رابطه هوش عاطفی، خوداثربخشی، خودارزشمندی و نشاط روانی با تعامل اجتماعی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هر صمیمیت یک نیاز واقعی است که ریشه های تحولی خاصی دارد و از نیاز بنیادی تر به نام دلبستگی نشأت می گیرد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر رابطه هوش عاطفی، خوداثربخشی، خودارزشمندی و نشاط روانی با تعامل اجتماعی دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بوشهر در سال 1397 بودند که تعداد آنها حدود 3000 نفر است. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد 360 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم متوسطه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه نشاط روانی آرگایل(1989) ، هوش عاطفی برادبری و گریوز(1999)، تعامل اجتماعی الکسیس جی و اکر و لیندا تامپسون(1999)و خوداثربخشی مورگان-جینکز (1999) می باشد. نتایج پژوهش با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون نشان دادند که بین هوش عاطفی با تعامل اجتماعی در دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین خوداثربخشی با تعامل اجتماعی در دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری مشاهده می شود. بین خودارزشمندی با تعامل اجتماعی در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود. بین نشاط روانی با تعامل اجتماعی در دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری مشاهده می شود. متغیرهای نشاط روانی، خودارزشمندی، خوداثربخشی و هوش عاطفی به ترتیب پیش بینی کننده تعامل اجتماعی در دخ دانش آموزان می باشند.