نقش کنش های گفتاری و راهبردهای کلام در تبیین آیات داستان موسی(ع) (مطالعه موردی سوره شعراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از عوامل موثر در فهم کارگفت های قرآنی، مقتضای حال متکلّم و مخاطب و قصد مخاطبه است. نظریه «کارگفت» از «سرل» در دانش کاربرد شناسی با عناوینی چون: اغراض ثانویه و اغراض ادبی در علم معانی مطابقت دارد. سرل اثرات این کار گفت را به «اثرات در گفته» و «اثرات با گفته» تقسیم کرده است. «اثرات با گفته» نتیجه جانبی برآمده از مجموع کارگفت هاست. کارگفت های غیر مستقیم به اطلاعات پس زمینه ای مشترک میان متکلم و مخاطب نیاز دارد که از جنس زبان و غیر زبان است و مخاطب با تکیه بر عقلانیت حاکم بر ارتباط کلامی خود، مخاطبه و مفاهیم نهفته درون آن را استنباط می کند. استفاده متکلم از بیان غیرمستقیم با مفهوم ادب گفتاری، جایگاه مهمی دارد. پژوهش حاضر بر اساس بافت موقعیتی آیات با روش توصیفی_تحلیلی به برخی کارگفت های مستقیم و غیرمستقیم می پردازد. برخی از کنش ها عبارتند از کنش توصیفی، عاطفی و اعلامی که در مخاطبه های فرعون، موسی و ساحران با راهبردهای کلام وجود دارد. برای نمونه زمانی که فرعون قصد دارد در یک مخاطبه عمومی، دعوت الهی موسی را تخریب نماید، از ساحران یاری جسته و با راهبرد ایجابی، کنش ترغیبی را جهت توانمندی سحر آنها به کار می برد و منتظر اثرات با گفته مورد انتظار خویش است؛ ولی به یک باره پس از انجام معجزه موسی، ساحران کنش عاطفی خویش را به سوی خدای یگانه ابراز می کنند و کنش های تهدیدی او را با راهبرد صراحت کلام و اعلام ایمان به خدای واحد پاسخ می دهند و هیچ اثر «با گفته ای» مطابق انتظار فرعون نشان نمی دهند.