مهناز محمودی زرندی

مهناز محمودی زرندی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷ مورد.
۱.

شناسایی نقش چرخه های زمانی در تبیین شاخص های اجتماع پذیری فضاهای عمومی (مطالعه موردی: میدان جانباز مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتماع پذیری فضاهای عمومی چرخه های زمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۱۷
در میان انواع فضاها، فضاهای عمومی به دلیل ایجاد بستر فعالیت های اجتماعی واجد اهمیت بالایی هستند و بخش زیادی از زندگی جمعی افراد در آن ها سپری می شود. از آنجا که تعاملات اجتماعی افراد در این گونه فضاها شکل می گیرد، اجتماع پذیری از مهم ترین کیفیت های فضاهای عمومی تلقی می شود. اما تاثیرات این کیفیت در چرخه های زمانی مختلف متفاوت است و برای تحلیل همه جانبه ی ماهیت مکان، نیاز است تا این ماهیت در بازه های زمانی مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، هدف این تحقیق آن است تا رابطه ی همبستگی میان عامل زمان و سطح شاخص های اجتماع پذیری فضاهای عمومی متاثر از عامل زمان را تحلیل نموده و به بررسی چگونگی ارتباط شاخص های اجتماع پذیری با چرخه های زمانی روزانه و سالانه، به لحاظ کمی و کیفی بپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به صورت ترکیبی با تخصیص زمانی، قوم نگاری و تحلیل محتوا می باشد که به مطالعه ی محیط، رفتار، تحلیل و ارزیابی مکان و سیاست ها و برنامه ها با استفاده از موردپژوهی در میدان جانباز مشهد، می پردازد. اطلاعات با استفاده از مطالعات اسنادی، پرسش نامه های بسته پاسخ، مصاحبه های عمیق نیمه سازمان یافته و مشاهدات کنترل شده و ناپیوسته گردآوری شده و با استفاده از روش های قیاسی، محتوایی، گرافیکی و نرم افزار دبث مپ1 و اس پی اس اس2 تحلیل می گردند. یافته ها نشان می دهند که میزان تاثیرات شاخص ها در ارتقای اجتماع پذیری فضاهای عمومی به شدت تحت تاثیر عامل زمان است؛ به طوری که غالب شاخص ها در برخی از بازه های زمانی خاص در جذب افراد به فضا بسیار موفق بوده اند. در حالی که در بازه های زمانی دیگر اینگونه نبوده و تاثیرات آن ها به شدت کاهش می یابد. هماهنگی و همسازی شاخص ها با نیازهای مخاطب در بازه های زمانی مختلف تاثیر بسزایی در کارکرد فضایی- اجتماعی فضاهای عمومی و ارتقای اجتماع پذیری آن ها دارد. شاخص های اجتماع پذیری فضاهای عمومی در بازه های زمانی مختلف به شدت به یکدیگر وابسته اند و تاثیرات آن ها در افزایش اجتماع پذیری فضا را می بایست در کنار هم بررسی نمود.
۲.

تحلیل پساپدیدارشناسانه تأثیر حس زمان بر شاخص های اجتماع پذیری فضاهای باز عمومی؛ نمونه موردی: میدان کوه سنگی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۵۷
بخش زیاد ی از زند گی اجتماعی افراد د ر فضاهای عمومی می گذرد و تعاملات اجتماعی افراد د ر این گونه فضاها تعریف می شود . از همین رو، اجتماع پذیری از مهم ترین کیفیت های فضاهای عمومی تلقی می شود . برای مطالعه همه جانبه و کارآمد ماهیت فضاهای عمومی، نیاز است تا این ماهیت د ر بازه های زمانی مختلف بررسی شود . رویکرد پساپد ید ارشناسانه به مکان کمک می کند تعریف حس مکان د ر ارتباط با حس زمان بررسی شود و این رویکرد فضاهای عمومی را به عنوان روید اد ی بررسی می کند که روی خود را به تغییرات باز می کند و هم زمان با فعالیت های پویا شکل می گیرد . د ر این راستا، هد ف این تحقیق آن است تا رابطه همبستگی میان عامل زمان و سطح شاخص های اجتماع پذیری فضاهای عمومی متأثر از عامل زمان را با رویکرد پساپد ید ارشناسانه تحلیل کرد ه و به بررسی چگونگی ارتباط شاخص های اجتماع پذیری با چرخه های زمانی روزانه و سالانه، به لحاظ کمی و کیفی بپرد ازد . روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به صورت ترکیبی است که به مطالعه محیط، رفتار، تحلیل و ارزیابی مکان و سیاست ها و برنامه ها با استفاد ه از مورد پژوهی د ر مید ان کوه سنگی مشهد ، می پرد ازد . اطلاعات با استفاد ه از مطالعات اسناد ی، پرسش نامه های بسته پاسخ، مصاحبه های عمیق نیمه سازمان یافته و مشاهد ات کنترل شد ه و ناپیوسته گرد آوری شد ه و با استفاد ه از روش های قیاسی، محتوایی، گرافیکی و نرم افزار د بث مپ و اس پی اس اس تحلیل می شوند . یافته ها نشان می د هند که میزان تأثیرات شاخص ها د ر ارتقای اجتماع پذیری فضاهای عمومی به شد ت تحت تأثیر عامل زمان است؛ به طوری که غالب شاخص ها د ر برخی از بازه های زمانی خاص د ر جذب افراد به فضا بسیار موفق بود ه اند . د رحالی که د ر بازه های زمانی د یگر این گونه نبود ه و تأثیرات آن ها به شد ت کاهش می یابد . هماهنگی و همسازی شاخص ها با نیازهای مخاطب د ر بازه های زمانی مختلف تأثیر بسزایی د ر کارکرد فضایی- اجتماعی فضاهای عمومی و ارتقای اجتماع پذیری آن ها د ارد و ویژگی های کالبد ی-فضایی مرتبط با شاخص های اجتماع پذیری فضا د ر چرخه های زمانی مختلف، منطبق با الگوهای رفتاری مطلوب و معمول کاربران و د ر بالاترین سطح همسازی، فرم، فضا، عملکرد و زمان، بستری مناسب برای وقوع روید اد های فرهنگی یا بازنمود فیزیکی ارزش ها و هنجارهای جمعی و محلی هستند .
۳.

گسترش فضاهای آیینی در مجتمع های مسکونی با رویکرد افزایش توانمندی اجتماعی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیط عرصه های جمعی مجتمع های مسکونی توانمندسازی اجتماعی بانوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحلیل محتوای متون، سوابق موضوع جنسیت و توسعه پایدار بررسی و با تأکید بر محیط های مسکونی بانوان، راهبردهای متنوع مشارکت و حضور فعال زنان و توانمندسازی آنان شناسایی شد. سپس مؤلفه های طراحی مؤثر در ارتقا مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی در مجتمع های مسکونی با تأکید بر توانمندسازی اجتماعی بانوان با مراجعه به متخصصین  اولویت بندی شد. در بررسی میدانی، جامعه متخصصین معماری و شهرسازی در حوزه مسکن و منظر، به روش نمونه گیری شبکه ای گلوله برفی و حجم نمونه از طریق اشباع نظری در عوامل استخراج شده مشارکت کردند. پس از مصاحبه باز پاسخ متخصصین از تکنیک کدگذاری باز و محوری استفاده شد و به روش پیمایش اکتشافی دلفی (توسط 20 نفر از اعضای هیئت علمی معماری و شهرسازی  دانشگاه ها) نتایج به دست آمده، از طریق جدول هدف محتوی به پرسش نامه تبدیل شد و طی 2 مرحله، پرسش نامه ها تکمیل شد. با تحلیل داده های جمع آوری شده براساس تحلیل عامل Q ، نتایج استخراج شدند. نتایج بیانگر آن است که از میان همه ابعاد مورد بررسی، چهار بعد: زیبایی شناختی- بصری، کالبدی - عملکردی، اجتماعی - فرهنگی و ادراکی و روان شناختی محیط، در افزایش مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مسکونی مبتنی بر توانمندسازی اجتماعی بانوان تأثیرگذار شناسایی شدند. طراحی مطلوب عرصه های جمعی باتوجه به اولویت های فوق و مبتنی بر نگرش ها، ادراکات و نیازهای بانوان و رفع موانع حضور و مشارکت اجتماعی آنان براساس شاخص های: حضورپذیری فضا، اجتماع پذیری منعطف، قلمرو امن، سرمایه اجتماعی همسایگی امکان پذیر است. اهداف پژوهش: شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های زیباشناختی - بصری و کالبدی - عملکردی مؤثر در ارتقای مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مجتمع های مسکونی با رویکرد توانمندسازی اجتماعی بانوان. شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و ادراکی مؤثر در ارتقای مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مجتمع های مسکونی با رویکرد توانمندسازی اجتماعی بانوان. سؤالات پژوهش: مهم ترین مؤلفه های زیباشناختی - بصری و کالبدی - عملکردی مؤثر در ارتقای مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مجتمع های مسکونی با رویکرد توانمندسازی اجتماعی بانوان کدام اند؟ مهم ترین مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و ادراکی مؤثر در ارتقای مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مجتمع های مسکونی با رویکرد توانمندسازی اجتماعی بانوان کدام اند؟
۴.

بازشناسی مسکن بومی منطقه منوجان استان کرمان با رویکرد پدیده شناسانه شولتز و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری بومی رویکرد پدیده شناسی تجربه زیسته شاعرانگی باشیدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۷
ازآنجاکه معماری بومی در هماهنگی با "تجربه زیسته" بومیان شکل می گیرد، معماری ای از مدخل فضای وجودی است که از منظر شاعرانگی، فضایی نامنتظر و درعین حال آزادکننده است که به واسطه خیال، کشف و فهم می شود. بنابراین مقاله حاضر، با رجوع به رویکرد پدیده شناختی که ریشه در فلسفه داشته و بر مفاهیمی چون "تجربه زیسته" و "ادراک" انسان از هستی اشاره دارد، موضوع را به گونه ای بررسی نموده که "چگونگی" در آن ممکن باشد. در راستای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش: «چگونه می توان با معیارهای پدیده شناسی برآمده از نظریات هایدگر و شولتز، به تحلیلی وجودی (اگزیستانسیال) از تحقق سکونت در معماری بومی منطقه منوجان دست یافت؟»، معیارهای پدیده شناسانه برآمده از مطالعات نظری پایه، در فلسفه وجودیِ هایدگر و پدیده شناسیِ مکان در تحقیقات شولتز شامل: یک مورد متغیر وابسته مؤلفه "باشیدن" و ده مورد متغیر مستقل شامل: "مکانمندی"، "آشکارگی"، "خودبودگی"، "گردآوری"، "خصلت"، "دربرگیرندگی"، "نمادین سازی"، "مراقبت"، "معناداری" و"شاعرانگی" استخراج و تدوین شدند؛ سپس در جهت هدف تحقیق یعنی فهم عمیق تر و بهتر معماری بومی منوجان در توصیف و تفسیری پدیده شناختی با معیارهای ذکرشده ارائه شد. جامعه آماریِ این پژوهش، بنا و فضای زیستی بومیان -کپر و عناصر وابسته به آن- می باشد. آنچه این سکونتگاه/قرارگاه را به طرز چشمگیری از نمونه های مشابه متمایز می کند، نوعِ مصالح، شکل و نحوه استقرار کپرها از یک سو و از سوی دیگر شیوه سکونتی است که در آنجا محقق شده است. نتایج نشان داد سکونتگاه موردنظر در عین تمامی مشکلات اقتصادی و فقر شدید ساکنین آن، مؤلفه های لازم برای تحقق سکونت در تطابق با احراز هویت و پذیرش کاربری و درنتیجه در رابطه با فرم و فضا را در خود دارد. درنهایت سعی شد نشان داده شود این شیوه "سکناگزیدن/باشیدن" واجد امتیازاتی است که در پژوهش ها و مطالعات رایج معماری مغفول می ماند؛ امتیازاتی که معطوف به "تجربه زیسته" ساکنان و رابطه وجودی آن ها با محیط و مکان زندگی شان می باشد که به نظر می رسد با تحلیلی وجودی و رویکردی پدیده شناسانه بهتر به دید می آیند.
۵.

ارزیابی میزان نمود ارزش های معنایی نهفته درپس کالبد بدنه تاریخی خیابان سپه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش های معنایی نهفته کالبد بدنه تاریخی خیابان سپه تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۳
بیان مسئله: درک ساختار معنایی ذاتی بدنه های تاریخی خیابان سپه و چگونگی کمک این ساختارها به درک مکان موضوعات مهمی است که در این مطالعه فرض می شود که ارزش های معنایی معماری سازه های تاریخی را می توان از طریق 25 شاخص که در پنج سطح ارزشی گروه بندی شده اند، تجزیه و تحلیل کرد. این سطوح جنبه های مختلفی از جمله تعادل اساسی، سازگاری عملکردی، دلبستگی عاطفی، هویت فرهنگی و انتزاع نمادین را دربرمی گیرند. هدف پژوهش: این پژوهش با تمرکز بر مورد خیابان سپه تهران، به بررسی تعامل میان فرم و معنا می پردازد و به بررسی پیوندهای پیچیده بین بدن، چهره و روح معماری می پردازد. این مطالعه براساس این مفهوم است که طراحی معماری دارای ظرفیت عمیقی برای انتقال معانی است و این معانی اغلب از طریق نقش ها، انتظارات و انگیزه ها رمزگشایی می شوند. روش پژوهش: این پژوهش به روش تحلیل محتوای تاریخی و جمع آوری داده ها به صورت کمی انجام گرفته است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد خیابان سپه، تعادلی پویا بین سنت و مدرنیته را در خود جای داده است. این معماری توانایی قابل توجهی برای گسترش فرم ارگانیک و در عین حال حفظ ویژگی اساسی خود را نشان می دهد. مؤلفه های تناسب، اتصال، ریتم و نظم در میان عناصر ساختمان، وحدتی هماهنگ را ایجاد می کند که حس مکان را تقویت می کند. بافت تاریخی خیابان به طور یکپارچه با محیط اطراف خود در تعامل است و اهمیت تداوم و تعامل را نشان می دهد. این مطالعه نشان می دهد که چگونه پیکربندی معماری خیابان سپه با ساکنان آن در سطوح احساسی ارتباط برقرار می کند. سادگی معماری این مکان، حس قوی تعلق را تقویت می کند، در حالی که گنجاندن عمدی ابهام و هماهنگی عمق احساسی را برمی انگیزد که با ناظران طنین انداز می شود. علاوه بر این، این تحقیق نشان می دهد که چگونه طراحی معماری به ارزش های فرهنگی و نمادین پاسخ می دهد و هویت، تضاد و هماهنگی را نشان می دهد. ارکستراسیون دقیق این عناصر به شکل گیری یک زمینه معماری منسجم و معنادار کمک می کند. به طور خلاصه، این پژوهش به طور جامع به تحلیل ارزش های معنایی نهفته در بافت تاریخی خیابان سپه تهران می پردازد. از طریق کاوش در ابعاد آنی، عملکردی، عاطفی، فرهنگی و نمادین، تأثیر متقابل ظریف بین فرم معماری و برانگیختن معنا را برجسته می کند. یافته ها بر اهمیت طراحی معماری نه تنها در بعد کالبدی، بلکه جوهر مکان، فرهنگ و هویت تأکید می کنند.
۶.

امتداد و جهت خوانش بصری غالب در ادراک آثار معماری در جوامع راست نویس با رویکرد علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۶۴
بیان مسئله: ادراک وپردازش ذهنی-بصری به طور عمده در یک امتداد و جهت خاص از میدان دید صورت می گیرد. مشاهده و پردازش یک میدان دید دارای نقاط شروع و پایان، امتداد و جهت غالب است. بسیاری از طراحان آشنایی زیادی با نحوه عملکرد سیستم ادراکی ذهن ندارند. این عدم آگاهی موجب می شود در انتخاب فرم ها و موقعیت عناصر بصری مطابق با الگوهای پردازش ذهن عمل نشود. تحلیل و دانستن نحوه عملکرد مکانیسم ادراک بصری موجب می شود از تأثیرگذاری بیشتری در طراحی هر عنصر بهره مند شد. این نوع رویکرد باعث می شود دلایل علمی تری برای تحلیل های توصیفی و بعضاً مبهم زیبایی شناسانه به دست آید. هدف پژوهش: هدف این پژوهش یافتن امتداد و گستره مطلوب درمیدان بینایی جهت خوانش آثار بصری هنری و معماری در بستر فرهنگی و زبانی جامعه راست نویس درقالب علوم شناختی است. روش پژوهش: این پژوهش مبتنی بر ادبیات نظری تحقیق و تحلیل محتوای یافته ها به موازات آزمون های تجربی در یک ساختار تحلیلی است. لذا یک پژوهش توصیفی-تحلیلی به همراه تفسیر علمی از موضوعات و یافته های توصیفی محسوب می شود. نتیجه گیری: عادات زبانی و جهت خوانش متون در فرهنگ های مختلف گرچه نمی تواند به طورکامل بی تأثیر باشد ولی گستره گرایش و جهت مطلوب بصری وابسته به مکانیسم ادراک ذهنی است و جهت نوشتاری عامل اصلی محسوب نمی شود. خوانش و پردازش در امتداد افقی به دلیل گرایش فضایی ذهن به منطقه چپ میدان دید از چپ به راست انجام می شود. این مسئله فارغ از آموزه های زبانی در فرهنگ های راست نویس است. جهت گیری ذهن در خوانش آثار بصری مرتبط با ساختار مغز و مکانیسم ادراک است که خود از عدم تقارن ذاتی مغز ناشی می شود. این سوگیری ذهنی به چپ ارجحیت امتداد افق را به دنبال خواهد داشت. نواحی مختلف در یک منظر به صورت هم ارز ادراک و ارزش گذاری نمی شوند، لذا اهمیت هر فرم در فضا وابسته به موقعیت قرارگیری درگستره دید ناظر نیز هست.
۷.

بررسی تأثیر غنای حسی برتسهیل مسیریابی- جهت یابی کاربران در ایستگاه های حمل ونقل ریلی شهرتهران؛ نمونه موردی: ایستگاه مترو میدان ولی عصر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۲
حمل ونقل ریلی ایران، به دلیل رویکرد عملکردمحور و مبتنی برحس بینایی صرف، علی رغم مزایای فراوان آن، تنها امکان بهره مندی طیف خاصی ازکاربران را ازاین سامانه مفید انبوه بر، فراهم نموده است. این نقص، آسیب هایی همچون حس سرگشتگی وعدم سهولت مسیریابی-جهت یابی و... را برای کاربران به همراه داشته است. به نظر می رسد، این آسیب ها بیش ازهمه ریشه در عدم توجه به سایر حواس و افزایش غنای حسی کاربران به واسطه نوع طراحی مؤلفه های معماری و اطلاعاتی دراین فضاها دارد. لذا تحقیق حاضربا هدف دستیابی به راهکارهای تسهیل وبهبود عملکرد مسیریابی-جهت یابی مبتنی برافزایش غنای حسی کاربران درایستگاه های حمل ونقل ریلی شهرتهران، به روش توصیفی-تحلیلی، ازنوع همبستگی انجام شده است. حوزه پژوهش، ایستگاه های مترو تهران و جامعه آماری آن کاربران ایستگاه ها به روش تصادفی هدفمند بوده است. نمونه تحقیق، ایستگاه میدان ولی عصربه دلیل مقیاس عملکردی و اهمیت ایستگاه، تقاطعی وعمیق بودن، طیف کاربران متنوع، نوع معماری خاص و نزدیکی به رویکرد پژوهش انتخاب شده است. داده ها، ازطریق ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﺎﺳﺦ کاربران گردآوری شده است. ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ، محقق ساخته بوده که روایی محتوایی آن ازطریق تحلیل عاملی و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ، تأیید شد. ایستگاه نمونه در مرحله اول، به شیوه نحو فضا در محیط نرم افزار DepthmapX تحلیل شده است. در مرحله دوم با اجرای پرسشنامه مصور و ایجاد شرایط حسی خاص(ایجاد تصویرذهنی مناسب کاربران به وسیله نمایش فیلم، ایجاد محرک های حسی بویایی، چشایی، لامسه، بینایی وشنوایی)، توسط کاربران، مورد سنجش قرار گرفت. دراین تحقیق طراحی مبتنی برغنای حسی(متغیرمستقل)؛ مؤلفه های اطلاعاتی و معماری(متغیرهای وابسته میانی) و مسیریابی-   جهت یابی(متغیر وابسته نهایی) است.  داده های گردآوری شده به روش تحلیل مسیر، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. افزایش ضرایب مسیر از 0.435 به 0.536 و 0.571 به واسطه تأثیر غنای حسی بر مؤلفه های اطلاعاتی و معماری درایستگاه نمونه، فرضیه پژوهش را تأیید نمود و نتایج نشان داد که، ضریب تأثیر غنای حسی برمؤلفه های اطلاعاتی(0.462) و بر مؤلفه های معماری (0.531) است. همچنین مؤلفه های اطلاعاتی با ضریب(0.218) و مؤلفه های معماری با ضریب (0.256)، بر تسهیل فرآیند مسیریابی-جهت یابی کاربران تأثیرگذار است. درواقع این گونه مؤلفه ها، از پیچیدگی فضا می کاهد.
۸.

کاربست علوم شناختی درتبیین گرایشات بصری تیپ های شخصیتی در حوزه هنرومعماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربست علوم شناختی گرایشات بصری تیپهای شخصیتی هنرو معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
گرایشات و ترجیحات زیبایی وابستگی زیادی به سازوکارادراک بصری مخاطبان دارد.آیتم ارزیابی شخصیت معیار مهمی است که علاوه برریشه های اجتماعی ارتباط مستقیمی باسامانه مغزوادراک پیدا می کند.شخصیت نمودعینی پیچیدگی های فیزیولوژی مغزواعصاب بشمار می رود. ازسویی فاکتورهای هارمونی و تضاد دومعیار مهم تفکیک کننده آثار بصری هستند،که شاخصی بنیادی درغربال انواع آثار بصری است. بسیاری ازمطالعات گذشته دارای مبنای تفسیری وبعضا نتایج متناقض می باشند، درحالیکه با بکارگیری مبانی علوم شناختی می توان به نتایج علمی تری دست یافت. هدف این پژوهش ارتباط یابی میان شخصیت های درونگرا و برونگرا با گرایشات زیبایی شناسی درانطباق با مطالعات علوم شناختی می باشد. این تحقیق از نوع تحلیلی توصیفی و براساس مطالعات علی– مقایسه ای است. متغیرهای شخصیت و تقسیمات زیبایی شناسی از طریق تحلیل محتوای هر یک ازحوزه های علمی مربوطه تثبیت و برمبنای علوم شناختی مورد واکاوی قرارگرفته است. براساس نتایج بدست آمده میان مولفه های شخصیت و نوع آثاربصری همبستگی قابل ملاحظه ای وجود دارد. به نحوی که شخصیتهای درونگرا به مراتب بیش از برونگرایان به آثارهنر و معماری متضاد ، پیچیده و پرتنش توجه نشان می دهند. درحالیکه اکثریت قابل ملاحظه ای ازبرونگرایان تمایل به آثار هارمونیک و هماهنگ دارند.
۹.

ارائه مدل طراحی مسکن های بومی به روش مردم شناسی واقع گرایانه (مطالعه موردی: شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن بومی واقع گراینه مردم شناختی مسکن معاصر جیرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
همواره شاخص های کیفی در برنامه ریزی مسکن به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی آن به حساب می آید و ایجاد محیطی با کیفیت مناسب برای برآورده کردن نیازهای اساسی و اولیه انسان، از اهداف اصلی مسکن به شمار می رود . مطالعه حاضر با تحلیل الگوهای طراحی مسکن بومی شهر جیرفت بر پایه مردم شناسی واقع گرایانه ، به بررسی راهکارهای مؤثر در راستای کیفیت بیشتر مساکن معاصر شهر جیرفت پرداخت .این پژوهش به روش کیفی انجام شده و مبنای روش آن از نوع توسعه -کاربردی خواهد بود که با بیان اهداف مردم شناختی شهر جیرفت از روش تحلیل سلسله مراتبی برای ارزیابی نهایی داده ها و از نرم افزار اکسپرت چویس به محاسبات فازی و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره بهره گرفته شده است . نحوه جمع آوری اطلاعات برپایه نظریه گارفینکل نیزمد نظر قرار گرفته و در ادامه با بررسی عوامل اصلی مدل های مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکل گیری فضاهای مسکونی خانه های معاصر شهر جیرفت تشریح وامتیازدهی شد. براساس نتایج این پژوهش مولفه های کیفیت محیط مسکونی،به شش دسته نظارت پذیری، زیست پذیری، معناپذیری، انعطاف پذیری، رفتارپذیری و بازی پذیری طبقه بندی شد که «محرمیت» به عنوان اولویت اول مولفه نظارت پذیری و در دسته معناپذیری، معیار «زیباشناختی» به عنوان تأثیرگذارترین معیار انتخاب گردید و از دسته رفتارپذیری، معیار «راحتی و آسایش» و در دسته انعطاف پذیری نیز معیار «هماهنگی بامقیاس انسانی» به عنوان اولویت اول عنوان شده است و در دسته زیست پذیری معیار «ارتباط با طبیعت» و درنهایت در دسته بازی پذیری نیز معیار «ایمنی و حفاظت» نسبت به معیارهای دیگر تأثیرگذار در طراحی فضاهای مسکونی معرفی گردیدند.
۱۰.

تبیین برهم کنش مشخصات کالبدی ساختمان های بلندمرتبه بر پراکنش ذرات آلاینده باتوجه به جریان هوای طبیعی (مطالعه موردی: منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشخصات کالبدی ساختمان های بلند پراکنش ذرات معلق آلاینده جریان هوای طبیعی EnviMET ANSYS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۱
افزایش روزافزون جمعیت و احداث ساختمان های بلند، وجود آلاینده های محیطی درشهرها را چند برابر کرده است. از طرفی افرادبرای رفع نیازهای زیستی خود بیش ازگذشته از محیط های بازشهری استفاده می کنند. دراین راستا عوامل مختلفی همچون فرم وارتفاع ساختمانها، وحضور سبزینگی در فضاهای شهری همچون نمای سبز، درجریان مستمرباد میتواند نقش قابل توجهی ایفاکرده و بر پراکنش ذرات آلاینده موثر باشد. مطالعه حاضر دراین زمینه و باهدف بررسی تاثیر فرم وارتفاع و نیز نمای سبز ساختمان های بلند بر چگونگی پراکنش ذرات آلاینده، باشناخت جریان هوای طبیعی منطقه یک شهرتهران انجام شده است. دراین پژوهش بااستفاده از روشهای توصیفی-تحلیلی و مقایسه منطقی با بکارگیری تکنیک شبیه سازی با استفاده ازنرم افزارهای ENVI-met و ANSYS CFX به بررسی و تحلیل رفتارباد پیرامون بنا و پراکنش آلاینده ها پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات ازطریق مطالعات کتابخانه-ای و برداشت میدانی صورت گرفته است. نتایج به انتخاب گزینه بهینه باتوجه به مدلسازی انجام شده ازبین 9 مدل متفاوت ساختمان بلندمرتبه با سه تیپ فرم پلانی گوناگون وسه دسته ارتفاع متفاوت، بدست آمد. تغییر فرم و ارتفاع ساختمان ها تاثیر چشم-گیری بر جریان هوای طبیعی و سرعت باد پیرامون بنا دارد از این میان گزینه بهینه با نمای سبز نیز بررسی گردید تا تاثیر نمای سبز بر پراکندگی آلاینده ها مشخص گردد. مکان یابی نادرست و غیراصولی ساختمانهای بلند باعث تغییر الگوی طبیعی وزش باد و درنتیجه موجب بروز اثرات ثانویه ناشی از رکود یا تشدیدجریان باد خواهدشد ولذا بر پراکنش ذرات معلق آلاینده موثر است. دراین پژوهش نتایج حاصل از مدلسازی انجام شده میزان ماندذرات معلق آلاینده را دراطراف 9مدل ساختمان بلند نشان می دهد که ازاین میان فرم مربع با20 طبقه ارتفاع درموقعیت مشخص شده مناسب تر ازسایرگزینه ها می باشد.
۱۱.

بررسی تأثیر مؤلفه های کاربردی مؤثر در طراحی پنجره کلاس های دروس عملی با تاکید بر استفاده بهینه از بازتابش نور روز در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور روز خیرگی کیفیت روشنایی پنجره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۱۰
کیفیت نور روز از مهم ترین عوامل کیفی طراحی فضاهای آموزشی است که تأثیر بسیاری بر کارایی دانش آموزان دارد. هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر مؤلفه های کاربردی پنجره بر بهره گیری مناسب از نور روز و کیفیت روشنایی در شرایط گوناگون می باشد. متغیرهای اصلی در این تحقیق؛ جهت، مساحت پنجره و انعکاس مصالح هستند که به عنوان عوامل مورد تحلیل در طرح خیرگی و کیفیت روشنایی مورد بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نوع تحقیق توصیفی - کمی می باشد. روش تحقیق تحلیلی - عددی بر مبنای مدل سازی رایانه ای است. نمونه پایه ای تحقیق یک کلاس متداول دروس عملی در تهران است، کیفیت روشنایی آن در جهات مختلف در اولین روز هر ماه بررسی شده و سپس تأثیر ابعاد پنجره کلاس توسط نرم افزار دیالوکس ارزیابی می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه دقیقى میان جهت استقرار پنجره، مساحت نور گذر و بافت مصالح وجود دارد که تأثیر عمده ای بر عمق نفوذ نور و ایجاد خیرگی و کیفیت روشنایی در کلاس می گذارد.
۱۲.

تحلیلی بر نقش فضاهای نیمه باز در معماری بومی مسکونی شهر رشت جهت بهره-گیری از تهویه طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۷۳
مقدمه: در این تحقیق بخشی از ساختار بومی معماری مسکن بومی شهر رشت از منظر نحوه ی استفاده از تهویه ی طبیعی برای مقابله با رطوبت بالای هوا و نوع برخورد با شرایط سخت و دشوار محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که این شهر در اکثر روزهای سال دارای رطوبت بالاتر از حد آسایش می باشد، راهکارهای مواجهه با این رطوبت بسیار حائز اهمیت هستند. فضاهای نیمه باز در این اقلیم، نقش موثری در ایجاد تهویه و کاهش رطوبت دارند؛ هدف پژوهش: از همین رو شناخت الگوی بهینه ی این فضاها برای ایجاد بیشترین میزان تهویه، هدف این تحقیق می باشد. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی می باشد و اطلاعات و داده ها با استفاده از مطالعات اسنادی، میدانی و نرم_افزارهای Climate، Weathertool و Meteonorm گردآوری شده و توسط نرم افزار Fluent تحلیل می گردند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: در این راستا ابتدا شرایط آب و هوایی در ماه های مختلف سال در شهر رشت، مورد بررسی قرار می گیرد. یافته ها و بحث: پس از بررسی ویژگی های مسکن بومی این شهر و تعریف یک دسته بندی از نظامات توده و فضا و فضاهای نیمه باز، به تحلیل نقش فضاهای نیمه باز در ایجاد تهویه ی طبیعی پرداخته می شود. بدین صورت که الگوی جریان باد و تهویه ی طبیعی در دو گونه ی غالب فضاهای نیمه باز مسکن بومی شهر رشت توسط نرم افزار Fluent تحلیل گشته و الگوی بهینه معرفی می شود. نتایج: نتایج بررسی چندین خانه ی مسکونی در بافت بومی شهر نشان می دهد که نظام توده و فضا و ایوان ها به عنوان فضاهای نیمه باز، نقش مهمی در پایداری اقلیمی معماری و مقابله با رطوبت هوا دارد.
۱۳.

بازتعریف الگوهای طراحی مسکن معاصر بر اساس معیارهای مردم شناختی در راستای برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: خانه های شهر بم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن الگوهای طراحی مردم شناختی مسکن معاصر بم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۳۴۳
هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار با روش زندگی انسان است تا نیازهای کمی، کیفی و اجتماعی را تأمین نماید. در عصر جدید و شیوع بیهویتی فعلی، کلیه ساخت و سازها به سمت یکسان شدن پیش رفته است و به علت نادیده انگاشتن کاربران و یا عدم شناخت کافی نسبت به نیازهای آنان، منجر به بروز مشکلاتی چون کاهش رضایتمندی، از بین رفتن هویت فرهنگی و مکانی شده است. در حالیکه توجه به معماری برخاسته از انسانشناسی، باورهای جامعه بومی و بستر شهر که در طی زمان تحت تاثیر عوامل مکانی و فرهنگی شکل و محتوای خاصی یافته است. مقاله حاضر سعی دارد تا با ژرف کاوی کیفیت مسکن در خانه های سنتی ایران، مولفه هایی در جهت تبیین راهکارهای مؤثر برای افزایش کیفیت مسکن معاصر به دست آید. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و برای ارزیابی نهایی از روش تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده و با نرم افزار اکسپرت چویس صورت گرفته و در نهایت اولویت بندی مولفه -های مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی تدوین شده است. جمع آوری اطلاعات برپایه چک لیستهایی جهت تکنیکهای مصاحبه، مشاهده و از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و تحلیل نقشه ها بهره گرفته شده است. در ادامه با بررسی عوامل اصلی مدلهای مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی خانه های معاصر شهر بم بیان گردید. سپس با تحلیل معیارها و اعمال تأثیرات شیوه زندگی، نیازهای انسان و شرایط جامعه معاصر با امتیازدهی مؤلفه ها و اولویت بندی شاخص ها، راهکارهایی برای بهبود جنبه های کیفی مسکن پیشنهاد گردید. براساس نتایج این پژوهش مولفه های موثر در طراحی فضاهای مسکونی، به شش دسته زیست پذیری، معناپذیری، انعطاف پذیری، نظارتپذیری، رفتارپذیری و بازی پذیری طبقه بندی شد.
۱۴.

مؤلفه های معماری مؤثر بر کاهش آسیب پذیری ساختمان در برابر حریق (نمونه موردی: بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازار تبریز آسیب پذیری آتش متخصصین معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۸۰
ایمنی در برابر حریق تقریباً غیر ممکن است. تأمین امنیت در بناهای تاریخی به علت طرح معماری، همجواری ها، ساختار و مصالح مصرفی و احیاناً مداخلات انسانی و همچنین قوانین مربوط به مرمت، دارای چالش های متعددی است. این بناها با تکنولوژی و امکانات زمان خود احداث گردیده اند. و ممکن است با کدهای استاندارد امروز مطابقت نداشته باشند. آتش سوزی های متعدد عمدی و غیر عمدی در سال های اخیر نشان دهنده ضعف این بناها در برابر حریق می باشد. بازار تاریخی تبریز بزرگترین بازار سرپوشیده خاورمیانه و یکی از بازارهای مهم ایران است. مراجعات زیاد، شرایط ساختمانی، تنوع کالاو ارزش اقتصادی آنها، این بازار را به حوزه ای پراهمیت از نظر ایمنی تبدیل کرده است. حوادث اخیر نشان دهنده آسیب پذیری مجموعه در برابر حریق می باشد. آخرین آتش سوزی در 18اردیبهشت 1398 به وقوع پیوست و به تعداد زیادی از مغازه ها خسارت وارد شد. ضمناً علاوه بر خسارت حریق، بخش هایی از ساختمان نیز در حین اطفاء بر اثر استفاده از آب آسیب دید. این پژوهش در نظر دارد با مطالعه آتش سوزی های گذشته و بررسی چالش های موجود، و شناخت نقاط قوت و ضعف مجموعه و با بهره گیری از آرای متخصصین، بهینه ترین راه حل برای پاسخ به سوال اصلی پژوهش، یعنی کاهش آسیب پذیری در برابر حریق، را ارائه نماید. این پژوهش به صورت تلفیقی (کیفی-کمی) صورت پذیرفته است. محقق در ابتدا به کمک جامعه متخصصین رشته معماری و شهرسازی و با استفاده از روش نمونه گیری شبکه ای (گلوله برفی) و همچنین پس از مصاحبه با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری و به روش پیمایش اکتشافی دلفی (اعضای هیات علمی معماری و شهرسازی دانشگاه های کشور) اقدام به تهیه جدول هدف- محتوی نموده است. سپس جدول مربوطه به پرسشنامه تبدیل و طی 2 مرحله، پرسشنامه توزیع شده است. سپس به کمک نرم افزار26 SPSS داده ها تحلیل شده اند. بر اساس تحلیل عامل Q نتایج استخراج و در نهایت تاثیرگذارترین عوامل مؤثر بر کاهش آسیب پذیری در برابر حریق در بازار تبریز مشخص شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که دسترسی پذیربودن، محفوظ و تخلیه پذیر بودن، خود ایمنی و اشتعال ناپذیر بودن در برابر آتش و تولیدات آن، و سیستم های تاسیساتی پاسخگو، بیشترین تاثیر را در کاهش آسیب پذیری در برابر حریق در بازار تبریز برعهده دارند.
۱۵.

تبیین مدل خلاق طراحی معماری برای نوآموزان، مبتنی بر یادگیری از طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طراحی معماری فرآیند طراحی خلاقیت فرایند خلاقیت طبیعت بیونیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۲۲
بیان مسئله: در فرایند طراحی معماری، خلاقیت در پردازش ایده نقش اساسی ایفا می کند. همانطور که ایده های خلاقانه بدون پشتوانه ذهنی بروز نمی کند، ایده های گذشته نیز تبار و پشتوانه خلاقیت های آینده اند. طبیعت با سال ها کارآمدی و تنوع، متعاقب اصل انتخاب طبیعی، می تواند در فرایند خلاقانه طراحی معماری به عنوان تبار و الگو قرار گیرد. این پژوهش بر محوریت هم زمان فرایند خلاقیت، فرایند طراحی و علم بیونیک، در پی فرایند بهره گیری خلاقانه از بیونیک است، که در پژوهش های پیشین، هم پوشانی این سه مؤلفه لحاظ نشده است.هدف پژوهش: از آنجا که معماری از اساس، ماهیتی بین رشته ای دارد، با توجه به نقش نظام های فرایند طراحی، فرایند خلاقیت و علم بیونیک، هدف این پژوهش نتیجه گیری در قالب سامانه مفهومی و منطقی، و برقراری ارتباطی معنادار و هدفمند بین عناصر و مفاهیم ذکرشده است تا بنیانی برای فرایند طراحی معماری خلاقانه با یادگیری از طبیعت قرار گیرد.روش پژوهش: روش این پژوهش استدلال منطقی با استفاده از تدابیر تحلیلی-توصیفی در زمره رویکرد کیفی، در پی تدوین رابطه بین گزاره های خلاقیت، طراحی معماری و الگوهای برگرفته از طبیعت است. ماهیت تحقیق از حیث هدف، کاربردی و نوع تحقیق نیز مروری است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید آن است که طبیعت بستر مناسبی برای غنای بصری نوآموزان در جهت ایده یابی طراحی است و بهره گیری از عملگرهای بصری به عنوان یک راهبرد شناختی بازیابی های بصریِ زمان نهفتگی ذهن را در مرحله خلق ایده در پی دارد که به تنوعِ طرح نهایی منجر خواهد شد.دانشِ مبتنی بر شناخت اجزای طبیعت روش هایی از تجربه ساختارها و سیستم ها را پیش روی ما قرار داده که شانس بیشتر برای فهم مسئله معماری و تنوع راه حل و در نتیجه افزایش توانایی خلاقیت طراحان مبتدی را فراهم می کند. همچنین مراحل فرایند طراحی و خلاقیت برگرفته از بیونیک هم پوشانی دارند. قاب بندی بیونیکی مسئله طراحی معماری، گزینش صحیحِ فهرستِ وارسی از طبیعت بر اساس مسئله و درستی مقیاس درجه بندی ارتباط این فهرست با مسئله طرح از گام های اساسی مدل فرایند طراحی خلاق معماری بیونیکی محسوب می شود.
۱۶.

تبیین سنخیت رویکرد پدیده شناسی جهت شناخت معماری بومی (نمونه موردی: مسکن بومی منطقه منوجان استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری بومی رویکرد پدیده شناسی تجربه زیسته در جهان بودن زیست جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۹
تاکنون معماری بومی عمدتاً با نگرش های اقلیمی و فرهنگی تبیین شده است؛ پژوهشگران در مطالعات و بررسی هایشان، اغلب با روش های معمولِ آماری و ترسیم جدول و نمودار و سپس با یافتن معیارهایی برای مقبول بودن روش، تحلیلی از مقبولیت آن ها به دست می دهند؛ اما این رویکردها و روش ها به دنبال پاسخ به «چرایی» بوده و در گسست «عین» و «ذهن» رقم می خورند. درحالی که معماری بومی در هماهنگی با «تجربه زیسته» بومیان شکل می گیرد، بنابراین در این تحقیق، این جنبه های مغفول از معماری بومی مدنظر بوده و بر آن شد تا با تکیه بر روشی متناسب در شناخت کامل و جامعِ موضوع که در آن گسست عین و ذهن وجود نداشته باشد و«چگونگی» در آن ممکن شود به پدیده شناسی رجوع کند. مطالعات پدیده شناختی ریشه در فلسفه داشته و بر مفاهیمی چون «تجربه زیسته» و «ادراک» انسان از هستی اشاره دارند. درواقع ماهیت فلسفی پدیده شناسی آن را واجد پیچیدگی هایی کرده که گشودن آن ها افق های جدیدی را باز می کند. افق هایی که در تقابل با محدودیت استانداردگرایی افراطی، «در- جهان- بودنِ» انضمامی و انفرادی انسان را مطرح می کنند. انسانی که فراتر از ابعاد و اندازه های فیزیکی و متافیزیکیِ تعیین شده، فضای زیستی اش را می شناسد و می سازد. این مقاله به بازخوانی منابع و تفسیر محتوای پدیده شناسی، با تکیه بر آرای شولتز- معمار و نظریه پرداز معاصر- که نظریات پدیده شناسی او معطوف به فلسفه هستی شناسانه «هایدگر» است، برای پاسخ به اینکه چگونه پدیده شناسی برای خوانش معماری بومی متناسب می باشد، با روش پژوهشِ تحلیلی- توصیفی پرداخته است. ازآنجاکه پدیده شناسی در پی بررسی و توصیف ساختارهای آگاهی آن چنان که از منظر اول شخص تجربه می شود، است؛ درنتیجه معماری بومی منوجان با این روش با توجه به جنبه های گوناگون مواجهه انسان با زیست- جهانش به گونه ای فردی- کیفی و فراتر از پاسخ به کارکردهای آشکار و ظاهری، مورد تأمل و تفسیر قرار می گیرد. نتایج، بیانگر ارتباط ویژه میان شاعرانگی، محیط طبیعی، پدیده مکان با معماری بومی و خصوصاً در نمونه موردی موردبررسی یعنی معماری بومی منوجان است که درنهایت سعی شد نشان داده شود تحقق سکونت و حس مکان معطوف به تجربه زیسته ساکنان و با تحلیل و رویکردی وجودی به دید می آیند.
۱۷.

تبیین رابطه طبع افراد با گرایش به معماری سنتی در اقلیم گرم و خشک نمونه موردی؛ شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقلیم گرم و خشک معماری سنتی یزد معماری طبایع طبع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۸
در معماری طبایع عنوان می شود که؛ شرایط جسمی و روحی انسان بر گرایش او به عوامل محیطی موثر است. لذا تقسیم بندی مزاجی افراد در طب سنتی می تواند بر گرایش ایشان به شاخص های معماری موثر باشد. از این رو انطباق گرایشات معماری افراد با مزاج ایشان می تواند به عنوان دغدغه ای در ذهن معمار و طراح مطرح شود. از این رو تبیین رابطه میان انواع مزاج و شدت گرایش به معماری به عام و معماری سنتی بطور خاص می تواند هدف اصلی این پژوهش باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه، که در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مزاج های مختلف گرایشاتی با شدت های متفاوت نسبت به یک بنای سنتی می دهند و هرچقد که بر عنصر گرمی و خشکی مزاج افراد افزوده شود شدت واکنش بهتری نسبت به یک بنای سنتی از خود بروز می دهند. همچنین نتایج آزمون F نشان می دهد که مقدار P-valve
۱۸.

تبیین فرآیند ِ تفکر طراحیِ معماری مبتنی بر الهام گیری از الگوهای طبیعت با استفاده از روش استعاره ای زالتمن (زیمت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقشه ذهنی نوآموزان طراحی طراحی معماری طبیعت زیمت (ZMET)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۴۰۸
بیان مسئله: استفاد ه از نقشه های ذهنی نوآموزان معماری منجر به آشنایی با تفکرات ذهنی آنها می شود . این امر، برون سازیِ د انش ذهنی آنان را د ر پی خواهد د اشت و د ر نهایت زمینه را جهت ساختارد هی و سازماند هی اید ه های نوآموزان فراهم می کند .هد ف پژوهش: هد ف از این پژوهش آگاهی از تد اعیات ذهنی نوآموزان معماری د ر فرآیند طراحیِ، مبتنی بر الگوگیری از طبیعت با ارایه نقشه اجماعی از خوانش ذهنی آنان د ر جهت بهبود تفکر طراحی نوآموزان است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است. از منظر هد ف، کاربرد ی و از پژوهش های مید انی محسوب می شود که پس از بررسی اسناد و آرای صاحب نظران به بررسی روش د ست یابی به نقشه ذهنی نوآموزان معماری با استفاد ه از تکنیکZMET (تکنیک پیشنهاد ی زالتمن برای د ستیابی به ساختار ناخود آگاه ذهنی افراد ) می پرد ازد . نتیجه گیری: نقشه ذهنی نوآموزان بیانگر آن است که طبیعت می تواند د ر فرآیند طراحی معماری مؤثر واقع شود . نتایج نشان می د هند که د ر روند الهام گیری نوآموزان از طبیعت د ر ویژگی های طرح معماری، 26% د ر تحلیل معنایی بهره جسته اند . مطابق نتایج مستخرج از مصاحبه با آنان الگوهای فرمی و هند سی، با 21% انتخاب، بیشترین گزینش را د ر بین الگوها د اشته است. نوآموزان از این الگوها 36% د ر مراحل خلق اید ه و اید ه یابی استفاد ه کرد ه اند که بیش از سایر مراحل فرآیند طراحی است. لذا توجه به سایر مراحل فرآیند طراحی د ر الهام گیری از طبیعت باید د ر آتلیه های معماری و مطالعات آتی مورد توجه قرارگیرد .
۱۹.

دستیابی به اصول طراحی نماهای دوپوسته با تاکید بر ایجاد تهویه دودکشی در اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نماهای دوپوسته مصرف انرژی اقلیم گرم و مرطوب جریان هوا نرم افزار فلوئنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۳۵۹
اهداف: پس از توجه مجامع جهانی به مصرف بهینه انرژی، جداره های خارجی بناها تبدیل به یکی از مهم ترین بخش ها در پروسه طراحی شد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیرگذاری نوع جریان هوا و همچنین فاصله بهینه بین دو جداره، در اقلیم گرم و مرطوب ایران (جزیره کیش) است. مواد و روش ها: برای دستیابی به این هدف، پیکره بندی های مختلف نمای دوپوسته ، با استفاده از شبیه سازی های کامپیوتری (نرم افزار فلوئنت ۱۹/۲) مورد بررسی واقع شده اند. دو نوع جریان هوای تخلیه هوا و لایه هوای خارج بررسی شد. هر یک از این دو جریان با سه فاصله متفاوت، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰میلی متر شبیه سازی شدند. در این مطالعه از روش "تحقیق شبیه سازی و مدل سازی" استفاده شده است. در بخش های شبیه سازی نرم افزاری و تحلیل عددی نوع تحقیق "کمی" و روش تحقیق "تحلیلی" است و دستیابی به نتایج براساس "استقرا" صورت می گیرد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در زمان های اوج گرما و رطوبت که هوای بیرون در حالت آسایش نیست، نوع تخلیه هوا، باعث بالارفتن دما و رطوبت داخل دفاتر می شود و آسایش حرارتی ساکنان و کاربران را با مشکل روبه رو می کند. نتیجه گیری: در روزها و ماه های گرم لازم است از نوع لایه هوای خارجی استفاده شود. همچنین مشخص شد که در صورت استفاده از حالت تخلیه هوا، عمق بهینه حفره هوا ۲۰۰۰ میلی متر و در حالت لایه پرده هوای خارجی، ۱۰۰۰میلی متر است.
۲۰.

طراحی ایستگاه های حمل و نقل ریلی شهر تهران مبتنی بر معماری حواس* (مطالعه موردی: ایستگاه های مترو تجریش، میدان ولیعصر، فرودگاه مهرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضاهای ایستگاهی حمل ونقل ریلی خوانایی غنای حسی معماری حواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۲۲۱
این مقاله نوشتاری پیرامون بررسی رابطه میان مؤلفه های خلق مکان در فضاهای ایستگاهی حمل ونقل ریلی با غنای حسی به عنوان مهم ترین مؤلفه معماری حواس است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی، در بستر پیمایشی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اخذ نظر صاحب نظران به وسیله پرسشنامه و مصاحبه بوده است که با توجه به آزمون فریدمن، خوانایی و جهت یابی- مسیریابی به عنوان اولویت نخست مؤلفه های خلق مکان در فضاهای ایستگاهی ریلی انتخاب گردید. سپس به منظور تحقق خوانایی و تسهیل مسیریابی و جهت یابی در این فضاها تأثیر غنای حسی بر مؤلفه های مذکور سنجیده شد. در این راستا، ایستگاه های مترو تجریش، فرودگاه مهرآباد و میدان ولیعصر به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه مصور و مصاحبه با کاربران تحت شرایط خاص حسی داده های اولیه کامل شد. در مرحله تحلیل داده ها از تحلیل ساختار واریانس یا مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)، استفاده شده است. سپس، فرضیات پژوهش یعنی رابطه میان غنای حسی با افزایش خوانایی و تسهیل مسیریابی- جهت یابی براساس ضرایب معناداری بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده وجود روابطه قوی میان عوامل فوق الذکر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان