مریم احمدی کافشانی

مریم احمدی کافشانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

وفای خلاق مارسل: روشی برای تغییر جهان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حقیقت کارکرد ارزش گابریل مارسل انتزاع وفای خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۹ تعداد دانلود : ۶۴۵
اگر رفتارهای مشاهده پذیر برایند طرز تفکری است که در پس زمینة آن ها قرار دارد، بدیهی است که هر تلاشی برای تصحیح رفتار، منوط به تغییر دیدگاه خواهد بود. با پذیرش این فرض، حل معضلات فردی و اجتماعی جوامع متجدد نیازمند بازنگری در نگاهی است که زیربنای کل متشکلی است که تفکر مدرن نامیده می شود. گابریل مارسل برای این تغییر و اصلاح، آموزة «وفای خلاق» را پیش می نهد. وی درنظر دارد با تحول در روابط انسانی بر مبنای تجربه ای که در همة افراد مشترک است معنای راستین ارزش و حقیقت را به زندگی انسان بازگردانده و با تغییر در حیات فردی انسان، ساختارهای روبنایی جامعه را نیز دگرگون سازد
۲.

بررسی نسبت امرِ الوهی و شخص وارگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امر الوهی شخص الوهیت شخص وارگی ناشخص وارگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۳۸۵
نسبت «شخص وارگی» و «امرِ الوهی»، همواره، از مسائل مهم الهیات و فلسفه دین بوده و سبب شکل گیریِ دوگانه «شخص وارگی» و «ناشخص وارگیِ» امرِ الوهی شده است. «شخص وارگی» به معنای داشتن اوصافی مانندِ علم، قدرت، اراده و خیر است که در انسان نیز، به صورت محدود، دیده می شود. «تئیزم» با نسبت دادن چنین اوصافی به امرِ الوهی، مهم ترین مدافع شخص وارگی است. در مقابل، «پنتئیزم» چنین استدلال می کند که الف) شخص، مساوی انسان است؛ ب) جسمانیت، مشخصه بارز انسان است؛ ج) در نتیجه، داشتن صفاتی مانند علم و اراده مستلزمِ جسمانیت و مساوی انسان وارگی است. بنابراین، امرِ الوهیِ پنتئیستی از داشتن این اوصاف مبرّاست. چیستی نسبت میان الوهیت و شخص وارگی، پرسش اصلی مقاله حاضر است. نسبت جسمانیت با شخص وارگی و نسبت کمال با امرِ الوهیِ ناشخص وار، سؤالات فرعی پژوهش را تشکیل می دهند و بر آنیم تا نشان دهیم که شخص وارگی لازمه «الوهیت» است. این مسیر با بررسی مؤلفه های الوهیت، یعنی تعالی، تأثیرگذاری و عدم تناهی، و بیان دیدگاه های معارض پی گیری می شود. در پایان، روشن می شود که - بر خلاف ادعای منتقدان - «جسمانیت»، لازمه شخص وارگی نیست و همچنین انکار شخص وارگی امرِ الوهی و در عین حال، پذیرش مؤلفه های کمال مانند «آگاهی»، در گفتار قائلان به ناشخص وارگی تناقض آمیز و نامنسجم است.
۳.

بررسی معناشناسی نیایش در «خداباوری کلاسیک» و «همه خداباوری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیایش امر الوهی شخص وارگی ناشخص وارگی تخاطب ژرف اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
نیایش از منظر «خداباوری کلاسیک» نوعی «تخاطب» با امرِ الوهی/ مقدس است. در برابر، «همه خداباوری» به دلیل نفی شخص وارگی امرِ الوهی از پذیرش این تعریف امتناع و آن را به «ژرف اندیشی» تعریف می کند. نیایش به معنای «ژرف اندیشی» با چالش هایی روبه رو است. این معنا از نیایش افزون بر ناسازگاری مفهومیِ الوهیتِ ناشخص وار، با فهم متعارف از نیایش و واقعیت میدانی رفتار مؤمنان نیز ناسازگار است. ازاین رو، ژرف اندیشی نه تنها «همه خداباوری» را در موضعی برتر از «خداباوری کلاسیک» قرار نمی دهد بلکه آن را در تعریف دین نیز دست خوش چالش می کند. اگر در تعریفِ یک دین نتوان جایگاه بایسته ای برای نیایش یافت، می توان به ناسازگاری آن حکم داد و این اشکالی است که «همه خداباوری» را، به طور جدی، تهدید می کند. در این مقاله با مرور معناشناسی نیایش در دو تصور «خداباوری کلاسیک» و «همه خداباوری» به بررسی نقدهای مطرح خواهیم پرداخت و در پایان ضمن نشان دادن قوت اشکالاتِ وارد بر معنایِ نیایش در «همه خداباوری» نشان می دهیم که معنایِ این مقوله در «خداباوری کلاسیک» قابل دفاع تر است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان