نویسنده در این مقاله ضمن ارائه تعریفی خاص از دین و شریعت و تفکیک این دو از یکدیگر، رویکرد قرآن به شریعت را تکثرگرا دانسته و بر همین اساس تلاش میکند تا با ارائه تفسیری ویژه از «اجماع»، عصریسازی احکام دینی را نه تنها امری جایز، بلکه ضروری و لازم قلمداد نماید.
در نظر آقای پیمان، جهانیشدن دو نوع اصیل و کاذب دارد و باید با نوع کاذب آن مبارزه کرد. نظام سرمایه داری نولیبرال جهانی به رهبری آمریکا با تلاش برای تک قطبی کردن جهان و تحقق کامل سلطه سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی نوع کاذب جهانیشدن را محقق میسازد و روشنفکران و نسلهای جدید از طریق تعاملات بین المللی و بر پایه توسعه ارتباطات، نوع اصیل آن را پی میگیرند.
به نظر آقاى پیمان نقد جریان روشنفکرى ضرورى است و موجب پیشرفت آن مىشود. از نظر ایشان جریان روشنفکرى از نقد گریزان است؛ زیرا تولید اندیشه ندارد و در عمل نیز نمىتواند به آنچه مىگوید پاىبند باشد و سخت خودمحور است و براى کسب قدرت تلاش مىکند.
در این گفتوگو ضمن نفی عقلانیت مدرن یا ثنویت دکارتی (جدایی ذهن و عین) در باب معرفتشناسی و اثبات حقانیت «عقلانیت وحیانی» که درک حقایق هستی از طریق یگانه شدن فاعل شناسا با موضوع شناسایی است، چنین ادعا شده که مشکلات جهان مدرن در اثر همین «دوگانهبینی ذهن و عین» بوده است و برای رهایی از این مشکلات و رسیدن به حقائق جهان هستی باید به عقلانیت وحیانی رو آورد.