شواهدی بر «اصالت ماهیت» نزد غیاث الدین منصور دشتکی از دیدگاه ملاصدرا (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
ملاصدرا «اصالت وجود» را به عنوان مبنای حکمت متعالیه با ادلّه محکم اثبات نمود و با بررسی حکمای پیش از خود، مشائیان را قائل به اصالت وجود و اشراقیان را اصالت ماهوی نامید. هرچند نزد حکمای متقدّم مسئله اصالت وجود یا ماهیت بدین گونه مطرح نبوده، لکن با بررسی آثار و عبارات ایشان می توان یکی از طرفین مسئله را به آنان نسبت داد. این پژوهش در پی یافتن نظر «غیاث الدین منصور دشتکی» در این باب است. با تدقیق در نصوص و عبارات وی به روش توصیفی – تحلیلی بر مبنای حکمت صدرایی؛ ضمن ارائه شواهدی متقن اعتقاد به «اصالت ماهیت» نزد غیاث الدین منصور قابل برداشت است؛ شواهد مذکور به فراخور این تحقیق ارائه و مدعا تبیین خواهد شد. غیاث الدین مفهوم «وجود» را جزء معقولات ثانی اعتباری و زائد بر ماهیت دانسته، تحقق هرگونه فرد و مصداق خارجی را برای آن انکار نموده است. وی بر همین اساس قائل به تشکیک در ماهیت، مجعولیت آن، تقدّم و تأخر بالتجوهر و وجود بالذات کلّی طبیعی در خارج شده است.Evidence for the 'Principality of Quiddity' according to Ghias al-din Mansur Dashtaki from Mulla Sadra's Point of View
Mulla Sadra has demonstrated "The Principality of Existence" as the basis of the Transcendent Philosophy based on solid arguments and by studying the scholars before him, he considered the peripatetics to believe in The Principality of Existence and the Ishraqi in the principality of Quiddity. Although the question of the principality of Existence or Quiddity has not been raised in this way by early scholars, by examining their works and expressions, one of the parties to the issue in question can be attributed to them. This research seeks to find the opinion of 'Ghias al-din Mansur Dashtaki' on this matter. By examining his texts and expressions in a descriptive-analitical method based on Sadra's philosophy; while providing convincing evidence, the belief in the 'The Principiality of Quiddity' can be deduced from Ghias al-din Mansur. The above evidence will be presented and the claim will be explained in this research. Ghias al-din considers the concept of 'Existence' as one of the validations of the secondary intelligible and redundant on quiddity, denying the realization of any individual and external instances for it.