نیما قربانی

نیما قربانی

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی دانشگاه تهران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
۱.

خودشناسی، خودانتقادی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت روان خودشناسی خود انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 417 تعداد دانلود : 179
"هدف پژوهش حاضر، نشان دادن تعارض گرایش های خود انتقادی به عنوان اخلال گر همسانی درونی، و خودشناسی به عنوان تسهیل گر انسجام درونی با یکدیگر، و نقش دوگانه آنها در آسیب های روان شناختی بود. مبنای نظری این پژوهش، اصل هماهنگی غایت در نظریه همگونی غایی است. بدین منظور، پرسش نامه های خودشناسی انسجامی، سطوح خود انتقادی (خود انتقادی درونی و خود انتقادی مقایسه ای)، استرس ادراک شده، مشکلات بین شخصی و فهرست نشانه های هوپکینز روی 151 دانشجوی دانشگاه تهران اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد هر دو شکل خود انتقادی (درونی و مقایسه ای) با آسیب های شخصیتی و نشانه شناختی، ارتباط مثبت دارد، اما خودشناسی انسجامی با این آسیب ها ارتباطی معکوس داشت. تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد توان پیش بینی خودشناسی انسجامی در خصوص آسیب های شخصیتی و نشانه های آسیب شناختی بیش از استرس ادراک شده و خود انتقادی است. یافته های به دست آمده بر اساس نظریه همگونی غایی مورد بحث قرار گرفتند. "
۲.

عشق چیست؟

نویسنده:

کلید واژه ها: خشم عشق خودشیفتگی گناه نیاز بنیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 784 تعداد دانلود : 81
عشق از مفاهیم بدیهی و غایی تجربه انسانی است که جان می دهد و جان می گیرد. انسان ها برای عشق می کشند و می میرند. نظریه های روانشناسی مستقیم و غیرمستقیم این تجربه انسانی را توصیف و تبیین کرده اند، اما این مفهوم هیچ گاه به شکل مستقیم تعریف نشده است. در این مقاله مفهوم عشق از سه منظر در تجربه انسانی تعریف شده است: نخست، عشق بنیادی ترین نیاز روانی است که کامیابی از آن اسیدهای آمینه ساختمان روانی را می سازد. در فرایند کامیابی و ناکامی عشق، دو هیجان بنیادی همبسته مهر و قهر از آن متولد می شود. در منظر دوم عشق یک هیجان همبسته با خشم است که احساس گناه و همدلی سنتز این دو هیجان بنیادی آمیخته است.سوم، عشق یک خصیصه انسانی است که حرکت و تکامل در پیوستار از خودشیفتگی به شفقت را منعکس می کند. انسان ها به شکلی پایدار و با رفتارهایی عادت وار، از تمرکزگرایی خود برای مهر دیدن آغاز می کنند و در فرایند ناکامی بهینه و آسیب زا در این گذار، به سوی تمرکززدایی از خود و پرورش ظرفیت مهرورزی تا پایان عمر ادامه می دهند.
۳.

مقایسه ناگویی هیجانی و هوش هیجانی در دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموز هوش هیجانی هوش عمومی ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان تیزهوش
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هوش شیوه های پرورش هوش هیجانی
تعداد بازدید : 867
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه ناگویی هیجانی و هوش هیجانی دانش آموزان دبیرستانی مدارس تیزهوشان و عادی بود. روش: در این تحقیق 175 دانش آموز دبیرستانی (86 نفر از مدارس تیزهوشان و 89 نفر از مدارس عادی) شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو و مقیاس هوش هیجانی را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری (شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و ضرایب همبستگی پیرسون) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی هیجانی دانش آموزان مدارس تیزهوشان کمتر از دانش آموزان مدارس عادی است، اما تفاوت هوش هیجانی آنها معنادار نیست. رابطه ناگویی هیجانی و هوش هیجانی دو گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی منفی و معنادار بود. تیزهوشان به دلیل فهم و درک بیشتر و سریع تر موقعیت های هیجانی، پردازش و سازمان دهی بهتر این موقعیت ها و توانایی بیشتر در تبدیل هیجان ادراک شده به کلام، کمتر به ناگویی هیجانی دچار می شوند. بالا بودن هوش شناختی، ضامن هوش هیجانی زیاد نیست، زیرا هوش شناختی با هوش هیجانی تفاوت ماهوی دارد. نتیجه گیری: ناگویی هیجانی نوعی نقص در پردازش و تنظیم هیجان هاست و به همین دلیل با هوش هیجانی رابطه منفی دارد.
۴.

تحلیل رابطه هوش هیجانی، مکانیسم های دفاعی و هوش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هوش مفهوم هوش
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هوش هوش هیجانی
تعداد بازدید : 536 تعداد دانلود : 950
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل رابطه هوش هیجانی،‌ مکانیسم های دفاعی و هوش عمومی بود. یکصدوشصت و یک دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه تهران (109 دختر، 47 پسر، 5 نامشخص) با تکمیل مقیاس هوش هیجانی، پرسشنامه سبک های دفاعی و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون در این پژوهش شرکت کردند. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین،‌ انحراف معیار، آزمون t گروه های مستقل، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی با مکانیسم های دفاعی رشد یافته همبستگی مثبت معنی دار و با مکانیسم های دفاعی رشد نایافته همبستگی منفی معنی دار دارد. بین هوش هیجانی و هوش عمومی همبستگی معنی دار تایید نشد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که هوش هیجانی و مولفه تنظیم هیجانها توان پیش بینی مکانیسم های دفاعی رشد یافته و رشد نایافته را دارند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی به فرد این امکان را می دهد که با مدیریت، شناخت‌، تنظیم و ارزیابی هیجانها در سطح ناهشیاری مکانیسم های دفاعی «من» را تحت تاثیر قرار دهد
۵.

اثربخشی گروه درمانی بر کاهش علائم روان شناختی بیماران ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب مولتیپل اسکلروزیس گروه درمانی خستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 685 تعداد دانلود : 772
مقدمه: ام اس یکی از بیماری های سیستم عصبی مرکزی است که چالش های زیادی را در خصوص سازگاری روان شناختی افراد مبتلا در تمام دنیا ایجاد کرده است. در این خصوص مداخلات روان شناختی می توانند مورد استفاده قرار گیرند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر بیان احساسات در تعاملات گروهی بر خستگی، اضطراب و افسردگی بیماران ام اس بود. روش: پژوهش فوق به روش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 24 بیمار مبتلا به بیماری ام اس انجمن ام اس کرمان بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. همه ی بیماران قبل از مداخله، بعد از آن و در مرحله پیگیری پرسشنامه های افسردگی بک، اضطراب بک و خستگی را تکمیل کردند. مداخله در پژوهش حاضر گروه درمانی مبتنی بر بیان احساسات در تعاملات گروهی بود که در طی شانزده جلسه روی گروه آزمایش صورت گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که دو گروه بعد از درمان و در مرحله پیگیری به طور معنی داری از نظر افسردگی و اضطراب متفاوت هستند. با وجود این، در خصوص متغیر خستگی این اثر معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی گروه درمانی در کاهش افسردگی و اضطراب بیماران ام اس بود.
۶.

خودشیفتگی و نقش های جنسی در نوجوانان دختر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارسیسیزم نقش های جنسی ارزش خود همدلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 32
این مطالعه به بررسی ارتباط نقش های جنسی، خودشیفتگی، و سازش یافتگی پرداخته است. 147 دانش آموز دختر دبیرستانی، «پرسش نامه اسنادهای شخصیتی (PAQ)»، «پرسش نامه شخصیت خودشیفته (NPI)»، و هم چنین مقیاس های ارزش خود و هم دلی را به عنوان نشان گرهای کارکرد بهینه تکمیل کردند. یافته ها نشان داد ویژگی های مردانه با مقیاس کلی خودشیفتگی هم بسته است و این ارتباط، در هر دو مولفه سازش یافته (اقتدار و خودبسندگی) و سازش نایافته خودشیفتگی (بهره کشی) پدیدار است؛ افزون بر این، مردانگی با ارزش خود، هم بستگی مثبت، و با دغدغه هم دلانه، هم بستگی منفی، و زنانگی نیز با خودشیفتگی، به صورت کلی، و با زیر مقیاس های اقتدار، خودبسندگی (خودشیفتگی سالم)، و احساس محق بودن (خودشیفتگی ناسالم)، هم بستگی معکوس دارد. ویژگی های زنانه با ارزش خود، هم بستگی منفی، و با دغدغه هم دلانه، هم بستگی مثبت داشت. ویژگی های ترکیبی زنانه- مردانه، از این جهت که با زیر مقیاس سالم- اقتدار ارتباط داشت، از ویژگی های زنانه، و از این لحاظ که با بهره کشی بی ارتباط بود، از ویژگی های مردانه سازش یافته تر بود؛ هم چنین زنانگی- مردانگی، از آن جا که هم با ارزش خود و هم با توانایی دیدگاه پذیری هم بستگی مثبت داشت، سالم ترین کارکرد را در بین نقش های جنسی دارا بود. تحلیل واریانس چندگانه نشان داد نقش های جنسی در مولفه های خودشیفتگی، با ارزش خود، دغدغه هم دلانه، و آشفتگی شخصی تفاوت دارند. این یافته ها تا حدودی یافته های قبلی را درباره ارتباط مردانگی با خودشیفتگی از یک سو و ارتباط ویژگی های ترکیبی زنانه- مردانه با سازش یافتگی از سوی دیگر تایید کرد؛ اما ارتباط معکوس زنانگی با ارزش خود و خودشیفتگی سالم، انعکاسی از هنجارهای جامعه ایران و خلاف یافته های پژوهش های قبلی در غرب بود.
۷.

خودشناسی انفکاکی و انسجامی : رابطه وجوه خودشناسی با پنج عامل بزرگ شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 484 تعداد دانلود : 893
هدف این پژهش بررسی ارتباط وجوه خودشناسی ( انسجامی و تجربه ای - تاملی) با پنج عامل بزرگ شخصیت و دیدگاه پذیری بود . 288 دانشجویان دانشگاه تهران با تکمیل پرسشنامه های خودشناسی ( نسخه 26 ماده ای و 12 ماده ای قربانی و همکاران ، 2003 )، شخصیت و دیدگاه پذیری در این پروژه شرکت کردند . فرض بر این بود که وجوه مختلف خودشناسی ( انسجامی و انفکاکی ) با عامل های شخصیت و دیدگاه پذیری ارتباط دارد و خود شناسی انسجامی در پیش بینی عامل های شخصیت و دیدگاه پذیری ارتباط دارد و خود شناسی انسجامی در پیش بینی های عامل های شخصیتی ، نسبت به خودشناسی انفکاکی توانایی بیشتری دارد و نتایج نشان داد وجوه خود شناسی ( بویژه خودشناسی انسجامی) با عامل های شخصیتی و دیدگاه پذیری دارای همبستگی مثبت دارد افزون بر این ، خودشناسی انسجامی توان تبیینی بالاتری نسبت به خودشناسی انفکاکی در پیش بینی همه عامل های شخصیتی را داشت . افزایش در سطح خود شناسی با افزایش در سطح دیدگاه پذیری و عامل های شخصیت ، بجز عامل برون گرایی همراه بود . این بدان معناست که فرایندهای دخیل در خودشناسی و استلزامات ، رفتاری مرتبط با آن با صفات شخصیتی ادراک شده از جانب فرد در ارتباط است .
۸.

رابطه عوامل شخصیت و خودشیفتگی بیمارگون با جهت گیری دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: شخصیت خودشیفتگی عوامل شخصیتی جهت گیری دینی نارسیسزم بیمارگون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : 969 تعداد دانلود : 572
در این پژوهش، رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت و نارسیسیزم پاتولوژیک، به عنوان یک ساختار شخصیتی ناسالم با جهت گیری دینی دانش پژوهان مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی قم بررسی شده است. گروه نمونه، شامل 104 دانش پژوه مرد و 48 نفر زن بود. دانشجویان به پرسش نامه های 5 عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ، جهت گیری دینی درونی/ بیرونی آلپورت و راس، جهت گیری دینی جستجوی بتسون، جهت گیری دینی مسلمانان- مسیحیان، نارسیسیزم ناسالم مارگولیس پاسخ دادند. فرضیه اصلی این پژوهش مبنی بر ارتباط ویژگی های شخصیتی و جهت گیری دینی تایید شد، اما قدرت پیش بینی دینداری از سوی عوامل شخصیت، برخلاف انتظار، چشمگیر نبود. از میان عوامل شخصیت، بیش از همه عامل پایداری هیجانی، نوع جهت گیری دینی را پیش بینی می کرد. عامل پایداری هیجانی، به طور مثبت پیش بینی کننده جهت گیری درونی، و به صورت منفی پیش بینی کننده برخی ابعاد جهت گیری بیرونی و جهت گیری جستجو بود. عامل وظیفه شناسی نیز جهت گیری دینی فرهنگی را پیش بینی کرد. اما شواهدی دال بر تایید نقش عوامل توافق و گشودگی به تجربه در پیش بینی جهت گیری دینی به دست نیامد. نارسیسیزم پاتولوژیک با جهت گیری درونی ارتباط منفی، و با برخی ابعاد جهت گیری بیرونی از جمله جهت گیری آخرتی منفی ارتباط مثبت داشت.
۹.

بررسی خودشیفتگی ناسالم در نمونه ای از دانشجویان ایرانی و آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فردگرایی جمع گرایی خودشیفتگی سالم خود شیفتگی ناسالم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 779
خودشیفتگی یک ساختار شخصیتی است که بر مبنای فرضیه پیوستاری طیفی است که از خود شیفتگی ناسالم شروع می شود و به خود شیفتگی سالم و در نهایت عزت نفس منتهی می شود. یافته های گذشته با مقیاس شخصیت خود شیفته در نمونه های ایرانی حکایت از همسانی درونی پایین این مقیاس کرده اند. در این پژوهش، خود شیفتگی با استفاده از مقیاس مارگولیس و توماس (1980) به صورت بین فرهنگی و با هدف بررسی تطبیقی ماهیت و عوامل فرهنگی موثر در آن بررسی شد. دویست و سی و پنج دانشجوی ایرانی (110 پسر، 125 دختر) و 240 دانشجوی آمریکایی (96 پسر، 144 دختر) با تکمیل مقیاس های خود شیفتگی، خودشکوفایی، هویت و ارزش های فردگرایانه و جمع گرایانه در این پژوهش شرکت کردند. یافته ها نشان دادند که این مقیاس تنها عوامل آسیب شناختی خود شیفتگی را می سنجد؛ خود شیفتگی ناسالم دارای ساختاری متفاوت در دو نمونه ایرانی و آمریکایی است؛ فردگرایی در شکل دهی خودشیفتگی ناسالم تنها در نمونه آمریکایی موثر است، اما جمع گرایی در هر دو نمونه در کاهش خودشیفتگی ناسالم موثر است. در عین حال، دانشجویان ایرانی نمره های بالاتری در خودشیفتگی ناسالم کسب کردند. یافته ها، از ضرورت نظریه پردازی در خصوص عوامل و ماهیت متفاوت خودشیفتگی در دو فرهنگ ایرانی و آمریکایی حکایت می کند
۱۰.

نقش خودشناختی در تنیدگی، سبکهای دفاعی و سلامت جسمانی

کلید واژه ها: سرزندگی تنیدگی فرایندهای خودشناختی سبکهای دفاعی نشانه‌های بیماری خودشناسی انسجامی آگاهی عینی خودهشیاری شخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 836 تعداد دانلود : 166
" زن و 69 مرد دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگـاه تهران در شرایط تنیدگی‌زای امتحانها با تکمیل پرسشنامه‌های خودشناسی انسجامی (قربانی، 1385)، آگاهی عینی (براون و رایان، 2003)، خودهشیاری شخصی (فنیگشتیان و دیگران، 1975)، سبکهـای دفاعی (اندروز و دیگران، 1993)، تنیدگی ادراک شده (کوهن و دیگران، 1983)، سرزندگی (رایان و فدریک، 1997)، بیماری (واتسن و پنبیکر، 1989) و فهرست نشانه‌های مرضی (بارتون، 1995) در این پژوهش شرکت کردند. فرضیه اصلی این بود که فرایندهای خودشناختی به صورت منفی با بیماری و سبکهای دفاعی ناسالم مرتبط‌اند و در این میان خودشناسی انسجامی قوی‌ترین نقش را دارد. براساس یافته‌های پژوهش حاضر، بین فرایندهای خودشناختی، تنها خودشناسی انسجامی توانست بیماری، نشانه‌های مرضی، سرزندگی و سبکهای دفاعی سـالم را پیش‌بینی کند. خودشناسی انسجامی و آگاهی از حالتهای درونی، سبک دفاعی رشد یافته و تنیدگی ادراک شده را پیش‌بینی کردند و ارتباط آگاهی عینی با سبک دفاعی رشد نایافته منفی بود. داده‌ها بر مبنای اهمیت انسجامی فرایندهای خودشناسی مورد بحث قرار گرفتند. "
۱۲.

فرایند های خود شناختی و نظامهای پردازش خبر عقلانی و تجربه ای در ایران و امریکا

نویسنده:

کلید واژه ها: هوش هیجانی خودشناسی پردازش خبر ناگویی خلقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 354 تعداد دانلود : 188
" سازه‌ها و مقیاسهای متعدد در خصوص فرایندهای خودشناسی، به عنوان تسهیل‌گر و اصلاح‌کننده فرایندهای خود نظم‌دهی، از درجات انسجام و انتزاع متفاوتی برخوردارند. هوش هیجانی و ناگویی خُلقی را می‌توان به ترتیب به منزلة سازه‌های خودشناختی جزیی‌نگر در زمینه وجود و فقدان خودآگاهی هیجانی توصیف کرد. دو مـؤلفه تجربه‌ای و تأملی خودشناسی سازه‌های هوش هیجانی و ناگویی خُلقی در زمینه شناخت خود کلی نگرتر و منسجم‌تر هستند، پس باید با همه ابعاد نظامهای پردازش خبر عقلانی و تجربه‌ای ارتباط مثبت داشته باشند. یافته‌های پژوهش، در هر دو جامعه ایران و امریکا، نشان دادند دو وجه خودشناسی با همه مـؤلفه‌های سیستمهای پردازش خبر تجربه‌ای و عقلانی به صورت مثبت مرتبط بودند، اما مـؤلفه‌های سازه‌های هوش هیجانی و ناگویی خُلقی چنین ارتباط جامعی را نشان ندادند. افزون بر این، دو وجه خودشناسی در هر دو جامعه ایران و آمریکا توانستند متغیرهای سلامت روانی را در فراسوی نظامهای پردازش خبر عقلانی وتجربه‌ای پیش‌بینی کنند. یافته‌های پژوهش بر مبنای ماهیت در هم تنیده، پویشی، انسجامی و زمانمند فرایندهای خودشناختی، بر ضرورت طراحی مقیاسهای کارآمدتر و لزوم ارزیابی گسترده‌تر تفاوتها و شباهتهای بین فرهنگی در قلمرو خودشناسی صحه گذاشتند. "
۱۷.

نقش فرایندهای خودشناختی و عوامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: شخصیت خودشناسی انسجامی فضیلت اخلاقی خودمهارگری روانشناسی مثبت نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 368 تعداد دانلود : 591
هدف این پژوهش، بررسی نقش فرایندهای خودشناختی و پنج عامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی بود. 315 دانشجو به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: خزانه بین المللی گویه های شخصیت-پنج عامل بزرگ، مقیاس کوتاه خود مهارگری، مقیاس خودشناسی انسجامی، و پرسش نامه فضایل اخلاقی. نتایج پژوهش نشان داد که فضایل با پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گردی، توافق، وظیفه شناسی، ثبات هیجانی و تجربه پذیری)، خودمهارگری و خودشناسی انسجامی همبستگی مثبت دارند. توافق و خودشناسی انسجامی، نیرومندترین همبسته های فضایل بودند و وظیفه شناسی ضعیف ترین آن. همچنین، نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه شخصیت با فضایل تأیید شد، اما نقش واسطه ای خودمهارگری در این رابطه تأیید نشد. این پژوهش نشان داد رابطه برخی رگه های شخصیت با فضایل اخلاقی قوی تر از رابطه سایر رگه های شخصیت است. نتایج این پژوهش از این دیدگاه حمایت کرد که خودشناسی نقش میانجی را میان شخصیت و فضایل اخلاقی ایفا می کند.
۱۸.

برجستگی مرگ و حرمت خود: یک مطالعه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برجستگی مرگ مدیریت وحشت ذهن پردازشگر هیجانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : 179 تعداد دانلود : 681
نظریه های مدیریت وحشت (گرینبرگ، پیزینسکی و سولومون، 1986) و ذهن پردازشگر هیجانی (لانگز، 2004) معتقدند که تهدید مرگ بنیادی ترین و مهمترین منبع ساختارهای روان شنـاختی سازش یافته و سازش نایافته مانـند حرمت خود بالا و پایین است. در این پـژوهش تاثیر روش برجستگی مـرگ (روزنبلات و دیگران، 1989) بر حرمت خود بررسی شد. یک نمونه شامل 91 دختر و 128 پسر دانشجوی دانشگاه تهران به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی به دو پرسش در باره موضوع برجستگی مرگ و گروه کنترل به دو پرسش غیرمرتبط با موضوع برجستگی مرگ (پیزینسکی و دیگران، 1999) پاسخ دادند. سپس هر دو گروه مقیاس حرمت خود روزنبرگ (روزنبرگ، 1965) را تکمیل کردند. یافته ها آشکار ساختند که حرمـت خود گروه آزمایشی به طور معناداری از گروه کنترل بالاتر بود (03/0=P). نتایج براساس نقش مرگ در ساختار روان شناختی فرد بحث شدند.
۱۹.

نقش واسطه ای فرایند های خودشناسی و خودمهارگری در رابطه استرس ادراک شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی آتش نشان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب استرس خودشناسی انسجامی خودنظم دهی ذهن آگاهی خودمهارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 331 تعداد دانلود : 882
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای فرایندهای خودشناسی (خودشناسی انسجامی، و ذهن آگاهی) و خودمهارگری در رابطه بین استرس ادراک شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. از 217 آتش نشان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از 22 ایستگاه نمونه گیری شد و مقیاس های خودشناسی انسجامی ، ذهن آگاهی، خودمهارگری، استرس ادراک شده ، استرس عینی، اضطراب و افسردگی، و علائم جسمانی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان دادند تعامل خودمهارگری با خودشناسی انسجامی بیشترین نقش واسطه ای را در تنظیم رابطه بین استرس ادراک شده و اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارد. تاثیر استرس عینی از طریق استرس ادراک شده است که این می تواند تاکیدی بر اهمیت ذهنی بودن استرس باشد. براساس این یافته ها، به نظر می رسد فرایندهای خودشناسی در ارتباط بین استرس، اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارای نقش واسطه ای است.
۲۰.

بررسی اثربخشی کاهش استرس بهوشیاری محور بر علایم روان شناختی بیماران مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب مولتیپل اسکلروزیس خستگی بهوشیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 389 تعداد دانلود : 396
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری سیستم عصبی مرکزی است که چالش روان شناختی عمده ای در بیماران تمام دنیا ایجاد کرده است. در این خصوص، مداخلات روان شناختی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی کاهش استرس بهوشیاری محور (Mindfulness-based stress reduction) بر افسردگی خستگی و اضطراب در بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود. مواد و روش ها: در این پژوهش، از یک طرح کارآزمایی بالینی با گروه شاهد استفاده شد. 20 بیمار از انجمن MS (Multiple sclerosis) کرمان به شیوه در دسترس انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه (آزمایش و شاهد) تقسیم شدند. همه بیماران قبل از مداخله، بعد از آن و در مرحله پیگیری پرسش نامه های افسردگی Beck، اضطراب Beck و خستگی را تکمیل کردند. مداخله هشت جلسه کاهش استرس بهوشیاری محور MBSR بود. داده ها از طریق روش تحلیل واریانس در نمره های افزوده (Analysis of variance on the gain score) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:. دو گروه بعد از درمان و در مرحله پیگیری به طور معنی داری از نظر افسردگی و اضطراب متفاوت بودند (01/0 > P). با وجود این، در خصوص متغیر خستگی این اثر معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی این روش در کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان