انسجام اسلامی و چالش های فرا راه
آرشیو
چکیده
متن
مقام معظم رهبری در پیام نوروزی خود در آغاز سال 86، این سال راسال (اتحاد ملی و انسجام اسلامی) نامگذاری کردند و در واقع، از یک سو شخصیت های داخلی و عمومی ملت ایران را به وحدت بیشتر دعوت کردند و از سوی دیگر همه رهبران، سیاستمداران و متفکران جهان اسلام را به انسجام بیشتر فراخواندند.
معظم له همچنین در بیانات خویش در سالروز بعثت نبی مکرم اسلام (ص)، ضمن یاد آوری شعار کلیدی (اتحاد ملی و انسجام اسلامی) به این امر اشاره کردند که امروز دنیای اسلام مجروح است ومفسدانی که با همه مسلمانان و با اصل امت اسلامی دشمن اند، باتشدید اختلافات قومی و فرقه ای، نظیر (شیعه و سنی) و (عرب وعجم)، در صددند بخش های مختلف جهان اسلام را مقابل یکدیگرقرار دهند و متأسفانه برخی در این دام خطرناک می افتند.
در حال حاضر، دشمنان اسلام با ترویج فرقه گرایی و تعصب های ناشی از آن می کوشند جهان اسلام را از پویایی، تحول و پیشرفت بازدارند و بااستفاده از تمامی امکانات تبلیغی و رسانه ای خود، به ایجاد تنش و تفرقه میان کشورهای اسلامی مبادرت می کنند که بارزترین آن، سیاست اخیرواشنگتن در کمک تسلیحاتی به برخی کشورهای عربی برای طرح به اصطلاح (مقابله با تهدید ایران) است.
گزارش حاضر، چالش های فرا روی بحث (انسجام اسلامی) را در ابعادمختلف بررسی و مطالعه می کند.
بخش نخست. چالش های سیاسی
چالش های سیاسی عمده فراروی بحث انسجام اسلامی را می تواند به چهار دسته کلی تقسیم کرد:
الف. چالش های عربی ـ عربی
ب. اختلافات ترکیه و برخی کشورهای عربی
ج. چالش های عربی ـ ایرانی
د. ارتباط ضعیف کشورهای اسلامی خاورمیانه با کشورهای اسلامی جنوب شرق آسیا
در ادامه به اختصار، به هر یک از این چالش های پرداخته می شود :
الف. چالش های عربی ـ عربی
مواردی که در این حوزه قابل طرح است و به طور مشخصی موجب اختلافات در بدنه جهان اسلام شده، عبارت است از:
1. مسئله عراق
پس از اشغال عراق، به خصوص پس از روی کار آمدن دولت شیعی نوری المالکی در این کشور، برخی کشورهای عربی مواضع متفاوتی ازخود بروز دادند؛ برای مثال عربستان، با هدف افزایش نفوذ خویش دراین کشور و گسترش وهابی گری، به حمایت گسترده از گروه های سلفی وتندرو نظیر ارتش اسلامی، ارتش محمد، انصار الله، ارتش عمر و ارتش مجاهدین روی آورد و همین امر موجب اختلاف میان سران این کشورها با دولت عراق گردید.
دولتمردان عراقی به درستی عربستان را یکی از پایه های اصلی بی ثباتی در عراق قلمداد کردند. نکته مهمی که باید بدان توجه کرد این است که امریکا در حال حاضر، در پی خروج آبرومندانه از عراق است و دراین چار چوب، به عربستان که با ایران و عراق اختلاف نظر دارد، میدان می دهد تا از تسلط کامل ایران بر عراق، در صورت خروج امریکاجلوگیری کند.
در این میان، اتهامی که برخی کشورهای عربی،نظیر مصر، اردن وعراق به ایران وارد آورند، تلاش برای بی ثباتی در عراق است. آنان دولت جدید عراق را دست نشانده ایران می دانند. این امر به ایجاداختلافات بین دولتمردان عراقی و سران این کشورها منجر گردید.
نکته قابل توجه دیگر در بحث عراق این است که برخی کشورهای عربی ـ اسلامی، نظیر بحرین، با پناه دادن بعثی های سابق عراق،درواقع به طور جدی، به مخالفت با دولت فعلی عراق مشغول اند.(شبکه خبر، 86/5/5) نتیجه این امر، تشدید اختلافات میان عراق، به عنوان گوشه مهمی از جهان اسلام، با برخی کشورهای عربی ـ اسلامی دیگراست.
2. درگیری های داخلی فلسطین
درگیری میان دو گروه فلسطینی فتح و حماس را که با حمایت های صریح مالی و دیپلماتیک اسرائیل و امریکا از فتح همراه بود، می توان به عنوان عامل اختلاف و عدم انسجام در بخشی از جهان اسلام دانست.در واقع گروه های فلسطینی، در نتیجه برنامه دقیق صهیونیست ها ووجود حس قدرت طلبی و تمامیت خواهی در بین برخی رهبران این گروه ها، ناخواسته از دشمن اصلی خویش، یعنی اسرائیل که دشمن همه جهان اسلام است، چشم پوشیده، به مناقشه میان خود پرداختند.
تأثیر این درگیری را بر تضعیف انسجام اسلامی می توان از منظردیگری نیز تبیین کرد؛ بدین صورت که با تشدید این درگیری ها، برخی کشورهای اسلامی از فتح و برخی از حماس حمایت مادی ـ معنوی کردند و در نتیجه این موضوع موجب اختلاف شدید میان کشورهای حامی این دو گروه گردید. رقابت میان برخی کشورهای مهم اسلامی،نظیر مصر و عربستان برای میانجی گری و ایفای نقش ریش سفیدی بین گروه های فلسطینی نیز عاملی در جهت تضعیف انسجام اسلامی است.
3. مناقشات سیاسی سوریه و برخی کشورهای عربی
در این رابطه می توان، به اختلاف شدید میان سوریه و لبنان (به عنوان دو کشور عربی ـ اسلامی)، بر سر مسئله قتل رفیق حریری و حمایت سوریه از حزب الله لبنان اشاره کرد. همچنین موضوع سرسختانه سوریه نسبت به تجاوزات اسرائیل منشاء اختلاف میان سران این کشور بابرخی کشورهای دیگر عربی ـ اسلامی، نظیر عربستان، اردن و... است.اتحاد راهبردی سوریه با ایران نیز عاملی مؤثر در تشدید اختلافات این کشور با دیگر کشورهای عربی ـ اسلامی، نظیر عربستان، مصر و اردن (که مخالف قوت گرفتن و افزایش نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران هستند) است. روابط مخفیانه و بعضا علنی برخی کشورهای اسلامی با اسرائیل که با مخالفت سوریه و برخی گروه های فلسطینی مواجه است، در تشدید این اختلافات مؤثر است.
4. مناقشات مرزی
مناقشاتی که میان برخی کشورهای عربی ـ اسلامی، نظیر عربستان واردن، عربستان و کویت، کویت و عراق و... بر سر حدود مرزها و منابع طبیعی موجود در نواحی مشترک وجود دارد، عاملی در جهت تضعیف وحدت و انسجام اسلامی به حساب می آید. لازم به ذکر است که هر چنداین موضوع در حال حاضر، موجب مناقشه جدی و عمیقی میان کشورهای مذکور نشده است ؛ ولی قابلیت به فعلیت رسیدن و عمیق شدن اختلافات میان این کشورها وجود دارد.
ب. اختلافات ترکیه و برخی کشورهای عربی
در این رابطه می توان به مسائلی چون اختلافات میان ترکیه و عراق برسر مسئله کردها و شمال عراق و نیز مناقشات میان ترکیه و سوریه بر سر مسئله آب و موضوع کردها اشاره کرد. در ماه های اخیر، دولت ترکیه بارهابه خاک عراق، به دلیل آنچه (مقابله با اکراد مخالف دولت ترکیه) نامیده،حمله و بمباران کرده است و به مناطقی از شمال عراق نیرو گسیل داشته و تجاوز کرده است ؛ در نتیجه این موضوع موجب اختلاف شدید میان دوکشور اسلامی ترکیه و عراق شده است. همچنین دولت ترکیه اختلاف دیرینه ای بر سر مسئله آب با کشور سوریه دارد و دو کشور، یکدیگر را به استفاده غیرقانونی و غیر عادلانه از منابع آبی فرات (که سرچشمه های آن در ترکیه وجود دارد) متهم می کنند.
لازم به ذکر است که مسئله آب به عنوان حربه ای سیاسی در دست دولت ترکیه علیه سوریه است که هرگاه سوریه حمایت های خویش را ازاکراد پ.ک.ک علنی و تشدید می کند، ترکیه نیز با استفاده از این اهرم، برسوریه فشار وارد می آورد.
ج. چالش های عربی ـ ایرانی
به طور قطع می توان گفت، مهم ترین عامل اختلاف و انشقاق درسطح جهان اسلام، موضوع چالش های بین برخی کشورهای عرب وجمهوری اسلامی ایران است. اهم این چالش ها عبارت است از :
1. مسئله هلال شیعی
بیشتر کشورهای عرب، جمهوری اسلامی ایران را به تلاش برای شیعه کردن مناطق سنی جهان اسلام و گسترش شیعی گری در منطقه متهم می کنند. مهم ترین این مواضع، سخنان ملک عبدالله، پادشاه اردن، در دسامبر سال 2004 بود. وی طی سخنانی، شکل گیری (هلال شیعی) را به عنوان خطری که خاورمیانه را تهدید می کند، مطرح کرد. براین اساس، این هلال از ایران شروع شده، تا علوی های سوریه امتدادمی یابد و به حزب الله لبنان می پیوندد. نکته قابل تأمل و مهم این است که اندکی پس از این موضع گیری، حسنی مبارک رئیس جمهور مصر نیزاعلام کرد: (شیعیان عراق و لبنان، پیوندشان با ایران، قوی تر ازوابستگی شان به کشورهای خودشان است). (سایت مکتوب،85/12/16)
در مجموع می توان گفت که طرح این بحث از سوی کشورهای مهم عرب جهان اسلام، نظیر مصر، اردن و عربستان علیه جمهوری اسلامی،از عوامل مهم انگیزش مناقشه میان کشورهای جهان اسلام است.
2. مسئله عراق
بحران عراق همان گونه که پیش تر اشاره شد، نه تنها موجب بروزبرخی اختلافات میان عراق و برخی کشورهای عربی شد، بلکه مایه اختلافات شدید بین دو کشور مهم اسلامی، یعنی عربستان و ایران شده است ؛ به تعبیر دقیق تر، قدرت گیری شیعیان در این کشور که محصول طبیعی رهایی مردم عراق از قید دیکتاتوری صدام بود و با توجه به اکثریت 60 درصدی شیعیان در این کشور، موضوعی کاملا منطقی است، موجب احساس خطر برخی کشورهای عربی، به خصوص عربستان از گسترش نفوذ شیعیان در کل منطقه و در نتیجه افزایش عمق استراتژیک جمهوری اسلامی گردید.
به همین واسطه، دولت عربستان حمایت های مادی و معنوی وسیعی را از گروه های وهابی، سلفی و تندرو در عراق، با هدف مقابله با گسترش قدرت شیعیان و ایران در این کشور آغاز کرد. در کنار این امر، برخی کشورهای دیگر عربی نظیر کویت، اردن و مصر نیز هر از چند گاهی،جمهوری اسلامی را به تلاش برای تشدید نا آرامی ها و بی ثباتی درعراق و همچنین همدستی با اشغالگران عراق متهم کرده، نسبت به گسترش نفوذ ایران در این کشور هشدار می دهند. مجموع این وقایع،عاملی مؤثر در تشدید شکاف میان ایران (به عنوان یکی از مهم ترین کشورهای جهان اسلام) و این کشورهای اسلامی شده است.
3. مسئله هسته ای ایران
بزرگنمایی و خطرناک جلوه دادن فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، از سوی برخی مسئولان و رسانه های کشورهای عرب منطقه (به خصوص کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس)، از جمله موارد تضعیف کننده (انسجام اسلامی) به حساب می آید؛ در حالی که سیاستمداران این کشورها طی سخنرانی های خود بر حق مسلم ومنطقی جمهوری اسلامی در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای تأکیدورزیده اند و حتی خود نیز برای به دست آوردن این تکنولوژی ابراز تمایل شدید کرده اند، بعضا در برخی برهه ها، با وارد آوردن اتهامات و طرح مسائلی نظیر ایمن نبودن تأسیسات هسته ای بوشهر و امکان نشست مواد رادیو اکتیو و آلودگی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به واسطه آن و تلاش ایران برای به دست آوردن بمب هسته ای و گسترش سلطه درمنطقه، به مخالفت با فعالیت های هسته ای ایران پرداخته اند.
لازم ذکر است که تبلیغات هدفمند رسانه های غربی و مواضع مسئولان و سیاستمداران غرب نیز در گسترش نگاه منفی عرب هانسبت به مسئله هسته ای جمهوری اسلامی بی تأثیر نبوده است. نمونه این امر را در اظهارات وزیر امور خارجه امارات، درباره برنامه هسته ای ایران می توان مشاهده کرد. وی در مصاحبه ای گفته است که برای عرب ها، حمله به ایران، از هسته ای شدن آن بسیار مهم تر است. (واحدمرکزی خبر صدا و سیما، 86/4/3).
4. جزایر سه گانه ایرانی
موضوع جزایر سه گانه ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، هراز چند گاهی دستمایه مواضع غیر منطقی دولت های عرب، به خصوص کشور امارات متحده عربی قرار می گیرد. آخرین موضع گیری در این رابطه، بیانیه مشترک وزرای خارجه و دفاع کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، در 14 تیر ماه امسال است که طی آن، حمایت خود را از ادعاهای امارات متحده عربی درباره جزایر سه گانه ابرازداشتند. (روزنامه کیهان، 86/4/18).
با بررسی سیر مواضع عرب ها در رابطه با این جزایر، به وضوح می توان دریافت که هرگاه این کشورها، موضع ایران را در سطح منطقه، رو به تقویت دیده اند، با تحریک و حمایت برخی کشورهای غربی، نظیرانگلیس، به تکرار این ادعای واهی و غیر مستند پرداخته اند و در نتیجه،این امر به عاملی در جهت تیره شدن روابط ایران و این کشورها تبدیل شده و موجب تضعیف اتحاد و انسجام اسلامی شده است.
5. مسئله فلسطین
موضع گیری ایران در قبال مسائل فلسطین که بر احقاق کامل حقوق فلسطینیان و دفع تجاوزگری رژیم صهیونیستی از سرزمین های اشغالی تأکید دارد، با مواضع برخی دولت های عرب محافظه کار منطقه، نظیرمصر، اردن و عربستان که روابط پشت پرده وسیعی با اسرائیل دارند درتضاد است. در نتیجه همین عامل و همچنین حمایت ایران از حماس،در مقابل حمایت این سه کشور از فتح، موجب ایجاد اختلاف در قسمتی از جهان اسلام گردیده است.
6. مسئله بحرین
سر مقاله روزنامه کیهان (86/4/18)، در واکنش به بیانیه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در مورد جزایر سه گانه، موجب اختلافات شدید و هجمه تبلیغاتی بسیار سنگین عرب ها علیه جمهوری اسلامی و در نتیجه گسترش انشقاق در سطح جهان اسلام گردید.مختصر اینکه برخی رسانه ها و دولتمردان عرب، به بهانه انتقاد از سرمقاله کیهان، ایران را به تلاش برای تهاجم و دست اندازی به کشورهای همسایه خویش متهم کردند و بحث هایی نظیر تقابل شیعه و سنی،مشکوک بودن فعالیت های هسته ای ایران، تلاش ایران برای کسب هژمونی در منطقه و رابطه مخفی ایران با صهیونیست ها و امریکا رامطرح کردند.
د. ارتباط ضعیف کشورهای اسلامی خاورمیانه با کشورهای اسلامی جنوب شرق آسیا
اختلاف مواضع و راهبردهای کلی این دو دسته کشورهای اسلامی (که دسته اول بر مسائل سیاسی و دسته دوم بر مسائل اقتصادی تأکید دارند)موجب شده، تا این کشورها از ضعیف ترین ارتباط با هم برخوردار باشندو در برخی برهه ها، علیه یکدیگر موضع گیری کنند؛ برای مثال اندونزی،در جریان رأی گیری قطعنامه دوم علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت (در مورد بحث هسته ای)، علیه ایران رأی داد و اساسا اسلامی بودن ایران، بر موضع این کشور اسلامی تأثیر چندانی نگذاشت.
بخش دوم. چالش های مذهبی ـ فرهنگی
مسائل ذیل را می توان به عنوان مهم ترین چالش های مذهبی ـفرهنگی در حال حاضر که لطمات جبران ناپذیری به بحث (انسجام اسلامی) وارد می آورد، ذکر کرد:
الف. مسئله وهابیت
وهابیت به عنوان فرقه ای انحرافی و ساخته دست استعمار انگلستان،همواره موجب تشتت و اختلاف در سطح جهان اسلام بوده است. این موضوع وقتی بیشتر اهمیت می یابد که ملاحظه شود، دولت عربستان باحمایت های مادی و معنوی خویش از این تفکر، در پی رواج این فرقه وحمایت از آن، برای مقابله با دیگر گروه های اسلامی معتدل، به خصوص شیعیان است ؛ برای مثال فتوای چند تن از بزرگان این فرقه درعربستان، مبنی بر لزوم تخریب اماکن مقدس شیعیان در کربلا، دمشق و...، موجب بروز مجدد درگیری ها و تنش های فرقه ای گردید. همچنین تحرکات تروریستی القاعده در عراق و بیانیه تهدیدآمیز این گروه علیه ایران که خواهان مقابله با ایران و کشتار شیعیان شده بود، از جمله اقدامات این فرقه است.
نکته قابل توجه دیگر، حمایت های بی دریغ شاهزاده بندر بن سلطان از گروه های وهابی و ضد ایرانی یا ضد شیعی در نقاط مختلف (نظیر گروه فتح الاسلام) است که با هدف مقابله با آنچه افزایش نفوذ حزب الله وایران می خواند، انجام شد.
ب. مسائل مربوط به تقابل سنت و مدرنیزم
الزامات ناشی از صنعتی شدن و پیوستن به کشورهای توسعه یافته یادر حال توسعه و نیز برداشت های جدید از مسئله اسلام و احکام آن ومسئله شکاف نسل ها، موجب نوعی تقابل میان دو طیف طرفداران سنت و مدرنیزم، در اغلب کشورهای جهان شده است که کشورهای مسلمان نیز از آن مستثنا نیستند و چه بسا بیشتر از دیگر کشورها، با آن دست به گریبان اند. این مسئله زمانی حاد می شود که برخی دولت های غربی (به خصوص امریکا) به حمایت از یکی از این دو طیف وارد عمل شده، برای غالب کردن طرز تفکر برخی از این گروه ها که بعضا به ورطه سکولاریسم هم می افتند، تلاش می کنند؛ برای مثال، تلاش امریکابرای بر سر کار آوردن افراد سکولاری نظیر ایاد علاوی در عراق،نمونه ای از این امر است.
از سوی دیگر، حمایت صریح امریکا از دولت های بسته و دیکتاتورمنطقه،نظیر عربستان، مصر و... (که بر خلاف راهبرد دموکراسی سازی امریکا است) تقابل سنت و مدرنیزم را در کشورهای اسلامی شدت می بخشد.
ج. تقابل شیعه ـ سنی
اختلافات میان دو گروه مهم اسلامی شیعی و سنی که به شدت ازسوی دشمنان جهان اسلام ( به خصوص امریکا و اسرائیل) دنبال می شود، از جمله مهم ترین موانع رسیدن به انسجام اسلامی بوده وخواهد بود. گسترش مسئله (شیعه هراسی) از سوی برخی کشورهای معاند با جهان اسلام، راهبردی کاملا هدفمند است که متأسفانه باهمراهی تام و تمام برخی سران کشورهای عرب منطقه، نظیر مصر،اردن و عربستان تا اندازه ای موثر بوده است. در آخرین حرکت ضد شیعی و (ضد ایرانی) این کشورها، همه مراکز آموزشی شیعیان، در ایام تابستان، در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، بالاجبار تعطیل شده است. (واحد مرکزی خبر صدا و سیما، 86/4/3).
تلاش برخی کشورهای سنی نشین نظیر عربستان، برای ایجادبی ثباتی در عراق، برای مقابله با نفوذ شیعیان و به بن بست کشاندن دولت شیعی نوری مالکی و برخوردهای نامناسب این کشور با حجاج شیعه، به خصوص حجاج ایرانی نیز در راستای تقابل شیعه ـ سنی انجام می گیرد.
همچنین برخی اخبار حاکی است، ملک عبدالله، پادشاه عربستان اظهار آمادگی کرده تا برای جلوگیری از به اصطلاح گسترش خطرشیعیان 250 میلیارد دلار هزینه کند. (نهرین نت، 18 مارس 2007).این تقابل از سوی دیگر، به رشد سلفی گرایی و افراطی گری در میان گروه های مختلف مسلمان منجر شده، موجب می شود که به قول مقام معظم رهبری (در فرمایشات ابتدای سال 1386)، زمام امور مسلمانان ازدست طیف معقول و عالم جهان اسلام خارج شده، گروه های افراطی وبی مایه، تعیین کننده آینده جهان اسلام و تعاملات درونی آن شوند و درنهایت بحث (انسجام اسلامی) به هیچ وجه پای نگیرد.
د. تضاد میان کشورهای مسلمان عرب و غیر عرب
اختلافات فرهنگی و سیاسی میان کشورهای مسلمان عرب (مصر،کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، سوریه، فلسطین، لبنان و...) و کشورهای مسلمان غیر عرب (ایران، ترکیه، پاکستان، افغانستان،کشورهای مسلمان آسیای میانه و قفقاز و جنوب شرقی آسیا) را می توان از جمله مهم ترین مسائل برهم زننده انسجام اسلامی برشمرد.
از نگاه دیگر می توان چنین ارزیابی کرد که گسترش ملی گرایی درکشورهای مختلف و غلبه آن بر اسلام گرایی، و نبود تعامل میان این دوامر (ملی گرایی و اسلام گرایی) موجب شده تا مسائلی از قبیل پان عربیسم و...، مانع اتحاد و انسجام کامل این دو طیف از کشورهای مسلمان شده، در این بین، دشمنان جهان اسلام، از این شکاف واختلافات نهایت استفاده را ببرند.
برای مثال، مسئله کشاکش میان ایران و عرب ها بر سرمسئله جزایرسه گانه ایرانی خلیج فارس، موضوعی است که برخی کشورهای غربی،نظیر انگلیس نیز با حمایت از موضع عرب ها، به شکاف ایرانی ـ عربی دامن می زنند.
بی تفاوتی برخی کشورهای اسلامی آسیای میانه و قفقاز یا جنوب شرقی آسیا در برابر مسائل مهم جهان اسلام، نظیر مسئله فلسطین، تاحدودی ناشی ازچنین تضاد و اختلافی است.
بخش سوم. چالش های اقتصادی ـ اجتماعی
چالش های یاد شده که عمدتا در قالب مسائلی نظیر رابطه اقتصادی بااسرائیل، رقابت های اقتصادی برای جذب سرمایه های خارجی یا حتی سرمایه های یکدیگر، روابط اقتصادی با غرب، مسائل مربوط به حقوق بشر و مسئله زنان که بعضا موجب بروز اختلافات داخی در این کشورها یامیان برخی کشورهای اسلامی می گردد، از حساسیت کمتری نسبت به چالش های سیاسی و مذهبی ـ فرهنگی برخوردارند؛ اما وقتی با یک سری واسطه هایی به مسائل سیاسی ربط داده می شوند، خود منشاءانشقاق و اختلاف خواهند شد.
برای مثال مسئله رابطه اقتصادی با اسرائیل که به نوعی موجب تحرک و پویایی و به رسمیت شناخته شدن تلویحی این رژیم در منطقه خواهد شد، از جمله مسائل مورد اختلاف میان ایران و برخی کشورهای عرب منطقه است. روزنامه یدیعوت آهارنوت در روز پنجشنبه 4 تیرماه،از وجود ارتباطات سری میان عربستان و اسرائیل خبر داد. (خبر گزاری شیعیان عراق).
مسئله وجود آزادی برای قشر زنان در ایران (برای مثال در مسئله ورزش) نیز بعضا موجب انتقاداتی از سوی سران برخی کشورهای منطقه گردیده، آن را موجب متوقع شدن بیش از حد زنان کشورهای خوددانسته اند.
در مجموع باید گفت که این چالش ها، شاید در حال حاضر، خطرعمیقی را برای انسجام اسلامی ایجاد نکنند؛ ولی قابلیت بالفعل شدن وعمیق شدن دارند.
بخش چهارم. چالش های رسانه ای
این بخش بیشتر به تبلیغات ضد شیعی و ضد ایرانی برخی رسانه های عربی مربوط می شود که دنبال آن، تلاش رسانه های شیعه و ایرانی برای پاسخ گویی به این هجمه، خود به خود بحث اتحاد در سطح جهان اسلام را با چالش مواجه خواهد کرد و ضمن آن موجب انحراف جهان اسلام ازمسائل اساسی خویش، نظیر مسئله فلسطین و توطئه های اسرائیل خواهد شد.
مواضع ضد شیعی برخی رسانه های عرب، نظیر العربیه، الحره،المستقبل و الریاض و نیز برخی مواضع ضد ایرانی رسانه های عربی نظیر السیاسه کویت، الجزیره، العربیه، العراقیه و...، همه و همه در راستای جنگ رسانه ای آنها علیه شیعیان است که در نتیجه موجب انشقاق اسلامی می گردد.
برای مثال روزنامه الریاض، از روزنامه های نزدیک به هیئت حاکمه عربستان سعودی، به تازگی در مقاله ای خواستار تلاش همه جانبه امریکا برای سرنگونی دولت شیعی در عراق گردید.
این روزنامه همچنین آورده است که دولت شایسته برای عراق، دولتی متشکل از شیعیان سکولار و سنی های میانه رو است و امریکا باید پیش از آنکه این دولت، سلاح خود را به دستور ایران، به سوی امریکا نشانه بگیرد، دولت مالکی را سرنگون کند. (الریاض، 10 مرداد 86).
مواضع به شدت توهین آمیز برخی رسانه های عرب، به بهانه سرمقاله کیهان در مورد بحرین، نیز نمونه ای از چالش های رسانه ای موجود درسطح جهان اسلامی بود.
نتیجه گیری
برنامه هدفمند دشمنان جهان اسلام برای ایجاد اختلافات متعددقومی، فرقه ای و مذهبی از یکسو و نا آگاهی و غفلت برخی سران وسیاستمداران کشورهای اسلامی نسبت به این توطئه ها، شرایط فعلی جهان اسلام را در وضعیتی نابهنجار و به تعبیر مقام معظم رهبری (مجروح) قرار داده است.
مهم ترین محور این توطئه ها، بر مبنای ایجاد و تعمیق شکاف (سنی ـ شیعه) و (عرب ـ غیر عرب) است که متأسفانه تا اندازه زیادی محقق شده است.
بحران موجود درعراق و موضع گیری بعضا خصمانه و ریاکارانه برخی کشورهای عرب منطقه در ارتباط با جمهوری اسلامی، مؤید همین امراست. افزون بر آنکه این اختلافات، با حمایت مادی و معنوی امریکا ازاین کشورها علیه ایران، تقویت می گردد. این همه در حالی است که دشمنان اصلی جهان اسلام و به خصوص اسرائیل، به فجایع ضد بشری خویش در سرزمین های اشغالی مشغول بوده، به جز ایران اسلامی، هیچ مخالف جدی ای بر سر راه جنایات خویش نمی بینند.
مسلما دردها و رنج های حال حاضر ملت های مسلمان، هیچ چاره ای جز بیداری مسلمانان، بازگشت به هویت اسلامی و همت و عزم جدی مسئولان کشورهای اسلامی برای کنار گذاردن اختلافات و رسیدن به انسجام نخواهد داشت.
معظم له همچنین در بیانات خویش در سالروز بعثت نبی مکرم اسلام (ص)، ضمن یاد آوری شعار کلیدی (اتحاد ملی و انسجام اسلامی) به این امر اشاره کردند که امروز دنیای اسلام مجروح است ومفسدانی که با همه مسلمانان و با اصل امت اسلامی دشمن اند، باتشدید اختلافات قومی و فرقه ای، نظیر (شیعه و سنی) و (عرب وعجم)، در صددند بخش های مختلف جهان اسلام را مقابل یکدیگرقرار دهند و متأسفانه برخی در این دام خطرناک می افتند.
در حال حاضر، دشمنان اسلام با ترویج فرقه گرایی و تعصب های ناشی از آن می کوشند جهان اسلام را از پویایی، تحول و پیشرفت بازدارند و بااستفاده از تمامی امکانات تبلیغی و رسانه ای خود، به ایجاد تنش و تفرقه میان کشورهای اسلامی مبادرت می کنند که بارزترین آن، سیاست اخیرواشنگتن در کمک تسلیحاتی به برخی کشورهای عربی برای طرح به اصطلاح (مقابله با تهدید ایران) است.
گزارش حاضر، چالش های فرا روی بحث (انسجام اسلامی) را در ابعادمختلف بررسی و مطالعه می کند.
بخش نخست. چالش های سیاسی
چالش های سیاسی عمده فراروی بحث انسجام اسلامی را می تواند به چهار دسته کلی تقسیم کرد:
الف. چالش های عربی ـ عربی
ب. اختلافات ترکیه و برخی کشورهای عربی
ج. چالش های عربی ـ ایرانی
د. ارتباط ضعیف کشورهای اسلامی خاورمیانه با کشورهای اسلامی جنوب شرق آسیا
در ادامه به اختصار، به هر یک از این چالش های پرداخته می شود :
الف. چالش های عربی ـ عربی
مواردی که در این حوزه قابل طرح است و به طور مشخصی موجب اختلافات در بدنه جهان اسلام شده، عبارت است از:
1. مسئله عراق
پس از اشغال عراق، به خصوص پس از روی کار آمدن دولت شیعی نوری المالکی در این کشور، برخی کشورهای عربی مواضع متفاوتی ازخود بروز دادند؛ برای مثال عربستان، با هدف افزایش نفوذ خویش دراین کشور و گسترش وهابی گری، به حمایت گسترده از گروه های سلفی وتندرو نظیر ارتش اسلامی، ارتش محمد، انصار الله، ارتش عمر و ارتش مجاهدین روی آورد و همین امر موجب اختلاف میان سران این کشورها با دولت عراق گردید.
دولتمردان عراقی به درستی عربستان را یکی از پایه های اصلی بی ثباتی در عراق قلمداد کردند. نکته مهمی که باید بدان توجه کرد این است که امریکا در حال حاضر، در پی خروج آبرومندانه از عراق است و دراین چار چوب، به عربستان که با ایران و عراق اختلاف نظر دارد، میدان می دهد تا از تسلط کامل ایران بر عراق، در صورت خروج امریکاجلوگیری کند.
در این میان، اتهامی که برخی کشورهای عربی،نظیر مصر، اردن وعراق به ایران وارد آورند، تلاش برای بی ثباتی در عراق است. آنان دولت جدید عراق را دست نشانده ایران می دانند. این امر به ایجاداختلافات بین دولتمردان عراقی و سران این کشورها منجر گردید.
نکته قابل توجه دیگر در بحث عراق این است که برخی کشورهای عربی ـ اسلامی، نظیر بحرین، با پناه دادن بعثی های سابق عراق،درواقع به طور جدی، به مخالفت با دولت فعلی عراق مشغول اند.(شبکه خبر، 86/5/5) نتیجه این امر، تشدید اختلافات میان عراق، به عنوان گوشه مهمی از جهان اسلام، با برخی کشورهای عربی ـ اسلامی دیگراست.
2. درگیری های داخلی فلسطین
درگیری میان دو گروه فلسطینی فتح و حماس را که با حمایت های صریح مالی و دیپلماتیک اسرائیل و امریکا از فتح همراه بود، می توان به عنوان عامل اختلاف و عدم انسجام در بخشی از جهان اسلام دانست.در واقع گروه های فلسطینی، در نتیجه برنامه دقیق صهیونیست ها ووجود حس قدرت طلبی و تمامیت خواهی در بین برخی رهبران این گروه ها، ناخواسته از دشمن اصلی خویش، یعنی اسرائیل که دشمن همه جهان اسلام است، چشم پوشیده، به مناقشه میان خود پرداختند.
تأثیر این درگیری را بر تضعیف انسجام اسلامی می توان از منظردیگری نیز تبیین کرد؛ بدین صورت که با تشدید این درگیری ها، برخی کشورهای اسلامی از فتح و برخی از حماس حمایت مادی ـ معنوی کردند و در نتیجه این موضوع موجب اختلاف شدید میان کشورهای حامی این دو گروه گردید. رقابت میان برخی کشورهای مهم اسلامی،نظیر مصر و عربستان برای میانجی گری و ایفای نقش ریش سفیدی بین گروه های فلسطینی نیز عاملی در جهت تضعیف انسجام اسلامی است.
3. مناقشات سیاسی سوریه و برخی کشورهای عربی
در این رابطه می توان، به اختلاف شدید میان سوریه و لبنان (به عنوان دو کشور عربی ـ اسلامی)، بر سر مسئله قتل رفیق حریری و حمایت سوریه از حزب الله لبنان اشاره کرد. همچنین موضوع سرسختانه سوریه نسبت به تجاوزات اسرائیل منشاء اختلاف میان سران این کشور بابرخی کشورهای دیگر عربی ـ اسلامی، نظیر عربستان، اردن و... است.اتحاد راهبردی سوریه با ایران نیز عاملی مؤثر در تشدید اختلافات این کشور با دیگر کشورهای عربی ـ اسلامی، نظیر عربستان، مصر و اردن (که مخالف قوت گرفتن و افزایش نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران هستند) است. روابط مخفیانه و بعضا علنی برخی کشورهای اسلامی با اسرائیل که با مخالفت سوریه و برخی گروه های فلسطینی مواجه است، در تشدید این اختلافات مؤثر است.
4. مناقشات مرزی
مناقشاتی که میان برخی کشورهای عربی ـ اسلامی، نظیر عربستان واردن، عربستان و کویت، کویت و عراق و... بر سر حدود مرزها و منابع طبیعی موجود در نواحی مشترک وجود دارد، عاملی در جهت تضعیف وحدت و انسجام اسلامی به حساب می آید. لازم به ذکر است که هر چنداین موضوع در حال حاضر، موجب مناقشه جدی و عمیقی میان کشورهای مذکور نشده است ؛ ولی قابلیت به فعلیت رسیدن و عمیق شدن اختلافات میان این کشورها وجود دارد.
ب. اختلافات ترکیه و برخی کشورهای عربی
در این رابطه می توان به مسائلی چون اختلافات میان ترکیه و عراق برسر مسئله کردها و شمال عراق و نیز مناقشات میان ترکیه و سوریه بر سر مسئله آب و موضوع کردها اشاره کرد. در ماه های اخیر، دولت ترکیه بارهابه خاک عراق، به دلیل آنچه (مقابله با اکراد مخالف دولت ترکیه) نامیده،حمله و بمباران کرده است و به مناطقی از شمال عراق نیرو گسیل داشته و تجاوز کرده است ؛ در نتیجه این موضوع موجب اختلاف شدید میان دوکشور اسلامی ترکیه و عراق شده است. همچنین دولت ترکیه اختلاف دیرینه ای بر سر مسئله آب با کشور سوریه دارد و دو کشور، یکدیگر را به استفاده غیرقانونی و غیر عادلانه از منابع آبی فرات (که سرچشمه های آن در ترکیه وجود دارد) متهم می کنند.
لازم به ذکر است که مسئله آب به عنوان حربه ای سیاسی در دست دولت ترکیه علیه سوریه است که هرگاه سوریه حمایت های خویش را ازاکراد پ.ک.ک علنی و تشدید می کند، ترکیه نیز با استفاده از این اهرم، برسوریه فشار وارد می آورد.
ج. چالش های عربی ـ ایرانی
به طور قطع می توان گفت، مهم ترین عامل اختلاف و انشقاق درسطح جهان اسلام، موضوع چالش های بین برخی کشورهای عرب وجمهوری اسلامی ایران است. اهم این چالش ها عبارت است از :
1. مسئله هلال شیعی
بیشتر کشورهای عرب، جمهوری اسلامی ایران را به تلاش برای شیعه کردن مناطق سنی جهان اسلام و گسترش شیعی گری در منطقه متهم می کنند. مهم ترین این مواضع، سخنان ملک عبدالله، پادشاه اردن، در دسامبر سال 2004 بود. وی طی سخنانی، شکل گیری (هلال شیعی) را به عنوان خطری که خاورمیانه را تهدید می کند، مطرح کرد. براین اساس، این هلال از ایران شروع شده، تا علوی های سوریه امتدادمی یابد و به حزب الله لبنان می پیوندد. نکته قابل تأمل و مهم این است که اندکی پس از این موضع گیری، حسنی مبارک رئیس جمهور مصر نیزاعلام کرد: (شیعیان عراق و لبنان، پیوندشان با ایران، قوی تر ازوابستگی شان به کشورهای خودشان است). (سایت مکتوب،85/12/16)
در مجموع می توان گفت که طرح این بحث از سوی کشورهای مهم عرب جهان اسلام، نظیر مصر، اردن و عربستان علیه جمهوری اسلامی،از عوامل مهم انگیزش مناقشه میان کشورهای جهان اسلام است.
2. مسئله عراق
بحران عراق همان گونه که پیش تر اشاره شد، نه تنها موجب بروزبرخی اختلافات میان عراق و برخی کشورهای عربی شد، بلکه مایه اختلافات شدید بین دو کشور مهم اسلامی، یعنی عربستان و ایران شده است ؛ به تعبیر دقیق تر، قدرت گیری شیعیان در این کشور که محصول طبیعی رهایی مردم عراق از قید دیکتاتوری صدام بود و با توجه به اکثریت 60 درصدی شیعیان در این کشور، موضوعی کاملا منطقی است، موجب احساس خطر برخی کشورهای عربی، به خصوص عربستان از گسترش نفوذ شیعیان در کل منطقه و در نتیجه افزایش عمق استراتژیک جمهوری اسلامی گردید.
به همین واسطه، دولت عربستان حمایت های مادی و معنوی وسیعی را از گروه های وهابی، سلفی و تندرو در عراق، با هدف مقابله با گسترش قدرت شیعیان و ایران در این کشور آغاز کرد. در کنار این امر، برخی کشورهای دیگر عربی نظیر کویت، اردن و مصر نیز هر از چند گاهی،جمهوری اسلامی را به تلاش برای تشدید نا آرامی ها و بی ثباتی درعراق و همچنین همدستی با اشغالگران عراق متهم کرده، نسبت به گسترش نفوذ ایران در این کشور هشدار می دهند. مجموع این وقایع،عاملی مؤثر در تشدید شکاف میان ایران (به عنوان یکی از مهم ترین کشورهای جهان اسلام) و این کشورهای اسلامی شده است.
3. مسئله هسته ای ایران
بزرگنمایی و خطرناک جلوه دادن فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، از سوی برخی مسئولان و رسانه های کشورهای عرب منطقه (به خصوص کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس)، از جمله موارد تضعیف کننده (انسجام اسلامی) به حساب می آید؛ در حالی که سیاستمداران این کشورها طی سخنرانی های خود بر حق مسلم ومنطقی جمهوری اسلامی در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای تأکیدورزیده اند و حتی خود نیز برای به دست آوردن این تکنولوژی ابراز تمایل شدید کرده اند، بعضا در برخی برهه ها، با وارد آوردن اتهامات و طرح مسائلی نظیر ایمن نبودن تأسیسات هسته ای بوشهر و امکان نشست مواد رادیو اکتیو و آلودگی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به واسطه آن و تلاش ایران برای به دست آوردن بمب هسته ای و گسترش سلطه درمنطقه، به مخالفت با فعالیت های هسته ای ایران پرداخته اند.
لازم ذکر است که تبلیغات هدفمند رسانه های غربی و مواضع مسئولان و سیاستمداران غرب نیز در گسترش نگاه منفی عرب هانسبت به مسئله هسته ای جمهوری اسلامی بی تأثیر نبوده است. نمونه این امر را در اظهارات وزیر امور خارجه امارات، درباره برنامه هسته ای ایران می توان مشاهده کرد. وی در مصاحبه ای گفته است که برای عرب ها، حمله به ایران، از هسته ای شدن آن بسیار مهم تر است. (واحدمرکزی خبر صدا و سیما، 86/4/3).
4. جزایر سه گانه ایرانی
موضوع جزایر سه گانه ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، هراز چند گاهی دستمایه مواضع غیر منطقی دولت های عرب، به خصوص کشور امارات متحده عربی قرار می گیرد. آخرین موضع گیری در این رابطه، بیانیه مشترک وزرای خارجه و دفاع کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، در 14 تیر ماه امسال است که طی آن، حمایت خود را از ادعاهای امارات متحده عربی درباره جزایر سه گانه ابرازداشتند. (روزنامه کیهان، 86/4/18).
با بررسی سیر مواضع عرب ها در رابطه با این جزایر، به وضوح می توان دریافت که هرگاه این کشورها، موضع ایران را در سطح منطقه، رو به تقویت دیده اند، با تحریک و حمایت برخی کشورهای غربی، نظیرانگلیس، به تکرار این ادعای واهی و غیر مستند پرداخته اند و در نتیجه،این امر به عاملی در جهت تیره شدن روابط ایران و این کشورها تبدیل شده و موجب تضعیف اتحاد و انسجام اسلامی شده است.
5. مسئله فلسطین
موضع گیری ایران در قبال مسائل فلسطین که بر احقاق کامل حقوق فلسطینیان و دفع تجاوزگری رژیم صهیونیستی از سرزمین های اشغالی تأکید دارد، با مواضع برخی دولت های عرب محافظه کار منطقه، نظیرمصر، اردن و عربستان که روابط پشت پرده وسیعی با اسرائیل دارند درتضاد است. در نتیجه همین عامل و همچنین حمایت ایران از حماس،در مقابل حمایت این سه کشور از فتح، موجب ایجاد اختلاف در قسمتی از جهان اسلام گردیده است.
6. مسئله بحرین
سر مقاله روزنامه کیهان (86/4/18)، در واکنش به بیانیه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در مورد جزایر سه گانه، موجب اختلافات شدید و هجمه تبلیغاتی بسیار سنگین عرب ها علیه جمهوری اسلامی و در نتیجه گسترش انشقاق در سطح جهان اسلام گردید.مختصر اینکه برخی رسانه ها و دولتمردان عرب، به بهانه انتقاد از سرمقاله کیهان، ایران را به تلاش برای تهاجم و دست اندازی به کشورهای همسایه خویش متهم کردند و بحث هایی نظیر تقابل شیعه و سنی،مشکوک بودن فعالیت های هسته ای ایران، تلاش ایران برای کسب هژمونی در منطقه و رابطه مخفی ایران با صهیونیست ها و امریکا رامطرح کردند.
د. ارتباط ضعیف کشورهای اسلامی خاورمیانه با کشورهای اسلامی جنوب شرق آسیا
اختلاف مواضع و راهبردهای کلی این دو دسته کشورهای اسلامی (که دسته اول بر مسائل سیاسی و دسته دوم بر مسائل اقتصادی تأکید دارند)موجب شده، تا این کشورها از ضعیف ترین ارتباط با هم برخوردار باشندو در برخی برهه ها، علیه یکدیگر موضع گیری کنند؛ برای مثال اندونزی،در جریان رأی گیری قطعنامه دوم علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت (در مورد بحث هسته ای)، علیه ایران رأی داد و اساسا اسلامی بودن ایران، بر موضع این کشور اسلامی تأثیر چندانی نگذاشت.
بخش دوم. چالش های مذهبی ـ فرهنگی
مسائل ذیل را می توان به عنوان مهم ترین چالش های مذهبی ـفرهنگی در حال حاضر که لطمات جبران ناپذیری به بحث (انسجام اسلامی) وارد می آورد، ذکر کرد:
الف. مسئله وهابیت
وهابیت به عنوان فرقه ای انحرافی و ساخته دست استعمار انگلستان،همواره موجب تشتت و اختلاف در سطح جهان اسلام بوده است. این موضوع وقتی بیشتر اهمیت می یابد که ملاحظه شود، دولت عربستان باحمایت های مادی و معنوی خویش از این تفکر، در پی رواج این فرقه وحمایت از آن، برای مقابله با دیگر گروه های اسلامی معتدل، به خصوص شیعیان است ؛ برای مثال فتوای چند تن از بزرگان این فرقه درعربستان، مبنی بر لزوم تخریب اماکن مقدس شیعیان در کربلا، دمشق و...، موجب بروز مجدد درگیری ها و تنش های فرقه ای گردید. همچنین تحرکات تروریستی القاعده در عراق و بیانیه تهدیدآمیز این گروه علیه ایران که خواهان مقابله با ایران و کشتار شیعیان شده بود، از جمله اقدامات این فرقه است.
نکته قابل توجه دیگر، حمایت های بی دریغ شاهزاده بندر بن سلطان از گروه های وهابی و ضد ایرانی یا ضد شیعی در نقاط مختلف (نظیر گروه فتح الاسلام) است که با هدف مقابله با آنچه افزایش نفوذ حزب الله وایران می خواند، انجام شد.
ب. مسائل مربوط به تقابل سنت و مدرنیزم
الزامات ناشی از صنعتی شدن و پیوستن به کشورهای توسعه یافته یادر حال توسعه و نیز برداشت های جدید از مسئله اسلام و احکام آن ومسئله شکاف نسل ها، موجب نوعی تقابل میان دو طیف طرفداران سنت و مدرنیزم، در اغلب کشورهای جهان شده است که کشورهای مسلمان نیز از آن مستثنا نیستند و چه بسا بیشتر از دیگر کشورها، با آن دست به گریبان اند. این مسئله زمانی حاد می شود که برخی دولت های غربی (به خصوص امریکا) به حمایت از یکی از این دو طیف وارد عمل شده، برای غالب کردن طرز تفکر برخی از این گروه ها که بعضا به ورطه سکولاریسم هم می افتند، تلاش می کنند؛ برای مثال، تلاش امریکابرای بر سر کار آوردن افراد سکولاری نظیر ایاد علاوی در عراق،نمونه ای از این امر است.
از سوی دیگر، حمایت صریح امریکا از دولت های بسته و دیکتاتورمنطقه،نظیر عربستان، مصر و... (که بر خلاف راهبرد دموکراسی سازی امریکا است) تقابل سنت و مدرنیزم را در کشورهای اسلامی شدت می بخشد.
ج. تقابل شیعه ـ سنی
اختلافات میان دو گروه مهم اسلامی شیعی و سنی که به شدت ازسوی دشمنان جهان اسلام ( به خصوص امریکا و اسرائیل) دنبال می شود، از جمله مهم ترین موانع رسیدن به انسجام اسلامی بوده وخواهد بود. گسترش مسئله (شیعه هراسی) از سوی برخی کشورهای معاند با جهان اسلام، راهبردی کاملا هدفمند است که متأسفانه باهمراهی تام و تمام برخی سران کشورهای عرب منطقه، نظیر مصر،اردن و عربستان تا اندازه ای موثر بوده است. در آخرین حرکت ضد شیعی و (ضد ایرانی) این کشورها، همه مراکز آموزشی شیعیان، در ایام تابستان، در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، بالاجبار تعطیل شده است. (واحد مرکزی خبر صدا و سیما، 86/4/3).
تلاش برخی کشورهای سنی نشین نظیر عربستان، برای ایجادبی ثباتی در عراق، برای مقابله با نفوذ شیعیان و به بن بست کشاندن دولت شیعی نوری مالکی و برخوردهای نامناسب این کشور با حجاج شیعه، به خصوص حجاج ایرانی نیز در راستای تقابل شیعه ـ سنی انجام می گیرد.
همچنین برخی اخبار حاکی است، ملک عبدالله، پادشاه عربستان اظهار آمادگی کرده تا برای جلوگیری از به اصطلاح گسترش خطرشیعیان 250 میلیارد دلار هزینه کند. (نهرین نت، 18 مارس 2007).این تقابل از سوی دیگر، به رشد سلفی گرایی و افراطی گری در میان گروه های مختلف مسلمان منجر شده، موجب می شود که به قول مقام معظم رهبری (در فرمایشات ابتدای سال 1386)، زمام امور مسلمانان ازدست طیف معقول و عالم جهان اسلام خارج شده، گروه های افراطی وبی مایه، تعیین کننده آینده جهان اسلام و تعاملات درونی آن شوند و درنهایت بحث (انسجام اسلامی) به هیچ وجه پای نگیرد.
د. تضاد میان کشورهای مسلمان عرب و غیر عرب
اختلافات فرهنگی و سیاسی میان کشورهای مسلمان عرب (مصر،کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، سوریه، فلسطین، لبنان و...) و کشورهای مسلمان غیر عرب (ایران، ترکیه، پاکستان، افغانستان،کشورهای مسلمان آسیای میانه و قفقاز و جنوب شرقی آسیا) را می توان از جمله مهم ترین مسائل برهم زننده انسجام اسلامی برشمرد.
از نگاه دیگر می توان چنین ارزیابی کرد که گسترش ملی گرایی درکشورهای مختلف و غلبه آن بر اسلام گرایی، و نبود تعامل میان این دوامر (ملی گرایی و اسلام گرایی) موجب شده تا مسائلی از قبیل پان عربیسم و...، مانع اتحاد و انسجام کامل این دو طیف از کشورهای مسلمان شده، در این بین، دشمنان جهان اسلام، از این شکاف واختلافات نهایت استفاده را ببرند.
برای مثال، مسئله کشاکش میان ایران و عرب ها بر سرمسئله جزایرسه گانه ایرانی خلیج فارس، موضوعی است که برخی کشورهای غربی،نظیر انگلیس نیز با حمایت از موضع عرب ها، به شکاف ایرانی ـ عربی دامن می زنند.
بی تفاوتی برخی کشورهای اسلامی آسیای میانه و قفقاز یا جنوب شرقی آسیا در برابر مسائل مهم جهان اسلام، نظیر مسئله فلسطین، تاحدودی ناشی ازچنین تضاد و اختلافی است.
بخش سوم. چالش های اقتصادی ـ اجتماعی
چالش های یاد شده که عمدتا در قالب مسائلی نظیر رابطه اقتصادی بااسرائیل، رقابت های اقتصادی برای جذب سرمایه های خارجی یا حتی سرمایه های یکدیگر، روابط اقتصادی با غرب، مسائل مربوط به حقوق بشر و مسئله زنان که بعضا موجب بروز اختلافات داخی در این کشورها یامیان برخی کشورهای اسلامی می گردد، از حساسیت کمتری نسبت به چالش های سیاسی و مذهبی ـ فرهنگی برخوردارند؛ اما وقتی با یک سری واسطه هایی به مسائل سیاسی ربط داده می شوند، خود منشاءانشقاق و اختلاف خواهند شد.
برای مثال مسئله رابطه اقتصادی با اسرائیل که به نوعی موجب تحرک و پویایی و به رسمیت شناخته شدن تلویحی این رژیم در منطقه خواهد شد، از جمله مسائل مورد اختلاف میان ایران و برخی کشورهای عرب منطقه است. روزنامه یدیعوت آهارنوت در روز پنجشنبه 4 تیرماه،از وجود ارتباطات سری میان عربستان و اسرائیل خبر داد. (خبر گزاری شیعیان عراق).
مسئله وجود آزادی برای قشر زنان در ایران (برای مثال در مسئله ورزش) نیز بعضا موجب انتقاداتی از سوی سران برخی کشورهای منطقه گردیده، آن را موجب متوقع شدن بیش از حد زنان کشورهای خوددانسته اند.
در مجموع باید گفت که این چالش ها، شاید در حال حاضر، خطرعمیقی را برای انسجام اسلامی ایجاد نکنند؛ ولی قابلیت بالفعل شدن وعمیق شدن دارند.
بخش چهارم. چالش های رسانه ای
این بخش بیشتر به تبلیغات ضد شیعی و ضد ایرانی برخی رسانه های عربی مربوط می شود که دنبال آن، تلاش رسانه های شیعه و ایرانی برای پاسخ گویی به این هجمه، خود به خود بحث اتحاد در سطح جهان اسلام را با چالش مواجه خواهد کرد و ضمن آن موجب انحراف جهان اسلام ازمسائل اساسی خویش، نظیر مسئله فلسطین و توطئه های اسرائیل خواهد شد.
مواضع ضد شیعی برخی رسانه های عرب، نظیر العربیه، الحره،المستقبل و الریاض و نیز برخی مواضع ضد ایرانی رسانه های عربی نظیر السیاسه کویت، الجزیره، العربیه، العراقیه و...، همه و همه در راستای جنگ رسانه ای آنها علیه شیعیان است که در نتیجه موجب انشقاق اسلامی می گردد.
برای مثال روزنامه الریاض، از روزنامه های نزدیک به هیئت حاکمه عربستان سعودی، به تازگی در مقاله ای خواستار تلاش همه جانبه امریکا برای سرنگونی دولت شیعی در عراق گردید.
این روزنامه همچنین آورده است که دولت شایسته برای عراق، دولتی متشکل از شیعیان سکولار و سنی های میانه رو است و امریکا باید پیش از آنکه این دولت، سلاح خود را به دستور ایران، به سوی امریکا نشانه بگیرد، دولت مالکی را سرنگون کند. (الریاض، 10 مرداد 86).
مواضع به شدت توهین آمیز برخی رسانه های عرب، به بهانه سرمقاله کیهان در مورد بحرین، نیز نمونه ای از چالش های رسانه ای موجود درسطح جهان اسلامی بود.
نتیجه گیری
برنامه هدفمند دشمنان جهان اسلام برای ایجاد اختلافات متعددقومی، فرقه ای و مذهبی از یکسو و نا آگاهی و غفلت برخی سران وسیاستمداران کشورهای اسلامی نسبت به این توطئه ها، شرایط فعلی جهان اسلام را در وضعیتی نابهنجار و به تعبیر مقام معظم رهبری (مجروح) قرار داده است.
مهم ترین محور این توطئه ها، بر مبنای ایجاد و تعمیق شکاف (سنی ـ شیعه) و (عرب ـ غیر عرب) است که متأسفانه تا اندازه زیادی محقق شده است.
بحران موجود درعراق و موضع گیری بعضا خصمانه و ریاکارانه برخی کشورهای عرب منطقه در ارتباط با جمهوری اسلامی، مؤید همین امراست. افزون بر آنکه این اختلافات، با حمایت مادی و معنوی امریکا ازاین کشورها علیه ایران، تقویت می گردد. این همه در حالی است که دشمنان اصلی جهان اسلام و به خصوص اسرائیل، به فجایع ضد بشری خویش در سرزمین های اشغالی مشغول بوده، به جز ایران اسلامی، هیچ مخالف جدی ای بر سر راه جنایات خویش نمی بینند.
مسلما دردها و رنج های حال حاضر ملت های مسلمان، هیچ چاره ای جز بیداری مسلمانان، بازگشت به هویت اسلامی و همت و عزم جدی مسئولان کشورهای اسلامی برای کنار گذاردن اختلافات و رسیدن به انسجام نخواهد داشت.