مهدی زارع بهرام آبادی

مهدی زارع بهرام آبادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
۱.

اثربخشی برنامه بهبود بخشی ارتباط بر کیفیت رابطه والد- فرزندی در نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده تک والدینی برنامه بهبود بخشی ارتباط رابطه والد- فرزندی مادرهای سرپرست خانوار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۲۵۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۲۳
مقدمه: برطرف ساختن مشکلات ارتباطی بین فرزندان و والد سرپرست در خانواده های تک والدینی یکی از اهداف اصلی برنامه های توانمند سازی خانوادگی و روان شناختی این دسته از خانواده ها است؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه بهبود بخشی ارتباط بر کیفیت رابطه والد- فرزندی نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل همه نوجوانان دختر 14 تا 18 ساله در خانواده های تک والدینی مادر سرپرست تحت پوشش یکی از مؤسسات خیریه شهر ری بود. از بین 34 نوجوان داوطلب شرکت در تحقیق بر مبنای مقیاس رابطه والد- فرزندی فرم مادر- فرزند و مصاحبه بالینی، در نهایت 18 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (9 نفر در گروه آزمایشی و 9 نفر در گروه گواه). جایگزین شدند روی گروه آزمایش بر اساس برنامه بهبود بخشی ارتباط 8 جلسه گروهی اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان، مقیاس رابطه والد- فرزندی فرم مادر- فرزند را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل و ضریب تأثیر کوهن نشان داد که برنامه بهبود بخشی ارتباط اثر معنی داری بر کیفیت رابطه والد- فرزندی داشت. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که برنامه بهبود بخشی ارتباط به طور اختصاصی تر باعث افزایش عاطفه مثبت و میزان ارتباط درگروه آزمایش شد و این تأثیر معنادار بود اما تأثیری بر مؤلفه های همانندسازی با مادر وعدم آزردگی/ سردرگمی نقش نداشت. نتیجه گیری: نتایج، اثربخشی برنامه بهبود بخشی ارتباط را بر بهبود رابطه والد- فرزندی در نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست تأیید کرد.
۲.

بررسی رابطه میان سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی حمایت اجتماعی زنان سرپرست خانوار سبک های مقابله با استرس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت بهداشت جسمی و جنسی
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت روانشناسی زنان
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی پزشکی و بهداشت
تعداد بازدید : ۱۹۶۸ تعداد دانلود : ۹۵۵
این پژوهش به منظور بررسی رابطه سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل150 زن سرپرست خانوار منطقه 16 شهر تهران بود که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های مقابله با موقعیت های استرس زا، مقیاس حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. یافته ها بیانگر رابطه معنادار میان سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی بود. در میان مؤلّفه های سبک های مقابله، مؤلّفه مسأله مداری و مؤلّفه اجتنابی با کیفیت زندگی همبستگی مثبت و مؤلّفه هیجان مداری با کیفیت زندگی همبستگی منفی داشت. هم چنین میان مؤلّفه های حمایت اجتماعی (به جز حمایت دوستان) با کیفیت زندگی رابطه معنادار مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای سبک مقابله هیجان مدار، حمایت خانواده و سبک مقابله اجتنابی قادر به پیش بینی واریانس کیفیت زندگی بودند. نتایج نشان داد که توانایی مقابله با رویدادهای استرس زا بویژه از طریق مقابله اجتنابی و برخورداری از حمایت خانواده می تواند کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. هم چنین هیجان مداری تأثیر منفی بر کیفیت زندگی دارد.
۳.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن با آموزه های مجمع های معتادین گمنام روی مولفه های سلامت روانی معتادین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت روانی آموزه های مجمع های معتادین گمنام گروه درمانی پذیرش خویشتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۳ تعداد دانلود : ۱۱۳۴
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن در مقایسه با اثربخشی آموزه های مجمع های معتادین گمنام روی مولفه های سلامت روانی افراد معتاد بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح مقایسه گروه های نابرابر بود. جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان درسال 1389 و 1390 بود. در بخش گروه درمانی 27 نفر به طور داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند و تحت 10 جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. دربخش گروه معتادین گمنام نیز 37 نفر به طور داوطلبانه به مدت شش ماه در جلسات مجمع های معتادین گمنام شرکت کردند. در ابزارها از پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شد که ابتدا در پیش آزمون و سپس در پس آزمون روی آزمودنی های هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن تأثیر مثبت معناداری روی مولفه های علائم اضطرابی، افسردگی و سلامت روان کلی افراد معتاد داشت. آموزه های مجمع های معتادین گمنام نیزتأثیر مثبت معناداری بر روی مولفه های علائم جسمانی، اضطرابی، افسردگی و سلامت روان کلی افراد معتاد داشت. سایر نتایج نشان داد میزان اثر بخشی آموزه های مجمع های معتادین گمنام در مقایسه با گروه درمانی پذیرش خویشتن تاثیر معنادار بیشتری بر کاهش علائم افسردگی افراد معتاد داشت. نتیجه گیری: شرکت در گروه های خودیاری معتادان گمنام و همچنین شرکت در گروه درمانی پذیرش خویشتن موجب افزایش سلامت روانی افراد معتاد می گردد.
۴.

اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر مؤلفه های سلامت عمومی معتادین مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت عمومی اعتیاد گروه درمانی پذیرش خویشتن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۱۵۳ تعداد دانلود : ۶۵۰
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی پذیرش خویشن روی مؤلفه های سلامت عمومی افراد معتاد انجام شد. روش: جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان در سال 90-1389 بود که دوره سم زدایی را گذرانده و برای بهره مندی از خدمات روان درمانی به این مراکز مراجعه کرده بودند. از میان آنان 27 نفر داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شد که تحت 10 جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. پیش و پس از اجرای گروه درمانی پذیرش خویشتن، آزمودنی ها توسط پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای آزمون شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی گروه های همبسته به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر کاهش علائم اضطرابی و افسردگی افراد معتاد مؤثر بود. نتیجه گیری: تغییر باورهای ناسالم به باورهای سالم، منجر به افزایش سلامت افراد معتاد می گردد.
۵.

اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای

کلید واژه ها: مهارت های اجتماعی اختلال نافرمانی مقابله ای درمان مبتنی بر دلبستگی کیفیت دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۱ تعداد دانلود : ۵۳۴
زمینه و هدف: همزمان با افزایش میزان شیوع اختلال های روانی، نگرانی در مورد سلامت روان کودکان و تاثیر آن بر تحول کودک، در سال های اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است و بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. برای این پژوهش 30 کودک پسر با اختلال نافرمانی مقابله ای با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس از آموزشگاه های شهر اصفهان انتخاب و سپس از مادران آنها جهت شرکت در پژوهش دعوت شد. گروه آزمایش ده جلسه آموزشی درمان مبتنی بر دلبستگی را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه از این آموزش بی بهره بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ارزیابی سلامت روان کودکان و نوجوانان (اسپرافکین، لانی، یونیتات و گادو، 1984)، پرسشنامه کیفیت دلبستگی (راندولف، 2004)، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسن (1983) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد، آموزش متغیر مستقل بر مؤلفه های کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر بوده است (05/0=α). نتیجه گیری: بنابر یافته های حاصل از پژوهش، می توان از درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بهره برد.
۶.

اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسودگی شغلی توانمندسازی شغلی نظریه رشدی سوپر تعارض متقابل کار- خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۴۸۱
هدف پژوهش بررسی اثربخشی توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان شاغل متأهل دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل و متأهل بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب، سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواهجایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه تعارضکار-خانواده کارلسون و فرسودگی شغلی مسلش بود. نتایج پژوهش نشان داد که: برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و افزایش عملکرد فردی مؤثر بود اما بر کاهش مسخ شخصیت تأثیر معناداری نداشت. در تعارض کار-خانواده برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان و مبتنی بر توان فرسائی مؤثر بود اما بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار تأثیر معناداری نداشت و در ارتباط با تعارض خانواده-کار نیز به غیر از تعارض مبتنی بر زمان بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار و تعارض مبتنی بر توان فرسایی تأثیر معناداری مشاهده گردید. در نهایت در بررسی تفاوت در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر دانشجویان زن و مرد نتایج نشان داد: بین میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و مسخ شخصیت و افزایش عملکرد فردی تفاوت معناداری وجود نداشت. در تعارض متقابل کار-خانواده نیز در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان، تعارض مبتنی بر رفتار وتعارض مبتنی بر توان فرسائی دانشجویان مرد و زن تفاوت معناداری مشاهده نگردید. نتیجه اینکه تعارضات کار-خانواده و فرسودگی شغلی یکی از عمده ترین مشکلات امروزه خانواده ها و سازمان ها می باشد. بنابراین نیاز به برنامه های توانمندسازی از جمله توانمندسازی شغلی بیش از پیش احساس می شود.
۸.

رابطه ویژگی های شخصیتی، حمایت اجتماعی و تعارض متقابل کار-خانواده با تحلیل عاطفی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی تحلیل عاطفی تعارض کار- خانواده پنج صفت بزرگ شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۳۹۷
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین پنج صفت اصلی شخصیت، حمایت اجتماعی و تعارض متقابل کار و خانواده با تحلیل عاطفی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان معلم شاغل در شهرستان اراک بود که به شیوه تصادفی 280 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه پرسشنامه های فرسودگی شلغی مسلش و جکسون(1982)، فرم کوتاه تجدیدنظرشده فهرست پنج صفت شخصیت (NEO-PI.R)، پرسشنامه تعارض کار- خانواده و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی (MMPSS) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با آزمون آماری همبستگی گشتاوری پیرسون نشان داد که بین تحلیل عاطفی با حمایت اجتماعی و تعارض متقابل کار خانواده رابطه آماری معنا داری وجود داشت، ولی بین پنج صفت اصلی شخصیت و تحلیل عاطفی رابطه معناداری یافت نشد. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که برونگرایی، مقبولیت، حمایت اجتماعی و تعارض کار-خانواده، بیش از 13% از واریانس تحلیل عاطفی را تبیین می کنند.
۹.

تدوین مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس سرمایه روانشناختی

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی مدلیابی معادلات ساختاری سرمایه روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۲ تعداد دانلود : ۴۴۶
زمینه: ارتقاء بهزیستی روانشناختی یکی از وظایف مهم مسئولین نظام آموزشی و تربیتی است و یکی از مفاهیم تاثیرگذار در این زمینه سرمایه روانشناختی است. هدف :هدف پژوهش حاضر تدوین مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس سرمایه روانشناختی بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی1398-1397بود . نمونه پژوهش610 نفر بودند که با روش تحلیل رگرسیون چند متغیری در مدلیابی معادلات ساختاری انتخاب شدند. ابزار: ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و کیز(1995)، مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو(2007) . برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل پژوهش موردقبول بودند و مدل پیشنهادی تحقیق از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد سرمایه روانشناختی، توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی را داشت. بنابراین می توان با برنامه ریزی های صحیح در راستای تقویت سرمایه روانشناختی، سطح بهزیستی روانشناختی افراد را ارتقا داد.
۱۰.

تعیین اثربخشی آموزش گروهی خودکارآمدی در بهبود سازگاری زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارآمدی سازگاری عاطفی سازگاری اجتماعی سازگاری خانوادگی سازگاری تندرستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۶۸۵
هدف: پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر افزایش سازگاری زنان متأهل بود. در این پژوهش، جامعه آماری، زنان متأهل شرکت کننده در جلسات آموزش مهارت های زندگی در خانه های سلامت منطقه 6 در سال 1391 بودند. روش:حجم نمونه 30 نفر بود که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه در معرض پیش آزمون قرار گرفتند و آموزش خودکارآمدی برای گروه آزمایش اجرا شد. بعد از آموزش از دو گروه کنترل و آزمایش پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه سازگاری بل بود. این پژوهش در قالب پنج فرضیه، اثربخشی آموزش خودکارآمدی در بهبود سازگاری (خانوادگی، تندرستی، عاطفی، اجتماعی، کلی) زنان متأهل مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهدکه بین عملکرد گروه آزمایش و کنترل پس ار آموزش تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری:بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش خودکارآمدی باعث بهبود سازگاری در ابعاد خانوادگی، تندرستی، عاطفی، اجتماعی و کلی زنان متأهل شده است.
۱۱.

بررسی نقش اعتکاف در بهزیستی روان شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۴۳۹
یکی از مهم ترین مسائل اساسی کشورهای جهان، تأمین سلامت و بهزیستی روانی افراد است. این پژوهش با هدف بررسی نقش اعتکاف در بهزیستی روان شناختی دانشجویان شرکت کننده در مراسم اعتکاف اجرا شد. روش: به منظور اجرای پژوهش، از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای تهران بودند که از بین آنها دو دانشگاه به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس از میان دانشجویان شرکت کننده در مراسم اعتکاف، 140 دانشجو (70 دختر و 70 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف(1980) یک بار قبل از شروع مراسم اعتکاف و یک بار پس از پایان اعتکاف، به همراه گروه کنترل مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: 1. بهزیستی روان شناختی دانشجویان معتکف، بعد از اتمام مراسم اعتکاف نسبت به قبل از آن بیشتر بود. 2. بهزیستی روان شناختی دانشجویان معتکف، بیشتر از دانشجویان عادی بود. نتیجه گیری: ارزیابی و شناخت ابعاد بهزیستی روان شناختی و ارتباط آن با دین و ساختارهای مذهبی، به خصوص اعتکاف، روزه و عفو و تأیید این نتایج در تحقیقات مختلف می تواند راهکارهای اساسی را در تأمین بهداشت روانی جامعه به همراه داشته باشد.
۱۲.

مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی زنان با دلزدگی زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تعهد زناشویی درمان هیجان مدار دلزدگی زناشویی ذهن آگاهی شادکامی صمیمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۵۶۱
زمینه و هدف: بسیاری از زنان زندگی زناشویی خود را با روابط صمیمی آغاز می کنند، اما با گذر زنان این روابط صمیمی کم کم دچار مشکل می شود و این درست زمانی است که دلزدگی زناشویی (Couple burnout) آغاز شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی (Mindfulness Education) و درمان هیجان مدار (Emotional Focused Therapy یا EFT) بر صمیمیت (Intimacy)، تعهد (Commitment) و شادکامی زناشویی (Couple happiness) زنان با دلزدگی زناشویی بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان با دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به انجمن خیریه بقیه الله الاعظم شهر خمینی شهر در سال 1397 بود. از این جامعه 36 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه جایگزینی تصادفی در سه گروه ذهن آگاهی (12 نفر)، هیجان مدار (12 نفر) و گواه (12 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی (Couple Intimacy Questionnaire یا CIQ)، پرسشنامه تعهد زناشویی (Couple Commitment Questionnaire یا CCQ)، مقیاس شادکامی زناشویی (Marital Happiness Scale یا MHS) و مقیاس دلزدگی زناشویی (Couple Burnout Measure یا CBM) بود. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک راهه تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری را بین دو گروه آزمایش و گواه در صمیمیت (94/37=F، 001/0=p)، تعهد (77/30=F، 001/0=p) و شادکامی زناشویی (29/58=F، 001/0=p) در مرحله پس آزمون نشان دادند. باوجوداین، بین میزان اثربخشی دو رویکرد ذهن آگاهی و EFT بر صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت ذهن آگاهی و EFT می توانند میزان صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی را افزایش دهند؛ ازاین رو توصیه می شود مشاوران و درمانگران از این دو رویکرد به عنوان روش درمانی مؤثر برای افزایش صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی استفاده کنند.
۱۳.

بررسی الگوی ارتباط والد−فرزند با مهارت های ارتباطی و واسطه گری عزت نفس دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتباط والد - فرزند مهارت های ارتباطی عزت نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۳۹۶
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه میان الگوی ارتباط والد−فرزند با مهارت های ارتباطی و واسطه گری عزت نفس دانشجویان بود. به این منظور نمونه ای متشکل از 400 دانشجوی دانشگاه جهرم به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه الگوهای ارتباط والد−کودک باقری (1392) و آزمون مهارت های ارتباطی (کوئین دام، 2004) و عزت نفس (کوپر اسمیت، 1967) به دست آمد. به منظور بررسی رابطه بین متغیرها، از روش تحلیل رگرسیون چندگانه هم زمان استفاده شد. نتایج نشان داد که خرده مقیاس های انعطاف ناپذیری، تزلزل و رهایی در الگوی ارتباط پدر و خرده مقیاس مقبولیت و درهم تنیدگی در الگوی ارتباط مادر بر مهارت های ارتباطی معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که خرده مقیاس مقبولیت در الگوی ارتباط پدر و خرده مقیاس مقبولیت و درهم تنیدگی در الگوی ارتباط مادر بر عزت نفس معنادار است. همچنین خرده مقیاس عزت نفس اجتماعی نیز بر مهارت های ارتباطی دانشجویان تأثیر معنادار داشت. با توجه به نتایج به دست آمده الگوی غالب ارتباطی والدین با فرزندان خود، امنیت مدار و آزادی مدار است که موجب آسیب رسیدن به نظام ارزش ها و باورهای فرزندان شده و همواره آنها را در خطر جذب توسط افراد، گروه ها، فرقه ها، سازمان های جاسوسی و... قرار خواهد داد که برای آنان جهت و تکلیف مشخص می کنند.
۱۴.

رابطه میان الگوهای ارتباط والد−فرزند و مهارت های ارتباطی، با میانجیگری مدیریت هیجانی و عزّت نفس: مدل یابی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوهای ارتباط والد - فرزند مهارت های ارتباطی مدیریت هیجانی عزت نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۳۳۴
الگوی ارتباط والد−فرزند، یکی از اجزای ضروری رشد کودکان است و بیشتر با مهم ترین موفقیت های کودکان، از جمله توانایی های اجتماعی و شناختی آنها مرتبط است. همچنین، پایه ای برای بیشتر جنبه های شخصیتی، نگرشی، احساسی و عادتی مردم است. پژوهش پیش رو، با هدف شناخت رابطه ساختاری الگوهای ارتباط والد−فرزند و مهارت های ارتباطی با واسطه گری مدیریت هیجان و عزّت نفس انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل چهارصد تن از دانشجویان دانشگاه های جهرم بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های الگوهای ارتباط والد−فرزند (باقری، 1392)، مهارت ارتباطی (کویین دام، 2004(، مدیریت هیجانی (راجر و نشوور، 1987) و عزت نفس (کوپراسمیت، 1967) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری، نشان دادند که مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و اثر مستقیم الگوی ارتباط والد−فرزند بر مدیریت هیجانی و عزت نفس تأیید شد. همچنین مدل نشان داد الگوی ارتباط والد−فرزند به واسطه عزّت نفس بر مهارت های ارتباطی تأثیر دارد. نتایج بیانگر آن هستند که امنیت مداری پدر، عزّت نفس و مدیریت هیجانی را پیش بینی می کند و امنیت مداری مادر، مدیریت هیجانی و آزادی مداری مادر عزّت نفس را پیش بینی می کند و عزّت نفس در مهارت های ارتباطی اثر دارد.
۱۵.

مقایسه اثربخشی آموزش روش چند سطحی فلدمن و مهارت های صمیمانه (PAIRS) بر صمیمت جنسی زنان دچار دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش چند سطحی فلدمن مهارت های ارتباط صمیمانه صمیمیت جنسی دلزدگی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۳۹۱
زمینه: یکی از مسائل زناشویی که موجبات مشکلات روانی و سردی رابطه و در نهایت طلاق زوجین می شود، دلزدگی زناشویی است. تحقیقات نشان داده که صمیمت جنسی می تواند باعث بهبود ارتباط زناشویی شود اما در زمینه مقایسه اثربخشی آموزش روش چند سطحی فلدمن و مهارت های صمیمانه بر آن شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش روش چند سطحی فلدمن و مهارت های ارتباط صمیمانه بر صمیمیت جنسی زنان با دلزدگی زناشویی بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. از جامعه آماری پژوهش زنان دچار دلزدگی زناشویی منطقه 8 شهرستان تهران، طی یک فراخوان عمومی، افرادی که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند فراخوانده شدند؛ 36 نفر از این افراد، بصورت تصادفی در سه گروه 12 تایی با عنوان گروه آزمایشی 1، گروه آزمایشی 2 و کنترل جایگزین شدند. روش اجرا بدین ترتیب بود که ابتدا، پرسشنامه صمیمیت جنسی (بطلانی و همکاران، 1389) روی هر سه گروه اجرا شد، سپس جلسات روش چندسطحی فلدمن به مدت 10 جلسه جداگانه برای گروه آزمایش 1 و مهارت های ارتباط صمیمانه برای گروه آزمایشی 2 اجرا شد، اما برای گروه کنترل، هیچگونه مداخله ای اعمال نشد و بلافاصله بعد از اتمام مداخلات آزمایشی برای گروه های آزمایش و کنترل پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی نشان داد که هر دو رویکرد آموزشی فلدمن و مهارت های صمیمانه بر افزایش صمیمت جنسی زنان تأثیر دارد (0.001 p≤ ) اما رویکرد آموزش مهارت های صمیمانه تأثیر بیشتری نسبت به روش فلدمن داشت (0.001 p≤ ). نتیجه گیری: به منظور افزایش صمیمت جنسی می توان از رویکرد آموزش مهارت های صمیمانه استفاده کرد.
۱۶.

Causal Model of Psychological Well-being based on Social Capital through the Mediating role of Emotional Intelligence in Education Staff(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Psychological well-being Social capital Emotional Intelligence

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۳۳
Purpose: The present study aimed to develop a model of psychological well-being based on social capital with the mediation of emotional intelligence in education staff. Methodology: The research method was descriptive and descriptive-correlational and the method of modeling structural equations. The statistical population of the study was all education staff in Tehran in 1997-98. To determine the sample size, the principles of sample size determination were used in multivariate regression analysis in structural equation modeling, in which 610 people were selected by stratified sampling method. The Ryff and Keys Psychological Welfare Questionnaire (1989), the Putnam Social Capital Scale (2000) and the Schutte & Et al Intellectual Intelligence Questionnaire (1988) were used to measure and evaluate the status of employees. Structural equation modeling and Amos software were used to analyze the data. Findings: The results of data analysis showed that the model of predicting psychological well-being based on social capital had a favorable fit considering the mediating role of emotional intelligence based on experimental data. Conclusion: In order to promote the mental health of vital assets of a society, it is very important to pay attention to the psychological well-being of education staff and the factors affecting it.
۱۷.

اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم هیجان بر نشانگان درونی سازی و خودکنترلی در نوجوانان با گرایش به رفتارهای پرخطر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان نشانگان درونی سازی خودکنترلی نوجوانان رفتارهای پرخطر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۶۱
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم هیجان بر نشانگان درونی سازی و خودکنترلی در نوجوانان با گرایش به رفتارهای پرخطر بود.روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان نوجوان متوسطه دوم با گرایش به رفتارهای پرخطر منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 50 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) مهارت های تنظیم هیجان را آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خطرپذیری (زاده محمدی و همکاران، 1390)، مقیاس مشکلات رفتاری (آخنباخ و رسکورلا، 2001) و مقیاس تجدیدنظرشده خودکنترلی (گراسمیک و همکاران، 1993) استفاده و برای تحلیل آنها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-26 با سطح معنی داری (05/0)  استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های تنظیم هیجان به طورمعناداری باعث کاهش شکایات جسمانی و افزایش خودکنترلی شد (001/0˂P)، اما تاثیر معناداری بر کاهش اضطراب/ افسردگی و گوشه گیری/ افسردگی نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، بهره گیری از روش آموزش مهارت های تنظیم هیجان می تواند با کاهش مشکلات درونی سازی و افزایش خودکنترلی ریسک رفتارهای پرخطر را در نوجوانان مستعد رفتارهای پرخطر و سایر گروه های آسیب پذیر را کاهش دهد.
۱۸.

اثربخشی آموزش رفتار درمانی دیالکتیک به شیوه گروهی بر نشخوار فکری و تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: رفتاردرمانی دیالکتیک نشخوار فکری تنظیم شناختی هیجان اختلال اضطراب فراگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۳۲۷
هدف: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی مشاهده شده در مراکز بالینی و همچنین، جمعیت عمومی است که غالباً مزمن می باشد. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی بر نشخوار فکری و تنظیم شناختی هیجان مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مراجعان بزرگسال با شکایت در زمینه اضطراب مراجعه کننده به یکی از مراکز تخصصی روان پزشکی و روان درمانی در سطح شهر تهران در سال 1398 بود، که از بین آنان به شیوه در دسترس تعداد 24 نفر انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. در گروه آزمایش، آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی در 10 جلسه و به صورت هفته ای 1 جلسه و هر جلسه به مدت 1 ساعت اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، مقیاس پاسخ نشخواری (نولمن-هوکسما و مارو، 1991) و مقیاس تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2002) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: میانگین سنی در گروه آزمایش 54/39 و کنترل 76/38 سال بود. براساس نتایج آزمون مجذور کای مشخص شد میان گروه های آزمایش و کنترل از نظر مشخصات جمعیت شناختی (سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و جنسیت) تفاوت آماری معنا داری وجود ندارد (05/0<P). نتایج نشان داد که آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش نشخوار فکری و بهبود تنظیم شناختی هیجان آزمودنی های گروه آزمایش مؤثر می باشد (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، توصیه می شود که مشاوران و روانشناسان از روش رفتاردرمانی دیالکتیک در کنار سایر روش های درمانی برای کاهش نشخوار فکری و بهبود راهبردهای تنظیم هیجان در مبتلایان به اختلل اضطراب فراگیر استفاده نمایند.
۱۹.

اثربخشی بازی درمانگری گشتالتی در کاهش هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی درمانگری گشتالتی هراس اجتماعی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۳۱۲
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانگری گشتالتی در کاهش هراس اجتماعی دانش آموزان پایة چهارم دبستان انجام شد. بدین منظور به روش نمونه برداری خوشه ای تصادفی از بین فهرست م دارس دخترانة منطقة دو آموزش و پرورش شهر تهران، دو مدرسه انتخاب و پس از اجرای فرم معلم سیاهة نشانة مرضی کودک (CSI-4؛ گادو و اسپیرافکن،1994) 12 دان ش آموز (میانگین= 11) انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی آزمایشی و گ واه قرار داده شدند. طرح تحقیق از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. اعضای گروه آزمایشی 10 جلسه، به مدت یک ساعت و سی دقیق ه، تح ت بازی درمانگری گشتالتی به صورت گروهی قرار گرفتند. بع د از پایان جلسه های درمانگری، فرم معلم سیاهة نشانه مرضی به عنوان پس آزم ون در دو گ روه اج را شد. داده ها با است فاده از تحلی ل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که بازی درمانگری گشتالت ی سبب کاهش نمره های عامله ای تشخیص و شدت اختلال هراس اجتماعی در مرحلة پس آزمون می شود.
۲۰.

نقش میانجی گری تمایزیافتگی خود در رابطه بین سبک های دلبستگی با تعهد زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سبک دلبستگی تمایزیافتگی خود تعهد زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۳۵۷
زمینه و هدف: شناخت و بررسی عوامل مؤثر بر قوام و استحکام ازدواج ها و نهاد اجتماعی خانواده می تواند گامی مفید در راستای ارتقای سطح فرهنگ جامعه باشد؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی مدل تعهد زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با میانجی گری تمایزیافتگی خود بود. مواد و روش ها: در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال ۱۳۹۶، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۰۰ نفر (۲۰۰ زن و ۲۰۰ مرد) انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان، تمایزیافتگی خود و تعهد زناشویی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه در دو مرحله در مسیرهای a و b و مسیر c انجام گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ایمن و اضطرابی به طور معناداری واریانس متغیر تمایز یافتگی را تبیین می کنند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن و اضطرابی به طور معناداری واریانس متغیر تعهد زناشویی را تبیین می کنند. در نهایت نیز، تمایز یافتگی به طور معناداری واریانس متغیر تعهد زناشویی را تبیین می نماید. این نتایج نشان دهنده نقش میانجیگرانه تمایز یافتگی در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اضطرابی با تعهد زناشویی است. نتیجه گیری: ازآنجایی که ازدواج و روابط زناشویی یکی از تصمیم های مهم زندگی در بزرگسالی محسوب می شوند می توان با تمرکز بر سبک های دلبستگی در بزرگ سالان و آموزش های پیش از ازدواج بر تعهد زناشویی و تداوم روابط بین زوج ها افزود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان