دولت - ملت سازی ابتر، ریشه بحران های خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی تجزیه وتحلیل تأثیرات پروژه دولت-ملت سازی استعماری در ظهور دولت های نوین در خاورمیانه و تاثیر آن در رابطه با بحران های اخیر خاورمیانه است. آغاز دولت ملی که بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و با طراحی قدرت های بین المللی استعماری وقت صورت گرفت خود عامل وگرانیگاه بحران در خاورمیانه بوده است. اساس استدلال آن در این نهفته است، که دولت های متعددی که در خاورمیانه که توانستند از بوغ استعمار خارج شوند و در هیبت دولت مستقل سربرآوردند، دولت های بودند که اغلب در درون مرزهای تعیین شده از سوی رژیم های استعماری قدیم تشکیل شده بودند و قبل از آن که شکل های وارداتی سازمان دولتی بتوانند در هویت ملی آنان ریشه بدوانند و بتواند به حاکمیت دست یابد، با روند سریع و عمدتاً مصنوعی در دوره استعمارزدایی بدون فراهم بودن بسیاری از زیر ساخت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و با مدیریت و هدایت استعماری دولت های متعدد (به ظاهر) به استقلال رسیدند. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش استکه چرا کشورهای خاورمیانه با وجود تلاش های چندین ساله در دولت-ملت سازی در عصر جدید با بحران های بزرگ مواجه شده اند؟ در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مطرح شده که ریشه بحران های خاورمیانه را باید در روند دولت-ملت سازی ابتر جست. داده های این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی -توصیفی تبیین گردیده اند و برای پراختن به کلیت پژوهش، با بهره گیری از نظریات مطرح در دولت -ملت سازی، طرحی کلی از دولت ملت سازی ابتر ارائه شده است.