فرحناز مسچی

فرحناز مسچی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

مقایسه ی الگوهای بالینی شخصیت بر اساس پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درد مزمن الگوهای بالینی شخصیت پرسشنامه ی بالینی چندمحوری میلون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 472 تعداد دانلود : 861
هدف از این مطالعه، مقایسه ی الگو های بالینی شخصیت بر اساس پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون سه در دو گروه از زنان مبتلا به درد مزمن و نا-مبتلا بود. برای این منظور، 202 نفر شرکت کننده شامل 119زن مبتلا به درد مزمن و 83 زن نا مبتلا با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد مبتلا به درد مزمن ابتدا پرسشنامه ی ارزیابی پزشکی درد جهت تشخیص نوع، شدت و سیر درد را پاسخ دادند و سپس، هر دو گروه شرکت کننده پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون سه را تکمیل کردند. داده های بدست آمده از پژوهش از راه تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه نشان داد که بین گروههای مبتلا به انواع درد مزمن با یکدیگر و با گروه سالم در برخی زیر مقیاس های الگوهای بالینی شخصیت به لحاظ آماری تفاوت معنادار وجود دارد.
۲.

اثر بخشی آوای قرآن بر شادکامی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان شادکامی سرطان سینه آوای قرآن سرطان رحم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 119 تعداد دانلود : 867
بیماران سرطانی از ابتدای آگاهی از بیماری خود دچار پریشانی و اضطراب می شوند و بهداشت روانی آنان دچار تهدید می شود. در طول درمان نیز این تنش ها ادامه دارد و بسیاری از آنان به داروهای آرامبخش روی می آورند. موسیقی درمانی یکی از تکنیک هایی است که در جهت کاهش تنش ها در این بیماران مورد استفاده واقع می شود و در اغلب مواقع مؤثر واقع می شود. در این پژوهش آوای قرآن به عنوان نوعی موسیقی، بر روی بیماران سرطانی مورد استفاده واقع شده تا اثربخشی آن بر روی شادکامی بررسی گردد.
۳.

نقش میانجی فاجعه سازی درد در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سواد سلامت فاجعه سازی درد کیفیت زندگی اختصاصی سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 605 تعداد دانلود : 131
زمینه و هدف: سواد سلامت توانایی دریافت، پردازش، درک و فهم اطلاعات و خدمات مرتبط با سلامت به منظور اتخاذ تصمیمات مناسب برای سلامت است. سواد سلامت بیماران سرطان پستان نقش مهمی در دسترسی به اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب دارد. هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی فاجعه سازی درد در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلابه سرطان پستان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع پژوهش های بنیادی و از منظر روش، یک مطالعه مقطعی و همبستگی بود. تعداد ۲۱۳ بیمار مبتلابه سرطان پستان بر اساس معیارهای ورود و خروج و به صورت پی درپی انتخاب شدند. سپس بیماران پرسشنامه های نسخه ایرانی سواد سلامت، کیفیت زندگی اختصاصی و فاجعه سازی درد را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی با روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همه مؤلفه های سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی با فاجعه سازی درد رابطه معنادار داشتند. همچنین بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی رابطه معناداری وجود داشت. یافته ها نشان داد هرچه سواد سلامت در بیماران مبتلابه سرطان افزایش یابد، میزان فاجعه سازی درد در بیماران به طور معناداری کاهش می یابد. نتیجه گیری: به نظر می رسد فاجعه سازی درد نقش میانجی بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلابه سرطان پستان دارد. بنابراین در نظر گرفتن مدل ارتباطی این متغیرها در طراحی پروتکل های روان شناختی و ادغام آن ها با برنامه های درمانی بیماران سرطان پستان ضروری است.
۴.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری و گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی مبتلایان به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سرطان پستان خودکارآمدی گروه درمانی شناختی – رفتاری گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 323 تعداد دانلود : 191
زمینه و هدف: سرطان پستان به عنوان یکی از مهم ترین سرطان ها، چالش های زیادی را در بین زنان مبتلا به آن ایجاد کرده است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری (Cognitive-Behavioral Group Therapy) و گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment Group therapy) بر خودکارآمدی بیماران سرطان پستان بود. مواد و روش ها: در یک پژوهش نیمه تجربی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل، تعداد 60 نفر که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها بر مبنای مؤلفه های جمعیت شناختی، همتاسازی و در 3 گروه 20 نفری جایگزین. برای گروه مبتنی بر پذیرش و تعهد 8 جلسه آموزشی برگزار شد و برای گروه مبتنی بر درمان شناختی –رفتاری نیز 10 جلسه آموزشی برگزار شد و گروه کنترل هم مداخله ای دریافت نکردند. در پایان جلسات آموزشی پرسشنامه خودکارآمدی (The self-efficacy scale) (پس آزمون) در هر 3 گروه اجرا شد، همچنین 2 ماه پس از درمان مجدداً در مرحله پیگیری همه اعضا 3 گروه پرسشنامه را تکمیل نمودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر (Repeated Measurement Test) و تحلیل کوواریانس چندمتغیری (Multivariate Covariance Analysis) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش گروه درمانی شناختی- رفتاری و گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود خودکارآمدی بیماران مبتلابه سرطان پستان در گروه های آزمایش شده بود (001/0>p). همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو روش در بهبود خودکارآمدی بیماران مبتلابه سرطان پستان وجود نداشت (05/0>p). نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی – رفتاری و گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود خودکارآمدی بیماران مبتلابه سرطان پستان مؤثر هستند.
۵.

نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواد سلامت تاب آوری کیفیت زندگی اختصاصی سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 801 تعداد دانلود : 241
مقدمه: سواد سلامتبیماران سرطان پستان نقش مهمی در دسترسی به اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب دارد. هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: در این مطالعه مقطعی و همبستگی 213 بیمار مبتلا به سرطان پستان بر اساس معیارهای ورود و خروج و بصورت پی درپی انتخاب شدند. سپس بیماران پرسشنامه های نسخه ایرانی سواد سلامت، کیفیت زندگی اختصاصی و تاب آوری را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL با روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همه مؤلفه های سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی با تاب آوری رابطه معنادار داشتند. همچنین بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی رابطه معناداری وجود داشت. یافته ها نشان داد هرچه سواد سلامت در بیماران مبتلا به سرطان افزایش یابد، میزان تاب آوری در بیماران به طور معناداری افزایش می یابد. نتیجه گیری:به نظر می رسد تاب آوری نقش میانجی بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان دارد؛ بنابراین در نظر گرفتن مدل ارتباطی این متغیرها در طراحی پروتکل های روان شناختی و ادغام آن ها با برنامه های درمانی بیماران سرطان پستان ضروری است.
۶.

نقش میانجیگر وجدان در خودکارامدی، تاب آوری و مدیریت درد با ادراک درد در افراد دچار درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری خودکارامدی درد مزمن مدیریت درد وجدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 263 تعداد دانلود : 964
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش میانجیگر وجدانگرایی در خودکارامدی، تاب آوری و مدیریت درد با ادراک درد مزمن بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمام افراد دچار درد مزمن مراکز درمانی زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، بیمارستان های شهدای تجریش، لقمان حکیم، مدرس و دانشگاه علوم پزشکی تهران، کلینیک 16 آذر و کلینیک درد و استرس رویان در پاییز و زمستان سال 1397 به تعداد 2141 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با احتمال ریزش تعداد 410 نفر تعیین و به روش در دسترس انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت کاستا و مک کرا (1998)، خودکارامدی درد نیکولاس 1989، راهبردهای مدیریت درد روزنشتایل و کیف (1983)، آزمون تاب آوری کانر و دیویسون (2003) و ادراک درد مزمن کرنز، تورک، رودی (1985)، جمع آوری و بعد از حذف 70 پرسشنامه مخدوش، داده های 340 بیمار دچار درد مزمن با استفاده از معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودکارامدی با باوجدان بودن (269/0 =β، 0001/0 =P) و با ادراک درد (159/0 =β، 0001/0 =P)، مدیریت درد با باوجدان بودن (130/0 =β، 043/0 =P) و با ادراک درد (311/0 =β، 0001/0 =P)، تاب آوری با باوجدان بودن (39/0 =β، 0001/0 =P) و با ادراک درد (316/0 =β، 0001/0 =P) و باوجدان بودن با ادراک درد (278/0 =β، 0001/0 =P) رابطه دارند و باوجدان بودن نقش میانجی را در خودکارامدی درد، مدیریت درد، تاب آوری با ادراک درد ایفا می کند. نتیجه گیری: در کنار درمان های پزشکی، رواندرمانگران می توانند که ادراک درد مزمن را با استفاده از عوامل وجدانگرایی، خودکارامدی، مدیریت درد و تاب آوری تغییر دهند.
۷.

مقایسه ی بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در بین زنان مبتلا به سرطان و زنان عادی

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی رضایت زناشویی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 654 تعداد دانلود : 633
مقدمه: علی رغم پیشرفت های قابل توجه علم پزشکی، سرطان همچنان به عنوان یکی از مهمترین بیماری ها، شایع ترین و دومین علت مرگ در میان زنان به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در میان زنان سرطانی (تخمدان، رحم و گردن) با زنان عادی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی و علی- مقایسه ای، و جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی تهران بود. حجم نمونه 60 نفر، که شامل 30 زن مبتلا به سرطان (رحم، گردن و تخمدان) مراجعه کننده به مرکز درمانی بخش انکولوژی، و 30 زن عادی با رعایت همتا کردن آنها، با استفاه از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی کارول ریف (1989) و مقیاس رضایت زناشویی انریچ بود. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس و تحلیل آنها با استفاده از SPSS نسخه 21 صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در بین زنان دارای سرطان و زنان عادی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0>p). نتیجه گیری: با نظر به یافته های پژوهش، زنان دارای سرطان رحم، تخمدان و گردن علاوه بر مشکلات جسمی، دارای مشکلات روانشناختی نیز هستند، و لازم است به مشکلات روانی آنها بیشتر از مشکلات جسمی توجه شود. لذا می بایست در کنار درمان های جسمی نسبت به سلامت روانی و رضایت زناشویی آنها توجه کافی صورت بگیرد.
۸.

پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس نقش خودپنداره، خودکارآمدی و آگاهی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد جنسی خودپنداره خودکارآمدی آگاهی جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 323 تعداد دانلود : 398
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس نقش خودپنداره، خودکارآمدی و آگاهی جنسی انجام شد.روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، به روش نمونه گیری دردسترس 500 نفر از زنان (24- 40 ساله) مراجعه کننده به مراکز سلامت به مراکز سلامت، کرج در سال 1397 انتخاب شدند. برای کردآوری داده ها از شاخص عملکرد جنسی زنان، روزن (2000) و پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی اسنل (1993) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس همبستگی و ضرایب رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه های خودپنداره جنسی در پیش بینی عملکرد جنسی زنان نقش دارد. براساس یافته های این پژوهش باورهای جنسی فرد به عنوان خودپنداره جنسی، نقش پیش بینی کننده ای در عملکرد جنسی زنان داشته و مهمترین پیش بینی کننده عملکرد جنسی به ترتیب آگاهی جنسی، اشتیاق جنسی، خود سرزنشی در مشکلات جنسی، خود کارآمدی جنسی، شهامت و جرات جنسی و مدیریت مسائل جنسی است. طبق نتایج بدست آمده بین اضطراب جنسی، خود سرزنشی در مشکلات جنسی، ترس از رابطه جنسی و افسردگی جنسی با عملکرد جنسی رابطه معکوس دارند و بین خود کارآمدی جنسی، آگاهی جنسی، انگیزه برای اجتناب از روابط جنسی پرخطر، اشتیاق جنسی، شهامت و جرات جنسی، خوش بینی جنسی، نظارت و پایش جنسی، انگیزش جنسی، مدیریت مسائل جنسی، اعتبار و ارزشمندی جنسی، رضایت جنسی، الگوهای فردی جنسی، پیشگیری از مشکلات جنسی و کنترل درونی مسائل جنسی با عملکرد جنسی رابطه مستقیم دارند . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش نتیجه گیری می شد خودپنداره، خودکارآمدی و آگاهی جنسی نقش معنی داری در پیش بینی عملکرد جنسی زنان داشتند .
۹.

اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: درمان شناختی-رفتاری کیفیت زندگی سوءهاضمه عملکردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 782 تعداد دانلود : 141
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شهر اراک در سال 1397 صورت گرفت. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به بیماری سوءهاضمه عملکردی شهر اراک بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند که در نهایت 11 نفر در هر گروه جای گرفت. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری گروهی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی نیپن (1998) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (کوواریانس) در سطح معناداری 05/0 انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد. همچنین با مقایسه​ میانگین​های گروه​های آزمایش و کنترل می​توان نتیجه گرفت که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان مولفه های کیفیت زندگی شامل تنش و نگرانی، تداخل با فعالیت های روزانه، اختلال در خوردن و آشامیدن، آگاهی نسبت به بیماری و احساس کنترل برآن و تداخل با کار و تحصیل در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد (001/0>P). نتیجه گیری: مداخله گروه درمانی شناختی رفتاری روشی موثر به منظور افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی است.
۱۰.

تأثیر آموزش شفقت به خود بر نگرش به یائسگی زنان دارای علائم وازوموتور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفقت به خود نگرش یائسگی علائم وازوموتور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 596 تعداد دانلود : 965
هدف این مطالعه، تعیین تأثیر آموزش شفقت به خود بر نگرش به یائسگی در زنان یائسه دارای علائم وازوموتور بود. روش مطالعه، نیمه آزمایشی و با گروه کنترل و پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری (1ماه بعد) بود. جامعه آماری، زنان 55-45 سال شهر تنکابن با یائسگی طبیعی و دارای پرونده و شکایت از علائم وازوموتور در مراکز بهداشتی -درمانی در سال 1397 بود. نمونه گیری به روش دردسترس و پس از غربالگری اولیه با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ انجام شد. 30 مشارکت کننده پس از امضای رضایتنامه، آگاهانه انتخاب و به روش تصادفی و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه، پرسشنامه نگرش به یائسگی نوگارتن را در سه مرحله تکمیل کردند. گروه آزمایش در برنامه 8 هفته ای آموزش شفقت به خود و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پس از مداخله، حاکی از تفاوت معنی دار و پایداری در نگرش بین دو گروه تا مرحله پیگیری بود. بدین ترتیب، آموزش شفقت به خود در بهبود نگرش زنان یائسه دارای علائم وازوموتور مؤثر است.
۱۱.

ارایه مدل ساختاری پیش بینی کیفیت زندگی حرفه ای بر اساس جو سازمانی با میانجیگری راهبردهای مقابله با استرس در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جو سازمانی راهبردهای مقابله با استرس کیفیت زندگی حرفه ای کارکنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 249 تعداد دانلود : 905
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت زندگی حرفه ای بر اساس جو سازمانی با میانجیگری راهبردهای مقابله با استرس در کارکنان سازمان تامین اجتماعی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شعبات اداره کل سازمان تامین اجتماعی استان تهران در سال 1400 بودند که در استخدام سازمان تامین اجتماعی می باشند و بر اساس فرمول تابانیک فیدلر تعداد 184 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه کیفیت زندگی حرفه ای قاسم زاده (۱۳۸۴)، پرسشنامه جو سازمانی هوی، تراتر و کوت کمپ(1991) و پرسشنامه راهبردهای مقابله لازاروس فولکمن(1974) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ضریب مسیر غیرمستقیم بین جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای مثبت و در سطح معناداری 01/0 معنادار است(01/0>p، 268/0=β). راهبرد مسئله محور مقابله با استرس به طور مثبت رابطه بین جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای را میانجیگری می کند و راهبرد هیجان محور م به طور منفی رابطه بین جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای را میانجیگری می کند و با همراهی راهبردهای مقابله با استرس در رابطه بین جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای در کارکنان تامین اجتماعی، افزایش نشان داد. همچنین مدل مفهومی برازش مطلوب دارد. می توان نتیجه گیری کرد که اثر متقابل جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای با راهبردهای مقابله با استرس قابل توجیه است و جو سازمانی مطلوب با اضافه شدن عامل راهبرد مسئله محور ، منجر به کیفیت زندگی حرفه ای بهتر در کارکنان شد.
۱۲.

نقش میانجی گری خودشفقتی در رابطه میان انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با رضایت از تن انگاره در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس انسجام خانواده خودشفقتی رضایت از تن انگاره کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 159 تعداد دانلود : 17
زمینه: نوجوانی دوره ای حساس از تغییرات پویا در سیستم های متعدد است که بر اساس تحقیقات، نارضایتی از تن انگاره به معنای ادراک ذهنی فرد از رشد تصویر بدنی خود، اهمیت دارد. سرمایه گذاری بیش ازحد بر ظاهر جسمانی که با مشغولیت ذهنی و نوسانات هیجانی همراه است، یکی از دلایل نارضایتی دختران نوجوان از تن انگاره است. مطالعات بیانگر نقش انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی، در تن انگاره فرد است و در بررسی تن انگاره افرادی که خود شفقتی بیشتری دارند، شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش باهدف تبیین نقش میانجی گری خودشفقتی در رابطه بین انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با رضایت از تن انگاره در دختران نوجوان انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر 12 تا 24 سال شهر تهران در سال 1400 بود که 250 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با ریزش 50 نفر از گروه نمونه، داده های 200 نفر از آن ها تحلیل شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های انسجام خانواده (سامانی، 1381)، استرس نوجوان (بیئرن و مازانو، 2002)، کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996)، نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) و خودشفقتی (نف، 2003) بودند. تحلیل داده ها نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و AMOS24 انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که مدل رضایت از تن انگاره بر اساس، انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با نقش میانجی گری خودشفقتی در دختران نوجوان دارای برازش مناسبی است (0/05 P>). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر، به نظر می رسد خودشفقتی در رابطه میان انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با رضایت از تن انگاره در دختران نوجوان نقش میانجی دارد. نتایج این پژوهش می تواند راهنمای خانواده ها و مشاوران در راستای ارتقاء خود شفقتی، انسجام خانواده، کیفیت زندگی و کاهش استرس در دختران نوجوان و بهبود رضایت از تن انگاره باشد.
۱۳.

تبیین مدل مدیریت درد براساس نشخوار فکری با میانجی گری تاب آوری و سرزندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت درد نشخوار فکری سرزندگی تاب آوری سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 539 تعداد دانلود : 512
هدف: این مطالعه با هدف تبیین مدل مدیریت درد براساس نشخوار فکری با میانجی گری تاب آوری و سرزندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش، مدل سازی همبستگی توصیفی (معادلات ساختاری) بود. شرکت کنندگان در این مطالعه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به تمام مراکز درمانی (بیمارستان ها و کلینیک های خصوصی و عمومی) تهران بودند که از این میان 273 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های پاسخ نشخواری، پرسشنامه سرزندگی، مقیاس تاب آوری و مدیریت درد استفاده شد. همچنین از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS.22 و LISREL 8.80 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته-ها: نتایج نشان داد که تأثیر غیر مستقیم و مستقیم نشخوار فکری بر مدیریت درد با نقش میانجی سرزندگی معنی دار بود (05/0>P). اثر غیر مستقیم و مستقیم نشخوار فکری بر مدیریت درد با نقش میانجی تاب آوری معنی دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مدل مدیریت درد بر اساس نشخوار فکری با سرزندگی و میانجیگری تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان از برازش کافی برخواردار است. ب ا توج ه ب ه نتای ج پژوه ش حاضرم ی ت وان گف ت ب ه طورکل ی بین نشخوار فکری، سرزندگی، تاب آوری و مدیریت درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان رابطه معنی داری وجود دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان