ایرج داداشی

ایرج داداشی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۶ مورد.
۱.

بررسی سیر تحول کارکردهای تزئین در رویکردهای مطالعاتی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر اسلامی تاریخ نگاری رویکردهای مطالعاتی هنر اسلامی کارکرد تزئین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 183 تعداد دانلود : 440
اشکال و نقوش تزئینی به کار رفته در مصنوعات و بناهای سرزمین های اسلامی، در سه سده اخیر محل توجه شرق شناسان، باستان شناسان و تاریخ نگاران بوده اند. شیوه مواجهه با کارکردهای تزئینات، همواره نقش مهمی در جهت دهی به مسیر مطالعات هنر اسلامی داشته است. این پژوهش، سیر تحول رویکردها به تزئینات اسلامی با تأکید بر دگرگونی نگرش به «کارکرد» تزئین در سه سده اخیر را بررسی می کند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است: در پژوهش های انجام گرفته پیرامون فرهنگ مادیِ سرزمین های اسلامی، سیر تکوین کارکردهای تاریخ هنری و معنای تزئینات چه بوده است؟ روش انجام پژوهش، توصیفی  تحلیلی و جمع آوری اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای است. برای پاسخگویی به پرسش تحقیق، مطالعات تزئین به چهار گروه رویکرد اکتشافی   گونه شناختی، تاریخی آغازین (تاریخی  سبک شناسانه)، رویکردهای جهانشمول، و تاریخی متأخر ( زمینه محور  فرهنگی) تقسیم شدند و کارکردهای منتسب به تزئینات در هر یک از این رویکردها مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه پژوهش، بیانگر تنوع دیدگاه ها و سیر تحولی است که در بازشناخت کارکردهای تزئین رخ داده است. در رویکرد نخست، کارکرد فرمی ارجح بوده و تزئین، نشانگر ویژگی های قومی، نژادی، روح شرقی یا عنصری برای بیان بصری دین جدید است. همزمان، کارکرد زیباشناسانه یا تلقی صفاتی نظیر نمادین یا شهودوار را برای تزئینات شاهدیم. در رویکرد تاریخی آغازین، غالباً تزئین در حکم نماد یا عنصری معنادار تلقی می شود و این رویکرد، آغازگر تأملاتی در باب کشف معنا و بررسی زمینه های تاریخی و فرهنگی تزئینات است. رویکردهای جهانشمول به دو حوزه متمایز تقسیم می شوند، کلیت نقوش تزئینی در حوزه مطالعات فراتاریخی، کارکردی فرامادی دارد و نمادِ الوهیت و توحید است؛ در حوزه مطالعات روانشناسانه، کارکرد تزئین و اثرات آن بر رفتار، انتخاب و حالات روانی انسانی موردتوجه قرار می گیرد. با شکل گیری رویکرد تاریخی متأخر در نیمه دوم سده بیستم ، شاهد تمرکز بر ادراک و خوانش مخاطب از نقوش تزئینی و تمرکز بر کارکردهای معنایی و زیباشناسانه تزئین برمبنای حوزه های زبان شناسی هستیم. هم چنین بر بستر و بافت پیدایش فرم تزئینی تأکید شده و اغلب، تزئین به منزله نشانه فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است.
۲.

چگونگی صورت و معنای رقم نگارگران در «مرقع گلشن» (مطالعه موردی پنج نگاره مرقوم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رقم در نگارگری نگارگری گورکانی مرقع گلشن خوانش تصویر گونتر کرس و تئو ون لیوون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 147 تعداد دانلود : 887
بیان مسئله: با نگاه به تحولات نگارگری در ایران شاهد رواج رقم نگارگر یا درج نام و نشان وی از دوران تیموری در ایران و سرزمین های متأثر از فرهنگ پارسی همچون هند گورکانی هستیم. از میان آثار این دوران، «مرقع گلشن» به دلیل نظارت مستقیم جهانگیرشاه (گورکانی) در گردآوری قطعات، از دو جنبه تعداد آثار مرقوم و شیوه رقم زنی متفاوت با مکتب اصفهان، جایگاه ویژه ای دارد. سؤال اصلی این است که در مرقع گلشن و در بستر فرهنگی دوران جهانگیرشاه، نگارگران به کدام صورت و در چه ساختار ترکیب بندی رقم یا امضای خویش را نگاشته و در فرم رقم آنان چه معانی ای مستتر است؟هدف: شناخت شیوه قرارگیری رقم در نگاره های مرقع گلشن به لحاظ صوری و ساختاری و کشف معانی پنهان آن؛ ازجمله آشکار کردن ارتباط میان نحوه ترکیب بندی رقم در اثر، با انگیزه نگارگر در بازنمود موقعیت اجتماعی خویش و برقراری روابط تعاملی (بینافردی) با بیننده به واسطه شیوه رقم زنی است.روش پژوهش: در پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و مشاهده مستقیم نگاره ها و حاشیه های مرقوم در مرقع گلشن، اطلاعات گردآوری؛ سپس پنج نمونه غیرتصادفی از آثار مرقوم انتخاب و هر یک متناسب با اهداف پژوهش به روش خوانش تصویری بر پایه سه فرانقش ترکیبی، بازنمودی و تعاملی، تحلیل شد.یافته ها: در بررسی نگاره های مرقوم سه نتیجه حاصل گردید: ابتدا پنج الگوی ترکیب بندی به لحاظ ساختاری در رقم نگاره های مرقع مشخص شد؛ دوم ارتباط روایی و مفهومی میان نحوه ترکیب بندی و محتوا کلامی رقم ها با جایگاه اجتماعی نگارگران در دربار و نسبت آنان با تولید مرقع نمایان شد و در نهایت، با مشاهده طرز چینش رقم نگاره ها در زاویه، فاصله و اندازه متفاوت، انگیزه نگارگران در تعامل با بیننده آشکار گردید.
۳.

چگونگی تکوین هنر و صناعت نزد عبرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صناعات عبرانیان هنر مقدس تورات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 191 تعداد دانلود : 821
در جوامع سنتی میان هنرور و پیشه ور تفاوتی وجود نداشته است و این تفاوت امری امروزی است. فعالیت های بشر در جامعه سنتی امری منبعث از اصول تلقی می شده است. به همین دلیل فعالیت های بشری به امری استحاله یافته مبدل می شدند و خصلتی مقدس به خود می گرفتند. جامعه یهود تا قبل از دوره مدرن از جوامع سنتی تلقی می شده. مانند دیگر جوامع سنتی، محور زندگی آنان آموزه های وحیانی(تورات و تلمود) بوده است. از جمله آنها مفهوم صنعت و پیشه است. مسئله پژوهش حاضر بررسی چگونگی تکوین هنر و صناعت در سنت یهود است. سوالات پژوهش: صناعات در جامعه عبرانی چگونه تکوین یافته اند؟ صناعات چه اهمیتی در دین یهود دارند؟ پیشه ها چه آداب معنوی دارند؟ پژوهش پیش رو با رجوع به منابع مرتبط و به ویژه متون سنتی و نیز مقدس یهود به گردآوری و تدوین و دسته بندی مطالب می پردازد، سپس با تحلیل و تفسیر و تشریح یافته های گردآوری شده به استنباط و استنتاج می پردازد. هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تکوین هنر و صناعت نزد عبرانیان است. نتایج نشان می دهد که پیشه ها در دین یهود خاستگاه الهی و وحیانی دارند. داشتن کار و پیشه بسیار مورد تاکید است. پیشه ها دارای آدابی هستند که فرد باید آنرا رعایت کند.
۴.

تحلیل نقش نمادین گل و مرغ به روش اسطوره شناسی زیلبر و با مصداق های هنری دورره صفویه تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت سازی گل مرغ اسطوره شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 343 تعداد دانلود : 598
ذات هنرهای اسلامی و به تبع آن نقاشی اسلامی- ایرانی است که گل و مرغ، قسمت کوچکی از آن به حساب می آید. این ویژگی مشتق شده از جهان بینی و ایدلولوژی دین اسلام بوده و منشاء خلاقیت هنری آن دارای یک نظام پیش متنی بازنمودی است. روایت گل و مرغ با روش آیکونولوژی پانوفسکی قابل تحلیل بود. امّا در اینجا با نقش مایه ای مواجهیم که واضحاً به یک داستان یا واقعه ی خاص نمی پردازد. بنابراین تحلیل محتوای اثر در این گام باید به شکلی روشمند و نظام مند انجام شود. در این نوشتار شیوه ای از به کارگیری روش اسطوره شناسی ژیلبر دوران مد نظر نگارنده است. ذات هنرهای اسلامی و به تبع آن نقاشی اسلامی- ایرانی که گل و مرغ قسمت کوچکی از آن به حساب می آید. که مشتق شده از جهان بینی و ایدلولوژی دین اسلام بوده و منشاء خلاقیت هنری آن دارای یک نظام پیش متنی بازنمودی است. و ریشه های آن را می توان در کهن الگوها، اساطیر و ادبیات عارفانه- عاشقانه ایران جست. در مواجهه مکرر پرنده و درخت چرخه ای را بنیان می نهند که پیوسته می آفریند و تعالی می دهد. در پس هر دیدار پرنده و درخت، قوه یا نیرویی نهفته است که به آفرینشی نو منجر می شود. پس، مضمون کهن الگوی پرنده و درخت همانا "آفرینش نو" است. اهداف پژوهش : 1.بررسی تحلیل نقش نمادین گل و مرغ به روش اسطوره شناسی ژیلبر. 2.بررسی نقش نمادین گل و مرغ در دوره صفویه تا قاجار. سؤالات پژوهش : 1.نقش نمادین گل و مرغ به روش اسطوره شناسی ژیلبر چگونه است؟ 2.نقش نمادین گل و مرغ در دوره صفویه تا قاجار چگونه است؟
۵.

نسبت هنر سنتی و صنایع دستی از دیدگاه سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت سنت گرایان هنر سنتی صنایع دستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 401 تعداد دانلود : 214
در هر تمدنی با هنری مواجه هستیم که همچون آینه ای بازتاب دهنده دین، آداب و ... است. در دوران معاصر، جریان فکری که هنر در تمدن سنتی را مورد توجه و بازشناسی مجدد قرار داد، مکتب سنت گرایی است. به پیروان این سبک فکری، سنت گرایان می گویند. در اندیشه سنت گرایان، هنر در تمدن سنتی، که هیچ امری در آن خارج از محدوده سنت که با حقیقت الهی هم راستا است، حق موجودیت ندارد، دارای تعاریف مختص به خود است که به آن "هنر سنتی" می گویند. از طرفی، ما در پیشینه تمدنی خود، با صنایع دستی روبه رو هستیم که فعالیتی تولیدی با تکیه بر نیروی دست است و در تعریف رایج، هنر محسوب نمی شود. برای آنکه صنایع دستی در حیطه هنر جای گیرد، با مسائلی مواجه خواهیم شد که می توان به شأن خلاقیت این هنر دستی، کاربردی بودن، آمیختگی آن با زندگی روزمره و موارد دیگر موجود در این هنر اشاره نمود. با توجه به معنایی که سنت گرایان در جامعه مدرن و سنتی نسبت به هنر قائل هستند، می توان از آن برای ارزیابی شأن هنری صنایع دستی بهره برد. در این راستا با این پرسش روبه رو می شویم که از منظر سنت گرایان چه نسبتی میان هنر سنتی و صنایع دستی موجود است؟ روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی و تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و فیش برداری است. در این مقاله با مقایسه مفهوم هنر سنتی و ویژگی های آن با مفهوم صنایع دستی و ویژگی های مرتبط با آن از اندیشه سنت گرایان، به این نتیجه دست خواهیم یافت که صنایع دستی در چارچوب مفهوم هنر سنتی جای دارد و مشخصه های هنر سنتی در صنایع دستی آشکار هستند و صنایع دستی، یکی از بارزترین نمودهای هنر سنتی محسوب می شود. به همین دلیل، اشکالاتی که در تفکر مدرن بر بینش و هنر سنتی وارد می شوند، قابل رفع خواهند بود.
۶.

بازجست عناصر تصویری مشترک عرفان شیعی در هنر نگارگری و معماری (نمونه: نگاره «اولین سخنرانی امام حسن(ع) درباره شناخت امام معصوم»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگاره سخنرانی امام حسن (ع) مفاهیم عرفانی شیعی نگارگری دوره صفوی معماری صفوی احسن الکبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 201 تعداد دانلود : 968
نگارگری به عنوان یکی از جلوه های هنراسلامی، سیر تحول معنوی خود را از فرهنگ حاکم برجامعه گرفته و در بخشی از آثار  با اتکاء به هندسه معماری اسلامی فضایی متناسب با آن معانی ایجاد نموده است. از آنجایی که نگارگران به طور معمول و متناسب با موضوع آثار خود از فضاها و تزیینات واقعی وعینی موجود در معماری زمان خویش برای طراحی آثارشان بهره برده اند، لذا کشف و تاویل معانی آنها می تواند تاثیر شگرف آموزش های معنوی را بر ابعاد مختلف زندگی آن دوره نشان دهد. متن حاضر نیز با هدف شناسایی چگونگی بازتاب عناصر معماری در نگارگری انجام شده و بدین منظور مشترکات ساختاری و مفهومی نگاره «اولین سخنرانی امام حسن(ع) درباره شناخت امام معصوم» و معماری دوره صفویه مورد بررسی قرار گرفته، تا عوامل موثر بر کاربرد آنها و همچنین مفاهیم و ماهیت باطنی نهفته در آن ها مشخص شود. بر این اساس مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش ها است که مهم ترین فضاها و تزیینات واقعی موجود در معماری که در طراحی نگاره مورد پژوهش بکار رفته اند، کدامند؟ آیا ارتباطی میان کاربرد این عناصر ساختاری با مفاهیم عرفانی شیعی دوره صفویه بازتاب یافته در نگاره  وجود دارد؟ بنابراین پژوهش حاضر بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی با رویکرد تفسیری و تطبیقی انجام شده و اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای- اسنادی گردآوری شده است. نتایج پژوهش علاوه بر اینکه بر انطباق و پیوند ساختاری و مفهومی نقوش هندسی این نگاره با تزیینات و فضاهای معماری بناهای هم عصر آن تاکید دارند، مبین این امر هستند که نگاره با توجه به مفاهیم عمیق عرفانی نهفته در اعداد، نقوش هندسی و رنگ هایی که در تزیینات و فضاهای آن بکار رفته است، مفاهیمی از مذهب تشیع را به صورت نمادین به نمایش گذاشته است.   
۷.

بررسی نوشته های «نفرینی» در کتیبه های شاهی ایلامی

کلید واژه ها: نفرین تحذیر کتیبه های شاهی ایلامی میانه ایلامی نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 89 تعداد دانلود : 482
این پژوهش به بررسی «نفرین» در کتیبه های شاهی ایلامی، در ارتباط با حفاظت از «نام» و یک موقعیت سیاسی ویژه، می پردازد. به طور کلی نفرین ها شرطی را مطرح می کنند که در صورت نادیده گرفته شدن، به فعلیت درآمده و از عاملی انسانی یا عمدتاً غیرانسانی می خواهند تا فرد خطاکار را مجازات کند. بررسی نمونه های موجود در کتیبه های مورد نظر این مسئله را روشن می کند که «نفرین»، ابزاری با کارکردی دوگانه، نخست به منظور حفظ «نام» پادشاه و شهبانو به کار می رفت. «نام» در حوزه معنایی وسیع خود «فرزند» و «ادامه نسل» را نیز شامل می شد. در واقع، این پژوهش نشان می دهد که پادشاه چگونه در قالب «نفرین» از خدایان می خواهد تا افزون بر نام خود، نسل شاهی را نیز از گزند حفظ کنند. کاربرد دیگر آن است که در شرایط بغرنج سیاسی، نمونه ویژه ای از نفرین مورد استفاده قرار گرفته است تا موقعیت شاه را همچنان پابرجا نشان دهد. از آنجا که تا کنون کمتر به مسئله نفرین در کتیبه های شاهی ایلامی پرداخته شده، این مطالعه گامی است به سوی پر کردن جای خالی چنین پژوهشی در حوزه ایران شناسی. این پژوهش، با رویکرد زبانی-تاریخی، به صورت کتاب خانه ای و بر اساس مجموعه کتیبه های شاهی منتشرشده، انجام شده است.
۸.

الگوهای تکثیر نمادها و نشانه های هنری (سیستم های نشانه ای) با رویکردی سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم های پیچیده سیستم های نشانه ای راهبردهای تکثیر مم شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 587 تعداد دانلود : 610
رویکرد سیستمی فقط شامل ارگانیسم های زنده نبوده و طیف وسیعی از سیستم های فرهنگی مانند زبان و همچنین رفتارهای اجتماعی در جوامع انسانی را نیز شامل می شود، پژوهش های بینارشته ای گسترده ای در حوزه علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی با هدف استفاده از الگوهای رفتاری سیستم های زنده، برای مطالعه الگوی تحولات در سطح عناصر فرهنگی انجام شده است، که نشان می دهد سیستم های پیچیده در ابعادی کلان دارای الگوها و رفتارهای مشابهی هستند. پیرو چنین پژوهش هایی، در این مقاله نیز با رویکردی سیستمی به روش پژوهش های کیفی، ابتدا به تحلیل مشابهت ها و تفاوت های الگوهای تکثیر در سطح زیستی با چگونگی تکثیر و نشر عناصر اطلاعاتی/ معنایی در سطح فرهنگی پرداخته، سپس به تعمیم نتایج آن در سطح سیستم های نشانه ای – با تاکید بر نمادها و نشانه های هنری - در دو بُعد معنایی و ریختی می پردازیم. در این پژوهش مشاهده می شود که ویژگی های دو راهبرد تکثیر در طبیعت به نام r-selection و k-selection در بُعدی کلان در چگونگی تکثیر نمادها و نشانه های هنری در سطح فرهنگی نیز قابل تعمیم است، گرچه در جزییات تفاوت های آشکاری نیز وجود دارد. در نظر گرفتن چنین شباهت هایی در چگونگی الگوهای تکثیر می تواند با زاویه دیدی بینارشته ای و متفاوت از تحلیل های رایج، منجر به درکی متفاوت از چرایی برخی تحولات در میزان تکثیر و توسعه سیستم های نشانه ای در سطح جوامع مختلف شود.
۹.

هنر و صناعت صفوی از منظر مشائیان (با تأکید بر نظریه میرفندرسکی در رساله صناعیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر صناعت صفویه مشائیان میرفندرسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 959 تعداد دانلود : 203
در دوره حکومت صفویه (907-1135ه.ق) هنر و صنایع وارد مرحله ای جدید از شکوفایی شد. با این حال هنرهای مختلف در این دوره تاریخی، فراز و فرودهای زیادی را تجربه کردند. این تحول از نگاه فلاسفه این زمان دور نماد و هر یک به بررسی این تغییرات و علل بنیادی آن پرداخته اند؛ لذا بررسی دیدگاه آنها درباره هنر و صنایع این دوره قابل تأمل است. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که از نظر فلاسفه مشائی بقای اثر هنری با اندیشه پسِ پُشتِ آن و جاودانگی نام هنرمند با دانایی، خیالپردازی و توانایی در صورت پردازی معنا ممکن است. در این دوره تاریخی  هنر به عنوان فضیلت، وجه مشترک همه افراد جامعه بدون توجه به طبقه آنهاست. در ایران اصل وظیفه شهریاران، حفاظت از ملک، دین، بسامانی سرزمین و نیل آن به سوی سعادت، تعالی و گسترش عدالت است. تعالی و تدانی امور سرزمین از جمله درستی انجام امور توسط پیشه وران تحت تاثیر عملکرد و تفکر شهریار صاحب فره یا شهریار است. میرفندرسکی در رساله صناعیه مدعی صناعت رو به زوال و کم فروغ شدن اشتداد آن است؛ به این معنا که شهریاران صفوی دچار خطا و اشتباه شده، فره خود را از دست داده و ظلم شان فراگیر شده است. یکی از مهم ترین عوامل نیل جامعه به سعادت؛ تفکر، خلاقیت، پشت کار و دوری از تن آسایی در کار بر مبنای نیاز زیر نظر حاکم حکیم است. اهداف پژوهش بررسی هنر و صناعت صفوی از منظر مشائیان؛ بررسی و مقایسه هنر دوران صفوری با نظریه میرفندرسکی. سؤالات پژوهش هنر و صناعت صفوی از منظر مشائیان چگونه است؟ هنر دوران صفوری براساس نظریه میرفندرسکی چگونه است؟
۱۰.

روایت شناسی دیداری: روایتگری در تصاویر ایستا (نقاشی) از منظر تاریخ هنر و روایت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمانمندی روایت شناسی دیداری آناکرونی تصاویر منفرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 861 تعداد دانلود : 94
تمایز رسانه زبانی و بصری، پارادایمی است که نخستین بار توسط لسینگ در تاریخ هنر مطرح شد. ماهیت زمان بنیاد شعر در بیان متوالی رویدادها و ماهیت مکان بنیاد نقاشی در توصیف هم زمان پدیده ها، هنوز موجب اختلاف نظر روایت شناسان زبانی و مورخین هنر در داستان  تصاویر منفرد است. این پژوهش به روشی توصیفی-  تحلیلی و گردآوری داده های اسنادی، با هدف بررسی شیوه های بازنمایی زمان روایی در تصاویر منفرد (نقاشی)، سعی دارد به این دو پرسش پاسخ دهد: آیا تصاویر فقط لحظه ای واحد از یک رویداد را باز می نمایانند؟ آیا در مقایسه با داستان  زبانی، داستان  بصری فاقد معیارهای اصلی روایت است؟ در نتیجه پژوهش حاضر با تمرکز بر عناصر سازنده روایت و تطبیق معیارهای اصلی تعریف روایت در رسانه زبانی و دیداری بروی یک نمونه مطالعاتی، ثانیاً با طرح نظریه های ادراکی درباب زمان و حرکت در تصاویر منفرد، و با تأکید بر استقلال زبان بصری و نقش بیننده در فرآیند ادراکی، نشان می دهد میان معیارهای اصلی تعریف روایت به ویژه عنصر «زمان» در روایت زبانی و روایت دیداری تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین آثار تصویری بنابر ماهیت خود، مقوله زمان روایی رویداد را به طریقی متفاوت با فرآورده های زبانی بازنمایی می کنند. 
۱۱.

واکاوی حکمت نوریه در فصّ یوسفی در نسبت با مفهوم خیال نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت نوریه حضرت مثال و مفهوم خیال عالم لاهوت و ناسوت وحدت در کثرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 607 تعداد دانلود : 756
در نگرش ابن عربی، نور در مقام اسمی از اسامی حضرت حقّ، با ضیاء خود به مراتب هستی، مُظهر اشیاء و موجودات در عرصه عالم امکان می گردد، در این راستا هر موجودی بنا به احکام مرتبه وجودی اش در جایگاه سایه این نور با صاحب سایه، کیفیتی از وجود را بنا بر اصل تجلی وجودی حضرت حقّ در مرتبه اسماء و صفات تجربه می کند که رمز ادراک آن به واسطه حکمت نوریّه و علم یافتن به صور مرتبه مثال امکان پذیر می شود. سرانجام نتیجه حاصل شده این است؛ همان گونه که خیال انسانی به عنوان برزخ میان عالمِ روح و جسم نیازمند تأویل است؛ خیال منفصل در مرتبه برزخ میان عالمِ لاهوت و ناسوت که محل اجتماع ارواح ملکوتی و اجسام لطیف از عالم ماده است نیز به تأویل احتیاج دارد و در این راستا عرصه هستی در مرتبه خیال مطلق و کثرت سایه های حضرت حقّ، نیازمند تأویل به سوی مرتبه احدیت ذات است و علم یافتن به این شیوه نگریستن به هستی تنها توسط حکمت نوریّه دریافت می گردد که به عقیده ابن عربی، صورت کامل آن نزد حضرت رسول(ص) در مرتبه یوسف محمدی به ودیعه نهاده شده است. روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی _ تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
۱۲.

اشه در مفهوم اکمال و ارتباط آن با هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اَشَه اکمال فرشگرد هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 623 تعداد دانلود : 421
دوران تاریخ ایرانِ پیش از ورود اسلام، از لحاظ معرفت شناسی عمدتا" تحت فراروایتی بنام کیش مزدیسنا قرار دارد که بر تمام شئون زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن سایه افکنده است. برمبنای دکترین کیش مزدیسنا که بر هفت پایه "یکتایی اهورامزدا، پیامبری اشوزرتشت، پیرویِ از اشه، داشتنِ اندیشه، گفتار و کردارِ نیک، آزادی ِگزینشِ راه، پاداشِ کارِنیک و کیفرِ کارِزشت، جاودانیِ روان و رستاخیز" استوار است؛ خداوند جان و خرد، جهان را براساس هنجاری به نام اشه آفریده که بر تمام هستی حاکم است؛ حقیقتی محیط بر کیش زرتشت و حتی حکمت پیشازرتشتی، که درهمه مراتب؛ جهان هستی را به سوی کمال و رسیدن به اصل و مبدأ خلقت هدایت می نماید. از یک سو آفرینش اثر هنری در خلاء صورت نمی گیرد و در تعریف سنتی آن به کمال رساندن نفس خویش و به تبع آن نفس غیر است و ازسویی دیگر در هنر ایران؛ براساس جهان بینی پیشینیان که متکّی بر آموزه های یکتاپرستانه و خردمندانه بوده است ، فعل خلاق هنرمند، در طول فعل خلاق الهی و دقیقاً بر همان نحو، مبتنی بر نظم و اکمال لایق هر شیء است و هنرمند به دلیل دیالکتیک خرد خود با خرد مینوی است که از حقایق جهان مینوی آگاهی یافته و در فعل آفرینش هنری، به هر چیزی کمال لایق آن را می بخشد. این پژوهش ضمن بررسی و تفسیر ساده متون؛ با عنایت به بنیان های آموزه مزدایی و استفاده از منابع مکتوب و روش اسنادی و تحلیل و تفسیر متناسب این آموزه، رابطه اشه و اکمال را مورد بررسی قرار داده است. لذا ضمنِ تحلیلِ معنایی واژه اشه در متون مزدایی و پیشامزدایی؛ حضور مفاهیم هنر و زیبایی، تکامل، پویایی و حرکت؛ همچنین نظم و تعادل بررسی می گردد.
۱۳.

بازتاب نمودهای فرهنگی در نظام ساختاری و نقوش پوشاک مردان جامعه عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ باور های دینی پوشاک نقوش جامعه عشایری ایل بختیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 101 تعداد دانلود : 975
پوشاک با توجه به جنبه حفاظتی اش یکی از اساسی ترین نیاز های بشر محسوب می گردد، اما علی رغم این هدف مشترک در میان جوامع گوناگون راهکار های مشترک در شکل دهی به آن صورت نگرفته است و نمی توان دو جامعه ای را یافت که از این منظر نظام مشابهی را پیروی نمایند. در این میان پوشاک عشایری به عنوان نمونه ای از هنر قومی، دارای نظام ساختاری و نقوش منحصر به فردی است که پایداری خود را بعد از گذر سالیان متمادی حفظ نموده است و امکان مطالعه در لایه های پنهان آن را میسر می سازد. بنابراین شناسایی چگونگی بازتاب فرهنگ در نظام ساختاری، شکل و نقش پوشاک عشایری مساله اصلی تحقیق حاضر است. از این رو با هدف شناسایی رابطه بین اعتقادهای دینی- مذهبی با نظام ساختاری پوشاک و بازتاب مؤلفه های فرهنگی- تجسمی در قالب نقوش پوشاک، سوال اصلی مطرح شده این بود که فرهنگ چه نقشی در شکل دهی به ساختار، نقش و رنگ پوشاک عشایری دارد؟ در این تحقیق از روش انسان شناسی کارکردگرا با هدفی کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی استفاده شد و اطلاعات لازم از طریق منابع کتابخانه ای و روش میدانی با ابزار های اصلی فیش برداری و مشاهده مشارکتی کسب گردید. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش بر حسب رویکرد کیفی اتخاذ شده مبتنی بر تحلیل یافته های متنی، تصویری و اسنادی است که تحلیل محتوای مربوط به سه بخش سرپوش، پاپوش و تن پوش مردان بختیاری به عنوان نمونه مورد مطالعه از زوایای رنگ، شکل و نقش مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که شکل گیری پوشاک مردان بختیاری ریشه در اعتقاد های مذهبی و اسطوره ای آنها دارد و در میان آنها نشانه هایی از آیین های مهرپرستی و و زرتشتی همچنان پابرجاست. در نهایت طراحی هماهنگ با شیوه زندگی عشایری، ارتباط نظام ساختاری پوشاک با عقاید مذهبی و جایگاه ماورایی آن از مهم ترین دلایل پایداری شکل و نقش پوشاک مردان بختیاری است.
۱۴.

جایگاه آیین ها در درمان بیماری ها با مقایسه آرای مالینوفسکی و الیاده دربارۀ ماهیت و کارکرد آیین (مطالعۀ موردی: آیین زار در هرمزگان و خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیین زار آیین های درمانی اسطوره الیاده دین مالینوفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 454 تعداد دانلود : 734
اکثر صاحب نظران حوزه آیین معتقدند که آیین پدیده ای است که تا آن را نبینند نمی توانند بشناسند. بسیاری از آیین ها عناصر تشکیل دهنده مشترکی دارند، اما در کارکرد و اهدافی که دارند از هم متمایز می شوند. گونه ای از آیین ها که در بسیاری از فرهنگ ها با ادیان مختلف نقش پررنگی در زندگی انسان بازی می کنند، آیین های درمانی هستند. از آنجا که در روند مطالعه درمان های آیینی که توسط دین پژوهان، مردم شناسان و انسان شناسان انجام می پذیرد، انسان و نیازهایش و به طور ویژه در پدیده درمانی، قضیه شفا و شفایابی مطرح است، همه ابعاد پژوهش پیرامون انسان دور می زند. بدین جهت این مقاله دو موضع عمده در این بحث را از منظر علم گرایان به نمایندگی مالینوفسکی و دین پژوهان با محوریت الیاده مطالعه می دهد. در روند این مطالعه به این احتمال نزدیک می شویم که انسان زیستی و انسان دینی در لحظات بحرانی در موقعیتی قرار می گیرند که بر هم منطبق می شوند؛ یعنی موقعیت آیینی که در آن به رفع بحران ها مبادرت می ورزند. روش پژوهش میدانی، اسنادی و توصیفی-تحلیلی است. در بخش میدانی به مشاهده مستقیم آیین درمانی زار و همچنین مصاحبه با برگزارکنندگان و مطلعان بومی در این زمینه پرداخته شده است. در بخش اسنادی نیز کتاب ها، مقالات و فیلم های مستند فارسی و لاتین مرتبط با موضوع بررسی شده اند.
۱۵.

مبانی هستی شناختی رمزپردازی در حکمت متعالیه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه مبانی وجودشناختی مبانی هستی شناختی تمثیل رمز رمزپردازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 310 تعداد دانلود : 553
رمزپردازی از روش هایی است که در فرهنگ و تمدن های مختلف برای انتقال معانی مختلفی نظیر معانی متافیزیکی مورد استفاده قرار گرفته و در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی نیز دارای سابقه بوده است. در حکمت اشراقی سهروردی و هم چنین تعالیم عرفا می توان رمزپردازی را به شکل گسترده ای مشاهده کرد. با توجه به این که شیوه رمزپردازی مبتنی بر نوعی هستی شناسی خاص است؛ لذا این پژوهش در پی یافتن پاسخ این سؤال است که: آیا مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه صدرایی که از مکاتب برجسته در حکمت اسلامی است، با رمزپردازی تناسب دارد و می تواند به عنوان پشتیبان نظری آن قرار گیرد؟ این مبانی کدامند؟ به نظر می رسد مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه به خاطر بررسی های عمیق و دقیق پیرامون وجود، می تواند به عنوان مبنای نظری رمزپردازی قرار گیرد. در این پژوهش به اهم این مبانی مانند اصالت و تشکیک وجود، حمل حقیقت و رقیقت و وجود رابط اشاره شده است که هر یک به نحوی مبیّن رمزپردازی است. این مبانی چارچوبی را فراهم می نمایند که بر اساس آن رمزپردازی دارای بنیانی قوی و عقلانی خواهد بود و هم چنین ملاک و معیاری وجودی را برای ارزیابی و تشخیص رمزپردازی های صحیح و عقلانی در اختیار قرار می دهد.
۱۶.

تحلیل و بررسی سازگاری رمز پردازی با حکمت متعالیه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا حکمت متعالیه رمزپردازی رمز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 627 تعداد دانلود : 697
نگاه رمزی به عالم میراث ارزشمند تمدن های کهن بشری است که در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی نیز جایگاه خاص خود را داشته است. عرفا و حکمای مسلمان همواره از این شیوه برای ارایه تعالیم خود بهره برده اند. رمزپردازی در بین عرفا امری مشهود است و در بین حکما نیز سهروردی را می توان قهرمان این میدان دانست هر چند که قبل از او ابن سینا آغازگر این راه بوده است؛ لذا شایسته تأمل است که مواجهه حکمت متعالیه ملاصدرا از آن جهت که وارث این سنت حکمی است، با رمز و رمزپردازی چگونه است؟ در نوشتار حاضر جهت نیل به این پاسخ به تحلیل و بررسی مبانی و روش حکمت متعالیه صدرایی بویژه روش تأویل و هرمنوتیک می پردازیم. با توجه به شواهد و دلایل موجود روشن می شود که علی رغم اینکه صدرا حکمت خود را همچون سهروردی بصورت رمزی بیان نکرده است اما با توجه به اینکه مبانی فلسفی رمز پردازی سهروردی را، از جمله نظریه تشکیک وجود در هستی شناسی و نظریه عالم مثال و ادراک خیالی در جهان شناسی و معرفت شناسی، اخذ نموده و در فلسفه وجودی خود از آن بهره مند شده است؛ لذا حکمت متعالیه به بهترین وجه قابلیت رمزپردازی را واجد است اما شاید بتوان گفت که روش و مدل رمزپردازی صدرا با روش سهروردی تفاوت دارد بنابراین هم به این روش التفات داشته و آن را می شناخته است و هم از تعابیر رمزی استفاده نموده است، چنانکه عناوین کتب او همه از این قبیل است بنابراین حکمت متعالیه می تواند چارچوب و بنیان نظری رمزپردازی را تأمین نماید.
۱۷.

بررسی مفهوم تشبیه و تنزیه از نگاه محیی الدین ابن عربی و تطبیق آن با فضای نگارگری ایران(قرن 9 و10 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشبیه و تنزیه قرآن و فرقان اسم ظاهر و باطن نگارگری ایرانی _ اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 162 تعداد دانلود : 697
مبانی نظری حاکم بر نگارگری ایرانی به واسطه اندیشه اسلامی و تسلیم شدن در برابر شریعت الهی، مشروط به تعبیر خاصی از سنت تصویری بر پایه تجلیات معنوی گردیده است. بدین علت نگارگر مسلمان در خلق نگاره هایش در نگرشی تنزیهی، هیچ گاه وجود حقّ را قصر نمی کند، بلکه با نگاهی تشبیهی، عالم نگاره را مجلایی از مجال الهی و مظهری از مظاهر حقّ سبحانه می داند. لذا انگیزه این نوشتار؛ بررسی مفهوم تشبیه و تنزیه در شیوه مصورسازی نگارگر ایرانی، با تأکید بر نگرش محیی الدین ابن عربی در خصوص معرفت شناسی این دو واژه است. بر پایه یافته های تحقیق اعتقاد ابن عربی بر این اصل مهم پی ریزی شده که معرفت راستین بر پایه جمع میان تشبیه و تنزیه شکل می گیرد، همچنین سرّ تنزیه روی در اسم باطن حقّ دارد و سرّ تشبیه از احکام اسم ظاهر حقّ سبحانه است، بنابراین زوال حقّ از باطن و صورت های عالم، امکان پذیر نیست و این مفهوم به شیوا ترین بیان در قرآن آمده است و از آن جایی که هنرمند مسلمان به تأسی از مفاهیم معنوی شریعت اسلامی و قرآن دست به آفرینش اثر هنری می زند، و در نگاه ابن عربی قرآن و نگرش اسلامی حاصل اجتماع مفاهیم تشبیهی و تنزیهی است؛ لذا می توان نتیجه گرفت: عناصر تصویری موجود در نگارگری ایرانی _ اسلامی نیز، به گونه ای خاص زبان حقیقتی هستند که در عرصه عمل هنرمند، مبدل به بیانی جهت مصورسازی عالم دو بعدی در هیئت نور واحد می شوند؛ که صفات و نسبت های حقّ را به دور از هر گونه اندیشه برابری کردن با آفرینش الهی؛ به عرصه ظهور می رساند. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی _ تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
۱۸.

افتراق معنای هنر در نگرش سنّتی و مدرن از دیدگاه کوماراسوامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای هنر هنر سنتی هنر مدرن کوماراسوامی هنر برای هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 730 تعداد دانلود : 848
بسیاری از اندیشمندان، هنر را وسیله ای برای ادراک حقیقت می دانند و مجرایی برای رسیدن به عالی ترین شناخت و معرفت قابل حصول بشر و نوعی از معرفت که دست یابی بدان با ابزار و وسایل دیگر محال است. کوماراسوامی از متفکرانی است که با این اندیشه هم رأی است. آناندا کوماراسوامی متفکر و اندیشمند سنّت گرا، مفهوم و معنای هنر را در نوشته های خود موردبحث قرار داده است. آموزه ی «هنر برای هنر»، یکی از مهم ترین مفاهیمی است که آناندا کوماراسوامی بر اساس اصول زیباشناسانه و معناگرایانه ی خویش، به بحث در خصوص آن پرداخته و غایتِ هنر را در نگرش سنّتی تعریف نموده است. این مقاله در نظر دارد آموزه ی هنر برای هنر را از منظر آناندا کوماراسوامی تبیین نماید و با بیان مفهوم هنر از منظر کوماراسوامی وجوه افتراق معنای هنر در نگرش سنّتی و مدرن را مطرح نماید. فرضیات مقاله بر این استوار است که از منظر کوماراسوامی هنر در نگرش سنّتی، غایتی غیر از خودش دارد و به نفی غایت هنر برای هنر که اساس تفکر در هنر مدرن است می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است هنر برای کوماراسوامی رهنمون مخاطب برای غایتی دیگر بر مبنای فعل عقل است و به مثابه ی وسیله ا ست که این امر را تسهیل می نماید. کوماراسوامی هنر را تجسّم فرم از پیش تصوّر شده در قالب مادّی می داند و آن را در سیطره ی سنّت در خدمت غایات معنایی و کارکردی می شمارد. در مقابل آن، از آثار و تبعات شعار «هنر برای هنر» در دنیای مدرن به این اشاره دارد که پرسش از موضوع و مضمون، اثر را بی معنا می کند؛ همچنین مذاق عموم مردم به دنبال هنر معناگرا و غایت مند است. روش تحقیق در این مقاله به شیوه ی توصیفی–تحلیلی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات در این نوشتار با بهره از منابع کتابخانه ای انجام پذیرفته است.
۱۹.

حقیقت قدسی و نسبت آن با نقاشی قهوه خانه ای بر مبنای آرای کوماراسوامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت هنر سنتی حقیقتِ قدسی یا صورت های مثالی آرای کوماراسوامی نقاشی قهوه خانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 453 تعداد دانلود : 724
بیان مسئله : حقیقت از منشاء واحدی سرچشمه دارد و در تمام مراتب هستی گسترانیده شده است. ذات و حقیقتِ قدسی، مبدأ سنّت است و سنّت از حقیقتِ قدسی منفک نیست. یکی از سنّت های هنری گذشته که حاصل و ثمره حدود یازده قرن تکوین تدریجی آداب سوگواری تشیّع به شمار می رود نقاشی قهوه خانه ای است که در قرن چهاردهم هجری قمری نمود عینی پیدا کرد. در مواجهه با رواج مکاتب هنری دوران تجدّد در ایران، آثار نقاشی قهوه خانه ای همواره در تداوم سنت نگارگری قرار دارند و هنرشان راهی برای تحقّق حقیقتِ قدسی است. آنچه این آثار را اصالت بخشیده، درونیّات اثر است که هنرمند به واسطه آن در قالبی جسمانی به صورت رمز و تمثیل برملا کرده است. در این میان، آنچه مسئله است براساس قرابت آرای آناندا کوماراسوامی (از اندیشمندان سنّت گرا) در حیطه تعریف و کارکرد هنر سنتی با این آثار، نسبتی میان آثار نقاشی قهوه خانه ای با حقیقت قدسی یا همان صورت های مثالی وجود دارد که هنرمند بر مبنای فعّالیت عقلانی و نیز فعّالیت خدمتکارانه پدید می آورد. هدف : این مقاله در نظر دارد حقیقتِ قدسی اثر هنری را بر مبنای آرای آناندا کوماراسوامی تبیین و نسبت آن را با نقاشی قهوه خانه ای به مثابه هنر سنّتی مشخص کند. روش تحقیق : روش تحقیق در این مقاله به صورت نظری و کیفی است و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعه اسنادی صورت پذیرفته است. در این راستا، دو نمونه موردی از آثار نقاشی قهوه خانه ای (یکی «عزیمت مسلم ابن عقیل به کوفه» اثر «محمد مدّبر» و دیگری پرده درویشی «صحنه نبرد حضرت ابوالفضل العباس (ع) با مارد ابن صُدیف» اثر محمّد فراهانی) به صورت تصادفی انتخاب شده و بر مبنای آرای کوماراسوامی، به تبیین مفهوم حقیقت قدسی و نسبت آن با آثار پرداخته شده است. نتیجه گیری : حقیقتِ قدسی، همان منشاء ملکوتی است که یاد آن صورتِ نوعیِ ازلی را درون ما زنده می کند. کوماراسوامی هنر را تجسّم فرم از پیش تصوّر شده در قالب مادّی می داند که ابتدا ساحت رهایی (مشاهده دریافتِ حقایقِ ازلی) را تجربه می کند و سپس در بخشیدن کالبدی مادّی به ایده، به ساحت اسارت قدم می گذارد. بر مبنای آرای کوماراسوامی، نقاشی قهوه خانه ای تجلّی گاه حقیقتِ قدسی و آن صورت های مثالی است که هنرمند بر مبنای فعّالیت عقلانی و نیز فعّالیت خدمتکارانه پدید می آورد. آنچه این آثار را اصالت بخشیده، درونیّاتِ اثر و آن حقیقتی است که هنرمند به واسطه آن در قالبی جسمانی به صورت تمثیلی و نمادین ابراز کرده است. نقاشی قهوه خانه ای، یک مهارت و هنر ناشیانه نیست؛ بلکه بر مبنای دانش و قواعدی تکوین یافته است که منبع الهام و دلیل روش و خاستگاه آن از روان منفرد و مستقل بشری بسی فراتر است و در این هنر، هنرمند فقط محمل و مجرای رحمتی است که از عالم معنا منبعث شده است.
۲۰.

افتراق معنای هنر در نگرش سنّتی و مدرن از دیدگاه کوماراسوامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای هنر هنر سنتی هنر مدرن کوماراسوامی هنر برای هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 691 تعداد دانلود : 679
بسیاری از اندیشمندان، هنر را وسیله ای برای ادراک حقیقت می دانند و مجرایی برای رسیدن به عالی ترین شناخت و معرفت قابل حصول بشر و نوعی از معرفت که دست یابی بدان با ابزار و وسایل دیگر محال است. کوماراسوامی از متفکرانی است که با این اندیشه هم رأی است. آناندا کوماراسوامی متفکر و اندیشمند سنّت گرا، مفهوم و معنای هنر را در نوشته های خود موردبحث قرار داده است. آموزه ی «هنر برای هنر»، یکی از مهم ترین مفاهیمی است که آناندا کوماراسوامی بر اساس اصول زیباشناسانه و معناگرایانه ی خویش، به بحث در خصوص آن پرداخته و غایتِ هنر را در نگرش سنّتی تعریف نموده است. این مقاله در نظر دارد آموزه ی هنر برای هنر را از منظر آناندا کوماراسوامی تبیین نماید و با بیان مفهوم هنر از منظر کوماراسوامی وجوه افتراق معنای هنر در نگرش سنّتی و مدرن را مطرح نماید. فرضیات مقاله بر این استوار است که از منظر کوماراسوامی هنر در نگرش سنّتی، غایتی غیر از خودش دارد و به نفی غایت هنر برای هنر که اساس تفکر در هنر مدرن است می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است هنر برای کوماراسوامی رهنمون مخاطب برای غایتی دیگر بر مبنای فعل عقل است و به مثابه ی وسیله ا ست که این امر را تسهیل می نماید. کوماراسوامی هنر را تجسّم فرم از پیش تصوّر شده در قالب مادّی می داند و آن را در سیطره ی سنّت در خدمت غایات معنایی و کارکردی می شمارد. در مقابل آن، از آثار و تبعات شعار «هنر برای هنر» در دنیای مدرن به این اشاره دارد که پرسش از موضوع و مضمون، اثر را بی معنا می کند؛ همچنین مذاق عموم مردم به دنبال هنر معناگرا و غایت مند است. روش تحقیق در این مقاله به شیوه ی توصیفی–تحلیلی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات در این نوشتار با بهره از منابع کتابخانه ای انجام پذیرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان