بر ضد فمینیسم
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
کیهان، ش 18345، 9/7/84
فمینیسم افراطى، مخربترین و عقبافتادهترین جنبشى است که از دهه شصت میلادى به دوران ما رسیده است. این جنبش بدون آنکه جنبه اصلاحى داشته باشد با روحى مستبدانه و عمیقا مخالف کلیه ارزشها و سنتهایى است که از دیرباز حتى در فرهنگ غرب مورد احترام بودهاند. با این اعتقاد که منبع کلیه ستمکارىها و پلیدىها جنس مرد است و روابط متعارف زندگى اجتماعى پدر سالارى است.
فمینیسم افراطگرا نه تنها براى زنان توضیح مىدهد که گناه هرگونه نارضایتى و سرخوردگىشان از زندگى به گردن مردان است، بلکه احساس همبستگى و پیوند با زنان دیگر را در کنار آنها تهییج مىکند. به نظر آنان سکس فقط مربوط به بیولوژى است در صورتى که واژه «جنسیت» چارچوب نقش زنان را از نظر اجتماعى مشخص مىسازد.
چهره سیاسى این جنبش دربرگیرنده درجات و سلسله مراتب مختلفى است و از «لیبرال سخت» شروع و به «چپ افراطى» ختم مىشود. فمینیستها مدعىاند بار سنگین نابسامانىهاى اجتماعى و اقتصادى که به دلیل برنامههاى دولت ایجاد مىشود بر دوش زنان است و از حکومتها خواستهاند که براى سبکتر کردن بار وظایف زنان تصمیمات جدى اتخاذ کنند، روح حاکم بر این جنبش همان روح توتالیتر و دیکتاتورى است.
فمینیستهاى رادیکال به این دلیل خواهان نابودى مرزهاى احساسى و عقلانى هستند که مىدانند هرگونه تحلیل منطقى نشان مىدهد که فلسفه آنها از آغاز غلط بوده است.
فمینیستها در دانشگاهها سعى مىکنند کرسىهاى درسى را با اعمال نفوذ و فشارهاى سیاسى به خود اختصاص دهند. آنها دروس دانشگاهى را با فرهنگ پدرسالارى عجین دانسته، خواهان دگرگونى ریشهاى و فمینیستى در آن و مدعى تحقق علوم فمینیستى هستند.
فمینیستها حتى زنان را به درون ارتش و جبهههاى جنگ مىرانند و براى این سیاست فاجعهآمیز دو دلیل ارائه مىدهند اول اینکه فرستادن زنان به جبهههاى جنگ قدرت اعتماد به نفس را در زنان تقویت مىکند چرا که موجب احترام مردان نسبت به زنان نیز خواهد شد و دلیل دوم اینکه آنان از موضع تساوى مرد و زن حمایت مىکنند.
شاید کریهترین چهره فمینیستها را بتوان در کوچک شمردن و بها ندادن به شریفترین رسالت زنان یعنى مادرى و خانهدارى مشاهده کرد.
امروزه مبارزه با فمینیسم افراطى و ترمیم تخریبهاى این جنبش رادیکال امرى ضرورى شده است، مبارزه با فمینیسم باید به وسیله زنان هم صورت گیرد و به نظر مىرسد این روش مؤثرترى باشد.
رویکردى انتقادى از منظر فلسفه اسلامى (عقل و جنسیت)
حمید پارسانیا
کیهان، ش 18345، 9/7/84
فمینیسم در یک تقسیمبندى به دو بُعد عملى به شکل جریان اجتماعى و نظرى به شکل ایدئولوژى تقسیم مىشود که در عین تفاوت با یکدیگر در تعاملاند. فمینیسم به لحاظ
فمینیسم افراطى، مخربترین و عقبافتادهترین جنبشى است که از دهه شصت میلادى به دوران ما رسیده است. این جنبش بدون آنکه جنبه اصلاحى داشته باشد با روحى مستبدانه و عمیقا مخالف کلیه ارزشها و سنتهایى است که از دیرباز حتى در فرهنگ غرب مورد احترام بودهاند. با این اعتقاد که منبع کلیه ستمکارىها و پلیدىها جنس مرد است و روابط متعارف زندگى اجتماعى پدر سالارى است.
فمینیسم افراطگرا نه تنها براى زنان توضیح مىدهد که گناه هرگونه نارضایتى و سرخوردگىشان از زندگى به گردن مردان است، بلکه احساس همبستگى و پیوند با زنان دیگر را در کنار آنها تهییج مىکند. به نظر آنان سکس فقط مربوط به بیولوژى است در صورتى که واژه «جنسیت» چارچوب نقش زنان را از نظر اجتماعى مشخص مىسازد.
چهره سیاسى این جنبش دربرگیرنده درجات و سلسله مراتب مختلفى است و از «لیبرال سخت» شروع و به «چپ افراطى» ختم مىشود. فمینیستها مدعىاند بار سنگین نابسامانىهاى اجتماعى و اقتصادى که به دلیل برنامههاى دولت ایجاد مىشود بر دوش زنان است و از حکومتها خواستهاند که براى سبکتر کردن بار وظایف زنان تصمیمات جدى اتخاذ کنند، روح حاکم بر این جنبش همان روح توتالیتر و دیکتاتورى است.
فمینیستهاى رادیکال به این دلیل خواهان نابودى مرزهاى احساسى و عقلانى هستند که مىدانند هرگونه تحلیل منطقى نشان مىدهد که فلسفه آنها از آغاز غلط بوده است.
فمینیستها در دانشگاهها سعى مىکنند کرسىهاى درسى را با اعمال نفوذ و فشارهاى سیاسى به خود اختصاص دهند. آنها دروس دانشگاهى را با فرهنگ پدرسالارى عجین دانسته، خواهان دگرگونى ریشهاى و فمینیستى در آن و مدعى تحقق علوم فمینیستى هستند.
فمینیستها حتى زنان را به درون ارتش و جبهههاى جنگ مىرانند و براى این سیاست فاجعهآمیز دو دلیل ارائه مىدهند اول اینکه فرستادن زنان به جبهههاى جنگ قدرت اعتماد به نفس را در زنان تقویت مىکند چرا که موجب احترام مردان نسبت به زنان نیز خواهد شد و دلیل دوم اینکه آنان از موضع تساوى مرد و زن حمایت مىکنند.
شاید کریهترین چهره فمینیستها را بتوان در کوچک شمردن و بها ندادن به شریفترین رسالت زنان یعنى مادرى و خانهدارى مشاهده کرد.
امروزه مبارزه با فمینیسم افراطى و ترمیم تخریبهاى این جنبش رادیکال امرى ضرورى شده است، مبارزه با فمینیسم باید به وسیله زنان هم صورت گیرد و به نظر مىرسد این روش مؤثرترى باشد.
رویکردى انتقادى از منظر فلسفه اسلامى (عقل و جنسیت)
حمید پارسانیا
کیهان، ش 18345، 9/7/84
فمینیسم در یک تقسیمبندى به دو بُعد عملى به شکل جریان اجتماعى و نظرى به شکل ایدئولوژى تقسیم مىشود که در عین تفاوت با یکدیگر در تعاملاند. فمینیسم به لحاظ