چالش سنت و مدرنیسم در ادب مشروطه
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 50
حوزه های تخصصی:
به دنبال آشنایی ایرانیان با مدرنیته و ظهور گفتمان نوخواهی و نوگرایی در بین نخبگان فکری- سیاسی جامعه ایران در عصر مشروطه، ادبیات نیز پا به عرصه تحولات سیاسی- اجتماعی جامعه گذاشت و در خدمت نوسازی جامعه قرار گرفت. به گونه ای که مدرنیسم و نوگرایی به مهم ترین مسأله ادبیات این دوره تبدیل شد و متون ادبی با تجلیل از مدرنیته و انگاره های مدرن و حمله به سنّت و اندیشه های سنّتی نقش مهمی را در پذیرش مدرنیته در ایران ایفا کردند. مقاله حاضر از دیدگاه جامعه شناسی ادبیات می کوشد تا به بررسی چگونگی بازتاب مدرنیسم در پاره ای از متون داستانی دوره مشروطه بپردازد و به این دو پرسش مهم که کدام جنبه های مدرنیته برای روشنفکران ایرانی جاذبه بیشتری داشته و در مقابل، چه عواملی مخالفت بخش هایی از کشور با ورود نهادها و انگاره های مدرن به ایران را به دنبال داشته است پاسخ دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که از نگاه نویسندگان این دوره، مجلس و مشروطه، تکنولوژی، موضوع زن مدرن، مدارس جدید، قانون، آزادی، ارتش مدرن و برابری به ترتیب مهم ترین و ضروری ترین جنبه های مدرنیته برای جامعه ایرانی بوده و در مقابل، عواملی مانند اقتصاد، تفکر مذهبی در ایران، تقدیرگرایی ایرانیان و استبداد مهم ترین موانع ورود مدرنیته به ایران بوده اند.