آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

با سرعت فعلی جهانی شدن، روابط اقتصادی میان کشور ها توجه روزافزونی پیدا کرده است. ادامه این تحول بزرگ جهانی نیازمند یک فضای پر امن و آرامش است. برای این که یک کشور بتواند رفاه مردم را تأمین کند و همچنین سیستم اقتصادی یک کشور سالم کار کند، داشتن اخلاق اقتصادی یک شرط اساسی است. جامعه بشری معمولاً با افراط و تفریط دست به گریبان بوده است. پیش از آن که اقتصاد به صورت یک علم مدرن امروزی در آید، مسائل اقتصادی به عنوان شعبه ای از علم اخلاق تدریس می شد. اما پس از آن به تدریج از اخلاق فاصله گرفت به گونه ای که بسیاری از صاحبنظران کوشیدند بکلی اقتصاد را از اخلاق و دین جدا نمایند که این امر زیانهای زیادی برای جامعه انسانی در برداشت. بتدریج برخی اقتصاددانان مانند کینز ، رابینسون ، سرافا ، میردال، شومپیتر و هایک جدایی اقتصاد از اخلاق را مورد انتقاد قرار دادند . از همین روست که در دهه های اخیر گرایش تازه ای به اخلاق اقتصادی در اروپا و آمریکا ایجاد شده است و این را باید به فال نیک گرفت اما این خوف وجود دارد که گرایش جدید بیشتر به سمت و سوی اخلاق سودطلبی شکل بگیرد. علت این هم روشن است، نظام لیبرال سرمایه داری و کمونیستی نمی تواند تفسیر درستی از انسان و کمالات واقعی او داشته باشد. این در حالی است که اسلام از همان ابتدا آموزه های وسیع اقتصادی خود را با ارزش های اخلاقی آمیخته است.با توجه به این که، یکی از معضلات اساسی علم اقتصاد فعلی و رایج جهان، مشکلات اخلاقی موجود در درون این نظام های اقتصادی است و با توجه به این که پایه و اساس اقتصاد اسلامی بر اخلاق و احکام و قوانین دینی استوار است، بنابراین یک ضرورت اساسی است که مشکلات اخلاقی دو نظام مذکور را در درون نظام اقتصاد اسلامی به چالش کشید. لازم به ذکر است، که روش تحقیق به کارگرفته شده در این مقاله مبتنی بر روش توصیفی است.

A quick look at the flaws in the capitalist and socialist systems and the Islamic economics moral solutions for these problems

With the current speed of globalization, economic relations among countries have gained special daily attention. Continuing this great global transformation requires a safe and relaxed atmosphere. If a country aims to provide the welfare of the people and also to have a sound economic system, economic ethics is an essential condition. Human society usually has been grappling with extremism. Before the economics become like a current modern science, the economics was taught as a branch of ethics. But then gradually distanced from morality, as many experts tried to completely separate economics from morality and religion that created a great deal of loss for human society. Gradually, some economists such as Keynes, Robinson, Sraffa, Myrdal, Schumpeter and Hayek criticized the separation of economics from morality.That is why in recent decades, a new trend in Europe and America was created toward ethics and this must be good thing. But there are fears that a new orientation will be more towards profit-seeking ethics. The reason is clear, the system of liberal capitalism and communism do not have a correct interpretation of human-kind and his true perfection. While broad economic teachings of Islam is mixed with moral values from the beginning. Given that one of the main problems of the current economics in the modern world, is the ethical problems within these economic systems and considering that the foundation of Islamic economics is based on the moral and religious laws and rulings, therefore, it is essential to challenge both above-mentioned ethical problems within the Islamic economic system. It should be mentioned, that the methodology used in this article is based on applying the descriptive method.

تبلیغات