حمید عباداللهی چنذانق

حمید عباداللهی چنذانق

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۲.

بازگشت بدن: رد آپاراتوس ها بر وضعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انقلاب بدن پزشکی جنگ سرمایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 265 تعداد دانلود : 947
پرابلماتیک نوشتار حاضر چرخش ماتریالیستی وضعیت در فرایندهای پساجنگ و برآمدن رژیمی سراسر جدید از حقیقت است که منطق معنایی آن برتمام وضعیت حاکم است. دراین میان هرآن چه هستی متعینی یافته است درحکم داده ای ثانوی و همچون متافوری است که در پس آن و به گونه ای بس گانه می توان رد و اثرهای صامت و خاکستری این چرخش معنایی– فضایی را رویت پذیر ساخت. این نوشتار می کوشد به طرزی تبارشناسانه و با اتکا به تحلیل رو به پس، ضمن ترسیم مسیر های روبه زوال سامانه های معناساز پیشین از خلال استلزامات همنشینی زنجیره ای از عناصر ناهمگون نظیر جنگ، تحریم، کردارهای سیاسی و اجتماعی، مطالبات زنان و منازعات معرفت شناسانه، شرایط امکان این رژیم جدید حقیقت را در ابژه ی بدن و ایجابیت آن بازسازی کند. این بازسازی به برهم کنش انبوه ه ای از رویدادهای تاریخی حاضر در فضا و بالاخص فاکتورهای تغییردهنده ی الگوی بار بیماری ها درفضای پساجنگ مرکزیت می بخشد که با فراهم سازی شرایط اتصال کردارهای سیاسی و گفتارهای پزشکی درگرهگاه ایجاد شهر سالم و مدیریت بر آن و به میانجی ابداع قسمی جدید از سوژه مندی و حقیقت، سوژه های پساانقلابی را با راندن به هزارتوی آپاراتوس های دولتی، منقاد و مطیع می سازند
۳.

سرمایه فرهنگی و باروری: مطالعه ای در میان زنان ازدواج کرده 49-15 ساله شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باروری سرمایه فرهنگی تحصیلات زنان رشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 717 تعداد دانلود : 202
در چند دهه اخیر کاهش میزان های باروری به زیر سطح جانشینی در کشور امری فراگیر بوده است، اما تجربه استان گیلان در این زمینه چشمگیر است. براساس آخرین برآوردها، در سال 1399 میزان باروری کل این استان برابر با 1 فرزند بود. پژوهش حاضر در پی بررسی دلایل ذهنی نرخ پایین باروری است. رویکرد نظری مطالعه، رویکرد سرمایه ای پیر بوردیو و مفهوم «سرمایه فرهنگی» و مؤلفه های تشکیل دهنده آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادین) است. روش پژوهش پیمایش، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه، جامعه آماری زنان متأهل 49-15 ساله شهر رشت، روش نمونه گیری خوشه ای اتفاقی و حجم نمونه 391 نفر است. یافته ها نشان می دهند بی فرزندی و کم فرزندی حالت شایع در رفتار باروری  است و اکثریت پاسخ گویان (حدود 67 درصد) تصمیمی به باروری مجدد ندارند. طبق یافته ها، بین سرمایه فرهنگی و تمامی ابعاد آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی) و رفتار باروری (تعداد فرزند زنده به دنیا آمده هر زن) رابطه معنادار و معکوس حاکم است و با افزایش سرمایه فرهنگی، باروری کاهش می یابد. براین اساس، امروزه اگرچه عوامل ساختاری در باروری نقش دارند، نگرش ها، سلایق، ارزش ها و در نتیجه انتخاب ها نیز مهم هستند و نیاز به ایجاد هماهنگی در انتظارات ذهنی و موقعیت عینی خانواده ها وجود دارد.
۴.

بررسی تأثیر احساس محرومیت نسبی بر قوم گرایی سیاسی قوم تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران قوم تالش احساس محرومیت نسبی قوم گرایی سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 865 تعداد دانلود : 336
موضوع این پژوهش، سنجش میزان قوم گرایی سیاسی قوم تالش و هدف آن، تبیین رابطه ی متغیر احساس محرومیت نسبی با قوم گرایی سیاسی این قوم است. قوم گرایی سیاسی یکی از گونه های قوم گرایی است که بر اساس آن، یک قوم علاوه بر تلاش برای حفظ تمایزات خود با اقوام دیگر، خواهان مشارکت در قدرت سیاسی بر اساس مؤلفه های قومی است. چارچوب نظری این مقاله نظریه ی رابرت گر است که احساس محرومیت نسبی را علت خشونت سیاسی می داند. در این مقاله، خشونت قومی و به طور خاص قوم گرایی سیاسی به عنوان یکی از مظاهر و مصادیق خشونت سیاسی در نظر گرفته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش،  پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه است. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه افراد 15 سال و بالاتر در شهرستان های تالش نشین گیلان هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 480 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. اعتبار ابزار پژوهش با استفاده از روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. نتایج تحقیق، در بخش توصیفی نشان می دهد که پاسخ گویان پژوهش از قوم گرایی سیاسی در سطح بالا و از احساس محرومیت نسبی در همه ی ابعاد در حد متوسط برخوردارند. بررسی آزمون فرضیه ها نیز نشان می دهد که هر سه متغیر احساس محرومیت نسبی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی-اجتماعی با قوم گرایی سیاسی رابطه دارد، هرچند احساس محرومیت نسبی فرهنگی بیشترین تأثیر را بر قوم گرایی سیاسی دارد. در پایان راهکارهایی برای کاهش قوم گرایی سیاسی و تقویت همبستگی ملی در میان قوم تالش ارائه گردیده است.  
۵.

روایت ها از جنبش جنگل؛ مطالعه ای بین بازماندگانِ مشارکت کنندگان در جنبش جنگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحصیلات حافظه جمعی سیاست حافظه قومیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 821 تعداد دانلود : 719
پژوهش حاضر نحوه برساخت روایتها از جنبش جنگل در بین بازماندگاِنِ افراد درگیر در این جنبش را بررسی م یکند. مبانی نظری، نظریات  «حال گراِیِ» هابسباوم، «کادرهای اجتماعیِ» هالبواکس و نظریات شاومن، لارسون و لیزاردو است. روش این پژوهش، روشِ «پژوهِشِ روایت» است. جمعیت مورد مطالعه ، شامل بازماندگاِنِ کسانی است که به نوعی در جنبش جنگل مشارکت داشتند. تعداد 62 نفر از افراد فوق به عنوان نمونه انتخاب و با آنان مصاحبه شد، متن مصاحبه ها با روش تحلیلِ محتوای مضمونی بررسی شد. یافته ها بیانگر «قومی شدن روایتها از جنبش جنگل» و غیریت سازی در جریان روایتگری از این واقعه در بین قومیت گیلک بود. گیلک ها روایتی واحد و قومیتی و در مقابل، تالش ها روایتی غیرقومیتی و متکثر از جنبش جنگل داشتند. تأثیرگذاری تحصیلات بر شکل گیرِیِ شکاف درو ننسلی در امر یادآورِیِ جنبش جنگل از دیگر یافته ها بود. افرادِ با تحصیلات بالا در بستری «ملی- بین المللی»با رویکردی «جامع و تاریخی»، و افرادِ با تحصیلات پایینتر در بستری «محلی – قومی»با رویکردی «مذهبی» این جنبش را به  خاطر می آوردند. روایتهای دسته نخست بر ماهیت روشنفکرانه و متجددانه جنبش و روایت دسته دوم بر ماهیت مذهبی آن تأکید داشت. همچنین افراد با تحصیلات پایین تر در چارچوب سیاست حافظه رسمی و افراد با تحصیلات بالاتر در قالب حافظه جمعیِ مقاومت، جنبش جنگل را به خاطر می آوردند. 
۶.

معرفی و نقد کتاب فرآیند متمدن شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 374 تعداد دانلود : 179
نوربرت الیاس، در کتاب فرآیند متمدن شدن، تاریخ شکل گیری آداب و رسوم مدرن را در پژوهشی نوآورانه بررسی کرده، نشان داده است که چگونه از دوره ی رنسانس به بعد، انسان غربی به موجودی «متمدن» تبدیل شده است. در سال 1999، جمعی از الیاس پژوهان خبره، ترجمه ی انگلیسیِ فرآیند متمدن شدن را ویرایش کردند و مقدمه ی جدیدی را که الیاس در سال 1968 بر این کتاب نوشته بود، در پی نوشت آوردند. در سال 1397، چاپ دوم ترجمه ی فارسیِ این کتاب با عنوان در باب فرآیند تمدن به ترجمه ی غلامرضا خدیوی در انتشارات جامعه شناسان منتشر شده است. در این مقاله، ترجمه ی فارسی با ترجمه ی انگلیسیِ کتاب، بررسی مقابله ای شده است. اینطور که به نظر می رسد، به رغم ادعای مترجم فارسی مبنی بر ترجمه از متن اصلیِ آلمانی، منبعِ ترجمه همان ترجمه ی انگلیسیِ کتاب است. مترجم، تنها جلد دوم کتاب را ترجمه کرده، و مقدمه، جلد اول، پی نوشت، پیوست، و عمده ی یادداشت های نویسنده هنوز به فارسی ترجمه نشده است. مرور اندیشه ی جامعه شناختی الیاس و جایگاه او در نظریه ی جامعه شناختی معاصر هم البته بخشی معتنابه از نوشته ی ماست. بررسی ترجمه، نشان دهنده ی مشکلات صوری و محتوایی از جمله عدم یک رَوَندی در ترجمه، واژه گزینی نامأنوس و دیریاب، و عدم رعایت قواعد نگارشی و ویرایشی ست.
۷.

طبقه اجتماعی و رتبه کنکور: مطالعه ای انتقادی در دانشگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق کار امنیت غذایی امید طبقه سرمایه اجتماعی شبکه ای هوش شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 456 تعداد دانلود : 461
پژوهش حاضر، با رویکردی انتقادی و با الهام از نظریه بازتولید فرهنگی بوردیو به بررسی رابطه طبقه اجتماعی و موفقیت در کنکور در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینای همدان می پردازد. پژوهش حاضر از نوع پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل  (12500نفر) و حجم نمونه تعداد 370 دانشجو است که با استفاده از فرمول کوکران برای داده های کمی و روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. بنابر یافته های به دست آمده، بین سرمایه اجتماعیِ شبکه ای و هوش شناختی از یک سو و رتبه کنکور از سوی دیگر رابطه معنادار وجود داشت. یافته های حاصل از آزمون های تفاوت  بیانگر عدم وجود تفاوت بین اخلاق کار طبقات بالا و پایین، عدم وجود تفاوت طبقاتی بین دانشجویان رشته های محبوب و کمتر محبوب و  نیز عدم وجود تفاوت در میزان امیدواری به آینده بین این دو دسته از دانشجویان، و همچنین وجود تفاوت هوشی بین انان و رابطه معکوس ناامنی غذایی با هوش شناختی بود.  
۸.

خاطرۀ میرزا؛ میرزا کوچک خانِ جنگلی در حافظۀ جمعی گیلانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه جمعی خاطره میرزا دینداری کادرهای اجتماعی نسل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 974 تعداد دانلود : 795
 مقاله حاضر به مقایسه نسلی خاطره میرزاکوچک خان جنگلی در استان گیلان می پردازد. در این بررسی از رویکرد حال گرا و نظریه کادرهای اجتماعی حافظه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق ساکنین شهرستان های فومن، شفت، صومعه سرا، تالش، آستارا و توابع آن ها بود. روش گردآوری اطلاعات ، روش میدانی و ابزارگردآوری اطلاعات مصاحبه غیرساختمند و عمیق است؛ بدین شکل که از این مناطق با استفاده از روش نمونه گیری نظری و با تبعیت از قاعده اشباع تعداد هفتاد و شش نمونه انتخاب شد و با روش مصاحبه غیرساختمند مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد نسل به عنوان یک کادر اجتماعی در جایگاه میرزا در شکل دهی حافظه جمعی گیلانیان تأثیر دارد. خاطره میرزا در نسل اول انضمامی ، پراکنده و ترکیب از هم جدایی از روایت های شفاهی به جا مانده از خویشاوندان و افراد محلی است. نسل دوم به دلیل استفاده از رسانه های رسمی، بهره گیری از گفتارهای شفاهی اقوام و بومیان محلی، میرزا را با واقعیت های تاریخی به یاد می آوردند و دارای خاطره مؤثّر از میرزا بودند. خاطره میرزا در نسل سوم به دلیل نفوذ فیلم ها و سریال های تلویزیونی در تصویرسازی از میرزا در کنار فقدان منابع اطّلاعاتی در این نسل، به شکل مبهم و اساساً تحت تأثیر رسانه های ملی بازنمایی شد.در واقع تصویر مبهم و هاله ای از میرزا برجای گذاشته است. پس از «نسل»، «دینداری» از کادرهای اجتماعی تأثیرگذار بر حافظه جمعی در این پژوهش بود، به نحوی که عده کثیری در یادآوری میرزا به مباحث شرعی یا احکام دینی قیام میرزا اشاره داشتند و مرام و اهداف میرزا را ایجاد حکومت دینی بیان کردند.
۹.

نگاه بی فرزندان ارادی به فرزندآوری: مطالعه ای در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باروری رشت فردی شدن بی فرزندی ارادی تأخیر در فرزندآوری انتخاب فردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی خانواده و خویشاوندی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده کودک و نوجوان
تعداد بازدید : 791 تعداد دانلود : 796
هدف این مقاله توصیف تمایل و یا عدم تمایل به فرزندآوری در بین افراد بی فرزند ارادی در شهر رشت و فهم کنش آن ها در زمینه بی فرزندی بر اساس نظریه «جامعه در مخاطره» و «فردی شدن» بک و بک-گرانشایم است. روش پژوهش، میدانی کیفی و تکنیک پژوهش مصاحبه ی عمیق با 13 نفر از افراد بی فرزند است که حداقل 5 سال بی فرزندی ارادی داشته اند. یافته ها نشان می دهند که افراد داشتن یا نداشتن فرزند را به مثابه انتخابی می دانند که می تواند به خاطر انتخاب های دیگر به تعویق افتاده یا سرکوب شود. با این حال،  بین دو جنس از نظر گرایش به بی فرزندی تفاوت وجود دارد. به طوری که زنان مادر شدن را برای شکل گیری هویت خود مهم تلقی می کنند، اما مردان چنین نظری درباره پدر شدن ندارند. مهم ترین دلایل افراد برای بی فرزند را می توان در پنج مؤلفه خلاصه کرد: مسئولیت های بالای پدرومادری، محدویت های اجتماعی فرزند برای والدین، محدویت های زناشویی فرزند برای والدین، هزینه های بالای داشتن فرزند و مخاطره های بارداری برای زنان. گونه شناسی بی فرزندی ارادی سه دسته از بی فرزندان را نشان می دهد. بی فرزندان دائمی، بی فرزندان موقت و بی فرزندانی که تصمیم مشخصی برای داشتن یا نداشتن فرزند اتخاذ نکرده اند.
۱۰.

جامعه در مخاطره و فرزندآوری: مطالعه ای در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزادی انتخاب مخاطره کم فرزندی فرزندآوری شهر رشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 872 تعداد دانلود : 644
تحولات اجتماعی معاصر افراد را در دو راهی آزادی انتخاب و بلاتکلیفی در انتخاب قرار داده است. امروزه فرزندآوری نیز با انبوهی از این گونه تناقضات همراه است. هدف این پژوهش، بررسی نقش این تحولات و مخاطرات در تصمیم به فرزندآوری زوجین شهر رشت با تأکید بر آرای اولریش بک و الیزابت بک-گرنشایم است. روش این پژوهش پیمایش و داده ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین 49- 25 ساله شهر رشت بوده که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه، تعداد 383 خانوار به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهند که در بین زنان، متغیرهای افول ارزش های سنتی، آزادی انتخاب، تحصیلات و سن ازدواج و در بین مردان علاوه بر این متغیرها، متغیر  فردی شدن نیز در کنش فرزندآوری آنها نقش داشته و احتمال فرزندآوری را کاهش داده اند. در نهایت، با وجود آن که افراد با مخاطره ها و مسائل مختلفی روبرو هستند، به دلیل عشق و علاقه به بچه هنوز هم اقدام به فرزندآوری می کنند. با این حال، در دو راهی مخاطره های فرزندآوری و علاقه به بچه، مسیر سوم یعنی کم فرزندآوری را اتخاذ می کنند.
۱۱.

خاطره اصلاحات ارضی مطالعه موردی: شهرستان تالش در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصلاحات ارضی کادرهای اجتماعی حافظه جمعی تاریخ از پایین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
تعداد بازدید : 798 تعداد دانلود : 256
در این مقاله واقعه اصلاحات ارضی را در حافظه جمعیِ افرادی که این برنامه را تجربه کرده اند، بررسی می کنیم. رویکرد نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریه کادرهای اجتماعی حافظه و رویکرد حال گرا در مطالعات حافظه جمعی است. تعداد بیست نمونه را با روش نمونه گیری نظری انتخاب و با استفاده از روش مصاحبه غیرساختمند مطالعه کردیم. منطقه مطالعه شهرستان تالش در استان گیلان است. یافته ها نشان می دهند «خاستگاه طبقاتی» مهم ترین کادر اجتماعیِ حافظه جمعی نمونه های مطالعه است؛ به طوری که یادآوری واقعه اصلاحات ارضی، نحوه اجرای آن و تخلفاتِ صورت گرفته در حین اجرای این برنامه در ذهن برخی از نمونه ها با خاستگاه های طبقاتی «اربابی» و «رعیتی» کاملاً متفاوت است. رعیت های پیشین از آن واقعه به عنوان روی دادی رهایی بخش و برنامه ای منصفانه یاد می کنند؛ درحالی که در حافظه اربابان سابق، اصلاحات ارضی همچون برنامه ای طراحی شده از بالا و غیرحساس به وضعیت واقعی مردم نقش بسته است. پس از خاستگاه طبقاتی، به ترتیب، «دین» و «تحصیلات» مهم ترین کادرهای اجتماعی هستند که واقعه اصلاحات ارضی در درون آن ها به یاد آورده می شود. نمونه هایی با گرایش های مذهبی بیشتر در زمان اجرای اصلاحات ارضی، آن را تاحدودی در تقابل با شرع می دانند. نمونه هایی با تحصیلات بیشتر نیز تصویری جامع تر، عمیق تر و گسترده تر از آن واقعه در ذهن دارند.
۱۲.

پدرسالاری، تجددِ تحریف شده و نمایش بدن زنانه: مطالعه ای در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدرسالاری نمایش بدن حلقه های زنانه سرمایة جنسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری مکتب کنش متقابل نمادین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : 222 تعداد دانلود : 551
هدف این مطالعه، بررسی منطق حاکم بر کنش های نمایشی بدنیِ زنان و انگیزة آنان از کسب داراییِ زیبایی در جریان زندگی روزمره در جامعة ایران است. برای مطالعة این منطق، از رویکردی تلفیقی، بر محور نظریة «پدرسالاریِ جدیدِ» هشام شرابی، استفاده شده است که قابلیت ثبت و تحلیلِ پویایی ها و پیچیدگی های کنشِ نمایشِ بدنِ زنانه را در جریان تعاملات اجتماعی دارد. با توجه به ماهیت تحقیق و با اتکا به رویکرد نظری پژوهش، 82 نفر نمونه با روش گلوله برفی از مراکز تعاملات مناسکی (باشگاه های بدن سازی، آرایشگاه ها و جلسه های مذهبی) در شهر رشت انتخاب شدند. مصاحبه با نمونه ها، با روش مصاحبة نیمه ساختمند انجام شد. براساس نتایج پژوهش، با توجه به ریشه های کنش های نمایشی بدن زنانه، می توان پنج تیپ میانة سنتی مذهبی، تیپ میانه با نگاه شرق شناختی، تیپ شرق شناختی و تیپ فمینیستی. نمایش بدن زنانه در چهار تیپ نخست، تحت تأثیر الگوهای پدرسالارانة «سنتی» یا «جدید» است؛ به طوری که هرچه از تیپ نخست به سوی تیپ چهارم پیش می رویم، حاکمیت الگوهای پدرسالارانة «سنتی» به الگوهای پدرسالارانة «جدید» تغییر می کند. چهار تیپ نخست، با وجود تفاوت ها، در حاکمیت الگوهای پدرسالارانه بر کنش های نمایش بدن مشابه اند و فقط تبپ فمینیستی درمقابل این الگوها جبهه گیری می کند.    تیپ را شناسایی کرد: تیپ رادیکال اسلام گرای سیاسی،
۱۳.

بررسی تاثیر ساختار قدرت در خانواده بر هویت بازاندیشانه زنان (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت کلیشه های جنسیتی بازاندیشی پدرسالاری ساختار قدرت در خانواده هویت بازاندیشانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تعداد بازدید : 904 تعداد دانلود : 994
در جامعه امروز ایران، مسئله هویت از اهمیت و پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و مناقشات متعددی پیرامون آن صورت گرفته است. اما این مناقشات در خصوص هویت زنان وجوه بارزتری دارند؛ چرا که از یک طرف تغییرات ساختاری و فرهنگی رخ داده مانند افزایش فرصت های تحصیلی و شغلی موجب بروز اشکال جدید هویت یابی برای زنان شده است و از طرف دیگر، وجود کلیشه های جنسیتی، زنان را در این زمینه با چالش های بسیاری مواجه می سازد. هویت یابی فرآیند پیچیده ای است و از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد که ساختار خانواده یکی از مهم ترینِ آنهاست. بنابراین، در این تحقیق به بررسی تاثیر ساختار قدرت در خانواده بر هویت بازاندیشانه زنان پرداخته ایم. در بخش نظری از دیدگاه های گیدنز در باب هویت و بازاندیشی و نیز منتقدان فمینیست و بوردیوگرای وی و همچنین از مباحث کاستلز در خصوص پدرسالاری استفاده شده است. تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه در میان دختران دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفته است که تعداد کل آنها در زمان تحقیق 1600 نفر بوده است. نمونه گیری به شیوه سهمیه ای متناسب صورت گرفته و حجم نمونه 340 نفر بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که پاسخگویان در برابر کلیشه های جنسیتی مقاومت زیادی نشان داده و مدیریت بدن نیز اهمیت بالایی برای آنها دارد. بیشترین نسبت الگوی تصمیم گیری و نیز الگوی تقسیم کار در میان خانواده های پاسخگویان از نوع پدرسالارانه بوده است. بعلاوه، نتایج تحقیق گویای وجود رابطه ای معنی دار میان ساختار قدرت در خانواده و میزان هویت بازاندیشانه زنان است؛ به نحوی که میزان هویت بازاندیشانه زنانی که الگوی تصمیم گیری در خانواده آنها از نوع پدرسالارانه است بیشتر از سایر زنان می باشد. در بعد الگوی تقسیم کار خانوادگی نیز بیشترین میزان هویت بازاندیشانه متعلق به زنانی است که الگوی مشارکتی تقسیم کار در خانواده آنها وجود دارد.
۱۴.

اجتماع علمی در دانشگاه ها ی ایران: مطالعه موردی دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه ها ی علامه طباطبائی و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلاقیت سرمایه فرهنگی اجتماع علمی فضای گفتگو مناسک تعامل انرژی عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 371 تعداد دانلود : 181
کم رشدی علوم اجتماعی در ایران عمدتاً با رویکرد های کلان، به ویژه کارکردگرایی ساختاری و کمتر با رویکردهای خرد مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله با الهام از الگوی نظری کالینز، حلقه های فکری اعضا هیأت علمی دانشکده ها ی علوم اجتماعی دانشگاه ها ی علامه طباطبائی و تهران را مورد شناسایی قرار می دهد. از نظر کالینز رشد علم در گرو ظهور و تداوم حلقه های فکری به مثابه «اجتماع های علمی» است. هسته محوری حلقه های فکری، «زنجیره مناسک تعامل» است. فعالان فضای علم در درون حلقه های فکری، با «انرژی عاطفی» بالا درگیر مباحث نظری می شوند که نتیجه آن رشد و پویایی علم در درون حلقه های فکری به مثابه اجتماعات علمی است. نتایج این مطالعه که با رویکردی کیفی و از طریق مصاحبه های غیر ساختمند با اعضاء هیأت علمی گروه علوم اجتماعی صورت گرفته، نشان می دهد با وجود مقولات و موضوعات مشترک در بین اساتید هر دانشکده، آن ها فاقد «فضای توجه نمادین مشترک»، «تمرکز موضوعی مشترک» و «مناسک تعامل» به عنوان شاخصه های انجمن علمی به مفهوم کالینزی هستند. «فضای گفت وگویی» اساتید به جای تعامل مولد و پویا با همکاران، محدود به تعامل موقت با دانشجویان است. اساتید بدون وجود حلقه فکری در داخل دانشکده ها، از انرژی عاطفی و سرمایه ها ی فرهنگی بالا برخوردار هستند.
۱۵.

ارزش ها و اخلاق کار (مطالعه موردی معلمان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق کار گرایش های مذهبی ارزش های محافظه کارانه و ارزش های لیبرال (در حوزه های فرهنگ اقتصاد و سیاست)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 107 تعداد دانلود : 631
اخلاق کار در مقایسه با سایر موضوعات مربوط به کار و شغل، هم چون وجدان کاری و تعهد کاری کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش،چگونگی رابطه اخلاق کار را با ارزش ها بررسی می کند. بدین منظور حجم نمونه 393 نفری از جامعه آماری معلمان شهر رشت با استفاده از ابزار پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این بررسی، نشان دهنده میزان بالای اخلاق کار در بین معلمان و رابطه معنادار اخلاق کار با اعتقاد به ارزش های مذهبی، فرهنگی سیاسی و اقتصادی است. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد ارزش های اقتصادی محافظه کارانه، ارزش های مذهبی در بعد پیامدی و ارزش های فرهنگی محافظه کارانه بیشترین میزان و شدت تاثیر را بر اخلاق کار دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان