فریده آفرین

فریده آفرین

مدرک تحصیلی: استادیار گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه سمنان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
۲۱.

تحلیل «نقاشی به منزله تصویر» براساس شرح دلوز از انواع تصویر و شروط ظهور آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تصویر نقاشی رنگ نور زمان نیرو دلوز بازنمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۳۰۲
بیان مسئله: درباره چیستی انواع تصویر و شروط همبسته ظهورِ سنخ های مختلف آنها نزد دلوز است. هدف پژوهش: مقاله مشتمل بر دو مؤلفه یعنی روشن کردن انواع تصویر، شرایط ظهور آنها با تأکید بر زمان و نیز تعیین نوع تصویر یک اثر نقاشی با توجه به شرایط ظهور آن است. فرض مقاله این است که تعیین شرایط ظهور تصاویر به تشخیص نوع آن کمک می کند. برای روشن شدن سنخ تصویر، شرایط ظهور آن تصویر مطالعه می شود. برای سهولت رسیدن به اهداف تحقیق، یک اثر نقاشی از هنرمند معاصر ایران مورد واکاوی گرفته است. روش پژوهش: تحلیل محتوای کیفی است. نتیجه گیری: از نظر دلوز، دو سنخ تصویر یعنی تصویر-حرکت و تصویر-زمان وجود دارد. تصویر-حرکت مشتمل بر تصویر-ادارک، تصویر-عمل و تصویر-حال است. تصویر-زمان هم متشکل از تصویر-خاطره، تصویر-رؤیا و نیز تصویر-اندیشه و تصویر-بلور است. سنخ اول تصویر با محوریتِ حرکت، با کنترل، منعکس و جذب کردنِ اثرگذاری چیزها، وابسته به کنش خاصی است. در دوره مدرن تصویر-زمان مبتنی بر تکوین زمان ناب است. تصویر-زمان، سنخی از تصویر با ترکیبی از تصاویر برای نمونه مجازی و واقعی است. این تصویر با محوریت زمان بر بنیانِ روابط اصیل نیروها و تأثر آنها، بر مبنای فعلِ خودانگیخته و آزادنمودار از بطن ناامکان شکل گرفته است. همبسته با این فعل، یعنی بیرون کشیدنِ نمودار به منزله امری اثرگذار و تعیّن بخش، تصویری با گسست از انواع بازنمایی ظهور می کند. براساس مسیر پژوهش، بررسی شرایط ظهور یک اثر نقاشی به منزله تصویر، مانند «بدون عنوان» وابستگی به رنگ-نیرو، رنگ-مکان و فضا، رنگ-نور و زمان را نشان می دهد. این شرایط حاکی از پیوندِ تصویر واقعی انسان های اطراف هنرمند و تصویر مجازی معراج برای تأکید بر وضعیت انسان معاصر است. تصویر نهایی به منزله تصویر-زمان امکان اندیشیدن به معنای تازه ای از مفهوم انسان را فراهم می کند.
۲۲.

نگرش زیبایی شناختی به موتیف اسلیمی در هنر اسلامی با توجه به زیبایی آزاد و پیوسته کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زیبایی آزاد و پیوسته نماد کانت اسلیمی هنر اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۴۱۴
کانت به دقت یک انشعاب برای زیبایی شناسی ذوقی در نظر گرفت که مستقل و خودمختار است و به طور مستقیم از عرصه علاقه های نظری و عملی، حسی و از امر مطبوع و خیر متمایز است. او دو نوع زیبایی آزاد و وابسته را از هم متمایز کرد و بیان زیبایی وابسته در حکم زیبایی شناختی را نمادی از مفاهیم اخلاقی در نظر گرفت. وجه نظر زیبایی شناس هنگام بیان حکم محض ناظر به طرح و ترکیب بندی صرف به شمار می آمد و حکم زیبایی شناختی غیرمحض با دقت در مواد آزاد یا رنگ ها و صداها و اشکال ساخته می شد. در این صورت مفاهیم اخلاقی به عنوانِ نمادی از زیبایی محض به عنوانِ محمول حکم بیان می گردند. در نظر کانت، زیبایی فی نفسه نقوش اسلیمی در زمره اطلاق مفاهیم فاهمه و نیز شناخت نظری نبود؛ اما آیا طبقه بندی کانت از اسلیمی به عنوانِ زیبایی آزاد، می تواند بستری مناسب برای دیگر رویکردها و نگرش ها به هنر اسلامی فراهم آورد؟ خود واقعه زیبایی محض برآمده از هماهنگیِ پیشین بنیاد فاهمه و مخیله به منزله بستری برای ورود به رویکردهای دیگر محسوب می شود؛ به علاوه پشتیبان و عمق دهنده به آرای افرادی محسوب می شود که خواهان برطرف کردن نقصان های روش شناختی مختلف سنت گرا، عرفانی و نمادین هستند.
۲۳.

مطالعه تطبیقی وجوه آرمان شهری و ویران شهری پوسترهای صلح یا ضدِجنگ طراحان معاصر صد سال اخیر ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرمان شهر ویران شهر صلح ضد جنگ پوستر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
در پژوهش پیش رو، با تحلیل محتوا از مباحث نظری جامعه شناختی، مؤلفه هایی را برای تحلیل پوسترها انتخاب کرده ایم. با اتکا به ویژگی های محتوایی آرمان شهری و ویران شهری، پوسترهای انتخابی از دو طراح گرافیک ایرانی قباد شیوا و مهدی سعیدی و دو طراح گرافیک امریکایی سیمور چواست و میلتون گلیزر را تحلیل و تفسیر کرده ایم. در سطح تفسیر پوسترها فراتر از تحلیل مؤلفه های تجسمی به این پرسش پاسخ داده ایم که آثار انتخابی دارای مؤلفه های آرمان شهری، ویران شهری است یا به این دو جنبه بی اعتناست. پوسترهای مهدی سعیدی، با حرکت از سطح آشکار اجزا و عناصر تجسمی به سمت سطوح محتوای پنهان، معانی ای چون به پرسش کشیدنِ ایده صلح در جوامع را با خود همراه دارد. در پوسترهای صلح قباد شیوا، زبان تصویر جهانی است و به عبارتی، هنرمند به دنبال طرح و سبکی از هنر است که دربرگیرنده سلیقه بین الملل باشد. سیمور چواست در مجموعه پوستر خود نیز بر این ایده اشتراک نظر دارد که بشریت نمی تواند از گزند جنگ و سلاح های نظامی در امان باشد. گلیزر هم برای بیان مفاهیم خود از زبان بدن بهره برده است که اغلب فهم مشترکی از آن وجود دارد. روی سخن فرم پرنده صلح با زبانی جهانی همه دولت هایی است که انگاره صلح در دست آن ها حالت های مختلفی به خود گرفته و بازیچه است. پوسترهای مهدی سعیدی و آثار امریکایی بیشتر بر وجوه ویران شهری تکیه کرده اند. قباد شیوا رویکرد انتقادی به نماد صلح جهانی اتخاذ نکرده و با تبعیت از نماد جهانی صلح بیشتر به جنبه های آرمان شهری توجه کرده است.
۲۴.

مکانمندی و زمانمندی در فیلم فروشنده بر اساس آرای هایدگر در هستی و زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زمانمندی مکانمندی فروشنده دازاین هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف مقاله این است که از نحوه طرح مفاهیم هایدگر در «هستی و زمان» درباره زمان و مکان استفاده کرده و بر اساس آن روایت فیلم فروشنده را با توجه به یافت حالِ شخصیت ها مطالعه کنیم. دو مفهومِ زمانمندی و مکانمندی با رویکرد اگزیستانسیال به جهان تعریف می شوند. یافت حال های دازاین نبض رابطه او با حال های جهان را تنظیم می کند و رابطه ها و چیزها را به مثابه چیزی و یا چیز دیگری عیان می کند. یافت حال های دازاین مبنای عمل اوست، عملی که خودفهمی دازاین در آن مستتر است.  نتیجه نگاه هایدگری به فروشنده اصغر فرهادی اینکه دراین فیلم خانه و فروشنده پیر یعنی دو  امرِ وابسته به سازوکار سرمایه داری، موجب از هم پاشیدن کلیت جهان هرروزه عماد و رعنا معرفی کرد. دیدن این روابط بر اساس یافت حال ها و حال، به صورت چیزی یا چیز دیگری، تعیین کننده مکان و زمان و آشکارکننده روایت است. یافت حال ها و حال هایی که پیوست به روابط تصویری به وجود می آید، علاوه بر پدیدار کردن انواع مکانمندی یعنی دوری و نزدیکی، موقعیت-فضا و فضای اگزیستانسیال انواع هستنده ها، انواع زمانمندی اکنون، گذشته و آینده مربوط به آنها را تعیین می کند. عملکرد عماد نشان می دهد چگونه نسبت ها و یافت حال های مبتنی بر روابط، یا روابط تصویری در اگزیستانس او را چون یک روشنفکر متوسط حال و نیز نیمه عصیان گرِ انتقام جو پدیدار می کند.
۲۵.

نگرش هایدگر در کتابِ «کانت و مسئله مابعدالطبیعه» به وجه زمانی تصاویر در دورهی پیشانقدی و نقدی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر ترکیب زمان تخیل کانت هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۹۹
هدفِ پژوهش، بررسی ارتباط تصاویر با ادراک حسّی و شناخت از نظر کانت و تفسیر هایدگر از آن است. این تصاویر در حالی که وجه ذهنی و معرفت شناختی دارند، حین تفسیر هستی شناختی هایدگر با تأکید بر قوّهی تخیّل و کنش های آن، به نحوی به کار می آیند که توجیه گر مواجههی دازاین با امکان های جهان باشند. پرسش این است که چگونه تصاویر ذهنی در ادراک و شناخت کانت - با وساطت تخیّل - به روابط تصویری در اگزیستانس تبدیل می شوند. در این تحقیق، از روش توصیفی۔تحلیلی، برای شرح آرای کانت و خوانشِ هایدگر از آن، استفاده شده است. به نظر می رسد کتاب هایدگر (کانت و مسئله مابعدالطبیعه)، با تأکید بر ماهیت زمانی تصاویر و ارتباط با ترکیبِ تخیّل، نشان دهندهی پیوستگی میان دو دورهی پیشانقدی و نقدی کانت است. نتیجهی تحقیق نشان می دهد که تفسیر هایدگر از تصاویر کانتی، معرّف ماهیت تخیّل نه تنها به منزلهی یک قوه، بلکه به معنای وحدت بخش دو منبع اصلی شناخت (حساسیّت و فاهمه) هستند؛ این اشتراک از نظر ارتباطی زمانی مدِّ نظر قرار می گیرد. تفسیر هستی شناختیِ  هایدگر نشان می دهد که تصاویر به معنای اجرای روابط تصویری (نگریستن به منزلهی چیزی یا چیزی دیگر) ماهیتی زمانی دارند و با ترکیب های سوبژکتیوِ شناختْ متناظر هستند. بر این اساس، عملکرد تخیّل - از حیث ترکیبی آن تصویر- دارای حیث زمانیِ حال، گذشته و آینده است که مطابق با واژگانِ هایدگر، نظیر حیث زمانیِ دازاین در مواجهه با امکان هاست.
۲۶.

مطالعه رابطه بینامتنی در سنت ها و نقش مایه های مشترک هنری تمدن ایلام و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بینامتنیت هنر ایلامی هنر هخامنشی سنت های هنری نقش مایههای هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۹
هنر هخامنشی، یکی از ادوار مهم هنری در فرهنگ ایران باستان است که در طی سالیان دراز و دوره های تاریخی مختلف به انحای گوناگون، تعین بخش هویت ایرانیان محسوب می شده است. هنر این دوره به روش های متفاوتی موردواکاوی و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به طیف مطالعات انجام شده و رویکرد این مقاله یعنی بینامتنیت، سؤال این است که هنر هخامنشی از تمدن ایلامی تبعیت می کند یا تخطی، تقلید می کند یا آن را جذب و ادغام می کند؟ هدف تحقیق، آسان تر نمودنِ پیگیری رد پای سنن و آیین های مشترک هنری ادوار کهن در ادوار گوناگون است که بقای موتیف ها و نقش ها و سنن را صرفاً تا دوره هخامنشی به عقب برمی گردانند و نقش تمدن ایلام را نادیده می گیرند. برای پاسخ به چگونگی وامداری تمدن هخامنشی به ایلام در مقایسه با سایر تمدن های غیربومی، با شیوه توصیفی_تطبیقی و رویکرد بینامتنیت به رابطه آیین ها، سنت ها و موتیف های هنری پرداخته شده است. بدین منظور با ابتنا بر این تقسیم بندی و رویکرد بینامتنیت، امکان توضیح تکثیر و عدم استقلال موتیف ها، سنن هنری و آیین ها فراهم می آید. در حقیقت، هدف دیگر این پژوهش یعنی چگونگی به کارگیری رویکرد بینامتنیت در هنر ادوار کهن و درجه و میزان این ارتباط روشن می شود. در نتیجه این سیر بررسی، هنر هخامنشی در معماری و هنرهای وابسته به آن، مثلاً فرم های پله پله صعودی، باغ آرایی، سنت های صخره و سنگ نگاری و هم چنین در استفاده از نقش مایه های حیوانی ساده و تلفیقی جذب و ادغام کننده و گسترش دهنده بسیاری از سنت ها و موتیف های هنر ایلامی، در ادوار گوناگون معرفی می شود. با تقویت و تحکیمِ هر چه بیشتر رابطه هنر هخامنشی و هنر ایلامی در قیاس با سایر تمدن های غیربومی و اقوام بومی، نشان می دهیم موتیف ها و سنت های بادوام در هنر ایران در ادوار بعدی را می بایست نه صرفاً مدیون دوره هخامنشی که دوره ایلامی دانست.
۲۷.

زیباشناسی گردشگری بر اساس نگرش کانت به طبیعت در نقد قوه حکم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طبیعت کانت گردشگری طبیعی غایت شناسی زیباشناسی گردشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف مقاله مطالعه نگرش کانت به طبیعت در نقد سوم بر اساسِ مولفه های گرایش گردشگری طبیعی است. قصد این است با روش توصیفی-تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهیم: چگونه و براساس چه مولفه هایی می توان از نقد سوم کانت چارچوبی برای زیباشناسی گردشگری فراهم کرد؟. مطالعات پژوهش نشان می دهد برای ترتیب دادن به چارچوب زیباشناسی گردشگری براساس نقدسوم کانت بهتر است مولفه های اساسی بخش نقد قوه حکم غایت شناختی را ابتدا طرح کرد. در بخش دوم نقد سوم با توجه به جایگاه ارگانیستی طبیعت و غایت مندی آن و نیز بسط مکانیستی طبیعت تحت اصل فوق محسوس ضمن رفع تناقض این دوگانه، درباره نقش غایات طبیعت و انسان به عنوان غایت واپسین بحث شده است. در این بخش زاویه دید گسترده ای برای رابطه انسان و طبیعت با توجه به غایت واپسین و فرجامین دیده می شود. انسان با توجه به زاویه دید کلی، از بخش غایت ها و شناخت جایگاه خود به عنوان غایت واپسین و عنایت به غایت فرجامین، به زاویه دید جزیی تر در تأمل بر جلوه ها و جاذبه های طبیعی و زیبایی های آزاد و وابسته متکی به طبیعت، مصنوعات و آثار هنری دست می یابد. در نتیجه نقش زیبایی و والایی طبیعت در پرورش بعد اخلاقی و اعتلای فرهنگ انسان به منزله یکی از پایه های اساسی زیباشناسی گردشگری به ویژه طبیعی مطرح می شود.
۲۸.

تحلیل فرایند معنازایی در پوستری اجتماعی از پریسا تشکری براساس آرای کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوستر اجتماعی پریسا تشکری ژولیا کریستوا معنازایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف پژوهش شرحِ چگونگی بهره پریسا تشکری، به عنوان طراح زن، از امکانات بصری پوستر برای القای معانی و پیام های خاص است. روشن کردن معنا و پیام پوستر متکی به مشاهده، توصیف و تفسیر ویژگی ها و کیفیت بصری و تجسمی با اتکا به مؤلفه های فرایند معنازایی در نظریه زبان کریستواست. مؤلفه های ذکرشده را تبادل امر نمادین، امر نشانه ای و بینامتنیت تشکیل می دهند. بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد هرمنوتیکی نشان می دهد دو امر نشانه ای و نمادین در این پوستر در حال تبادلی بی وقفه اند و به فرایند معنازایی جهت می دهند. جابه جایی های عناصر مفهومی و بصری زن و گل، گلبرگ گل و دهان، گلدان گل و بستر پرورش، آب و مواد لازم برای پرورش، اشاره به وجه دوگانه نوشتار روی گلدان ، تبادل امر نشانه ای و نمادین را نشان می دهد. مطالعه بینامتنیت با تأکید بر تکنیک گلدوزی پرورش سه جنبه خلاقه وجودی زنان یعنی نوشتار، احیای گلدوزی و صداپروری آنان را برجسته می کند.
۲۹.

تحلیلِ تطبیقی جایگاه نوشتار در کنش زیباشناختی سای تومبلی و فریدون آو بر اساس آرای دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نوشتار کنش زیباشناختی سای تومبلی فریدون آو ژاک دریدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۴۵
این تحقیق می کوشد تا جایگاه زیباشناختی نوشتار را با محوریت تقابل "نوشته/تصویر" در آثار دوره های مختلف کاری سای تومبلی و فریدون آو روشن کند. مسئله اصلی آن، چیستی جایگاه نوشتار بر اساس چگونگی رابطه تصویر و متن در کنش زیباشناختی هنرمندان انتخابی است. روش تحقیق، تحلیلی- تطبیقی است. هدف پژوهش، خوانش، تطبیق و توازی سازیِ تقابل های دوگانه دریدایی با محوریت تقابل گفتار و نوشتار در آثار دو هنرمند است تا مبنایی برای خوانش و البته مقایسه سبک فردی هر دو فراهم شود. مفاهیم طبقه بندی شده به هم مرتبطی چون؛ نوشتار و گفتار، حضور/غیاب: نگاه و لمس، سابژکتیل و رد ضربه قلمی، از میان آرای دریدا انتخاب شده اند. مطالعه شباهت های اجرا و محصول کنش زیباشناختی سای تومبلی و آو بر اساس آرای دریدا نشان می دهد هر دو نوشتار را به حالت خط خطی های عصبی و خطوط در هم تنیده، اثرگذاری و رد ضربه قلم، بسترسازی پشتیبان، خط زدن خودانگیخته نوشته های خودآگاه و کاربرد خط زدن به منزله "رد" و مانعی در برابر بازنمایی، به کار می گیرند. با وجود این، تمایزهای ظریفی در این تمایل و استفاده از مؤلفه های فرهنگی، اسطوره ها و آیین های مختلف بین گرایش های دو هنرمند وجود دارند. نتیجه اینکه فرم بیان آثار هر دو هنرمند با گذر از سلسله مراتب تصویر و نوشته و تکیه بر جنبه رد ضربه قلمیِ نوشتار، آن را به منزله فرآیند دلالت پذیری، بازی حضور و غیاب و مرزهای تصمیم ناپذیر تقابل های نقاشی/طراحی به کار می گیرد. هر دو بر اساس کارکرد استتیکی نوشتار و با حرکات خودانگیخته دست و لامسه ای کردن شیوه خلق آثار هنری، با نسبت های متفاوتی از هنرهای صرف بصری فاصله گرفته اند.
۳۰.

مطالعه تطبیقی نمادها در نشان های ملی دوره اول پهلوی ایران و جمهوری چین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
    از آن جا که دو کشور ایران و چین طی تاریخ، ارتباطات گسترده و روابط فرهنگی و هنری چشم گیری از طریق مسیر جاده ابریشم داشته اند و تعامل هایی بین هنر بودایی و اسلامی وجود داشته، بنابراین، ذهنیت طراحان دو کشور با سابقه تمدنی چندهزار ساله در انتخاب نمادها و نحوه طراحی نشان های ملی مطرح شان حایز اهمیت است. هدفِ پژوهش این است که، با روش توصیفی تحلیلی بر اساس مطالعات تطبیقی و با رویکرد تحلیل محتوا عناصر ساختاری نشان پهلوی و جمهوری چین را به وسیله طرح واره های تاملی برای تعیین میزان استفاده از نمادها و معانی و مفاهیم فراخوانده، مطالعه کند تا مضامین و آرمان های مشترک یا متفاوت فرهنگی و میثاق های سیاسی این دو کشور را به صورت تطبیقی در این برهه زمانی استخراج کند. پرسش این که: دو کشور ایران و چین در بازه زمانی تقریبا یک سان، چگونه و به چه میزان از نمادها برای طراحی نشان های ملی ، به هدفِ جهت دهی میثاق های ملی، سیاسی و مضامین اخلاقی استفاده کرده اند؟ پژوهش نشان می دهد: اگرچه دو نشان مذکور، عناصر ساختاری مشابه ای دارند، اما چین از مضامین آیینی بیش تری بهره برده و از عناصر طبیعی و حیوانی متعددی استفاده کرده است. نشان شیر و خورشید پهلوی مجموعه ای از مضامین میهن پرستانه، مذهبی و سلطنت محور را ارائه می دهد. نشان جمهوری چین مفاهیم سلطنت محور، میهن پرستانه و عقاید آیینی و مذهبی را با اشاره به پادشاه و ملکه، طالع بینی چینی، برابری زن و مرد، مفاهیم آرمانی چون اتحاد، برکت، حقیقت و معنویت، جاودانگی، طول عمر، سعادت، در پرتو سلطنت ارائه کرده است. در نتیجه عناصر ساختاری، نمادها و مضامین اخلاقی فراخوانده توسط عناصرِ نشان جمهوری چین بیش تر است.                
۳۱.

طراحی پایدار پوشاک دختران با استفاده از ضایعات کشاورزی و زائدات پارچه ها (مطالعه موردی: دانشکده هنر دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوشاک توسعه پایدار رنگرزی سنتی زنان ضایعات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۷۶
کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه در معرض تهدیدهای زیست محیطی قرار دارد. با توجه به نقش مهم زنان در مدیریت منابع پایدار در خانواده، با نیم نگاهی به حضور پررنگ آن ها در جامعه و همچنین سهم فعلی شان در نظام آموزشی کشور، توانمندسازی آنان در بحث توسعه پایدار و طراحی پوشاک برای آن ها براساس معیارهای محیط زیستی، حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش این است که با استفاده از ضایعات کشاورزی برای رنگرزی و زائدات پارچه ها در طراحی و دوخت پوشاک اجتماعی زنان یعنی مانتو، متناسب با زیرساخت ها و امکانات موجود در کشور و با تکیه بر فرهنگ اصیل گذشته در جهت توسعه پایدار گامی برداشته شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-پیمایشی، کنش رفتاری و ذهنیت مصرف کنندگان نسبت به مؤلفه های طراحی از طریق پرسشنامه در میان دختران دانشکده هنر دانشگاه سمنان ارزیابی می شود. حجم نمونه 102 نفر است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج نشان داد همه مؤلفه های مانتوهای طراحی شده به غیر از مؤلفه اندامی بودن، توسط جامعه آماری پذیرفته شده و میزان آگاهی دختران از اصول توسعه پایدار پوشاک، بر میزان رضایتمندی آن ها از طراحی های انجام شده اثر مثبت دارد. این موضوع ضرورت برنامه ریزی بیشتر در این زمینه را نشان می دهد.
۳۲.

مطالعه نوع طبیعت و نگرش به آن در آثار گوته و نقاشی های فردریش و رونگه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طبیعت نقاشی رمانتیک آلمان گوته ذهن و عین طبیعت سرکش طبیعت تمثیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۶۸
مسئله پژوهش این است که وجه مشخص نگرش گوته به طبیعت و تصویر طبیعت در آثار نقاشان رمانتیک آلمان چیست؟ براین اساس به شیوه توصیفی-تطبیقی وجه مشخص نگرش آنها به طبیعت واکاویده می شود. گوته مخصوصا در دوران جوانی علاوه بر تأثیری که از روسو، هردر و جنبش پیشارمانتیک طوفان و تلاطم گرفته، بیشتر نگرش رمانتیک به طبیعت داشته و در مجموع طبیعت برای او، در اشعار و برخی آثار معنی زندگی جوامع اولیه، سادگی و دست نخوردگی در مقابل تمدن (روسو)، فی البداهگی و خودجوشی طبیعت درهم آمیخته با زندگی و هنر مردمان، طبیعت زیبا و خدا است که همگی به نوعی تلقی رمانتیک از طبیعت محسوب می شود. با اینکه او از کلاسیسم هم دفاع می کند در فاوست متأثر از دیدگاه بصری هنرمندان رمانتیک به نظر می رسد این پژوهش از مطالعه نگرش فردریش و رونگه به طبیعت به این نتیجه می رسد آن دو بیشتر به طبیعت به عنوان وجه یا درجه ای از تحقق ذهن یا سوژه می نگرند تلقی رمانتیک تری است. فردریش از سمبولیسم عرفگرای آثار اولیه اش به سمت ناتورالیسم شاعرانه و پالایش یافته تری بر اساس حال و هوای گوته حرکت کرد و زاویه دید سوژه را در نقاشی ها به طبیعت مد نظر داشت. رونگه برغم توصیه گوته، در زندگی کوتاه مدت خود مفهوم رمانتیک «هیروگلیف طبیعت» را به عنوان عنصر اساسی زبان و فرهنگ نشان داد.
۳۳.

تبیین مؤلفه های «زیباشناسی زشتی» بر اساس کلوایکا اثر ویم دلووی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هنر معاصر زیباشناسی زشتی ارزش زیباشناختی ویژگی های زیباشناختی کلوایکا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
برای ارائه مبانی نظری درباره زیباشناسی زشتی، در این تحقیق، زشتی پدیده ای آستانه ای در نظر گرفته شده است. مسئله پژوهش چیستی ویژگی هایی است که اثر هنری را وارد آستانه زشتی می کند. در این تحقیق، روشِ توصیفی-تحلیلی روشن می کند کلوایکا از لحاظ ویژگی های ظاهری و جنبه هایی چون سَبک ناپذیری، به بی فرم پهلو می زند. ازحیث ویژگی زمینه ای دلووی با نمایش بخشی از امر روزمره در هنر از هنر به منزله نهاد و در بستر آن هم حمایت می کند و به آن، هاله می افکند. از لحاظ اصالت تاریخی نسبت به پسماند انسانی طلای مانزونی دیرتر به وجود آمده، لذا اثر مانزونی کلاسیک تر و هنجارشکن تر محسوب می شود. درخصوص ویژگی های ادراکی درجه دوم ناظر به زیباشناسی ماشین می توان گفت، اثر بی روح است. اثر از لحاظ ویژگی های ارزشی ناب، به دلیل هنجارشکنی دارای ارزش سرمایه گذاری است. از زاویه دید ویژگی های بازنمودی به دلیل تمرکز تفسیری بر بخشی از مکانیسم بدن در دسته واقع گرایی نوین قرار می گیرد، درعینِ حال وجه ماشینی آن را  تصنعی می کند. ویژگی های رفتاری و واکنشی آن به صورت استعاری ملال انگیز و تکان دهنده و مبهم خوانده می شود. با توجه به طیف درجات بین ویژگی هایی مثبت و منفی ویژگی های زیباشناختی کلوایکا از جمله ملال انگیز، تصنعی، بی روح، هنجارشکن به سمت منفی میل می کند و آن را به آستانه زشتی سوق می دهد.
۳۴.

بررسی خودآیینی استتیک در اندیشۀ الکساندر گوتلیب باومگارتن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استتیک کمال باومگارتن منطق اخلاق خودآیینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۹۶
هدف مقاله این است که با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد: آیا باومگارتن می تواند استتیک را به حوزه ای خودآیین تبدیل کند؟ برای نشان دادن استقلال استتیک به معنی شناخت حسی، زیباشناسی و تجربۀ زیباشناختی در هنر از مفروضات، داده ها، استدلال ها و مفاهیم سایر حوزه ها بر مفهوم «کمال» تمرکز و رابطۀ استتیک با منطق و اخلاق بررسی شده است. او با منطقی دانستن صرفِ استتیک مخالف بود؛ اما آن را غیرمنطقی نیز نمی دانست و معتقد بود «قانون» درونی و منطق خاص خود را دارد. مطالعه نشان می دهد قواعد عقلی چون اصل دلیل کافی و اصل امتناع تناقض حاکم بر امور انضمامی است. رویاروی امر تجربی انعطاف ناپذیری این اصول تعدیل می شوند. با تلاش باومگارتن در عقل جایی برای پذیرش قواعد زیباشناختی با درنظرگرفتن کارکرد منعطف تر قوانین عقلانی باز می شود. نزد وی در روش شهودی بازنمایی های حسی به صورت نامتمایز اخلاقی اند. در روش نمادین به واسطۀ ایدۀ زیباشناختی و استفاده از نمادها با حوزۀ اخلاق ارتباط برقرار می کنند. گرایش باومگارتن به فرقۀ پیتیستی، استتیک و دریافت حسی را راهی برای حصول بصیرت، تشخیص و تمایز نامعیّن خوب و بد سوق می دهد. در تجربۀ زیباشناختیِ شعر مفاهیم کمال، عظمت و ارجمندی به سایر حوزه ها پهلو می زند؛ درنتیجه، باومگارتن، موفق به اجرای تمام عیار خودآیینی استتیک به ویژه در تمایز از حوزۀ اخلاق نمی شود.
۳۵.

تاخوردن ایده تکوین دلوز در معانی بیلدونگ کانت: هماهنگی عمیق از دورترین فاصله(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تکوین بیلدونگ شکل گیری فرم تصویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
چگونه تکوین باعث می شود فراتر از زیباشناسی تأملی کانت، چرخشی به استتیک کنشگرانه دلوز صورت گیرد. چگونه مسیر انسان شناسی زیباشناسی کانت به سمت هستی شناسی هنرمند و اثر هنری در استتیک دلوزی جهت می گیرد.برای پاسخ به این پرسش ها باید بررسی کرد که ایده تکوین دلوز با تأکید بر کدام قسمت ها و چه نسبت های نامتناهی از فحوای نقد سوم کانت شکل می گیرد و چه ایده هایی به وجود می آورد. تکوین چه تأثیری در گسترش معانی بیلدونگ در نقد سوم کانت دارد.شاکله بحث در نقد سوم کانت در باب امر زیبا، امر والا و هنر نبوغ بر محور ایده ها شکل می گیرد.برای بحث دلوز هم به همین ترتیب از طرح شکل گیری نسبت های تفاوت محور بر اساس ریتم به عنوان مبنای شکل گیری ایده ها سخن به میان می آید.این پژوهش به روش تحلیل محتوا توضیح می دهد روابط تفاوت محور و ایده های حاصل که از خوانش دلوز در برنگاه گشودن تناهی به نامتناهی در کنش هنرمند سر برمی آورند، چگونه به واسطه تکوین یعنی هماهنگی عمیق در دورترین فاصله، معانی بیلدونگ در نقد سوم کانت را افزایش و شدت می دهد.هماهنگی عمیق در دورترین فاصله یعنی به یاری دلوز می توان از مضاعف شدن توان قوای عملکردا متفاوت موقع به هم ریختگی سلسله مراتب قوا و هماهنگی دوباره آنها بر اساس درجه توانشان دفاع کرد؛ از داده های حسی به ایده ها رسید؛ براین مبنا که بُعد اشتدادی ماده حس بر اساس ریتم، سازنده ایده ها می شود، قاعده کنش هنرمند حین رویداد والا تا رسیدن به هماهنگی و زیبایی در اثر هنری بر اساس بعد ریتمیک و اشتدادی به کار می افتد. اصطلاح بیلدونگ آلمانی با این معانی شدت بخشیده می شود. 
۳۶.

تبیین و تطبیق وجوه بی علاقگی در تجربه ی زیباشناختی از نظر کانت، شوپنهاور و نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی امر زیبا بی علاقگی تجربه ی زیباشناختی زیباشناسی آلمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۹
بی علاقگی یکی از ویژگی های اساسی تجربه زیباشناختی قرن هجدهم بریتانیا و آلمان است. در این پژوهش با روش تحلیلی-تطبیقی، چیستی مولفه ها و وجوه بی علاقگی در شاخه آلمانی آن مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از شناخت وجوه بی علاقگی، ایجاد تمایز میان تجربه ی زیباشناختی و سایر تجارب شناختی، اخلاقی و نیز ذوقی است. قائل شدن به چنین تفکیکی، از جستجو در آرای کانت حاصل شده است. اما آیا دیدگاهی به این سرسختانه که در مرحله اول به خودمختاری و جدایی تجربه و امر زیباشناختی از سایر تجارب می انجامد، در تفکر شوپنهاور و نیچه هم قابل پیگیری است؟ این پژوهش با تأمل در زیباشناسی سه متفکر یعنی کانت؛ شوپنهاور و نیچه، بی علاقگی را در سه دسته نظری، عملی و حسی قابل تقسیم می بیند و بر این نکته تأکید می کند که کانت در هر سه شاخه با رادیکال ترین نحوه نگاه، زمینه اساسی اندیشه شوپنهاور و نیچه را فراهم آورده است. نتیجه اینکه شوپنهاور با تغییراتی در این رویکرد، همچنان نوکانتی باقی می ماند، اما مسیر حرکت نیچه به منزله یک متفکر پساکانتی در بخش بی علاقگی حسی (به ویژه در تبارشناسی اخلاق)، به جهت رویکرد و تأکیدات متفاوت، از تفکر کانت فاصله می گیرد. از این رو، این پژوهش رویکرد کانت را سرسخت، دید شوپنهاور را منعطف و نگاه نیچه را در بحث بی علاقگی، ضعیف ارزیابی می کند. 
۳۷.

تفسیر انتقادی بازآفرینی نقش مایه فتحعلی شاه در آثار هنرمندان معاصر ایران باتوجه به «پیکرنگاری درباری قاجار»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ گرایی نوین فتحعلی شاه قاجار پیکرنگاری درباری هنر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف پژوهش این است با مطالعه نقش مایه دومین شاه قاجار در آثار هنر معاصر ایران، پیوست یا گسست آنها را از هنجارهای تصویری پیکرنگاری درباری قاجار مشخص کنیم تا با تحلیل آنها درباره دلایل ایجاد این گرایش سخن گوییم و سیاق کاری هنرمندان را ارزیابی کنیم. روش پژوهش، تحلیلی-تطبیقی است. به طورکلی مطالعه هنجارهای تصویری قاجار و آثار هنرمندان پیشکسوت و معاصران بر اساس آن، نشان می دهد پیشکسوتان مانند آغداشلو و بنی اسدی با ادامه دادن فرم های رؤیت پذیر شاهان و گفتمان پیکرنگاری درباری قاجار به دنبال گفتمان هویتی با تفسیری نو در نقاشی معاصر هستند. در آثار آغداشلو رویکرد انتقادی هم دیده می شود. هنرمندان معاصر مانند سعید خضایی با ارائه نگاهی نو بر فرم های رؤیت پذیر نقش مایه فتحعلی شاه قاجار از یک سو، با تأکید بر نقش شاهان قاجار و استفاده از آن به سمت جریانی پیش می روند که در بعضی از آثار تبعیت از فرم های رؤیت پذیر موجد سلطنت دوره قاجار را بر نمی تابند و با رویکردی انتقادی هر چه بیشتر از آن می گسلند. افزون برآن، تمایل به جهانی شدنِ ایرانی شدن درگیر با مسائل اجتماعی مطرح در سطح جهان، خواست برخی هنرمندان مانند حامدصدرارحامی را در دوره معاصر به سمت دوره قاجار متمایل می کند. می توان از پیشگامان آثار آغداشلو و از معاصرین اثر سعید خضایی را از نظر سبکی و محتوایی تأمل برانگیزتر ارزیابی کرد. 
۳۸.

گفتمان کاوی انتقادی نشان های ملی دوره قاجار و جمهوری اسلامی ایران بر اساس آرای ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشان ملی ایران گفتمان کاوی گفتمان انقلاب اسلامی گفتمان سلطنت گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۶
هدف پژوهش این است که به تحلیل گفتمان های فراخوانده توسط دو نشان قاجار و جمهوری اسلامی بپردازد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و رویکرد گفتمان کاوی انتقادی است. گفتمان های فراخوانده توسط نشان شیر وخورشید گفتمان پدرمیراثی، سلطنتی و هویت ملی بر اساس گذشته تاریخی هستند. شیر وخورشید را می توان بُعد بصریِ جذب کننده گفتمان مذهبی هم دانست. بدین ترتیب با جلوه گری این نشان در مطبوعات، نشریات و سایر رسانه ها هر نشانی که نشان دهنده یا بُعد بصری گفتمانِ دیگر اقلیت های مذهبی باشد به حاشیه رانده می شود. نشان جمهوری اسلامی گویای گفتمان انقلاب اسلامی و آرمان های سنت گرای ایدئولوژیک است . گفتمان انقلاب اسلامی در واکنش به مدرنیسم مطلقه پهلوی پدیدار شد و دربردارنده راهبرد ها و منازعه خواهی هایی چون  مبارزه طبقاتی، استثمارزدایی، مبارزه با امپریالیسم و استعمار بود. این گفتمان در میدان قدرتی قرار داشت که در مقابلِ گفتمان شرق شناسی و خاورمیانه که برساخته غربی ها بود، مقاومت می کرد. تفاوت های نشان ها به منزله بخشی از گفتمان یا جلوه بصری یک گفتمان ممکن است به شیوه خاص اجرای ِآن جلوه بصری برگردد یا اینکه به گرایش سیاسی خاصی تعبیر شود. مقایسه دو نشان قاجار و جمهوری اسلامی به منزله جلوه بصری دو گفتمان متفاوت، تفاوت آن ها در فراخوانی نوع حاکمیتی متفاوت را نشان می دهد. درواقع، هر دوره ای گفتمان غالبی دارد که نظام حقیقت خود را به وجود می آورد. در مرکز نظام حقیقت یکی گفتمان سلطنت گرا و در دیگری گفتمان انقلاب اسلامی با تمرکز بر دین اسلام و حاکمیت مطلق الله قرار می گیرد.
۳۹.

Image, Time, and Photography Based on Heidegger’s Kant and the Problem of Metaphysics(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Image Time Synthesis schema photography

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۱
In Kant and the Problem of Metaphysics (KPM), Heidegger shows how the initial image-making power of the imagination is pictorial in the pure image of time. He further clarifies the recognized link between the syntheses and the time-visualizing power of images which is pictorial formative power, which can visualize time. The three syntheses of imagination are replaced with the modes of existence of Dasein. Three kinds of photographs resemble the images produced when the transcendental imagination functions as Dasein. We can address the ways to visualize time by considering Dasein with a photographic preoccupation through 1. A possible look in the form of presentation (a photograph shows an immediate look of a house or person as intuitable this-here); 2. An immediate look of the thing, house, or deceased person, as well as a copy or its reproduction as a death mask; and, 3. The manner of contemplation of a likeness is an immediate look of a being present in the form of representation.
۴۰.

مطالعه تطبیقی ویژگی های هزار و یکشب صنیع الملک و وجوه خاص سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صنیع الملک نقاشی دوره قاجار هزار و یکشب ویژگی های سینمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۳
نقاشی های هزار و یکشب از ممتازترین آثار هنری ایران در تمام دوران قاجار است. این مجموعه به دست صنیع الملک و شاگردانش به عرصه تصویر درآمد و دارای ویژگی هایی است که آن را از دیگر مجموعه های مشابه در سایر ادوار تاریخی هنر ایران متمایز می کند. در این مطالعه با روش تطبیقی - تحلیلی به بررسی وجوه خاص هزار و یکشب با سینما پرداخته شده است. با این تعبیر به این مجموعه با برشمری و تحلیل این ویژگی ها از زاویه دیگری نگریسته شده است. واقع گرانمایی، چینش صحنه ها، کادر بندی، ترکیب بندی، زمان و پویایی، شخصیت پردازی، طرح داستان مصور، روایتگری و نقطه اوج، مراحل سه گانه پیش تولید، تولید و پس تولید، پیوند نوشته و تصویر، ارتباط اقتباس و منبع آن و نور پردازی از بحث هایی هستند که در قسمت اصلی این مقاله مورد بررسی و قیاس با ویژگی های سینمایی قرار گرفته اند. بین تکنیک های سینمایی و روش هایی که در خلق هزار و یکشب به کار گرفته شده است مشابهت های ظریفی وجود دارد. این مشابهت ها میل به تحرک و پویایی در تصاویر نقاشی ایران را در این بازه زمانی نشان می دهد. همچنین به چگونگی فراتر رفتن صنیع الملک از رسانه نقاشی در این مجموعه و وجود ظرفیت برای ورود تصاویر متحرک می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان