احمد رحمانی

احمد رحمانی

مدرک تحصیلی: استادیار رفتار حرکتی، دانشگاه زنجان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۴ مورد از کل ۱۴ مورد.
۱.

نقش انگیزش بیرونی و درونی در گرایش بزرگسالان به فعالیت جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارمند انگیزش درونی انگیزش بیرونی فعالیت جسمانی نظریه خودتعیین گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۸۷
براساس تحقیقات افراد در سطوح مختلف فعالیت جسمانی انگیزه های متفاوتی برای فعالیت دارند. در این پژوهش به دنبال آن بودیم که براساس نظریه خودتعیین گری مشخص کنیم که چگونه انگیزه ها سه سطح فعالیت جسمانی (غیرفعال، فعال و تمرین مستمر) را از یکدیگر متمایز می سازند، 159 نفر از کارکنان دانشگاه زنجان (با میانگین سنی 33 سال) مقیاس «انگیزش ورزشی و مرحله تغییر را تکمیل کردند. با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی، روایی سازه مقیاس انگیزش ورزشی (EMI-2) برای جامعه مورد بررسی محاسبه شد. نتایج این بررسی 6 خرده مقیاس را تأیید کرد: سلامت و آمادگی، فواید اجتماعی – هیجانی، کنترل وزن، کنترل استرس، کسب لذت و وضعیت ظاهری. یافته ها نشان داد که انگیزه های لذت، کنترل استرس و فواید اجتماعی – هیجانی، سطوح مختلف فعالیت را متمایز می کنند. اثر متغیرهای تعدیل کننده سن و جنسیت معنادار نبود. در نتیجه انگیزش درونی (لذت) و انگیزش بیرونی ارادی (کنترل استرس و فواید اجتماعی – هیجانی) نقش مؤثری در تغییر رفتار و افزایش فعالیت جسمانی دارند.
۳.

نقش اضطراب اجتماعی اندام در تعیین انگیزة مشارکت در تمرینات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عزت نفس انگیزه ورزش اضطراب اجتماعی اندام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۷۸۳
پژوهش ها حاکی از آنند افرادی که اضطراب زیادی در مورد شکل اندام خود دارند، کمتر از دیگران ورزش می کنند و در صورت مبادرت به ورزش، اغلب با انگیزه های بیرونی اقدام به این کار می کنند. با توجه به شیوع اضطراب اجتماعی اندام و تأثیرگذاری منفی نیرومند آن بر انگیزة مشارکت در تمرینات ورزشی، مطالعة این عامل و نحوة تعامل آن با ویژگی های شخصیتی از نظر اثرگذاری برانگیزة مشارکت در تمرینات ورزشی ضروری می نماید. براین اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر میزان اضطراب اجتماعی اندام بر نوع انگیزة افراد برای انجام تمرینات ورزشی و تعیین نقش عزت نفس در این میان است. به این منظور 265 دانشجوی دانشگاه زنجان (156 دختر و 109 پسر) به صورت خوشه ای نمونه گیری شده و دفترچه ای متشکل از مقیاس اضطراب اجتماعی اندام، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، مقیاس انگیزش ورزشی و اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که انگیزه های بیرونی برای ورزش کردن در نزد افراد دچار اضطراب زیاد بیش از افراد دچار اضطراب کم است (017 /0=P) . همچنین میزان بی انگیزگی در آزمودنی های دچار اضطراب زیاد بیشتر از افراد دیگر است (008 /0=P) . علاوه بر این، معلوم شد تعامل زیادی بین اضطراب اجتماعی اندام و میزان عزت نفس هر فرد از نظر اثرگذاری بر انگیزة ورزش وجود دارد (019 /0=P) . در مجموع، نتایج حاکی از آن است که اضطراب اجتماعی اندام نقش مؤثری در تعیین نوع انگیزة فرد برای انجام تمرینات ورزشی دارد.
۴.

تأثیر تجویز سیستمیک انسولین بر حافظه و یادگیری فضایی موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری فضایی انسولین عملکرد حرکتی حافظه فضایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی یادگیری حرکتی
تعداد بازدید : ۱۱۴۶ تعداد دانلود : ۵۵۸
هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر تجویز صفاقی انسولین بر عملکرد حرکتی موش های صحرایی در ماز آبی می باشد. برای این منظور، تعداد 40 سر رت نر از نژاد آلبینو ویستار به صورت تصادفی در چهار گروه آزمایشی قرار گرفتند (هر گروه 10 سر رت). تزریق انسولین در چهار دوز (صفر، یک، شش و 12 واحد برکیلوگرم) و درطول یک هفته (روزانه یک بار) انجام شد. آموزش و آزمون حیوانات با استفاده از ماز آبی موریس صورت گرفت. جهت تحلیل آماری، آزمون تحلیل واریانس مختلط بین گروهی و درون گروهی (SPANOVA) به کار رفت. یافته ها نشان داد که در مرحله اکتساب، اثر اصلی زمانبرای مسافت طی شده و زمان تأخیر معنادار است .(P<0.001) همچنین، تزریق صفاقی انسولین بدون تأثیر معنادار بر سطوح گلوکز سرم در تمامی دوزها موجب کاهش مسافت طی شده (P<0.001) و به صورت وابسته به دوز، باعث کاهش زمان تأخیر (P=0.004) در مرحله اکتساب شد. در آزمون یادداری نیز انسولین به صورت وابسته به دوز (یک و 12 واحد بر کیلوگرم) موجب کاهش زمان تأخیر در رسیدن به سکوی پنهان گردید. در نتیجه، تجویز محیطی انسولین دارای اثرات مرکزی بوده و می تواند موجب ارتقای عملکرد حرکتی از طریق بهبود حافظه و یادگیری فضایی شود.
۵.

اثر هشت هفته تمرین تناوبی سرعتی بر ظرفیت اکسایشی و ضداکسایشی قلب، کبد و عضله اسکلتی موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی سرعتی فشار اکسایشی قلب کبد عضله اسکلتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۴۴۳
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی سرعتی بر سطوح آنزیم آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز ( GPX ) و شاخص استرس اکسایشی مالون دی آلدئید ( MDA )، در بافت های قلب، کبد و عضله دوقلوی موش های صحرایی نر ویستار بود. سیزده سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 68/18 ± 88/225 و سن هشت هفته) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (تعداد = شش) و تمرین تناوبی سرعتی (تعداد = هفت) تقسیم شدند. پروتکل تمرین تناوبی سرعتی با سرعت 30 الی 45 متر در دقیقه دویدن روی نوارگردان مخصوص جوندگان، به مدت 10 وهله یک دقیقه ای با دو دقیقه استراحت فعال بین وهله ها در هفته اول شروع شد و در پایان هفته پنجم، به سرعت 75 الی 80 متر در دقیقه به مدت یک دقیقه با هفت تکرار و سه دقیقه استراحت فعال رسید و این شدت تا پایان دوره ثابت باقی ماند. نتایج تجزیه وتحلیل آزمون تی مستقل نشان داد که تمرین های تناوبی سرعتی منجر به کاهش معنادار سطوح آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز در بافت قلب (P=0.001) ، کبد ( P=0.002 ) و عضله دوقلو ( P=0.006 ) نسبت به گروه کنترل شد. همچنین، سطوح مالون دی آلدئید بافت قلب در گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت ( P=0.001 )، براساس یافته های پژوهش حاضر، بافت های مختلف پاسخ های اکسایشی متفاوتی نسبت به فعالیت ورزشی مشابه از خود نشان می دهند و تمرین های تناوبی سرعتی بافت قلب را بیش از بافت های کبد و عضله دوقلو تحت فشار اکسایشی قرار می دهند.
۶.

تأثیر تمرینات استقامتی شدید بر دفاع آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکسیداسیون لیپیدی تمرین شدید دفاع آنتی اُکسیدانتی کم اکسیژنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۴۷۹
در زمان انجام فعالیت های ورزشی شدید، در پی کم خونی ناشی از فعالیت بدنی بافت هایی مانند کبد، کلیه و روده، محیط هایپوکسی را تجربه می کنند که در نهایت به افزایش بیشتر رادیکال های آزاد منجر می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین استقامتی بر سطوح گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و مالون دی آلدئید (MDA) بافت های عضله دوقلو، قلب و کبد موش های صحرایی نر ویستار بود. 12 سر موش صحرایی نر ویستار ( میانگین وزنی 97/25±47/234 گرم و سن هشت هفته) پس از یک هفته آشناسازی به طور تصادفی به دو گروه کنترل (6=n) و تمرین استقامتی شدید (6=n) تقسیم شدند. تمرین استقامتی هشت هفته و شامل پنج جلسه در هفته بر روی نوار  گردان مخصوص جوندگان انجام گرفت. سرعت و مدت دویدن در هفته اول پژوهش به ترتیب 10 متر در دقیقه و 30 دقیقه بود و در هفته آخر به سرعت 35 متر در دقیقه (معادل 80 تا 85 درصد Vo2 max) و زمان 70 دقیقه رسید. نتایج آزمون T مستقل نشان داد که تمرینات استقامتی شدید موجب کاهش معنا دار سطوح گلوتاتیون پراکسیداز بافت قلب (001/0=P) و کبد (001/0=P) نسبت به گروه کنترل می شود. علاوه بر این، سطوح مالون دی آلدهید بافت قلب (03/0P=) و کبد (045/0P=) در گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنا داری افزایش یافت. یافته های پژوهش حاضر حاکی از پاسخ اکسایشی متفاوت بافت های مختلف نسبت به فعالیت ورزشی مشابه است، به طوری که تمرینات استقامتی شدید بافت قلب و کبد را بیشتر از عضله دوقلو تحت فشار اکسایشی قرار می دهد.
۷.

اثر دو الگوی تمرین با نسبت روزهای استراحت به تمرین متفاوت و مصرف مکمل عسل طبیعی بر غلظت اینترلوکین-6 سرم و بیان آن در بافت هیپوکمپ موش های صحرایی نر نابالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید عسل اینترلوکین-6 هیپوکمپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۹۶
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دو الگوی تمرین با نسبت روزهای استراحت به تمرین متفاوت همراه با مصرف عسل طبیعی، بر میزان IL-6  سرم و بیان آن در بافت هیپوکمپ بود. 36 موش صحرایی نر نابالغ در شش گروه کنترل، عسل (10 درصد در آب آشامیدنی)، تمرین تناوبی شدید چهارروزه، تمرین تناوبی شدید چهارروزه + عسل، تمرین تناوبی شدید هفت روزه و تمرین تناوبی شدید هفت روزه + عسل قرار گرفتند. دوره های تمرین چهارروزه (سه روز تمرین و یک روز استراحت) و هفت روزه (شش روز تمرین، یک روز استراحت) تناوبی شدید (16-10 متر در دقیقه در هفته اول و 40-36 متر در دقیقه در هفته آخر) به مدت یک ماه انجام شد. غلظت IL-6 سرم در گروه تمرین هفت روزه نسبت به گروه کنترل بالاتر بود ( P = 0.001 ). سطوح IL-6 سرم در گروه عسل- تمرین هفت روزه پایین تر از گروه تمرین هفت روزه بدون مکمل ( P = 0.018 ) بود. بین گروه چهارروزه و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت ( P = 0.946 ). هر دو نوع تمرین های هفت روزه ( P = 0.007 ) و چهارروزه ( P = 0.005 ) موجب بالاتررفتن معنادار بیان ژن IL-6 هیپوکمپ شدند؛ اما مصرف مکمل عسل در گروه هفت روزه ( P = 0.583 ) و چهارروزه ( P = 0.983 ) موجب تعدیل بیان ژن IL-6 هیپوکمپ نشد؛ بنابراین، تمرین های تناوبی شدید بیان ژن IL-6 را در هیپوکمپ افزایش می دهند؛ اما دوره های تمرینی طولانی تر موجب افزایش سیستمیک سایتوکاین های التهابی می شوند. مصرف عسل اثرهای مرکزی تمرین های تناوبی شدید را تعدیل نمی کند؛ بااین حال، می تواند التهاب سیستمیک را کاهش دهد. همچنین، اثرهای ضدالتهابی عسل در شرایط غیرتمرینی و غیرالتهابی، مشاهده نمی شوند.
۸.

اثر تمرین استقامتی، بی تمرینی و شوک تمرینی بر انتقال دهنده های لاکتات عضله دوقلو و عملکرد استقامتی موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتقال دهنده های مونوکربوکسیلات بی تمرینی نسبی تمرین شوک خستگی سوخت وسازی عملکرد استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۳۰۹
تمرین هوازی می تواند با افزایش انتقال دهنده های لاکتات، تأثیر مهمی در به تأخیر انداختن خستگی داشته باشد. با این حال، تغییرات انتقال دهنده های مونوکربوکسیلات ها در دوره بی تمرینی و تأثیر تمرینات موسوم به شوک بر حفظ سازگاری های تمرین در دوره بی تمرینی ناشناخته است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین استقامتی، بی تمرینی و تمرین شوک بر عملکرد استقامتی و میزان پروتئین انتقال دهنده های مونوکربوکسیلات (MCT1 و MCT4) عضله دوقلو موش های صحرایی نر بود. در این پژوهش آزمایشی، تعداد 24 موش صحرایی نر (75/6 ± 05/247 گرم) در چهار گروه کنترل، تمرین استقامتی، تمرین استقامتی+ بی تمرینی، و تمرین استقامتی + تمرین شوک قرار گرفتند. برنامه تمرین دویدن روی نوار گردان به مدت 12 هفته (5 جلسه در هفته با شدت حدود 85 درصد Vo2 max در هفته آخر) انجام گرفت؛ برنامه بی تمرینی یا تمرین شوک در گروه های مربوطه (هفته ای یک جلسه و به مدت 40 دقیقه و با سرعت 30-20 متر در دقیقه) از هفته 10 تا 12 اجرا شد. مقدار پروتئین MCT1 و MCT4 با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. عملکرد استقامتی نیز با استفاده از آزمون وامانده ساز سنجیده شد. مقدار MCT1 عضله دوقلو در گروه تمرین استقامتی بیشتر از گروه کنترل بود (001/0=P). اما، سطح MCT1 گروه بی تمرین نسبت به تمرین استقامتی (000/1=P) و تمرین شوک (998/0=P) تفاوتی نداشت. به علاوه، تمرین استقامتی، بی تمرینی و تمرین شوک در مقدار MCT4 عضله دوقلو تغییرات معناداری را ایجاد نکرد (148/0=P). بی تمرینی موجب افت محسوس عملکرد استقامتی نسبت به گروه تمرین شد (001/0=P). با وجود کاهش معنادار عملکرد گروه شوک نسبت به گروه تمرین (001/0=P)، تمرین شوک از افت عملکرد ناشی از بی تمرینی جلوگیری کرد (006/0=P). تمرین استقامتی موجب افزایش مقدار MCT1 عضله دوقلو می شود. این افزایش، تحت تأثیر بی تمرینی یا تمرین شوک قرار نمی گیرد. با این حال، به نظر می رسد تمرین شوک بتواند از افت عملکرد استقامتی ناشی از بی تمرینی به طور معناداری بکاهد.
۹.

مطالعه تأثیر فاصله های گوناگون استراحت بین نوبت های تمرین مقاومتی بر بیان ژن CGRP و IGF-1 عضله موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی پپتید وابسته به ژن کلسی تونین عامل رشد شبه انسولینی فاصله استراحت ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۳۲۰
تعیین بهترین میزان فاصله استراحت بین دوره های تمرین ﻣﻘﺎﻭﻣﺘی، برای رسیدن به سازگاری، بسیار مهم است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر فاصله های گوناگون استراحت بین نوبت های یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن پپتید وابسته به ژن کلسی تونین (CGRP) و عامل رشد شبه انسولینی یک (IGF-1) در عضله بود. به این منظور، 42 سر موش صحرایی نر ویستار، به صورت تصادفی در هفت گروه قرار گرفتند. گروه های تمرینی یک جلسه تمرین مقاومتی (صعود از نردبان عمودی یک متری با 26 پله) با چهار نوبت، پنج تکرار با استراحت های 30، 60، 90، 120، 150 و 180 ثانیه ای بین نوبت ها را اجرا کردند. اضافه بار برابر با حدود 150 درصد وزن بدن موش ها بود. برای ارزیابی بیان ژن CGRP و IGF-1 از تکنیک RT-qPCR استفاده شد. میزان بیان ژن CGRP عضله نعلی در گروه هایی که 30 ثانیه، 60 ثانیه و 90 ثانیه بین دوره های تمرینی استراحت می کردند، به طور معنی داری پایین تر از گروه های کنترل، 120، 150 و 180 ثانیه بود. بااین حال، میزان بیان ژن IGF-1 عضله در بین گروه ها تفاوت معنی داری نداشت (P=0.12). مطابق یافته های پژوهش حاضر، به نظر می رسد این دامنه استراحتی را نقطه افتراق بیان ژن های فعال شونده در فرآیندهای توسعه قدرت و حجیم سازی در سطح سلولی مطرح کرد.
۱۱.

مرور نظامند ادبیات پژوهش با محوریت فناوری مالی، یادگیری ماشین و مدیریت تجربه مشتری و ارائه چارچوبی برای پژوهش های آتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری مالی مرور نظامند تئوری بنیادین یادگیری ماشین تجربه مشتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶
نوآوری فناورانه حوزه صنعت مالی، زیست بوم فناوری مالی را موجب شد. با ظهور هوش مصنوعی، دنیای فناوری و مالی به هم گره خورد تا پردازش های مالی هوشمندانه تری به مدیران جهت تصمیم گیری های هوشمندانه ارائه می کند. نتایج استفاده از روش های یادگیری ماشین ثابت نبوده و پیش بینی دقیق در مورد نتایج حاصل از تجربه مشتریان برای الگوریتم های یادگیری ماشین چالش برانگیزاست. تلاش های زیادی در خصوص مدیریت تجربه مشتری انجام شده است ولی، چارچوب تلفیقی فناوری مالی در تعامل باهوش مصنوعی و یادگیری ماشین در مفهوم سازی تجربه مشتری که می تواند دانش تجربه مشتری را موجب شود، موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. این مقاله، با بررسی 75 مقاله و جمعبندی آن در 41 مقاله پژوهشی، موضوع پژوهش حاضر را موردبررسی قرار داده است. جهت پیش بینی ارائه نظریه ،روش تحقیق، تئوری بنیادین می باشد. هدف این مقاله،پوشش شکاف مطالعاتی ازطریق ارائه یک چارچوب تلفیقی است که مسیر کلی برای انجام و مطالعه پژوهش های حوزه فناوری مالی و هوش مصنوعی، در استخراج و مدیریت دانش تجربه مشتریان را در برمی گیرد. یافته ها نشان می دهند که مطالعات انجام شده در سه محور فوق را می توان به پنج بخش اصلی نوآوری طبقه بندی کرد که شبکه های ایجاد ارزش از تجربه مشتریان را در چارچوب تلفیقی فناوری مالی، یادگیری ماشین و تجربه مشتری ارائه می کند. یافته ها، مسیر خوبی برای پرداختن به برخی محدودیت ها در پژوهش های فناوری های مالی و هوش مصنوعی برای مدیریت دانش تجربه مشتریان از طریق امکان ارائه الگو عملکرد مشتریان را فراهم می کنند.
۱۲.

اثر غوطه وری در آب خنک بر زمان واماندگی، مقدار لاکتات و شاخص های الکترولیتی خون مردان تمرین نکرده متعاقب تمرین وامانده ساز در گرما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیش خنک سازی تغییرات فیزیولوژیک عملکرد استقامتی محیط گرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
هوای گرم و مرطوب، عامل محدودکننده برای فعالیت های بلندمدت است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر پیش خنک سازی (PC) بر زمان واماندگی، سطوح لاکتات و الکترولیت های پلاسمای مردان تمرین نکرده در گرما بود. آزمودنی ها 20 مرد تمرین نکرده با دامنه سنی 21-19 سال بودند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند (10=n). دمای مرکزی، دمای پوست، ضربان قلب، سطوح لاکتات و الکترولیت های پلاسما در سه مرحله: پایه، پس از گرم کردن و PC، و بعد از آزمون وامانده ساز اندازه گیری شد. PC شامل غوطه وری در آب خنک (26 درجه) به مدت 10 دقیقه (در دمای محیطی 34-32 درجه) بود. تمرین وامانده ساز شامل دویدن (در دمای 33 درجه، رطوبت 50%) روی تردمیل با سرعتkm/h  7 بود که به تدریج بهkm/h 10 افزایش یافته و تا رسیدن به واماندگی ادامه می یافت. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب (SPANOVA) انجام گرفت و معیار سطح معناداری 05/0≥ P در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که زمان رسیدن به واماندگی در گروه PC طولانی تر از گروه کنترل بود (0001/0P<). درجه حرارت زیر زبانی (05/0P=) و دمای پوست (0001/0P<) و نیز سطح لاکتات (0001/0P<) در گروه PC پایین تر از کنترل بود؛ اما در غلظت سدیم و پتاسیم تفاوتی مشاهده نشد. در نتیجه، PC عملکرد استقامتی در محیط گرم را از طریق بهبود ذخیره گرمایی، کاهش سطوح لاکتات و فشار قلبی-عروقی، افزایش می دهد. هوای گرم و مرطوب، عامل محدودکننده برای فعالیت های بلندمدت است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر پیش خنک سازی (PC) بر زمان واماندگی، سطوح لاکتات و الکترولیت های پلاسمای مردان تمرین نکرده در گرما بود. آزمودنی ها 20 مرد تمرین نکرده با دامنه سنی 21-19 سال بودند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند (10=n). دمای مرکزی، دمای پوست، ضربان قلب، سطوح لاکتات و الکترولیت های پلاسما در سه مرحله: پایه، پس از گرم کردن و PC، و بعد از آزمون وامانده ساز اندازه گیری شد. PC شامل غوطه وری در آب خنک (26 درجه) به مدت 10 دقیقه (در دمای محیطی 34-32 درجه) بود. تمرین وامانده ساز شامل دویدن (در دمای 33 درجه، رطوبت 50%) روی تردمیل با سرعتkm/h  7 بود که به تدریج بهkm/h 10 افزایش یافته و تا رسیدن به واماندگی ادامه می یافت. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب (SPANOVA) انجام گرفت و معیار سطح معناداری 05/0≥ P در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که زمان رسیدن به واماندگی در گروه PC طولانی تر از گروه کنترل بود (0001/0P<). درجه حرارت زیر زبانی (05/0P=) و دمای پوست (0001/0P<) و نیز سطح لاکتات (0001/0P<) در گروه PC پایین تر از کنترل بود؛ اما در غلظت سدیم و پتاسیم تفاوتی مشاهده نشد. در نتیجه، PC عملکرد استقامتی در محیط گرم را از طریق بهبود ذخیره گرمایی، کاهش سطوح لاکتات و فشار قلبی-عروقی، افزایش می دهد.
۱۳.

The effect of two different intense training protocols on oxidative stress of liver tissue during puberty in male rats(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: high-intensity interval training immature people (calibri 9 pt) Intense endurance training Liver oxidative stress

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۸۰
Background: Intense physical activity increases the production of reactive oxygen species in vital tissues such as the liver and causes oxidative stress. Aim: This study investigates the effect of high-intensity interval training and intense endurance training on oxidative stress of liver tissue in immature male rats during puberty. Materials and Methods: A total of 24 male Wistar rats (aged= 22 days, weight= 60±0.63 g), after one week of acclimatization, were divided randomly into three groups: control, IET, and HIIT. Rats were subjected to a four-week training on an animal treadmill. The effects of training treatment in rat liver were investigated by assaying oxidative stress biomarkers. Results: Comparing to control group, in both training groups significantly lower Malondialdehyde (MDA) was seen (( P (IET)= 0.016/ P (HIIT)= 0.020). However, there were no statistical differences in Glutathione Peroxidase (GPX) ( P = 0.463) and total antioxidant capacity (TAC) activity levels ( P = 0.194) among groups. HIIT training significantly increased superoxide dismutase (SOD) ( P = 0.040) and catalase enzyme (CAT) levels ( P = 0.007). IET and HIIT had significantly increased endurance performance (both: P = 0.001). Conclusion: Both training intensities did not lead to an increase in oxidative stress and can be used during puberty.
۱۴.

The effect of aerobic exercise and caffeine supplementation on the cognitive performance and balance of college student-athletes recovered from COVID-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: aerobic exercise balance caffeine supplementation cognitive performance COVID-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۶۱
Background: The SARS-CoV-2 virus is viewed as one of the defining crises of the current era, with various adverse ramifications for sports performance. Aim: The objective of the present study was to investigate the effect of aerobic exercise and caffeine supplementation on the cognitive performance and balance of college student-athletes recovered from COVID-19. Materials and Methods: Forty male student-athletes aged between 18 to 25 years from the Imam Khomeini International University of Qazvin were randomly assigned to four groups: 1. exercise + caffeine supplementation, 2. aerobic exercise + placebo, 3. aerobic exercise, and 4. control, in a pre-test post-test design. The Shapiro-Wilk test was used to check the normality of data distribution and covariance analysis was used for inter-group comparison. Results : The ANCOVA analysis showed significant differences in cognitive performance and balance among the four groups ( P <0.05). Pairwise comparisons using the Bonferroni post-hoc test showed statistically significant differences in cognitive performance and balance between the aerobic exercise + caffeine group versus the aerobic exercise + placebo group (P<0.05) and the aerobic exercise versus the control group ( P <0.05). Also, there was significant differences in mean cognitive performance and balance indices between AE+CAF versus CONT ( P <0.005) and AE+CAF versus AE ( P <0.005). Conclusion: The results of this study show that aerobic exercise with caffeine supplementation can improve cognitive performance and balance of student-athletes recovered from COVID-19.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان