میلاد جعفرپور

میلاد جعفرپور

مدرک تحصیلی: دکتری گروه زبان و ادبیّات فارسی، پردیس علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه یزد، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۲.

متن شناسی نسخه ی خطّی حماسه ی قِران حبشی به روایت ابوطاهر طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سمک عیار ابوطاهر کربزی قران حبشی نسخه عربی ترکی و فارسی اثرپذیری دیگر روایت ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نسخه شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
تعداد بازدید : ۱۸۸۱ تعداد دانلود : ۹۷۵
قِران حبشی، پهلوان عیّارِ یکی از حماسه های منثورفارسی است که توصیف شکوهمند کردارها و جهانگشایی های وی ،پرداخته ی روایت پرداز مبدع سده ی ششم، ابوطاهر طرسوسی است. پس از سمک عیّار و گردنکشان نامه، قِران حبشی سومین حماسه ی منثوری است که عنوان آن بر پایه ی نام عیّار برجسته اش نامبردار شد.این پژوهش، نخستین جستار مستقلّی است که در مورد آن انجام می شودوازاین رو، بایسته است در گام نخست، شش نسخه ی ترکی همراه با نسخه ی عربی منحصر به فردی از این روایت معرّفی،سپس تشریحی از نسخه ی فارسی نفیس و یگانه ی قِران حبشی همراه با چگونگی رسم الخطّ و ویژگی های دستوری آن ارایه شود. دامنه ی پژوهش با تعقیب حضور قِران در دیگر روایت ها ادامه می یابدتا این که نقش وی در گرشاسپ نامه، ابومسلم نامه، اسکندرنامه و روایت ملک قاسم و بدیع الزّماننمایان می شود. شگفتا که در این میان، ناگاه برای نخستین بار سمک عیّار در روایت دیگری حضور یافته و همراه با قِران حبشی زیر سایه ی عمر امیّه ی ضمری عیّاری می کنند. بخش پایانی پژوهش در روشن ساختن موضوع پر سابقه و ناشناخته ی دودستگی عیّاران،شاهدی دیگر در ارتباط با حضور قِران حبشی به دست داده و کار با شرحی از طرح کلّی این روایت به فرجام خود رسیده است.
۲۳.

مضمون عیاری و جوانمردی و آموزه های تعلیمی- القایی آن در حماسه های منثور (مطالعه موردی: سمک عیار، داراب نامه و فیروزشاه نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت های حماسی منثور عیاری و جوانمردی آموزه های تعلیمی - القایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
تعداد بازدید : ۲۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۹۳
در پژوهش های پیشین، کاوش درباره مضمون عیاری و آموزه های جوانمردی و جریان ها و شاخه های این آیین اجتماعی-سیاسی عموماً بر اثر غلبه گرایش و نگاه نخبه گرای محققان و محوریت و جایگاه ویژه قرآن کریم و متون دینی، بیشتر معطوف به متون عرفانی منثور و گاه منظوم بوده است. روشنگری و بازنمایی ارتباط تنگاتنگ و کهن عیاری و جوانمردی با متون حماسی و نمایاندن آموزه های تعلیمی- القایی این جمعیت اخلاقی می تواند گامی نو و جهت ساز باشد تا خاستگاه اولیه و ایرانی عیاری را آشکار سازد و برخی برداشت های نادرست موجود را نیز در این مورد اصلاح نماید. با این چشم-انداز نوشتار حاضر کوشیده است نخست مبانی نظری تحقیق را در چهار محور روایت های حماسی منثور، ادبیات تعلیمی و چیستی و زیرشاخه های آن، پیشینه تاریخی و فراز و فرودهای جوانمردی و عیاری معرفی کند و سپس با رویکرد تطبیقی موردی و گونه شناختی، به تحلیل و توصیف آموزه های تعلیمی- القایی عیاران و جوانمردان در دو حماسه منثور سمک عیار و داراب نامه بپردازد. دست آوردهای جستار حاضر، ناگفته ها و ابعادی را آشکار می سازد که پیشتر بدان ها توجهی نشده است.
۲۴.

اساطیر ایران در آیینة خوانش و دریافت حسین مجیب المصری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره ادبیات تطبیقی اساطیر ایران اسطوره شناسی تطبیقی حسین مجیب المصری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۷۴۴ تعداد دانلود : ۸۷۴
اسطوره­شناسی تطبیقی، از زمینه­های پژوهشی نسبتاً جدیدی است که از نیمة دوم قرن نوزدهم، به طور گسترده کاربرد یافته است. ارتباط این رویکرد، از یک سو در زمینة ادبیات تطبیقی و از سوی دیگر، در حوزة نقد اسطوره­ای پیوستگی و انسجام می­یابد. با اینکه ضرورت شناخت اساطیر ملل و اقوام جهان، به­صورت گسترده و تطبیقی، نخست از سوی پژوهندگان اروپایی احساس شد و پژوهش­های گسترده­ای انجام دادند که بیشتر محدود به اساطیر اقوام ­اروپایی (یونان و روم) بود، اما گسترة کاربرد این رویکرد، در شناختگی اساطیر ملل اسلامی، از کاوش­های جزئی یا موردی برخی مضامین اسطوره­ای، فراتر نرفت. حسین مجیب المصری، در سال 2000 با شناخت این فقر پژوهشی، با تحقیقی با نام «دراسة مقارنة للأسطورة بین الأدب العربی و الفارسی و الترکی»، نخستین گام را در تطبیق اسطوره­های ایرانی، عربی و ترکی برداشت و شگفتا که هنوز پس از گذشت یک دهه، حتی اشاره­ای نیز بدان­ها نشده است. مجیب المصری در این پژوهش تطبیقی، هریک از اساطیر ایرانی، عربی و ترکی را در سه بخش جداگانه مورد بررسی قرار می­دهد. هرچند این اثر، هماهنگ با رویکرد نقد اسطوره­ای قرن بیستم نیست، اما در ­نقد و سنجش اسطوره­های ایرانی، دستاوردهای نوینی را در عرصة اسطوره­شناسی تطبیقی، ارائه می کند و اسطوره­های ناشناخته­ای از اساطیر عربی و ترکی را، با نمونه­های مشابه ایرانی تطبیق می دهد که تاکنون در هیچ پژوهشی، مورد بررسی قرار نگرفته اند. در این مقاله می کوشیم ارتباط اسطوره و کارکرد اسطوره­شناسی در ادبیات تطبیقی را نمایان و سپس دستاوردهای حسین مجیب المصری را معرفی کنیم و در حوزه­ای محدودتر، به­نقد آرای حسین مجیب المصری در خوانش و دریافتی که از اساطیر ایران داشته است، بپردازیم و در پایان، وجوه اشتراک اساطیر فارسی با اسطوره­های تطبیقی عربی و ترکی را، در دو بخش اسطوره­های دینی و تاریخی نشان دهیم. هدف از این پژوهش نشان دادن توانایی­های بالقوة اساطیر ملل اسلامی، تأکید بر پژوهش در بستر اسطوره­شناسی تطبیقی و ضرورت تغییر توجه یک سویة اسطوره­شناسان ایرانی و غیر ایرانی است.
۲۵.

منطق روایت های ممکن در «سمک عیّار» و «داراب نامه»

کلید واژه ها: حماسه سمک عیار داراب نامه هفت روایت ممکن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۹۱۱ تعداد دانلود : ۷۹۴
سمک عیّار و داراب نامه نخستین روایت های منثور حماسی و بازمانده ی سنّت روایی گوسانان پارتی هستند؛ حجم بالا و گستردگی عناصر سازه ای روایت های حماسی و پراکندگی آن ها در جای جای سمک عیّار و داراب نامه سبب گشته، بسیاری از ویژگی های برجسته ی ادبی و حلقه های اتّصال روایی در بطن دو روایت ناپیدا و گم گردد؛ با این حال وجود برخی از مضمون های روایی در آغاز و حین جریان رویدادها، دریافت وقایع و فرجام رخدادها را برای خواننده فراهم آورده که در این پژوهش «روایت های ممکن» نامیده می شوند. پژوهش حاضر کوشیده تا گونه ی روایت های ممکن را در هفت بخش خواب و رؤیا، طالع بینی و پیش گویی، دخالت مشیّت الهی، افکار و عقاید متداول، نقش خارق العاده و اعجاب انگیز، لوحه ها و طومارهای خاص و دعا و اجابت آن، مورد بررسی قرار دهد. روایت های ممکن را در حقیقت باید براعت استهلال داستانی دانست، زیرا از طریق آن ها چارچوب کلّی رخدادهای دو روایت به صورتی مختصر و کوتاه به خواننده منتقل می گردد. ارزشمندی آثاری چون سمک عیّار و داراب نامه زمانی آشکار می شود که نخست، هنر مخاطب شناسی و روایت پردازی نویسندگان این متون نمایانده شود، که نقد و تحلیل برپایه ی شناخت روایت های ممکن، تا حدّی ما را به این گونه تحلیل ها نزدیک می کند.
۲۶.

نگاهی انتقادی به نوع ادبی حَماسه در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حماسه نوع ادبی نخبه گرایی نقد تعاریف و دیدگاه ها ماهیت زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۰ تعداد دانلود : ۷۱۰
آیا تشریح و تبیین نوع حماسی در ادبیّات فارسی سابقه ای داشته است؟ در تعریف کلیشه ای، مکرّر و نسبتاً غربی این نوع در ایران، کلیّت و پیکره ی میراث ادب فارسی مورد توجّه بوده است؟ نگرش های شاهکاراندیشانه و نخبه گرای پژوهندگان تا چه میزان در تعیین مختصّات مطلق و تغییرناپذیر نوع حماسی اثرگذار بوده است؟ در پی پاسخ بدین پرسش ها، جُستار حاضر در دو بخش کوشیده، نگاهی انتقادی به نوع حماسی فارسی داشته باشد. بخش نخستین مروری بر توصیف نوع ادبی و چگونگی تکوین این دانش در غرب داشته و به دنبال آن نظرات مؤثّر و متفاوت ناقدان این رویکرد مطرح شده است. برآیندهای این بخش ناظر بر کارکردهای تنظیم کننده، تأویل گرا و معناساز انواع، تغییر و دگرگونی گونه ها و تعلّق ذاتی و همیشگی آثار به انواع مادر در عین تحوّل صوری و معنایی آن هاست. در بخش پسین، ابتدا به تحلیل ماهیّت حماسه پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق تعاریف موجود از این نوع نشان داده شده، سپس دیدگاه جلال خالقی مطلق نسبت به نوع حماسی معرّفی و بررسی شده است. در فرجام نیز با تکیه بر همین دیدگاه اخیر و نظریّه ی انواع ادبی معاصر، از دو منظر ماهیّت زبانی و تأثیر نگرش شاهکاراندیشی و نخبه گرایی، نوع حماسی در بوته ی نقد قرار گرفته است.
۲۸.

ساختار بن مایه های داستانی امیرارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بن مایه های داستانی امیرارسلان سنت روایی نثر حماسی- پهلوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹۹ تعداد دانلود : ۲۱۱۰
بررسی آثار حماسی- پهلوانی منثور فارسی که تحت تأثیر شاهنامه و پیرو سنّت روایی پدید آمده اند، یکی از حوزه هایی است که در جریان پژوهشی عصر حاضر مورد توجّه قرار نمی گیرند. امیرارسلان واپسین نمونه برجسته و اثرگذار جریان زوالیافته داستان های روایی فارسی است که در عصر قاجار به صورت نقّالی توسّط نقیب الممالک شیرازی روایت شده و به وسیله توران دخت، فرزند ناصرالدّین شاه به کتابت درآمده است. تأثیر و نفوذ این داستان در صفوف مختلف اجتماعی- فرهنگی ایران، خود گویای اهمیت و جایگاه این اثر بوده است، امّا درک ارزش محتوایی امیرارسلان، در گرو بازشاخت بن مایه های ساختاری چارچوب کلّی این اثراست که همانند سایر نمونه های مشابه خود، به علّت گستردگی و حجم این دسته از آثار، در بطن امیرارسلان گنگ و ناشناخته باقی مانده است. نگارندگان با درک ضرورت انجام پژوهش در زمینه درون مایه شناسی داستان های روایی فارسی و فقر پژوهشی موجود در مورد داستان امیرارسلان، ساختار بن مایه های داستانی امیرارسلان را در چهار بخش بن مایه های شگفت انگیز، بن مایه های حماسی- عیاری، بن مایه های عاشقانه و بن مایه های دینی، بررسیده اند. مشخّصه اصلی شکل گیری بن مایه ها در این اثر، وجود دو عامل تکرار و برانگیزندگی است. از دیگر ویژگی های آشکار این بررسی، تأثیر شاهنامه در امیرارسلان است که در اثر روایت از طریق نقّالی، این پیوند و پیوستگی صورت گرفته است و تلمیحات شاهنامه ای موجود در امیرارسلان، خود بیانگر این موضوع می باشد.
۲۹.

تاثیر پذیری شعر و نثر خاقانی از ادب عربی در دو سطح صورت و معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاقانی مفاخره تاثیر ادب عربی سطح صوری و معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۷ تعداد دانلود : ۸۴۵
دوره تکوین زبان و ادب فارسی(4-6 ه.ق)، بی گمان نقطه ی عطفی در پیشینه پیوند شعر فارسی و عربی به شمار می آید، چراکه از یک سو، با مد نظر قرار دادن مقتضیات و بستر سیاسی- دینی، زبان عربی در ایران، زبانی علمی-ادبی می گردد؛ و از سوی دیگر وجود شعر مدحی و درباری موجب استحکام این پیوند می شود. خاقانی شروانی (م595 ه.ق)، از شاعرانی است که در این دوره و در تاریخ شعر فارسی یکی از برجسته ترین، عربی گرایان فارسی زبان است. زیرا قالب عمده شعر در دیوان وی، قصیده است، که خود زمینه ای برای نمود بیشتر این پیوند است و هم چنین آشنایی عمیق حسان عجم و عجین شدن زبان او با ادب عربی، سبب ایجاد دوگانگی زبانی، در آثار وی شده است. یکی از جلوه های این دوگانگی، تقلید مضمونی خاقانی و ابراز مفاخره نسبت به ادب دانان برجسته زبان عربی، در سطح صوری و معنایی زبان است. کثرت نام برخی بلغای ادب عربی از یک سو و تاثیر آوازه و بلاغت شعر آنان در زبان خاقانی از سوی دیگر، سبب گشته آیینه دیرآشنای آثار خاقانی، نشانگر تاثیرپذیری از ادب عربی گردد و ضرورت پژوهش در این زمینه را دوچندان گرداند. نگارندگان در این پژوهش با هدف نمایاندن گرایش خاقانی به ادب عربی، به بررسی شعر و نثر خاقانی پرداخته اند و ابتدا انگیزه های خاقانی را از این تاثیرپذیری ذکر کرده و سپس این اثرپذیری را در سطح صوری آثار خاقانی با تکیه بیشتر بر گونه منثور آن که تا کنون مورد توجه نبوده است، نشان داده اند و به دنبال آن در سطح معنایی، چند اثرپذیری مضمونی مهم که در جریان پژوهشی حاضر هیچ اشاره ای بدان ها نشده است، مورد تامل قرار داده اند؛ تا مجموع این بررسی ها پاسخی به این پرسش مقدم باشد که، آیا عمق تاثیرپذیری خاقانی از زبان و ادب عربی تنها به فراوانی عناصر واژگانی این زبان محدود گشته است؟ یا آن که خاقانی در بطن آثار خود از سخنوران ادب عربی در دو سطح صوری و معنایی تاثیر پذیرفته است
۳۰.

مبهمات عناصر اشرافی، در اشعار منوچهری دامغانی

کلید واژه ها: منوچهری دامغانی عناصر اشرافی تأویل عناصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۴۷۰
از زمینه هایی که در اشعار دورة اولیة شاعران ادب فارسی نمودی آشکار و انکارناشدنی دارد، وجود عناصر اشرافی در جوف تصویر و خیال پردازی سخن سرایان است. یکی از شاعرانی که به جهت اتّصال به دربار و زندگی اشرافی خود، بی گمان در بازتاب این عناصر در شعرش برکنار نمانده، ابوالنجم احمدبن قوص بن احمد منوچهری دامغانی (432 هـ.ق) است. تاکنون توجه بیش تر پژوهندگان معطوف به جلوه های تصویری و وجوه مشترک شعر این شاعر با تازی گویان بوده است، حال آن که وجود عناصر کم نظیر اشرافی از پایه های صور خیال شعر اوست. تا امروز تنها تلاش هایی اندک به پژوهش های درون متنی در سطح واژگان شعر وی دیده می شود. اخیراً شرحی بر دیوان منوچهری نوشته شده است و در آن برخی عناصر اشرافی را به دلیل عدم توجه به گوناگونی این عناصر و صورت حقیقی آن ها در بطن شعر، به نادرستی تفسیر و بیان کرده اند. این پژوهش در پی ذکر اهمیت توجه، به ارتباط عناصر اشرافی با تصویر شعر منوچهری و نمایاندن تأویلی درست از آن هاست. آن چه در این مقاله ذکر می شود، پاسخی به این سؤال است که، آیا زندگی شاعر و شرایط محیطی وی در عناصر تصویرساز شعرش تأثیر داشته است؟
۳۱.

بررسی تطبیقی عناصر آیینی و جنگاوری در شاهنامه و سمک عیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه بررسی تطبیقی سمک عیار حماسه منثور عناصر انسانی آیینی عینی و رفتاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۸۷۰ تعداد دانلود : ۱۲۶۸
یکی از سازه های بنیادین آثار حماسی، وجود بن مایة جنگ است. جنگ در این آثار، محوری برای شکل گیری شبکة درهم تنیده ای از عناصر است که بسته به نوع آثار، دارای بسامد و گستردگی های متنوعی است و یکی از جنبه های مرتبط با این بن مایه،که در هیچ اثری قابل تقلید و پیروی نیست، جلوة وصف پیکارها، آوردگاه ها و جنگاوران است. سمک عیار (585ه.ق) یکی از داستان های بلند حماسی ـ پهلوانی منثور فارسی و نخستین نمونه از آثار پرتعداد این جریان ادبی است که پیوندی آشکار با شاهنامه دارد. این مقاله کوشیده است، در راستای ترسیم طرح و الگویی در باب تقسیم بندی گزاره های حماسی، نخست با ارائة الگویی چهارگانه از تلمیحات شاهنامه ای موجود در سمک عیار، تأثیر شاهنامة فردوسی بر این اثر را، نمایان سازد و سپس عناصر کاربردی جنگ در سمک عیار را در چهار بخش انسانی، آیینی، عینی و رفتاری، همراه با ذکر نمونه هایی تطبیقی از شاهنامه، بررسی کند. هدف از این پژوهش، نمایاندن بازتاب میراث حماسی شاهنامه در سمک عیار و توصیف ساختار حماسی-پهلوانی این اثر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان