حدیث غفاری خلیق

حدیث غفاری خلیق

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه پیام نور،تهران،ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

مقایسه همدلی و شناسایی هیجان بین افراد سالم و افراد وابسته به مواد تحت درمان بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همدلی شناسایی هیجان وابستگی به مواد شناخت اجتماعی پژوهش طولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 90 تعداد دانلود : 888
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات همدلی و درک هیجانی افراد وابسته به مواد محرک و مخدر بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال درمان و مقایسه آن با افراد سالم بود. روش: پژوهش حاضر حاضر علی-مقایسه ای و از نوع مطالعات طولی بود. جامعه آماری شامل همه افراد وابسته به مواد تحت درمان در کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1400 و افراد سالم از خانواده آنها بود. نمونه ای به حجم 102 نفر (شامل 34 نفر وابسته به مواد مخدر، 34 نفر وابسته به مواد محرک، و 34 فرد سالم از خانواده های آنها) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون همدلی و تکلیف بازشناسایی هیجان چهره بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در طول زمان درمان، همدلی افراد وابسته به مواد افزایش یافت و پس از گذشت یک سال تفاوتی بین گروه وابسته به مواد مخدر با گروه سالم وجود نداشت، درحالی که همدلی گروه وابسته به مواد محرک کماکان هنوز به سطح افراد سالم نرسیده بود. همچنین، مشخص شد که در طول زمان درمان، درک هیجان در هر دو گروه وابسته به مواد افزایش یافت، اما حتی پس از گذشت یک سال، بین دو گروه وابسته به مواد و افراد سالم در نمرات درک هیجان تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که از جمله آسیب های بلندمدت شناختی مصرف مواد، اثرات مربوط به توانایی های شناخت اجتماعی مانند همدلی و درک هیجان است. این امر اهمیت توجه به اثرات بلند مدت مصرف مواد و اقدامات درمانی و توانبخشی شناختی طولانی مدت را مشخص می نماید.
۲.

مقایسه مولفه N170 در شناسایی هیجان چهره در بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه (ADHD) و بزرگسالان بدون اختلال بیش فعالی/ نقص توجه (ADHD) با استفاده از روش ثبت پتانسیل های وابسته به رخداد (ERP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجانات چهره پتانسیل وابسته به رویداد N170 اختلال بیش فعالی/ نقص توجه (ADHD)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 915 تعداد دانلود : 565
مقدمه: افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) دارای اختلالاتی در روابط عاطفی هستند که می تواند ناشی از مشکلات در پردازش هیجانی باشد. مطالعه حاضر به بررسی همبستگی های عصبی مراحل اولیه پردازش چهره عاطفی در بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با بزرگسالان بدون اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با استفاده از روش پتانسیل وابسته به رویداد(ERP) در مولفه N170 هنگام مشاهده چهره های دارای هیجانات مختلف پرداخته است. روش ها: در مجموع 12 بزرگسال(6 مرد و 6 زن) دارای اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با 12 بزرگسال(6 مرد و 6 زن) بدون اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بین 20 الی 42 سال مقایسه شدند. شرکت کنندگان در حالی که فعالیت های مغزشان با استفاده از روش پتانسیل وابسته به رویداد ثبت می شد، چهره های دارای هیجانات مختلف را شناسایی می کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه N170 در ناحیه P8 برای چهره خنثی در زنان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و در ناحیه O1 در مردان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی نسبت به بزرگسالان بدون اختلال دارای تفاوت معنی دار است. (P<0.05). نتیجه گیری: مطالعه حاضر از این تصور حمایت می کند که افراد مبتلا به ADHD در مراحل اولیه پردازش چهره و هیجان چهره با افراد بدون اختلال متفاوت هستند که می تواند در تعبیر چهره و هیجان آن تاثیرگذار باشد.
۳.

بررسی اثر موسیقی بر امواج مغزی: مطالعه الکترو انسفالوگرافی کمی

تعداد بازدید : 85 تعداد دانلود : 869
مقدمه: بیش از دوهزار سال است که غرب و شرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کرده اند و از آن زمان، ظرفیت درمانی موسیقی مورد توجه بوده است. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تأثیری بر انسان می گذارد دشوار است. شیوه تاثیر موسیقی بر افکار و احساس و رفتار انسان همیشه برای محققین حوزه های مختلف علوم جالب بوده و هست. در این پژوهش نیز تلاش شده است تاثیر موسیقی بر امواج مغز در نواحی مختلف آن به کمک الکتروانسفالوگرافی کمی(QEEG) بررسی گردد. روش: بدین منظور امواج مغزی ده نفر داوطلب به صورت عادی و در حین گوش دادن به موسیقی مورد علاقه ایشان ثبت گردید و نتایج به کمک بررسی نسبت واریانس ها مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تغییرات معناداری در امواج دلتا، تتا، آلفا، بتا و بتا با طول موج بالا در نواحی متفاوتی از مغز را نشان می دهد. نتیجه: با توجه به تغییر امواج مختلف در نواحی متفاوت کرتکس مغز، موسیقی می تواند به عنوان ابزرای برای درمان و ارتقا عملکرد مورد استفاده قرار گیرد.
۴.

اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر بهبود مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال ADHD(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودکان ADHD تحریک الکتریکی کورتکس مغز اختلالات رفتاری سیاهه رفتاری کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 115 تعداد دانلود : 556
چکیده مقدمه : این پژوهش به منظور بررسی کارایی تحریک الکتریکی مستقیم کورتکس مغز(tDCS) بر کاهش و بهبود مشکلات رفتاری کودکان دارای اختلال ADHD 7 الی 12 سال انجام گردید. روش: 22 نفر از کودکانی 7 الی 12 ساله که اختلال ADHD در ایشان توسط یک روانشناس یا روانپزشک تایید شده بود و یا توسط انجام مصاحبه بالینی بر اساس ملاک های تشخیصی DSM-V و تست کانرز والدین مبتلا به اختلال ADHD تشخیص داده شده بودند به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پیش از مداخله،سیاهه رفتاری کودکان برای کودکان هر دو گروه اجرا گردید.برای گروه آزمایشی در نقاط FC3 و FC4 طی مدت 15 روز مداخله تحریک الکتریکی کورتکس مغز انجام گرفت.سیاهه رفتاری کودکان پس از مداخله و مجددا به فاصله دو ماه از اتمام مداخله از کودکان گرفته شد. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش به کمک شاخص های مرکزی میانگین و انحراف معیار و به کارگیری واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد میان ویژگی های رفتاری کودکان تحت مداخله با روش (tDCS) و کودکان گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: تحریک الکتریی کورتکس مغز در نواحی FC3 و FC4 می تواند به بهبود ویژگی های رفتاری و کاهش علایم اختلال ADHD در کودکان دارای اختلال ADHD کمک نماید.
۵.

بررسی اثر موسیقی بر امواج مغزی: مطالعه الکترو انسفالوگرافی کمی

تعداد بازدید : 704 تعداد دانلود : 976
مقدمه: بیش از دوهزار سال است که غرب و شرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کرده اند و از آن زمان، ظرفیت درمانی موسیقی مورد توجه بوده است. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تأثیری بر انسان می گذارد دشوار است. شیوه تاثیر موسیقی بر افکار و احساس و رفتار انسان همیشه برای محققین حوزه های مختلف علوم جالب بوده و هست. در این پژوهش نیز تلاش شده است تاثیر موسیقی بر امواج مغز در نواحی مختلف آن به کمک الکتروانسفالوگرافی کمی(QEEG) بررسی گردد. روش: بدین منظور امواج مغزی ده نفر داوطلب به صورت عادی و در حین گوش دادن به موسیقی مورد علاقه ایشان ثبت گردید و نتایج به کمک بررسی نسبت واریانس ها مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تغییرات معناداری در امواج دلتا، تتا، آلفا، بتا و بتا با طول موج بالا در نواحی متفاوتی از مغز را نشان می دهد. نتیجه: با توجه به تغییر امواج مختلف در نواحی متفاوت کرتکس مغز، موسیقی می تواند به عنوان ابزرای برای درمان و ارتقا عملکرد مورد استفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان