زینب نوروزعلی

زینب نوروزعلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

نقد و تحلیل ساختاری عنصر تکرار در واژانه مبتنی بر واژانه های نیلوفر مسیح(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 590 تعداد دانلود : 563
واژانه یکی از ژانرهای مکتب اصالت کلمه است. این مکتب در اوایل دهه هفتاد و توسط آرش آذرپیک یکی از شاگردان بانو سیمین بهبهانی با انتشار کتاب جنس سوم و ارائه مانیفست خود، اعلام حضور و تا کنون بیش از سی ژانر ادبی را به ادبیات نوین و پسانیمایی ایران و ادبیات پسامدرن جهان معرفی نموده است. واژانه، ژانری فراساختارگرا است که واژگان در آن کلمه- شهروندانی در جامعه مدنی متن بوده و هر یک دارای مقام جامع وجودی و موجودی هستند و در آن شعریّت متن و روایت در هم تنیده شده اند. به گونه ای که آثار با فراروی از قاعده همنشینی-جانشینی، و تمرکز توجه به مینی مالیسم در ادبیات و ساختار حسی-هندسی خلق شده اند که به هر زبانی که ترجمه شوند، ساختار حسی-هندسی خود را حفظ خواهد کرد و ادبیت متن حفظ خواهد شد. در این مقاله که با استفاده از منابع کتاب خانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی تدوین شده، عنصر تکرار که یکی از عناصر ساختاری موجود در شعر است، در ژانر واژانه و به طور مشخص در آثار شاعر کُرد زبان ایرانی «نیلوفر مسیح» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و مشخص می شود که واژانه ضمن آن که بین صورت و محتوا وحدت ایجاد کرده، یک ژانر فراساختارگرا است که در آن عنصر تکرار توانسته علاوه بر ایجاد فرم، معنای ثانویه و هرچه دیداری تر نمودن اثر سبب تأکید و تکوین آثار نیز شود.
۲.

بازنمود برخی از انگاره های اشخاص در ساقی نامه ظهوری وسعادت نامه استرآبادی بر اساس نظریه یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی خود آگاه و ناخود آگاه انگاره های کهن الگویی اشخاص کهن الگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 957 تعداد دانلود : 824
یکی از نظریه هایی که در عصر حاضر در مضامین ادبی مورد کشف و بررسی قرار می گیرد نظریه کهن الگویی یونگ است. کهن الگوها، گنجینه ای از روان و اندیشه جمعی هستند که در هرکجا و هر زمان، فارغ از سنّت پدید می آیند و به دلیل فراوان بودن تجربیات انسانی نمی توان تعداد کهن الگوها را مشخص کرد. یونگ این مفاهیم را اجزای ساختاری موروثی روان بشر دانسته و حرکت از من به سوی خود را مستلزم انکشاف لایه های مختلف ناخودآگاه فرد می داند. یکی از مباحث مهم انگاره های کهن الگویی اشخاص هستند که در ساقی نامه ظهوری ترشیزی و سعادت نامهاسترآبادی بسیار دیده می شود اما به دلیل ناشناخته بودن این دو اثر پژوهش های کافی در مورد آنها صورت نگرفته و بسیاری از زوایای ارزشمند آنها پنهان مانده است. در این جستار می خواهیم با بررسی این مولفه در آثار مذکور، به تفسیر ابیات آنها کمک نموده و به این سوالات پاسخ دهیم که ظهوری و استرآبادی چه شناختی نسبت به انگاره اشخاص کهن الگویی دارند و بسامد هر یک از انگاره ها در ساقی نامه و سعادت نامه چگونه است. به نظر می رسد با وجود عدم شناخت دانش کهن الگویی به معنای نوین، ظهوری و استرآبادی شناخت عمیق و دقیقی از انگاره های کهن الگویی داشته و آنها را با استفاده از عنصر خیال در آثار خود به طور ویژه ای به کار برده اند. همچنین در این دو اثر انگاره های اشخاص مذهبی- ملی بر سایر انواع برتری داشته و انگاره جوینده فقط مختص شاعر است که جست وجو کرده و در نهایت به عرفان رسیده است. نتیجه مطرح شده به روش کتاب خانه ای به شیوه تحلیلی- توصیفی در نتیجه بیان شده است.
۳.

جهانی های زبان در مکتب زبان شناسی فراساختارگرا

نویسنده:

کلید واژه ها: همگانی های زبان چامسکی گرینبرگ مکتب زبان شناسی فراساختارگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 225 تعداد دانلود : 630
 بحث جهانی های زبان در واقع پرداختن به خصلت هایی از زبان است که در تمامی زبان های طبیعی بشر در تمام مکان ها و تمام زمان ها مشاهده می شود. اگر یک نوشتار در تمامی زبان ها به یک صورت درک و دریافت می شود؛ می توان نتیجه گرفت که آن ویژگی بازتاب عملکرد ذهن نوع بشر است لذا از آن ویژگی می توان به عنوان یک خصلت جهانی برای زبان بهره برد. تا به حال در نزد زبان شناسان رویکردهای مختلفی نسبت به این ویژگی های مشترک بیان شده ولی دو نگاه شاخص رویکرد چامسکی و گرینبرگ است. رویکرد دیگر که در طول این مقاله معرفی می شود؛ رویکرد مکتب زبان شناسی فراساختارگرا است که با ارائه مصداق هایی پذیرفته شده از سوی اجتماع زبان سعی در بیان جهانی هایی دارد که علاوه بر بیان همگانی ها، رشد زبان در کودک را نیز توجیح و تبیین می کند. اهداف این مقاله علاوه بر معرفی جهانی های زبان، معرفی یک دستور زبان پیشینی است که بنیان روایت تمامی زبان ها به شمار می رود. نتیجه آنکه جهانی های چامسکی و گرینبرگ بر یک دستور زبان پسینی و قراردادی مبتنی است یعنی یک امر نسبی و یک امر نسبی را نمی توان به عنوان بنیان روایت زبان های طبیعی بشردر نظر گرفت.
۴.

مقایسه دو منظومه سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ظهوری از منظر معناشناسی اعداد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 162 تعداد دانلود : 565
دنیای اعداد در اساسیترین وجه خود دنیایی بسیار شگفت انگیز است. عدد اولین و مشخصترین نماد علم به شمار می رود، به جامه آمار درمیآید و به هر بحثی سندیت میبخشد. اَعمال چهارگانه را به خود میپذیرد و قلب کوچک ترین ذرات نوترونی را نشان میدهد. ساختن بزرگ ترین بناهای جهان همیشه از یک عدد کوچک و یک محاسبه ساده شروع میشود و همین عدد است که بالا و پایین شده، جذر و کسر میگیرد و مسیر رسیدن موشکی تا سطح کره ماه را مشخص میکند. ازطرفی همین عدد منطقی و منظم که پایه جهان فیزیکی ست به راحتی میتواند در دنیای اسطورهها بتازد، رنگ قصه به خود بگیرد و مفاهیم گسترده کهن الگویی را در خود جای دهد. در مبحث کهن الگویی برای اعداد قدرت و نشانه ای خاص قائل هستند که میتوان با آن بر زندگی بشر و کل کائنات تاثیر گذارْد. اعداد از پرکاربردترین انگاره های کهن الگویی هستند. در این مقاله به بررسی و تطبیق اعداد در سعادت نامه نظام الدین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی می پردازیم. به نظر می رسد، استرآبادی و ترشیزی شناخت عمیق و دقیقی از کهن الگوی اعداد داشته و آنها را با استفاده از عنصرخیال در آثار خود به کار برده اند. نگاه هر دو در مفاهیم کاربردی اعداد به هم شبیه بوده و از آن در اشعار خود و به ویژه در ابیات مذهبی استفاده کرده اند. اعداد با معانی نمادین مشابه ولی با بسامد متفاوت در هر دو دیوان آمده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و دیجیتالی انجام شده است.
۵.

تطبیق کهن الگوهای صورمثالی در سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ترشیزی براساس نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی سعادت نامه استرآبادی ساقی نامه ترشیزی کهن الگو صور مثالی یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 872 تعداد دانلود : 750
نوشتار حاضر تلاشی برای یافتن کهن الگوی صورمثالی در سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ترشیزی است. کهن الگوها، روان و اندیشه جمعی هستند که در هر مکان و زمان، پدید می آیند و به دلیل فراوانی تجربیات انسانی، تعداد کهن الگوها دقیقا مشخص نیست. کهن الگوها بیانگر حالات روانی خاصی از انسان هستند، می توان با تأویل و تفسیر آنها در اشعار، به ویژگی های خاص روانی و جهان بینی شاعران دست یافت. از نمونه های صور مثالیِ فردیت یابی یونگی، می توان مادرمثالی، آنیما- آنیموس، سایه، پرسونا و خود را نام برد. یونگ این مفاهیم را اجزای ساختاری موروثی روان بشر می داند. حرکت از من به سوی خود مستلزم انکشاف لایه های مختلف ناخودآگاهی است که به آن می پردازیم. ساقی نامه و سعادت نامه از جمله آثاری هستند که تحقیقات کافی درمورد آنها صورت نگرفته و بسیاری از موضوعات آنها پنهان مانده است. با استخراج کهن الگوی صورمثالی این دو اثر، می توان کمک شایانی به تفسیر ابیات نمود. ما صورمثالی در دو دیوان شعری را مورد ارزیابی قرار داده و بر آنیم تا به سوال های مطرح شده پاسخ دهیم: استرآبادی و ترشیزی از تمام مفاهیم کهن الگوی صورمثالی در آثار مورد بحث، استفاده کرده اند؟ و کدام یک از مفاهیم صورمثالی دراشعار استرآبادی و ترشیزی بیشترین و کمترین بسامد را دارد. نهایتا این نتیجه به دست آمد که هر دو شاعر از تمام مفاهیم کهن الگوی مثالی در اثر خود استفاده کرده اند. سایه و آنیما در سعادت نامه و ساقی نامه بیشترین بسامد و آنیموس در هر دو اثر کمترین بسامد را دارد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی توصیفی انجام می گردد.
۶.

انگاره های نمادین اعداد در سعادت نامه نظام الدین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی نماد اعداد کهن الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 44 تعداد دانلود : 812
اعداد یکی از مهم ترین انواع کهن الگوها هستند و از زمان های بسیار دور از جمله دغدغه های ذهنی بشر بوده و همواره در طول تاریخ پرداختن به این موضوع که اعداد فراتر از مفهوم کمّی خود، ارزش کیفی و معانی نهفته بسیاری در خود دارند؛ زمینه ساز مطالعات و نظریه پردازی های فراوانی در علوم مختلف بوده است. در واقع کنار گذاشتن اعداد از زندگی روزمره ممکن نیست. اعداد هم مانند زمان و مکان مفهومی کاملا اساطیری داشته و به عنوان یکی از مهم ترین انگاره های کهن الگویی مفاهیم نهفته بسیاری در خود دارند که بیانگر حالات و اندیشه های روانی، جهان بینی و دنیای پیرامون صاحبان اثر هستند. در این مقاله به بررسی و تطبیق برخی اعداد در سعادت نامه نظام الدین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی می پردازیم. به نظر می رسد استرآبادی و ترشیزی شناخت عمیق و دقیقی از کهن الگوی اعداد داشته و آنها را با استفاده از عنصرخیال در آثار خود به کار برده اند. نگاه هر دو در مفاهیم کاربردی اعداد به هم شبیه بوده و از آن در اشعار خود و به ویژه در ابیات مذهبی استفاده کرده اند. اعداد با معانی نمادین مشابه ولی با بسامد متفاوت در هر دو دیوان آمده و بسامد استفاده از آنها در سعادت نامه بیشتر از ساقی نامه می باشد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای و دیجیتالی انجام شده است.
۷.

نمادشناسی حیوانات در سعادت نامه و ساقی نامه با تکیه بر کهن الگوی یونگ

کلید واژه ها: نمادشناسی حیوانات سعادت نامه ساقی نامه ظهوری استرآبادی کهن الگو یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 242 تعداد دانلود : 702
از زبان نمادین به عنوان یک مکتب ادبی یاد می شود. این زبان در ادبیّات نه تنها برای فرار از واقع گرایی، بلکه به عنوان وسیله ای راه گشا برای دست یابی به واقعیّت های هستی به کار گرفته شده است . از آن جا که نمادها بیان گر حالات روانی خاصّی از انسان هستند، با تأویل و تفسیر آن ها در آثار ادبی، می توان به جهان بینی شاعر و نویسنده اثر دست یافت. ساقی نامه ظهوری ترشیزی و سعادت نامه نظام الدّین استرآبادی از جمله آثاری هستند که تحقیقات کافی در مورد آن ها صورت نگرفته و بسیاری از زوایای ارزشمند آن ها پنهان مانده است. این مقاله با هدف بررسی نمادهای حیوانی در دو اثر فوق مورد ارزیابی قرار گرفته و پس از استخراج و بررسی آن ها در دو اثر مورد اشاره، این نتیجه به دست آمد که استرآبادی و ظهوری شناخت عمیق و دقیقی از انگاره های کهن الگویی به خصوص انگاره های نمادین داشته و آن ها را با استفاده از عنصرخیال در اشعار خود به طور ویژه ای به کار برده اند. همچنین به نظر می رسد، معانی به کار رفته از نمادهای حیوانی در این دو اثر بسیار به هم نزدیک هستند. نتیجه مطرح شده به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی- توصیفی بیان شده است. 
۱۰.

شخصیت قهرمانان در حکایت های روضۀ خلد از مجد الدین خوافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادب فارسی شرح نویسی سودی انقروی نقد ادبی لفظ معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 850 تعداد دانلود : 317
از دیرباز زبان فارسی تأثیر شگرفی بر زبان و ادبیات عثمانی گذاشته است و روزگاری زبان اصلی این منطقه بود و اندیشمندان عثمانی بسیاری در متون مهم فارسی تحقیق و تتبّع کرده اند و شرح های بسیاری نیز بر متون مهم ادب فارسی نوشته اند؛ از جملۀ آن ها می توان به شرح سودی بر گلستان سعدی، دیوان حافظ و شرح انقروی بر مثنوی مولوی اشاره کرد. چون شرح متن، نوعی نقد متن هم به شمار می آید و شرح نویسی رایج در گذشته و میان مسلمانان، بیشتر به نقد لفظ و محتوا می پردازد. هدف مقالۀ حاضر این است که شیوۀ شرح نویسی شارحان ترک و نوع نگاه آن ها را به متن های برجسته ای مانند دیوان حافظ و مثنوی بررسی کند و به روش مطالعۀ کتابخانه ای، شیوۀ فیش برداری و تحلیل داده ها، در پی پاسخ بدین پرسش است که زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در شرح نویسی این اندیشمندان چه تأثیری داشته است و چه نشانه هایی را از نقد اجتماعی، تاریخی و... در شروح آنان می توان مشاهده کرد؟ همچنین، چه زمینه هایی از دیدگاه های فهم که امروزه بر بسیاری از شرح نویسی ها حاکم است، در این شروح به چشم می آید؟ به نظر می رسد، اگرچه بیشتر این شروح، شرح لفظ است، اما با نگاه شارحان سنّتی متفاوت است و ما رگه هایی از توجه به تاریخ و اجتماعِ زمان شاعر را در این شروح می بینیم. توجه به نسخه شناسی و بررسی صحّت انتساب بیت یا شعری به شاعران مورد بحث، تأویل های عرفانی، توجه به زندگی شاعر و اشخاص در شرح متن، از ویژگی های مهم این شروح است.    
۱۲.

حضور عناصر چهارگانه و زبان نمادین در سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ترشیزی

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی نماد سعادت نامه استرآبادی ساقی نامه ترشیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 29 تعداد دانلود : 277
نوشتار حاضر کوششی در جهت یافتن برخی از نمادها در دیوان سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ترشیزی است. نمادها در حقیقت مبیّن اشکال و مفاهیمی هستند که ما نمی شناسیم و از آن جا که نمادها بیانگر حالات روانی خاصّی از انسان ها هستند، می توان با تأویل و تفسیر آن ها در اشعار، به ویژگی های خاصّ روانی و جهان بینی شاعران دست یافت. ساقی نامه ظهوری ترشیزی و سعادت نامه نظام الدّین استرآبادی از جمله آثاری هستند که تحقیقات کافی در مورد آن ها صورت نگرفته و بسیاری از زوایای ارزشمند آن ها پنهان مانده است؛ بنابراین با استخراج نمادها در این دو اثر، می توان کمک شایانی به تفسیر ابیات کرد. این مقاله با هدف بررسی تطبیقی برخی نمادها در سعادت نامه نظام الدّین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی مورد ارزیابی قرار گرفته است و بر آن است که به سؤال های مطرح شده پاسخ دهد. پس از استخراج این نمادها در هر دو دیوان، این نتیجه به دست آمد که نظام الدّین استرآبادی شناخت عمیق و دقیقی از نمادها داشته و انگاره های کهن الگویی را با استفاده از عنصرخیال در سعادت نامه خود به طور ویژه ای به کار برده است. این در حالی است که ترشیزی، از موقعیّت های کهن الگویی در اثرش بهره نبرده است. این پژوهش به شیوه نظری و به روش کتابخانه ای و از نوع تحلیل محتوا است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان