کولبری و طرد اجتماعی (مردم نگاری انتقادی بازیگران غیر نهادی و کارگزاران نهادی میدان تجارت مرزی بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کناره گیری تدریجی برخی دولت ها از مسئولیت های اجتماعی، تجارت مرزی به شیوه اصلی معیشت مبدل شده و به مثابه بدیل توسعه مدنظر ساکنان مناطق مرزی و کارگزاران نهادی قرار گرفته است. در این شیوه خاص معیشتی، کولبران نماد انزوا و طردشدگی هستند که به دلیل نداشتن شرایط مساعد، همواره در معرض مناقشه و منازعه قرار دارند. پژوهش حاضر، به میانجی تجربه زیسته و وضعیت کولبران در میدان تجارت مرزی به واکاوی طرد اجتماعی کولبران از منظر بازیگران غیرنهادی و کارگزاران نهادی پرداخته است. به منظور دستیابی به این هدف، در بخش نظری از دیدگاه انتقادی نظریه پردازانی مانند فوکو، بوردیو و ورانکن به منظور صورت بندی مفاهیم در راستای اهداف و سؤالات استفاده شد. در بخش روشی متناسب با پارادایم انتقادی، از مردم نگاری انتقادی برای انجام عملیات پژوهش استفاده شده است. جامعه هدف بازیگران نهادی و غیرنهادی مرتبط با کولبری در میدان تجارت مرزی در شهرستان بانه است که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 49 نفر از افراد مطلع و درگیر برای مصاحبه نیمه ساخت یافته انتخاب شدند.یافته ها نشان می دهد تجربه زیسته کولبران در میدان تجارت مرزی بر بی قدرتی، بروکراتیزه شدن، شهروندی معلق، تبعیض نهادی، کرامت زدایی، حاشیه ای شدن فزاینده، تماشایی شدن، زیست جهان ناامن و زیست دردمند دلالت دارد.کولبری پدیده ای ساختاری و تاریخی است که سازوکارهایی آن را شکل داده و تداوم بخشیده است. از مهم ترین این سازوکارها می توان به طرد اجتماعی تنیده شده در ساختار مناطق مرزی اشاره کرد. کولبری محصول طرد است و تداوم آن به طرد مضاعف انجامیده است