کوروش محمدخانی

کوروش محمدخانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

کاوش محوطۀ هخامنشی چرخاب برازجان براساس نتایج بررسی آرکئوژئوفیزیک

کلید واژه ها: برازجان کاخ چرخاب بررسی آرکئوژئوفیزیک مغناطیس سنجی کاوش محوطۀ چرخاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 907 تعداد دانلود : 574
کشف بقایای سه بنای شاخص از دورۀ هخامنشی در محدودۀ دشت برازجان تحت عنوان «چرخاب، سنگ سیاه و بردک سیاه»، فصلی تازه در مطالعات باستان شناسی کرانه های خلیج فارس و دورۀ هخامنشی گشود. کاوش در محدودۀ این سه بنا طی دو دوره در دهۀ 1350 و 1380 ش. منجر به آشکار شدن بخش های مختلف و اجزای معماری آن ها گردید. وجود عناصر برجستۀ معماری هخامنشی از جمله: تالار ستون دار مرکزی، ایوان های ستون دار جانبی و پایه ستون های سنگی، درکنار موقعیت استقراری کاخ های مزبور در پهنۀ دشت و حاشیۀ رودخانه های دائمی دالکی و شاپور و رودخانۀ فصلی آردو، ضمن طرح پرسش های کلی درخصوص ساختار فضایی هریک از این کاخ ها، بستری مستعد جهت ارائۀ نظریات جدید درمورد چگونگی و چرایی انتخاب مکان و احداث یک بنای حکومتی در دورۀ هخامنشی را فراهم ساخت. محدودیت کاوش های صورت گرفته در محدودۀ بناهای مذکور، موجب کمبود و بعضاً نقص اطلاعات از کیفیت پراکنش فضایی آن ها گردیده است؛ بر همین اساس و به منظور پُر شدن خلاء اطلاعاتی موجود، محوطۀ چرخاب برازجان باتوجه به حجم بالای رسوبات سیلابی نهشت یافته (حدود 5/1 متر) و عدم امکان دسترسی سهل و آسان به لایه های فرهنگی دورۀ هخامنشی در آن، برای مطالعه با استفاده از روش های نوین در باستان شناسی از جمله بررسی «آرکئوژئوفیزیک» انتخاب شده تا نتایج حاصل از آن مبنای کاوشی هدفمند در پیرامون بنای اصلی کاخ قرار گیرد؛ به این منظور در وهلۀ نخست، جبهۀ غربی و شمال غربی بنا به وسعتی بالغ بر 13 هکتار، با روش مغناطیس سنجی مورد بررسی آرکئوژئوفیزیک قرار گرفت و باتوجه به پراکندگی آنومالی های آشکار شده، موقعیت های مکانی مشخصی برای حفر گمانه و کاوش درنظر گرفته شد. پژوهش حاضر با تمرکز بر خلاء مطالعاتی مذکور، دست مایۀ قرار دادن نتایج حاصل از بررسی آرکئوژئوفیزیک صورت گرفته در محدودۀ پیرامون کاخ چرخاب و یافته های باستان شناختی به دست آمده از کاوش متعاقب آن، به بررسی کیفی پراکنش آثار هخامنشی در محدودۀ بنای این کاخ می پردازد؛ بر همین اساس، کاوش های صورت گرفته در این بخش، یافته های منقول و غیرمنقول جدیدی از دورۀ هخامنشی را به دست داده که با یافته های باستان شناختی کاخ چرخاب متفاوت بوده، اما قابل قیاس با نمونه های مشابه به دست آمده از کاخ های سنگ سیاه و بردک سیاه شهرستان دشتستان و کاخ اختصاصی کورش (کاخ P) در مجموعۀ پاسارگاد است.
۲.

معرفی محوطه ی باستانی شهر سیبه-کوخرد، بر اساس داده های حاصل از بررسی های آرکئوژئوفیزیک و باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ب‍س‍ت‍ک کوخرد شهر سیبه بررسی های آرکئوژئوفیزیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 922 تعداد دانلود : 626
محوطه های باستانی بسیاری در این مرزوبوم ناشناخته مانده اند و در این سال ها با بی توجهی و به بهانه ی رشد و توسعه ی شهرها و روستاها نادیده انگاشته شده اند. محوطه هایی که هر یک حلقه ای در زنجیره ی مطالعات تاریخ بشر هستند و وجود هرکدام برای خوانش صحیح فرهنگ گذشتگان بایسته است. در روستای کوخرد -که در شهر بستک استان هرمزگان قرار دارد- یکی از محوطه های باستانی کمتر شناخته شده ای وجود دارد که ساکنان روستا، آن را شهر سیبه می خوانند که در برخی از منابع مکتوب نیز به همین نام نوشته شده است. پراکندگی آثاری از دوران پیش ازتاریخ تا دوران متأخر اسلامی در اطراف منطقه کوخرد، وجود نقاشی های صخره ای از دوران پیش ازتاریخ تا اسلامی، سازه آبی تِرِنُه (از سازه های ساخته شده در دوره ی ساسانی)، آرامگاه دو گنبدان و حمام دوره ی اسلامی، همگی از غنای این خطه خبر می دهند. در سال 1396، بررسی های باستان شناسی و به طور اخص بررسی آرکئوژئوفیزیک در این محوطه انجام شد. این نوشتار در پی معرفی محوطه ی باستانی شهر سیبه و بیان نتایج حاصل از بررسی ها است. با بیان مطالبی از منابع مکتوب بحث آغاز شده و در ادامه، با ارائه ی تصاویر، جداول تحلیل سفال ها، نقشه های حاصل از بررسی های آرکئوژئوفیزیک و نقشه های رقومی و مطالعه و تحلیل داده ها به سامان دادن مطالب پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که اگرچه وجود برخی آثار در اطراف و نزدیکی محوطه ی باستانی بر این مطلب که این منطقه جغرافیایی، منطقه ای دارای استقرار در پیش از اسلام بوده، صحه می گذارد، اما نتایج مطالعات میدانی و سفال های سطحی، نگارندگان را در انتساب این محوطه به دوران پیش از اسلام دچار تردید نموده است.
۳.

بررسی های توپوگرافی با به کارگیری سیستم تعیین موقعیت جهانی دیفرانسیل دو و سه فرکانسه در تل تخت پاسارگاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بررسی توپوگرافی سیستم تعیین موقعیت جهانی دیفرانسیل (DGPS) پاسارگاد تل تخت باستانشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 843 تعداد دانلود : 360
تمامی جزئیات عوارض و پدیده های سطح زمین، بر روی نقشه های توپوگرافی ، نمایش داده می شود. تهیه ی نقشه ی توپوگرافی یکی از مهم ترین فعالیت ها در بررسی های باستان شناسی است؛ اما بررسی های توپوگرافی فراتر از تهیه ی این نقشه هاست. در محوطه ی میراث جهانی پاسارگاد و در هیئت مشترک بررسی های باستان شناسی ایران - فرانسه، برای نخستین بار تیم بررسی های توپوگرافی تشکیل شد. این تیم با کمک وسایل و تجهیزات بسیار پیشرفته از قبیل دوربین های توتال استیشن و سیستم تعیین موقعیت جهانی دیفرانسیل دو و سه فرکانسه ( DGPS )، توانسته اند محوطه ی باستانی پاسارگاد را در سه فصل مورد بررسی قرار دهند و در فصول بعدی نیز ادامه خواهد داشت. در این بررسی ها، نقشه بردار در محوطه حرکت کرده و به کوچک ترین عوارض و پستی و بلندی ها توجه می کند. بقایای دیوارها و ساختارهای معماری، بقایای گورها و اجاق های باستانی، برون زد تخته سنگ های بزرگ در تپه های باستانی، بقایای کانال های ساخته شده در گذشته و امروز محوطه، محدوده های تجمع قطعات سفال و سنگ و به طور کلی کم ترین شیب ها و کوچک ترین پدیده ها مهم و قابل تأمل بوده و نقاط آنها به کمک GPS برداشت می شوند. هدف از این پژوهش، معرفی بررسی های توپوگرافی و ارائه ی اهمیت این نوع برداشت در بررسی های باستان شناسی محوطه ی پاسارگاد و همچنین آشنایی با انواع دستگاه اندازه گیری موجود در این روش بررسی است. روش تحقیق، استقرایی و شیوه ی جمع آوری داده ها بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و فعالیت های میدانی است. نتایج نشان می دهد که در محوطه ی میراث جهانی پاسارگاد که سابقه ی طولانی حضور باستان شناسان معتبر و جهانی را در کارنامه ی خود دارد، به کمک تیم بررسی توپوگرافی ساختارهایی شناسایی شده اند که تا به امروز از دید باستان شناسان پنهان مانده بودند و تنها به کمک این نوع بررسی ها و همچنین استفاده از تجهیزات پیشرفته این امر صورت گرفته است.
۴.

بررسی های توپوگرافی در محوطه ی باستانی دهنو، پاسارگاد، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بررسی های توپوگرافی سامانه تعیین موقعیت جهانی (GPS) دهنو پاسارگاد باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 234 تعداد دانلود : 148
رویکردِ غیر تخریبی در باستان شناسی به انگیزه نگه داشتِ بازمانده های پیشینیان برای آنان که پس از ما می آیند و آیندگان ما هستند، امری بایسته و بی گمان خردمندانه تر از به کارگیری روش های ویرانگر است. یکی از روش های غیر تخریبی، بررسی های توپوگرافی است که کمک های ارزشمند و بسزایی به باستان شناسان در پژوهش های میدانی می کند. در بررسی های توپوگرافی یک نقشه بردارِ باستان شناس، به همه فرورفتگی ها و برجستگی های موجود در محوطه و چگونگی پیوند آن ها با انسان می پردازد. مانده های دیوارها و ساختارهای معماری، بازمانده های گورها و اجاق های باستانی، برون زدِ تخته سنگ های بزرگ در تپه های باستانی، مانده های کانال های ساخته شده در گذشته و امروز محوطه، گستره های گردهماییِ تکه های سفال و سنگ، و روی هم رفته، کم ترین شیب ها و کوچک ترین پدیده ها از دیگر نکته های برجسته و درنگ کردنی است و همگی آن ها به کمک جی پی اس برداشت می شوند. از سویی، به گمان بسیاری از پژوهشگران، پاسارگادِ بناشده در روزگار کورش بزرگ و جانشینانش، فراتر از محوطه ای بوده که امروزه برای ما دانسته شده است. اگر به پاسارگادِ هخامنشیان همچون پازلی نگریسته شود، بی تردید کنار هم نهادنِ تکه های این پازل، نیازمند انجام پژوهش های باستان شناسی در روستاها و محوطه های پیرامون آن است. یکی از این محوطه ها، تپه باستانیِ جای گرفته در شرقی ترین بخش روستای دهنو است. در سال 1396 خورشیدی، تیم بررسی های توپوگرافی هیأت مشترک بررسی های باستان شناسی ایران–فرانسه؛ به پژوهش های میدانی در این محوطه پرداخت. در این نوشتار، با کمک نگاره ها و نقشه های توپوگرافی، به بازگویی بررسی ها و چگونگی انجام آن ها در محوطه، پرداخته شده و از پژوهش های کتابخانه ای برای آشنایی با مفاهیم پایه ای بهره برده شده است. برآیندها، نشان از استقرار در تپه باستانی در دوره اسلامی دارند ولی برای آگاهی از این که تپه دهنو باید در کجایِ پازل پاسارگادِ هخامنشیان قرار داده شود، نیاز است تا پژوهش ها و بررسی های بیشتر در این محوطه و دیگر پهنه های پیرامونی صورت گیرد.
۵.

بررسی های مغناطیس سنجی، روشی برای شناسایی و تعیین عرصه و حریم گورستان های باستانی؛ نمونه موردی: گورستان باستانی مهدی آباد اولیا در منظر فرهنگی بم

نویسنده:

کلید واژه ها: گورستان باستانی مهدی آباد اولیا بررسی آرکئوژئوفیزیک مغناطیس سنجی منظر فرهنگی بم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 352 تعداد دانلود : 582
گورستان های باستانی در کنار استقرارگاه های انسانی شکل می گرفته اند، ولی پراکندگی گورها به جمعیت و مدت استقرار در این سکونت گاه ها بستگی داشته است. یکی از دشواری های پژوهش های باستان شناختی در شناسایی گورستان ها، تعیین عرصه و حریم در این محوطه هاست. به دلیل پراکندگی گورها در گورستان ها، تراکم گورها بسیار متفاوت بوده و بنابراین تعیین عرصه و پیشنهاد حریم در این محوطه ها همواره با احتیاط بسیار زیادی صورت می گیرد. در سالیان اخیر، با پیشرفت علم و کمک تخصص های مختلف به باستان شناسی، تعیین عرصه و حدود محوطه های باستانی نیز با دقت بیشتری انجام می شود. یکی از روش هایی که در مکان یابی محوطه ها و آثار باستانی و به تبع آن، تعیین عرصه و حدود محوطه ها بسیار کارآمد و مؤثر است، بررسی های آرکئوژئوفیزیک است؛ به خصوص در تعیین عرصه گورستان های باستانی که تراکم و پراکندگی گورها بسیار متفاوت است و فقط با بررسی باستان شناختی و گمانه زنی، نمی توان با اطمینان به تعیین عرصه و حدود در این محوطه ها اقدام نمود. در این پژوهش سعی بر آن شده است که به پرسش های مهمی در زمینه تعیین عرصه محوطه های باستانی به خصوص گورستان های باستانی دست یافت؛ این که آیا روش های معمول تعیین عرصه می توانند به طور دقیق حدود گورستان های باستانی را مشخص نمایند؟ روش های ژئوفیزیکی چگونه می توانند در آشکارسازی مکان گورهای باستانی، باستان شناسان را یاری نمایند تا بتوانند با اطمینان بیشتری به تعیین عرصه گورستان های باستانی اقدام نمایند؟ تعیین عرصه گورستان های باستانی که تا به امروز انجام شده، نشان داده است که در مواردی ممکن است که به دلیل مشخص نبودن مکان گورها، بعضی از قسمت های گورستان های باستانی در عرصه تعیین شده قرار نگیرد. روش های ژئوفیزیکی به دلیل آن که قادر به مشخص نمودن تمامی پدیدارهای زیر سطحی و به طبع مشخص نمودن مکان گورهای باستانی هستند، به خوبی می توانند روشی باشند که باستان شناسان را در مشخص نمودن عرصه گورستان های باستانی کمک نموده و روش بسیار مناسبی جهت حفاظت از محوطه های باستانی باشند. بررسی آرکئوژئوفیزیک با روش مغناطیس سنجی در محوطه باستانی مهدی آباد اولیا1 در منظر فرهنگی بم، با هدف تعیین میزان پراکندگی گورهای باستانی و مشخص نمودن عرصه و حدود این گورستان باستانی در سال 1397 ه .ش. انجام گرفت. این بررسی باعث آشکار شدن حدود 800 گور باستانی گردید و نقشه های مغناطیسی به خوبی عرصه این گورستان باستانی را مشخص نمودند.
۶.

جنسیت در باستان شناسی و باستان شناسی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 946 تعداد دانلود : 745
بیشتر باستان شناسان تا میانه ی قرن بیستم، نیمی از گروه های انسانی یعنی؛ «زنان» و نقش های گوناگونی که در مسیر دگرگشت جوامع انسانی داشتند را نادیده گرفته بودند. زنان همچون مادرانِ محدود به حوزه ی خانگی درنظر گرفته می شدند. تقسیم کار جنسیتی و خانواده ی هسته ای همچون رویدادی طبیعی درنظر گرفته می شد و شکار مردان، شتاب دهنده ی نخستین، در دگرگشت انسان پنداشته می شد. جنبش های زنان در دهه ها ی 1960 و 1970، دیدگاه های دگرگونی از تحول جوامع انسانی را پدید آورد که بر نقش های زنان متمرکز شد. اگر در آغاز، فمینیست ها دغدغه ی جست وجوی زنان در منابع را داشتند، امروزه بسیار فراتر رفته و پنداشت ها از مفاهیم جهانیِ جنس، جنسیت و فردیت را به چالش می کشند. ولی بسیاری از باستان شناسان از برچسب فمینیست فاصله می گیرند و بر این باورند که پژوهش های جنسیتی دامنه ی گسترده تری از مقوله های جنسیتی را دربر می گیرد. در خاور نزدیک، پژوهش های جنسیتی از دهه ی 1990 به گونه ای جدی پی گرفته شد و همچنان نیاز به پژوهش ها با کاربست نگره ها و روش های نظام مند به روشنی احساس می شود. شوربختانه در باستان شناسی ایران، موضوع جنسیت و زنان تا اندازه ی زیادی نادیده گرفته شده است و پژوهش های انگشت شماری انجام شده است. در این نوشتار به بازگویی شکل گیری پژوهش های زنان و جنسیت در باستان شناسی می پردازیم. با وجود دامنه ی گسترده ای از رویکردها، هیچ نگره یا مکتب فکری واحدی به جایگاه برتری نرسیده است، و هنوز هم در بسیاری از پژوهش ها نگاه مرد محور جریان اصلی پژوهش را پیش می برند.
۷.

هم سنجی نتایج بررسی آرکئوژئوفیزیک با کاوش های باستان شناسی در تپه خیبر روانسر، کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روانسر تپه خیبر بررسی آرکئوژئوفیزیک مغناطیس سنجی عصر آهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 521 تعداد دانلود : 946
پروژه باستان شناسی تپه خیبر از بهار 1397 آغاز گردید و تاکنون سه فصل از آن ادامه یافته است. با توجه به ابعاد و اندازه تپه خیبر و حجم بالای نهشته های باستان شناسی، باستان شناسان راه طولانی برای مطالعه این محوطه پیش رو دارند. در آغاز پژوهش های باستان شناختی در تپه خیبر، انتخاب محل کاوش یکی از موضوعات مهم در راهبرد کاوش این محوطه به شمار می رفت. از این رو، هیئت پیش از هر چیز مصمم بود تا در آغاز کاوش های میدانی، بررسی هایی به منظور پی بردن به وضعیت بقایای زیر سطح در محل هایی انجام دهد که ساختارهای معماری کاملاً مدفون شده اند. در همین راستا، فصل نخست به بررسی آرکئوژئوفیزیک اختصاص یافت که با روش مغناطیس سنجی در خرداد ماه 1397 به انجام رسید. یکی از اهداف این بررسی مکان یابی آثار و روشن نمودن وضعیت بقایای مدفون در رأس محوطه بود. به همین دلیل، محدوده ای به ابعاد سه هزار مترمربع بررسی شد که آنومالی های این بخش حاکی از وجود ساختارهای حرارت دیده ای بود که احتمالاً سازه های آجری را نشان می داد. با توجه به پراکندگی آجرهای عصر آهن در سطح این بخش و اهمیت تپه خیبر به عنوان یک مرکز مهم عصر آهن، هیئت امیدوار بود تا با کاوش در این بخش بقایای معماری از این دوره بیابد. با کاوش (1397) دو ترانشه 10×10 در محدوده آنومالی ها، بقایای سازه های آجری آشکار گردید که ظاهراً بقایای دو ستون (جرز) بزرگ مستطیل شکل آجری هستند که از آجرهای عصر آهن ساخته شده اند. نتیجه کاوش نشان داد که آجرهای عصر آهن در بافتی ثانویه و در یک بنای بزرگ دوره اشکانی مجدداً به کار رفته اند. این نکته نشان داد که هرچند بررسی های آرکئوژئوفیزیک به خوبی توانست در خصوص محل و ماهیت بقایای مدفون در محدوده بررسی شده اطلاعات سودمندی در اختیار قرار دهد، به کارگیری دوباره این مصالح در دوره باستان باعث دورشدن هیئت از دست یابی به پاسخ پرسش های خود شد. از این رو، باید توجه داشت که مسئله استفاده دوباره از مصالح قدیمی و فرایندهای و چرخه های استفاده و بازاستفاده از مواد فرهنگی در محوطه های چند دوره ای ممکن است به پیچیدگی مسائل کار میدانی بیفزاید و حتی در مواردی چون تجربه کنونی باعث سردرگمی شود.
۸.

جست وجوی جوامع مادرسالار در پیش از تاریخ، با تکیه بر یافته های محوطه های تدفینی در جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جوامع مادرسالار خاک سپاری پیش از تاریخ جنوب غرب آسیا باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 311 تعداد دانلود : 182
امروزه برخی پژوهشگران بر این باورند که در یک ساختار مادرسالار، جانشینیِ ارثی در یک خطِ مادرتباری ردیابی می شود. محل سکونت، مادرمکانی است و همه موارد ضروری در دست زنان است.ولی ما امروزه در جوامعی با ساختار پدرسالار و مردمحور زندگی می کنیم. برخی از پژوهشگران فمینیست بر این باورند که اگر جامعه مادرسالاری در پیش از تاریخ وجود داشته باشد، چه بسا بتوان به پایان یافتنِ ساختار پدرسالار امروزین نیز امیدوار بود.2 برای جست وجوی زنان، چگونگیِ زیست و جایگاه آنان در گذشته، می توان از مواد و انباشته های گوناگونی همچون داده های اسکلتی و کالاهای گور بهره برد. با کمک پژوهش هایی درباره خاک سپاری زنان و چگونگی آن در یک محوطه تدفینی و با کمک یافته های گورها، می توان انگاره هایی برای بود یا نبودِ یک ساختار مادرسالار در آن جامعه ارائه کرد. در این نوشته با کمک پژوهش های کتابخانه ای پیشینه ای کوتاه از پدیداری انگاره جوامع مادرسالار و برخی ویژگی های آن می گوییم. سپس با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره مندی از پژوهش های میدانی انجام شده به بیان تفسیرهای برآمده از یافته ها در برخی از محوطه های تدفینی در جنوب غرب آسیا می پردازیم. دریافت ها نشان از آن دارد که نباید تنها یک نوع ساختار برای همه جوامع پیش از تاریخ این پهنه درنظر گرفت، و از سویی با همه پژوهش های انجام گرفته در این زمینه، هنوز یافته های محکم و قطعی درباره حضور جوامع مادرسالار در گستره پیش از تاریخ جنوب غرب آسیا وجود ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان