تقویت جامعه مدنی ، راه رهایی از انفعال و بی تفاوتی
حوزه های تخصصی:
عرصه های زندگی که فرد یا جماعت در آن ها گرفتار انفعال می شوند، متعددند؛ به طوری که مشاهده برخورد انفعالی در یک عرصه، لزوماً به این معنا نیست که در عرصه های دیگر نیز رفتاری منفعلانه دارند. در عصر جدید، تمایل به کسب آگاهی و مشارکت در اموری که به زندگی مردم و وضعیت کشور مربوط است، در حال فزونی است؛ ولی این افزایش علاقه به مشارکت اجتماعی و فعالیت مدنی، با کاهش موانع بیرونی و رشد سطح آگاهی های حقیقی (نه صرف خبر و داده های خام عمدتاً نادرست اطلاعاتی) و اخلاق و مسئولیت پذیری همراه نبوده است؛ ازاین رو پدیده سرخوردگی امری شایع است. وقتی نوع پرورش و تربیت افراد جامعه به شکلی است که در آن آگاهی و دل بستگی و تعهد به مصالح و خیر عموم ضعیف است و انگیزه مشارکت در فعالیت جمعی برای پرکردن خلأها و شکاف های اجتماعی و فرهنگی ناچیز است، پناه بردن به انواعی از جهان بینی های جبرگرایانه به عنوان مشروع ترین شکل گریز از مسئولیت های انسانی، مردمی و میهنی مورد استقبال قرار می گیرد. بی رغبتی بسیاری از مردم و به خصوص فعالان سیاسی و اجتماعی به امر مشارکت سیاسی در هر سطح و شکل و کیفیتی، لزوماً به معنای انفعال نیست؛ بلکه اکثرا منتظر فرصت مناسب و گشایش بسترهای امن و مورد اعتماد و شنیدن بیان و گفتمان تازه و راهگشا هستند. رمز دوام جامعه ایران در طول این سه هزار سال، باوجود بحران های طبیعی، سیاسی و اجتماعی متعدد، این است که مردم در جامعه مدنی با همبستگی و باور و التزام با ارزش ها و معیارهایی همزیستی کرده اند که کارایی آن ها در تضمین همکاری دوستانه و صلح آمیز درازمدت در تجربه برایشان به اثبات رسیده بود. اگر ایرانیان دست به آفرینش فکری، علمی و فرهنگی نمی زدند و راه مقاومت مدنی و فرهنگی را پیش نمی گرفتند، هرگز قادر به جلوگیری از انفعال عمومی فراگیر و مزمن نمی شدند و از عواقب ویرانگر آن مصون نمی ماندند.