مطالعه تطبیقی آرای سنت گرایان و تاریخی اندیشان در تبیین فضا و ترکیب بندی در نقّاشی ایرانی
آرشیو
چکیده
نقّاشی به معنای مشخّص آن و به طور مستمر پس از اسلام در زمان حکومت عبّاسیان، به منظور مصوّرکردن کُتب به خدمت گرفته شد و در دوران سلجوقی به ایران وارد شد و پس از آن در دوره تیموری به شکوفایی رسیده است. طی قرن ها، شیوه های کلّی و اصول مشخصی بر نقّاشی ایرانی حاکم بوده که باعث تمایز آن از نقّاشی دیگر ممالک شده است. یکی از مشخص ترین تمایزات نقاشی ایرانی، استفاده از فضای غیرواقعی و دوبعدی و هم چنین پرهیز از نمایش فضا های واقعی و ترکیب بندی به شیوه غربی است. تبیین این مقوله، یعنی فضا و ترکیب بندی در نقاشی ایرانی همواره محلّ بحث و اختلاف نظر بین سنت گرایان و تاریخی اندیشان بوده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، یافتن نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه فکری درمورد علل شکل گیری فضا و ترکیب بندیِ خاصِ در نقّاشی ایرانی است. این مقاله، که به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام می پذیرد، بر آن است تا آرای دو طیف فکری مذکور را درمورد ماهیت فضا در نقاشی های ایرانی مورد تطبیق قرار داده و تفاوت آنها را بررسی و تبیین نماید. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که متفکّران سنّت گرا و تاریخی اندیش فضای نقّاشی ایرانی را چگونه تبیین کرده اند. با بررسی های انجام شده این نکته مشخّص شده است که این دو جریان فکری در پرداختن به نقّاشی ایرانی زاویه دید مختلف و مبنای بررسی متفاوتی دارند. سنت گرایان هنر متعالی را در در بستر سنت بررسی می کنند و هنرمند را دارای شأنی عرفانی دانسته و شیوه خلق آثار، در این هنر را کاملاً آگاهانه ارزیابی می کنند. در مقابل تاریخی نگران بر اساس مستندات و مدارک تاریخی و عوامل مرعی و قابل ارزیابی به ارائه فرضیات در مورد نقاشی ایرانی مبادرت می ورزند.A Comparative Study of the Views of Traditionalists and Historical Thinkers in Explaining Space and Composition in Iranian Painting
Painting, in its specific sense, was continuously employed after Islam during the Abbasid rule, to
illustrate books, and was introduced to Iran during the Seljuk period, and then flourished during the
Timurid period. Over the centuries, Iranian painting has been governed by general methods and
specific principles that have distinguished it from other countries. One of the most specific
distinctions of Iranian painting is the use of unrealistic and two-dimensional space, as well as
avoiding the representation of real spaces and composition in the western way. The explanation of this
category, that is, space and composition in Iranian painting, has always been a point of debate and
disagreement between traditionalists and historical thinkers. Based on this, the aim of the current
research is to find the points of commonality and difference between these two intellectual views
about the causes of the formation of space and special composition in Iranian painting. This article,
which is done in a descriptive-analytical method and with a comparative approach, aims to compare
the opinions of the two intellectual spectrums mentioned about the nature of space in Iranian paintings
and examine and explain their differences. The question raised here is how traditionalist and historical
thinkers have explained the Iranian painting space. It has been identified with the conducted studies
that these two schools of thought have different perspectives and basis of analysis in dealing with
Iranian painting. Traditionalists examine sublime art in the context of tradition and consider the artist
to have a mystical dignity and evaluate the way of creating works in this art fully consciously. On the
other hand, historians, based on historical documents and documents and measurable and evaluable
factors, try to present assumptions about Iranian painting.
Iranian Painting, Space, Composition, Traditionalism, Historicism.