محمد راسخ مهند

محمد راسخ مهند

مدرک تحصیلی: استاد زبان شناسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
۱.

بررسی ویژگی های تمیز در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 410 تعداد دانلود : 194
انوری و گیوی (1374 ، ص 121) آورده اند که «گاهی اسم یا کلمه ای در جمله می آید که نه فاعل است نه مفعول یا متمم بلکه نسبت مبهمی رادر جمله روشن می کند که آن را تمیز می نامند». کلماتی که در جملات (1) زیر آنها خط کشیده شده است تمیز هستند: (1) این گونه افراد انسان دوست را مرد باید نامید . علی را همه بچه ها عقاب می نامند. در ایران باستان پهلوانی بود که را رستم می نامیدند. رستم پسری داشت که او را سهراب می گفتند. مسلمانان یکدیگر را برادر می شمارند. مرکز خوزستان را اهواز می خوانند. نکته مهم در این جملات آن است که حذف سازه تمیز باعث نادستوری شدن جمله می شود ...
۲.

واژه بست های فارسی در کنار فعل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دستوری شدگی واژه بست مطابقه مانع سازی مضاعف سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 145 تعداد دانلود : 296
واژه بست های ضمیری فارسی در جایگاه های متفاوتی ظاهر می شوند. در این مقاله به بررسی نقش آنها در کنار فعل پرداخته ایم و نشان داده می شود که آنها در کنار فعل دو نقش متفاوت دارند. واژه بست های فارسی در برخی ساخت ها، که به افعال مرکب پی بستی مشهورند، مانند خوابم می آید، ماتش برد و نظایر آن،که حضور اجباری دارند، به نشانه مطابقه تبدیل شده اند. آنها حاصل دستوری شدگی واژه بست ها و تبدیل آنها به نشانه مطابقه اند و این فرایند با اصل مانع سازی تبیین می شود. از طرفی، واژه بست ها در نقش نشانه مفعول، در جملاتی مانند علی را دیدمش، می زنمت و نظایر آن، واژه بست هایی منضم هستند و حاصل مضاعف سازی واژه بست اند و به نشانه مطابقه تبدیل نشده اند. این واژه بست ها فقط وقتی ظاهر می شوند که گروه اسمی مفعول و هم مرجع با آنها نقش مبتدا دارد.
۴.

رنگ واژه های اصلی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رنگ واژه های اصلی بررسی سلسله مراتبی نظریة برلین و کی آزمون فهرست سازی آزمون نامیدن و بهترین نمونه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 613 تعداد دانلود : 173
پژوهش حاضر مطالعه ای است برای تعیین رنگ واژه های اصلی زبان فارسی و بررسی سلسله مراتبی این واژه ها. چارچوب این پژوهش نظریة برلین و کی (1969) در مورد همگانی های رنگ واژه هاست. روش مورد استفاده در این پژوهش روش دیویس و کربت (1994 و 1995 و 1999) است که با استفاده از روش های آماری، سعی در یافتن میزان صحت آن در مورد زبان فارسی داریم. داده های این پژوهش از افرادی در دو گروه سنی دبستانی و دانشگاهی به دست آمده است. بررسی نتایج حاصل از آزمون های فهرست سازی و نامیدن و بهترین نمونه نشان می دهد که زبان فارسی 6 رنگ واژة اصلی دارد. 6 رنگ واژة اصلی در این زبان به ترتیب عبارتند از: آبی، قرمز، سبز، سفید، سیاه، زرد، که البته این نتایج با نظریات برلین و کی (1969) هم سو است
۵.

بررسی انواع تاکید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نحو تاکید کاربردشناسی تاکید اطلاعی تاکید تقابلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 324 تعداد دانلود : 426
اصطلاح تاکید [focus] حداقل در دو معنی در مباحث زبانشناسی به کار رفته است: نخست، اشاره به سازه یا عبارتی دارد که از حیث آوایی برجسته تر از سازه های دیگر جمله تلفظ می شود (جکنداف1972، ولدووی 1990، ولدووی و انگدال 1996، روت 1995)، و کاربرد دوم آن به معنای بخشی از جمله است که دارای اطلاع نو می باشد و از آن به عنوان تاکید جمله یاد می شود (جکنداف1972، ولدووی 1990، روت 1995، کیدوای 2000، ایشی هارا 2000، برونتی 2003، کولز 2003). تاکید را می توان در زبان های مختلف با استفاده از ابزار آوایی، صرفی و نحوی نشان داد. برخی زبانها از یکی از این ابزار استفاده می کنند؛ برخی دیگر از همه این ابزار برای بیان تاکید استفاده می کنند (ولدووی و انگدال 1996، زوبی زارتا 1998، کیدوای 2000). در بسیاری اوقات از ترکیبی از ابزارهای نحوی ، صرفی و آوایی برای نشان دادن تاکید استفاده می شود. در این مقاله سعی بر آن است تا نشان دهیم در زبان فارسی انواع تاکید کدامند و چه تفاوتهایی با همدیگر دارند. به این منظور سعی می شود تعریف مشخصی از تاکید ارائه شود و تفاوت آن با مبتدا [topic] ، و زمینه [ground] یا پیش انگاره [presupposition] مشخص شود. همچنین میان تاکید اطلاعی [information focus] جمله که در هر جمله وجود دارد ، دارای اطلاع نو می باشد، می تواند بخشی از جمله یا کل آن را شامل شود، و فقط شامل موضوعهای درونی [internal arguments] و متمم ها می باشد؛ و تاکید تقابلی [contrastive focus] که تاکید نشاندار است، لزوما در هر جمله ای وجود ندارد، علاوه بر داشتن اطلاع نو، معنای تقابل [contrast] یا نوعی برجستگی [prominence] در خود دارد، فقط شامل واژه یا بخشهای کوچکتر از واژه می شود، و می تواند شامل همه موضوعها و ادات [adjunct] نیز باشد؛ تفاوت می گذاریم.
۸.

طبقه بندی معنایی اصطلاحات فارسی از دیدگاه زبان- شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 676 تعداد دانلود : 640
در این تحقیق به بررسی اصطلاحات در زبان فارسی پرداخته ایم. ابتدا براساس دیدگاه نانبرگ، ساگ و واسو، اصطلاحات را به دو دسته عبارات ترکیبیِ اصطلاحی (بخش پذیر) و عبارات اصطلاحی (بخش ناپذیر) تقسیم و سپس براساس دیدگاه زبان شناسی شناختی و به طور اخص رویکرد کووکسس، آنها را بررسی کرده ایم. از منظر شناختی ساز وکارهای استعاره، مجاز و دانش متعارف، به عنوان انگیزه معنایی در تولید و درک اصطلاحات دخیل اند. در این پژوهش نیز اصطلاحات از منظر این ساز وکارها بررسی شدند و معلوم شد عواملی مانند بخش پذیری معنایی، استعاره، مجاز و دانش متعارف در تعیین معنای اصطلاحات دخیل اند. بر همین اساس، عباراتِ ترکیبیِ اصطلاحی را به همراه اصطلاحاتی که حاوی استعاره، مجاز و یا دانش متعارف اند، از نظر معنایی به عنوان اصطلاحات شفاف، و عبارات اصطلاحی را به عنوان اصطلاحات تیره تقسیم بندی کردیم. تعداد اصطلاحات شفاف بسیار بیشتر از اصطلاحات تیره است.
۹.

جایگاه مفعول مستقیم در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 357 تعداد دانلود : 441
زبان فارسی از زبانهایی است که دارای آرایش واژگانی آزاد است و، در آن، سازه هایی یک جمله می توانند در چند جایگاه قرار گیرند. در دستور زایشی، نخستین کسی که به فرایند جابه جایی آزاد سازه ها اشاره کرد راس (Ross 1967) بود. او گشتار قلب نحوی را برای حرکت سازه ها در این زبانها پیشنهاد کرد. اما، پس از راس، زبان شناس ژاپنی، مامورو سایتو (Sairo 1985)، به مطالعه و توصیف دقیق این فرایند در زبان ژاپنی پرداخت و ویژگی های متعدد آن را نشان داد. از آن پس، از اصطلاح قلب نحوی به عنوان اصطلاح پوششی استفاده می شود که با اعمال آن آرایش واژگانی در زبان هایی که به اصطلاح دارای آرایش واژگانی آزادند به صورت نشاندار در می آید. در زبان هایی مانند ژاپنی، روسی، آلمانی، هندی و فارسی، سازه های می توانند در روساخت جمله با آرایشهای گوناگون ظاهر شوند بدون آنکه معنای اصلی جمله دستخوش تغییر شود. (Saito 1985; Fukui 1997; Mahajan 1994; Bailyn 1999 ) در بخش اول این نوشته، ابتدا به معرفی مختصر قلب نحوی در فارسی خواهیم پرداخت و انواع آن را نشان خواهیم داد. همچنین، رابطه آن را با مشخص بودگی آن و آرایش واژگانی بی نشان فارسی جستجو خواهیم کرد. در بخش دوم، به بررسی جایگاه مفعول مستقیم در جملات فارسی با دقت بیشتری خواهیم پرداخت و خواهیم کوشید ثابت کنیم که در آرایش واژگانی فارسی باید برای مفعول مستقیم، بسته به مشخص یا نا مشخص بودن آن، دو جایگاه متفاوت، قبل از مفعول غیر مستقیم و پس از آن، در نظر گرفت. سرانجام، در بخش سوم، نشان خواهیم داد که پذیرش وجود دو جایگاه برای افعال مرکب فارسی از ترکیب مفعول + فعل کمک کند...
۱۰.

حذف ضمیر فاعلی در برخی از زبانهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حذف زبانهای ایرانی ضمیر فاعلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان زبانشناختی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری رده شناسی زبان
تعداد بازدید : 252
رفتار ضمایر فاعلی و مفعولی در زبانهای مختلف متفاوت است و از این رو پارامتری به نام پارامتر ضمیر انداز ، زبانها را در این مقوله از هم جدا می کند . فارسی نیز این زبانهایی است که اجازه حذف ضمیر فاعلی را دارند . در این مقاله ویژگیهای زبانهایی که قابلیت حذف ضمیر فاعلی را دارند مرور می شود و سپس این پارامتر در گزیده ای از زبانهای ایرانی شامل فارسی ، گیلکی ، مازندرانی ، لری ، اورامی و سورانی بررسی می شود . در این بررسی از شش معیار رده شناسی استفاده شده است ...
۱۱.

بررسی معانی حروف اضافه مکانیِ فرهنگ سخن بر اساس معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 42 تعداد دانلود : 521
هر فرهنگ نگاری با معنی سروکار دارد و آشنایی با تعاریف مختلف معنی و رویکردهای متفاوت در معنی شناسی می تواند برای وی مفید باشد. در این مقاله نگارنده کوشیده است نحوه نگرش به معنی در معنی شناسی شناختی را معرفی کند. در این رهیافت، معنی دائره المعارفی مدنظر است که با معنای فرهنگ وار متفاوت است. در این مقاله نحوه ضبط معانی حروف اضافه مکانی در فرهنگ فارسی سخن براساس معنی شناسی شناختی بررسی شده و نقاط قوت و ضعف آن براساس این الگو معرفی شده است. این مقاله نشان می دهد که آشنایی با معنی شناسی شناختی چگونه می تواند فرهنگ نگاران را در تعیین معنای کامل مدخل ها یاری کند.
۱۲.

تأثیر معرفگی بر نشانة مفعولی در زبان های تاتی، تالشی و بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جانداری مفعول مستقیم معرفگی مفعول نمایی افتراقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : 270 تعداد دانلود : 121
برخی از زبان ها که نظام حالت نمایی آشکار مفعول های مستقیم دارند، همة مفعول ها را به شیوة یکسان نشان نمی دهند و تنها حالت زیرمجموعه ای از مفعول های خود را بسته به ویژگی های معنایی و کاربردی آن نشان می دهند؛ این پدیده، مفعول نمایی افتراقی نامیده می شود. ویژگی های مرتبط با مفعول نمایی افتراقی شامل جانداری و معرفگی مفعول های مستقیم است. در این مقاله مفعول نمایی افتراقی در سه زبان ایرانی نو شمال غربی، یعنی تاتی، تالشی و بلوچی بررسی شده و از تحلیل آیسن (2003) از مفعول نمایی افتراقی بر اساس نظریه بهینگی و بر مبنای دو پیوستار جانداری و معرفگی برای بررسی نظام حالت نمایی در این سه زبان استفاده شده و استدلال شده که در هر سه زبان مفعول نمایی افتراقی وجود دارد و نقطة برش در امتداد دو پیوستار معرفگی و جانداری در آن ها نشان داده شده است.
۱۳.

واژه بست های ضمیری در گویش رایجی (آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان های ایرانی جایگاه واکرناگل کشش به سمت راست واژه بست های ضمیری رایجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 938 تعداد دانلود : 14
جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل، یا جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شدند. این پی بست ها در اکثر زبان های ایرانی دچار تحول شده و از حیث نقش و جایگاه تغییر کرده اند. در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در گویش رایجی، یا گویش آران و بیدگل، از زبان های ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است و در ضمن مقایسه ای هم با کاربرد این واژه بست ها در برخی دیگر از زبان های ایرانی شده است. این پی بست ها در رایجی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، ضمیر ملکی، مفعول مستقیم و غیرمستقیم و متمم حروف اضافه به کار می روند. در رایجی این واژه بست ها دیگر در جایگاه واکرناگل به کار نمی روند و از این حیث با زبان های ایرانی باستان و میانه متفاوت اند. این پی بست ها در اشاره به فاعل منطقی جمله در زمان گذشته به صورت شناور می توانند به سازه های مختلفی قبل از فعل اضافه شوند. این واژه بست ها در نقش های دیگر به هسته خود اضافه می شوند.
۱۹.

تبیین نقشی خروج بند موصولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پردازش خروج بند موصولی وزن دستوری ساخت اطلاعی عوامل رقیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 44 تعداد دانلود : 570
در این مقاله سعی در پاسخ به این پرسش داریم که دلیل خروج بند موصولی در زبان فارسی چیست. از آن جاکه خروج و عدم خروج بند موصولی معمولاً به جملاتی دستوری در پدیده خروج بند موصولی، این بند از مجاورت هسته خارج شده و به جایگاهی در انتهای جمله حرکت می کند و باعث بوجود آمدن ساخت ناپیوسته می شودمی انجامد، نمی توان دلایل نحوی را در این امر دخیل دانست و باید در جستجوی دلیل یا دلایل نقشی بود که باعث جابجایی بند موصولی می شود. در این مقاله تاثیر چهار عامل طول بند موصولی، نوع فعل بند اصلی، وضعیت اطلاعی فعل و هسته بند اصلی، و وضعیت معرفگی هسته بند موصولی بر خروج بند موصولی بررسی شد. مواد این تحقیق بر اساس پیکره طبیعی زبان بوده است. تحلیل داده های تحقیق نشان داد تاثیر عوامل فوق بر خروج بندهای موصولی به یک اندازه نیست. مهم ترین تاثیر را طول بند موصولی و نسبت آن با طول گروه فعلی بند اصلی دارد. هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال خروج بیشتر است. نوع فعل نیز بر خروج تاثیر دارد؛ و به طور مشخص افعال ربطی بیشترین افعالی هستند که بندهای موصولی از آنها عبور می کنند، و دلیل آن را در وضعیت اطلاعی این افعال می توان دید، که در اکثر موارد دارای اطلاع مفروض هستند. وضعیت معرفگی هسته بند موصولی نیز در خروج نقش دارد، هرچند این نقش به اندازه نقش دو عامل نخست نیست. بندهای موصولی جابجا شده، نسبت به موارد جابجانشده، بیشتر دارای هسته نکره هستند. وضعیت اطلاعی هسته بند موصولی و وضعیت اطلاعی فعل، به تنهایی نقشی در جابجایی بند موصولی بازی نمی کنند. نتایج این مقاله به اهمیت تبیین های نقشی تاکید می کند و در عین حال پیامدی رده شناختی برای توالی کلمات زبان فارسی دارد. همچنین این مقاله بر تعامل چند عامل در بروز یک پدیده زبانی، یا عوامل رقیب، تاکید می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان