زنان و پرسشهای پیشرو
آرشیو
چکیده
متن
چه آیاتی در شأن حضرت زهرا(س) نازل شده است؟
در ابتدا باید گفت که در قرآن کریم به نام حضرت زهرا(س) و بسیاری دیگر از اولیای خدا تصریح نشده است، اما برخی از سورهها و آیات هستند که تفسیر و تأویل آنها جز بر اشخاص خاصی تطبیق نمیکند؛ به گونهای که همهی مفسران اتفاق نظر دارند که این سوره یا آیه در شأن این شخص نازل شده است.([1])
در مورد حضرت فاطمه(س) سورهها و آیهها دو دستهاند:
یک دسته تنها در شأن حضرت3 نازل شده است مانند سورهی کوثر و مفسران گفتهاند مراد از کوثر حضرت زهرا(س) است.
دسته دیگر آیات و یا سورههایی است که در شأن اهل بیت نازل شده است که یکی از آنها حضرت زهرا(س) است. سورهی دهر و آیات زیر از این دستهاند:
1. آیهی تطهیر: )... إِنّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا(([2])؛ خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
2. آیهی مودت: )... قُلْ لا أسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْرًا إِلاّ الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبى...(([3])؛ بگو: به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی دربارهی خویشاوندان ر.
3. آیهی مباهله: )فَمَنْ حَاجّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَکُمْ ثُمّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبینَ(([4]). هنگامی که پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به پذیرش اسلام دعوت کرد و برای آنها دلیل آورد که حضرت عیسی(ع) مخلوق است و پدر نداشتن او دلیل نمیشود که او خدا باشد، آنها زیر بار نرفتند و حضرت با آنها قرار مباهله گذاشت که هر کس درغگوست لعنت خدا بر او باشد. آنها چون دیدیدند حضرت تنها ب اهل بیت خود یعنی امیرالمؤمنین علی(ع) و فاطمهی زهرا(س) و امام حسن و امام حسین8 آمده است فهمیدند که او بر حق است و زیربار مباهله نرفتند و حضرت با آنها مصالحه کرد که آنها جزیه بپردازند. ([5])
4. آیات مربوط به نزول قرآن در شب قدر در سورهی دخان آیه 3 و تمامی سورهی قدر در شأن اهل بیت: نازل شده است. در روایات آمده است که با دشمنان ما با سورهی قدر و با سورهی دخان احتجاج کنید. ([6]) در این سوره آمده است: که ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم و ملائکه و روح با اذن پروردگار امور را فرو میآورند. حضرت میفرمایند: این مسألهای است که هر سال در شب قدر اتفاق میافتد. این امور بر چه کسی نازل میشود؟ و بعد حضرت میفرمایند: بر ما اهل بیت این امور نازل میشود. ([7])
چرا در قرآن کریم با اینکه از برخی زنان صالح نام برده شده ولی به نام فاطمه(س) تصریح نشده است؟
1. آیات قرآن در شأن افراد خوب و بد بسیاری نازل شده است که نامی از آنها در قرآن نیامده است مگر در موارد معدودی و اگر نام این افراد برده میشد قرآن پر از اسم این اشخاص میشد. دلیل آن هم این است که در قرآن قبل از اینکه نام اشخاص مهم باشد صفات و خصوصیات آنها مهم است.
همچنین قرآن مسلمان و مؤمن و متقی و محسن و ... را معرفی میکند و چون این صفات تا روز قیامت وجود خواهد داشت و بر اشخاص زیادی قابل تطبیق خواهد بود قرآن نام اشخاص را نبرده است. بلکه صفات و علائم آنها را بیان کرده است تا هم جاودانگی قرآن حفظ شود و هم نشان داده شود که نامها مهم نیستند بلکه آن صفاتی مهماند که انسان به دست میآورد.
2. از طرف دیگر بردن نام اشخاص ممکن است انگیزه و زمینهای برای عدهای باشد که به جعل و تحریف در قرآن روی بیاورند به همین دلیل خداوند در قرآن از ذکر نام اشخاص خودداری کرده است.
3. بردن نام اشخاص در قرآن، فضیلتی برای اشخاص محسوب نمیشود. نام حضرت رسول9 در قرآن کم آمده است در حالی که نام فرعون بسیار برده شده است.
4. قرآن مراحل سلوک آدمی را بیان میکند. اسلام، ایمان، تقوا، احسان، ...، اخبات، قرب و لقاء و رضوان خداوند، مراحلی است که انسان طی میکند و در هر مرحله انسان با مجاهدت و کوشش صفاتی را دارا میشود و با علائمی همراه میشود که با این صفات و علائم، مسلم، مؤمن، متقى، محسن و مخبت و ... شناسایی میشود. اهل بیت: به عنوان مفسران واقعی قرآن، مصادیق و موارد تطبیق آیات را بیان فرمودهاند. از جمله در مورد فاطمه(س) گفته شده که آن حضرت یکی از مصادیق تعبیر اهل بیت است که آیهی تطهیر در شأن آنان نازل شده و ثابت میکند که حضرت فاطمه(س) به بالاترین مرحلهی رشد و کمال انسانی که مقام عصمت میباشد رسیده است. ([8])
بهترین زنان از نظر قرآن چه ویژگیهایی دارند؟
در ابتدا باید گفت که در قرآن به دو دسته از صفات خوب اشاره شده است:
)إِنّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرینَ وَ الصّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذّاکِرینَ اللّهَ کَثیرًا وَ الذّاکِراتِ أعَدّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أجْرًا عَظیمًا(([9]). زنان و مردان با ایمان تسلیم حق بوده و گرایش به خدا و آخرت دارند، مطیع و فروتن، راستگو، خاشع، صدقه دهنده، روزهدار، عفیف و ذاکرند، و خداوند برای آنها آمرزش و پاداشی بزرگ آماده کرده است. در توضیح این آیه که صفات جامعی را برای هر مرد و زن با ایمان بیان کرده باید گفت:
اسلام با معرفت و شناخت آغاز میشود و شخص مسلمان با محبت و گرایش به خداوند و آخرت به عمل روی میآورد و با معرفت و محبت و اطاعت، منت نمیگذارد، بلکه فروتن است و با همه اینها استقامت هم دارد و خاشع است. ارتباطش با فقرا و ضعیفان برقرار است و متوجه گرفتاری آنها بوده و صدقه میدهد و در عین حال در همه حالات خویش یاد خداوند را فراموش نمیکند، برای اینکه عجب و غرور و کبر بر او وارد نشود و اعمال خود را بزرگ نبیند و باید به یاد داشته باشد که همه آنچه را که انجام داده با امکانات خداوند انجام داده و اگر همه امکانات را هم خرج کند تازه به اندازه خود اوست نه به اندازه قدر خداوند.
2. از سوی دیگر به دلیل برخی از ویژگیهای جسمانی و مسؤولیت و نقش خاصی که زنان در حفظ سلامت خانواده و تربیت صحیح فرزندان دارند، صفات و خصوصیات خوب ویژهای نیز برای آنان بیان شده است.
قرآن در آیاتی نظیر آیات حجاب و آیاتی که در مورد زنان پیامبران است، ویژگیهای یک زن مسلمان را ترسیم کرده است که در زیر به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
1. فروتنی و حفظ عفت خویش و اموال و آبروی شوهر در غیاب وى؛ در سوره نساء آیه 34 و آنجا که خداوند وظیفه همسران را در برابر هم بیان میکند، میفرماید:
)...فَالصّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللّهُ...(([10])؛ پس، زنانِ درستکار، فرمان بردارند [و] به پاس آنچه خدا [برای آنان] حفظ کرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ میکنند.
صالح به کسی میگویند که به شناخت و معرفت رسیده و آنچه را که خدا فرموده تنها برای او انجام میدهد. در آیات قرآنی کلمهی صالح معمولاً بعد از واژهی ایمان مطرح میشود، مانند: )وَ الْعَصْرِ? إِنّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ? إِلاّ الّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ ...(([11]). این آیات بیانگر این است که عمل صالح بعد از شناخت و معرفت خداوند و گرایش به او مطرح میشود و عمل غیر مؤمن به خداوند عمل صالح حساب نخواهد شد. این معنا در آیهی دیگری روشنتر بیان میشود: )... فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحًا...(([12])؛ ... پس هر کس به لقای پروردگار خود امید دارد، باید به کار شایسته بپردازد... و در ادامه میفرماید: )... وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أحَدًا...(([13]). این آیه مشتمل بر اجمال دعوت دینی است که همان عمل صالح برای رضای خدای واحد بیشریک است. ([14])
اطاعت و فروتنی که ترجمهی کلمهی قانتات است هم به این معناست که بر آنچه انجام میدهند منتی نمیگذارند. اینها در آشکار و پنهان آنچه را که خداوند میخواهد حفظ شود حفظ میکنند، اسرار و اموال همسر، حیا و عفت از جمله مصادیق این عبارت است که در سورهی نور هم به آن اشاره شده است، آنجا که میفرماید:
)... وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنّ...(([15])؛ و پاکدامنی ورزند.
2. رعایت پوشش و دوری از خودآرایى؛ زنان با ایمان حجاب دارند و خودنمایی نمیکنند. در سورهی نور، در بخشی از آیه 31 خداوند میفرماید:
)... وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ...(([16])؛ و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسری خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند و این زنان تنها برای محارم خود زینتشان را آشکار میکنند و در انتهای همین آیه میفرماید: و پاهای خود را [به گونهای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته میدارند، معلوم گردد.
3. ترک نگاه به نامحرم؛ )... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصارِهِنّ...(([17])؛ به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمی فرو بندند. اینان چشم به نامحرم نمیدوزند و به او خیره نمیشوند.
4. عفاف در سخن گفتن؛ زنان با ایمان حدود و موازین الهی را رعایت میکنند و مراقب مخاطب نامحرم خود هستند و او را مراعات میکنند و مواظبند که هیچ مفسدهای از رفتار و گفتارشان سر نزند و هیچ دلی به آنها متمایل نگردد تا در او طمع کنند. در سورهی احزاب آیه 32 آمده است: )... فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ...(([18])؛ پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد. همهی اینها به خاطر این است که هیچ زمینهای از آلودگی از ناحیهی آنها که زمینهساز فساد هستند، مهیا نشود.
پینوشت:
[1]. ر.ک: تفاسیر شیعه و سنی در ذیل سورهی کوثر، نظیر: طبرى، قمى، مجمع البیان، قرطبى، درالمنثور، المیزان.
[2]. احزاب33 : 33؛ طبرسى، مجمع البیان و علامه طباطبایی، تفسیر المیزان و تفسیر نمونه، ذیل آیه تطهیر.
[3]. شوری42 : 23.
[4]. آل عمران3 : 61 .
[5]. ترجمهی تفسیر المیزان، ج 3، ص 367. علامهی طباطبایی(ره) در ص 368 آورده است: این روایت را ابن المغازلی در کتاب مناقب و حموینی در فرائد السمطین و مالکی در الفصول المهمة و ابن داوود طیالسی در سنن و سیوطی در درالمنثور از چندین منبع نقل کردهآند و در ص 371 آورده است: ابن طاووس در کتاب سعدالسعود گفته: من در کتاب ما نزل من القرآن فی النبیّ و اهل بیته نوشتهی محمدبن عباسبن مروان دیدم که نوشته بود: خبر مباهله از پنجاه و یک طریق نقل شده و بعضی از افراد را که طریق به او منتهی میشود از صحابه دانسته است.
[6]. شیخ کلینى، اصول کافى، ج 2، کتاب الحجة، باب خصوصیات سورهی قدر.
[7]. ر.ک: به تفسیر نورالثقلین و برهان ذیل سورهی قدر.
[8]. ترجمهی تفسیر المیزان، ج 16، ص 475.
[9]. الأحزاب33 : 35.
[10]. النساء4 : 34.
[11]. العصر103 : 3 1.
[12]. الکهف18 : 110.
[13]. همان.
[14]. ترجمه المیزان، ذیل آیه.
[15]. النّور24 : 31.
[16]. همان.
[17]. همان.
[18]. الأحزاب33 : 32.
در ابتدا باید گفت که در قرآن کریم به نام حضرت زهرا(س) و بسیاری دیگر از اولیای خدا تصریح نشده است، اما برخی از سورهها و آیات هستند که تفسیر و تأویل آنها جز بر اشخاص خاصی تطبیق نمیکند؛ به گونهای که همهی مفسران اتفاق نظر دارند که این سوره یا آیه در شأن این شخص نازل شده است.([1])
در مورد حضرت فاطمه(س) سورهها و آیهها دو دستهاند:
یک دسته تنها در شأن حضرت3 نازل شده است مانند سورهی کوثر و مفسران گفتهاند مراد از کوثر حضرت زهرا(س) است.
دسته دیگر آیات و یا سورههایی است که در شأن اهل بیت نازل شده است که یکی از آنها حضرت زهرا(س) است. سورهی دهر و آیات زیر از این دستهاند:
1. آیهی تطهیر: )... إِنّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا(([2])؛ خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
2. آیهی مودت: )... قُلْ لا أسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْرًا إِلاّ الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبى...(([3])؛ بگو: به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی دربارهی خویشاوندان ر.
3. آیهی مباهله: )فَمَنْ حَاجّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَکُمْ ثُمّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبینَ(([4]). هنگامی که پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به پذیرش اسلام دعوت کرد و برای آنها دلیل آورد که حضرت عیسی(ع) مخلوق است و پدر نداشتن او دلیل نمیشود که او خدا باشد، آنها زیر بار نرفتند و حضرت با آنها قرار مباهله گذاشت که هر کس درغگوست لعنت خدا بر او باشد. آنها چون دیدیدند حضرت تنها ب اهل بیت خود یعنی امیرالمؤمنین علی(ع) و فاطمهی زهرا(س) و امام حسن و امام حسین8 آمده است فهمیدند که او بر حق است و زیربار مباهله نرفتند و حضرت با آنها مصالحه کرد که آنها جزیه بپردازند. ([5])
4. آیات مربوط به نزول قرآن در شب قدر در سورهی دخان آیه 3 و تمامی سورهی قدر در شأن اهل بیت: نازل شده است. در روایات آمده است که با دشمنان ما با سورهی قدر و با سورهی دخان احتجاج کنید. ([6]) در این سوره آمده است: که ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم و ملائکه و روح با اذن پروردگار امور را فرو میآورند. حضرت میفرمایند: این مسألهای است که هر سال در شب قدر اتفاق میافتد. این امور بر چه کسی نازل میشود؟ و بعد حضرت میفرمایند: بر ما اهل بیت این امور نازل میشود. ([7])
چرا در قرآن کریم با اینکه از برخی زنان صالح نام برده شده ولی به نام فاطمه(س) تصریح نشده است؟
1. آیات قرآن در شأن افراد خوب و بد بسیاری نازل شده است که نامی از آنها در قرآن نیامده است مگر در موارد معدودی و اگر نام این افراد برده میشد قرآن پر از اسم این اشخاص میشد. دلیل آن هم این است که در قرآن قبل از اینکه نام اشخاص مهم باشد صفات و خصوصیات آنها مهم است.
همچنین قرآن مسلمان و مؤمن و متقی و محسن و ... را معرفی میکند و چون این صفات تا روز قیامت وجود خواهد داشت و بر اشخاص زیادی قابل تطبیق خواهد بود قرآن نام اشخاص را نبرده است. بلکه صفات و علائم آنها را بیان کرده است تا هم جاودانگی قرآن حفظ شود و هم نشان داده شود که نامها مهم نیستند بلکه آن صفاتی مهماند که انسان به دست میآورد.
2. از طرف دیگر بردن نام اشخاص ممکن است انگیزه و زمینهای برای عدهای باشد که به جعل و تحریف در قرآن روی بیاورند به همین دلیل خداوند در قرآن از ذکر نام اشخاص خودداری کرده است.
3. بردن نام اشخاص در قرآن، فضیلتی برای اشخاص محسوب نمیشود. نام حضرت رسول9 در قرآن کم آمده است در حالی که نام فرعون بسیار برده شده است.
4. قرآن مراحل سلوک آدمی را بیان میکند. اسلام، ایمان، تقوا، احسان، ...، اخبات، قرب و لقاء و رضوان خداوند، مراحلی است که انسان طی میکند و در هر مرحله انسان با مجاهدت و کوشش صفاتی را دارا میشود و با علائمی همراه میشود که با این صفات و علائم، مسلم، مؤمن، متقى، محسن و مخبت و ... شناسایی میشود. اهل بیت: به عنوان مفسران واقعی قرآن، مصادیق و موارد تطبیق آیات را بیان فرمودهاند. از جمله در مورد فاطمه(س) گفته شده که آن حضرت یکی از مصادیق تعبیر اهل بیت است که آیهی تطهیر در شأن آنان نازل شده و ثابت میکند که حضرت فاطمه(س) به بالاترین مرحلهی رشد و کمال انسانی که مقام عصمت میباشد رسیده است. ([8])
بهترین زنان از نظر قرآن چه ویژگیهایی دارند؟
در ابتدا باید گفت که در قرآن به دو دسته از صفات خوب اشاره شده است:
)إِنّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرینَ وَ الصّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذّاکِرینَ اللّهَ کَثیرًا وَ الذّاکِراتِ أعَدّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أجْرًا عَظیمًا(([9]). زنان و مردان با ایمان تسلیم حق بوده و گرایش به خدا و آخرت دارند، مطیع و فروتن، راستگو، خاشع، صدقه دهنده، روزهدار، عفیف و ذاکرند، و خداوند برای آنها آمرزش و پاداشی بزرگ آماده کرده است. در توضیح این آیه که صفات جامعی را برای هر مرد و زن با ایمان بیان کرده باید گفت:
اسلام با معرفت و شناخت آغاز میشود و شخص مسلمان با محبت و گرایش به خداوند و آخرت به عمل روی میآورد و با معرفت و محبت و اطاعت، منت نمیگذارد، بلکه فروتن است و با همه اینها استقامت هم دارد و خاشع است. ارتباطش با فقرا و ضعیفان برقرار است و متوجه گرفتاری آنها بوده و صدقه میدهد و در عین حال در همه حالات خویش یاد خداوند را فراموش نمیکند، برای اینکه عجب و غرور و کبر بر او وارد نشود و اعمال خود را بزرگ نبیند و باید به یاد داشته باشد که همه آنچه را که انجام داده با امکانات خداوند انجام داده و اگر همه امکانات را هم خرج کند تازه به اندازه خود اوست نه به اندازه قدر خداوند.
2. از سوی دیگر به دلیل برخی از ویژگیهای جسمانی و مسؤولیت و نقش خاصی که زنان در حفظ سلامت خانواده و تربیت صحیح فرزندان دارند، صفات و خصوصیات خوب ویژهای نیز برای آنان بیان شده است.
قرآن در آیاتی نظیر آیات حجاب و آیاتی که در مورد زنان پیامبران است، ویژگیهای یک زن مسلمان را ترسیم کرده است که در زیر به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
1. فروتنی و حفظ عفت خویش و اموال و آبروی شوهر در غیاب وى؛ در سوره نساء آیه 34 و آنجا که خداوند وظیفه همسران را در برابر هم بیان میکند، میفرماید:
)...فَالصّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللّهُ...(([10])؛ پس، زنانِ درستکار، فرمان بردارند [و] به پاس آنچه خدا [برای آنان] حفظ کرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ میکنند.
صالح به کسی میگویند که به شناخت و معرفت رسیده و آنچه را که خدا فرموده تنها برای او انجام میدهد. در آیات قرآنی کلمهی صالح معمولاً بعد از واژهی ایمان مطرح میشود، مانند: )وَ الْعَصْرِ? إِنّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ? إِلاّ الّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ ...(([11]). این آیات بیانگر این است که عمل صالح بعد از شناخت و معرفت خداوند و گرایش به او مطرح میشود و عمل غیر مؤمن به خداوند عمل صالح حساب نخواهد شد. این معنا در آیهی دیگری روشنتر بیان میشود: )... فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحًا...(([12])؛ ... پس هر کس به لقای پروردگار خود امید دارد، باید به کار شایسته بپردازد... و در ادامه میفرماید: )... وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أحَدًا...(([13]). این آیه مشتمل بر اجمال دعوت دینی است که همان عمل صالح برای رضای خدای واحد بیشریک است. ([14])
اطاعت و فروتنی که ترجمهی کلمهی قانتات است هم به این معناست که بر آنچه انجام میدهند منتی نمیگذارند. اینها در آشکار و پنهان آنچه را که خداوند میخواهد حفظ شود حفظ میکنند، اسرار و اموال همسر، حیا و عفت از جمله مصادیق این عبارت است که در سورهی نور هم به آن اشاره شده است، آنجا که میفرماید:
)... وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنّ...(([15])؛ و پاکدامنی ورزند.
2. رعایت پوشش و دوری از خودآرایى؛ زنان با ایمان حجاب دارند و خودنمایی نمیکنند. در سورهی نور، در بخشی از آیه 31 خداوند میفرماید:
)... وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ...(([16])؛ و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسری خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند و این زنان تنها برای محارم خود زینتشان را آشکار میکنند و در انتهای همین آیه میفرماید: و پاهای خود را [به گونهای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته میدارند، معلوم گردد.
3. ترک نگاه به نامحرم؛ )... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصارِهِنّ...(([17])؛ به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمی فرو بندند. اینان چشم به نامحرم نمیدوزند و به او خیره نمیشوند.
4. عفاف در سخن گفتن؛ زنان با ایمان حدود و موازین الهی را رعایت میکنند و مراقب مخاطب نامحرم خود هستند و او را مراعات میکنند و مواظبند که هیچ مفسدهای از رفتار و گفتارشان سر نزند و هیچ دلی به آنها متمایل نگردد تا در او طمع کنند. در سورهی احزاب آیه 32 آمده است: )... فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ...(([18])؛ پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد. همهی اینها به خاطر این است که هیچ زمینهای از آلودگی از ناحیهی آنها که زمینهساز فساد هستند، مهیا نشود.
پینوشت:
[1]. ر.ک: تفاسیر شیعه و سنی در ذیل سورهی کوثر، نظیر: طبرى، قمى، مجمع البیان، قرطبى، درالمنثور، المیزان.
[2]. احزاب33 : 33؛ طبرسى، مجمع البیان و علامه طباطبایی، تفسیر المیزان و تفسیر نمونه، ذیل آیه تطهیر.
[3]. شوری42 : 23.
[4]. آل عمران3 : 61 .
[5]. ترجمهی تفسیر المیزان، ج 3، ص 367. علامهی طباطبایی(ره) در ص 368 آورده است: این روایت را ابن المغازلی در کتاب مناقب و حموینی در فرائد السمطین و مالکی در الفصول المهمة و ابن داوود طیالسی در سنن و سیوطی در درالمنثور از چندین منبع نقل کردهآند و در ص 371 آورده است: ابن طاووس در کتاب سعدالسعود گفته: من در کتاب ما نزل من القرآن فی النبیّ و اهل بیته نوشتهی محمدبن عباسبن مروان دیدم که نوشته بود: خبر مباهله از پنجاه و یک طریق نقل شده و بعضی از افراد را که طریق به او منتهی میشود از صحابه دانسته است.
[6]. شیخ کلینى، اصول کافى، ج 2، کتاب الحجة، باب خصوصیات سورهی قدر.
[7]. ر.ک: به تفسیر نورالثقلین و برهان ذیل سورهی قدر.
[8]. ترجمهی تفسیر المیزان، ج 16، ص 475.
[9]. الأحزاب33 : 35.
[10]. النساء4 : 34.
[11]. العصر103 : 3 1.
[12]. الکهف18 : 110.
[13]. همان.
[14]. ترجمه المیزان، ذیل آیه.
[15]. النّور24 : 31.
[16]. همان.
[17]. همان.
[18]. الأحزاب33 : 32.