عیسی عادلی

عیسی عادلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

تحول در راهبرد ایالات متحده در موازنه گری از راه دور و رقابت های منطقه ای ایران و شورای همکاری خلیج فارس، 2021 -2001(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلیج فارس سیاست خارجی امریکا کلان راهبرد موازنه از راه دور هژمونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 839 تعداد دانلود : 514
کلان راهبرد «موازنه از راه دور» یکی از راهبردهای بزرگ سیاست خارجی امریکاست که در نقطه مقابل راهبرد بزرگ «چیرگی» می تواند برای رسیدن به هدف انزوا یا برعکس حفظ هژمونی دنبال شود. اهداف اصلی کلان راهبرد «موازنه از راه دور» در سه دوره ریاست جمهوری جورج بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ دگرگون شد. هدف اصلی این پژوهش پاسخ دهی به دو پرسش زیر است: 1. تا چه اندازه رفتار سیاست خارجی و اقدامات امریکا در خلیج فارس در دوران ریاست جمهوری بوش، اوباما و ترامپ متفاوت بودند؟ 2. با وجود تفاوت هایی بین این سه رئیس جمهور، چرا رفتار سیاست خارجی و اقدام های امریکا در خلیج فارس بر پایه یک کلان راهبرد مشابه استوار بود؟ در این پژوهش استدلال می شود که تفاوت هایی در ویژگی های شخصیتی، سبک سیاست گزینی و ارزیابی تهدیدهای امنیتی این سه رئیس جمهور بر دگرگونی سیاست خارجی امریکا تأثیر داشته اند، ولی هر سه آنها از راهبرد «موازنه از راه دور» به عنوان یکی از اشکال موازنه قوا پیروی کرده اند. برای آزمون این فرضیه، داده های گردآوری شده با رویکردی کیفی و با استفاده از روش تحلیل رویدادهای تاریخی بررسی می شوند. روشن می شود که اگرچه از 2006 «موازنه از راه دور» کلان راهبرد امریکا در خلیج فارس بوده، اهداف آن بر پایه شرایط مختلف دگرگون شده بود. بوش در دو سال پایانی ریاست جمهوری خود تحت تأثیر ناآرامی های عراق در پی ایجاد موازنه با هدف حفظ هژمونی بود. با هدف انزوا، اوباما این کلان راهبرد را برای کاهش هزینه دنبال کرد تا بتواند پیامدهای بحران مالی 2008 در اقتصاد امریکا را مدیریت کند. در دوره ترامپ این کلان راهبرد همراه با واقع گرایی از ایده «بازگشت عظمت امریکا» تأثیر پذیرفت. 
۳.

رویکرد هژمونیک آلمان در مقابل قدرت های تجدیدنظرطلب، مطالعه موردی: رابطه آلمان و روسیه

نویسنده:

کلید واژه ها: آلمان حکمرانی جهانی روسیه سیاست خارجی هژمونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 570 تعداد دانلود : 149
به دنبال حمله روسیه به اوکراین، تلاش ها برای واکنش متناسب به این اقدام به سرعت ابعاد منطقه ای و جهانی به خود گرفت و آلمان به عنوان کشوری که حتی در دوره جنگ سرد در تنظیم رابطه روسیه و غرب نقش کلیدی داشت، به مرکز توجهات تبدیل شد. هدف از مقاله حاضر درک این نکته است که رهبری این کشور چه تأثیری بر حکمرانی جهانی خواهد داشت. یک راه برای شناسایی شیوه رهبری یک کشور در حکمرانی جهانی و امنیت بین الملل، مطالعه نحوه رفتار آن با بازیگران نابهنجار نظم بین الملل است. بنابراین سؤال پژوهش این است که آلمان در مقابل یک بازیگر نابهنجار، در این مورد روسیه، چگونه عکس العمل نشان می دهد؟ فرضیه پژوهش این است که با توجه به سابقه تاریخی آلمان در نیمه نخست قرن بیستم، این کشور آمادگی لازم برای ایفای این نقش را ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که فشارهای نهادی از سوی اتحادیه اروپا و یا از سوی سایر کشورهای هم پیمان می تواند به تقویت مسئولیت پذیری آلمان در رهبری نظم جهانی لیبرال بینجامد، اما آلمان به تنهایی برای ایفای چنین نقشی قابل اعتماد نیست.
۴.

اقتصاد سیاسی رویکرد هژمونیک آلمان در مقابل قدرت های نوظهور، مطالعه موردی: رابطه آلمان و چین

کلید واژه ها: آلمان چین قدرت های نوظهور لیبرال دموکراسی هژمونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 482 تعداد دانلود : 63
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آلمان چگونه نسبت به چالشگران نظم لیبرال در دو بعد سیاسی و اقتصادی و در دو سطح منطقه ای و جهانی واکنش نشان می دهد. برای این کار رابطه آلمان و چین را انتخاب شده تا تعامل آلمان با مهم ترین چالشگر نظم لیبرال دموکراسی موجود را مورد مطالعه قرار داده و از آن به چگونگی تلاش های آلمان برای پاسداری از این نظم پی برده شود. فرضیه پژوهش این است که این کشور برای قواعد و اصول نظم لیبرال در رفتار خارجی خود اولویت قائل است. با بررسی تجربی در رفتار خارجی نشان داده شد که آلمان در موضوعات اقتصادی همچنان در مواردی غیرهنجاری رفتار می کند، اگرچه درنهایت به دلیل تأکید بر چندجانبه گرایی در سیاست خارجی خود به فشارهای نهادی پاسخ مثبت می دهد. درنتیجه نقش هژمونیک آلمان در پیش زمینه جایگاه منطقه ای آن در اروپا قابل تعریف است. این پژوهش در پایان تمایزات و شباهت های اجماع مونیخ با اجماع واشنگتن و پکن را مورد بررسی قرار می دهد.
۵.

Exploring the Role of Brands in Public Diplomacy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: corporate diplomacy country of origin effect inverse country of origin effect national image new public diplomacy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 887 تعداد دانلود : 163
As international relations develop into a network-like arena, new public diplomacy receives more attention, both in research and in practice. At the same time, with the increasing role of non-state actors in international relations, their significant roles and functions have come under substantial scientific analysis. While companies engage in business abroad,  unintended results may emerge, affecting the image of their country of origin. One of them is the effects that brands and products have on the perception of their home countries’ foreign policy. This article examines the role of brands in public diplomacy. The question is whether it is scientifically reasonable to assign a public diplomacy role to brands. While such a relation has not been treated in previous research, the authors of this article try to explore and analyze the various elements of this relation to find a well-founded answer. Our analysis uses the national image as a mediator concept between brands and public diplomacy. It starts with a definition of new public diplomacy and its differences with the classical one. It then continues along the concept of corporate diplomacy, national image, the country of origin (COO) effect, and its inverse version. In the end, the most possible and clear answer, according to currently available literature, will be discussed.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان