آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

رویکرد یادگیری تلفیقی اشاره به ترکیب روش های تدریس معمول سنتی در قالب چهره به چهره با تجهیزات مبتنی بر کاربرد فناوری دارد.هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی بود. روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در یکی از مدارس دولتی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای منطقه 14 انتخاب سپس مدرسه ابتدایی دخترانه ابوذرغفاری انتخاب شد و از جامعه آماری 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (2 نفر) جایگماری شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون و گلاسر (1994) بود. گروه آزمایش طی 11 جلسه مورد مداخله آموزشی قرار گرفت و گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. در بخش آنلاین از پلتفرم مودل و در بخش آفلاین از چندرسانه ای ها و پویانمایی های آموزشی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای تفکر انتقادی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0P<). یافته ها نشان داد اجرای برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بیشترین تأثیر را بر مؤلفه شناسایی مفروضات سپس مؤلفه استنتاج و پس ازآن مؤلفه ارزشیابی دلایل و مؤلفه استنباط و کمترین تأثیر را بر مؤلفه تعبیرو تفسیر داشته است.اجرای برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی، می تواند به عنوان ابزار مداخله ای مناسب جهت بهبود مؤلفه های تفکر انتقادی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.

The effectiveness of implementing a philosophy for children program based on Blended learning approach on Critical thinking of the second elementary school students: A new strategy for inclusive education

The Blended learning approach refers to the combination of the traditional teaching methods in the form of face-to-face with equipment based on the application of technology.The aim of this study was to investigate the effectiveness of philosophy for children program based on Blended learning approach on critical thinking of second elementary students.A quasi-experimental method with a pretest-posttest design with a control group was used. The statistical population included all female students in the second period of elementary school who were studying in one of the public schools in Tehran in the academic year 1401-1400. Using multi-stage cluster sampling was selected region 14, then Abuzarghafari girls' primary school was selected and 40 people were selected from the statistical population and randomly assigned to the experimental group (20 people) and the control group (2 people). Data collection tool was Watson and Glasser (1994) Critical Thinking Questionnaire. The experimental group underwent educational intervention in 11 sessions and the control group did not receive this intervention. In the online part were used the model platform and in the offline part were used multimedia and educational animations.In order to analyze the data were used statistical methods in Two levels of descriptive (central and dispersion indices) and inferential (analysis of covariance).The results showed that after adjusting the pre-test scores, there was a significant difference between the experimental and control groups in the variables of critical thinking (P <0.05). Findings showed that the implementation of philosophy for children program based on Blended learning approach had the greatest effect on the component of identifying assumptions, then the component of inference and then the component of evaluating reasons and the component of inference and the least effect on the component of interpretation.Implementing a philosophy for children program based on Blended learning approach can be used as an appropriate intervention tool to improve the critical thinking components of elementary school students.

تبلیغات