سمیه صفاری احمدآباد

سمیه صفاری احمدآباد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

بنیان های تجلی حکمت اسلامی در هنر و صناعات ایرانی

کلید واژه ها: حکمت و عرفان اسلامی هنر و صناعات فتوت نامه تعلیم و تعلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 567 تعداد دانلود : 440
در اندیشه ایرانیان، هستی شناسی هنر و صناعات هیچ گاه بحثی مستقل از حکمت و از برای خود نبوده ، بلکه همواره ذیل مبحث فضیلت و نیک مردی آمده است. این شیوه نگرش با ظهور دین مبین اسلام و به واسطه تأثیرپذیری از مفاهیم متعالی چون حُسن، جمال، نظم و تجلیِ مراتب وجودی در سایه وحدت الهی، توسط هنروران و صنعتگران ایرانی مسلمان مبدل به عرصه ای برای مکاشفه و قُرب به ساحت آن یگانه برتر شده است. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش آن است که خاستگاه دریافت این استحاله به سوی نگرش متعالی در شیوه کار هنرمند و صنعتگر ایرانی در چه لحظه هایی نهفته است؟ در این راستا این نتیجه به دست آمد که هنر و صناعات ایرانی به واسطه مؤلفه هایی چون فتوت نامه ها و شیوه تعلیم و تعلم فن و صناعات توسط استادانِ کار روشن ضمیر، مبدل به بستر تجربه زیبایی شناسی از اندیشه متعالی شده است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی   تحلیلی و ابزار و شیوه گردآوری اطلاعات جست وجوی کتابخانه ای است
۲.

واکاوی حکمت نوریه در فصّ یوسفی در نسبت با مفهوم خیال نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت نوریه حضرت مثال و مفهوم خیال عالم لاهوت و ناسوت وحدت در کثرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 227 تعداد دانلود : 639
در نگرش ابن عربی، نور در مقام اسمی از اسامی حضرت حقّ، با ضیاء خود به مراتب هستی، مُظهر اشیاء و موجودات در عرصه عالم امکان می گردد، در این راستا هر موجودی بنا به احکام مرتبه وجودی اش در جایگاه سایه این نور با صاحب سایه، کیفیتی از وجود را بنا بر اصل تجلی وجودی حضرت حقّ در مرتبه اسماء و صفات تجربه می کند که رمز ادراک آن به واسطه حکمت نوریّه و علم یافتن به صور مرتبه مثال امکان پذیر می شود. سرانجام نتیجه حاصل شده این است؛ همان گونه که خیال انسانی به عنوان برزخ میان عالمِ روح و جسم نیازمند تأویل است؛ خیال منفصل در مرتبه برزخ میان عالمِ لاهوت و ناسوت که محل اجتماع ارواح ملکوتی و اجسام لطیف از عالم ماده است نیز به تأویل احتیاج دارد و در این راستا عرصه هستی در مرتبه خیال مطلق و کثرت سایه های حضرت حقّ، نیازمند تأویل به سوی مرتبه احدیت ذات است و علم یافتن به این شیوه نگریستن به هستی تنها توسط حکمت نوریّه دریافت می گردد که به عقیده ابن عربی، صورت کامل آن نزد حضرت رسول(ص) در مرتبه یوسف محمدی به ودیعه نهاده شده است. روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی _ تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
۴.

تحلیل رویداد پسامدرنیسم، در هنرهای تجسمی از نگاه داگلاس کریمپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی پسامدرن بازتولید انبوه هنر اجرا هاله مقدس اثر هنری پایان نقاشی بحران موزه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 742 تعداد دانلود : 953
نگرش پسامدرنیسم برای تمامی هنرها، هم از حیث انگیزه و هم از حیث چارچوب زمانی آن متفاوت است و این موضوع در حوزه های گوناگون هنر از سوی منتقدان معاصر مورد بررسی و توجه بسیار قرار گرفته است. داگلاس کریمپ از جمله نظریه پردازان هنر معاصر است که بر پایه مباحث والتر بنیامین در فرایند باز تولید انبوه، و آراء دیرینه شناسیِ میشل فوکو، به بررسی هنرهای تجسمی، به ویژه تأثیر عکاسی بر سرانجام نقاشی، و به دنبال آن کارکرد موزه ها در دوران مدرنیسم و احوال آنها در عصر پسامدرن پرداخته است. لذا انگیزه و هدف اصلی این نوشتار تحلیل آراء ایشان در رخداد هنر پسامدرن، جهت آشکارسازی نظریه پایان نقاشی و تأثیر عکاسی به همراه فرایند باز تولید انبوه، در شکست اصالتِ هاله مقدس اثر هنری است که در نهایت به بحران انزوای موزه ها در دوره معاصر می انجامد. بر پایه یافته های تحقیق، اعتقاد کریمپ بر این اصل مهم پی ریزی شده که پسامدرنیسم هنری گسست اساسی با مدرنیسم هنری و عصر استیلای نقاشی دارد. لذا پرسش اصلی که این پژوهش براساس آن شکل گرفته، این است که از منظر داگلاس کریمپ چه رویکردی در دوره معاصر سبب شده عالم هنر با زوال و مرگ نقاشی روبرو شود و این موضوع چگونه بر عملکرد موزه ها در عصر حاضر تأثیر می گذارد؟ سرانجام بر این اساس نتیجه حاصل شده این است که بر پایه آراء او، هنرهای کمینه گرا، جمعی، عکاسی و به دنبال آن روش تکثیر و باز تولید انبوه و همچنین دگرگونی به سوی مخاطب محوری، مهم ترین علت های وسیع تر شدن فاصله هنر نقاشی با دنیای پسامدرن است، و به دنبال این رخدادها، هنر نقاشی رفته رفته اصالت خود را از دست داده و این فرایند در نهایت به بحران انزوای موزه ها می انجامد که همواره محل نگهداری آثار اصیل هستند. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی - تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
۵.

بررسی مفهوم تشبیه و تنزیه از نگاه محیی الدین ابن عربی و تطبیق آن با فضای نگارگری ایران(قرن 9 و10 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشبیه و تنزیه قرآن و فرقان اسم ظاهر و باطن نگارگری ایرانی _ اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 140 تعداد دانلود : 530
مبانی نظری حاکم بر نگارگری ایرانی به واسطه اندیشه اسلامی و تسلیم شدن در برابر شریعت الهی، مشروط به تعبیر خاصی از سنت تصویری بر پایه تجلیات معنوی گردیده است. بدین علت نگارگر مسلمان در خلق نگاره هایش در نگرشی تنزیهی، هیچ گاه وجود حقّ را قصر نمی کند، بلکه با نگاهی تشبیهی، عالم نگاره را مجلایی از مجال الهی و مظهری از مظاهر حقّ سبحانه می داند. لذا انگیزه این نوشتار؛ بررسی مفهوم تشبیه و تنزیه در شیوه مصورسازی نگارگر ایرانی، با تأکید بر نگرش محیی الدین ابن عربی در خصوص معرفت شناسی این دو واژه است. بر پایه یافته های تحقیق اعتقاد ابن عربی بر این اصل مهم پی ریزی شده که معرفت راستین بر پایه جمع میان تشبیه و تنزیه شکل می گیرد، همچنین سرّ تنزیه روی در اسم باطن حقّ دارد و سرّ تشبیه از احکام اسم ظاهر حقّ سبحانه است، بنابراین زوال حقّ از باطن و صورت های عالم، امکان پذیر نیست و این مفهوم به شیوا ترین بیان در قرآن آمده است و از آن جایی که هنرمند مسلمان به تأسی از مفاهیم معنوی شریعت اسلامی و قرآن دست به آفرینش اثر هنری می زند، و در نگاه ابن عربی قرآن و نگرش اسلامی حاصل اجتماع مفاهیم تشبیهی و تنزیهی است؛ لذا می توان نتیجه گرفت: عناصر تصویری موجود در نگارگری ایرانی _ اسلامی نیز، به گونه ای خاص زبان حقیقتی هستند که در عرصه عمل هنرمند، مبدل به بیانی جهت مصورسازی عالم دو بعدی در هیئت نور واحد می شوند؛ که صفات و نسبت های حقّ را به دور از هر گونه اندیشه برابری کردن با آفرینش الهی؛ به عرصه ظهور می رساند. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی _ تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
۶.

بررسی رابطة تطبیقی واژة لوگوس از منظر هراکلیتوس و نشان چلیپا در اندیشة ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لوگوس عنصر آتش اشه وهیشته نقش چلیپا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 710 تعداد دانلود : 733
بحث از لوگوس در اندیشة هراکلیتوس با نگاه هستی شناسانة این اندیشمند یونانی نمود می یابد. لذا به منظور روشن کردن مفهوم لوگوس از منظر وی و مواجه ساختن آن با پرسش هایی از معرفت شناسی نقش چلیپا -که هدف اصلی این پژوهش است- ابتدا واژة لوگوس در آراء هراکلیتوس مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع هراکلیتوس لوگوس را قانون و اصلی جهانی می داند که همة عالم را فرا گرفته و در ذات یگانه، اما برای همگان مشترک هست و تنها تمثیل دیداری آن نوری است که در آتش به ظهور می رسد. همانند لوگوس و در موازات آن در اسطوره های ایرانی نیز اشه وهیشته نمادی از نظام جهانی، قانون ایزدی و نظم اخلاقی در گیتی است که آتش نمایندة زمینی و این جهانی آن محسوب می شود، آتشی که قرابت دیرینه ای با نقش چلیپا دارد. بر این اساس در پژوهش مطروحه آراء و عقایدی مورد نظر قرار گرفته که مختصات ظاهری و باطنی لوگوس را با اشه وهیشته در راستای همسویی آن دو با نشان چلیپا بررسی کند. بدین ترتیب به منظور آگاهی از رابطة معرفت شناسانه بین دو مفهوم و نماد متعالی و پاسخ به این پرسش اصلی که آیا می توان چلیپا را نماد و صورت محسوس لوگوس دانست؟ ابتدا قطعات هراکلیتوس در خصوص لوگوس و راز هستی که در آن نهفته است به همراه تأثیر احتمالی آن از اندیشة ایرانیان باستان مورد توجه قرار گرفته و سرانجام به عنوان یافته ها و نتایج این تحقیق قیاس عمومی از آراء هراکلیتوس در زمینة آتش به عنوان تنها تمثیل دیداری لوگوس و اندیشة ایرانیان باستان در خصوص حقیقت آتشی که از اشه وهیشته نیرو می گیرد. جهت آشکار کردن رابطة متعالی بین لوگوس نزد هراکلیتوس و نقش چلیپا نزد ایرانیان انجام می پذیرد. روش تحقیق توصیفی- تطبیقی بوده و ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارندة جستجوی کتابخانه ای و مطالعات میدانی است.
۷.

رمز گشایی معانی عرفانی رنگ در نگاره هایی از هفت گنبد (بر اساس آراء حکیمان اسلامی)

کلید واژه ها: هفت گنبد نظامی نور مجرد رنگ شناسی عرفانی نگارگری ایرانی نجم الدین کبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 411 تعداد دانلود : 423
جهان هستی از دیدگاه هنرمندان مسلمان سرشار از نشانه ها و آیه های خداوندی است. رنگ ها نیز از جمله تجلی های آفریدگار در عالم امکان هستند. در واقع مبحث رمزگشایی معانی رنگ ها، خود مکاشفه ای از صورت های گوناگون وجود در دنیای مثالی قلمداد می شود که موجب اتصال انسان به حقیقتی ماورائی می گردد. بر این اساس به جرأت می توان گفت که نگارگران مسلمان نیز از وجه ی مادی و جسمانی صرف رنگ ها رهایی می یابند و قدم به عرصه ی ارزش های قدسی و روحانی می گذارند. لذا هدف اصلی این تحقیق،  رمزگشایی معانی رنگ ها از منظر عرفان در آراء شیخ نجم الدین کبری ، شیخ نجم الدین رازی و علاءالدوله سمنانی ، در نگاره های « هفت گنبد » با توجه به اشعار نظامی است.همچنین در این وادی این پرسش مطرح می گردد که آیا با بررسی آراء حکیمان اسلامی می توان به رابطه ی رمزی رنگ ها در نگارگری ایران پی برد؟ یا می بایست چنین دیدگاهی را در بستر آثار دیگری جست و جو نمود؟ با توجه به یافته های این تحقیق نتیجه ی حاصل شده چنین است  که؛ نه تنها هنرمند مسلمان از همان نظریه های عرفانی حکیمان اسلامی بهره می گیرد؛ بلکه از رنگ هایی سود می جوید که گویای وصل و اتصال و رهایی از غربت و وصول به قرب در عالم مثال هستند. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی است و گردآوری منابع نیز کتابخانه ای است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان