آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

اقدامات سمبولیک از سوی حکمرانان سیاسی جوامع بشری به خودی خود مورد ارزیابی و سنجش قرار نمی گیرند؛ بلکه در تار و پود ویژگی ها و رویدادهای آن جوامع معنا می شوند. ممکن است اقدام به یک کار سمبولیک، خرج کردن اعتبار آن به پای بی اعتباری ها و کاستی های اقدام کننده باشد که گاهی تلخ و گاهی مضحک است. درست مثل آن که مشعل بازی های المپیک، به دست یک نژادپرست افراطی روشن شود و هدف از آن یا تبرئه کردن ویژگی نژاد پرستانه آن فرد باشد، یا استهزا بنیادهای جهان گرایانه المپیک. در بسیاری از موارد فاصله ارج و ارزش آن سمبل با انجام دهنده آن به قدری زیاد است که تصویری وارونه در ذهن می افکند. اقدام به چاپ قرآن نفیس از سوی محمدرضا پهلوی یک سال پس از سال های پر درد و التهاب 1342 و 1343 در زمره این گونه تصویرهای وارونه بود و از سوی بعضی علما به قرآن بر سر نیزه کردن معاویه تشبیه شد. در این باره مقاله زیر را مطالعه کنید.

متن

اقدامات‌ سمبولیک‌ از سوی‌ حکمرانان‌ سیاسی‌ جوامع‌ بشری‌ به‌ خودی‌ خود مورد ارزیابی‌ و سنجش‌ قرار نمی‌گیرند؛ بلکه‌ در تار و پود ویژگی‌ها و رویدادهای‌ آن‌ جوامع‌ معنا می‌شوند.

 

ممکن‌ است‌ اقدام‌ به‌ یک‌ کار سمبولیک، خرج‌ کردن‌ اعتبار آن‌ به‌ پای‌ بی‌اعتباری‌ها و کاستی‌های‌ اقدام‌ کننده‌ باشد که‌ گاهی‌ تلخ‌ و گاهی‌ مضحک‌ است. درست‌ مثل‌ آن‌که‌ مشعل‌ بازی‌های‌ المپیک، به‌ دست‌ یک‌ نژادپرست‌ افراطی‌ روشن‌ شود و هدف‌ از آن‌ یا تبرئه‌ کردن‌ ویژگی‌ نژاد پرستانه‌ آن‌ فرد باشد، یا استهزأ بنیادهای‌ جهان‌گرایانه‌ المپیک. در بسیاری‌ از موارد فاصله‌ ارج‌ و ارزش‌ آن‌ سمبل‌ با انجام‌ دهنده‌ آن‌ به‌ قدری‌ زیاد است‌ که‌ تصویری‌ وارونه‌ در ذهن‌ می‌افکند. اقدام‌ به‌ چاپ‌ قرآن‌ نفیس‌ از سوی‌ محمدرضا پهلوی‌ یک‌سال‌ پس‌ از سال‌های‌ پر درد و التهاب‌ 1342 و 1343 در زمره‌ این‌گونه‌ تصویرهای‌ وارونه‌ بود و از سوی‌ بعضی‌ علما به‌ قرآن‌ بر سر نیزه‌کردن‌ معاویه‌ تشبیه‌ شد. در این‌ باره‌ مقاله‌ زیر را مطالعه‌ کنید.

 

تاریخ‌ پرفراز و نشیب‌ نهضت‌ اسلامی‌ مردم‌ ایران، دارای‌ حوادث‌ و وقایع‌ متفاوتی‌ بود. این‌ جدال‌ نابرابر با رژیم‌ تا بن‌ دندان‌ مسلح، روش‌ها و صورت‌های‌ مختلفی‌ به‌ خود گرفت‌ و واکنش‌ رژیم‌ پهلوی، در کنترل‌ و مقابله‌ با این‌ نهضت‌ نیز، به‌ نوبه‌ خود متفاوت‌ بود. پس‌ از رسوایی‌ محمدرضا شاه‌ در ماجرای‌ دستگیری‌ امام‌ خمینی‌ و به‌دنبال‌ آن‌ قیام‌ خونین‌ مردم‌ ایران‌ در شهرهای‌ تهران، قم، تبریز و... در 15 خرداد 1342، و همچنین‌ درپی‌ سخنرانی‌ روشنگرانه‌ و آگاهی‌بخش‌ امام‌ در مورد کاپیتولاسیون‌ و دستگیری‌ و تبعید ایشان‌ در سال‌ 1343، رژیم‌ متوجه‌ شد که‌ هیچ‌گونه‌ جایگاه‌ دینی‌ و ملی‌ در جامعه‌ ایران‌ ندارد و دیگر قادر به‌ تظاهر به‌ دینداری‌ و جلب‌ اعتماد متدینین‌ جامعه‌ نیست؛ لذا برای‌ رهایی‌ از این‌ بحران‌ مشروعیت، چاره‌ را در اجرای‌ طرح‌های‌ مذهبی‌ در قالب‌ ساختن‌ مسجد، زیارت‌ شاه‌ از عتبات، چاپ‌ قرآن‌ و غیره‌ دید. به‌ همین‌ منظور در سال‌ 1344 اعلام‌ شد که‌ حکومت‌ شاه، درصدد است‌ قرآنی‌ به‌نام‌ پهلوی‌ به‌ چاپ‌ برساند. در این‌ نوشته‌ به‌ وقایع‌ مربوط‌ به‌ چاپ‌ این‌ قرآن‌ و واکنش‌های‌ پیرامون‌ این‌ ماجرا اشاره‌ شده‌ است.

 

تدابیر و تبلیغات‌ رژیم‌ برای‌ چاپ‌ قرآن‌

 

قرار شد قرآن‌ مذکور از روی‌ یکی‌ از بهترین‌ قرآن‌ها که‌ به‌ خط‌ احمد نیریزی‌ بود، با خطی‌ خوش‌ و زیبا و چاپی‌ نفیس‌ منتشر شود و طبق‌ برنامه‌ریزی‌ قبلی‌ می‌بایست‌ تعدادی‌ از این‌ قرآن‌ها به‌ علما و روحانیان‌ اهدا می‌شد. رژیم، قبل‌ از چاپ‌ قرآن‌ آریامهری، با برنامه‌ریزی‌ دقیق‌ به‌ تبلیغات‌ سنگین‌ و گسترده‌ای‌ از طریق‌ رسانه‌ها و نهادهای‌ فرهنگی‌ و سیاسی‌ پرداخت‌ ؛ به‌ همین‌ منظور «طرح‌ انتشاراتی‌ درباره‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی» به‌ شرح‌ ذیل‌ تهیه‌ و تنظیم‌ شد:

 

«مردم‌ ایران‌ از دیرباز قرائت‌ قرآن‌ را یکی‌ از عبادات‌ می‌دانند و هر سال‌ چند صد هزار نسخه‌ از قرآن‌ در مرکز و شهرستان‌های‌ کشور، به‌ قطع‌ها و شکل‌های‌ مختلف‌ چاپ‌ می‌شود. شاهنشاه‌ ایران‌ که‌ متدین‌ به‌ دین‌ اسلام‌ و مذهب‌ جعفری‌ دوازده‌ امامی‌ هستند، در طول‌ مدت‌ سلطنت‌ خود با الهام‌ از قرآن، عدالت‌ اجتماعی، عدالت‌ اقتصادی‌ و عدالت‌ زندگی‌ را در میان‌ ملت‌ ایران‌ مستقر کردند و برای‌ بزرگداشت‌ و تجلیل‌ مذهب‌ شیعه‌ اثنی‌عشری‌ از هیچ‌گونه‌ اقدامی‌ فروگذار نکردند. به‌تازگی‌ چاپ‌ و نشر قرآن‌ کریم، که‌ به‌ منزله‌ قانون‌ اساسی‌ دین‌ اسلام‌ و مورد علاقه‌ قاطبه‌ مسلمانان‌ است، مورد توجه‌ خاص‌ شاهنشاه‌ قرار گرفت‌ و مقرر فرمودند قرآنی‌ که‌ چاپ‌ می‌شود، از سایر قرآن‌ها از هر حیث‌ ممتاز باشد. روی‌ این‌ اصل، یکی‌ از نسخ‌ ممتاز و خطی‌ نفیس‌ قرآن‌ که‌ به‌خط‌ استاد احمد نیریزی، در کتابخانه‌ سلطنتی‌ موجود است‌ انتخاب‌ شد، که‌ با مآخذ معتبر موجود، به‌وسیله‌ علما و دانشمندان‌ صاحب‌ نظر و برگزیده‌ کشور تصحیح‌ و چاپ‌ شود. چون‌ نسخه‌ای‌ که‌ برای‌ تصحیح‌ و چاپ‌ انتخاب‌ شد، از نظر تذهیب‌ و حاشیه‌ سازی‌ و طلاکاری‌ در نهایت‌ نفاست، و از نظر نگارش‌ خط‌ نسخ، شاهکاری‌ فناناپذیر می‌باشد، بدان‌ جهت‌ تلاش‌های‌ مداوم‌ و شبانه‌روزی‌ برای‌ تصحیح‌ آن‌ از روی‌ دو دسته‌ مآخذ معتبر انجام‌ گرفته‌ است.

 

برای‌ آن‌که‌ مردم‌ ایران‌ و مسلمانان‌ جهان‌ وعلاقه‌مندان‌ کشورهای‌ خارج‌ هرچه‌ بیشتر از اهمیت‌ قرآن‌ پهلوی‌ آگاه‌ شوند، یک‌ طرح‌ انتشاراتی‌ تهیه‌ و تنظیم‌ شده‌ است‌ که‌ در دو فصل‌ اجرا خواهد شد.

 

-1فصل‌ اول: برنامه‌ انتشاراتی‌ قبل‌ از انتشار قرآن‌

 

-2 فصل‌ دوم: برنامه‌ انتشاراتی‌ همزمان‌ با انتشار قرآن‌

 

در اجرای‌ برنامه‌ قبل‌ از انتشار قرآن‌ از وسایل‌ انتشاراتی‌ زیر استفاده‌ خواهد شد:

 

خبرگزاری‌ پارس:

 

-1 روز دوشنبه‌ ششم‌ اردیبهشت‌ ماه‌ 1344، اعلامیه‌ دربار شاهنشاهی‌ درباره‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ منتشر خواهد شد.

 

-2 با آقای‌ استاد مشکوة‌ درباره‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ مصاحبه‌ خواهد شد، این‌ مصاحبه‌ در برنامه‌ روزنامه‌ گویا پخش‌ خواهد گردید و متن‌ آن‌ به‌وسیله‌ خبرگزاری‌ پارس‌ در اختیار جراید قرار خواهد گرفت، روز پخش‌ این‌ مصاحبه‌ سه‌ شنبه‌ هفتم‌ اردیبهشت‌ 1344 خواهد بود.

 

-3 با وزیر فرهنگ‌ و هنر نیز به‌ مناسبت‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ به‌ مدت‌ یک‌ ربع‌ مصاحبه‌ خواهد شد، این‌ مصاحبه‌ در برنامه‌ روزنامه‌ گویا پخش‌ و متن‌ آن‌ به‌وسیله‌ خبرگزاری‌ پارس‌ برای‌ جراید ارسال‌ خواهد گردید. روز پخش‌ این‌ مصاحبه‌ سه‌ شنبه‌ 22 تیر خواهد بود.

 

-4 خبرگزاری‌ پارس‌ تا روز انتشار قرآن، هر ماه‌ دوبار به‌ فاصله‌ 15 روز، مصاحبه‌ خود را با سخنگوی‌ دربار شاهنشاهی‌ و فرهنگ‌ و هنر تجدید خواهد کرد. در این‌ مصاحبه‌ها پیرامون‌ کار چاپ‌ قرآن، و کوشش‌ و دقتی‌ که‌ در چاپ‌ آن‌ معمول‌ می‌گردد صحبت‌ خواهد شد.

 

-5 خبرگزاری‌ پارس‌ با نظر مقامات‌ وزارت‌ فرهنگ‌ و هنر، با چندین‌ نفر از متخصصین‌ آن‌ وزارتخانه‌ که‌ در امر چاپ‌ قرآن‌ مستقیما دخالت‌ دارند، مصاحبه‌های‌ کوتاه‌ رادیویی‌ ترتیب‌ خواهد داد و در برنامه‌ روزنامه‌ گویا پخش‌ خواهد شد.

 

-6 با چند تن‌ از روحانیون‌ پایتخت‌ نیز درباره‌ اقدام‌ مهم‌ شاهنشاه‌ مصاحبه‌های‌ کوتاه‌ رادیویی‌ به‌ عمل‌ خواهد آمد و در برنامه‌ روزنامه‌ گویا پخش‌ خواهد شد. متن‌ این‌ مصاحبه‌ نیز در اختیار جراید قرار خواهد گرفت.

 

خبرگزاری‌ پارس‌ با توجه‌ به‌ مدت‌ طولانی‌ قبل‌ از انتشار قرآن‌ که‌ ممکن‌ است‌ بیش‌ از یک‌ سال‌ به‌طول‌ انجامد، ترتیبی‌ خواهد داد که‌ هر ماه‌ حداقل‌ چهار بار پیرامون‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی، با استفاده‌ از مصاحبه‌ و تنظیم‌ خبر، مطالبی‌ پخش‌ نماید.

 

شبکه‌ رادیو ایران:

 

-1 روز پنجشنبه‌ بیست‌ و هفتم‌ خرداد ماه، در برنامه‌ مرزهای‌ دانش‌ رادیو ایران، آقای‌ سیدمحمد مشکوة، استاد دانشگاه‌ تهران، درباره‌ ویژگی‌های‌ چاپ‌ تازه‌ قرآن‌ پهلوی‌ سخنرانی‌ خواهد کرد.

 

-2 قسمت‌هایی‌ از بیانات‌ آقای‌ مشکوة‌ به‌تدریج‌ در برنامه‌های‌ سپاه‌ دانش‌ و دهقان‌ مورد استفاده‌ قرار خواهد گرفت.

 

-3 در برنامه‌های‌ عربی‌ رادیو اهواز، اردوی‌ رادیو زاهدان‌ و کُردی‌ رادیو کرمانشاه‌ با استفاده‌ از متن‌ مصاحبه‌های‌ وزرای‌ دربار شاهنشاهی، فرهنگ‌ و هنر و سخنرانی‌ آقای‌ مشکوة‌ در برنامه‌ مرزهای‌ دانش، و خبرهایی‌ که‌ از خبرگزاری‌ پارس‌ منتشر می‌شود، مطالبی‌ تهیه‌ و پخش‌ خواهد گردید. مسوول‌ تهیه‌ و ارسال‌ مطالب‌ اداره‌ امور استان‌ها خواهد بود.

 

-4 سایر رادیوهای‌ استان‌ها، اخبار و گزارش‌هایی‌ را که‌ از خبرگزاری‌ پارس‌ پخش‌ می‌شود، در برنامه‌های‌ خبری‌ خود پخش‌ خواهند کرد و همچنین، نسبت‌ به‌ انتشار متن‌ آنها در جراید محلی، نظارت‌ خواهند نمود.

 

تلویزیون‌ ایران:

 

-1 خبرهای‌ مربوط‌ به‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ که‌ از خبرگزاری‌ پارس‌ پخش‌ می‌شود، به‌ تفصیل‌ پخش‌ خواهد شد.

 

-2 مصاحبه‌ای‌ با آقای‌ دکتر بیانی‌ درباره‌ استاد احمد نیریزی‌ و چاپ‌ قرآن‌ به‌ عمل‌ خواهد آمد. این‌ مصاحبه‌ با اسلایدها و عکس‌هایی‌ از قرآن‌ نیریزی‌ و مآخذی‌ که‌ در تصحیح‌ قرآن‌ نیریزی‌ از آن‌ استفاده‌ شده، پخش‌ خواهد شد. روز انجام‌ این‌ مصاحبه‌ سه‌شنبه‌ دوازدهم‌ مرداد ماه، ساعت‌ 30/21 خواهد بود. اسلایدها و عکس‌ها به‌وسیله‌ وزرات‌ فرهنگ‌ و هنر در اختیار تلویزیون‌ قرار خواهد گرفت.

 

-3 تلویزیون‌ ایران‌ با توجه‌ به‌مدت‌ طولانی‌ قبل‌ از انتشار قرآن، با نظر وزارت‌ فرهنگ‌ و هنر با افرادی‌ که‌ در چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ دخالت‌ مستقیم‌ دارند، ترتیبی‌ خواهد داد که‌ هر ماه‌ دوبار مطالبی‌ با استفاده‌ ازمصاحبه‌ و خبر مطالبی‌ پخش‌ نماید.

 

مطبوعات:

 

-1 روزنامه‌های‌ کیهان‌ و اطلاعات، هر ماه‌ چهار بار درباره‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ مقالاتی‌ منتشر خواهند کرد.

 

-2 سایر روزنامه‌های‌ مرکز و شهرستان‌ها، خبرهای‌ مربوط‌ به‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ را با عکس‌ منتشر خواهند کرد.

 

-3 مجلات‌ پایتخت‌ گزارش‌های‌ مصوری‌ از چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ منتشر خواهند کرد. روزنامه‌های‌ تهران‌جورنال، ژورنال‌ دوتهران، کیهان‌ انترناسیونال‌ و مجله‌ الاخأ گزارش‌هایی‌ همراه‌ با عکس‌ درباره‌ قرآن‌ پهلوی‌ چاپ‌ خواهند کرد.

 

وزارت‌ فرهنگ‌ و هنر:

 

جزوه‌ای‌ درباره‌ امتیازات‌ قرآن‌ پهلوی‌ به‌ زبان‌های‌ فارسی، انگلیسی، فرانسه، و عربی‌ منتشر خواهد کرد. جزوه‌های‌ مزبور، به‌وسیله‌ نمایندگی‌های‌ ایران‌ در خارج‌ از کشور توزیع‌ خواهند شد. وزارت‌ فرهنگ‌ و هنر از قرآن‌ نیریزی‌ فیلمی‌ تهیه‌ خواهد کرد تا در تلویزیون‌های‌ کشورهای‌ اسلامی‌ و تلویزیون‌های‌ لندن، پاریس‌ و واشنگتن‌ نمایش‌ داده‌ شود.

 

مطبوعات‌ خارجی:

 

مطبوعات‌ کشورهای‌ اسلامی‌ و کشورهای‌ خارجی، درباره‌ عظمت‌ کاری‌ که‌ شاهنشاه‌ در مورد چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ انجام‌ داده‌ است‌ مقاله‌هایی‌ منتشر خواهند کرد.

 

 

 

برنامه‌ انتشاراتی‌ بعد از انتشار قرآن‌

 

وزارت‌ دربار شاهنشاهی‌ پس‌ از چاپ‌ قرآن‌ پهلوی، طی‌ مراسمی‌ که‌ با حضور نمایندگان‌ سفارت‌خانه‌های‌ اسلامی‌ انجام‌ خواهد شد، نسخه‌هایی‌ از قرآن‌ را به‌ پادشاه‌ هاشمی‌ اردن، ملک‌ فیصل‌ پادشاه‌ عربستان‌ سعودی‌ و روسای‌ جمهوری‌ عراق، سوریه‌ و لبنان‌ هدیه‌ خواهند کرد.

 

در این‌ مراسم‌ علما و دانشمندانی‌ که‌ در چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ همکاری‌ کرده‌اند، مورد تفقد قرار خواهند گرفت. وزارت‌ دربار شاهنشاهی‌ نسخه‌هایی‌ از قرآن‌ پهلوی‌ را برای‌ کتابخانه‌های‌ نجف‌ اشرف، کربلا و مساجد مسلمانان‌ واشنگتن، لندن، هامبورگ‌ و آذربایجان‌ شوروی‌ هدیه‌ خواهند کرد.

 

خبرگزاری‌ پارس:

 

-1 از مراسم‌ اهدای‌ قرآن‌ پهلوی‌ به‌ نمایندگان‌ سفارتخانه‌های‌ اسلامی‌ مقیم‌ پایتخت، گزارش‌ تهیه‌ و در برنامه‌ روزنامه‌ گویا پخش‌ خواهد کرد.

 

-2 تلگراف‌های‌ طبقات‌ مختلف‌ مردم‌ را که‌ پس‌ از انتشار قرآن‌ پهلوی‌ به‌ تهران‌ می‌رسد، پخش‌ خواهد نمود.

 

رادیو ایران:

 

-1 در برنامه‌ «هفت‌ رنگ‌ از 7 روز» جمعه‌ اول‌ بعد از انتشار قرآن‌ پهلوی، مطالبی‌ درباره‌ قرآن‌ و تاریخ‌ قرآن‌ و همچنین‌ درباره‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ پخش‌ خواهد گردید.

 

-2 در برنامه‌ سپاه‌ دانش، دهقان‌ مطالب‌ متناسبی‌ پخش‌ خواهد گردید.

 

مطبوعات:

 

-1 یکی‌ از استادان‌ دانشکده‌ الهیات‌ درباره‌ چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ مقاله‌ای‌ در روزنامه‌ اطلاعات‌ منتشر خواهد کرد.

 

-2 چهار مقاله‌ پیرامون‌ انتشار قرآن‌ پهلوی‌ از طرف‌ اداره‌ امور اطلاعات‌ و مطبوعات‌ وزارتخانه‌ها تهیه، و در همان‌ روز انتشار و یا یک‌ روز بعد از انتشار آن، در روزنامه‌های‌ اطلاعات‌ و کیهان‌ منتشر خواهد شد.

 

اداره‌ تولید فیلم‌ و عکس:

 

اداره‌ تولید فیلم‌ و عکس‌ از مراسم‌ اهدای‌ قرآن‌ پهلوی‌ عکس‌هایی‌ تهیه‌ خواهد کرد تا از طریق‌ اداره‌ اطلاعات‌ و مطبوعات‌ وزارتخانه‌ها، در پانل‌های‌ وزارت‌ اطلاعات‌ و پانل‌های‌ ادارات‌ اطلاعات‌ و رادیو استان‌ها نصب‌ شود، مقداری‌ از این‌ عکس‌ها برای‌ دفاتر اطلاعات‌ در خارج‌ از کشور ارسال‌ خواهد گردید.

 

وزارت‌ فرهنگ‌ و هنر:

 

-1 از مراسم‌ اهدای‌ قرآن‌ پهلوی‌ فیلم‌هایی‌ تهیه‌ خواهد کرد، این‌ فیلم‌ها به‌وسیله‌ دستگاه‌های‌ سینمای‌ سیار برای‌ کشاورزان‌ و کارگران‌ نمایش‌ داده‌ خواهد شد و همچنین‌ جزو فیلم‌های‌ خبری‌ هفته، در اختیار تلویزیون‌ و سینماهای‌ کشور گذاشته‌ خواهد شد.

 

-2 از مراسم‌ اهدای‌ قرآن‌ فیلم‌ 16 میلیمتری‌ نیز تهیه‌ خواهد شد، 14 نسخه‌ از این‌ فیلم‌ برای‌ استفاده‌ دفاتر اطلاعات‌ ایران‌ در خارج‌ ارسال‌ خواهد گردید.

 

تلویزیون‌ ایران:

 

سرویس‌ خبری‌ تلویزیون‌ ایران‌ از مراسم‌ فیلمی‌ تهیه‌ خواهد کرد، که‌ در همان‌ شب‌ در تلویزیون‌ ایران‌ نمایش‌ داده‌ خواهد شد.1

 

محمدرضا شاه‌ پس‌ از تمهیدات‌ مذکور، به‌منظور بهره‌برداری‌ سیاسی‌ و مذهبی‌ از چاپ‌ قرآن‌ پهلوی، طی‌ فرمانی‌ که‌ در آن‌ دستور چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ داده‌ بود، هدف‌ از این‌ اقدام‌ را چنین‌ بیان‌ کرد:

 

«بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌

 

واضح‌ است‌ که‌ وجود یک‌ حرف‌ زائد و یا یک‌ اعراب‌ بی‌جا، ممکن‌ است‌ معنای‌ یک‌ آیه‌ و یا مفهوم‌ اصلی‌ یک‌ سوره‌ را تغییر دهد. به‌ این‌ جهت‌ برای‌ آن‌که‌ این‌ کلام‌ الله‌ مجید از هرگونه‌ سهو و اشتباه‌ قلمی‌ در کلمات‌ و اعراب‌ عاری‌ باشد، دستور دادیم‌ که‌ هر کلمه‌ و اعراب‌ از آغاز تا انتهای‌ کلام‌ الله‌ مجید با مراجعه‌ به‌ مراجع‌ اصلی‌ مطمئن، مورد بررسی‌ خیلی‌ دقیق‌ قرار داده‌ شود تا کوچکترین‌ سهوی‌ در این‌ قرآن‌ موجود نباشد. انجام‌ این‌ امر بیش‌ از یک‌ سال‌ بطول‌ انجامید و اکنون‌ می‌توان‌ اعتماد کامل‌ داشت‌ در این‌ کلام‌ الله‌ مجید، که‌ با خط‌ بهترین‌ خطاطان‌ قرآن‌نویس، مرحوم‌ نیریزی‌ نوشته‌ شده، دارای‌ هیچ‌گونه‌ افتادگی‌ و یا سهو و اشتباهی‌ نیست.»2

 

شاه‌ برای‌ تظاهر هر چه‌ بیشتر به‌ دینداری، اعلام‌ کرد که‌ درآمد حاصله‌ از چاپ‌ و فروش‌ قرآن‌ پهلوی، هزینه‌ ساخت‌ مسجد خواهد شد. از برنامه‌ طرح‌ انتشاراتی‌ قرآن‌ مذکور می‌توان‌ به‌ فعالیت‌ گسترده‌ و همه‌ جانبه‌ رژیم، برای‌ حصول‌ به‌ اهداف‌ سیاسی، مذهبی‌ و اجتماعی‌ آن‌ پی‌ برد. اما زمانی‌ رژیم‌ می‌توانست‌ به‌ اهداف‌ خود از چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ برسد که‌ آن‌ را به‌ تایید روحانیون‌ برساند.

 

 

 

واکنش‌ روحانیان‌ در برابر قرآن‌ اهدایی:

 

برای‌ گرفتن‌ تایید از روحانیون، علاوه‌ بر تبلیغات‌ گسترده‌ مبنی‌ بر نیت‌ خیر شاه‌ از این‌ اقدام، و جدیت‌ او در چاپ‌ قرآنی‌ زیبا و شکیل، نخست‌وزیری‌ طی‌ دستورالعملی‌ از ساواک‌ خواست‌ که‌ روحانیان‌ و وعاظ‌ وابسته‌ و درباری‌ را به‌نحوی‌ به‌ تمجید و تجلیل‌ از فرمان‌ شاه‌ و چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ ترغیب‌ و تشویق‌ نماید.3 از طرف‌ دیگر، قرار بود این‌ قرآن‌ها با مراسم‌ خاص‌ درباری، همراه‌ با تشریفات‌ سلطنتی‌ و توسط‌ قاصدان‌ مخصوص‌ شاه، به‌ شهرستان‌ها ارسال‌ شوند تا به‌ روحانیان‌ اهدا شوند. همزمان‌ با ورود قرآن، ساواک‌ منطقه‌ مامور برقراری‌ امنیت‌ و از میان‌ برداشتن‌ هرگونه‌ مانعی‌ بود و می‌بایست‌ وضعیت‌ منطقه‌ را به‌ تهران‌ گزارش‌ می‌کرد. این‌ در حالی‌ بود که‌ این‌ عملیات‌ به‌ طور مستقیم‌ زیر نظر دفتر مخصوص‌ شاهنشاهی‌ بود.4 جهت‌ اهدای‌ قرآن‌ها به‌ روحانیان‌ نیز قبلا مقدمات‌ فراهم‌ شده‌ بود. اسامی‌ افراد، سوابق‌ آنها و وضعیت‌ عمومی‌ شهر به‌ مرکز مخابره‌ شد و قرار بود تا پیش‌ از ارسال‌ قرآن‌ها به‌ فرمانداری‌ و استانداری‌ شهرها، روحانیان‌ از قبل‌ دعوت‌ شوند، به‌ استقبال‌ قرآن‌ بیایند و با ایراد سخنرانی، به‌ مدح‌ صفات‌ اسلام‌ دوستانه‌ شاه‌ بپردازند.

 

از طرف‌ دیگر کارمندان‌ ادارات‌ و فرهنگیان‌ نیز موظف‌ به‌ استقبال‌ بودند و اگرکسی‌ خلاف‌ این‌ رفتار می‌کرد، سریعا مجازات‌ و تنبیه‌ می‌شد؛ چنان‌که‌ مخالفت‌ دادستان‌ فومن‌ با رفتن‌ کارمندان‌ به‌ مراسم‌ مذکور، فورا توسط‌ ساواک‌ به‌ دفتر مخصوص‌ شاهنشاهی‌ گزارش‌ شد.5

 

تمام‌ سعی‌ و تلاش‌ رژیم‌ جهت‌ جلب‌ رضایت‌ روحانیان‌ و استقبال‌ و تحویل‌ گرفتن‌ قرآن‌ اهدایی‌ به‌ شکست‌ انجامید، چرا که‌ روحانیان‌ با الهام‌ از آیات‌ و مفاهیم‌ بلند و ملکوتی‌ قرآن‌ و آگاهی‌ از تاریخ‌ اسلام‌ و نیرنگ‌ دنیاطلبان‌ در جنگ‌ صفین، از مکر و حیله‌ شاه‌ مطلع‌ بودند؛ لذا دست‌ به‌ مقاومت‌ زدند و در هر مجلس‌ و محفلی‌ به‌ روشنگری‌ و بیان‌ حقایق‌ پرداختند. تا جایی‌ که‌ سیدعلی‌ بهشتی، یکی‌ از روحانیان‌ شهرستان‌ها، در منبر اعلام‌ کرد: «قرآن‌ چاپ‌ کردن‌ دلیل‌ بر مسلمان‌ بودن‌ نیست...»6 و بدین‌ ترتیب‌ از پذیرفتن‌ قرآن‌ سرباز زد. عده‌ای‌ با هدیه‌ آن‌ به‌ مجامع‌ مذهبی، عده‌ای‌ با خروج‌ از شهر، و عده‌ای‌ با عدم‌ استقبال‌ و بی‌توجهی‌ به‌ دعوت‌های‌ مکرر رژیم‌ از آنها، مخالفت‌ خود را اعلام‌ کردند. در اینجا برای‌ روشنتر شدن‌ موضوع، به‌ مخالفت‌ روحانیان‌ چند شهر اشاره‌ می‌شود.

 

در زنجان، روحانیان‌ که‌ در هیچ‌یک‌ از مراسم‌ دولتی‌ و سلطنتی‌ شرکت‌ نمی‌کردند. در این‌ مراسم‌ نیز شرکت‌ نکردند، آنان‌ ابتدا مقامات‌ محلی‌ را وادار به‌ دعوت‌ کتبی‌ از روحانیان‌ کردند، ولی‌ هنگامی‌ که‌ قرآن‌ به‌ شهر حمل‌ و به‌ مسجد آورده‌ شد، هیچ‌ کدام‌ از آنان‌ حضور پیدا نکردند. به‌عبارتی‌ اول‌ آنها را حقیر و خوار کرده‌ و سپس‌ با عدم‌ حضور خود علاوه‌ بر اعلام‌ مخالفت، رژیم‌ را نزد مردم‌ رسوا نمودند و در عین‌ حال‌ بر آگاهی‌ جامعه‌ مذهبی‌ که‌ از روحانیان‌ پیروی‌ می‌کردند، افزوده‌ و پیام‌ دادند که‌ این‌ حرکت‌ رژیم، نیرنگی‌ بیش‌ نیست، و قرآن‌ را باید از عاملان‌ اصلی‌ آن‌ فرا گرفت.

 

ساواک‌ زنجان‌ در گزارشی‌ به‌ مرکز در این‌ باره‌ اعلام‌ کرد:

 

«به‌ استحضار می‌رساند روز یکشنبه‌ مورخ‌ 4/2/1345 از مرکز به‌ فرمانداری‌ اطلاع‌ داده‌ شد که‌ روز سه‌شنبه‌ قرآن‌ اهدایی‌ شاهنشاه‌ آریامهر به‌وسیله‌ آقای‌ فرماندار زنجان‌ حمل‌ خواهد شد. بلافاصله‌ جهت‌ تجلیل‌ و استقبال‌ قرآن‌ مجید شورای‌ شهرستان‌ تشکیل، پس‌ از تنظیم‌ برنامه‌ نظر به‌ این‌که‌ اکثریت‌ قریب‌ به‌ اتفاق‌ روحانیون‌ زنجان، به‌استثنأ آقای‌ شیخ‌ محمدعلی‌ مشکوتی‌ که‌ در هیچ‌ یک‌ از اعیاد و جشن‌های‌ سلطنتی‌ که‌ در این‌ شهرستان‌ برپا می‌گردد شرکت‌ نمی‌نمودند و این‌ موضوع‌ باعث‌ ناراحتی‌ قاطبه‌ [اهالی] شاهدوست‌ می‌گردد کما این‌که‌ در موقع‌ تشریف‌فرمایی‌ جناب‌ آقای‌ نخست‌وزیر نیز از حضور امتناع‌ نمودند وبعضا شنیده‌ می‌شد برای‌ تبرئه‌ خودشان‌ اظهار می‌داشتند که‌ بایستی‌ از طبقه‌ روحانیون‌ کتبا دعوت‌ گردد، علی‌هذا به‌ پیشنهاد اینجانب، این‌ مرتبه‌ شهردار از عموم‌ علما و روحانیون‌ جهت‌ شرکت‌ در مراسم‌ استقبال‌ کتبا دعوت‌ نمود، آقای‌ سیدعزالدین‌ حسینی‌ امام‌ جمعه‌ زنجان‌ اظهار داشته‌ بود آقایان‌ علما و روحانیون‌ در محوطه‌ مسجد استقبال‌ خواهند نمود و فقط‌ حاج‌ سیدرضی‌ مجتهدی‌ حاضر شد در معیت‌ اهالی‌ در 12 کیلومتری‌ حاضر گردد، که‌ نامبرده‌ نیز در مراجعت‌ در مراسم‌ مسجد شرکت‌ ننمود. موقعی‌ که‌ کلام‌ الله‌ مجید با تشریفات‌ خاص‌ و شور و هیجان‌ مردم‌ به‌ مسجد وارد گردید، ملاحظه‌ شد از طبقه‌ روحانیون‌ اثری‌ نیست‌ و به‌ جز چند نفر طلبه‌ که‌ در محوطه‌ بودند، هیچ‌ کدام‌ از روحانیون‌ شرکت‌ نکرده‌اند. با این‌که‌ مراسم‌ تجلیل‌ و استقبال‌ و شرکت‌ چندین‌ هزار از اهالی‌ به‌نحو بسیار شایسته‌ای‌ به‌ عمل‌ آمد، ولی‌ استنکاف‌ امام‌ جمعه‌ و سایر روحانیون‌ در مراسم‌ استقبال، که‌ مسلما به‌ دستور نامبرده‌ بود، اثر نامطلوبی‌ بین‌ قاطبه‌ اهالی‌ به‌جا گذارده‌ است.»7

 

زمانی‌که‌ به‌ سیدعزالدین‌ حسینی‌ گفته‌ بودند که‌ قرآن‌ها را به‌ شهر آوردند، ایشان‌ گفته‌ بود: «سرنیزه‌های‌ آنان‌ کجاست.»8

 

روحانیان‌ کرمانشاه‌ نیز برای‌ این‌که‌ قرآن‌ اهدایی‌ شاه‌ را تحویل‌ نگیرند، از شهر خارج‌ شده‌ و به‌ مسافرت‌ رفتند. شیخ‌ عبدالجلیل‌ جلیلی، باوجود آن‌که‌ تلفنی‌ و کتبا برای‌ اهدا قرآن‌ دعوت‌ شده‌ بود، از کرمانشاه‌ خارج‌ شد. ساواک‌ کرمانشاه‌ در این‌ باره‌ گزارش‌ داد:

 

«... شیخ‌ عبدالجلیل‌ جلیلی‌ نیز صبح‌ روز 12/3/1345 به‌ منظور استحضار از نحوه‌ تشریفات‌ قرآن‌ اهدایی، یکی‌ از روحانیون‌ را به‌ استانداری‌ اعزام‌ می‌نماید. با این‌که‌ به‌غیر از کارت‌ دعوت‌ از طریق‌ استانداری‌ از شیخ‌ جلیلی‌ تلفنی‌ نیز دعوت‌ به‌ عمل‌ آمده‌ بود، مع‌الوصف‌ مشارالیه‌ به‌ علت‌ این‌که‌ بعدازظهر روز 12/3/1345 به‌ خارج‌ از کرمانشاه‌ مسافرت‌ نموده‌ است، در استانداری‌ حاضر نگردید.»9

 

در این‌ میان، اهدا قرآن‌ پهلوی‌ یا آریامهری‌ به‌ روحانیان‌ همدان، رژیم‌ را دچار مشکل‌ و رسوایی‌ کرد. پنج‌ جلد از قرآن‌ پهلوی‌ در روز سه‌شنبه‌ نهم‌ فروردین‌ 1345 توسط‌ محسن‌ قراگزلو، از کارمندان‌ وزارت‌ اطلاعات، جهت‌ اهدا به‌ علما به‌ شهر همدان‌ فرستاده‌ شد؛ اما روحانیان‌ طراز اول‌ همدان‌ آیت‌ الله‌ نصرالله‌ بنی‌صدر و آیت‌الله‌ آخوند ملاعلی‌ معصومی‌ همدانی‌ از گرفتن‌ آن‌ امتناع‌ کرده‌ و از دیگر روحانیان‌ شهر خواستند که‌ از تحویل‌ گرفتن‌ آن‌ خودداری‌ کنند.10

 

ساواک‌ همدان‌ در گزارش‌ خود در این‌ باره‌ نوشت:

 

«... وعاظ‌ و روحانیون‌ درجه‌ اول‌ و باشخصیت‌ حوزه‌ استحفاظی‌ این‌ ساواک، آقایان‌ سیدنصرالله‌ بنی‌صدر و آخوند ملاعلی‌ معصومی‌ می‌باشند که‌ مراتب‌ مخالفت‌ آنها با سیاست‌ دولت، کرارا و [طی] شماره‌های‌ عدیده‌ به‌ عرض‌ رسیده‌ است‌ و به‌نحو مقتضی‌ با نامبردگان‌ تماس‌ حاصل‌ گردید، ولی‌ هریک‌ از آنها نسبت‌ به‌ تمجید و تجلیل‌ از فرمان‌ همایونی‌ سرپیچی‌ و حتی‌ سایر همکاران‌ خود را، به‌علت‌ نفوذی‌ که‌ دارند، جلوگیری‌ از اقدام‌ آنها نموده‌اند... و با انقلاب‌ شاه‌ و ملت‌ مخالفند و پس‌ از انقلاب‌ ششم‌ بهمن‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ حاضر نیستند وضع‌ خود را با روح‌ انقلاب‌ مقدس‌ شاه‌ و ملت‌ تطبیق‌ دهند. در 18 خرداد ماه‌ 1342 هنگام‌ تشریف‌فرمایی‌ اعلی‌حضرت‌ همایونی‌ به‌ همدان‌ و همچنین‌ سال‌ بعد، باز هم‌ موقع‌ تشریف‌فرمایی‌ از نامبردگان‌ برای‌ استقبال‌ استفسار گردید، که‌ جواب‌ دادند روحانیون‌ در این‌ مراسم‌ شرکت‌ نمی‌نمایند و به‌ این‌ نیز قناعت‌ نکرده، بلکه‌ دیگر روحانیون‌ رانیز با تهدید وارعاب‌ مطیع‌ نظر خود نمودند و همچنین‌ در مراسم‌ نیایش‌های‌ 15 بهمن‌ و در سایر اعیاد مذهبی‌ با این‌که‌ مرتبا دعوت‌ می‌شوند، به‌ عناوین‌ مختلف‌ شانه‌ خالی‌ نموده‌ و شرکت‌ نمی‌نمایند و روی‌ این‌ اصل، سازمان‌ اطلاعات‌ و امنیت‌ همدان‌ در اثر مکاتبه‌ با فرماندهی‌ تیپ‌ 20 همدان، تقاضا نمود که‌ موضوع‌ در کمیسیون‌ مطرح، و طبق‌ صورتجلسه‌ مورخه‌ 18/12/1344 تصمیم‌ گرفته‌ شد، که‌ به‌ آقایان‌ تذکر داده‌ شود که‌ در آتیه‌ تغییر رویه‌ داده‌ و در این‌ قبیل‌ مراسم‌ شرکت‌ جویند.»11

 

فرماندار همدان، محمدرضا قوام، برای‌ وادار کردن‌ آیت‌الله‌ آخوند برای‌ گرفتن‌ قرآن‌ اهدایی‌ برمبنای‌ رای‌ کمیسیون‌ امنیت‌ استان‌ مورخه‌ 18/12/1344 به‌ او کتبا اخطار داد: «آقای‌ علی‌ معصومی‌ کرارا از شما دعوت‌ شده‌ به‌ مجالس‌ ما، شرکت‌ نکردید. اگر این‌ دفعه‌ دعوت‌ کنیم‌ و شرکت‌ نکنید، چنین‌ و چنان...»12 آیت‌الله‌ آخوند به‌ محض‌ دریافت‌ نامه‌ تهدیدآمیز قوام، به‌ حالت‌ اعتراض‌ از همدان‌ خارج‌ و به‌ مشهد مشرف‌ شدند و مدت‌ یک‌ ماه‌ در بیت‌ آیت‌الله‌ میلانی‌ ماندند. از طرف‌ دیگر نامه‌ مذکور تکثیر و میان‌ مردم‌ همدان‌ توزیع‌ شد. این‌ نامه‌ حتی‌ توسط‌ یکی‌ از انقلابیون‌ همدان، به‌نام‌ سیدمحمد حسینی‌ به‌ قم‌ برده‌ شد و در آنجا نیز تکثیر و توزیع‌ شد. خروج‌ آیت‌الله‌ آخوند از همدان، بهانه‌ خوبی‌ به‌ دست‌ آیت‌الله‌ بنی‌صدر داد. او در مقابل‌ فشار مقامات‌ محلی‌ و مرکزی‌ درخصوص‌ قبول‌ قرآن‌ پهلوی، اعلام‌ کرد تا زمانی‌ که‌ آیت‌الله‌ آخوند در همدان‌ نباشد، نمی‌تواند قرآن‌ را قبول‌ کند و باید هر دوی‌ آنها با هم‌ این‌ هدیه‌ را بپذیرند. درواقع‌ آیت‌الله‌ بنی‌صدر به‌ این‌ وسیله‌ هم‌ از قبول‌ قرآن‌ پهلوی‌ شانه‌ خالی‌ کرد و هم‌ خود را نسبت‌ به‌ رفتاری‌ که‌ با آیت‌الله‌ آخوند شده‌ بود، اعلام‌ کرد. ساواک‌ همدان‌ پس‌ از ناامید شدن‌ از روحانیان‌ مذکور، سعی‌ کرد که‌ به‌ آنها اتهامات‌ واهی‌ وارد کند و مخالفت‌ آنها را ناشی‌ از انگیزه‌ دنیوی‌ و شخصی‌ نشان‌ دهد:

 

«... چون‌ انقلاب‌ شاه‌ و ملت‌ از نفوذ آنها [آیت‌الله‌ آخوند و بنی‌صدر] در بین‌ مردم، به‌حد قابل‌ توجهی‌ کاسته‌ و فعلا وجوهات‌ سابق‌ نیز از طرف‌ مردم‌ پرداخت‌ نمی‌شود، وضع‌ خود را در خطر می‌بینند؛ از این‌ جهت‌ این‌ رویه‌ نامناسب‌ را پیش‌ گرفته‌اند. البته‌ روحانیون‌ همدان‌ تا به‌حال‌ توسط‌ ملاکین‌ سابق‌ و افراد سودجوی‌ بازار تقویت‌ می‌گردیدند و هنوز این‌ رویه‌ نیز متاسفانه‌ ادامه‌ دارد.»13

 

علاوه‌ بر مخالفت‌ آیت‌الله‌ بنی‌صدر و آیت‌الله‌ آخوند، حجت‌الاسلام‌ غلامحسین‌ بهرامی‌ در مقابل‌ قرآن‌ پهلوی‌ دست‌ به‌ اقدام‌ جالبی‌ زد؛ او که‌ قرآن‌های‌ چاپ‌ انتشارات‌ اسلامیه‌ را در مقابل‌ پهلوی‌ به‌ فروش‌ می‌رساند، در این‌ باره‌ می‌گوید:

 

«من‌ برای‌ مخالفت‌ با قرآن‌ پهلوی، قبض‌ قرآنی‌ که‌ توسط‌ اسلامیه‌ بوذرجمهری‌ چاپ‌ شده‌ بود می‌آوردم‌ همدان، به‌ مبلغ‌ یکصد و اندی‌ تومان‌ می‌فروختم‌ و به‌ همه‌ می‌گفتم‌ قرآن‌ اسلامی‌ بهتر از قرآن‌ شاه‌ است‌ و این‌ قرآن‌ معاویه‌ است‌ که‌ به‌ همین‌ خاطر از طرف‌ ساواک‌ همدان‌ مورد بازجویی‌ قرار گرفتم.»14

 

عملکرد این‌ دو روحانی‌ و دیگر علمای‌ این‌ شهر، ساواک‌ همدان‌ را بر آن‌ داشت‌ تا از اهدای‌ قرآن‌ صرف‌ نظر کرده‌ و پیشنهاد کنند تا به‌ مسجد و کتابخانه‌ هدیه‌ شود. در نهایت‌ امر، وزیر درباره‌ شاهنشاهی‌ اعلام‌ کرد که‌ قرآن‌ها را به‌ بانک‌ ملی‌ ایران‌ شعبه‌ همدان‌ تحویل‌ دهند.15

 

مبارزه‌ روحانیان‌ با این‌ ترفند جدید رژیم، باعث‌ آگاهی‌ مردم‌ همدان‌ شد؛ تا جایی‌ که‌ آنان‌ بنا به‌ توصیه‌ روحانیان، از خریداری‌ قرآن‌ مذکور خودداری‌ کردند. حاج‌ آقا نورعلی‌ آرتیمانی‌ در این‌ خصوص‌ می‌گوید:

 

«یک‌ موقع‌ بانک‌ ملی‌ رفتم، آنجا قرآن‌های‌ آریامهری‌ را دیدم، واقعا قرآن‌های‌ نفیسی‌ بودند ازنظر خط، زیبایی‌ و تذهیب‌کاری؛ خیلی‌ مایل‌ بودم‌ بخرم. آمدم‌ با حاج‌ آقا محمدتقی‌ عالمی‌ دامغانی‌ که‌ در جلسات‌ ما شرکت‌ می‌کرد مشورت‌ کردم؛ گفتم‌ حاج‌ آقا من‌ میل‌ دارم‌ یکی‌ از این‌ قرآن‌ها را بخرم، شما چه‌ صلاح‌ می‌دانید؟ ایشان‌ گفتند خریدن‌ آن‌ حرام‌ است. گفتم‌ برای‌ چه؟ فرمودند اگر ما این‌ها را بخریم، آنها را تشویق‌ کردیم‌ و کار اینها الان‌ قرآن‌ سر نیزه‌ زدن‌ است. به‌ این‌ وسیله‌ می‌خواهند مردم‌ را فریب‌ بدهند و شرع‌ مقدس‌ اسلام‌ اینها را نمی‌پسندد.»16

 

رژیم‌ در حالی‌ تظاهر به‌ دینداری‌ و چاپ‌ قرآن‌ پهلوی‌ می‌کرد که‌ ماموران‌ انتظامی، مست‌ و عربده‌کشان‌ برای‌ مردم‌ همدان‌ مزاحمت‌ ایجاد می‌کردند؛ چنان‌که‌ در 22 خرداد1345 استوار دودمان‌ به‌ خاطر نوشیدن‌ مشروبات‌ الکلی، مستانه‌ با سرنشینان‌ یک‌ ماشین‌ جیپ‌ درگیر شده‌ و بعد از آن‌ به‌ عنف‌ وارد منزل‌ قاسم‌ مغازیاتی‌ شده‌ و به‌ تخریب‌ وسایل‌ منزل‌ پرداخته‌ بود.17

 

رژیم‌ و ماموران‌ ساواک‌ بعد از آن‌که‌ متوجه‌ شدند هیچ‌کدام‌ از روحانیان‌ حاضر نیستند قرآن‌ پهلوی‌ را قبول‌ کنند، در صدد بر آمدند که‌ قبل‌ از خروج‌ روحانیان‌ از منزل، آنان‌ را غافلگیر کرده‌ و به‌ نحوی‌ آنها را به‌ پذیرش‌ قرآن‌ اهدایی‌ وادارند و آنگاه‌ از طریق‌ تبلیغات‌ گسترده، حداکثر استفاده‌ را ببرند. ماموران‌ ساواک‌ از این‌ روش‌ در مورد روحانیان‌ مشهد بهره‌ گرفتند. اسامی‌ افراد مورد نظر را از قبل‌ آماده‌ کرده‌ و فرصت‌ مناسب‌ جهت‌ اهدا را بررسی‌ و سنجیده‌ بودند. به‌ همین‌ منظور روز پنجشنبه‌ دوم‌ تیرماه‌ 1345، به‌ منزل‌ آیت‌ الله‌ میلانی‌ وارد شدند و قرآن‌ را اهدا کردند. او ضمن‌ ابراز ناراحتی‌ شدید از این‌ اقدام‌ غیرمترقبه، گفت‌ قرآن‌ را به‌ کتابخانه‌ مسجد گوهرشاد هدیه‌ می‌دهد؛ ساواک‌ نیز باوجود درخواست‌ آیت‌الله‌ میلانی‌ مبنی‌ بر عدم‌ انتشار این‌ خبر، آن‌ را در جراید منتشر کرد و از اقدام‌ شاهانه‌ تجلیل‌ شد. آیت‌الله‌ قمی‌ نیز قبل‌ از اهدای‌ قرآن، مخالفت‌ خود را اعلام‌ کرد و گفت: «چنانچه‌ قرآن‌ برای‌ من‌ بیاورند، نخواهم‌ پذیرفت‌ و یا به‌ بهانه‌ای‌ از منزل‌ خارج‌ خواهم‌ شد. قرآن‌ را به‌ سازشکاران‌ بایستی‌ بدهند. من‌ اهل‌ سازش‌ نیستم.»18

 

رژیم‌ بعد از آن‌که‌ از ناحیه‌ روحانیان‌ و مردم‌ ناامید شد، قرآن‌ها را به‌ مبلغ‌ 100 تومان‌ به‌ کارمندان‌ هدیه‌ کرد، که‌ می‌بایست‌ ماهی‌ 10 تومان‌ از حقوق‌ آنان‌ بابت‌ آن‌ کسر می‌شد.19 اما همین‌ مساله‌ باعث‌ نارضایتی‌ آنان‌ شد. حسن‌ مشتاق‌ از فرهنگیان‌ مبارز همدان‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: قرآن‌ پهلوی‌ را برای‌ تمام‌ ادارات‌ فرستادند و کارمندان‌ را مجبور کردند که‌ بهای‌ آن‌ را پرداخت‌ کنند؛ یعنی‌ آنها چه‌ مایل‌ بودند و چه‌ نبودند از حقوق‌ آنها کسر می‌شد. قرآن‌ مذکور از نظر تذهیب‌ و خط‌ خیلی‌ خوب‌ بود، ولی‌ چون‌ سیاسی‌ کاری‌ بود کسی‌ به‌ آن‌ توجهی‌ نمی‌کرد. مثلا اگر کسی‌ به‌ قرآن‌ قسم‌ یاد می‌کرد، می‌گفتند کدام‌ قرآن‌ ،قرآن‌ محمدی‌ یا قرآن‌ آریامهری...»20

 

امام‌ خمینی‌ در پیام‌ خود به‌ دانشجویان‌ مقیم‌ اروپا، امریکا و کانادا در 24/12/51، درباره‌ قرآن‌ پهلوی‌ اعلام‌ کردند: «در این‌ میان‌ از همه‌ اسف‌بارتر وضع‌ ایران‌ است‌ که‌ رژیم‌ آن‌ ماموریت‌ دارد با چاپ‌ قرآن‌ و تظاهر به‌ اسلام، به‌ اسم‌ سپاه‌ دین، سازمان‌ اوقاف‌ و به‌ عناوین‌ فریبنده‌ دیگر یک‌بار اسلام‌ را ریشه‌ کن‌ سازد، ملت‌ اسلامی‌ را بیش‌ از پیش‌ به‌ ذلت‌ و اسارت‌ بکشد، مسجد و محراب‌ پیامبر را به‌ صورت‌ بنگاه‌ تبلیغاتی‌ دربار ضداسلامی‌ خود درآورد و برای‌ اجرای‌ این‌ نقشه‌ شوم، به‌ کمک‌ و مساعدت‌ روحانی‌نماهای‌ خود فروخته‌ و سرسپرده‌ نیاز کامل‌ دارد و با همکاری‌ آنان، می‌خواهد مساجد و دیگر محافل‌ اسلامی‌ را قبضه‌ کند، مراسم‌ مذهبی‌ را تحت‌ نظارت‌ و مراقبت‌ خود درآورد و به‌ حوزه‌های‌ علمیه‌ دست‌ یابد.»21

 

چنان‌که‌ از آثار و نتایج‌ این‌ ماجرای‌ تاریخی‌ برمی‌آید، این‌ شگرد رژیم‌ نه‌ تنها جایی‌ در قلوب‌ مردم‌ باز نکرد، بلکه‌ آنان‌ را به‌ یاد مقاومت‌ حضرت‌ علی(ع) در برابر ترفندهای‌ معاویه‌ انداخت‌ و موجب‌ ایستادگی‌ آنها در مقابل‌ این‌ مکر و توطئه‌ شد. از طرف‌ دیگر هوشیاری‌ روحانیان‌ و رهبری‌ بی‌بدیل‌ امام‌ در مقابل‌ این‌ لشگر در آگاه‌ کردن‌ مردم، ثابت‌ کرد که‌ چاپ‌ قرآن، ساخت‌ مساجد، زیارت‌ عتبات‌ عالیات‌ و اقداماتی‌ از این‌ دست، نمی‌توانند سرپوشی‌ بر اعمال‌ ننگین‌ رژیم‌ باشند. به‌این‌ ترتیب‌ جامعه‌ ایران‌ به‌ رهبری‌ امام، یک‌بار دیگر ثابت‌ کرد در راهی‌ که‌ برگزیده‌ مصمم‌ و استوار است.

 

 

 

پی‌نوشتها:

 

1- مرکز اسناد انقلاب‌ اسلامی، آرشیو، پرونده‌ قرآن‌ پهلوی، کد 1/192، سند شماره‌ 3.

 

2- نجفی، محمدباقر، شاهنشاهی‌ و دینداری‌ ،تهران، مرکز ارتباط‌ جمعی، 1355 ش، ص‌ 230.

 

3- مرکز اسناد انقلاب‌ اسلامی، آرشیو، پرونده‌ قرآن‌ پهلوی، کد 1/192، سند شماره‌ 11.

 

4- همان، سند شماره‌ 21.

 

5- همان، کد 2/192، سند شماره‌ 208.

 

6- همان، سند شماره‌ 219.

 

7- همان، سند شماره‌ 260.

 

8- مصاحبه‌ با حجت‌الاسلام‌ سیدفاضل‌ حسنی‌ (مورخه‌ 19/3/1379. همدان).

 

9- مرکز اسناد انقلاب‌ اسلامی، آرشیو، پرونده‌ قرآن‌ پهلوی، کد 3/192، سند شماره‌ 239.

 

10- همان، سند شماره‌ 230.

 

11- همان، سند شماره‌ 232.

 

12- همان، سند شماره‌ 233.

 

13- همان، سند شماره‌ 234.

 

14- همانجا.

 

15- همان، سند شماره‌ 237.

 

16- مصاحبه‌ با حاج‌ نورعلی‌ آرتیمانی‌ (مورخه‌ 21/3/1379. همدان)

 

17- مرکز اسناد ریاست‌ جمهوری، اسناد بایگانی‌ نخست‌وزیری، پرونده‌ شماره‌ 53421.

 

18- مرکز اسناد انقلاب‌ اسلامی، آرشیو، پرونده‌ قرآن‌ پهلوی، کد 2/192، سند شماره‌ 311.

 

19- همان، سند شماره‌ 318.

 

20- مصاحبه‌ با حسن‌ مشتاق‌ (مورخه‌ 19/3/1379. همدان)

 

21- صحیفه‌ نور، جلد اول، تهران، وزارت‌ فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی، 1361 ش، ص‌ 196.

 

 

 

 

 

تبلیغات