محمدجواد کرم افروز

محمدجواد کرم افروز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

ساخت و اعتباریابی پرسشنامه نظام آموزش کارآفرینی در هنرستان های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرسشنامه نظام آموزش کارآفرینی هنرستان فنی و حرفه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۴۰۲
پژوهش حاضر با هدف ساخت، پایاسازی و اعتباریابی پرسشنامه نظام آموزش کارآفرینی در هنرستان های فنی و حرفه ای انجام شده است. روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی است. ابتدا با استفاده از مصاحبه با اساتید کارآفرینی و با تکنیک دلفی پرسش نامه اولیه برای اجر در بخش کمی تدوین شد. پایایی پرسشنامه به دست آمد. جامعه آماری پژوهش1- متخصصان کارآفرینی در بخش کیفی و 2- هنرآموزان هنرستان فنی و حرفه ای در بخش کمی بودند. در بخش کیفی به روش هدفمند و در بخش کمی به روش خوشه ای طبقه ای نمونه گیری به عمل آمد. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و اصلاح نتایج بخش کیفی نشان داد که پرسشنامه نظام آموزش کارآفرینی در هنرستان های فنی و حرفه ای ابزاری چند بعدی و دارای 9 مؤلفه و 59 خرده مؤلفه است که به ترتیب درصد واریانس و ارزش ویژه عبارتند از: آموزش کارآفرینی، ویژگی های روانشناختی هنرجویان، مشاوره تحصیلی و شغلی، سبک رهبری، مدیریت و سازماندهی هنرستان ها، ارتباط با صنعت و مهارت های تجاری و مدیریتی، محتوی، توسعه مهارت های کارآفرینی در فراگیران، فضا و تجهیزات آموزشی و شیوه آموزش. برای آزمون ابزار از تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم و آزمون های برازش مدل و پایایی خرده مقیاس ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید.
۲.

Identifying and Prioritizing the Components of Blended Learning in Elementary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Blended Learning E-Learning elementary schools traditional learning

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۷۰۱۰
The general aim of the present research was to identify and prioritize the components of blended learning in elementary schools. This mixed-method research is of sequential exploratory type. In the qualitative stage, the content analysis method was used while in the quantitative stage, the descriptive survey was applied. Participants of the qualitative part were professors of educational sciences, fifteen of whom were selected for interview in a targeted manner. In vivo, coding was used for data analysis. Finally over 150 indicators and 6 main components (1- tools, 2- contents, 3- teaching method, 4-design, 5-evaluation, and 6- learning theories) were achieved. The research community of the quantitative part included all headmasters and head teachers, experts, and teachers of elementary schools in west Islamabad, in 2017-2018 academic year. Out of 650 individuals, 242 individual were selected through a stratified random sampling method with Morgan table. A questionnaire was designed and distributed based on the findings whose face validity was confirmed by the professors with the reliability of 0.87.  For descriptive analysis, the central and dispersion parameters were used, and for inferential analysis, the Smirnov test, Friedman test were applied using SPSS & LISREL. In addition to confirming and explaining the components, the findings showed that the internal correlation between the six components of the blended learning education is positive and meaningful, meaning that the application and promotion of each component in a combination allows the application, enhancement and strengthening of the other components.
۳.

طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی به روش آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر راهبردی عناصر تفکر راهبردی مدیران آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۳۳۲
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی بود. این پژوهش از دیدگاه هدف، کاربردی و از نظر راهبرد و روش، تحقیقی ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید گروه علوم تربیتی و دانشجویان دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد کرمانشاه و در مرحله کمّی مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه بودند. حجم نمونه در مرحله کیفی 12 نفر و در مرحله کمّی 200 نفر بود. اعضای نمونه در مرحله کیفی به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع در نظر گرفته شد و در مرحله کمّی، روش نمونه گیری مبتنی بر اصول تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری به کار رفت. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیارهای مقبولیت و قابلیت تأیید و در بخش کمّی روایی ابزار با نظر متخصصان و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ، روش اسپیرمن- براون و روش ترکیبی به دست آمد. تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و بر اساس مدل براون و کلارک (2006) و داده های کمّی از طریق تحلیل معادلات ساختاری در قالب نرم افزار اس پی اس اس و لیزرل مورد آزمون قرار گرفت. یافته های بدست آمده از بخش کیفی منجر به شناسایی پنج عنصر اصلی آینده نگری، تفکر خلاق، تفکر شهودی، هوشمندی محیطی و فرصت گرایی هوشمندانه در رابطه با تفکر راهبردی مدیران آموزشی گردید و در قالب مقیاسی 32 گویه ای به جامعه آماری در بخش کمّی ارائه شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها در بخش کمّی نشان داد که الگوی عناصر استخراج شده از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است.  
۴.

مطالعه تفکر استراتژیک مدیران مدارس و ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر استراتژیک تحلیل عاملی مقیاس تفکر استراتژیک اعتباریابی مدیران مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۴۲۰
 پژوهش از نوع آمیخته و به روش اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش شناسی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده گردیده است. در بخش کمی روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری در بخش کیفی خبرگان در حوزه مدیریت مدرسه بوده که با روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی مدیران مدارس شهرستان سنقر بودند. در این بخش از روش نمونه گیری تمام شماری استفاده گردید. ابزار در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی مقیاس محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیار مقبولیت و قابلیت تأیید بررسی و در بخش کمی، روایی محتوایی ابزار با نظر اساتید تأیید گردید. روایی سازه طی تحلیل عاملی و پایایی ابزار با بخش آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، روش داده بنیاد و در بخش کمی، تحلیل عاملی اکتشافی بود. یافته های حاصل از تحلیل بخش کیفی منجر به شناسایی هفت مقوله اصلی در رابطه با تفکر استراتژیک مدیران گردید و به صورت مقیاسی 41 گویه ای به جامعه آماری در بخش کمی ارائه و تحلیل عاملی گردید. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که هفت عامل حدود 68 درصد از واریانس گویه های مربوط به مقیاس را تبیین می نمایند.
۵.

شناسایی مؤلفه های برنامه درسی معنوی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی معنوی معنویت مدل سازی ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
یکی از عواملی که میتواند بهترین موقعیت را برای تبلور و رشد معنویت در افراد فراهم سازد، برنامه های درسی معنوی است. این برنامه نوعی از برنامه درسی است که مفاهیم معنویت را از طریق محتوا و برنامه های آموزشی انتقال می دهد و خواهان رسیدن به سطوح بالاتر آگاهی و معنی دار کردن زندگی است، از این رو مطالعه حاضر به شناسایی و تعیین مؤلفه های برنامه درسی معنوی با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری پرداخت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است، از نظر رویکرد قیاسی، از نظر فلسفه پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) و در نهایت طرح آن آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش را خبرگان حوزه مدیریت آموزشی تشکیل میدادند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و تعداد مشارکت کنندگان مبتنی بر اشباع نظری برابر با 14 نفر بود. جمع آوری دادهها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت که روایی و پایایی آن با استفاده از نظر صاحب نظران تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون و تحلیل ساختاری-تفسیری استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد مؤلفه های برنامه درسی معنوی مشمول خودسازی، خودارزشمندی، جامعه شناسی، جامعه پذیری، جهانی شدن، جهانی سازی، معنویت، معنویت سازی، نیاز به تکامل، نیاز به معنی، درون روانی و بین فردی است. همچنین یافته های بخش کمی نشان داد مؤلفه های خودسازی، خودارزشمندی و نیازبه تکامل بیشترتأثیرگذار ودرمقابل مؤلفه های جهانی شدن،جامعه شناسی،معنویت سازی،درون فردی،بین فردی وجامعه پذیری بیشتر تأثیرپذیربودند.
۶.

طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتباریابی برنامه درسی معنوی تحلیل عاملی تأییدی مدل پیشنهادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی معنوی است. روش مورداستفاده برای انجام دادن پژوهش، برمبنای هدف ازنوع کاربردی و برمبنای ماهیت، جزء روش های ترکیبی با رویکرد اکتشافی متوالی هدایت شده است. جامعه آماری تحقیق را معلمان ابتدایی شهر کرمانشاه به تعداد 4080 نفر تشکیل می دهند. نمونه آماری طبق جدول کرجسی، 352 نفر و روش نمونه گیری ازنوع تصادفی ساده بوده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از آرای صاحب نظران تأیید شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روایی محتوایی تأییدی (CVR) و آلفای کرونباخ استفاده کرده ایم. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی انجام شده و بررسی شاخص های برازش مدل پیشنهادی توسط نرم افزار LISERAL صورت گرفته است که نتیجه آن نشان می دهد مدل از برازش خوبی برخوردار است. یافته های بخش کیفی، بیانگر آن است که ابعاد شناسایی شده برای الگوی برنامه درسی معنوی، شامل بایسته های پیش قراردادی، بایسته های قراردادی، بایسته های پس قراردادی، بایسته های فراتر از پس قراردادی، فرارَوَندگی و فرورَوَندگی هستند. یافته های بخش کمّی نشان می دهند مدل برنامه درسی معنوی استخراج شده نیز تأیید شده است و شاخص های AGFA، GFI، RMSEA و خی دو بیانگر آن هستند که ابعاد شناسایی شده در یک ساختار متجانس، سازه های الگوی یک مفهوم تحت عنوان برنامه درسی معنوی را حمایت می کنند.
۷.

طراحی مدل عوامل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان در کانون های فرهنگی- تربیتی کمیته امداد امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانون های فرهنگی سطح علمی- فکری امور فرهنگی کمیته امداد دانش آموزان تحت حمایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۱
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل عوامل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان در کانون های فرهنگی- تربیتی کمیته امداد است و برای انجام ددن تحقیق از روش کِیفی داده بنیاد استفاده کرده ایم. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد کانون های فرهنگی- تربیتی، مدیران ارشد کمیته امداد و اعضای هیئت علمی دانشگاه در استان های غربی کشور (ایلام، کرمانشاه، همدان و کردستان) را شامل می شود که ازمیان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، یازده نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند بوده و کُدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شده است. یافته های تحقیق با استفاده از کدگذاری مصاحبه های صورت گرفته نشان می دهد دویست کد اولیه درقالب مفهوم مدل عوامل مؤثر (علّی و زمینه ای، مداخله، راهبرد و پیامد) بر ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان اثر می گذارند و درنهایت، 147 کد اولیه به عنوان شاخص های ارزیابی الگو ازطریق هم پوشانی مفاهیم و حذف کدهای هم معنی، با استفاده از نظرات استاد راهنما انتخاب شد. این کدها در مفاهیم و مقولات محوری جای گرفتند و مجموعاً شصت مقوله بنیادی برای تبیین مدل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان در کانون های فرهنگی- تربیتی کمیته امداد، موردنظر بوده است؛ لذا طراحی مدل عوامل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان به مدیران کانون های فرهنگی- تربیتی کمک می کند تا با برنامه ریزی اصولی درراستای تعلیم وتربیت اسلامی، با توجه به ابعاد روان شناختی، اجتماعی و...، زمینه لازم برای رشد همه ابعاد وجودی دانش آموزان را فراهم آورند و تحقق یافتن اهداف موردنظر از تعلیم وتربیت را تسهیل کنند.
۸.

ارائه مدل سازمان یادگیرنده در آموزش وپرورش استان کرمانشاه با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان یادگیرنده آموزش وپرورش توانمندسازی معلمان و دانش آموزان نظریه داده بنیاد کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۵۷
مقاله حاضر درصدد ارائه مدل سازمان یادگیرنده در آموزش وپرورش، با استفاده از روش کیفی داده بنیاد و با بهره گیری از ابزار مصاحبه بوده است. جامعه هدف تحقیق خبرگان، متخصصان، اساتید و مطلعین دانشگاهی در حوزه مدیریت و نیز مدیران آموزش وپرورش استان کرمانشاه بوده اند که پس از انجام مصاحبه با 20 نفر (10 نفر از مدیران و کارکنان آموزش وپرورش استان و 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران علمی و دانشگاهی) که با استفاده از روش «نمونه گیری گلوله برفی» انتخاب گردیدند، اشباع نظری صورت پذیرفت. یافته های این مطالعه مبیّن آن بود که «سازمان یادگیرنده» به مثابه سازمانی مبتنی بر پویایی و تحول و برآمده از کنشگری فردی، گروهی و سازمانی، موجودیتی پویا و متغیر است که عواملی علّی «فردی و سازمانی» (مشتمل بر ویژگی های شخصیتی، باورها و نیازهای مربیان و متربیان، انگیزش های شغلی و نیز برنامه ریزی سازمانی)، عوامل زمینه ای مبتنی بر «روزآمدی و تحول بنیادین» (مشتمل بر تحول در نظام تعلیم و تربیت، تحول سازمان، تحول فردی، تحول فرهنگی و دگرگونی در تعاملات اجتماعی)، عوامل مداخله گر «درون سازمانی» (مشتمل بر امکانات و ظرفیت های سازمانی، ساختار، مدیریت و فرهنگ) در بروز و ظهور این پدیده در آموزش وپرورش استان کرمانشاه اثرگذارند. بر این مبنا، در مدلی که به منظور تحقق سازمان یادگیرنده در آموزش وپرورش این استان ارائه می گردد باید به «عواملی در دو سطح فردی و سازمانی» اهتمام نمود و در راستای عوامل اثرگذار مذکور، راهبردهای کلان مدیریتی در جهت تغییر پارادایم مدیریتی ازجمله دگرگونی در ساختار، توانمندسازی کارکنان، تقویت فرهنگ سازمانی و ... را  اعمال نمود تا شاهد پیامدها و دستاوردهایی سازمانی و فرا سازمانی مشتمل بر رشد و تعالی فردی (مربیان و متربیان)، تعالی سازمانی، رضایتمندی و در نهایت، ارتقاء سطح علمی کشور بود.
۹.

مدل مناسب اجرای موفقیت آمیز آموزش آنلاین در مدارس بر اساس رویکرد نظریه داده بنیاد

کلید واژه ها: آموزش آنلاین مدیران مدارس رویکرد داده بنیاد اجرای موفقیت آمیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۷
هدف از این پژوهش ارائه مدل مناسب اجرای موفقیت آمیز آموزش آنلاین از دیدگاه مدیران مدارس است. متناسب با هدف، پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل داده بنیاد انجام گرفت. مدیران خبره آموزش آنلاین در مدارس استان کرمانشاه، جامعه این پژوهش را تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 13 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. روایی سؤالات با استفاده از نظر متخصصان حوزه آموزش آنلاین بررسی و تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار  MAXQDAانجام شد. اعتبار یافته ها به کمک روش تطبیق اعضا و بررسی همکار به دست آمد. نتایج نشان دهنده 65 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی شامل برنامه ریزی و طرح درس، فعالیت های یاددهی- یادگیری، صلاحیت و مهارت معلم، حمایت و همدلی، ارائه آموزش آنلاین، مشارکت و تعامل با دانش آموزان، مشارکت والدین، استفاده از فناوری به روز در زمینه آموزش آنلاین، تقویت زیرساخت های انسانی و تکنولوژیکی، حفظ حریم خصوصی کاربران در فضای مجازی، جوّ کلاس درس، سنجش و ارزیابی، توسعه کیفیت، توانمندسازی معلمان، تسهیل در روند آموزش و یادگیری، فراهم آوردن فرصت به روزآوری دانش، بهبود عملکرد و بهره وری بیشتر، انعطاف پذیری، مهارت های ارتباطی و یادگیری فعال بود که در شش طبقه اصلی شامل شرایط علّی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها در قالب مدل پارادایمی قرار گرفت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان