگ راهبردی و دکترین امنیت ملی این کشور، به بازاندیشی در ایده های غالب از چرخش محوری در جهت گیری های کلان سیاست خارجی ترکیه می پردازد. در این راستا، فرهنگ راهبردی نوین ترکیه با تأکید بر اصل خودیاری و توانمندی های ملی، به طور فزاینده ای به دنبال تأمین استقلال راهبردی از متحدان غربی در شرایط گذار نظام بین الملل است. این ضرورتاً به معنای خروج از اتحاد فراآتلانتیکی نیست، بلکه ناظر بر متوازن سازی روابط با غرب و شرق به منظور تثبیت موقعیت راهبردی ترکیه به عنوان بازیگر مستقل بین المللی است.
۴.

گذار به نظام بین الملل پساآمریکایی و تحول در روابط راهبردی آمریکا با متحدان خاورمیانه ای (مطالعه موردی ترکیه)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۳۳
به موازات تحول در محیط بین المللی، ژئوپلیتیک خاورمیانه نیز در حال گذار از یک نظم آمریکایی پساجنگ سرد به یک بی نظمی پساآمریکایی است. وضعیتی که قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای را به نقش آفرینی فعال در سیاست در حال تغییر منطقه ترغیب کرده است. در این فاصله، ظهور یک نظم چندقطبی در سطح جهانی، روسیه و تا حدودی چین را وارد بازی بزرگ خاورمیانه کرده است که بیش از پیش وضعیت منطقه را پیچیده تر کرده و همه این ها به این معنی است که معادلات خاورمیانه دیگر بر اساس یک جانبه گرایی آمریکا تعیین و تکلیف نمی شود. تحولات بعد از انقلاب های عربی نشان می دهد که عصر آمریکایی در خاورمیانه به پایان رسیده است و دولت های منطقه با افول نفوذ منطقه ای آمریکا، دیگر به آن به عنوان تأمین کننده نظم و امنیت نگاه نمی کنند. در چنین وضعیتی هر یک از قدرت های منطقه ای با بازتعریف نقش و جایگاه راهبردی خود در خاورمیانه، که زمانی بر اساس الگوی دوستی و دشمنی با واشنگتن تنظیم می شد، به دنبال شکل دهی به نظم ژئوپلیتیکی منطقه بر اساس منافع و ابتکارات راهبردی خودشان هستند. مهم ترین خروجی چنین وضعیتی تحول در روابط آمریکا با متحدان راهبردی خود در خاورمیانه است که اولویت ها و منافع خود را دیگر بر اساس ترجیحات راهبردی ایالات متحده تنظیم نمی کنند. این مقاله تلاش می کند تا ارتباط معناداری میان تحولات ساختاری در نظام بین الملل و تحول در روابط راهبردی آمریکا و ترکیه ایجاد کند. مقاله این ایده اصلی را به آزمون گذاشته که افول هژمونی آمریکا در محیط پیرامونی ترکیه، موجب تغییر در نقش منطقه ای ترکیه شده و باعث گردیده تا ترکیه پیگیر راهبردهای مستقل از متحدان غربی برای بازتعریف جایگاه خود به عنوان یک قدرت منطقه ای نظم ساز، به نحوی که پیشران های گذار به نظم پساآمریکایی در خاورمیانه را تقویت می کند، باشد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان