منیره پنج تنی

منیره پنج تنی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

حکمت زمین؛ جهانِ معنای نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان از منظر فلسفۀ پدیدارشناسانه- هرمنوتیکی هانری کربن با رجوع به متون مزداییِ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی هرمنوتیک کربن حکمتِ زمین نگارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 731 تعداد دانلود : 53
پژوهشِ حاضر کوشیده است به یاریِ رویکردِ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن به جهانِ معنایِ پنج نمونه از نقاشی های تمثیلی گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان راه یابد. سه پرسش اصلی این پژوهش عبارتند از: چه ارتباطی میان حکمتِ زمین (جغرافیایِ شهودی) با فضای نقاشی های تمثیلی وجود دارد؟ دستگاه فکری هانری کربن برای خوانش نگارگری ایرانی –به طور ویژه نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان- چه امکاناتی دارد؟ نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان چه جهانِ معنایی را آشکار می سازند؟ هدف مقاله استفاده از امکانات دستگاه فکری هانری کربن در خوانشِ نگاره های مکتب شیراز- بهبهان است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و برگرفته از فلسفۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای نشان دادن حکمتِ زمین/جغرافیایِ شهودی می توان به جای استفاده از روش هایِ ترسیم های متداول در نقاشی، از شیوه های بازنمایی نقاشی های تمثیلی (نگارگری ایرانی) بهره مند شد. تاریخ و جغرافیای شهودی نه در ارضِ ناسوت بلکه در ارض ملکوت رخ می دهند و راه وصول به آن ها از طریق قوۀ خیال است. اگر بنا شد چنین عالمی –ارض ملکوت- ترسیم شود، نقاشی های تمثیلی مانند نگارگری ایرانی قادر به چنین کاری هستند. دستگاه فکری و آرای هانری کربن در «مواقعی»–مانند نقاشی های گلچین مذکور- برای «گونه »ای از تفسیرِ نگارگری ایرانی راه گشاست. اندیشۀ او امکان تأویل و رمزگشایی دیداری و محتوایی «برخی» از آثار نگارگری ایرانی را فراهم می کند. بر اساس اندیشۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن و با ارجاعات و اشاراتی به متون مزدایی ایران باستان، می توان گفت، نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق می توانند حکمتِ زمین -را که در آن پرسش از «چیستیِ» زمین به «کیستی» و تصاویر زمین طبیعیِ به زمین شهودی تبدیل می شود- تجسم ببخشند. همچنین در انتهای مقاله به نقد رویکرد کربن و محدودیت های آن اشارۀ مختصری کردیم.
۲.

مرگ طلبی در جدال خیر و شر و مقایسۀ آن با مرگ طلبی عاشقانه و عارفانه بر اساس دو نگاره از دو مرحلۀ پیشین و پسین مکتب هرات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ طلبی مکتب هرات مرگ عاشقانه و عارفانه شاهنامه بایسنقری خمسه نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 208 تعداد دانلود : 999
هدف این مقاله بررسی یک نگاه خاص به مرگ یعنی «مرگ طلبی» است که اغلب خاستگاه آن آرمان های سیاسی حکومت هاست و علاوه بر تأثیرگذاری بر هنرمندان در آثار آن ها نیز بازتاب یافته است. مراد از مرگ طلبی، نگاهی است که انسان برای متحقق کردن هدفی والا یا رسیدن به امری پربها بدون هیچ بیمی مرگ را طلب می کند. این انسان در زندگی اش نه تنها از مرگ نمی هراسد، بلکه در جست و جوی آن است. در این مقاله ابتدا کلیاتی درباره انواع نگاه به مرگ ارائه شده است. سپس بر اساس روش توصیفی- تحلیلی مرگ طلبی از دو منظر بررسی و مقایسه شده است: نخست جدال بین نمادهای خیر و شر با تمرکز بر نگاره « کشته شدن دیو سپید به دست رستم » از شاهنامه بایسنقری ، و دوم مرگ طلبی با رویکرد عاشقانه و عارفانه بر اساس نگاره « مرگ فرهاد » اثر کمال الدین بهزاد از خمسه نظامی. همچنین، علاوه بر مقایسه نگاه به مرگ در این دو رویکرد، کوشیده شد که این نگاره ها به همراه اشعار و مضامین نظری و بصری شان تحلیل و مقایسه شوند؛ تا در نهایت تفاوت ها و شباهت های این دو الگو از نگاه به مرگ، در دو اثر برجسته در زمان خودش مشخص شوند. در پایان مشخص می شود که آرمان های سیاسی حکومت ها هم، در شکل گیری نگاه به مرگ بسیار مؤثر است و این امر به نوعی در آثار برخی هنرمندان به مثابه بخشی از روح زمان شان بازتاب می یابد.
۳.

پدیدارشناسی تجربه زیباشناختی مکان: مطالعه موردی میدان نقش جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی تجربه زیسته تجربه زیباشناختی زیبایی معماری میدان نقش جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 26 تعداد دانلود : 243
مفهوم زیبایی یکی از مناقشه برانگیزترین مفاهیم فلسفی در تاریخ اندیشه است. فیلسوفان بسیاری کوشیده اند این مفهوم را تعریف و صورت بندی کنند. در این پژوهش به دنبال مفهوم زیبایی و تجربه زیباشناختی بودیم اما نمی خواستیم صرفا آن را از لا به لای متون فیلسوفان استخراج کنیم بلکه کوشیدیم به مفهوم زیبایی از خلال تجربه زیسته انسان ها دست یابیم. برای چنین پژوهشی، مکان و معماری را انتخاب کردیم تا افراد ادراک و تجربه زیباشناختی شان را از زیبایی یک بنای خاص- در این جا نقش جهان- توصیف کنند. بنابراین ما در این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش هستیم که معنای تجربه زیباشناختی مشارکت کنندگان از میدان نقش جهان چیست؟ برای یافتن پاسخ این پرسش از روش «پدیدارشناسی» بر اساس الگوی «ماکس ون منن» استفاده کردیم. این پژوهش از دو بخش نظری و میدانی تشکیل شده است. ابتدا مطالعات نظری مفصلی درباره پیشینه پدیدارشناسی فلسفی، کاربرد آن در حوزه های مختلف از جمله مکان و معماری و پدیدارشناسی به عنوان روش پژوهش کیفی انجام دادیم. سپس در بخش میدانی به مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته و باز با 58 نفر مشارکت کننده پرداختیم. سپس گفت وگوها را خارج نویسی کردیم و بر اساس مبانی نظری تحقیق به طبقه بندی و تحلیل داده ها پرداختیم. در این مرحله به 30 مؤلفه دست یافتیم که سبب شکل گیری ادراک زیباشناختی مشارکت کنندگان از میدان نقش جهان می شود. در آخرین مرحله به جمع بندی و نتیجه گیری یافته های پژوهش پرداختیم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که تجربه زیباشناختی مشارکت کنندگان این پژوهش بر اساس تجربه زیسته شان در مکان مشخصی به نام نقش جهان دستِ کم به 16 مقوله اصلی وابسته است. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان