مینا نظری کمال
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
اثربخشی سازماندهی، توجیه و مانور کارکنان کلیدی بهزیستی استان ها و شهرستان های منتخب کشور بر میزان دانش، نگرش و آمادگی سازمانی ایشان برای ارائه حمایت های روانی اجتماعی در زلزله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
نویسنده:
حمیدرضا اسکاش شیدا صراف زاده مرتضی مرادی پور مینا نظری کمال محبوبه روح اللهی عبدالرضا ارغایی
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره هفتم پاییز ۱۳۹۴ (۲۰۱۵ م) شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
۲۶-۱۶
مقدمه: طرح محب سازمان بهزیستی از سال 86 بر تشکیل گروه های محلی مدیریت بحران در محله و روستا تمرکز یافت. به دلیل برخی کاستی های طرح اولیه محب، این طرح طی سال های 1390 تا 1392، به وسیله مؤسسه تخصصی کارامدیران بحران ایرانیان بازمهندسی گردید تا ساختار و ارتباط تیم های محلی محب با بهزیستی شهرستان و استان در شرایط اضطرار بهبود یابد. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی اثربخشی بازمهندسی طرح محب در قالب سازماندهی، توجیه و برگزاری مانور برای کارکنان اداره بهزیستی بود. روش : این مطالعه از نوع طرح های مورد شاهدی است که گروه های مداخله و کنترل را با هم مقایسه می کند. در این مطالعه که از 1393 تا 1394 اجرا شد، دانش و نگرش کارکنان بهزیستی و آمادگی ادارات بهزیستی در چهار استان که طرح بازمهندسی محب در آن اجرا شده بود با چهار استان که طرح در آنها اجرا نشده بود مقایسه گردید. یافته ها: با توجه به یافته ها، دانش کارمندان گروه مداخله به طور معنی دار بیشتر از گروه کنترل بود (001/0>p-value). اختلاف مشاهده شده میان نمره نگرش کارمندان در گروه مداخله و کنترل از نظر آماری معنی دار نبود. (110/0p-value=) اختلاف میزان آمادگی اداره بهزیستی استان در گروه مداخله با کنترل، معنی دار نبود، اما آمادگی ادارات بهزیستی شهرستان های مداخله به طور معنی داری بیشتر از آمادگی ادارات شهرستان های کنترل بود. (029/0p-value=) نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اقدامات توانمندسازی انجام گرفته شامل سازماندهی اضطراری، جلسات توجیهی و آموزشی و مانور طرح بازمهندسی شده محب، به جز حوزه نگرش، در بخش آمادگی سازمانی و ارتقای دانش تأثیر معناداری داشته است.
رابطه بین ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی و سبک های حل مسأله با تاب آوری در اپراتورهای مراکز پاسخگویی اضطراری 112(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره هفتم تابستان ۱۳۹۴ (۲۰۱۵ م) شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
مقدمه: اپراتوری خط اضطراری 112 هلال احمر، فعالیت داوطلبانه ای است که به دلیل درگیرشدن با مشکلات و بحران ها فشار روانی زیادی همراه دارد. لازمه مشاغل پراسترس، داشتن ویژگی های رفتاری و شخصیتی مشخصی است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی و سبک های حل مسأله با تاب آوری در اپراتورهای مراکز پاسخگویی اضطراری هلال احمر می باشد. روش: این مطالعه از نوع مطالعات همبستگی است که به صورت مقطعی در سال 93 انجام شد. تمامی اپراتورهای مرد خط اضطراری 112 هلال احمر سراسرکشور که درحال حاضر تعداد کل آنها 248 نفر است، در این تحقیق بررسی شدند. آزمودنی های این مطالعه 103 نفر اپراتور مرد شرکت کننده بود که به روش نمونه گیری غیراحتمالی دردسترس انتخاب شدند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی، سبک های حل مسأله و تاب آوری در اختیار اپراتورهای گروه نمونه قرار گرفت. در نهایت 93 نفر از اپراتورها، پرسشنامه ها را به پژوهشگران عودت دادند. در این پژوهش از نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها و آزمون های همبستگی، تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، ویژگی های شخصیتی برون گرایی و وجدان مداری با تاب آوری رابطه مثبت معنادار دارند و وجدان مداری و خودکارآمدی قادر به پیش بینی تاب آوری اپراتورها می باشد. از بین سبک های حل مسأله، رابطه سبک گرایشی با تاب آوری، مثبت و در سطح 05/0 معنا دارست (209/0r=). رابطه تاب آوری روان شناختی با سبک اعتماد (281/0 r=)، سبک خلاقانه (442/0r=) و سبک کارآمد (402/0 r=)، در سطح 01/0 معنی دار است و از این میان، سبک مقابله ای خلاقانه می تواند 6/18درصد از تغییرات تاب آوری را پیش بینی کند. نتیجه گیری: قرارگرفتن بلندمدت در برابر عوامل استرس زا بدون توجه به نیازهای اپراتورها همچون زمان و مکان استراحت، مدت زمان ساعات کاری و فرصت کم بین تماس ها برای تخلیه هیجانی ناشی از شنیدن اخبار حوادث می تواند با تأثیر بر سبک های حل مسأله اپراتورها، تاب آوری آنها را تحت تأثیر قرار دهد و در نتیجه بر بهداشت روان و عملکرد شغلی آنها اثر سو داشته باشد. از این رو به نظرمی رسد حمایت روانی- اجتماعی اپراتورها می تواند به تحقق اهداف جمعیت هلال احمر کمک کند. درضمن، براساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود پژوهش های گسترده تری در خصوص ارزیابی با جزییات بیشتر نیازهای روان شناختی این گروه از امدادگران انجام گیرد.